#صاحب_عزا
◾چرا جلوی بدعتهای دائر میان شیعه را نمیگیرید؟
پاسخ را از زبان آیتالله حکیم بشنوید.
✔هیچچیز را بر عزاداری اباعبدالله مقدم نداریم.
🔘رهروی عاشق(۳)
🔹تجدید عهد با امام است (تکلیف سوم)
▫️چنانکه در انتهای همة زیارتنامههای یاد شده و در وقت خروج از زیارتگاهها، مرسوم است، زائر رو به آن امام و مزور میکند و از خداوندگار میخواهد که این زیارت را آخرین زیارت و تجدید عهد او قرار ندهد؛
▫️همانطور که در انتهای «زیارت عاشورا» میخوانیم:
🔹«وَ لٰا جَعَلَ اللهُ آخِرَ العَهدِ مِنّی لِزیارَتِکُم»
▫️آمد و شد روزگار، عهدها را سست میکند، وسوسة شیطان و ترسی که در دلهای انسانها میافکند، جانها را متحوّل میسازد.
▫️ابلیس، شکوه و جلالِ صاحبان قدرت و شوکت دنیوی را در چشمها آرایش میدهد و آدمی را وادار به کرنش و اظهار عبودیّت و چاکری میسازد و گاه، بندگان را روزیرسان و رازق معرّفی میکند و چشم سر و [چشم] دل مردم را متوجّه دستان آنان میسازد.
▫️از این رو، تجدید عهد، تذکّری است برای همة فراموشکاریها و فرو گذاشتن حقّ مردانی که جانبداری از حقّشان را خداوند بر همگان واجب ساخته است.
▫️در سنّت بسیاری از عالمان عارف و اولیای الهی بوده است که هر صبح، پس از اقامة نماز، با امام زمان(ع) تجدید عهد میکردهاند.
▫️«دعای عهد» از زیباترین «عهدنامهها»یی است که از سوی معصومان: روزی مؤمنان شده است.
▫️در این دعا، مانند همة ادعیه و زیارات، پس از حمد و ثنای خداوند و بزرگداشت اسماء جمال و جلال، آنکه تجدید عهد میکند، میگوید:
🔹«اللّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ هَذَا الْيَوْمِ، وَ مَا عِشْتُ بِهِ فِي أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَدا ...؛
خداوندگارا! من در این صبحگاهان تجدید میکنم عهدم را از برای او و هر روز که زنده باشم عهد و بیعت و پیمانی برای او بر گردنم باشد که امید دارم هیچ چیز آن را دگرگون و زائل نسازد ...»
▫️آنکه عهد نو نکند، محرم نیست؛ بیگانهای است که به ناگهان، به سان دزدی از دیوار بالا میآید. به قول حضرت امیرالمؤمنین(ع) «کسی که از غیر در وارد شود، سارق است.»
▫️محدودة تصرّف در همة امور و میان عموم مناسبات در سراسر جهان، به محدودة خویشی و پیوند و محرمیّت بستگی دارد. از این مطلب میتوان دریافت که چرا میدان حضور، عمل و حقّ تصرّف اولیای الهی و به ویژه حضرات معصومان: دربارة عموم خلق خدا (اعمّ از نباتات و جامدات و حیوانات و انسانها) وسیع و ولایت آنها گسترده است.
▫️آنان در تقرّب و پیوند با خداوند به جایی رسیدهاند که حضرت جبرئیل نیز نرسیده است.
پیش از این، دربارة معراج رسول اکرم(ص) و گذار ایشان از مرتبهای ویژه، سخن گفتهایم. مرتبهای که حضرت جبرئیل نیز قادر به گذار از آن نبود.
▫️چه کسی میتواند دربارة مبسوط الید بودن خداوند در امور جزیی و کلّی همة آفریدهها و ولایت ایشان و میزان قدرت و دخل و تصرّفش در همة هستی تردید کند؟!
▫️این میزان و میدان عمل و دخل و تصرّف از آنجاست که خدای متعال خالق، رازق، صاحب و ربّ مخلوقات خود است و تنها اوست که «فعّال ما یشاء» است.
▫️به این ترتیب، از آنجا که حضرات معصومان(ع) میفرمایند: «وَلَايَتُنَا وَلَايَةُ الله»، میزان تقرّب آنان به خداوند یکتا، این مجال و میدان فراخ را فراهم آورده است که به اذن الله، بر کلّ موجودات ولایت و حقّ سرپرستی و دخل تصرّف داشته باشند.
