eitaa logo
طلاب الکریمه
12.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
«هر آنچه که یک بانوی طلبه لازم است بداند را در طلاب الکریمه بخوانید»🧕 📌 منبع: جزوات و نمونه سوالات طلبگی و اخبار روز ارتباط با ادمین: @talabetooba
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مجمع فعالان فضای مجازی
📣 اولین جلسه از سلسله نشست‌های تخصصی مهارت‌های زیست مجازی ✅عنوان نشست: فضای مجازی و تولید محتوای دینی و اخلاقی با حضور سرکار خانم اکرم السادات موسوی (استاد حوزه و فعال فضای مجازی) 📆 زمان: چهارشنبه 24 شهریور نحوه شرکت در جلسه: سامانه سیما – فضای مجازی و تولید محتوای دینی و اخلاقی را ثبت نام کنید. 📌لینک ثبت نام: http://poll.whc.ir/393568 عضویت در کانال مجمع: https://eitaa.com/joinchat/42401929C76c0cf68b8 @Toobaawhc
🔸 ‏کاش برای امام زمانمان سرباز باشیم نه سربار. @tollabolkarimeh
🔴این روزا شناخت معیار حق از باطل اینا هستن؛ هر سمتی رفتن شما نرید.. ✍️مهدخت @tollabolkarimeh
حذف عدالتخواهی از نماز جمعه؛ یعنی انحراف از انقلاب! 🔹‏سالهاست که نماز جمعه خالی از بصیرت و عدالت‌خواهی شده. روزی که جناب شیخ ‎علی اکبری به ریاست شورای سیاستگذاری ائمه جمعه منصوب شد تلویزیون یک رپرتاژی رفت که بله قراره کار بدست جوانان بیافتد. واقعاً ما هم فکر کردیم قرار است تحولی رخ دهد! کار بدست جوانان که نیفتاد هیچ، بلکه افراد شاخص‌ عدالتخواه هم کنار زده شدند. از ‎رحیم‌پور ازغدی تا ‎، فدای محافظه‌کاری حضرات شد! 🔸آن خطبه‌های غرایی که علیه ظلم و ستم و در دفاع از مستضعفین و مظلومین و بی‌خانمان‌ها روزی در تریبون‌های نماز جمعه ایراد می‌شد امروز در اکثر استان‌ها و شهرها جایش را به تقویم‌خوانی و صرفاً استکبارستیزی داده! انگار فقط استکبار خارجی داریم و خبری از متکبرین و قارون‌های داخلی نیست! 🔹محورهای خطبه‌های هفتگی، دستوری و بخشنامه‌ای شده! از بالا و مرکز هر چه شورای سیاستگذاری اراده کرد باید گفته شود! نه آن چیزی که خود خطیب باید بشناسد و صریح موضع بگیرد و در دفاع از آزادی و عدالت خطبه بخواند! 🔸بروید در شهرستان‌ها موضع بچه‌های انقلابی و جهادی و کف میدان هر شهر را نسبت به امام جمعه آن شهر ببینید و بشنوید و قضاوت کنید! ✍صدای ایران @tollabolkarimeh
💫﷽💫 زمانی که ازدواج کردم کادوی ازدواجم تابلویی بود که پدر با دست خود نوشته‌بودند به عربی با این مضمون که: بپرهیز از ظلم به کسی که یاوری جز خدا ندارد. این جمله‌ای است که حضرت اباعبدالله (ع) در لحظه آخر زندگی بر لب آوردند. یکی از علما وقتی این تابلو را دیدند، گفتند: این را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشته‌اند که همیشه در ذهنشان باشد، چون يك زن در منزل شوهر همه داشته‌اش را می‌آورد و باید بدانیم جز خدا پناهی ندارد و نباید به این زن بگوییم بالای چشمت ابروست، و اگر نه مستقیم وارد جنگ با خدا شده ایم. خداوند در هیچ چیزی شتاب نمی کند مگر یاری به مظلومان. با هشتگ سیره علما را دنبال بفرمائید. @tollabolkarimeh
