در خاطرات شهید تهرانی مقدم هست
میگه رفته بودیم روسیه که
یه موشک خیلی پیشرفته رو تحویل بگیریم.
ژنرال روسی گفت این موشک رو
دیگه نمیتونید از روش بسازید.
ژنرال خندید و گفت این فناوری فقط
در اختیار روسیهس.
میگه نگاش کردم و گفتم اینم میسازیم.
بازم خندید...
وقتی برگشتیم تهران خیلی تلاش کردم
نمونه اون موشک رو بسازم
اما به در بسته میخوردم.
تااینکه سه روزِ تمام تو حرم امام رضا متوسل شدم
به آقا تا راهی به ذهنم برسه.
روز سوم احساس کردم عنایتی شد.
سریع رفتم تو دفتر نقاشی دخترم شروع کردم
به نقاشی کردن اون طرحی که به فکرم اومد.
وقتی تو تهران عملیش کردم دیدم از مدل روس هم بهتر در اومد.
+ امام رضا گره سخت رو تو
دفتر نقاشی دختر بچه حلش میکنه!
[ حاج حسین یکتا ]
میگویند تقوا از تخصص لازم تر است
آن را می پذیرم اما میگویم
آنکس که تخصص ندارد
و کاری را می پذیرد بی تقواست !
[شهید چمران ]
4_5859355210253600728.mp3
6.7M
کجا میمیرم ؟
فکرش منو میسوزونه :))
+ یه سال میرسه که
سال اخر منه ...
چیکار کردیم تو این همه مدت
که امشب رومون بشه
از خدا بخواییم تو پرونده مون
چی بنویسه ، چی ننویسه ؟
جدی جدی شب قدر رسید
و ما هنوز همون آدمای بدردنخور
درگاه باری تعالی هستیم.
الله الله.
اصبغ بن نباته میگوید :
ما شب را نزد علی(ع)بیدار می ماندیم
و هر شب تعدادی از ما ، با ایشان هم صحبت میشدند
و شب دیگر نوبت اصحاب دیگر میشد
نوبت من ، شب جمعه ، نوزدهم ماه رمضان بود
پس آن شب من و اصحابی که با من بودند
نزد حضرت بودیم تا آن که از شب
چندین ساعت گذشت ...
آن گاه به خانه های خود بازگشتیم
هنگام سحر از خانه بیرون امده بودم که
با آن حضرت نماز صبح بخوانم
دیدم چراغ ها همه جا را روشن کرده است
و مردم میگویند
امیرالمومنین، علی کشته شد.
[ شرح الاخبار ج۲ ص۴۳۵ ]