⭕️استاد وکیلی؛روش تحصیل(1)
💠جامعیّت یا تخصص؟ بخش اول
🔷اگر بخواهیم این سوال را پاسخ بدهیم که ما به دنبال تمحض باشیم یا جامعیت یا هردو، روش حل مساله طبیعتا این هست که اول هدف تحصیل در حوزه های علمیه را بررسی کنیم و بعد ببینیم که تحقق آن هدف با چه وسیله ای است چون تمحض و جامعیت خودشان هیچکدام موضوعیت ندارند بلکه طریقی هستند برای رسیدن به هدف.
🔶هدف از تحصیل در حوزه های علمیه معمولا به دو مرحله تقسیم میشود؛
1- تحصیل به نیت تبلیغ
2- تحصیل به نیت اجتهاد و تفقه در دین .
🔷تفقه در دین به معنای فهم جامع و کامل دین، یک سلسله دانشهایی را لازم دارد. اگر بخواهد در یک جایی تفقه و فهم عمیق و صحیح پیام دین اتفاق بیفتد ما محتاج مجموعه ای از دانشها هستیم.
❓ چرا دنبال تفقه در دین باشیم؟
یک دسته ادله خاص دارد مثل آیۀ شریفۀ نفر که فرمود: عده ای نفر و کوچ بکنند «لیتفقهوا فی الدین»
جدای از آن یک دسته ادلۀ عام داریم که دستور میدهد که ما باید حکومت اسلامی را برپا کنیم، اسلام را اقامه کنیم و دین خدا را در بلاد آشکار کنیم
اقامۀ دین طبیعتا محتاج متخصصینی است و از باب مقدمه واجب اینها واجب میشوند و باید افرادی باشند که دین را کامل بفهمند که در مرحلۀ بعدی دین به مرحلۀ اجراء در بیاید.
🔹به هر حال فعلا هدف را فهم صحیح دین میگذاریم.برای فهم صحیح دین مراحلی باید طی بشود که مرحلۀ اولش این است که از نظر عقلی حقانیت دین اثبات بشود و ما مقدماتی بچینیم و بر اساس آن مقدمات بتوانیم اثبات کنیم که دین حق است و در این مرحله هم خیلی از متون نقلی نمیشود کمک بگیریم.
🔸طبیعتا یک سلسله بحث های عقلی لازم است که اثبات وجود خدا و صفات او را بکند، اثبات نبوت و حقانیت قرآن کریم تا ما به منابع اولیه دین برسیم. پس این سلسله دانشهایی است که لازم میباشد و اگر نباشد تفقه در دین به شکل روشمند و استدلالی رقم نمیخورد.
🎙سخنرانی استاد در سال ۱۴۰۱
#روش_تحصیل
#طرائف
#دروس_حوزوی_استاد_وکیلی
https://eitaa.com/taraef110
طرائف
⭕️استاد وکیلی؛روش تحصیل(1) 💠جامعیّت یا تخصص؟ بخش اول 🔷اگر بخواهیم این سوال را پاسخ بدهیم که ما به
⭕️استاد وکیلی؛روش تحصیل(2)
💠جامعیّت یا تخصص؟ بخش دوم
◼️مرحلۀ بعدی وقتی که دین ثابت شد و از یک حد نصاب قابل قبولی در حد اعتقادات برخوردار شد، وقتی میخواهیم با منابع دینی ارتباط برقرار بکنیم با این فاصلۀ زمانی که در زمان ما وجود دارد باید بتوانیم اثبات کنیم که این متنی که در مقابل ما هست که گزارش میکند یا کلام اولیاء دین یا فعل آنها را، متن معتبری است.
▪️ یک سلسله دانش هایی هستند که این کار را به عهده میگیرند که به ما کمک میکنند ببینیم گزارش هایی که بدست ما رسیده گزارش های قابل اعتمادی ست یا قابل اعتماد نیست و اینجا پای مباحث سند حدیث وسط می آید، دانش هایی مثل رجال لازم میشود و در کنارش بحث های تاریخی به کار ما می آید که بتوانیم با استفاده از اینها قضاوت بکنیم که آیا این متنی که بدست ما رسیده متن قابل اعتمادیست یا نه.
◻️وقتی که متن بدست ما رسید و این متن تا یک حدی قابل اعتماد بود یا یقین داشتیم یا دیدیم یقین نداریم ولی یک درجه ای از موجّه بودن و مقبولیت دارد که بر اساس آن میشود به دین شناسی پرداخت، با یک سلسله دانش هایی برای فهم متن مواجه میشویم.
