🌱 تشکیلات توحیدی 🌱
☘🍀🌿 سرفصل های بخش دوم کتاب تشکیلات توحیدی👆👆 توضیحات اجمالی بخش دوم 👇👇 #تشکیلات_توحیدی #معرفی_بخشه
🔆🔅🔆🔅🔆
💎 نگاهی اجمالی به #بخش_دوم کتاب تشکیلات توحیدی
در این بخش میخواهیم به سوالات زیر پاسخ دهیم:
❓اساساً جهانبینی چه ارتباطی با مدیریت یک مجموعه و فنون و مهارتهای ادارهی آن دارد؟
❓آیا اعتقاد به توحید صرفاً یک امر ذهنیِ خشک است یا اینکه آثار و نتایج عملیاتی هم برای تشکیلات به دنبال دارد؟
❓ایمان به غیب چگونه میتواند معادلات کاری را در محیط اداری تنظیم کند؟
🔅 یکی از مهمترین انتظارات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) از تشکّلهای دانشجویی، تقویت مبانی معرفتی است.
بخش دوم این کتاب درواقع به بررسیِ زیربناییترین و اساسیترین مبنای معرفتی، یعنی همان جهانبینی توحیدی میپردازد.
🔅 جهانبینىِ هر انسانى در تشکیل شخصیت او، یک تأثیر اساسی دارد. بر اساس جهانبینی توحیدی، زاویهی دیدِ انسان نسبت به هر موضوعی دچار تحول بنیادین و دگرگونی عمیق میشود. شخص موحّد، انسانها و اشیاء پیرامون خود را با عینک دیگری میبیند و دستگاه محاسباتی او با فرمولهای دیگری حسابوکتاب میکند.
➖➖➖➖➖➖
🔰 سرفصلهایی که در بخش دوم کتاب بررسی شدهاند، عبارتاند از:
1️⃣ کلیاتی پیرامون جهانبینی و ایمان به غیب:
در این فصل، پس از مفهومشناسی جهانبینی و تبیین جایگاه آن در تدوین علوم انسانی، آثار ایمان به غیب در بینش و کنش انسان بررسی شده است.
ایمان به غیب میتواند در بهبود عملکرد اعضای مجموعه اثرگذار باشد و کارایی نیروها را در محیط کار مضاعف کند.
2️⃣ بررسی نقاط اصلی جهانبینی اسلامی:
مهمترین محورهایی که در این فصل، کنکاش شدهاند را میتوان اینگونه خلاصه کرد...
🔹 توحید یک حقیقتِ زندگیساز و قاعدهی اساسیِ تمام طرحها و اقدامات است نه یک امر ذهنی.
🔸 همهی عالم وجود به دو منطقه تقسیم میشود: منطقهی نفوذ توحید که باید به آن ایمان آورد و منطقهی نفوذ طاغوت که باید به آن کفر ورزید.
🔹 تکریم انسان یکی از اصول اسلامی است. نیروی انسانی باید در دل کار رشد کند و هرگونه نگاه ابزاری به وی، برخلاف کرامت انسانی است.
🔸 انسان استعداد بیپایانی در درون خود دارد و میتواند راه تکامل را بپیماید. سیر تعالی و تکامل انسان در خلأ نیست؛ بلکه شکوفایی استعدادهای او، ارتباط تنگاتنگی با شکوفایی استعدادهای عالم طبیعت دارد.
🔹 اعتقاد به آخرت، بزرگترین تضمینکنندهی سلامت عمل و اندیشهی انسان است. آخرتباوری در تصمیمگیریها و اقدامات ما اثرگذاری شگرفی خواهد داشت.
🔸 آخرین نقطهی جهانبینی اسلامی، اعتقاد به غلبهی جبههی حق بر جبههی باطل است. ایمان و صبر، نقش تعیینکنندهای در پیروزی مؤمنین دارند. لذا پیروزیها و شکستهای یک جمع، باید با تفسیری الهی تحلیل شوند.
3️⃣ تقابل و صفبندیِ دو دستگاه محاسباتی:
🔹در این فصل، تفاوت دستگاه محاسباتی مادی محض و دستگاه محاسباتی الهی موردِبررسی قرار گرفته است.
