🔘پادشاهی بر زمین و آسمان(۲)
▫️جعل خلیفه و حکمت خلقت
📚#کلاماستاد/#پادشاهیبرزمینوآسمان
@tarikh_farda
🔘امیر محبوس(۳)
همگي حول همين كوير سخن مي گويند. ما از ضرورت تلاش براي خلاصي از اين كوير و كشف كليد گره گشا سخن نمي گوييم يا در جست وجوي مردي راهبر كه در بند و حبس غيبت گرفتار آمده، برنمي خيزيم؛
▫️در حالي كه خودمان نيز سهمي در اين واقعة شوم داشته ايم و با شيوة عملمان هم بر زمان آن مي افزاييم. اگر گاهي هم از او سخن مي رانيم، دربارة خلاصي او از اين بند و حصر سخني بر زبان نمي آوريم.
▫️به عكس، از يادگارهاي مانده از او، از خاطرات گذشته و سخنان پيشين بر جاي مانده اش براي زينت بخشيدن به زندگي كويري استفاده مي كنيم،
▫️به عبارت ديگر، به جاي آنكه از او براي رهايي بگوييم و در جست وجوي او بر آييم، او را در خدمت زيست كويري خويش وارد مي سازيم و اين ظالمانه ترين معامله اي است كه قومي با امير خود مي كند.
▫️از همين جاست كه رهايي بخش در محبس مي ماند و كويري در كوير، لاجرم اين وضع كويري تداوم مي يابد تا ...! به واقع ما، با برداشتي انحرافي، زندگي و بودن خود را تعريف كرده ايم.
▫️اين عبارت را در جايي ديگر نوشته ام: هر آنچه آدمي تكرار كند، بدان خو كرده و معتاد بدان مي شود و هر آنچه را عادت خويش ساخت، در آن استقرار مي يابد، گويي كه بدل به اخلاق و فرهنگ او شده است.
▫️اخلاق او و آنچه كه بدان معتاد است، سرنوشت او را معلوم مي سازد.
▫️سرنوشت اقوام را آنچه بدان خو كرده و بدان معتاد و مبتلا شده اند، معلوم مي سازد. از آنجا كه به زيست كويري خو كرده اند، سرنوشت محتوم آنها ماندگاري در كوير شده است.
▫️در خانة جان تكرار كرده ايم كه: همين كه هست، محتوم است و همة حركات، سكنات، معاملات و مناسبات را هم بر آن اساس تنظيم كرده ايم.
▫️اگر اتّفاقي در سينة ما نيافتد و شكست در اين برداشتِ جعلي حادث نشود، عادت معتاد شدة نهايت و سرانجام ما را رقم خواهد زد.
▫️گفت وگوي مهدوي، تلاش براي درك اين معني است كه وضع موجود كه انسان و جهان بدان مبتلايند و در آن سير مي كنند، وضعي مطلوب، محتوم و مقبول نيست؛
▫️بلكه مجموعه اي بر ساخته بر پايه هاي «ظلم» و «پندار» خودمان است كه با جلوه دادن شيطان، آدمي آن را زيبا و سكناي هميشة خويش فرض كرده و در پي تبديل كردن آن به بهشتي مطلوب، دست به تغيير و تبديل اجزاء منتشر آن زده و دربارة بر هم زدن كلّياتش نمي انديشد.
▫️بر پاية اين ترديد است كه آدمي براي كشف معبر رهايي برپا مي ايستد؛ براي دست يابي به راهي كه بتوان از اين وضع خارج شد و بالأخره دست يازيدن به دامان بلد و راهنمايي كه شناساي راز و راه است و مي توان بازو در بازوي او از همة گرداب ها و گردبادهاي پيش رو گذشت.
▫️بسيارند مرداني كه نامطلوب و نامقبول بودن وضع موجود را درك كرده اند؛ ليكن از روي گمان، از سويي دريافت خويش را براي بيرون رفتن از اضطرار كوير كافي شناخته و بي اعتنا به رهايي بخشي مانده در محبس ـ در غفلت از اركان و بنيادهاي تباه شده در وضع موجود ـ در انديشة تغيير صورت ها به راه افتاده اند.
▫️تجربة هزار باره اي كه بشر در طول تاريخ پشت سر نهاده و بر كميّت و كيفيّت بحران هاي چند لاية حيات خويش افزوده است.