حالا متنی به دست ما رسیده و میخواهیم این را متوجه بشویم.
▫️ یک بخشی اش این است که این متون چون زبانش زبان عربی است ما به دانش های زبانی نیاز داریم که حالا در بحث ما میشود ادبیات عرب با شاخه های مختلفش؛ کلمه چگونه ساخته میشود ، میشود صرف، جمله چگونه است میشود نحو، تأثیرات بلاغی در دانش بلاغت بحث میشود ، علم لغت لازم میشود، مجموعه ای از دانش های زبانی به ما کمک میکند این متنی که به دست ما رسیده پیام اولیه اش را دریافت کنیم که این یک گام فهم متن میشود.
🔳در کنار این ها متون قانونی فهمیدنش علاوه بر دانستن زبان، نیاز به یک سری الزامات دیگری دارد.
شما زبان فارسی را بلدید ولی یک متن قانونی فارسی را در دست شما بگذراند به تنهایی نمیتوانید دقیق متوجه بشوید لذا محتاج مشاور حقوقی و وکیل هستید که بگوید این متن قانونی چنین تفاسیری دارد و این جایش به این میخواهد اشاره کند و آن جایش چنین پیامی دارد. یک دانشی درست شده است که بخشی اش چنین کاری را میکند که دانش اصول است که به متون از زاویۀ فهم متن قانونی نگاه میکند و علم اصول هم خیلی عربی فارسی ندارد ؛ یعنی اگر زبان وحی زبان فارسی هم بود ما علم اصول را میخواستیم با یک سری ضوابط کلی و حالا زبان عربی هم که هست علم اصول را میخواهیم ولی بالأخره فهم متن قانونی فوت و فن و دانشی دارد.
🔲در کنار فهم متن قانونی، خود قوانین الزاماتی دارند و کشف الزامات قوانین و لوازمی که در بحث های قانونی هست آن هم یک بحثی است. گاهی انسان متن را میفهمد لوازمش را متوجه نمیشود و علم اصول سعی میکند ضوابط کلی این ها را هم به ما آموزش بدهد که اگر میخواهی یک متن قانونی را بفهمی، ادبیاتش که این است و لوازمش هم اینهاست. اینها یک سلسله بحث هایی است که کسی که میخواهد متون قانونی را دنبال کند به آن نیازمند است.
🎙سخنرانی استاد در سال ۱۴۰۱
#روش_تحصیل
#طرائف
#دروس_حوزوی_استاد_وکیلی
https://eitaa.com/taraef110
⭕️استاد وکیلی؛روش تحصیل(3)
💠جامعیّت یا تخصص؟ بخش سوم
📚تقفه در دین کجا اتفاق می افتد❓
📜در یک لایۀ دیگری انسان وقتی میخواهد متن را بفهمد مجبور است قرائنی که در اطراف متن هست را بفهمد. ما الآن یک متن قدیمی از گلستان سعدی مثلا که به دستمان برسد ، اگر کلمه هایش و زبان فارسی را هم بلد باشیم خیلی اوقات برای فهمش محتاج به دانستن قرائن و شرایطی هستیم که در آن زمان حاکم بوده که در چه فضای تاریخی زندگی میکرده و آنجا سبک زندگی چه بوده ، لوازم و اشیائی که استفاده میکردند چه بوده، دغدغه های مردم چه بوده ، چه فرهنگهایی حاکم بوده و اینها همه کمک میکند که آن متن را درست بفهمیم.
طبیعتا یک سلسله بحثهای تاریخی نیاز هست که بتوانیم متن را دقیق بفهمیم که وقتی دستمان از این متون و محتوای تاریخی خالی باشد خیلی از ظرائف آن متن برای ما روشن نمیشود.
📝یک قدم جلوتر که برویم انسان وقتی بخواهد محتوای متن کسی را درست تشخیص بدهد، خیلی مواقع محتاج است به قرائنی که در کلمات خود آن صاحب متن وجود دارد و آشنایی با فضای فکری صاحب متن و یک متن را که میخواهیم تفسیر کنیم خیلی اوقات میگوییم مثلا کسی که حافظ شناس یا سعدی شناس یا مولوی شناس است، جدای از اینکه تاریخ آن زمانه را بررسی میکند دربارۀ آن شخصیت هم یک سری اطلاعاتی دارد که بر اساس آن ها قضاوت میکند که مثلا این متنش به قرینۀ فلان متنش چنین معنی ای میدهد.
لذا ما وقتی متن دین را میخواهیم بفهمیم محتاج میشویم به یک احاطه و آگاهی فراگیری از بقیۀ متون دین و تازه خود همان متن را هم تک بعدی نمیشود فهمید.
