اعتراض مسلمانان به چراغ سبز سوئد برای قرآنسوزی
🔹دیروز پلیس سوئد اعلام کرد مجوز اعتراضی را صادر کرده که سازماندهنده آن قصد دارد قرآن را بسوزاند و این کار انجام شد. سخنگوی وزارت خارجۀ ایران این موضوع را مصداق خشونتگرایی و نفرتپراکنی خواند و محکوم کرد.
🔹مغرب در اعتراض به اهانت به قرآن، سفیر خود را از سوئد فراخواند. عراق دستور محاکمۀ فرد هتاک به در سوئد را صادر کرد. اردن نیز اقدام سوئد را محکوم کرد و آن را تحریکآمیز و نژادپرستانه خواند.
🔹حزبالله و مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان مقامات سوئد را در قرآنسوزی شریک دانستند. دومای دولتی روسیه هم بیحرمتی به قرآن و اقدام دولت سوئد را محکوم کرد. سیانان نوشته مجوز سوئد برای قرآنسوزی میتواند عضویت سوئد در ناتو را دوباره با چالش مواجه کند.
#قرآن
طلاب الکریمه
1_1618689095.pdf
221.2K
نحوه نگارش بیان مسأله
#جزوه
#بیان_مسأله
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وایستیم پای غدیر!
#استوری
#غدیر
˹@tollabolkarimeh˼
1_793553717.pdf
18.28M
📖 جزوه دستنویس منطق۳
#جزوه
#منطق
#منطق۳
˹@tollabolkarimeh˼
هدیه دوباره
تارا و سهیل با یک ازدواج سنتی خوشحال و راضی بودند. زندگی با فراز و نشیبش می گذشت .خداوند به انها دو فرزند داده بود یک دختر ویک پسر .
همه چیز خوب بود تا سارا فرزند سوم را ناخواسته باردار شد. تصمیم گرفت تا دیر نشده پای فرزند سوم را از خانه اش کوتاه کند وقتی این موضوع را با سعید در میان گذاشت با مخالفت او روبرو شد .
سارا نمی خواست رنج بارداری و پرورش فرزند دیگری را تحمل کند سعی کرد شرایط را برای همسرش سخت کند تا او هم دیگر فرزندشان را نخواهد .
سارا اولین شرط برای ادامه بارداری را مستقل شدن از خانواده همسرش قرار داد . واین تصمیم سختی برای سعید بود چون به مادر و خواهرش وابسته بود .
سعید نجات جان کودک برایش اولویت داشت با همه دشواری ها پذیرفت.
سارا بعد از 12 سال که ساکن طبقه دوم خانه مادرشوهرش بود با پاقدم فرزند سومش مستقل شد .
سه سال بعد
انفلوانزا زیاد شده بود دکترها توصیه به واکسن می کردند واکسن دوسالگی ماهان را تازه زده بود تصمیم گرفت واکسن انفلوانز هم بزند تا خیالش راحت شود .
بچه داشت از دست میرفت .
سارا انقدر گریه کرده بود که توانی نداشت هر دکتر نظری میداد.
او را به بهترین بیمارستان تهران برد احتمال اسیب مغزی می دادند فلج و... .
هدیه ای را که روزی می خواست پس بفرستد جانش شده بود و داشت جان می داد.
با همه اضطرارش متوسل شد نذر کرد برای امام حسین علیه السلام عاشورا قیمه نذری بپزد.
خدا بخاطر ثار الله نظری کرد بعد از چند ماه بچه از بیمارستان مرخص شد هرچند دچار مشکلات اندکی بود یکی از انها اختلال در تکلم .هدیه برای بار دوم به او بخشیده شد .
✍🏻 فاطمه تیرانداز
#طلبه_نوشت
˹@tollabolkarimeh˼
1_1441804341.pdf
28.89M
📌 #جزوه دماء ثلاثه
#عروه_الوثقی
#دستنویس #فقه
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 چرا همهی حاضران در غدیر و بیعتکنندگان با امیرالمؤمنین علیهالسلام، نتوانستند بر این بیعت وفادار بمانند و پایکار "ولی" بایستند؟
🎙سخنرانان : استاد #رائفی_پور و استاد #شجاعی
˹@tollabolkarimeh˼
مقالهنویسی.pdf
348.8K
📌جزوه مقاله نویسی استاد ابراهیمی
#جزوه
#مقاله_نویسی
˹@tollabolkarimeh˼
عشق پاک
اسمش که می آمد نفسم در سینه حبس میشد و قلبم خود را محکم به قفس سینه میکوبید عین گنجشکی که پشت پنجره ی بسته گیر افتاده باشد.
کسی خانه نبود بعد از انجام امورات خانه پای تلوزیون لم داده بودم و فیلم مورد علاقه ام را نگاه میکردم.
صدای زنگ خانه به گوشم خورد ،آیفون را که برداشتم دیدم خودش است دست و پایم را گم کرده بودم دکمه ی باز شدن درب را فشردم .
