eitaa logo
طلاب الکریمه
12.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
«هر آنچه که یک بانوی طلبه لازم است بداند را در طلاب الکریمه بخوانید»🧕 📌 منبع: جزوات و نمونه سوالات طلبگی و اخبار روز ارتباط با ادمین: @talabetooba
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 پیکر آیت الله عبد الامیر قبلان رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان با حضور شخصیت های دینی و سیاسی تشییع و تدفین شد. @tollabolkarimeh
دعای هر روز ماه صفر @tollabolkarimeh
آنان باک دارند که شکم را قبله‌گاه و دنیا را مقصد می‌دانند. @tollabolkarimeh
🔸🔸یادداشت جدید حجت الاسلام حامد کاشانی چرا سکوت؟ طالبان یا پنجشیر؟ دوستانی که مرا می‌شناسند، بدبینی و مخالفت مرا نسبت به طالبان می‌دانند، اما از طرفی نسبت به جریان مقاومت پنجشیر نیز تردیدهای جدی و ... وجود دارد، مثلا هر دو گروه سابقه شیعه کشی یا حداقل پرونده اتهام سنگین شیعه کشی دارند، گرچه احتمالا خشونت طالبان بیشتر باشد. لذا این نزاع را به نفع مردم مظلوم افغانستان نمی‌دانم و برای آن مردم مظلوم خاصه، زنان، کودکان و به تاکید شیعیان افغانستان به شدت نگرانم. (چون شیعیان قبلا بیشتر مورد آزار و وحشی‌گری قرار گرفته اند و اکنون نیز بیشتر در معرض خطرات فراوانند) اکنون نیز نگرانم با ایجاد جنگ فرقه ای باز جان مردم مظلوم، هزاره‌ها و فارس زبانان، تاجیک‌ها و بویژه شیعیان در خطر افتد. اما توقعمان از دستگاه دیپلماسی نظام این است که با عقلانیت مسایل را رصد کند، در رسانه ملی، طالبان یا هیچ گروهی را شبه تطهیر نکند و مردم مظلوم و مخصوصا خانواده های شهدای مدافع حرم افغانستان را دلگرم کنند و موجب دلشکستگی بازماندگان جانباختگان جنایات سالهای قبل طالبان و... نیز نشوند. به هر حال هیچ یک از دو طرف این جنگ حق نیستند. بهترین کمک تلاش برای جلوگیری از درگیری نظامی و کوشش برای‌ تحقق حق مشارکت واقعی عمومی مردم افغانستان در سرنوشت خود است نه لزوما حمایت از پیروز قدرتمند فعلی. پیروز فعلی باید رصد و نگاه مراقبت سنگین ما را روی سرش حس کند تا طمعش برای جنایت علیه ما یا مظلومان کشورش برانگیخته نشود. پ.ن: البته دولت فعلی تازه معرفی شده عمدتا پشتون و طالب و برخی با سابقه جنایت سنگین (مانند حقانی) هستند و فعلا خبری از رضایت و مشارکت عمومی هم نیست. باید منتظر باشیم ببینیم، آینده چه می‌شود. خدا به خیر کند. @tollabolkarimeh
آشیانهٔ پرنده‌ها کلاس درس طبیعت به ماست. مادر تا زمانی که جوجه‌هایش سر از تخم در بیاورند، حامی آشیانه‌ است. بعد از بیرون آمدنشان زیر پر و بالشان را می‌گیرد تا از آب و گل در بیایند؛ راه پرواز را نشانشان می‌دهد و رهایشان می‌کند. پرنده، خودش تجربه می‌کند. به دل حادثه می‌زند؛ اوج می‌گیرد و فرود دارد. من هم این‌گونه آموخته‌ام که بگذار فرزندت خودش بیاموزد. تو راه را نشان بده؛ بگذار پرواز کند و از تجربه‌ها درس بیاموزد. بند وابستگی را از پایش باز کن، تا اوج گرفتنش را ببینی. از دور ایستادم و نظاره کردم. اما این میان موانعی هم پیدا می‌شود؛ مثل پدر مهربانی که دلش نمی‌آید دخترجانش از گل نازک‌تر بشنود. نمی‌گذارد تلخی حقیقت، به‌کام دردانه‌اش بنشیند و خیلی چیزهای دیگر. مادرانهٔ من مادرانه‌ای کافیست، عاشقانه دارد؛ نیش دارد به‌حد اعتدال. اندازهٔ هر چیز که کم یا زیاد شد، بدقواره می‌شود. قانونی نانوشته نیست که مادر، بار زندگی فرزندان را به‌دوش بکشد تا آخرین لحظات نفس کشیدنش. به‌قدر کفایت مادری کند کافیست؛ به‌قدر کفایت! 🖋 @tollabolkarimeh