📖این قدمهایی است که طی میکنیم تا آهسته آهسته به پیام متن برسیم و پیام متن که دستمان آمد این یک تک پیام از یک بخش است و پیامهای مختلف را از جاهای مختلف جمع میکنیم و اینها را به هم مرتبط میکنیم و از مجموعش دانشهایی متولد میشود، دانشهایی که محصول فهم متن دینی است.
📌 این دانشها اگر در حوزۀ قوانین دین باشد میشود دانش فقه و اگر در حوزۀ مسائل اخلاقی و تربیتی باشد میشود دانش اخلاق و اگر در حوزۀ شناخت جهان باشد بحث های معرفتی و حکمت و کلام و عرفان میشود که محصول تلاشی است که برای شناخت دین به کار بستیم.
پس فرایند تحقق دین اینجا تقریبا انجام میشود و میشود گفت که شما در دین تفقه کردید یعنی یک انسانی اگر بخواهد فقیه در دین باشد، اگر بخواهد یک قضاوت صحیحی داشته باشد باید این مراحل را طی بکند و باید قدم به قدم تمام این گام ها را انجام بدهد و تفقه در دین بدون اینها شدنی نیست و این معنای تفقه در دین است.
🎙سخنرانی استاد در سال ۱۴۰۱
#روش_تحصیل
#طرائف
#دروس_حوزوی_استاد_وکیلی
https://eitaa.com/taraef110
⭕️استاد وکیلی؛روش تحصیل(4)
💠جامعیت یا تخصص؟بخش چهارم
📜ما در حوزه های علمیه باید چه کار کنیم❓ آیا میشود در این فرایند ما تقسیم کار کنیم یا خیر❓یکی از سوالات جدی این است.
🔻 میتوانیم این فرایند را به شکل کار گروهی دنبال بکنیم که اگر شدنی باشد طبیعتا مثلا بنده میروم یک رشته را کار میکنم و شما میروید رشته دیگر و دیگری هم یک رشته و دور یک میز دور هم مینشینیم در قالب یک کار گروهی فرایند استنباط و تفقه در دین را انجام میدهیم اما اگر ارتباط این دانشها با همدیگر به گونه ای باشد که نشود انسان اینها را به شکل گروهی انجام دهد طبیعتا انسان مجبور میشود خودش به تنهایی بار این دانشها را بردارد و خودش مجموعۀ اینها را با همدیگر بیاموزد.
🔷واقعیت مسأله این است که برخی از این مراحل از یکدیگر قابل تفکیکند یعنی میشود یک حوزه هایی از آن ها را به دیگری بسپارد و به او اعتماد کند ولی برخی از این مراحل قابل تفکیک نیستند و یک نوع ارتباط شبکه ای دارند، ارتباطش خیلی خطی نیست که قدم اول را این بردارد و از این جا به بعدش را نفر دوم و از آنجا را هم نفر بعدی.
در آن حوزه هایی که ارتباط این دانشها ارتباط شبکه ایست طبیعتا من اگر بخشی از کار را انجام بدهم و بخش دیگرش را خودم آشنایی نداشته باشم،آن کار به نتیجه نمیرسد ولی در بعضی از قسمتهایی که ارتباط، ارتباط خطی است میشود؛ مثلا ممکن است یک فقیهی هیچ تخصصی در فلسفه نداشته باشد و استدلالهای عقلی اثبات وجود خداوند متعال را به شکل تخصصی بلد نباشد و اجمالا برایش اثبات شده باشد که خدایی هست و این خدا حیّ است و قدیر است و عالم است و این را پذیرفته باشد، حالا اصلا شما بگویید با شهود قلبی فهمیده باشد یا با یک استدلال سادۀ غیر تخصصی فهمیده باشد ولی در این موضوع تخصص نداشته باشد. میگوید من در این حوزۀ دین دخالت نمیکنم و خیلی ورود تخصصی هم ندارم و این مبنا و میوۀ فلسفه و علوم عقلی را که اثبات وجود خدا و صفات خداست میگیرم به عنوان یک مقدمه و از آن در فقاهت استفاده میکنم و چنین چیزی قابل فرض است. گزاره های فلسفی خودشان بنفسه در فهم متون فقهی تأثیرگذار نیستند.