▫️مي بايست متذكّر شد كه به رغم گمان ما، ديگرگوني و تحوّل در وضع ما و خلاصي محبوس از زندان جهل و ندانم كاري ما، از طريق اعجاز و واقعه اي خارق العادّه اتّفاق نمي افتد.
▫️اگر چنين بود، سال ها و قرن ها پيش از اين، اعجاز براي بسياري از اقوام شايسته تر و بحران زده حادث شده بود؛ چنان كه اگر بنا بوداعجازي شگرف و شگفت موجب رهايي ما از برهوت خود ساخته شود، سال هاي سرگشتگي و جدايي، اين همه به درازا كشيده نمي شد.
▫️اين ماجرا با نشستن و زانوي غم در بغل گرفتن، در كوچه هاي كويري نيز روي صلاح و اصلاح نخواهد ديد.
📚#سخنروز/#موعود144_145
@tarikh_farda
🔘پادشاهی بر زمین و آسمان(۴)
▫️اعمال ولایت تکوینی برماسوی الله
📚#کلاماستاد/#پادشاهیبرزمینوآسمان
@tarikh_farda
🔘امیر محبوس(۴)
خداوند براي همة آنچه در عرصة زمين و زمان است، مجموعه اي از سنّت ها، اسباب و مقدّراتي را تعريف كرده و مجاري ويژه اي نيز براي تحقّق آن همه از سنّت ها جعل و بيان نموده است.
▫️براي خالق هستي زحمتي و رنجي در پي نداشت، اگر اراده اش بر آن تعلّق مي گرفت كه با اعزام و ارسال فرشته اي، بساط زمين را در هم ريخته و آن همه ظلم و جور منتشر در لايه هاي حيات فرهنگي و تمدّني انسان ها را از ميان برمي داشت.
▫️چرا بيهوده در آوار ظلم و ستم بني اسرائيل و اعوان و انصارشان، لب به شكوه گشوده و انگشت اشارت به سوي آسمان دراز مي كنيم؟
▫️چگونه است كه براي مرتفع شدن جملة زنجير و يوغ آويخته شده بر دست و پاهايمان، چشم به معجزه اي از آسمان مي دوزيم؟ ياري آسماني، واسپس قيام زميني ما نازل مي شود.
▫️آن چنان همة علّت حبس و دوري را به محبوس غايب نسبت داده ايم كه از روي گزاف، آمدن را هم از او مي طلبيم.
▫️اين سخن رسول اكرم(ص) است كه خطاب به اميرمؤمنان(ع) فرمودند:
«إِنَّما مثلكَ كمثلِ الكعبَه تؤتي و لا تأتي؛
همانا مَثل تو مثل كعبه است كه مردم بايد نزد او بيايند، كعبه نزد كسي نمي آيد.»
▫️وليّ و امام، نعمتي است بي همتا بر جامعه اي مضطرّ و مانده در كوير ابتلاء و امتحان كه تا مردم او را مطالبه نكنند و براي گريز و خلاصي از اضطرار و اضطراب او را نخواهند و آمادگي براي اجراي حدود الهي نداشته باشند، عرضة آن جايز نيست؛
▫️ امّا اين خبر آورنده و نبيّ است كهدر كوچه و خيابان راه افتاده و با خواهش و تمنّا، مردم را به مرام و آيين خود فرا مي خواند و نور هدايت آسماني را به آنان مي تاباند و در اين مسير، سنگ و چوب و شماتت جاهلان را نيز تاب مي آورد.
▫️چنان كه، ناپرهيزگاران مبتلاي برهوت، نسل در نسل، مردان مرد از خانوادة امامت و ولايت را به مسلخ كشيده و آنگاه بي خبر از قهقهة ابليس، آرام در خانه هاي خويش خفتند.
▫️در كلام ديگري جناب ابوذر از رسول خدا(ص) نقل كرده كه حضرت فرمودند:
«مَثَلُ عَليٌّ فيكُم ـ فِي هذهِ الامَةُ ـ كَمَثَلُ الكَعْبَةِ المَسْتُوْرَةُ، النظّرُ اليها عِبادِهِ وَ الحَجُّ اِلَيْها فَريضَةُ؛3
مثل علي در ميان شما (در ميان اين امّت) مانند كعبه پوشيده است كه نگاه به آن عبادت و حجّ آن فريضه و تكليف است.»