طلاب الکریمه
این اصلا عجیب نیست که پسرعمویی برود به خواستگاری دخترعمویش، تاریخ پر است از این ازدواج‌های فامیلی، اصلا قدیمی‌ترها می‌گفتند عقد دخترعمو و پسرعمو را توی آسمان‌ها بسته‌اند. پسرعمو اسمش مسلم بوده، پدرش را شما حتما شما می‌شناسید، نابینا بوده و ماجرای درخواستش از امیرالمومنین (ع) را حتما شنیده‌اید: عقیل دستش تنگ بوده و برای همسر و فرزندهایش پولی که بشود زندگی را بگذراند، نداشت. از امیرالمومنین(ع) خواست که کمی سهمش از گندم بیت المال را سه کیلو بیشتر کند. فقر طوری عقیل و مسلم و باقی فرزندانش را رنجور کرده بود که رنگ صورتشان عوض شده بود و حال پریشانی داشتند. باقی ماجرا را هم می‌دانید. راستی یادم رفت بگویم عقیل برادر امیرالمومنین (ع) بود و چند سال بعد از این ماجرا پسرش به خواستگاری دختر همین امیر رفت. رقیه، دختر علی (علیه السلام) بود و مسلم خواستگارش شده بود. من دوست داشتم از لابه‌لای صفحه‌های تاریخ ماجرای ازدواج این دو و بعد قصه زندگی شان را پیدا کنم و برای‌تان روایتش کنم اما تاریخ خیلی کم حوصله‌تر از این‌هاست که زندگی همه آدم‌ها را در حافضه خودش نگه دارد. مسلم سال‌ها بعد وقتی امیرالمومنین (ع) شهید شده بود و هم حسن بن علی (ع) هم به دست همسرش کشته شده بود، پرچم اباعبدالله را برداشت و به کوفه رفت تا دعوت مردم را راستی آزمایی کند اما هیچ وقت از کوفه برنگشت. رقیه همسر مسلم و خواهر ناتنی امام حسین(ع) بود. او و فرزندانش همراه همراه امام از مدینه به مکه آمده بودند و بعد در کاروان ماندند تا خبر شهادت مسلم رسید و بعدترش تا ظهر عاشورا خیمه ای در بین خیمه های امام داشتند. این حتما از بد اقبالی ماست که شخصیتی مثل رقیه را کمتر میشناسیم و اطلاعات مان از ایشان حداقلی است. نهایت تلاش‌مان این است که او را در پس چهره همسر و فرزندانش بشناسیم. تلاش کنیم تصور کنیم کسی که فرزند امیرالمومنین (ع) باشد، چطور آدمی می‌شود، همسر مسلم بن عقیل بودن یعنی چه و مادری که فرزندانی مثل فرزندان او تربیت کند چطور مادری است. فرزندان مسلم را که می‌شناسید، همان ها که در شب عاشورا جزو اولین کسانی بودند که گفتند امام زمان‌مان را ترک نمیکنیم حتی اگر کشته شویم. ما از این سوی تاریخ شبه زنی را میبینیم که فرزندانش را برای زمان پر آشوب و التهاب خودش خوب تربیت کرده بود، خانه اش را برای زندگی همسری که یک فعال سیاسی-اجتماعی بوده خوب امن کرده بود و در این میان خودش را چنان محکم ساخته بود که ماجرای کربلا و سخت ترین غم تاریخ نتوانست کمرش را بشکند و باورش را متزلزل کند. یادتان هست که، رقیه همسرش را در مسیر کربلا از دست داد، فرزندانش را در روز عاشورا پرپر دید، شاهد شهادت برادرزاده‌هایش (قاسم و علی اکبر و علی اصغر) بود، چشمش به آمدن برادرش عباس(علیه السلام) از علقمه خشک شد و عزیزترین عضو خانواده‌اش حسین (علیه السلام) را در گودال قتلگاه دید. رقیه گرچه در خاطر ما شخصیتی خیلی محو دارد اما حضورش در کربلا و ماجرای اسارت اهل بیت، حضوری پررنگ است. آن چنان پررنگ و اثرگذار که می توان او را همپای خواهرش زینب، پشتوانه ای برای زنان و کودکان کاروان دانست. ✍حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا جوان آراسته @tollabolkarimeh
《لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیرة الضلالة》 مرا از شهر آدم های بی کوله و پرچم نجات بده @tollabolkarimeh
طلاب الکریمه
مادربزرگ خودتان را تصور کنید، موی سفیدش را توی ذهن‌تان بیاورید، دست‌هایش و صورت چروک دارش را در خاطرتان ببینید، راستی مادربزرگ‌تان چند سال دارد، شما حالا یک مادربزرگ تقریبا هفتاد ساله را در ذهن‌تان مجسم کنید. فکر کنید توی شهر شما، تا همین هفته قبل، مادر بزرگ و پدربزرگتان خوشنام و مشهور بودند اما توی این یک هفته طوری همه چیز عوض شده که مجبور شده‌اند برای زنده ماندن از دست اشرار، خانه‌شان را رها کنند و جایی مخفی شوند که حتی شما هم نمی‌دانید. شما اسم این مادربزرگ را بگذارید "ام قاسم". ام قاسم یک روز عصر کسی را دید که مخفیانه و دور از چشم همه، دم در اتاق‌شان حاضر شد و نامه‌ای دست همسرش داد و رفت. نامه خیلی کوتاه بود، دو سه خط فقط. توی نامه امام حسین (ع) خطاب به همسرش نوشته بود: 《تو ما را خوب می شناسی بیا که امروز وقت کشته شدن با ماست.》 ام قاسم از دل همسرش خبر نداشت اما چیزی که در چهره همسرش می‌دید، دو دلی بود و نگرانی. گفت: 《شک داری؟ اخم کرد و رو در هم کشید. آدم برای کشته شدن در کنار امام زمانش شک نمی‌کند.》 همسرش شک نداشت اما خفقان آن روزها طوری بود که به دیوار‌ها نمی‌شد اعتماد کرد. گفت: 《من پیرمردم، جانی برای جنگ برایم نمانده. ام قاسم گریه‌اش گرفت. همسرش گفت: من نباشم تو بیوه می‌شوی، فرزندانمان یتیم می‌شوند، اینجا کوفه است و کسی رحم برایش باقی نمانده، زندگی‌تان سیاه می شود.》 مرد تصمیمش را گرفته بود، قصدش رفتن بود اما دوست داشت عیار همسرش را ببیند. ام قاسم، همان مادربزرگ سال خورده بلند شد، صدایش بالا رفت، حجاب از سرش برداشت و بر سر مرد انداخت و گفت: 《چادر به سر کن، تو مرد نیستی اگر این جا بمانی. کاش من مرد بودم، آن وقت بی هیچ حرف اضافه‌ای خودم را به رکاب امام می رساندم.》 همسرش لبخند زد، همسرش حبیب بود. حبیب غلامش را صدا زد، شمشیر و اسباب جنگش را داد تا غلام از شهر بیرون ببرد و وعده‌شان شد نیمه شب جایی دورتر از دیوار های شهر. ام قاسم را در آغوش گرفت. گفت امام برایم نوشته قبل از رفتن تو را به قبیله بنی اسد بسپارم. سقف آسمان بر سر ام قاسم خراب شد. گفت کاش اجازه داشتم بیایم، کاش زمانه من را هم‌عاقبت خواهر و همسر امام قرارم می‌داد. ام قاسم پیش از رفتن حبیب، عهد آخر زندگی‌اش را از او گرفت، گفت: امام را که دیدی، دست و پای‌شان را به جای من ببوس و سلام‌شان برسان. خیلی از آدم‌ها پیر که می‌شوند توی زندگی لنگر می‌اندازند، جان برای‌شان عزیزتر از هر وقت دیگر می‌شود، بهانه می‌گیرند و ترس از دست دادن چیزهایی که دارند، وجودشان را می‌گیرد. بعضی از آدم‌ها اما مثل ام قاسم‌اند، طوری زندگی کرده‌اند که ثمره عمرشان در کهن سالی شجاعت است و غیرت و فداکاری. ✍حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا جوان آراسته @tollabolkarimeh
هدایت شده از مجمع فعالان فضای مجازی
📣 اولین جلسه از سلسله نشست‌های تخصصی مهارت‌های زیست مجازی ✅عنوان نشست: فضای مجازی و تولید محتوای دینی و اخلاقی با حضور سرکار خانم اکرم السادات موسوی (استاد حوزه و فعال فضای مجازی) 📆 زمان: چهارشنبه 24 شهریور نحوه شرکت در جلسه: سامانه سیما – فضای مجازی و تولید محتوای دینی و اخلاقی را ثبت نام کنید. 📌لینک ثبت نام: http://poll.whc.ir/393568 عضویت در کانال مجمع: https://eitaa.com/joinchat/42401929C76c0cf68b8 @Toobaawhc