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 💚بر چهره ی هم چو ماه مهدی صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم♥️ 💚بر رحمت یک نگاه مهدی صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم♥️ 💚تا ماه رخش شود هویدا بفرست ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم♥️ 💚بر شان و مقام و جاه مهدی صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚خواهی برسی به چشمه آب حیات صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚لبریز شود نامه ی تو از حسنات صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚بر روی سرت ببارد از حق برکات صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚بفرست دمادم به محمد صلوات  💚اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي ♥️مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 💚وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 @tollabolkarimeh
خبر 🌈خبر🌈خبر🌈 🌟 پیش دبستانی امین باران از سراسر نو آموز میپذیرد🔅 ❇️کلاس ها با نازلترین شهریه بصورت آنلاین با ارائه: و و : ✅محتوا: ( ریاضی و علوم) ✅ قالب: بازی، شعر، قصه، نقاشی، کاردستی، خلاقیت،برپایی_مناسبت_های_ملی_مذهبی با ارائه گواهینامه پایان دوره پیش دبستانی ویژه کودک دلبند خانواده های پرنشاط و پرامید سراسر کشور... ♦️♦️♦️♦️♦️ ❇️شهریه مصوب و ابلاغ شده امسال برای دوره ی هشت ماهه یک میلیون و دویست می‌باشد ✔️که حداقل ماهیانه 150تومان است✔️ ✅ ی امین با ماهیانه 85هزار تومان برگزار میکند👏👏 این مبلغ جهت مراعات شرایط اقتصادی خانواده ماهیانه دریافت میشود⭐️⭐️⭐️⭐️ 💠 پک ۸ جلدی آموزشی درب منزل می گردد.📫 ✔️برگزاری جلسه جهت آشنایی✴️💯https://eitaa.com/joinchat/2887188513Cee711d5494 جلسه آشنایی👆👆👆 جهت ثبت نام به آی دی زیر مراجعه کنید @amineeeee
طلاب الکریمه
احتمالا همه ما تا به حال برای یک بار هم که شده وقتی مساله‌ای شرعی را پرسیده‌ایم یا در کتابی خوانده‌ایم، دنبال یک راه‌دررو گشته‌ایم برای خودمان. مثلا سوال‌مان را طور دیگری پرسیده‌ایم بلکه پاسخ تغیر کند یا گفته‌ایم حالا اگر فلان‌طور باشد چه، بلکه راه فراری پیدا شود و یا توضیح المسائل و استفتائات را بالا و پایین کرده‌ایم بلکه تبصره‌ای به نفع چیزی که می خواهیم به چشم‌مان بیاید. بعضی اما آش را قدری شورتر هم کرده‌اند. توی ذهن‌شان آن حرف یا دستور یا فتوا را تحلیل کرده‌اند، بعد تفسیری از منظور گوینده برای خودشان ساخته‌اند که مطابق باشد بر خواسته دل‌شان. ما، همه‌ی ماهایی که این کارها را کرده‌ایم، آدم بدی نیستیم، خدا و پیغمبر حالی‌مان میشود، اما گاهی شرایط طوری بوده که می خواستیم اوضاع برایمان سخت نشود، برای همین ذهن‌مان دست به کار شده و حقه‌ای سوار کرده و خیلی نرم، تلاش کرده تا ورق را برگرداند. ما آدم های خوبی هستیم اما شاید بعضی‌های‌مان کمی چاشنی خرده شیشه هم داشته باشیم، مثل خیلی‌های دیگر. گاهی وقت‌ها اما همه چیز برعکس است، یعنی همان کسی که حکم داده بلافاصله تبصره را هم نشان داده و گفته شما کاملا اهل این تبصره‌اید، بروید و راحت باشید. این جا صورت آدم‌هاست که عیارشان را نشان می‌دهد. چشمی که از خوشحالی تنگ شود، لب‌هایی که کش بیایند و سرخی که زیر پوست بدود همه نشان می دهند ما از اولش هم حکم را نمی‌خواستیم، ما مرد استثتا شدن بودیم. چشم‌ها اما اگر حیران شود، لب ها به حرفی ناگفته باز بمانند و رنگ از صورت اگر برود یعنی ما اصلا دل‌مان را بسته بودیم و به آن حکم و برای انجام دادنش مشتاق بودیم. می بینید چقدر ساده می شود، خالص‌ها را از خرده شیشه‌دارها جدا کرد؟ در کربلا زنی هست به نام ام خلف، حدس می‌زنم نامش را نشنیده باشید. دهم محرم، روز تازه شروع، هنوز کسی شهید نشده بود شاید در دل کسی از اهل خیمه‌ها حتی امیدی هم به صلح بود. کمی بعد اما جمعی از سپاه عمر سعد حمله کردند و کسانی برای دفاع از سپاه امام رفتند. اولین یار امام روی زمین همین جا روی زمین افتاد: مسلم بن عوسجه. اولین شهید کربلا همسر ام خلف بود. اولین داغ عاشورا به دل او نشست. رو به رو از دشمن سیاه بود، مرگ بیش از هر وقت دیگر به همه کاروان امام نزدیک بود. حالا که مسلم بن عوسجه شهید شده بود، همه دار و ندار ام خلف یک پسر بود. حس مادر به فرزندش را در نظر بگیرید، این پسر یادگار پدرش بود، حیف بود برای مردن هنوز خیلی جوان بود ولی ام خلف زره تنش کرد و فرستادش سمت امام که اجازه بگیرد و برود برای جنگ. امام خلف را دید، گفت لازم نیست به میدان بروی، پیش مادرت بمان، حالا که پدرت نیست باید مراقب مادرت باشی. ام خلف چندان دور نایستاده بود، حرف‌های امام را می‌شنید. این لحضه همان لحظه تاریخی است، همان لحظه‌ای که تبصره‌ای آمده تا به داد آدم برسد. امام خودشان گفتند لازم نیست بجنگی، همین یک جمله کافی بود تا ام خلف دست پسرش را بگیرد و تا آخر عمر دلش را به یادگار همسرش خوش کند. هیچ کس در طول تاریخ هم حق نداشت تخطئه‌اش کند، امام زمان که تعارف با کسی ندارد، توی رودربایستی که گیر نکرده بود، زیر بند جهاد تبصره‌ای برای خانواده مسلم بن عوسجه باز کرده. این برای هر کسی که در طول زندگی جانش به خرده شیشه آغشته شده باشد، طلایی ترین فرصت است. هم یار امام بوده، هم جانش را حفظ کرده. ام خلف اما بصیرتر از این حرفا بود. دلش به تبصره ها خوش نبود، اصل ماجرا را می خواست. اوضاع زمانه خودش را خوب شناخته بود، شرایط امام زمانش را خوب درک کرده بود، معنای جهاد را می‌دانست، می‌دانست چرا این جاست، می‌دانست کشته شدن پایان زندگی نیست. ام خلف همان جا به پسرش گفت اگر بخواهی سلامتی را به قیمت تنها گذاشتن امام بخری هیچ وقت از تو نمی‌گذرم. همان‌جا ایستاد، پسرش را بعد از اجازه امام به جنگ فرستاد و از همان دور مژده می‌داد که دور نیست تا شهید راه امامش بشود. ام خلف ایستاد تا افتادن پسرش را ببیند، ایستاد و وقتی خانواده اش دیگر مردی نداشت به خیمه برگشت. من نمی دانم ام خلف در پیچ و خم زندگی‌اش چطور روزها را می‌گذرانده، به چه چیزهایی فکر می‌کرده و سر کلاس کدام استاد رفته بود اما می‌دانم این قدر پاک بودن و دل را به حق گره زدن، چیزی طبیعی نیست حاصل یک احساس در لحظه جوشیده نیست، این نتیجه یک روح بلند و یک جان تربیت شده است. چیزی که در آن زمانه و شاید حتی امروز گوهر نایابی در میان آدم‌ها باشد. ✍حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا جوان آراسته @tollabolkarimeh
