eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
62 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 آیت‌الله (متوفای ۱۳۸۱ش) در کنار فیلسوف شرق میرزا مهدی آشتیانی که سالها از محضر اساتید بزرگ حکمت و فلسفه بهره‌مند گردید. 💠 ایشان در شرح این تلمذ می‌فرمودند: ▪️به مشهد مقدّس رفتم و مدّت شش سال مشغول تحصیل نزد اکابر علمای آن عصر بودم. ازجمله در درس مرحوم آیت اللّه الکبری حاج ، فیلسوف بزرگ شرکت می کردم که از تهران به مشهد مشرّف شده بودند و به تقاضای فضلا و علما در به تدریس اصول فقه و معارف اسلامی می پرداختند ▫️ اینجانب در مشهد مقدّس مجذوب گفتار دُرَرْبار آن استاد بزرگ شدم و همین که ایشان بعد از مدّتی عازم تهران گردیدند، بنده نیز در تعقیبشان به تهران آمدم و به دستور ایشان در اقامت گزیدم و شب و روز از تدریس و اشراقات علمی این استاد بی نظیر بهره مند شدم. در همان زمان از درس حکیم متألّه و عارف عالی مقام، و درس حکیم بزرگوار مرحوم آقای و نیز عالم بزرگوار مرحوم آیت الله استفاده می کردم و بعد از رحلت آن بزرگواران، محضر درس مرحوم آیت اللّه العظمی، فیلسوف اعظم، آقای حاج (مشتهر به رفیعی) را مغتنم شمردم و قریب به بیست سال هم از محضر این بزرگوار استفاده نمودم. 🕌 @feyziye_tehran
3.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 قسمتی از بیانات آیت‌الله در کنگره بزرگداشت استادش آیت‌الله 💠پیرامون مبارزات کلامی و فلسفی مرحوم آقا میرزا مهدی با توده‌ای‌ها در زمان 🕌 @feyziye_tehran
🍃 آیت‌الله از علمای بزرگ تهران و از شاگردان میرزای آشتیانی، و ، متوفای ۱۳۲۲ش 📖 برشی از کتاب : ✍ سید محمدرضا افجه‌ای در آغاز طلبگی و در همان روزهای نخستین ورودش به تهران، روزی از می‌گذشت که ناگهان مرد محترمی صدایش کرد و نام او را پرسید. او که خود را معرفی کرد، با احترام بسیار آن شخص مواجه شد. آن شخص به او گفت: فردا به منزل اتابک برو، خود را معرفی کن و بگو: «لله باشی» مرا خواسته است. سید محمدرضا روز بعد به آنجا رفت و پس از معرفی، او را با احترام به اتاق لله باشی راهنمایی کردند. وقتی لله باشی آمد، او را در صدر اطاق نشانید و با کمال احترام و ادب گفت: غرض از مزاحمت آنکه، سه شب است که پیوسته حضرت نبی اکرم(ص) را در خواب می‌بینم که شما را معرفی نموده و نشان می‌دهند و می‌فرمایند که باید کتاب‌های مورد نیاز شما را تهیه و تقدیم‌تان کنم. لطفاً فهرست کتاب‌هایی که نیاز دارید مرقوم فرمایید. سید محمدرضا فهرست کتاب‌های درسی مورد نیازش را ارائه داد. کتاب‌ها خیلی سریع تهیه شد و او با را کتاب‌ها و مبلغی پول روانه کردند. پس از این واقعه، سید که دید تحصیلات علوم دینی‌اش مورد نظر و توجه جدش (ص) است، با شوق بیشتری به تلاش و کوشش پرداخت. 🔹پی‌نوشت: در نقشه بالا که نقشه تهران قدیم است، کوچه نقیب السادات را در مجاورت می‌بینیم. 🕌 @feyziye_tehran
دیروز بود. با یک روز تاخیر، دو تصویر از ارتباط نوجوانان تهرانی با علمای متخلق و مربی تهران تقدیم حضورتان می‌شود: 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