🔸 ‏کاش برای امام زمانمان سرباز باشیم نه سربار. @tollabolkarimeh
🔴این روزا شناخت معیار حق از باطل اینا هستن؛ هر سمتی رفتن شما نرید.. ✍️مهدخت @tollabolkarimeh
حذف عدالتخواهی از نماز جمعه؛ یعنی انحراف از انقلاب! 🔹‏سالهاست که نماز جمعه خالی از بصیرت و عدالت‌خواهی شده. روزی که جناب شیخ ‎علی اکبری به ریاست شورای سیاستگذاری ائمه جمعه منصوب شد تلویزیون یک رپرتاژی رفت که بله قراره کار بدست جوانان بیافتد. واقعاً ما هم فکر کردیم قرار است تحولی رخ دهد! کار بدست جوانان که نیفتاد هیچ، بلکه افراد شاخص‌ عدالتخواه هم کنار زده شدند. از ‎رحیم‌پور ازغدی تا ‎، فدای محافظه‌کاری حضرات شد! 🔸آن خطبه‌های غرایی که علیه ظلم و ستم و در دفاع از مستضعفین و مظلومین و بی‌خانمان‌ها روزی در تریبون‌های نماز جمعه ایراد می‌شد امروز در اکثر استان‌ها و شهرها جایش را به تقویم‌خوانی و صرفاً استکبارستیزی داده! انگار فقط استکبار خارجی داریم و خبری از متکبرین و قارون‌های داخلی نیست! 🔹محورهای خطبه‌های هفتگی، دستوری و بخشنامه‌ای شده! از بالا و مرکز هر چه شورای سیاستگذاری اراده کرد باید گفته شود! نه آن چیزی که خود خطیب باید بشناسد و صریح موضع بگیرد و در دفاع از آزادی و عدالت خطبه بخواند! 🔸بروید در شهرستان‌ها موضع بچه‌های انقلابی و جهادی و کف میدان هر شهر را نسبت به امام جمعه آن شهر ببینید و بشنوید و قضاوت کنید! ✍صدای ایران @tollabolkarimeh
💫﷽💫 زمانی که ازدواج کردم کادوی ازدواجم تابلویی بود که پدر با دست خود نوشته‌بودند به عربی با این مضمون که: بپرهیز از ظلم به کسی که یاوری جز خدا ندارد. این جمله‌ای است که حضرت اباعبدالله (ع) در لحظه آخر زندگی بر لب آوردند. یکی از علما وقتی این تابلو را دیدند، گفتند: این را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشته‌اند که همیشه در ذهنشان باشد، چون يك زن در منزل شوهر همه داشته‌اش را می‌آورد و باید بدانیم جز خدا پناهی ندارد و نباید به این زن بگوییم بالای چشمت ابروست، و اگر نه مستقیم وارد جنگ با خدا شده ایم. خداوند در هیچ چیزی شتاب نمی کند مگر یاری به مظلومان. با هشتگ سیره علما را دنبال بفرمائید. @tollabolkarimeh
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 💚بر چهره ی هم چو ماه مهدی صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم♥️ 💚بر رحمت یک نگاه مهدی صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم♥️ 💚تا ماه رخش شود هویدا بفرست ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم♥️ 💚بر شان و مقام و جاه مهدی صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚خواهی برسی به چشمه آب حیات صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚لبریز شود نامه ی تو از حسنات صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚بر روی سرت ببارد از حق برکات صلوات ♥️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم♥️ 💚بفرست دمادم به محمد صلوات  💚اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي ♥️مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 💚وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 @tollabolkarimeh