🔴 نماز جمعه تریبون اصیل عدالتخواهی . . 🔸️نماز جمعه و تریبونش و امامش میتوانست یکی از متعالی‌ترین نهادهایی باشد که جمهوری اسلامی به خودش میبیند . 🔸️یک میعادگاه انقلابی تمام‌عیار که در جایگاه پاسداری از نهضت می‌ایستد و نماد حلقه وصل مردم با حکومت میشود، هم به رشد سیاسی و معرفتی مردم کمک کند و هم تریبون آنها برای بلند شدن صدایشان باشد، صدای اعتراض و گلایه‌ای که امام جمعه به عنوان معتمد مردم و منصوب انقلاب آن را نمایندگی میکند. . 🔸️نماز جمعه جایی بود که میتوانست پاتوق کارگران بیکار شده باشد، محل قرار محرومین باشد، آنجایی که اگر شخصی از اداره و ارگان و دستگاهی شاکی بود اول برود آنجا، حتی محل قرار دانشجویان باشد برای مطالبات محلی و ملی . 🔸️ اصلا همین نماز جمعه و امام جمعه‌ای که‌ پناه مردم و رابط آنها با نهاد حاکمیت باشد میتواند در رشد و تربیت مردم هم اثرگذار باشد. . 🔸️اما حالا بعد از چهل سال آیا نهاد نماز جمعه به صورت سیستماتیک چنین کارکردی را داراست؟ آیا دوستان در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه اصلا چنین کارکردی برای این نهاد قائل هستند؟ . 🔴 . . 🔸️پی‌نوشت:توضیح عکس اینکه: نمایندگان ولی‌فقیه در استانهای خوزستان، بوشهر، آذربایجان شرقی، البرز،اردبیل و قزوین که تاجایی که شناخت دارم پای کار مردم و مطالبه‌گری و مبارزه با فساد بوده‌اند و ائمه جمعه جوان شهرستانهای سرپل‌ذهاب و شوش هم که اولی پناه مردم در زلزله و دومی پشتیبان کارگران هفت‌تپه بود‌. ✍امین سلیمی @tollabolkarimeh
مجموعه ی امین باران 🌈🌈🌈 برگزار کننده پیش دبستانی مجازی با پذیرش نوآموز از سراسر کشور⭐️⭐️⭐️ برگزار کننده کارگاه های تخصصی کودک👇👇 ⚡️ رباتیک ⚡️ اسکرچ ⚡️ ژیمناستیک ⚡️ زبان ⚡️ نقاشی ⚡️ طراحیبرگزار کننده دوره های تربیت مربی و تربیت معلم برگزار کننده کارگاه های آگاهی افزایی والدین 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2841378842C7c6c359f49
آیت الله جوادی آملی حفظه الله: 《تا نفَس می‌كشید باید درس بخوانید، آدم می‌گوید که من فارغ‌ التحصیل شدم؟! همین كه انسان گفت بَس است، این در روایات و كلمات بزرگان دینی ماست كه «أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه»؛[1] همین كه گفت من فارغ‌التحصیلم، این مرگ‌گاه او گلوله رسید، او مُرده است! ما تا نَفَس می‌كشیم با قلم و كتاب باید باشیم، یا درس بخوانیم یا درس بگوییم یا بحث بكنیم یا پژوهش انجام بدهیم، وگرنه آنچه خواندیم، از یادمان می رود》 [1]. نهج البلاغه(للصبحی صالح)، حکمت85؛ «مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه». 📚 سخنرانی در جمع طلاب ورامین تاریخ: 1395/06/13 @tollabolkarimeh
✨﷽✨ 💔قلب هایمان به ده دلیل مرده است! اول : خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم. دوم : گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم. سوم : قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم. چهارم : نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم. پنجم : گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم. ششم : گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم. هفتم : گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم. هشتم : دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم. نهم : به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم دهم : مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم ‎‌‌‌‎‌‌‌ @tollabolkarimeh
