🔸 ما در فضای زندگی خودمان و حتی در زندگیهای دینی، در بهترین حالت زندگی دینی را مثلاً در مناسبات ملکوتی و با ملائکه شکل میدهیم. یعنی ملائکهای هستند که نسبتی قدسی بین ما و جهان برقرار میکنند. در این نحوهٔ زندگی دینی، انسان هنوز خودش نیست. یعنی اینجا انسان آخرش در یک عالم قدس قرار دارد که ملائکه برایش پیش آوردهاند.
🔹 اما بیایید کمی به حضور در کربلا یا حضور در سرآغاز زندگی فکر کنیم. در حضور در سرآغاز زندگی، آن انسان یا بهتعبیری آن خلیفةالله است که حتی سبب نزول ملائکه میشود.
🔸 [در کربلا] وقتی این صحنهها داشت پیش میآمد این ملائکه کجا بودند؟ اینجا جایی است که ملائکه هم نمیتوانستند بیایند. اینجا مقام خود خلیفةاللهی انسان است.
🔹 حالا کمی به خود دفاع مقدس هم نگاه کنید. در دفاع مقدس باز انگار چنین صحنهای را میبینید؛ یعنی انگار انسان است و خدا و بعد در نسبت انسان و خداست که ملائکه هم حضوری پیدا میکنند، یعنی میخواهند که در این نسبت باشند.
🔸 حالا به نسبت انسان و ملائکه در قصهٔ حضرت آدم برگردید. آنجا هم کمی میشود به این فکر کرد. آنجا هم خدا میگوید که من میخواهم خلیفهای بر روی زمین بگذارم. ملائکه بهنوعی تعجب میکنند و میگویند آنجا که دار تزاحم است و جنگ و خونریزی میشود! چون در عالم قدسی که ملائکه شکل میدهند این تزاحمات و جنگ نیست.
🔹 آنجایی که هیچچیز نیست، انسان را میگذارد. بحث اینجاست که در آن مقام تنهایی و غربتی که انسان قرار میگیرد، انسان فقط و فقط با خدا نسبت برقرار میکند.
🔸 اگر بخواهید در مقام توحیدی حضرت ابراهیم علیهالسلام یا بقیهٔ پیامبران هم نگاه بکنید چنین صحنههایی را میبینید؛ چنین صحنههایی که انگار ملائکه هم دیگر وسط نیستند. این نسبت خود انسان با حق است. اینجا چه وسعتی برای حضور انسان پیش میآید؟
🔹 نمیدانم که این مثال را اینجا بزنیم یا نه؛ وقتی که حضرت امام میخواهند پای خودشان را در عالم سیاست بگذارند چه اشکالی به ایشان میشود؟ این اشکال که: اینجا که مقدس نیست و بهتعبیری جای ملائکه نیست، همهٔ اهل قدرت اینجایند!
🔸 امام یکدفعه خودش را وارد این صحنه میکند و بعد انگار از اینجاست که عالم ملکوت هم تازه اذن حضور پیدا میکند. در این صحنه دیگر این انسان است که وسط است. یعنی اینجا هیچ قدسیتی هم نیست که انسان در پناه آن مقدس بودن در اینجا حضور داشتهباشد.
🔹 اینجا انسان از جهتی در مقام "هیچچیز" قرار میگیرد؛ در مقامی که هیچ چیزی هم کنارش نیست که این غربت را کمی تسکین بدهد. اما همین جاست که آن مقام خلیفةاللهی هم پیش میآید. همین جاست که انسان احساس میکند در یگانگیای با ارادهٔ حق هم قرار گرفتهاست.
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
🗓 اول محرمالحرام ۱۴۴۵
🔸 وقتی که خودمان را در نظر به کربلا قرار میدهیم گویا همیشه در نقطهٔ سرآغاز خودمان نسبت به جهان قرار میگیریم و این انگار آنجایی است که انقلاب بابش را برای ما در دنیای جدید باز کردهاست.