خبر 🌈خبر🌈خبر🌈 🌟 پیش دبستانی امین باران از سراسر نو آموز میپذیرد🔅 ❇️کلاس ها با نازلترین شهریه بصورت آنلاین با ارائه: و و : ✅محتوا: ( ریاضی و علوم) ✅ قالب: بازی، شعر، قصه، نقاشی، کاردستی، خلاقیت،برپایی_مناسبت_های_ملی_مذهبی با ارائه گواهینامه پایان دوره پیش دبستانی ویژه کودک دلبند خانواده های پرنشاط و پرامید سراسر کشور... ♦️♦️♦️♦️♦️ ❇️شهریه مصوب و ابلاغ شده امسال برای دوره ی هشت ماهه یک میلیون و دویست می‌باشد ✔️که حداقل ماهیانه 150تومان است✔️ ✅ ی امین با ماهیانه 85هزار تومان برگزار میکند👏👏 این مبلغ جهت مراعات شرایط اقتصادی خانواده ماهیانه دریافت میشود⭐️⭐️⭐️⭐️ 💠 پک ۸ جلدی آموزشی درب منزل می گردد.📫 ✔️برگزاری جلسه جهت آشنایی✴️💯https://eitaa.com/joinchat/2887188513Cee711d5494 جلسه آشنایی👆👆👆 جهت ثبت نام به آی دی زیر مراجعه کنید @amineeeee
طلاب الکریمه
احتمالا همه ما تا به حال برای یک بار هم که شده وقتی مساله‌ای شرعی را پرسیده‌ایم یا در کتابی خوانده‌ایم، دنبال یک راه‌دررو گشته‌ایم برای خودمان. مثلا سوال‌مان را طور دیگری پرسیده‌ایم بلکه پاسخ تغیر کند یا گفته‌ایم حالا اگر فلان‌طور باشد چه، بلکه راه فراری پیدا شود و یا توضیح المسائل و استفتائات را بالا و پایین کرده‌ایم بلکه تبصره‌ای به نفع چیزی که می خواهیم به چشم‌مان بیاید. بعضی اما آش را قدری شورتر هم کرده‌اند. توی ذهن‌شان آن حرف یا دستور یا فتوا را تحلیل کرده‌اند، بعد تفسیری از منظور گوینده برای خودشان ساخته‌اند که مطابق باشد بر خواسته دل‌شان. ما، همه‌ی ماهایی که این کارها را کرده‌ایم، آدم بدی نیستیم، خدا و پیغمبر حالی‌مان میشود، اما گاهی شرایط طوری بوده که می خواستیم اوضاع برایمان سخت نشود، برای همین ذهن‌مان دست به کار شده و حقه‌ای سوار کرده و خیلی نرم، تلاش کرده تا ورق را برگرداند. ما آدم های خوبی هستیم اما شاید بعضی‌های‌مان کمی چاشنی خرده شیشه هم داشته باشیم، مثل خیلی‌های دیگر. گاهی وقت‌ها اما همه چیز برعکس است، یعنی همان کسی که حکم داده بلافاصله تبصره را هم نشان داده و گفته شما کاملا اهل این تبصره‌اید، بروید و راحت باشید. این جا صورت آدم‌هاست که عیارشان را نشان می‌دهد. چشمی که از خوشحالی تنگ شود، لب‌هایی که کش بیایند و سرخی که زیر پوست بدود همه نشان می دهند ما از اولش هم حکم را نمی‌خواستیم، ما مرد استثتا شدن بودیم. چشم‌ها اما اگر حیران شود، لب ها به حرفی ناگفته باز بمانند و رنگ از صورت اگر برود یعنی ما اصلا دل‌مان را بسته بودیم و به آن حکم و برای انجام دادنش مشتاق بودیم. می بینید چقدر ساده می شود، خالص‌ها را از خرده شیشه‌دارها جدا کرد؟ در کربلا زنی هست به نام ام خلف، حدس می‌زنم نامش را نشنیده باشید. دهم محرم، روز تازه شروع، هنوز کسی شهید نشده بود شاید در دل کسی از اهل خیمه‌ها حتی امیدی هم به صلح بود. کمی بعد اما جمعی از سپاه عمر سعد حمله کردند و کسانی برای دفاع از سپاه امام رفتند. اولین یار امام روی زمین همین جا روی زمین افتاد: مسلم بن عوسجه. اولین شهید کربلا همسر ام خلف بود. اولین داغ عاشورا به دل او نشست. رو به رو از دشمن سیاه بود، مرگ بیش از هر وقت دیگر به همه کاروان امام نزدیک بود. حالا که مسلم بن عوسجه شهید شده بود، همه دار و ندار ام خلف یک پسر بود. حس مادر به فرزندش را در نظر بگیرید، این پسر یادگار پدرش بود، حیف بود برای مردن هنوز