۱ خدا ما را از سوء ظن نهی کرده ، چون گناه است! يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ( حجرات/12) چون سوءظن، در اندیشه و تفکرات انسان اثر گذاشته و رفتار انسان را نسبت به آن شخص تغییر می دهد و موجب سلب اعتماد و سردی روابط می شود و آن شخص از معاشرت نیکوی ما محروم شده و در بنیان جامعه، اختلال ایجاد می شود ! تازه این نهی از سوءظن در مورد انسانهای جایز الخطاست، در مورد سوءظن به خدا که وامصیبت است !! مراقب باشیم سختی ها ، مشکلات، فقر، بدهکاری ، بیماری ، کرونا، موجب سوءظن ما به خدا نشود که این اولین نقطه جدایی از خداست ! براستی در قلب انسان چه اتفاقی می افتد که زمینه سوءظن فراهم می شود؟! دنبال زمینه سازی سوءظن باشیم ، علت را جستجو کنیم ! منبع: کانال @tollabolkarimeh
۲ اطبای طبع شناس، می گویند غذا در روحیات و معنویات انسان خیلی مؤثر است چنانکه در آموزه های دینی آمده افراط در خوردن گوشت ، انسان را سنگدل می کند! حالا چه برسد که این گوشت ، گوشت مردار باشد !!! « وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ» ( حجرات/ 12) منبع: کانال @tollabolkarimeh
آدم خوب، هیچوقت عوض نشو... رفتم توی مغازه تعمیرات کامپیوتر و گفتم: ببخشید این تبلت من صفحه‌ش یهویی تاریک شد. مغازه‌دار گفت : -بله حتما یه نگاهی بهش میندازم ممکنه ال سی دیش سوخته باشه اگر سوخته بود عوضش کنم...؟ بله لطفاً، خیلی بهش احتیاج دارم -فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین روز بعدش رفتم و تبلت را سالم بهم تحویل داد. هزینه‌ش را پرسیدم گفت : هیچی، چیز مهمی نبود، فقط کابل فلشش شل شده بود، سفت کردم همین. تشکر کردم و اومدم بیرون... نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد ... می‌تونست هر هزینه‌ای را به من اعلام کنه.... خودم را آماده کرده بودم... کنار پاساژ یک شیرینی فروشی بود. یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش، گذاشتم رو پیشخون و بهش گفتم: دنیا به آدم‌هایی مثل شما نیاز داره... هیچوقت عوض نشو از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد... لبخندی زد و گفت: عین جمله پدرم را تکرار کردید...حیف که ماه پیش بخاطر کرونا از دنیا رفت... تسلیت گفتم و ازش خداحافظی کردم... در راه برگشت به این فکر می‌کردم که تغییر در آدم‌ها به تدریج اتفاق می‌افته، تنها چیزی که می‌تونه ما را در مسیر درستکاری و امانت‌داری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدم زندگیمونه... آدم خوب، هیچوقت عوض نشو... @tollabolkarimeh
هدایت شده از مجمع فعالان فضای مجازی
📣 اولین جلسه از سلسله نشست‌های تخصصی مهارت‌های زیست مجازی ✅عنوان نشست: فضای مجازی و تولید محتوای دینی و اخلاقی با حضور سرکار خانم اکرم السادات موسوی (استاد حوزه و فعال فضای مجازی) 📆 زمان: چهارشنبه 24 شهریور نحوه شرکت در جلسه: سامانه سیما – فضای مجازی و تولید محتوای دینی و اخلاقی را ثبت نام کنید. 📌لینک ثبت نام: http://poll.whc.ir/393568 عضویت در کانال مجمع: https://eitaa.com/joinchat/42401929C76c0cf68b8 @Toobaawhc