📷 جمعی از نوجوانان در کنار مرحوم ✍ حاج آقای مجتهدی روزهای جمعه با جمعی از نوجوانان و جوانان به اطراف شهر ری می‌رفت. اردوهای یک روزه‌ای که هم تفریح بود و هم تعلیم و تربیت. 🔹سمت چپ آیت‌الله مجتهدی، مرحوم نشسته است. به مناسبت 🕌 @feyziye_tehran
📷مرحوم آیت‌الله در جمع هیات نوجوانان دبستان برهانیه که خود آن را اداره می‌کرد. 🔹نوجوانی که ردیف اول عمامه بر سر دارد، حجت‌الاسلام فرزند آیت‌الله برهان می‌باشد. مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان در دوران پس از تعمد داشتند برای ترویج لباس روحانیت، طلاب نوجوان هم لباس روحانیت بر تن کنند تا عقبگرد مبارزه با روحانیت را جبران کنند. 💠نگارنده از شیخ علی آقا برهان شنیدم که می‌فرمود: وقتی من در سن نوجوانی با لباس روحانیت بر پدرم شیخ علی‌اکبر برهان وارد می‌شدم و افرادی هم در محضر ایشان حضور داشتند، پدرم تمام قد جلوی پای من برمی‌خاست تا مردم احترام به روحانیت را عملا بیاموزند. 🕌 @feyziye_tehran
📷 تصویر دیدار آیت الله حاج میرزا خلیل کمره‌ای و آیت‌الله سید محمود طالقانی با در حاشیه ؛.۱۳۳۸ش/ مصر ✍ یادی از آیت‌الله (متوفای ۱۹ مهر ۶۳) از پیشتازان و 🔹در سال ۱۳۱۴ش در رابطه با مخالفت آیت‌الله با ، میرزا خلیل کمره‌ای که رونوشت نسخه‌برداری شده تلگرام استادش به رضا خان را نزد خود داشت، در اراک توقیف و شبانه به تهران منتقل و مستقیما تحویل بازداشت‌گاه شهربانی تهران گردید و پس از ۳۱ روز بازداشت انفرادی، با سپردن تعهد و التزام کتبی مبنی بر «عدم خروج از حوزه قضائی تهران (حتی حرم حضرت عبدالعظیم و شمیران)» آزاد شد. در سال ۱۳۲۴ش، اشرف الملوک فخرالدوله (دختر مظفرالدین شاه قاجار) از وی دعوت کرد که امام جماعت واقع در دروازه شمیران تهران را بپذیرد که مورد قبول او قرار گرفت. 🔹مهم‌ترین کار کمره‌ای تا پایان عمر، تلاش در جهت اتحاد مسلمانان جهان و به تعبیر خودش "توحید کلمه برای کلمه توحید" بوده است. 🔹سال ۱۳۳۸ش، به‌اتفاق به قاهره سفر کرد و از طرف از فتوای تاریخی مفتی اعظم و رئیس دانشگاه الازهر مصر دائر بر جواز پیروی از مذهب شیعه جعفری به‌عنوان یکی از مذاهب رسمی اسلام تشکر نمود. 📚منبع: جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران 🕌 @feyziye_tehran
📷 ۱۳۳۸ش. مصر. دیدار آیت الله با برای تشکر از فتوای وی مبنی بر جواز عمل به فقه شیعه. 🔹در تصویر مرحوم حجت الاسلام نیز دیده می شود. 🕌 @feyziye_tehran
💠به مناسبت سالگرد مرجع عالیقدر مرحوم آیت‌الله العظمی که در تاریخ ۱۴ ربیع‌الاول سال ۱۳۶۶ق در نجف دار فانی را وداع گفت و در حرم حضرت علی(ع) به خاک سپرده شد. ✍ ایشان مقدمات علوم دینی را در زادگاه خود قم پشت‌سر گذاشت و در اوان بلوغ برای ادامه تحصیل به تهران آمد. اساتید وی در در سطوح فقه و اصول و حکمت و عرفان عبارت است از: (متوفی ۱۳۱۰ ق.) (متوفی ۱۳۱۴ ق.) (متوفی ۱۳۲۲ ق.) (متوفی ۱۳۳۲ ق.) (متوفی ۱۳۳۵ ق.) (متوفی ۱۳۳۶ ق.) (متوفی ۱۳۲۷ ق.) (متوفی ۱۳۱۹ ق.) 