▫️رسول خداوند(ص)، تكليف مردم را رفتن به سوي كعبة مستور اعلام مي كنند و نه رفتن كعبه به سوي مردم و اين حركت و رفتن به سوي امام مبين را چونان حجّ بيت الله، فريضه و تكليف مي شناسند.
▫️در تكليفِ واجبِ دورماندگان از حرم امن الهي است كه براي بار يافتن و نيل به بارگاه قدسي و خلاصي از آفت هاي كوير و برهوت جهان به پا خيزند تا خلاصي بيابند؛ چنان كه رسول رحمت(ص)، به اميرمؤمنان(ع) اعلام كردند:
🔹 «اگر به سوي تو نيامدند، در خانه بمان.»
امام كاظم(ع) از قول پدر بزرگوارشان نقل مي كنند كه رسول خدا(ص) هنگام وصيّت خطاب به علي(ع) فرمودند:
🔹«فانّما مَثلكَ فِي الأمّةِ مَثَلُ الكعبه ...؛ به درستي همانا مَثل تو در ميان امّت، مَثل كعبه است كه خداوند به عنوان علم و پرچم، آن را نصب كرد و معيّن فرمود و از هر درّة عميق و ناحية دوردستي به سوي او ميشتابند و او به سوي آنان نمي رود (و لا تأتي). تو (اي علي) پرچم هدايتي و نور و روشنايي ديني و آن نور خداست.»
▫️از ابتداي سال تا به انتها، در سراسر جهان اسلام و در ميان مسلمانان، هزاران كنگره و نشست علمي و فرهنگي و ديني برگزار مي شود كه متأسّفانه در هيچ كدام از آنها، سخني در اين باره به ميان نمي آيد كه چگونه مي توان امام و منجي را يافت و چگونه مي توان به سراغ ايشان رفت تا تحت توجّه و ارشاد ايشان بتوان از اين كوير برهوت خلاصي يافت.
▫️از آنجا كه جملگي تلاش ها مصروف توضيح و توصيف و تشريح نحوة زندگي و ماندگاري در كوير و آسان سازي زيست كويري است، به قدر روزنه اي، نور از عالم نوراني رهايي و خلاصي بر افتادگان و زمين خوردگان مانده در كوير نمي تابد.
▫️چگونه است كه در عين تجربة اضطرار از راه رهايي نمي پرسيم؟ چگونه است كه تنها نام و ياد رهايي بخش را زيور زيست كويري مي سازيم؟
▫️از اينجاست كه اين گونه سير و سلوك، فرصت را از واماندگان در كوير باز مي ستاند، در عوض همة فرصت ها را به خصم وا مي گذارد و موجب بروز انفعال روزافزون مردم و لاجرم مغلوب شدن آنها در مصاف با خصم كين جو و دشمن انسان و اديان مي شود.
▫️مگر جز اين است كه طيّ همة قرون ماضي، مستكبران بر مستضعفان حكم رانده و تسمه بر گردة آنان كشيدند؟
▫️نتيجة غايي سير و سلوك انفعالي، مغلوب شدن است. در حركت انفعالي، همواره نتيجة ماجرا، غلبة خصم بي رحم است.
▫️ طغيانگران از همين مسير هماره بر جهان مستضعفان غالب آمدند و حكم راندند.
لاجرم بايد، حركت در مسير طلب منجي و كليد قفل گشا اتّفاق بيافتد.
📚#سخنروز/#موعود144_145
@tarikh_farda
🔘امیر محبوس(۵)
در وقت رويارويي با خوارج، ابن عبّاس به نمايندگي از سوي اميرمؤمنان(ع) با آنان به گفت وگو نشست و سخنان خوارج را به امام منتقل ساخت.
▫️خوارج در اعتراض به امام، ايشان را ضايع كنندة وصايت شناختند. امام علي(ع) در پاسخ فرمودند:
🔹«شما مرا تكفير كرديد و بر من شوريديد و زمام امور را از دست من خارج كرديد. اوصياي الهي وظيفه ندارند كه مردم را به سوي خود بخوانند، فقط پيامبران مبعوث شده اند كه مردم را به سوي خود بخوانند؛ امّا وصيّ كسي است كه مردم به سوي او مي روند و او نيازي ندارد كه آنان را به سوي خود دعوت كند.»