🔹 اینجا دیگر مسئلهٔ شهادت لزوماً کشتهشدن نیست، هرچند آن هم ممکن است در نقطهٔ اوجش اتفاق بیفتد. اینجا مسئله، نحوهای حضور است.
🔸 یعنی وقتی شما به شهادت فکر میکنی در واقع به نحوهای از حضورداشتن فکر میکنی؛ به نحوهٔ مناسباتی فکر میکنی که در نقطهٔ سرآغاز حضور انسان است.
🔹 اینجا گویا مسئله این است که ما در نسبت با مسئلهٔ شهادت و بازخوانی کربلا در دنیای امروز به نحوهای حیات امید داریم که در آن انسان خودش را در وسعتی مییابد و هیچ چیزی انگار محدودکنندهٔ این انسان نیست.
🔸 این همان مقام خلیفةاللهی است. یعنی ارادهٔ او ارادهٔ خدا میشود و در جهان حاضر میشود. این چیزی است که میشود در نظر به کربلا به آن فکر کرد و مسئلهٔ شهادت را از یک ایثار و فداکاری مرسوم به نحوهای حضور بیاوریم.
🔹 یعنی مسئله این نیست که ما وقتی اینجا داریم صحبت میکنیم بگوییم باید جانمان را بدهیم. مسئله این است که آیا میشود در افقی نگاه کرد که از همهٔ این امور آزاد باشیم و آن وقت با آزاد شدن از همهٔ این مسائل بتوانیم وسعتی بگیریم و پیش برویم؟
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
🗓 اول محرمالحرام ۱۴۴۵
🔸 شب گذشته استاد فاطمی جهت طرح بحث درباره "نقد فیلم" به مدرسه ما دعوت شده بود و قصد داشت رویکرد مد نظر شهید آوینی را تبیین کند.
🔹 آوینی تذکر میدهد که ما دو نوع رویکرد در نقد فیلم داریم. یکی آنکه محتوا را ببینی و نقد کنی؛ دیگر آنکه فُرم را بنگری. آوینی بر رویکرد دوم برای مواجهه با سینمای غرب تاکید میکند البته سختی کار هم آنجاست که محتوا با فرم یکی شده باشد و در نتیجه دیدن فُرم و نقد آن ساده نیست.
🔸 طبیعی است که به عنوان مقدمه باید اندکی درباره "فرم و محتوا" صحبت شود. برای این مقدمه هم مقدمه دیگری نیاز است و آن بحث از "حقیقت زبان" است که حقیقتا مشکل است.
🔹 استاد داشت همین سیر بحث را طی میکرد که در دقایق پایانی دو سه نفر از مخاطبین، برافروخته شدند و داد سخن سر دادند که: وا اسلاماه این حرفها برخلاف قواعد معرفت شناسی است! ما شما را برای نقد فیلم دعوت کردهایم، این مزخرفاتِ ذوقی چیست که در ذهن مخاطب القا میکنید؟ با این حرفها چه روش و ملاکی برای تشخیص حقیقت باقی میماند؟
(((تو گویی حقیقت آن بیرون نشسته است و منتظر است تا ما با پیروی از روش، آن را به چنگ آوریم! و ما هم تا الان ملاک و روشی را به جهانیان ارائه دادهایم تا هرکس به راحتی بتواند صاحب حقیقت شود و همه اقوام را از اختلاف نجات دادهایم و امت واحده تشکیل شده است. اما الان که آقای فاطمی دارد این حرفها را میزند باعث اختلاف در امت میشود و با سلب روش و ملاک حقیقت، ما را از بهشتی که درش ساکنیم هبوط میدهد! حاشا و کلا که اجازه بدهیم)))
🔸 استاد جوابهایی داد و دوستان هم ادامه دادند و فضا به جدل کشیده شد. تقریر آنچه گذشت از حوصله قلم من بیرون است ولی قصدم این بود که بگویم با دیدن آن صحنه یاد این سخن از دکتر داوری افتادم:
وقتی "دانستن"، میزان و ملاک وجود داشتن میشود و وجود چیزها باید در علم و با علم اثبات شود، پیداست که "روش" اهمیت پیدا میکند.