🔹آیت‌الله قمی پس از رحلت به مرجعیت عامه رسید. 🔹حاج آقا حسین قمی نقش بزرگی در مقابله با دین‌ستیزی از جمله داشت. ✨ایشان در آخرین جلسه‌ درس خود می‌فرماید: «به عقیده‌ من اگر پیشرفت این جلوگیری از خلاف مذهب، منوط به کشته شدن ده هزار نفر، که رأس آنها حاج آقا حسین قمی است باشد، ارزش دارد.» پس از آن در ربیع‌الاول ۱۳۵۴ق برای گفتگو با رضاخان و جلوگیری از استبداد وی از مشهد به تهران آمد. 🕌 @feyziye_tehran
🔴 آیت‌الله العظمی 🔵 آیت‌الله العظمی ✍آیت‌الله صدر داماد حاج آقا حسین قمی بود. ازاین‌رو که بخشی از تحصیلات خود را در تهران گذرانده بود، نوه دختری آیت‌الله قمی است. 🕌 @feyziye_tehran
📷از چپ به راست: نفر اول نشسته آیت‌الله نفر چهارم 🕌 @feyziye_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷از چپ به راست: نفر اول نشسته آیت‌الله #سید_احمد_طالقانی نفر چهارم #شیخ_آقابزرگ_تهرانی 🕌 @feyziye
در کتاب در گزارشی از مجالس دوستانه و صمیمی پدر خود سید احمد طالقانی می‌نویسد: 🔻پاى ثابت مجالس خصوصى پدر جلال و دوستان هم ميثاقش، بود. براى خودش قلندرى بود آزاد از هفت دولت.و بى‌اعتنا به مال و مقام.و در مقام مسخره‌بازى تا داد خود را از مهتر و كهتر بستاند.چهل و پنجاه سالى داشت.متوسط قامت بود و متوسط اندام.اما چابك رفتار و تيز ذهن و حاضر جواب.عمامه‌اش چون برف سفيد.اما كوچك و كوتاه.وقتى بازش مى‌كرد و آن را دور كمرش مى‌بست،دو متر هم طول نداشت.حافظه خوبى داشت.علاوه بر آيات و احاديث،ذهنش خزينه‌اى بود از اخبار و قصص. ملغمۀ شفاهى و زنده‌اى بود از عبيد زاكانى و ملا حبيب كاشى.نه تنها مجموعۀ رسالات عبيد زاكانى و رياض الحكايات ملا حبيب كاشانى را در حفظ داشت،بلكه خود،طلحك كريم شيره‌اى نوى بود در جمع دوستان پدر.و رنجيده از ستم و ظلم قزاقان و روشنفكران تازه بدوران رسيده دوران بيست ساله حكومت سياه پهلوى.من در هشت ده سالگى چندين مجلس او را ديده بودم كه يك لاقبا بود.و مجالس تند و عصبى جمع دوستان پدر را، هرگاه احساس مى‌كرد كه كار جمع به مجادله خواهد كشيد،مديريت جلسه را در دست مى‌گرفت.و عمامه‌اش را باز مى‌كرد و مى‌بست دور كمرش.روى تنها لباده‌اى كه به تن داشت و ...شروع مى‌كرد به رقص و بشكن زدن و تصنيفهاى فى البداهه سرودن. ...در احوال او شنيده بودم كه بى‌خانمان و بى‌جا و مكان است. در مهمانيهاى دوره پدر كه حاضر مى‌شد،همراه خود يك مجمعه مسى همراه داشت.كه آن را با طنابى كه به دو سوى مجمعه بسته بود،آويز شانه و گردن خويش مى‌ساخت.و پس از ختم مراسم شام،اجازه نمى‌داد بازمانده‌هاى سفره را،به اندرون و آشپزخانه باز گردانند.همۀ انواع غذاها را مى‌ريخت توى مجمعه.و نان‌هاى مانده را مى‌چيد روى آن.و زودتر از ديگر اعضاى مهمانى،از خانه مى‌رفت.برايم گفته بودند كه كارش آن است كه به در خانه مستحقاتى كه مى‌شناخت،مراجعه مى‌كرد.و به هر خانه و شخصى،سهمى از آن غذا را تقسيم مى‌كرد. 🕌 @feyziye_tehran