▫️سپس حضرت به آية وجوب حج، استناد جسته و افزودند:
🔹«اگر مردم حج را ترك كنند، خانة خدا به خاطر ترك آن از جانب مردم كافر نمي شود؛ ولي آنان به خاطر ترك خانة خدا كافر مي شوند؛ زيرا خداوند خانه اش را عَلَم و پرچم بر آنان قرار داده، مرا نيز عَلم و پرچم قرار داد؛ زيرا رسول خدا(ص) فرمودند: «يا علي انت بمنزلة الكعبة تؤتي و لا تأتي».
▫️ضرر و زيان حاصل از عدم مراجعه به امام و فرا نخواندن امام براي مردم، به بيان اميرمؤمنان(ع)، ابتلاي آنها به كفر است؛ چنان كه ترك كنندة حج بدان مبتلا مي شود.
▫️از فضل و شرف آن كعبة عالي مقام محبوس در زندان غيبت، چيزي كم نمي شود، آنگاه كه مردم او را ترك كرده، به زيست و خورد و خفت كويري مشغول مي آيند. اين از ستمكاري مردم است كه باعث بازداشتن امام از انجام تكليفش شده اند.
▫️تكليف امام، به شرط مراجعة مردم، خلاصي بخشيدن به آنهاست از كوير شرك و كفر و نفاق و جملة نجاسات ظاهري و باطني حاصل از ماندگاري در كويري لم يزرع.
به همان سان كه امام، به قول نبيّ اكرم(ص) به منزلة حقيقت حج و ظهور آن در ميان بندگان خدا در رفت و آمدند، حقيقت صوم و صلات و زكات نيز در وجود «امام حق» تجلّي پيدا مي كند.
▫️امام باقر(ع) از ولايت، به منزلة كليد نماز و روزه و حجّ و زكات ياد مي كنند. اين روايت مشهوري است كه فرموده اند:
🔹«بني الاسلام علي خمس: الصلوة و الزكوة و الصوم و الحج و الولاية و لم ينابشيء كما نودي بالولاية؛
اسلام بر پنج پايه بنا شده است، بر نماز، زكات، روزه، حج و ولايت و در اسلام هيچ چيز مانند ولايت مورد توجّه واقع نشده است.»
▫️در حقيقت، بدون ولايت، نماز و حج و صوم و زكات، نمود و ظهور پيدا نمي كند و تمامي بركات خود و اثراتش را نمودار نمي سازد.
▫️معنا بخشنده به چهار ركن ديگر و جهت دهنده به جملة اعمال، ولايت است.
امام معصوم(ع) مي فرمايند:
🔹«اگر مردي شب را به قيام و روز را به صيام بگذراند و همة دارايي خودش را انفاق كند و تمام عمر حج به جا بياورد؛ امّا وليّ خدا را نشناسد و تسليم آن نباشد و اعمال خود را با رهنمود او انجام ندهد، از خداي بزرگ حقّ مطالبة پاداش ندارد و اصولاً از اهل ايمان نيست.»
▫️تكليف كساني كه در كسوت مسلماني در نيامده اند، معلوم است. سخن دربارة مردمي است كه در بلاد اسلامي و در كسوت مسلماني روزگار مي گذرانند.
وقتي كه شناخت وليّ خدا اتّفاق نيافتاده و حركت به سوي ايشان آغاز نشده، اساساً نماز به پا داشته نشده و حج اتّفاق نيافتده است.
▫️معني بخشنده به نماز و روزه وليّ خداست. جلوة نماز و ظهور نماز با وليّ و در وليّ اتّفاق مي افتد؛ چنان كه باطن همة اين اعمال، امام است و مردم، تنها صورت نماز را به پا مي دارند.
▫️به همين دليل است كه امام مي فرمايد: «اين چنين شخصي حقّ مطالبة ثواب اعمال ندارد.» سهم آنكه صورت بي روح نماز را به جا مي آورد و در غفلت از حقيقت نماز، به ركوع و سجود در مي آيد، چه مي تواند باشد؟
▫️صلات آن چنان كه نزد حضرات معصومان(ع) اتّفاق مي افتد، اقامه و به پا داشته مي شود، نه آنكه خوانده مي شود. ما نماز را مي خوانيم؛ ولي اقامه نمي كنيم. اقامه و بر پا داشتن نماز و روزه در گرو رجوع به حقيقت آنهاست.