👤 لذا شنیده اید که مرحوم شیخ انصاری رضوان الله علیه در تاریخ نقل کرده اند که وقتی که به ایشان در مسائل اعتقادی مراجعه میکردند میفرمودند: که من وزیر داخلی حکومت اسلام هستم و وزیر خارجی حکومت اسلام حاج ملاهادی سبزواری در سبزوار هستند و برای پاسخ به شبهات اعتقادی به ایشان مراجعه کنید که این را شاگردان ایشان نقل میکنند.
یعنی مرحوم شیخ خودشان معترف بودند که در حوزۀ مسائل اعتقادی به شکل تخصصی ورود نکردند و اطلاعات خیلی دقیقی ندارند و پاسخ به شبهات اصل اسلام مربوط به حوزۀ بین ادیانی است لذا ایشان فرمودند وزیر خارجه و کسانی که بیرون اسلامند بخواهیم بحث کنیم به مرحوم حاج ملاهادی سبزواری مراجعه کنید میتوانند جواب بدهند ولی داخل اسلام اگر میخواهید گفتگو کنید من وزیر داخله هستم و بیایید بنیشینیم با همدیگر دربارۀ محتوای داخلی دین صحبت کنیم.
چنین چیزی قابل فرض است و البته چه سطحی از تخصص، توضیحش را مقدری شفاف تر به اندازه ای که بدانم جلوتر عرض میکنم.
🔶اما برخی از این دانشها خیلی از هم قابل تفکیک نیستند مثلا وقتی وارد دانش تاریخ میشوید با دانش اصول درهم تنیده است یعنی اگر کسی مبانی اصولی منقحی نداشته باشد و همچنین مبانی ادبی منقحی در مباحث ادبیات نداشته باشد وارد تاریخ اسلام بشود برداشت هایی میکند که قابل دفاع نیست. دانش کلام بخش خیلی زیادی اش با تاریخ آمیخته است چون حجم زیادی از تحلیل هایی که در تاریخ ارائه میدهیم مبتنی بر نگرشهای کلامی ماست. ما اگر در کلام اعتقاد داشته باشیم که امام معصوم چنین و چنان هستند، خب گزارۀ تاریخی را به گونۀ دیگری معنا میکنیم و کسانی که در دانشهای کلامی خیلی موفق نیستند، وارد تاریخ که میشوند در گزارش تاریخ موفقند ولی در تحلیل تاریخ هیچ وقت موفق نیستند و بالعکس آن، وقتی که وارد فن حدیث میشوید در فن حدیث هیچ گاه از تاریخ مستغنی نیستید و حدیث، قدم به قدمش با تاریخ گره میخورد؛ چون گفتیم که فهم متن متوقف بر بررسی قرائن است و بررسی قرائن یک مجموعه ای از آن، قرائن تاریخی است یعنی دو دانش هستند که هر کدامشان بخواهد خروجی داشته باشد متوقف بر دانش دیگر است.
🎙سخنرانی استاد در سال ۱۴۰۱
#روش_تحصیل
#طرائف
#دروس_حوزوی_استاد_وکیلی
https://eitaa.com/taraef110
⭕️استاد وکیلی؛روش تحصیل(5)
💠جامعیت یا تخصص؟پخش پنجم
📝ادامه بررسی تقسیم کار در فرآیند علوم حوزه و نتیجه بحث☑️
➕ممکن است شما بفرمایید که من به عنوان متخصص حدیث یک مسألۀ حدیثی را مطرح میکنم و در کنار متخصص تاریخ مینشینم و میگویم که این مسألۀ حدیثی را مواجه شده ام و شما ببین از نظر تاریخی این جا چه چیزهایی وجود دارد و آن نکات تاریخی که مد نظر هست را به من تذکر بده. بالعکس، یک آقای مورّخی در تاریخ یک کاری انجام میدهد و می آید به بنده که در حدیث یا فقه تسلط دارم میگوید که ابعاد حدیثی و فقهی اش را توضیح بده.
➗ چنین کاری لا اقل الآن در زمان ما شدنی نیست چون آن نکات تاریخی که در فضای یک حدیث با آن مواجه میشویم و قرائن فهم حدیث هست، نکاتی است که تا شما در خود میدانِ آن مسألۀ حدیثی یا فقهی وارد نشده باشید اصلا ذهنتان جرقه نمیزند که آن نکته های تاریخی را کشف کنید یعنی آدم وقتی در متن آن کار میرود و یک سوالات تاریخی برایش متولد میشود و آن سوالات را پیگیری میکند و اگر خودش هیچ تاریخ نداند و فقط حدیث بلد باشد، متن حدیثی را که جلویش میگذارند اصلا سوال تاریخی برایش متولد نمیشود و آن تاریخ دانی هم که از حدیث خیلی آگاهی ندارد وقتی به تنهایی با حدیث مواجه میشود هیچ کمکی به شما نمیتواند انجام دهد یعنی این علوم به طوری شبکه ای در هم آمیخته اند که طرح سوال و کشف جواب سوال از هر طرفی متوقف است بر داشتن یک مجموعه اندوخته های علمی در دانشِ همراهش و تا آن دانش همراهش را هیچ اندوخته ای در آن نداشته باشد در آن زمینه هیچ فعالیتی نمیتواند انجام بدهد.