علاوه بر کوبش قلبم مغزم نیز نبض داشت ؛ به خود که آمدم دیدم جلوی درب سالن ایستاده و به من زل زده است هول شدم و با عجله گفتم سلام !
مثل اینکه فهمیده بود کسی منزل نیست با اشتیاق در جواب سلامم دست راستش را برای دست دادن جلو آورد، هنگ کرده بودم دستانم به لرزه افتاده بود ، دست چپم به فریادم رسید و از پشت دست راستم را قفل کرد .
زبانم باز شد و خیلی قاطعانه گفتم درست است که پسر عمویم هستی اما من با نامحرم دست نمیدهم .
نگاهش به دستش دوخته شد و آرام دستش را انداخت و با یک خداحافظی زیر لبی گذاشت و رفت.
بعدها گفت اگر آن روز دست داده بودی هرگز دوستت نداشتم.
✍🏻دریا
#طلبه_نوشت
˹@tollabolkarimeh˼
اصولفقه4. سطح2. حلقه ثانیه... شهریور 1400. جوابیه.pdf
1.23M
📌امتحانات متمرکز ، اصول ۴
#نمونه_سوال
#اصول_فقه
#اصول۴ شهریور ۱۴۰۰
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ حاج ابوذر روحی به مناسبت عید #غدیر خم و مهمانی ده کیلومتری💐
تا آزادی قدس مونده یک یاعلی(علیه السلام)
💐 #عید_غدیر #من_غدیری_ام
˹@tollabolkarimeh˼
1_1124470087.pdf
12.33M
شرح اصول شهید ایروانی
حلقه ثانی
#اصول_فقه
#اصول۲
˹@tollabolkarimeh˼
💌#طلبه_نوشت
من هم دوست داشتم مثل افسانه ها وقتی مادر شدم با یک دستم گهواره را تکان دهم و با دست دیگرم دنیا را.
اما سرنوشت جور دیگری برای من نوشته شده بود.باید با دو دستم گهواره تکان می دادم!یا مثلا با یک دستم گهواره و با دست دیگر مراقبت از بچه یک ساله ای که روی گهواره بچه یک ماهه ننشیند.به هر حال دستی نداشتم تا دنیا را تکان دهم.حتی دستی برای اینکه یک مشت گلاب به صورتم بزند و بویش آرامم کند نداشتم. خسته بودم و نیاز داشتم دنیا به کمک من بیاید.
با مشاور تماس گرفتم و گفتم حتی همسرم به من توجهی ندارد.گفت بیشتر به خودت برس!
بیشتر ازاینکه گریه ام بگیرد خنده ام گرفته بود. من در موقعیتی بودم که رمقی برای یک مو شانه زدن نداشتم.به خودم برسم یعنی چکار کنم؟
همین حرف مشاور باعث شده بود گاهی هم که از خانه بیرون میروم،چشمم به مدل های دیگر باشد تا ببینم چطور به خودشان میرسند؟
از خودم میپرسیدم اینها چقدر وقت و زمان میگذارند تا این شکلی شوند؟ آیا این کارها یعنی به خود رسیدن؟
شاید من اشتباه کرده ام منظور مشاور از به خود رسیدن باطنی است.مثلا حساب و کتاب اعمالم را بکنم.
منظور مشاور هرچه بود حال مرا سر کیف نمی آورد.در آن موقعیت عوض اینکه دنیا را با مادری ام تکان دهم،خودم نیاز به تکان داشتم.
از آن روزها زمان زیادی نمی گذرد.آنچه زمان به من فهماند این بود که سخت نگیرم.افسانه ای فکر نکنم.قبول کنم بزرگ کردن بچه کار کمی نیست. دلگیر نشوم چرا مثل خانم دکتر فلان مستند صدا و سیما چند بچه با موفقیت های علمی ندارم.
پذیرفتم توانایی من همین است.عینک مقایسه را برداشتم.حالم بهتر شد.حتی فهمیدم من یک نیروی الهی دارم که می توانم همسرم را هم آرام کنم. به خود رسیدن خوب است اما لِتَسکنو اِلیها بهتر است.
✍🏻 مریم حمیدیان
˹@tollabolkarimeh˼
1_2579831744.pdf
371.1K
پاسخ پرسشهای پایانی دروس
#درسنامه #پرسش_پایانی
#احکام_عمومی ۳
˹@tollabolkarimeh˼
❌️ به نظرمیاد داریم بازی میخوریم!
📌به طور سراسری آگاه سازی کنید که توی مراسمات مذهبی مون این پدیده ها رو اجرا نکنن!
#پدیده_حیوان_شدن_انسان_ها
#روشنگری
˹@tollabolkarimeh˼
1_3470905675.pdf
590.5K
🖇️ جزوه صرف ۲ متوسطه
#صرف
#جزوه #نموداری
📌 مناسب و کاربردی
˹@tollabolkarimeh˼