📚#سخنروز/#موعود144_145
@tarikh_farda
🔘امیر محبوس(پایان)
انجام صورت اعمال عبادي، همچون نماز، روزه، حجّ و زكات، به واقع مؤدّب شدن به ادب حضرت حق، گذار از خيره سري و لاقيدي، متذكّر شدن قلب و بالأخره تمريني است براي استقبال و پذيرايي از حقيقت اين اعمال. سيري كه اگر به درستي انجام پذيرد، عمل كننده بدان را از ظاهر به باطن مي برد.
▫️امام رضا(ع) مي فرمايند:
🔹«ما به خاطر رسول اكرم(ص) حقّي بر گردن شما داريم و شما نيز حقّي بر گردن
ما داريد. هرگاه شما حقّ ما را داديد، ما نيز به وظيفة خود عمل خواهيم كرد.»
▫️با درك و معرفت امام و رجوع به امام واجب الاطاعه و منصوب از سوي حضرت حق، در واقع مجال مشاهدة حقيقت و تجسّم عيني اعمال عبادي، همچون صوم و صلات فراهم مي آيد. اين همه، به شرط توجّه و تذكّر به شأن حضرت وليّ الله
الاعظم، ارواحنا له الفداء، استحقاق ديدار باطن و حقيقت صوم و صلات را فراهم مي آورد. باذن الله.
▫️مراجعه به امام در تكليف ماست كه اگر اتّفاق افتد، امام نيز مجال انجام تكليف خود را كه همانا هدايت ماست، مي يابد. از همين جا، به آنچه در ابتدا متذكّر شدم، اشاره مي كنم.
▫️چنانچه سرّ خلق جنّ و انس و باطن آمدن و شدن در عرصة زمين، نيل به فلاح و تجربة رستگاري باشد، اين فلاح و رستگاري و طيّ مراتب عالي معرفت و خلاصي از عقبات برزخي و قيامتي و ... جملگي در گرو معرفت امام مبين، گذار از سبيل الله
معرفت و ورود از باب الله است؛
▫️ چنان كه سامان دادن كلّية امور جزئي و كلّي حيات و سامان بخشي به جملة معاملات و مناسبات (متناسب با شأن و ارادة حضرت حق) در گرو تبعيّت و همراهي خالصانه با وليّ و حجّت خداوند متعال است.
▫️به سامان نرسيدن امور دنيوي و اخروي خلق روزگار، چنان كه مشاهده و تجربه شده است، محصول طبيعي و ناگزير همين دوري گزيدن و غفلت از سبيل نجات است.
▫️از همين روست كه گفت وگوي ولايي مهدوي را بايد مهم ترين، اصلي ترين و ركن ركين جملة گفت وشنودهاي خرد و كلان عارف و عامّي شناخت و اين مهم ترين موضوعي است كه چنانچه شناخته شود، راه خلاصي شناخته شده است و اگر شناخته نشود و در صدر جملة گفت وگوها واقع نگردد، هزاران تدبير كه در كار خلق روزگار و سامان بخشي به جملة معاملات و مناسبات آنها وارد شود،
▫️به مصداق اين بيت مشهور:
از قضا سركنگبين صفرا نمود
روغن بادام خشكي مي فزود
عمل و تدبير ما بر در هم پيچيدگي اوضاع و احوالمان مي افزايد.
▫️غيبت امام، روزيِ مقدّر ما شده است و اين حاصل عمل ما و كنش ها و واكنش هاي ماست؛ به همان سان كه دربارة رزق جسم و صورت روزي مي انديشيم و براي ساعتي هم از آن غافل نمي مانيم، ما را چاره اي نيست، جز آنكه دربارة رزق جان، حقيقت روزي و باعث فرود و نزول گونه هاي مختلف رزق مادّي و فرهنگي بيانديشيم.
▫️به دليل غفلت از حقيقت روزي و باعث نزول جملة نعمت ها، اين گفت وگو در ميان مردم غريب به نظر مي آيد و قادر به درك رابطة اين همه نيستند.
▫️غلبة گفت وگوي جاري از آب و نان و به قول سعدي، عليه الرّحمه،
عمر گرانمايه از آن صرف شد
تا چه خورم سيف و چه پوشم شتا
با دلّالگي شيطان لعين، همة مجال دست يازيدن به منبع رزق و رهايي را از ما ربوده است.