✖️پس بعضی از این رشته ها با یکدیگر درجه ای تداخل دارند ولی برخی از این رشته قابل تفکیک از یکدیگر هستند. به همین منوال، این رشته هایی که باهم تداخل دارند تا یک سطحی تداخل دارند نه کاملِ کامل؛ مثلا اگر بخواهم در یک گزارۀ حدیثی یا تفسیری کار بکنم لازم نیست که تمام عمرم را در فن تاریخ گذرانده باشم بلکه باید یک سلسله اطلاعات تاریخیِ جامعی از تاریخ صدر اسلام و دوره های بعدی و تاریخ عرب جاهلی و... داشته باشم که بتوانم پیوندهای این دو مسأله به همدیگر را پیدا کنم. اگر توانستم حلقه های ربط و پیوندها را کشف بکنم برای بیشتر از آن ، میشود به یک متخصص تاریخ مراجعه کنیم یعنی لا اقل سوال برایم مطرح بشود و آن سوال که مطرح شد جوانبش را به دست بیاورم سپس به سراغ یک متخصص تاریخ بروم اما اگر تماما با دانش تاریخ بیگانه باشم و این ارتباطات در ذهنم برقرار نشود جوانب مسأله سنجیده نمیشود.
➖سایر دانش ها هم همینگونه است مثلا وقتی میخواهم یک حدیث را کار بکنم مجبورم که به رجال مراجعه کنم و تا علم رجال را ندانم به طور کلی از حدیث بیگانه هستم ولی لازم نیست که تمام مسائل علم رجال را خودم تا انتها رفته باشم بلکه میتوانم از یک سطح و لایه ای به آن طرف را به یک دانشمندی که در علم رجال کار کرده و عمر گذاشته مراجعه کنم. معروف است که میگویند مرحوم شیخ الشریعۀ اصفهانی میفرمودند که ما در رجال همه عیال و نان خور محدث نوری هستیم یعنی محدث نوری صاحب مستدرک سالها زحمت کشید در کتاب شناسی و شناخت رجال و زندگی علما و تراجم و سلسلۀ اسانید و محصول عمرش را در کتاب مستدرک الوسائل عرضه کردند و بقیه چنین زحماتی را نکشیدند و به ایشان مراجعه میکنند.
🎙سخنرانی استاد در سال ۱۴۰۱
#روش_تحصیل
#طرائف
#دروس_حوزوی_استاد_وکیلی
https://eitaa.com/taraef110
📝#روش_تحصیل /استاد وکیلی:
💠تحصیل علم باید همراه تهذیب باشد
علوم و حکمت به دو صورت می تواند در انسان شکل بگیرد
۱.اینکه علوم از بیرون به مرحله ذهن انسان بیاید و بعد به زبان جاری بشود و بیرون بریزد.
۲.حقایق و علوم از دل انسان بجوشد و به زبان جاری بشود که این راه دومی ست که قرآن کریم آن را به انسان ها معرفی کرده اند.
📌سوال:اگر در بحث های علمی مدد الهی همراه انسان نباشد چه می شود؟
جواب:اگر مددی الهی در تعلیم و تعلم علوم نباشد،انسان جان میکَند و خیلی مسائل پیچیده را بررسی می کند و نظرات مختلف را بالا و پایین می کند و بسیاری از مطالب سخت را مورد نقد و بررسی قرار میدهد اما در آخر،نتیجه مطلوبی از آن بحث ها نمیگیرد.
در مقابل کسی که مدد الهی همراه اوست خیلی صاف و شفاف به حقیقت دست پیدا میکند.
برای مثال یکی از بزرگان می گفتند که بعضی ها استنباط کردنشان مانند شکار خوک میماند که خیلی زحمت می کشند اما فایده و نتیجه ای ندارد و چیزی که از این بحث گیرشان آمده بدردش نمیخورد.
این یک تشبیه است که اگر مدد الهی همراه انسان نباشد برکتی در بحث های علمی آن شخص وجود ندارد.
#طرائف
#دروس_حوزوی_استاد_وکیلی
https://eitaa.com/taraef110