🔸اختلال در دستگاه محاسباتی موجب جهتگیری غلط و ازدست رفتن امکانات مجموعه میشود.
یکی از خطاهای محاسباتی این است که انسان در چهارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادی محدود بماند؛ یعنی عوامل معنوی و سنتهای الهی را نادیده بگیرد.
هرچند محاسبات عقلانی و مادی تأثیرگذارند، اما بدون اعتماد به وعدههای الهی و هماهنگی با قوانین آفرینش، تمامی محاسبات محکوم به شکستاند.
🔹در پایان این فصل، به فهرستی از وعدههای الهی اشاره شده است:
_ وعدهی معیّت الهی
_ وعدهی نصرت الهی
_ وعدهی بُنبستشکنی و رزق لایُحتَسَب
_ وعدهی هدایت و إعطای فرقان
_ وعدهی مفتوح شدن برکات
#معرفی_بخشهایکتاب
#بخش_دوم
#تشکیلات_توحیدی
🔆🔅🔆🔅🔆
┏━━━〰️〰️━━━┓
@tashkilat_ir
┗━━━〰️〰️━━━┛
پایگاه فرهنگی بعثت
➖➖➖➖➖➖
🌱 تشکیلات توحیدی 🌱
. 🌳درک و شعور گیاهان از زبان علامه طباطبایی (ره): [#بخش_اول] 🌱 از آیات برمیآید که عالم نباتی بلکه
.
🌳درک و شعور گیاهان از زبان علامه طباطبایی (ره): [#بخش_دوم]
🌱 زمانی که در نجف اشرف مشرّف بودم، کتابی در «فلاحت رومیّه» که به عربی ترجمه شده بود به دستم رسید. مؤلّف در مقدمهی آن کتاب نوشته بود که مطالب کتاب از اسرار طبیعت است و به تجربه ثابت شده است.
🌱 یکی از مطالب آن کتاب این بود که اگر درخت میوهداری بار نداد، علاج بار دادن آن این است که یک نفر پای درخت بایستد و صاحب درخت تیشه یا تیری به دوش بگیرد و به سوی درخت بیاید. وقتی نزدیک درخت رسید کسی که پای درخت ایستاده به او بگوید: «فلانی چه کار میخواهی بکنی؟»
و او جواب دهد: «میخواهم این درخت را از جا بکنم، چون خشک شده است بار نمیدهد.»
بعد آن شخص از درخت شفاعت کند و بگوید: «این دفعه آن را ببخش، سال دیگر بار خواهد داد. اگر بار نداد آن وقت آن را قطع کن» با این کار سال دیگر درخت بارور شده و میوه خواهد داد.
🌱 پس از مسافرت به ایران و بازگشت به «تبریز» که آن کتاب و مطالب مذکور به کلی از یادم رفته بود، برای سرکشی به باغی که در آنجا داشتیم رفتم.
همین که وارد باغ شدم، دیدم در اول خیابان باغ درخت سیبی سر راه خشک شده، به باغبان گفتم: «این درخت خشک شده و بیفایده است، آن را قطع کن»
باغبان گفت: این درخت را بعد از حدود سی سال به این حال رساندهایم، اگر بخواهیم مثل این درخت را داشته باشیم، باید سی سال زحمت بکشیم و خلاصه راضی نشد.
وارد باغ شدیم و مقداری در باغ گشتیم، وقت برگشتن نیز دوباره نظرم به درخت خشک شده افتاد، باز به باغبان گفتم: «این درخت بیفایده است، آن را ببر و از سر راه بردار.» باز راضی نشد.
🌱 از قضا درخت خشکشده آن سال در موسم سیب، سبز شد، شکوفه داد و بارور شد و حدود یک خروار سیب بار داد، عجیبتر آنکه در فصل پاییز همان سال برای بار دوم شکوفه داد و بارور شد و باز سیب فراوان بار داد.
و ظاهراً این برای آن بود که درخت دوبار تهدید به بریدن شده بود.
این مطلب را با بعض دیگر هم گفتیم، عمل کردند و نتیجه گرفتند.
📖 منبع: در محضر علامه طباطبایی ره، صفحه ۲۵۴ و ۲۵۵
🆔 @tashkilat_ir
▫️▫️▫️