والسّلام عليكم و رحمه الله و بركاته
📚#سخنروز/#موعود144_145
@tarikh_farda
🔘انگیزه دعوت کنندگان به حق
اگرچه از زمان شروع غيبت كبرا در نيمة دوم قرن سوم هجري قمري تا امروز، يعني قرن پانزدهم، طيّ سالها و قرون متمادي، خيزشهاي اجتماعي كوچك و بزرگ زيادي در جهان اسلام و «ايران» رخ داده است؛ امّا هيچ يك از آنها در خود و با خود، مشخّصات چهارگانة ياد شده را ندارند.
▫️همين قراين و شواهد حاكي از آنند كه واقعه، در صورت يك جنبش بزرگ سياسي، اجتماعي و نظامي حادث ميشود. اين دعوت در قالب طرح و برنامهاي فرهنگي و تبليغي نيست؛
▫️بلكه با پيشزمينههاي فرهنگي، ميدان بزرگي براي قيامكنندگان فراهم آمده تا شرايط سياسي، اجتماعي جديدي را رقم زده و حتّي براي رسيدن به اهداف يا دفاع از آن، دست به اسلحه برده و ميدانداري كنند.
▫️انگيزة قيامكنندگان «دعوت به حق» است و همين انگيزه، واقعه را تبديل به نهضتي زمينهساز براي ورود به عصر ظهور و همراهي با حضرت صاحب الزّمان(عج) ميكند.
▫️دعوت جهاني امام مهدي(عج) دعوتي صرفاً فرهنگي نيست؛ بلكه نهضتي است جهاني، سياسي و نظامي كه منجر به ديگرگوني جهان در وجوه مختلف و در بُعد جهاني ميشود.
▫️نكتة جالب توجّه و روشنگر اينكه، روايات دربارة «مكان واقعه»، شخص پيشرو و صورت عمليات صراحت دارند.
حضور عمومي مردم و همراهي آنها با رهبري كه به سوي حق فرا ميخواند، در سير تكويني به «اتمام حجّت» ساكنان زمين ميانجامد.
▫️اين اتمام حجّت مشروط به آگاه شدن ساكنان بخش بزرگي از جهان از اين واقعه و انگيزه و مرام قيامكنندگان است. از اينجاست كه دريافته ميشود، واقعه الزاماً در ابعاد بزرگ سياسي، اجتماعي، اقتصادي و بالأخره نظامي، بسياري از معادلات را در هم شكسته و در گذر ايّام، باعث انتشار وسيع اخبار و ميدان تأثيراتش در ابعاد جهاني ميشود.
▫️بيترديد، نهضت بزرگ سال 1357 ه .ش. «ايران» به رهبري مردي از جمع عالمان آل محمّد(ص) كه از «قم» برخاست و مردم را به حق دعوت فرمود و با رويكردي سياسي، اجتماعي بناي تأسيس نظام حكومتي را استوار كرد و در پي احقاق حقّ مردم و نهضت وارد ميدان مبارزة نظامي شد. بارزترين مصداق پيشبيني حضرات معصومان(ع) دربارة واقعهاي در اين ابعاد، قبل از ظهور امام عصر(عج) است.
▫️مطالعه دربارة مجموعة نشانههاي ياد شده در روايات، به عنوان «نشانههاي ظهور»، «ملاحم و فتن» و بررسي و تطبيق شرايط امروز جهان و آنچه بر مردم ساكن جهان ميگذرد، حكايت از اين دارد كه در هيچ دورهاي از ادوار گذشته بر بشر تا اين اندازه ميان نشانههاي ياد شده و مصاديق موجود، هماهنگي و تطبيق وجود نداشته است.
▫️چيزي قريب به يك هزار و اندي نشانة غيرحتمي براي واقعة عظيم ظهور از سوي معصومان(ع) بيان شده كه پهنههاي مختلف حيات فردي و اجتماعي انسانها را در وجوه مختلف فرهنگي و مادّي در برميگيرد؛ چنانكه در كتاب «غرب و آخرالزّمان» و سخنرانيهايي كه به همين مناسبت داشتهام، ذكر شده است.
▫️حجم بزرگي از نشانهها را در همين عصر و موقعيّت ميتوان مشاهده كرد و دربارة آنها به مصداقشناسي پرداخت. جالب آنكه در هيچ عصر و زماني به اندازة عصر ما، در سراسر جهان از واقعة ظهور و منجيگرايي و وقايع سخت سالهاي پيش از ظهور، سخن به ميان نيامده است.