(بلای بیتاریخی و جهان بیآینده، صفحه ۳۹)
🔹 من حدسش را میزدم که طرح بحث فرم و محتوا _آن هم به نحوی که شهید آوینی التفات دارد_ برای این گروه از مخاطبین چالش برانگیز است ولی انتظار این حجم از پرخاشگری و تندی و داد و بیداد را نداشتم.
🔸 بعد که کمی فکر کردم دیدم آن دوستان عزیز حق داشتند برافروخته شوند آخر "معرفت شناسی" ناموس فکری آنهاست و کسی که به آن تعرض کند را سنگسار میکنند. (هرچند که اصلا طرح بحث دیشب ربط صریحی به معرفت شناسی نداشت و استاد هم تعجب کرد که چرا حرفهایش را حمل بر مخالفت کردند)
🔹 ناگفته نماند در بین مخاطبین افرادی هم بودند که حس کردند حرفهای استاد جدی است و باید با همدلی جلو رفت و گفتگو کرد؛ استاد هم قول داد که اگر دوستان مایلند در این باره جلساتی را به بحث و گفتگو بنشینند...
🔺 @varastgi
๛ وارستگی ๛
🔸 شب گذشته استاد فاطمی جهت طرح بحث درباره "نقد فیلم" به مدرسه ما دعوت شده بود و قصد داشت رویکرد مد ن
🔰 پیشنهاد بنده به دوستان این است که اگر بحث "زبان و فرم و محتوا" را میخواهند جدی تر دنبال کنند صوتهای زیر را گوش بدهند:
๛ وارستگی ๛
🔰 پیشنهاد بنده به دوستان این است که اگر بحث "زبان و فرم و محتوا" را میخواهند جدی تر دنبال کنند
➕ بحث زبان:
https://eitaa.com/sr_fatemy/334
➕ بحث زبان کتاب هنر و حقیقت (چند جلسه):
https://eitaa.com/sr_fatemy/590
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/597
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/621
➕ بحث زبان:
https://eitaa.com/sr_fatemy/394
➕ بحث زبان و مرگ:
https://eitaa.com/sr_fatemy/447
➕ بحث زبان و منطق:
https://eitaa.com/sr_fatemy/527
๛ وارستگی ๛
➕ بحث زبان: https://eitaa.com/sr_fatemy/334 ➕ بحث زبان کتاب هنر و حقیقت (چند جلسه): https:/
هفت صوت بالا برای عموم دوستان مفید و قابل استفاده است.
اگر به دنبال مباحث زبان در اندیشه هایدگر هستید (که به دلیل عمق بحث، فهمش مشکل و بعضا از حوصله عموم خارج است) صوتهای زیر را گوش بدید:
๛ وارستگی ๛
هفت صوت بالا برای عموم دوستان مفید و قابل استفاده است. اگر به دنبال مباحث زبان در اندیشه هایدگر
بحث زبان و شعر (هایدگر):
https://eitaa.com/sr_fatemy/499
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/500
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/628
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/629
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/630
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/631
بحث مقاله زبان (هایدگر):
https://eitaa.com/sr_fatemy/521
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/522
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/523
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/524
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/588
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/589
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/598
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/609
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/619
๛ وارستگی ๛
🔰 درباره بحث فرم و محتوا صوتهای زیر را پیشنهاد میکنم:
➕ درباره فرم:
https://eitaa.com/sr_fatemy/246
➕ تفاوت فرم و قالب:
https://eitaa.com/sr_fatemy/247
➕ فرم در عالم هیچکاک:
https://eitaa.com/sr_fatemy/251
➕ فرم و ظاهر و باطن:
https://eitaa.com/sr_fatemy/253
➕ درآمدی بر نقد فیلم (دو جلسه):
https://eitaa.com/sr_fatemy/254
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/255
#درد_دل
🔸 از یک سال پیش تاکنون که دغدغه فهم سخن دکتر داوری در وجودم شکل گرفت، حدودا پانزدهتا از کتابهای ایشان را مطالعه کردم و ساعتهای زیادی هم صرف مباحثه و گفتگو با افرادی شد که عمری در مطالعه آثار ایشان گذراندهاند...