شاید تصور کنی تنها چیزهایی که می‌شود گرفت، وسایل هستند. مثل وقتی که یک توپ را می‌گیری؛ یا شاید هم بیماری‌های مُسری که از دیگران می‌گیری، مثل سرماخوردگی. اما مهربانی هم می‌تواند مُسری و گرفتنی باشد. اگر خواهر کوچکت ببیند که تو حیوانات را می‌زنی و اذیتشان می‌کنی، او هم به احتمال زیاد آنها را اذیت می‌کند. اگر برادر کوچکت ببیندتو با مهربانی و محبت رفتار می‌کنی، او هم از تو یاد گرفته و با دیگران خوش‌رفتاری می‌کند. اگر آدم‌های زیادی دست به کارهای قشنگ بزنند و افراد بیشتری از آنها تقلید کنند، دنیا به محلی دوست داشتنی‌تر و زیباتر تبدیل می‌شود. 📚کودک‌مهربان کتابی درباره‌ی تو و معجزه‌ی مهربانی‌ات نویسنده: مایکلین ماندی مترجم: برزو سریزدی تصویرگر: آر.دبلیو.اَلِی گروه سنی: ب، ج: سال های آغاز و پایان دبستان @tollabolkarimeh 🌷
یک گُل آفتاب افتاده داخل چشمانت و اخم هایت را درهم کرده ای،اما من خنده ات را دوست دارم،آن خنده های صاف و زلال بچه گانه را. آن اوایل که با تو آشنا شده بودم با خودم میگفتم:چقدر شوخ و سرزنده و چقدر هم پررو! اما حالا دیگر نه! بعد از هشت سال که از آشنایی مان میگذرد ،دوست دارم هم لبت بخندد و هم چشم هایت. به تو اخم کردن نمی آید آقا مصطفی! اینجا بر لبه سنگ سرد نشسته ام و زیر چادر،تیک تیک میلرزم. آن گل آفتابی که در چشمان تو افتاده،یک ذره هم گرما به تن من نمی بخشد. انگار با موذی گری میخواهد دوخط ابروی تورا به هم نزدیک تر کند و دل مرا بیشتر بلرزاند. میدانی که همیشه در برابر اخمت پای دلم لرزیده .تا اینجا پای پیاده آمدم. ار خانه مان تا بهشت رضوان شهریار ده دقیقه راه است،اما برای همین مسافت کوتاه هم رو به باد ایستادم وداد زدم:《آقامصطفی!》نه یک بار که سه بار. همان پیراهنی که جای جایش لکه های خون بود و شلوار سبز لجنی شش جیبه. آمدی و گفتی:《جانم سمیه!》 گفتم :مگه نه اینکه هر وقت میخواستم جایی برم،همراهیم میکردی؟حالا میخوام بیام سر مزارت،با من بیا شانه به شانه ام آمدی... ‌ ... ➖➖➖➖➖➖➖➖ @tollabolkarimeh
🔆 دوربین‌های فیلمبرداری زندگی 🔹هیچ می‌دانید که در هر لحظه و هر زمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند؟ 🎥 دوربین اول: خدا أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری؛ آیا انسان نمی‌داند که خدا او را نگاه می‌کند؟ (علق:۱۴) 🎥 دوربین دوم: ملائک مقرب خدا مايَلْفِظُ‌مِنْ‌قَوْلٍ إِلاَّلَدَيْهِ‌رَقيبٌ‌عَتيد؛ از شما حرکتی سرنمی‌زند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند. (قاف:۱۸) 🎥 دوربین سوم: زمین يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ در آن روز زمین هر چیزی که دیده را بیان می‌کند. (زلزال:۴) 🎥 دوربین چهارم: اعضا و جوارح ما تُكَلِّمُناأَيْدِيهِمْ‌َتَشْهَدُأَرْجُلُهُمْ‌كانُوايَكْسِبُون؛ در آن روز دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند. (یس: ۶۵) @tollabolkarimeh
🌱یامَن هُوَ اِلَی مَن اَحَبَّهُ قَرِیبُ @tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | خاطره رهبر انقلاب از دوران جوانی سرلشکر فیروزآبادی و تذکر بجایی که وی در یکی از جلسات تفسیر قرآن مشهد در سالهای قبل از انقلاب داد. 🗒 دیدار دانشجویان سال۱۳۹۴ @tollabolkarimeh
طلاب الکریمه