▫️در جايي اشاره كردهام كه ميان ما و ساكنان «ايالات متّحدة آمريكا» از حيث گفتوگو در موضوع «آخرالزّمان و منجيگرايي» قريب به شصت سال فاصلة جدّي وجود دارد. حجم، كميّت و كيفيّت آثار ارائه شده و اقدامات معمول داشته شده در اين باره، صدها برابر اقدامات انجام شده و آثاري است كه طيّ دوازده قرن گذشته در همين باره توليد شدهاند.
▫️متذكّر اين معنا ميشوم كه به هيچ روي نميشود در اسناد روايات بيان شده، خدشه وارد ساخت. صحّت منابع قابل ترديد نيست؛ امّا دربارة مباحث مهمّ آخرالزّماني، رخدادها و عينيّت يافتن وقايع، خود پشتيبان محكمي براي صحّت اسناد و سخن ارائه شده دربارة آنهاست.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘كانون تشيّع و زمينهسازان
مستندات روايي، آغاز نهضت جهانی امام مهدی(عج) را معطوف به حركت مصلحانه مردي از «قم» ميكنند.
🔹1. رسول اكرم(ص) ميفرمايند:
«يَخْرُجُ النّاسَ مِنَ الْمَشْرِقَ فَيُوطئونُ لِلْمَهْدِيِّ سُلطانَهُ؛
مردمي از شرق قيام ميكنند و زمينه را براي حركت جهاني مهدي فراهم ميسازند.»
🔹2. از امام محمّدباقر(ع) نيز روايتي نقل شده كه ميفرمايند:
«گويا ميبينم مردمي در شرق قيام كرده، حق را طلب ميكنند؛ ولي به آنها نميدهند. دوباره حق را ميطلبند، به آنان داده نميشود. وقتي اوضاع را چنين ديدند، شمشيرهاي خود را بر شانهها ميگذارند. پس آنگاه حاضر ميشوند كه حقّ آنها را بدهند؛ امّا آنها ديگر قبول نميكنند تا اينكه قيام ميكنند و آن را جز به صاحب شما تحويل نميدهند. كشتههاي آنان شهيد به شمار ميروند. آگاه باشيد! اگر من آن زمان را درك كنم، خود را براي صاحب اين امر نگاه ميدارم.»
🔹3. امام صادق(ع) نيز ميفرمايند:
«به زودي «كوفه» از مؤمنان خالي ميشود و علم از آن ميگريزد و پنهان ميشود، آن گونه كه مار در سوراخش پنهان ميشود. سپس علم در شهري به نام «قم» ظاهر ميشود و شهر قم كانون علم و فضل ميشود و چنان دنيا را با حقايق آشنا ميسازد كه در روي زمين مستضعفي در دين باقي نماند؛ حتّي زنان در پرده و چنين زماني نزديك ظهور قائم آل محمّد(ص) است. سپس خداوند قم و اهل آن را قائم مقام حجّت خدا قرار ميدهد كه اگر چنين شود، زمين اهل خودش را فرو ميبلعد و حجّتي باقي نميماند. آنگاه علم از قم به تمام دنيا ميرسد و مشرق و مغرب عالم را فرا ميگيرد و حجّت خدا بر خلق تمام ميشود؛ زيرا در تمامي روي كرة زمين، كسي باقي نميماند كه دين و علم به او ابلاغ نشده باشد، آنگاه امام زمان(عج) ظاهر ميشود.»
🔹4. امام موسي كاظم(ع) ميفرمايند:
«مردي از اهل «قم» به پا ميخيزد، مردم را به حق فرا ميخواند. گروهي مثل پارههاي آهن گرد او جمع ميشوند. باد تند حوادث آنها را نميلغزاند و از جنگ خسته نميشوند و نميترسند و به خدا دل ميسپارند و پايان خير از آن متّقين است.»
▫️بررسي محتواي روايات كه جملگي با ادبيات مشترك، پرده از واقعيّتي شگرف و واقعهاي در آينده خبر ميدهند، نشان ميدهد كه بر چهار موضوع محوري و مرتبط تكيه شده است:
1. خيزش مردي از شرق (قم)؛
2. نهضتي بزرگ و اجتماعي؛
3. نقش آفريني در زمينهسازي ظهور؛
4. دعوت به سوي حق.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘چرا «قم» نامیده شده است؟
عفّان بصري از امام صادق(ع) نقل ميكندامام به من فرمودند:
🔹 «آيا ميداني چرا اين شهر را «قم» مينامند؟» عرض كردم: خدا و رسولش آگاهترند. فرمودند: «زيرا اهل قم اطراف قائم آل محمّد گرد آمده و با او قيام نمايند و در كنار او ثابت قدم مانده و او را ياري كنند.»