▫️اینان محرمترین آفریدهها به خداوند هستند، به همین ترتیب محرمترین افراد دربارة همة آفریدهها نیز میباشند.
📚#جانجهان/#ازقلهعاشوراتادریایظهور
@tarikh_farda
🔘یاد پدر
شيخ مفيد از حضرت علی بن الحسين(ع) روايت ميكند كه فرمود:
«در آن شبی كه پدرم صبح آن شهيد شد، من نشسته بودم و عمّهام زينب مرا پرستاری ميكرد. ناگاه ديدم پدرم داخل خيمه خود شد و جوين كه غلام ابوذر بود، نزد پدرم بود. جوين شمشير پدرم را آماده و اصلاح ميكرد. پدر بزرگوارم اين اشعار را ميخواند:
«يَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ خَلِيلٍ
كَمْ لَكَ فِي الْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِيلِ
مِنْ طَالِبٍ وَ صَاحِبٍ قَتِيلٍ
وَ الدَّهْرُ لَا يَقْنَعُ بِالْبَدِيلِ
وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَی الْجَلِيلِ
وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِي؛
ای روزگار اف بر تو باد! چقدر صبح و شام.
دوست و جوينده (حق و حقيقت) را مقتول و شهيد ميكنی؟ روزگار به عوض و بدل گرفتن قانع نمیشود.
جز اين نيست كه اختيار امر (به دست قدرت) خدای جليل است و هر شخص آگاه بيداری طريقه مرا خواهد پيمود.»
▫️پدرم اين اشعار را دو يا سه بار تكرار كرد تا من كاملاً آنها را شنيدم و فهميدم و دريافتم كه منظور پدرم چيست. گريه راه گلوی مرا مسدود نمود، از گريه خودداری كردم و ساكت شدم و دانستم كه بلا مقدّر شده است!
▫️عمّهام زينب نيز آنچه را كه من شنيدم او هم شنيد. او زن بود، شأن زنان اين است كه رقيقالقلب و كمطاقت هستند و نتوانست خودداری كند. لذا از جای برجست و در حالی كه دامن لباسش به زمين كشيده ميشد و پا برهنه بود، خود را به امام حسين(ع) رسانيد و فرياد زد:
▫️«ای كاش مرگ زندگی مرا نابود ميكرد! گویا امروز مادرم فاطمه مرده باشد و پدرم علی شهيد شده است و برادرم حسن از دست رفته است! تویی باقيمانده گذشتگان و پناهگاه بازماندگان مایی.»
▫️امام حسين(ع) متوجه حضرت زينب شد و به وی فرمود:
«ای خواهرم! مبادا شيطان صبر تو را ببرد.»
▫️سپس چشمان مبارك امام(ع) پر از اشك شد و فرمود:
«اگر پرنده قطا را يك شب آزاد ميگذاشتند ميخوابيد.»
▫️زينب كبرا گفت: وا ويلاه! آيا تو خويشتن را مظلوم مقهور ميدانی؟! اين خبر بيشتر قلب مرا جريحهدار ميكند و بر من ناگوارتر است.
سپس لطمه به صورت خود زد و متوجّه دامن خويشتن گرديده، آن را پاره كرد و به حال غش افتاد! امام حسين(ع) برخاست و آب به صورت آن بانوی مظلومه پاشيد و به وی فرمود:
▫️«ای خواهرم! نسبت به خدا پرهيزكاری را پيشه كن و به شكيبایی كه خدا به تو عطا كند، صبور باش. بدان كه اهل زمين خواهند مرد و اهل آسمان باقی نمیمانند. هر چيزی غير از ذات مقدّس پروردگار هلاك خواهد شد. همان خدایی كه خلق را به قدرت خود آفريده است و خلق را خواهد برانگيخت و يكّه و تنها است.
پدرم از من بهتر بود، مادرم از من نيكوتر بود، برادرم از من بهتر بود، وظيفه من و هر مسلمانی اين است كه بر رسول خدا(ص) تأسی نمایيم.»
📚منبع: زندگانی حضرت امام حسين عليه السلام ( ترجمه جلد 45 بحار الأنوار)، صص 3-5.
@tarikh_farda
🔘از قله عاشورا تا دریای ظهور(۵)
▫️اتّصال دائم به امام حسین(ع)
بررسی رابطه واقعه جانسوز عاشورا با واقعه شریف ظهور
سخنرانی استاداسماعیل شفیعی سروستانی
📚#کلاماستاد/#ازقلهعاشوراتادریایظهور
@tarikh_farda