خیلی جوان بود ولی ام خلف زره تنش کرد و فرستادش سمت امام که اجازه بگیرد و برود برای جنگ. امام خلف را دید، گفت لازم نیست به میدان بروی، پیش مادرت بمان، حالا که پدرت نیست باید مراقب مادرت باشی. ام خلف چندان دور نایستاده بود، حرف‌های امام را می‌شنید. این لحضه همان لحظه تاریخی است، همان لحظه‌ای که تبصره‌ای آمده تا به داد آدم برسد. امام خودشان گفتند لازم نیست بجنگی، همین یک جمله کافی بود تا ام خلف دست پسرش را بگیرد و تا آخر عمر دلش را به یادگار همسرش خوش کند. هیچ کس در طول تاریخ هم حق نداشت تخطئه‌اش کند، امام زمان که تعارف با کسی ندارد، توی رودربایستی که گیر نکرده بود، زیر بند جهاد تبصره‌ای برای خانواده مسلم بن عوسجه باز کرده. این برای هر کسی که در طول زندگی جانش به خرده شیشه آغشته شده باشد، طلایی ترین فرصت است. هم یار امام بوده، هم جانش را حفظ کرده. ام خلف اما بصیرتر از این حرفا بود. دلش به تبصره ها خوش نبود، اصل ماجرا را می خواست. اوضاع زمانه خودش را خوب شناخته بود، شرایط امام زمانش را خوب درک کرده بود، معنای جهاد را می‌دانست، می‌دانست چرا این جاست، می‌دانست کشته شدن پایان زندگی نیست. ام خلف همان جا به پسرش گفت اگر بخواهی سلامتی را به قیمت تنها گذاشتن امام بخری هیچ وقت از تو نمی‌گذرم. همان‌جا ایستاد، پسرش را بعد از اجازه امام به جنگ فرستاد و از همان دور مژده می‌داد که دور نیست تا شهید راه امامش بشود. ام خلف ایستاد تا افتادن پسرش را ببیند، ایستاد و وقتی خانواده اش دیگر مردی نداشت به خیمه برگشت. من نمی دانم ام خلف در پیچ و خم زندگی‌اش چطور روزها را می‌گذرانده، به چه چیزهایی فکر می‌کرده و سر کلاس کدام استاد رفته بود اما می‌دانم این قدر پاک بودن و دل را به حق گره زدن، چیزی طبیعی نیست حاصل یک احساس در لحظه جوشیده نیست، این نتیجه یک روح بلند و یک جان تربیت شده است. چیزی که در آن زمانه و شاید حتی امروز گوهر نایابی در میان آدم‌ها باشد. ✍حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا جوان آراسته @tollabolkarimeh
🔴 نماز جمعه تریبون اصیل عدالتخواهی . . 🔸️نماز جمعه و تریبونش و امامش میتوانست یکی از متعالی‌ترین نهادهایی باشد که جمهوری اسلامی به خودش میبیند . 🔸️یک میعادگاه انقلابی تمام‌عیار که در جایگاه پاسداری از نهضت می‌ایستد و نماد حلقه وصل مردم با حکومت میشود، هم به رشد سیاسی و معرفتی مردم کمک کند و هم تریبون آنها برای بلند شدن صدایشان باشد، صدای اعتراض و گلایه‌ای که امام جمعه به عنوان معتمد مردم و منصوب انقلاب آن را نمایندگی میکند. . 🔸️نماز جمعه جایی بود که میتوانست پاتوق کارگران بیکار شده باشد، محل قرار محرومین باشد، آنجایی که اگر شخصی از اداره و ارگان و دستگاهی شاکی بود اول برود آنجا، حتی محل قرار دانشجویان باشد برای مطالبات محلی و ملی . 🔸️ اصلا همین نماز جمعه و امام جمعه‌ای که‌ پناه مردم و رابط آنها با نهاد حاکمیت باشد میتواند در رشد و تربیت مردم هم اثرگذار باشد. . 🔸️اما حالا بعد از چهل سال آیا نهاد نماز جمعه به صورت سیستماتیک چنین کارکردی را داراست؟ آیا دوستان در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه اصلا چنین کارکردی برای این نهاد قائل هستند؟ . 🔴 . . 🔸️پی‌نوشت:توضیح عکس اینکه: نمایندگان ولی‌فقیه در استانهای خوزستان، بوشهر، آذربایجان شرقی، البرز،اردبیل و قزوین که تاجایی که شناخت دارم پای کار مردم و مطالبه‌گری و مبارزه با فساد بوده‌اند و ائمه جمعه جوان شهرستانهای سرپل‌ذهاب و شوش هم که اولی پناه مردم در زلزله و دومی پشتیبان کارگران هفت‌تپه بود‌. ✍امین سلیمی @tollabolkarimeh
مجموعه ی امین باران 🌈🌈🌈 برگزار کننده پیش دبستانی مجازی با پذیرش نوآموز از سراسر کشور⭐️⭐️⭐️ برگزار کننده کارگاه های تخصصی کودک👇👇 ⚡️ رباتیک ⚡️ اسکرچ ⚡️ ژیمناستیک ⚡️ زبان ⚡️ نقاشی ⚡️ طراحیبرگزار کننده دوره های تربیت مربی و تربیت معلم برگزار کننده کارگاه های آگاهی افزایی والدین 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2841378842C7c6c359f49
آیت الله جوادی آملی حفظه الله: 《تا نفَس می‌كشید باید درس بخوانید، آدم می‌گوید که من فارغ‌ التحصیل شدم؟! همین كه انسان گفت بَس است، این در روایات و كلمات بزرگان دینی ماست كه «أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه»؛[1] همین كه گفت من فارغ‌التحصیلم، این مرگ‌گاه او گلوله رسید، او مُرده است! ما تا نَفَس می‌كشیم با قلم و كتاب باید باشیم، یا درس بخوانیم یا درس بگوییم یا بحث بكنیم یا پژوهش انجام بدهیم، وگرنه آنچه خواندیم، از یادمان می رود》 [1]. نهج البلاغه(للصبحی صالح)، حکمت85؛ «مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه». 📚 سخنرانی در جمع طلاب ورامین تاریخ: 1395/06/13 @tollabolkarimeh
✨﷽✨ 💔قلب هایمان به ده دلیل مرده است! اول : خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم. دوم : گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم. سوم : قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم. چهارم : نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم. پنجم : گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم. ششم : گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم. هفتم : گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم. هشتم : دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم. نهم : به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم دهم : مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم ‎‌‌‌‎‌‌‌ @tollabolkarimeh
۱ خدا ما را از سوء ظن نهی کرده ، چون گناه است! يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ( حجرات/12) چون سوءظن، در اندیشه و تفکرات انسان اثر گذاشته و رفتار انسان را نسبت به آن شخص تغییر می دهد و موجب سلب اعتماد و سردی روابط می شود و آن شخص از معاشرت نیکوی ما محروم شده و در بنیان جامعه، اختلال ایجاد می شود ! تازه این نهی از سوءظن در مورد انسانهای جایز الخطاست، در مورد سوءظن به خدا که وامصیبت است !! مراقب باشیم سختی ها ، مشکلات، فقر، بدهکاری ، بیماری ، کرونا، موجب سوءظن ما به خدا نشود که این اولین نقطه جدایی از خداست ! براستی در قلب انسان چه اتفاقی می افتد که زمینه سوءظن فراهم می شود؟! دنبال زمینه سازی سوءظن باشیم ، علت را جستجو کنیم ! منبع: کانال @tollabolkarimeh
۲ اطبای طبع شناس، می گویند غذا در روحیات و معنویات انسان خیلی مؤثر است چنانکه در آموزه های دینی آمده افراط در خوردن گوشت ، انسان را سنگدل می کند! حالا چه برسد که این گوشت ، گوشت مردار باشد !!! « وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ» ( حجرات/ 12) منبع: کانال @tollabolkarimeh