یک زن مگر چقدر زور دارد؟ یکی را تصور کنید مثل خواهر خودتان، مثل مادرتان، زنی که کارش خانه‌داری بوده و وقتی خدا پسری روزی‌اش کرده همه توجه‌اش خرج بزرگ کردن فرزند شده. حالا شما فکر کنید زنی این چنین عادی برای هفته‌ها در سفر باشد، خواب راحت و استراحت کافی هم نداشته باشد، فکر کنید با راحت‌ترین وسیله هم که سفر کند بالاخره خستگی راه تواتش را می‌برد. راستی یادم رفت بپرسم شما خودتان چقدر زور دارید؟ مثلا اگر قرار باشد سنگی را از کنار آبی بردارید و وسط جویی بگذارید تا همراهان شما راحت‌تر از آب بگذرند، چه اندازه سنگی را می توانید بلند کنید؟ یا مثلا اگر قرار باشد چمدان بزرگ خانواده ای را سر دست بگیرید و قدری دورتر ببریدش، چه وزنی را می‌توانید تحمل کنید؟ یک وقت‌هایی هست که آدم توانی توی دست و پاهایش جمع می‌شود که هیچ وقت در حالت عادی وجود نداشته. وقتی خشم همه وجود آدم را بگیرد وقتی عصبانیت بر آدم مسلط شود زورش ده برابر می‌شود. انگار توان آدم وقتی احساسات به اوج می‌رسد و عقلانیت فروکش می‌کند، بیشتر می‌شود. با هزار تدبیر و محاسبه و دقت نمی‌شود سنگی را برداشت که در وقت خشم و عصبانیت به یک تکان از جا برش می‌داریم. در کربلا زنی بود که بحریه صدایش می زدند، زنی مثل همه اما در یک لحظه چنان توانی پیدا کرد که ستون چوبی بلند و سنگین خیمه‌اش را از جا بلند کرد و سر دست گرفت و سمت لشکر دشمن حمله برد. این اما اصلا مهم نیست خیلی های دیگر هم شاید باشد که خشم، قدرتی برای‌شان بسازد که کسی حریف‌شان نشود. چیزی که بحریه را نمونه کرد، یک تصمیم او بود. جناده بن کعب انصاری از شهدای کربلاست. جناده همسر بحریه بود و صبح عاشورا، قبل از خیلی‌های دیگر شهید شده شد. بعد بحریه زره و کلاه خودی برای پسرش عمرو پیدا کرد و پسرش را به میدان فرستاد. عمرو هنوز نوجوان بود، یازده ساله بود که صبح عاشورا روبه‌روی مادرش شهید شد. ماجرا می توانست همین جا تمام بشود، بحریه هم همسر شهید بود هم مادر شهید، این خودش مدال بزرگی است. خدا اما انگار یک امتحان دیگر هم برای بحریه کنار گذاشته بود. امتحانی که من فکر می‌کنم از هر دو شهادت سخت‌تر بود. کسی از سپاه عمر بن سعد که عمرو را کشته بود نشست روی زمین، سر پسرک نوجوان را از تنش جدا کرد، چند قدمی جلو آمد و سر را پرت کرد سمتی که بحریه ایستاده بود. سر چند باری روی زمین خورد، خون و خاک سر را گل آلود کرد. بحریه سر را سمت میدان برد و پرت کرد، برگشت و همان موقع تبدیل شد به کسی که توان ده مرد در دستانش بود. نه من و نه شاید شما هرگز نمی‌توانیم حال او را درک کنیم، سخت‌ترین رنج‌های زندگی ما در برابر رنج او چیزی به حساب نمی‌آید. بحریه شمشیر نداشت برای همین با عمود خیمه‌اش سمت میدان جنگ برگشت. اما یک لحظه یا چشمش امام را دید یا گوشش صدای امام را شنید که می‌گفت نرو! این لحظه را پیش چشم‌تان نگه دارید. جان بحریه را ببینید که پر است از غم، از خشم، از عصبانیت، چطور می‌شود آدم در این لحظه پرحرارت احساسی، عقلش درست کار کند؟ اصلا عقل اگر بود، کار اگر دست خود آدم بود، مگر می‌شد آن عمود سنگین را برداشت. چطور می‌شود صدای امام را شنید، تحلیل کرد که کیست، چه می‌گوید، نسبتش با من نسبت امام است به ماموم، لازم است حرفش را گوش کنم، برگردم و بحریه برگشت. ما گاهی در غم‌هایمان، در مصیبت‌ها، وقتی مرگ جان یکی از بستگان مان را گرفته طوری از خود بی‌خود می‌شویم و رفتار می‌کنیم که هیچ عاقلی نمی‌کند. گاهی حرف و توصیه و هشدار و تسلیت هیچ عزیزی هم آرام مان نمی‌کند. همان موقع خیلی‌ها البته شرایط را درک می کنند و کار ما را طبیعی توصیف می‌کنند. حالا شما بحریه را ببینید، یک آدم عادی هیچ وقت نمی‌تواند در این شرایط این طور در برابر امامش خوددار باشد. من فکر می‌کنم خدا می‌خواست یک رتبه عالی‌تر از آن چه داشت نصیبش کند و برای همین آزمونی پیش پایش گذاشت که کم‌تر آدمی می تواند سربلند از آن بیرون بیاید. گوشه ذهنمان باشد، یک روز در تاریخ زنی بود مثل همه زن‌های دیگر که روزش را با اداره خانه و بچه‌داری شب می‌کرد اما بصیرت و ولایت پذیری‌اش از هزار هزار مرد کوفی که قرآن و حدیث را پای منبر امیرالمومنین شنیده بودند، بیشتر بود. ✍حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا جوان آراسته @tollabolkarimeh
طلاب الکریمه
در سوگ بزرگ‌تر و بزرگ‌تری . . 💠 فقدان مجاهدانی که در نهضت امام نقش پیشران‌های فکری و عقیدتی را ایفا می‌کردند، رخنه‌ای جبران ‌ناپذیر است. انقلاب اسلامی، گام دوم خود را با از دست دادن بیش از پیش رهبران نهضت برداشته است. اما سوگ عظیم‌تر، فقدان «بزرگ‌تری» در مناسبات اجتماعی جریان انقلاب اسلامی است. ما پیش از «بزرگ‌ترها»، «بزرگ‌تری» را از دست دادیم . 💠قریب به یک دهه است که عرصه عمومی متمرکز در شبکه‌های اجتماعی در انقطاع کامل از رهبران فکری، دچار التهاب و تشتت و تک‌روی است. فرایند اجتماعی شدن و مسئولیت‌پذیری و اثرگذاری اجتماعی به گونه‌ای است که نه تنها کسی نیازی به «بزرگ‌تر» ندارد، بلکه این کنشگران برتر شبکه (!) هستند که حیات اجتماعی بزرگ‌ترها را تضمین می‌کنند و یا امتداد می‌بخشند . 💠 درست است که ما همه سوگوار این عزیزان هستیم. اما پیش از آنکه به سوگ بنشینم، کدامیک از این بزرگان نقش راهبری در مناسبات اجتماعی و سیاسی ما داشتند؟ ما با سیاست‌ورزی تکلیف‌گرایانه علامه مصباح یزدی چه کردیم؟ عدالت‌خواهی مرحوم حکیمی چه نسبتی با رفتارهای غیرمتعهدانه ما داشت؟ و تا چه اندازه توانستیم سنت تربیتی مرحوم حاج حیدر رحیم‌پور را ادامه دهیم و جبهه انقلاب را تقویت کنیم؟ 💠 بزرگترها مانند هر پدیده دیگری در این زمانه، مصادره و مصرف می‌شوند. میدان‌داری متشتت سلبریتی‌های حزب‌اللهی نیازی به سنت بزرگ‌تری اندیشمندان و مصلحان فرهیخته ندارد. همین امر است که اساتید حوزه و دانشگاه رغبتی برای ایفای نقش به عنوان مصلحان اجتماعی ندارند. چرا که شاید ورود به این عرصه در اختیار آنان باشد، اما قطعا مدیریت چنین میدانی دست آن‌ها نخواهد بود و معلوم نیست معادلات حاکم بر جهان فضای مجازی با آینده و سنت فکری آنان چه می‌کند؟ ‌ 💠 از سوی دیگر، در دوران دولت اسلامی ما به بزرگ‌ترهایی نیازمندیم که علاوه بر جایگاه نظری، بتوانند جامعه را در تشکیل دولت مطلوب یاری دهند. چنین امری نیازمند نزدیک شدن به امر سیاسی و حتی کنش سیاسی مطلوب است. این در حالی است که سنت فرهنگی ما میانه‌ای با «بزرگ‌تر مقتدر و سیاست‌ورز» ندارد. ما عموما از بزرگ‌تر «مظلوم و گوشه‌نشین» [و البته در عین حال معترض] استقبال می‌کنیم. هر چه زهد نسبت به قدرت بیشتر، برای ما محترم‌تر! . 💠 لذا سوال اینجاست؛ در دوران حاکمیت سلبریتی‌های حزب‌اللهی بر مناسبات اجتماعی جریان انقلاب اسلامی و بی‌نیازی آن‌ها از راهبری بزرگ‌ترها و نیز مذموم‌انگاری قدرت و تقدیس‌انگاری گوشه‌نشینی معترضانه، چگونه می‌توان به حضور بزرگان در قدرت امیدوار بودو به دولت اسلامی اندیشید؟ ✍حجت الاسلام و المسلمین سیدیاسر تقوی @tollabolkarimeh