🖇️ #طلبه_نوشت
بگو چگونه دل از حسین کندی؟
کتاب فروشی خلوت بود و نسیم خنک کولر های اسپیلت فضا را دلچسپ تر کرده بود. وارد که شدم مستقیم رفتم سراغ کتاب های داستانی و همسرم هم رفت میان کتاب های اعتقادی هرکدام رفتیم تا غذای روحمان را پیدا کنیم
آرام میان قفسه ها برای خودم می چرخیدم و کتاب ها را براندازم می کردم، یک چشمم به کتاب ها و چشم دیگرم دخترم را می پایید که کتاب ها را جابجا نکند، بلاخره بعد از کلی کلنجار رفتن با کتاب ها دل کندم و رفتم سمت همسرم و گفتم: برا غدیر کتاب میخوام چی بخونم؟ کتاب قطوری در دستش بود بدون آنکه سرش را بالا بیاورد گفت: خونه کتاب غدیری دارم بهت میدم
خوشحال شدم پس میتوانستم یک کتاب دیگر به جای کتاب غدیری بخرم رفتم سمت دخترم تا بیش تر از این بدو بدو هایش کار دستمان نداده است، از قفسه ۳۷ که گذشتم کتابی با عنوان "بگو چگونه دل از حسین کندی" مرا سمت خودش کشید کتابی با جلد مشکی و نوشته های سفید مرا یاد کتیبه های محرم انداخت، نام نویسنده را که خواندم لبخند روی لب هایم نقش بست چقدر با کتاب های ایشان حال دلم خوب شده بود، با خودم گفتم امسال رزق محرم زود تر از غدیر رسید، بدون تردید کتاب را برداشتم و سمت پیشخوان رفتم
همسرم در حال سر کله زدن با دختر دو نیم ساله مان بود که علاقه زیادی به کتاب ها دارد و همیشه بیرون کشیدنش از کتاب فروشی معضلی است برای همین به کمکش رفتم.
خانه که رسیدم کتاب محبوبم را توی کتابخانه مان که از شدت کتاب ها در حال انفجار بود گذاشتم و گفتم به وقتش به سراغت میآیم.
غدیر را گذراندیم، دلم مرا سمت کتاب می کشید یک هفته به محرم مانده بود و میخواستم حال دلم را عوض کنم، کتاب را بیرون کشیدم و گوشه خلوتی را برای خواندش پیدا کردم، نمیدانم چقدر گذشت اما به نیمه کتاب رسیده بودم و بغضی گلویم را گرفته بود، هر بار که توی کتاب، نویسنده از بانو می پرسید " بگوچگونه دل از حسین کندی" گویی قلب مرا به تاراج می کشید.
متن کتاب همان سوال هایی بود که عمری دلم می خواست با کلام قاصرم از حضرت زینب سلام الله علیها بپرسم ولی توانش را نداشتم.
کتاب را می بندم و می گویم ممنون بانو که رزق اشک محرم امسالم را خودتان دادید.
📚 | بگو چگونه دل از حسین کندی
نویسنده: عباسی ولدی
✍🏻 رقیه آرامی نسب
#معرفی_کتاب
˹@tollabolkarimeh˼
pdfjoiner (1).pdf
6.56M
نموداری فقه 1 بخش مطهرات
#فقه1
#فقه_استدلالی #جزوه
˹@tollabolkarimeh˼
24.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤پای درس استاد میرزامحمدی
آثارخرج کردن برای روضه سیدالشهداء علیه السلام
˹@tollabolkarimeh˼
3. مقتل لهوف.pdf
2.37M
📚 یکی از معتبر ترین مقتــل های
مربوط به امام حسین علیه السلام
مقتل لُهوف می باشد.
حتمــا دانلـود کنیـد و در مجالــس
استفاده کنید.🖤
#کتاب #مقتل
#مقتل_لهوف
˹@tollabolkarimeh˼
خادم الحسین کوچکم
با بالا رفتن لحظه به لحظه پرچم گنبد امام حسین، پسرکم نیز با ذوق از پلههای نردبان بالا میرود. 《من میخ پرچما میزنم شما چکشا بده من》
دستش را بالا میگیرد؛ اما به بالای پرچم نمیرسد. 《تو منا بغل کن تا قدم برسه میخا بزنم خواهش میکنم》
محمد او را در آغوشش جای میدهد. پرچم را محکم نگه میدارم. پونز را کمی روی پرچم و دیوار ثابت میکنم. امیرحسن آرام با چکش روی پونز میزند. چشمانش از شادی میدرخشد. 《حالا بریم اون یکی پرچما بزنیم》 این را میگوید و خودش را از آغوش محمد بیرون میکشد.
پرچمها که نصب میشود؛ بالای مبل میرود و روی انگشتان پا قدش را میکشد تا به پرچم برسد. بوسهای بر پرچم میزند و لبخند زنان از مبل میپرد.
پرچم گنبد ارباب هم کارش تمام شدهاست و در آسمان کربلا خود نمایی میکند. نگاه مادر بزرگ به تلویزیون گره خورده و اشکهایش روی بالشتش سُر میخورند.
امیرحسن به سمتش میرود. اشکهایش را با دست پاک میکند《 مامان جون میخوای بابام با ویلچر ببردت روضه؟》
#طلبه_نوشت
#راویان_روضه
✍مریم نوری امامزادهئی
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گهواره تاب خورد
گویا علیِ اصغر از صدای تشنه ی پدر،
چند قطره آب خورد
ظاهراً علی، ولی، تیر را رباب خورد..🕊🖤
#محرم
#شیرخوارگان
˹@tollabolkarimeh˼
*قتل فرزند*
کدام زنی است که از یک نبض ریز درون بدنش بدش بیاید؟
کدام مادری چشم انتظار دیدن بچه اش نیست؟
هر زنی دوست دارد بداند بچه اش شکل خودش میشود یا شوهرش؟
از همان موقع که می فهمد آبستن است، هزار امید و آرزو برای آینده فرزندش می کند.
پیش خودش می گوید اگر پسر شد، برایش طبل و زنجیر می خرم تا در دسته های عزای امام حسین برود.
اگ دختر شد یک چادر مشکی برایش میدوزم تا در روضه ها دستمال پخش کند.
پس چه می شود یک مادر قاتل بچه خودش می شود؟
این همه آرزو چگونه در یک اتاق تاریک و سرد، سلاخی می شود؟
چطور یک زن حاضر است، نبض درونش را از بین ببرد؟
چه کسی گفته است:" تا یه لخته خون ِ، موردی نداره، بندازش!"
اگر وجود نداشت، علامتی هم نداشت!
وقتی نبض دارد، یعنی حیات دارد. یعنی موجود است.
کشتنش قتل است. و کسی که اراده به گرفتن جان آدمی می کند قاتل است. او فقط سلول هایش کمتر از ماست. توانایی دفاع ندارد.
✍🏻مریم حمیدیان
#طلبه_نوشت
#سقط_جنین
˹@tollabolkarimeh˼
جوابیه اصول فقه 1.pdf
447.9K
📌نمونه سوال با جواب اصول فقه ۱ حلقه اولی
نیمسال اول سال 1400-1401.
#اصول_فقه
#نمونه_سوال
˹@tollabolkarimeh˼