🔹 این حجم از وقتی که برای آثار دکتر داوری گذاشتم این خیال را در من تقویت کرده بود که تقریبا کلیت حرف و دغدغه این فیلسوف را درک کردهام؛ شاید هم تا حدودی همینطور بوده است ولی دیروز که در جلسه پنجم متنخوانی کتاب "بلای بیتاریخی و جهان بیآینده" شرکت کردم فهمیدم گرفتار نگاه ایدئولوژیک بودهام.
🔸 فهم اخلاقی_کلامی_اجتماعی از سخن داوری امر شایعی است که رهایی از آن برای ساکنین عالم توسعه نیافتگی و سوداگران نیهیلیسم، امری به غایت مشکل است زیرا حرف از "تاریخ" و "عالم" است.
🔹 وقتی سراسر وجودت را نیهیلیسم گرفته است یا به بیان دیگر اصلا در توسعه نیافتگی، "بیوجود" شدهای باید هم نگاهت به سخن متفکر زمانه که انگشت اشارهاش به این "بیتاریخی" است، خالی از سوداگری و نگاه ایدئولوژیک نباشد.
بدون تعارف میگویم که احساس شکست میکنم.
🔸 شاید روز اولی که کتابهای دکتر داوری را به دست میگرفتم _و میخواندم و حقیقتا هم لذت میبردم_ برایم سخت بود که تصور کنم بعد از یکسال مطالعه و مباحثه و گفتگو با اساتید و رفقا و... در فهم و درکش انگشت حیرت به دهان بگیرم!
🔹 طعم شکست تلخ است و قبول آن تلختر و ممکن است گاهی به ناامیدی بينجامد، اما چاره چیست؟ آیا راه را اشتباه آمدهام که به بنبست رسیدهام؟
🔸 من که غیر از مطالعه و گفتگو کار دیگری بلد نبودم و اساتید و رفقا هم که ظاهرا همین مسیر را رفتهاند!
🔹در وهله اول گفتم شاید از "هوش بالا" بیبهرهام و آنها که فهمیدهاند باهوشند! اما بعد دیدم این همان جواب ساده و دمدستی است که مساله را میپوشاند. من که به لطف خدا در دروس حوزه، از پس فهم کتابهای سختی مثل کفایه الاصول مرحوم آخوند خراسانی بر میآمدم الان چطور میتوانم مساله را با پذیرش این جواب مخفی کنم؟
🔸 شاید مشکل این بوده است که عمق و عظمت مساله را نادیده گرفته بودم.
مگر شوخی است؟
خود داوری میگوید:
"من چهل سال است که در بازی وجود، حیرانِ سببسازی و سببسوزیام..."
حالا این متفکر فیلسوف دارد از آن ساحت برای ما سخن میگوید و تا وقتی نتوانی عظمت مسالهاش را درک کنی، یک سال که سهل است صد سال هم مطالعه کنی در فهمش شکست میخوری و نتیجهاش این میشود که یا خودت را متهم به بیهوشی میکنی و یا داوری را یاوهگو و پریشانخاطر مینامی.
🔹 اینکه عظمت مساله داوری را نادیده میگیریم به "بیفکری" تاریخ ما بر میگردد که در آن سکنی گزیدهایم و با سوداگری خوشیم و این ربطی به هوش و استعداد افراد ندارد.
🔸 سال قبل که استاد عزیزی چندساعت از وقتش را در روز برای تبیین فلسفه هایدگر به ما اختصاص داده بود، برایمان از نیهیلیسم میگفت و اینکه چطور "حقیقت" به "ارزش" بدل شد و ارزشها هم بیارزش شدند... اکنون فهم عمیقتری از این غلبه سودای سود و زیان در عالم ما، نصیب شد.
ر✍🏻 alirooholamin (۲۶ مرداد ۱۴۰۲)
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی