موی بریده عَلَم کردی با فریاد
صدای سوت و کف دست آمد و روسریِ برباد
سرگرم فراخوان بودی و مهیای کوله
گرگان آمدند و شیراز را بستند به گلوله
آنان که تو را رافضی می خوانند و کافر
تشنگانِ به خون ِ عاشقان حیدر
کشتند زنان و مردان و کودکان این سرزمین را
پدر و مادر و برادر آرتین را
آه که هیچ دستی تعمیر نمی کند بالهای خمیده
چشمی که دیده ست عزیزانش در خون غلتیده
✍معصومه رسولی
#طلبه_نوشت
#تولیدی
#ایران_تسلیت
#شاهچراغ
@tollabolkarimeh
پادکست نقاره میزنند.mp3
4.24M
🎧 پادکست "نقاره میزنند"
🏴 در سوگ زائران حرم حضرت #شاهچراغ علیه السلام
▪️کاری زیبا از گروه فرهنگی هنری یم
#ایران_تسلیت
#حرم_شاهچراغ
@tollabolkarimeh
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راهپیمایی کرمانیها در محکومیت جنایت تروریستها در شیراز
#شیراز_تسلیت
#ایران_تسلیت
#شاهچراغ
@tollabolkarimeh
چه سعادتمند بودید که خون پاک تان در مکانی شریف، ساعاتی آسمانی و با بدن مطهر به وضو بر زمین ریخته شد.
چه حلال بود غذاهایی که خورده بودید آنچه که آشامیده بودید.
چه پاک بود پولی که برای خرید کفش و چادر خرج کرده بودید...
همه عاقبت بخیر شدید.
#شاهچراغ
#تولیدی
#طلبه_نوشت
@tollabolkarimeh
نذری شاهچراغ
سومین سالی هست که نذرش را به حرم شاهچراغ ادا میکند.
سه سال پیش بود، آمد حرم و از شاه چراغ خواست تا فرزنددار شود.
نذر کرد هرسال به ضریح مبلغی پول میریزم.
دختر کوچولو خیلی هیجان داشت. خوشحال بود.چون مامان به او قول داده بود، که نذری را میدهد تا خودش در ضریح بیندازد.
قرار بود از آقای شاه چراغ تشکر کند. مامان همیشه از محبت شاهچراغ و لطف ایشان برایش زمزمه کرده و قصه هرشبش بود.عشق پاک کودکانه دخترک معصوم، بعضی وقتها در خواب او را به دیدن شاه چراغ میبُرد . از اینکه حاجت مامانش را برآورده کرده، و زندگی بابا و مامان به خاطر وجود او رنگ شادی گرفته بود؛ برای زیارت
خیلی عجله داشت. از صبح میرفت سر کیفش و پول نذری را از کیف در میآورد و دوباره توی کیف میگذاشت.
بعد چادر نمازش را سر میکرد و جلوی آینه به خودش نگاه میکرد.
زیر لب حرفهایی که قرار بود به آقا بگوید تمرین میکرد.
وقتی رسیدند به حرم، دوید طرف ضریح و پول نذری را درآورد و زیر لب حرفهایش را به امام زاده گفت. لب هایش را گذاشت روی شبکهها بوسید، بعد دست به سینه به تقلید از مامان، عقب عقب میآمد که صدای شلیک تیر را شنید.
هراسان شد مامان را صدا زد. میخواست به بغل مامان پناه ببرد، او را ندید.ترسان دوید، به پشت کولر پناه برد.
قلب کوچک او توی سینهاش پرپر میزد، که قاتل ترسناک آمد سراغ او. یاد قصه دختر کوچولوی امام حسین افتاد که مامان با اشک و بغض برایش گفته بود. دختر کوچولوی امام از ترس حرمله پشت بوتههای خار پنهان میشد.الماسهای اشک در چشمان زیبایش حلقه زد، خیلی زود روی گونههای لطیفش سرازیر شد. حرمله رسید پشت کولر و قلب کوچک او را به پرواز درآورد.
✍نرجس خاتون محمدی
#طلبه_نوشت
#تولیدی
#شاهچراغ
#ایران_تسلیت
@tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰دیدار آرتین سرایداران از مجروحین حادثه تروریستی شاهچراغ شیراز و خانواده دانشآموز شهید علی اصغر گویینی از شهدای این حادثه با #رهبر_انقلاب
#شاهچراغ
@tollabolkarimeh
گندمهای خونی!
_«مامان، حالا چکار کنم بابا زود نمییاد؟»
_«قربونت برم. برو قایم شو، تا من بیام پیدات کنم.»
آخرین تکههای سیبزمینی را که خوب سرخ شده از ماهیتابه بیرون میآورم و در ظرف گرم نگهدارنده میگذارم.
ظرف و نان و سبزی را درون سبد پارچهای قرار میدهم.
امیر با صدای بلند میگوید: «مامان بیا». من در حالی که دلم برایش غنج میرود، با خنده میگویم: «آمدم».
_«کجایی! کجایی! توی حال که نیستی. توی این اتاق که نیستی. حتما توی اون اتاقی. پشت در اتاق که نیستی. کجایی! بذار تو کمد رو نگاه کنم. آی ناقلا اینجایی!!»
امیر جیغکشان با خنده فرار میکند و من با سروصدا به دنبالش میدوم. بالاخره او را میگیرم. هر دو روی زمین میافتیم و در آغوش هم میخندیم. از چشمهای زیبایش اشک شادی میچکد.
زنگ در به صدا درمیآید. امیر با خوشحالی میگوید: «هوررااا، بابا اومد».
از بازار که رد میشویم، با خواهش او بستهای گندم میخریم.
با صدای اذان وارد حرم میشویم. امروز حال و هوای اینجا انگار فرق میکند.
نمیدانم چه شد که بیهوا دلم هوای حرم کرد و گفتم امشب نماز را اینجا بخوانیم.
بدو بدو خودم را به ضریح میرسانم. امیر کنارم ایستاده است. بستهی گندم را از کیفم بیرونم میآورد و میگوید: «مامان زود بریم نماز بخون، میخوام به کبوترا دونه بدم.»
صداهایی عجیب و مبهم در گوشم می پیچد. بدنم به یکباره داغ میشود.
دستهایم از درون حلقههای ضریح کنده میشود و به زمین میافتم.
نمیدانم چرا امیرم غرق در خون است. دستهای کوچکش را لمس میکنم. کیسهی کوچک گندم هنوز در دستش است. آخرین چیزی که میبینم، دانههای خونی گندم است که همه جا پخش شده...
✍صاد.قائدی
#طلبه_نوشت
#تولیدی
#شاهچراغ
@tollabolkarimeh
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ #رفیق_شهیدم ۲
🔰بازخوانی سرود رفیق شهیدم در رسای شهدای حادثه تروریستی حرم مطهر #شاهچراغ "علیه السلام"
🌹منم یه آرشامم
منم علی اصغر
مثل محمدرضا مدافع این سنگر🌹
@tollabolkarimeh
آه از غمی که تازه شود با غمی دگر
جز همدلی نباشدمان مرهمی دگر . . .
- بازهم شاهچراغ 💔
⭕️ #فوری
حمله تروریستی به حرم شاهچراغ
تا کنون یک شهید و هفت مجروح گزارش شده و یک عامل تروریستی هم دستگیر شده است.
#داعش مسئولیت این حمله تروریستی را بر عهده گرفت .
#شاهچراغ 💔
#ایران_تسلیت 🖤
˹@tollabolkarimeh˼
⚠️ خطرناکتر از تروریستی که
در شاهچراغ جنایت میکند
تروریست رسانهای است که با جملهی
"کار خودشونه" راه را برای جنایات
بعدی هموار میکند.
#شاهچراغ
˹@tollabolkarimeh˼
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمـو میشه بابای من بشی🥺؟
امنیت خود را مدیون این افراد هستیم ...😔
حتماً تا انتها ببینید و برای دیگران فوروارد کنید
#شاهچراغ
˹@tollabolkarimeh˼
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️نخستین روایت شیرین از دختربچه دهه نود حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ(ع)
قرار نیست بخاطر دو تا تیر قانون خدارو زیر پا بگذارم...😭
#شاهچراغ
#حجاب
˹@tollabolkarimeh˼