eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
426 دنبال‌کننده
570 عکس
246 ویدیو
105 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
🟠 فهرست کانال 🟠 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 به کانال خوش آمدید 🔵 همراهان گرامی شما می توانید با کلیک یا لمس هرکدام از هشتگهای (# ) زیر به مطلب مورد نظر خود دسترسی پیدا کنید ابتدای کانال در ویندوز 👈 https://eitaa.com/tavasolnameh/273 ✍️ ✍️ ✍️ / صلی الله علیه و آله 🌸 🍀 ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 🍀 ☑️ 🟤 🔴 🟤 🟤 ⚫️ 🔴 حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 🟢 اعیاد ☑️ / . . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 علیه السلام 🌸 ☑️ ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ / ☑️ ( ) علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام ✅ ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🌺 ** حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ سلام الله علیها ☑️ ☑️ حضرت علیه السلام 🌸 حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ علیها السلام 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🔴دامه فهرست و هشتک های کانال در پست بعد 👇 🟢دامه فهرست و هشتک های کانال 👇 🟡دامه فهرست و هشتک های کانال 👇 🟣دامه فهرست و هشتک های کانال 👇 🔵دامه فهرست و هشتک های کانال 👇 ⚫️دامه فهرست و هشتک های کانال 👇
🌺قال محمد بن علی علیهما السلام :ما مِنْ عَمَلٍ أَفْضَلَ يَوْمَ النَّحْرِ مِنْ دَمٍ مَسْفُوكٍ أَوْ مَشْيٍ فِي بِرِّ الْوَالِدَيْنِ أَوْ ذِي رَحِمٍ قَاطِعٍ يَأْخُذُ عَلَيْهِ بِالْفَضْلِ وَ يَبْدَؤُهُ بِالسَّلَامِ‏ أَوْ رَجُلٍ أَطْعَمَ مِنْ صَالِحِ نُسُكِهِ‏ وَ دَعَا إِلَى بَقِيَّتِهَا جِيرَانَهُ مِنَ الْيَتَامَى وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْمَمْلُوكِ وَ تَعَاهَدَ الْأُسَرَاءَ. 🌺امام جواد علیه السلام فرمودند: ✅در روز چیزى با فضیلت‏تر از پنج چیز نیست: 1️⃣قربانى کردن، 2️⃣یا راه رفتن در جهت نیکى به پدر و مادر یا خویشاوندى که قطع رحم کرده تا به او چیزى ببخشد 3️⃣و آغاز سلام کند، 4️⃣یا مردى که از بهترین قسمت قربانیش به دیگران اطعام کند و بقیه آن را به همسایگان از یتیمان و بیچارگان و بردگان بدهد 5️⃣ و از اسیران دلجویى کند. 📚 الخصال (شیخ صدوق)،ج1،ص298. توسلنامه 🔻 https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
🌸 است یا عید عنایات خداست است یا عید عنایات خداست؟ عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست ذات حق با میهمانانش گرفته جشن عید مرکز این جشن نورانی بیابان مناست هر کجا رو آوریم و هر طرف چشم افکنیم خیمۀ حجاج بیت‌الله پیش چشم ماست نور از هر خیمه می‌تابد به بام آسمان خیمه‌ها بیت‌الله و اشک ومناجات و دعاست حاجیان دارند بر سر شوق ذبح گوسفند قصد هر یک کشتن دیو هوس،گرگ هواست ای خوش آن حاجی که درآن سرزمین کرده وقوف خوش‌تر آن حاجی که جای او درآغوش خداست جان من قربان آن حاجی که زیر خیمه‌ها چشم او گریان به یاد خیمه‌های کربلاست پیش‌تر ازدید چشمم خیمه می‌آید به چشم ای مناپاسخ بده،پس خیمۀ مهدی کجاست؟ حاجیان در هر نفس دارند از هم این سؤال پس کدامین خیمه‌گاه مهدی موعود ماست این صدای گریۀ مهدی است می‌آیدبه گوش؛ یا صدای نالۀ «‌العفو» ختم‌الانبیاست؟ نالۀ جانسوز «یااللهِ» ختم‌المرسلین؛ یا صدای گریۀ شوق علی مرتضاست؟ یا امام مجتبا صورت نهاده بر زمین؛ یا نوای آسمان‌سوز قتیل نینواست؟ یکطرف آماده ابراهیم، بر ذبح پسر یکطرف تسلیم، اسماعیل از بهر فداست جان من قربان آن حاجی که قربانگاه او گاه نهر علقمه، گه در کنار قتلگاست جان من قربان آن حاجی که ذبح حجّ او طفل شیر و نوجوان و پیرمرد پارساست حاجیان سر می‌تراشند و عزیز فاطمه درمنای دوست می‌بینم سرش ازتن جداست جان من قربان آن حاجی که در صحرای خون هم قتیل‌الاشقیا و هم ذبیحٌ بالقفاست جان من قربان آن حاجی که بعد از بذل جان سر به نوک نی،تنش پامال سمّ اسبهاست جان من قربان آن حاجی که در این حجّ خون مروۀ او قتلگاه او، صفا طشت طلاست گریه کن «میثم» بر آن حاجی که اجر حجّ او گاه سنگ و گه سنان،گه تیغ،گه تیرِ جفاست @tavasolnameh
🌸 (اضحی) طلوع عید بزرگ و مبارک اضحی فروغ وحدت و توحید داده بر دلها ز خاک پاک منی سرکشد بدامن عرش نوای زمزمۀ گرم عاشقان خدا در آن زمین مقدّس زدند حلقۀ عشق به اشک و ناله و افغان و شور و شوق و دعا رسد باوج سماوات نغمۀ لبیک زکوه وسنگ وشن و خاک و ریگ آن صحرا زدند خیمه در آن سرزمین که هر گامش ز اشک دیده پیغمبری گرفته صفا محمد و علّی و فاطمه حسین و حسن نهاده اند رخ بندگی بخاک آنجا صدای گرم مناجات حضرت مهدی طنین فکنده در آن سرزمین بموج فضا خوشا بحال دل محرمی که در آن جمع جمال گمشدۀ خویش را کند پیدا خوشا بحال دل آنکه بشنود پاسخ از آن دهان مقدس چو گفت یا مولا خوشا به ناله و فریاد و سینه سوخته‌ای که با دعای امام زمان رود بالا روند جانب مسلخ کنند قربانی نه گوسفند بگو گرگ نفس و دیو هوی دوباره زنده شود خاطرات آن پدری که زیر تیغ، پسر را نشانده بهر فدا کشیده کارد بحلق پسر که در ره دوست کند سر از بدن نوجوان خویش جدا کشیده تیغ ولی آن گلو بریده نشد که بُد نهفته در آن سرّ قادر دانا به خشم آمد و گفتا به کارد کز چه سبب؟ نمی بُری گلوی نازک ذبیح مرا به سنگ خورد لب تیغ تیز و سنگ شکافت که ناگه از لبۀ تیغ شد بلند ندا که ای خلیل تو گوئی بِبُر چسان ببُرم که نهی میکندم ذات قادر یکتا دراین مکالمه ناگاه گوسفند به دوش رسید پیک خدا نزد حضرتش ز سما که ای خلیل خدا حبذا، قبول، قبول زهی زهی به چنین دوستی و صدق و صفا بجای ذبح پس، گوسفند کند قربان که هدیۀ تو پذیرفته شد به درگه ما بُرید سر زتن گوسفند و گفت دریغ نریخت خون ذبیحم بخاک دوست چرا؟ ندا رسید خلیلا به پیش رو، بنگر که راز مخفی ما بر تو می شود افشا به پیش روی نظر کرد و دید غرفه بخون ذبیح فاطمه را در منای کرب و بلا گشوده چنگ بسی گرگهای کوفه و شام بقصد ریختن خون یوسف زهرا زتشنگی زده آتش بدامن گردون صدای ناله اطفال سیدالشهداء رباب اشک فشان در کنار گهواره گلوی نازک اصغر نشان تیر جفا سکینه بر لبش از سوز تشنگی تبخال دو دست گشته بریده از پیکر سقّا شکافته است جبین جوانش از دم تیغ چنانکه فرق علی در نماز گشته دو تا بریز خار نهان لاله های گلشن وحی به جستجو شده کلثوم و زینب کبری چو دید صحنۀ آن محشر عظیم خلیل دو دست غم بسر خویش زد، فتاد زپا ندا رسید خلیلا ثواب گریۀ تو فزون تر است ز ذبح پسر به درگۀ ما کدام صحنه بود همچو کربلای حسین؟ کدام روز بود همچو روز عاشورا؟ مصائب همۀ انبیاست حق حسین که او به بزم ازل سر کشیده جام بلا به وصف دوست نبندد لب از سخن «میثم» اگر زبان بِبُرندش، دلش بود گویا @tavasolnameh
🌸ای منای معرفت دل هایتان ای منای معرفت دل هایتان روی جانان شمع محفل هایتان در هوالهو خویش را فانی کنید است قربانی کنید مشعر و خیف و منی را بنگرید با نگاه دل خدا را بنگرید سینه نورانی، نفس ها مشک خیز چشم ها چون ابر رحمت اشگ ریز خاک با مشک و عبیر آمیخته اشگ مهدی در بیابان ریخته ای منی آهنگ دیگر ساز کن دفتر اسرار خود را باز کن وصف آن پیر خدا جو را بگو قصّه ی قربانی او را بگو عشق اینجا خودنمایی می کند مرگ دائم دل ربائی می کند کارد لرزد در کف دست پدر روح رقصد در تن پاک پسر بوسه های تیغ روی حنجر است یا نوازش های دست هاجر است عشق می جوشد به رگ های خلیل تیغ می گوید که یَنهانی جلیل دوست بهر دوست خود را ساخته تیغ اینجا رنگ خود را باخته الله الله همّتی کن جبرئیل تا بگیری تیغ از دست خلیل این که کرده جان خود تسلیم دوست لحظه ای، آنی نمی گنجد به پوست در جبینش نور احمد را به بین دیده بگشا و محمّد را به بین ای قضا زامر خدا تعجیل کن خلق را قربان اسماعیل کن ای فلک دست دعا از دل برآر ای ملک از عرش قربانی بیار آی حُجّاج این ندا را بشنوید بشنوید اینک خدا را بشنوید در منی از سوی ربّ العالمین گوسفند آورده جبریل امین کای خلیل از تو پذیرفتیم ما امتحان بود آنچه را گفتیم ما کردی اجرا آنچه را ما خواستیم بر خلیلیّت تو را آراستیم هر چه هست و نیست در فرمان ماست تیغ در دست تو، حکم از آنِ ماست بنده گی کردی خلیل ما شدی همدم بی جبرئیل ما شدی این ذبیح ماست رویش را ببوس تیغ بگذار و گلویش را ببوس گر چه طفلت تیغ ما را مشتری است آنکه باید ذبح گردد دیگری است او سرا پایش نشان هر بلاست قتلگاهش در منای کربلاست پیش از آن کآید وجودت در وجود بوده بر سجّاده ی خونش سجود پیش تر از خلقت این روزگار کرده اسماعیل ها بر ما نثار تو خلیل مایی امّا او ولی است نام زیبایش حسین بن علی است عشق تا شام ابد مرهون اوست اشگ «میثم» ها نثار خون اوست @tavasolnameh
است ای یاران گل افشانی کنید عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید در منای دل وقوف از حج روحانی کنید تا نیفتاده است جان در پنجة گرگ هوا گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید سنگ ها از مشعر وصل الهی کرده جمع جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن حلة احرام از انوار ربانی کنید در مسیر وجه ربّک پای جان بگذاشته گام اول در هوالهو خویش را فانی کنید پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت گفتگو با ذات پاک حی سبحانی کنید از سر من، موی بتراشید و محو هو شوید تا همه لبریز از نور جمال او شوید شستشو کن روح را در چشمه عین الیقین حلة احرام پوش از شهپر روح الامین پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا تا شوی سر تا قدم آیینة حق الیقین گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین تیغ از الماس در دست پدر برنده تر ای عجب نازک تر از گل آن گلوی نازنین نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز از چه کندی می کنی در امر رب العالمین تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پر تو به من گویی ببر اما خدا گوید نبر ناگهان آمد ندا از جانب رب جلیل مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو فدیه آورده است بر فرزند پاکت جبرییل ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را تو خلیلی تو خلیلی تو خلیلی تو خلیل ما تو را در بوته اخلاص کردیم امتحان ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل کشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت چون جمال دوست دیدی این بلا آمد جمیل تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست تا قیامت زنده این سنت به صحرای مناست غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست فرق ها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح این سرش بر سینه تو، او سرش بر نیزه هاست حلق اسماعیل تو دارد خراش از خنجری حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست جسم اسماعیل تو چون روح در آغوش تو پیکر مجروح او از سم اسبان توتیاست ذبح تو سیراب بود و مثل گل شاداب بود ذبح زهراعلیها سلام با لب عطشان سرش از تن جداست ای خلیل ما بود تا سیل اشکت در دوعین آب شو چون شمع سوزان گریه کن بهر حسین کیستی تو مروه و سعی و صفایی یا حسین بیت و رکن و مشعر و خیف و منایی یا حسین تو طوافی تو مطافی تو نمازی تو دعا تو ذبیحی تو ذبیحاً بالقفایی یا حسین آب زمزم تشنه لعل لب خشکیده ات تو هزاران خضر را آب بقایی یا حسین خون تو جاری است در رگ های احکام خدا بلکه خود خون خدا، خون خدایی یا حسین تو حسینی تو حسین کل خلق عالمی تو شهیدی تو شهید کربلایی یا حسین تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت تو کتاب انبیا و اولیایی یا حسین آفتابا بر سر خلق دو عالم سایه ای نخل "میثم" از کتاب زخم هایت آیه ای @tavasolnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 🌺جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین عید سرسپردگی و بندگی عید نزدیک شدن دل‌ها به قرب الهی بر همه مسلمانان مبارک باد🌺 @tavasolnameh
🌸 است یا عید عنایات خداست است یا عید عنایات خداست؟ عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست ذات حق با میهمانانش گرفته جشن عید مرکز این جشن نورانی بیابان مناست هر کجا رو آوریم و هر طرف چشم افکنیم خیمۀ حجاج بیت‌الله پیش چشم ماست نور از هر خیمه می‌تابد به بام آسمان خیمه‌ها بیت‌الله و اشک ومناجات و دعاست حاجیان دارند بر سر شوق ذبح گوسفند قصد هر یک کشتن دیو هوس،گرگ هواست ای خوش آن حاجی که درآن سرزمین کرده وقوف خوش‌تر آن حاجی که جای او درآغوش خداست جان من قربان آن حاجی که زیر خیمه‌ها چشم او گریان به یاد خیمه‌های کربلاست پیش‌تر ازدید چشمم خیمه می‌آید به چشم ای مناپاسخ بده،پس خیمۀ مهدی کجاست؟ حاجیان در هر نفس دارند از هم این سؤال پس کدامین خیمه‌گاه مهدی موعود ماست این صدای گریۀ مهدی است می‌آیدبه گوش؛ یا صدای نالۀ «‌العفو» ختم‌الانبیاست؟ نالۀ جانسوز «یااللهِ» ختم‌المرسلین؛ یا صدای گریۀ شوق علی مرتضاست؟ یا امام مجتبا صورت نهاده بر زمین؛ یا نوای آسمان‌سوز قتیل نینواست؟ یکطرف آماده ابراهیم، بر ذبح پسر یکطرف تسلیم، اسماعیل از بهر فداست جان من قربان آن حاجی که قربانگاه او گاه نهر علقمه، گه در کنار قتلگاست جان من قربان آن حاجی که ذبح حجّ او طفل شیر و نوجوان و پیرمرد پارساست حاجیان سر می‌تراشند و عزیز فاطمه درمنای دوست می‌بینم سرش ازتن جداست جان من قربان آن حاجی که در صحرای خون هم قتیل‌الاشقیا و هم ذبیحٌ بالقفاست جان من قربان آن حاجی که بعد از بذل جان سر به نوک نی،تنش پامال سمّ اسبهاست جان من قربان آن حاجی که در این حجّ خون مروۀ او قتلگاه او، صفا طشت طلاست گریه کن «میثم» بر آن حاجی که اجر حجّ او گاه سنگ و گه سنان،گه تیغ،گه تیرِ جفاست @tavasolnameh