▫️در وقت ياد كردن از اين خطّه، روايات گاه اشاره به «طالقان» دارند و گاه «قم»، «فارس» يا اهالي مشرق.
روايتي از امام صادق(ع) در اين باره نقل شده است كه ايشان فرمودند:
🔹«خداي متعال را گنجهايي است در طالقان كه نه طلاست و نه نقره و درفشي كه از آغاز تاكنون باز نشده و به اهتزاز درنيامده است. اين خطّه داراي مرداني است كه نسبت به ذات مقدّس خداوند ترديدي در آن قلبها ايجاد نميشود ... آنان زاهدان شب و شيران روزند. در اطاعت از امام و رهبرشان مطيعتر از كنيزان نسبت به مولاي خويشند ... شعار آنان خونخواهي سالار شهيدان، امام حسين(ع) است ... به واسطة اين رادمردان، خداوند امام بر حق(ع) را پيروز ميگرداند.»
▫️چنانچه جان و حقيقت اسلام را ولايت بدانيم و از آن ـ به اتّكاي روايات ـ به عنوان ستون خيمة دينداري ياد كنيم، بهرة ايرانيان از «ولايتمداري» و پايمرديشان در طريق امامت و ولايت، آنان را به مرتبهاي ميرساند كه گاه از آنان به عنوان خويشاوند اهل بيت(ع) و گاه صاحب بالاترين نصيب از اسلام ياد شده است.
▫️پيامبر اكرم(ص) در اين باره فرمودند:
🔹«أعْظَمُ النّاسِ نَصْيبَاً فِي الإسْلامِ أهْلُ الفارْسِ؛
در بين مردم، مردم فارس، بيشترين سهم را از اسلام دارند.»
▫️و در جايي ديگر فرمودند: «ايرانيان خويشاوندان ما اهل بيتند.»
در روايت شيرين و دلنشيني، امام صادق(ع) نيز فرمودند:
🔹«أهْلُ خُراسانَ أعْلامِنا وَ أهْلُ قُمْ أنْصارِنا وَ أهْلُ كوفَةَ اَوتادُنا؛
مردم «خراسان»، بزرگان ما و مردم «قم»، ياران ما و مردم «كوفه»، حاميان استوار ما هستند.»
▫️در روايت بلندي كه عبدالله بن مسعود از قول پيامبر اكرم(ص) نقل كرده، ارتباط ميان قيام زمينهسازان و پيوستن آن قيام با نهضت مقدّس حضرت مهدي(عج) را آشكار ميكند.
🔹«... به زودي بعد از من، اهل بيتم در شهرها پراكنده و آواره شوند.»
اين پراكندگي، در زمان حضرت عليّ بن موسي الرّضا(ع) و مهاجرت امامزادگان به «ايران» به نقطة اوج و كمال خودش رسيد. سپس ادامه دادند:
🔹«تا آنكه درفشهاي سياه از مشرق زمين به اهتزاز درآيند كه حق را طلب ميكنند؛ امّا حقوقشان را ادا نكنند، آنان دست از حقطلبي نكشند؛ امّا اجابت نشوند و ديگر بار درخواست كنند به آنان اعتنا نگردد. پس از آن دست به مبارزه زنند و به پيروزي رسند. هرگاه كسي از شما يا فرزندان شما آن زمان را درك كرد، پس به پيشوايي بپيوندد كه از اهل بيت من است؛ اگرچه با دشواري، روي برف با دست و پا برود.»
▫️در اين بخش به پيروزي نهضت مشرق زمينيان و پيوند خوردنشان به پيشوايي از اهل بيت(ع) يعني حضرت مهدي(ع) اشاره شده است و پس از آن فرمودند:
🔹«آنها درفشهاي هدايتند و آن را به دست مردي از اهل بيت من ميسپارند كه نام او همنام من و نام پدرش نام پدر من است. او حاكم زمين ميگردد و آن را پر از عدل و داد ميكند. آن گونه كه از جور و ستم پر شده است.»
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda