๛ وارستگی ๛
🔰 درباره بحث فرم و محتوا صوتهای زیر را پیشنهاد میکنم:
➕ درباره فرم:
https://eitaa.com/sr_fatemy/246
➕ تفاوت فرم و قالب:
https://eitaa.com/sr_fatemy/247
➕ فرم در عالم هیچکاک:
https://eitaa.com/sr_fatemy/251
➕ فرم و ظاهر و باطن:
https://eitaa.com/sr_fatemy/253
➕ درآمدی بر نقد فیلم (دو جلسه):
https://eitaa.com/sr_fatemy/254
و
https://eitaa.com/sr_fatemy/255
#درد_دل
🔸 از یک سال پیش تاکنون که دغدغه فهم سخن دکتر داوری در وجودم شکل گرفت، حدودا پانزدهتا از کتابهای ایشان را مطالعه کردم و ساعتهای زیادی هم صرف مباحثه و گفتگو با افرادی شد که عمری در مطالعه آثار ایشان گذراندهاند...
🔹 این حجم از وقتی که برای آثار دکتر داوری گذاشتم این خیال را در من تقویت کرده بود که تقریبا کلیت حرف و دغدغه این فیلسوف را درک کردهام؛ شاید هم تا حدودی همینطور بوده است ولی دیروز که در جلسه پنجم متنخوانی کتاب "بلای بیتاریخی و جهان بیآینده" شرکت کردم فهمیدم گرفتار نگاه ایدئولوژیک بودهام.
🔸 فهم اخلاقی_کلامی_اجتماعی از سخن داوری امر شایعی است که رهایی از آن برای ساکنین عالم توسعه نیافتگی و سوداگران نیهیلیسم، امری به غایت مشکل است زیرا حرف از "تاریخ" و "عالم" است.
🔹 وقتی سراسر وجودت را نیهیلیسم گرفته است یا به بیان دیگر اصلا در توسعه نیافتگی، "بیوجود" شدهای باید هم نگاهت به سخن متفکر زمانه که انگشت اشارهاش به این "بیتاریخی" است، خالی از سوداگری و نگاه ایدئولوژیک نباشد.
بدون تعارف میگویم که احساس شکست میکنم.
🔸 شاید روز اولی که کتابهای دکتر داوری را به دست میگرفتم _و میخواندم و حقیقتا هم لذت میبردم_ برایم سخت بود که تصور کنم بعد از یکسال مطالعه و مباحثه و گفتگو با اساتید و رفقا و... در فهم و درکش انگشت حیرت به دهان بگیرم!
🔹 طعم شکست تلخ است و قبول آن تلختر و ممکن است گاهی به ناامیدی بينجامد، اما چاره چیست؟ آیا راه را اشتباه آمدهام که به بنبست رسیدهام؟
🔸 من که غیر از مطالعه و گفتگو کار دیگری بلد نبودم و اساتید و رفقا هم که ظاهرا همین مسیر را رفتهاند!
🔹در وهله اول گفتم شاید از "هوش بالا" بیبهرهام و آنها که فهمیدهاند باهوشند! اما بعد دیدم این همان جواب ساده و دمدستی است که مساله را میپوشاند. من که به لطف خدا در دروس حوزه، از پس فهم کتابهای سختی مثل کفایه الاصول مرحوم آخوند خراسانی بر میآمدم الان چطور میتوانم مساله را با پذیرش این جواب مخفی کنم؟
🔸 شاید مشکل این بوده است که عمق و عظمت مساله را نادیده گرفته بودم.
مگر شوخی است؟
خود داوری میگوید:
"من چهل سال است که در بازی وجود، حیرانِ سببسازی و سببسوزیام..."
حالا این متفکر فیلسوف دارد از آن ساحت برای ما سخن میگوید و تا وقتی نتوانی عظمت مسالهاش را درک کنی، یک سال که سهل است صد سال هم مطالعه کنی در فهمش شکست میخوری و نتیجهاش این میشود که یا خودت را متهم به بیهوشی میکنی و یا داوری را یاوهگو و پریشانخاطر مینامی.
🔹 اینکه عظمت مساله داوری را نادیده میگیریم به "بیفکری" تاریخ ما بر میگردد که در آن سکنی گزیدهایم و با سوداگری خوشیم و این ربطی به هوش و استعداد افراد ندارد.
🔸 سال قبل که استاد عزیزی چندساعت از وقتش را در روز برای تبیین فلسفه هایدگر به ما اختصاص داده بود، برایمان از نیهیلیسم میگفت و اینکه چطور "حقیقت" به "ارزش" بدل شد و ارزشها هم بیارزش شدند... اکنون فهم عمیقتری از این غلبه سودای سود و زیان در عالم ما، نصیب شد.
ر✍🏻 alirooholamin (۲۶ مرداد ۱۴۰۲)
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
#درد_دل 🔸 از یک سال پیش تاکنون که دغدغه فهم سخن دکتر داوری در وجودم شکل گرفت، حدودا پانزدهتا از کت
#بازهم_باید_رفت...
✍🏻 مرقومه استاد طاهرزاده ذیل یادداشت بالا:
باسمه تعالی
سلام علیکم
آنچه را در این کلمات متذکر هستید، بیش از این حرفها است و باز هم باید رفت.
مسلّماً نسبتی در پیش است که نه در آن نسبت میتوان از آقای دکتر داوری و آقای مارتین هایدگر عبور کرد و نه از جناب ملاصدرا.
نسبتی که در منظر خود تقدیری به ظهور میآید که در آن قامت بلندِ حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» است در حال اشاره به آخرین شریعت برای آخرین انسان.
و این یعنی باید به نسبتی که در پیش است اندیشید، که قابل توصیف نیست. موفق باشید...
๛ وارستگی ๛
#برش_کوتاه 🎥 اخلاق و تجدد 🎙 دکتر داوری اردکانی ⏱ سه دقیقه 🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی @gharare_andi
🎙 حجتالاسلام نجات بخش:
🔸 اگر در این جهان امکانِ نافرمانی وجود دارد و بشر نیز میخواهد نافرمانی بکند، چگونه میتوان جامعهای خوب داشت؟
🔹 دنیای امروز برای شکل دادن مدنیت، سودای بهشت زمینی دارد. جایی که همه خوب هستند. اینجاست که "ایسمها" پیدا میشوند. ظهور ایسمها در این تمناست که میخواهد جمعی را به یک اعتقاد در آورد و همه در اطاعت از آن اعتقاد باشند.
🔸 ایسمها یک نحوه قدرت است که زاییده جهان تکنیک است و با انسان کاری میکند که دیگر خودش نباشد و دیگر در طاعت خواهد بود.
🔹 سودای ایسمها جامعه خوبی است که در آن نافرمانی نیست و البته در زمینی که ذاتش نافرمانی است. در نتیجه اینجا کسی نباید خودش باشد.
🔸 آنچه در مسئله شهادت تجربه میکنیم، قرار گرفتن در راهی است که این «بودن» از انسانها گرفته نمیشود اما انسانها در ذیل یک "ولایت" قرار میگیرند که در آن ولایت در نهایت جامعه خوب را پدید میآورد در عین حالی که در دل این جامعه بدیها وجود دارد.
🔹 چگونه میشود از سودای ایسمها رها شد تا دوباره اخلاق پیش آید؟ به ظاهر تناقض وجود دارد زیرا اخلاق بانگ باطن است و از یک بانگ درونی فعلی انجام میشود و ایدئولوژی سیطره بیرون است و فعل تحت تأثیر یک امر بیرونی انجام میگیرد...
🔸 گویی مسئله شهادت در انقلاب، یکی از اساسیترین مسائلی که با آن روبرو میشود، رها شدن از همین ایسم و ایدئولوژی است...
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
@gharare_andishe
🔸 یک مجموعهٔ فکری-هنری در شهرمان هست؛ آدمها میآیند و میبینند که در آنجا با نظراتشان مخالفت میشود و حتی شاید تخطئه میشوند (خودم هم شاید جزئشان بودهام). پس آن آدمها سریع انگشت اتهام را به سوی آن مجموعه میگیرند که «اینجا یک سری افراد نشستهاند و گویی فرقهای تشکیل دادهاند و تنها خودشان و همفکرانشان را تأیید میکنند و همهٔ دیگر آدمها را بیفکر میدانند و تخطئه میکنند».
🔹 گویی این آدمها آرزو دارند به هر فکری و نظری احترام گذاشته شود؛ یک فضای فانتزی که بیشتر ادای گفتوگو و تفکر در آن است.
🔸 اما فهمیدم که این طور نیست که در آن مجموعه فقط یک فکر خاص را قبول داشته باشند به همین خاطر مابقی افکار را متهم کنند، بلکه مشکل اصلیشان با بیفکری و بدون تفکر و از روی انتزاعیات سخنگفتن است و از قضا اکثر آدمها هم بدون فکر و از روی انتزاعیات سخن میگویند و نظر میدهند و وقتی میخواهند متوجه این امر بشوند برآشفته میشوند.
🔹 الغرض، در موقعیتی که هر نظری و هر بافتن مفاهیمی به هم، فکر دانسته شود، «ردکردن و تخطئهٔ بیفکری» به «تعصّب و فرقهبازی» شبیه و متهم میشود.
✍🏻 [بخشی از فرسته کانال چرک نویس]
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
🔸 وقتی که خودمان را در نظر به کربلا قرار میدهیم گویا همیشه در نقطهٔ سرآغاز خودمان نسبت به جهان قرار
🔹 درک مسئلهٔ انسان امروز با درک نهیلیسم است. یعنی اگر فکر کنی که مسئلهٔ انسان امروز فقط آب و نان و هزاران چیز دیگر است که در عین حال هست و تلاش کنی که همهٔ اینها را درست کنی، بدان که باز هیچکدام از اینها برایش اهمیت ندارد.
🔸 یعنی همهٔ اینها در همان لحظهای که میشود برایش بیمعنی است، چون اصلاً خودش هم برای خودش بیمعناست.
مسئلهٔ شهادت اینجاست. یعنی مسئلهٔ شهادت رفتن بهسویی است که این هویت و معناداری برمیگردد. گویا شهدا این را پیدا میکنند.
🔹 این دیگر مسئلهای نیست که مثلاً من برای دفاع از کشور رفتم یا برای امنیت کشور این چهار مشکل را حل کردم و جانم را هم دادم و چون مقدس بود شهید شدم. مسئلهشان این است که آن شهادت بهمثابهٔ اثر باشد.
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
🗓 اول محرمالحرام ۱۴۴۵
در شرایطی که مدرنیته در سراسر روی زمین مقبول افتاده و همه، حتی جدیترین مخالفان، لااقل بعضی اصول و شئون و آثار آن را پذیرفتهاند، مخالفت در حرف و شعار چه اثری میتواند داشته باشد؟
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
📗 بلای بیتاریخی و جهان بیآینده
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
🔖 صفحه ۵۷
عاشقان روی او را خانه و کاشانه نیست
مرغ بال و پر شکسته، فکر باغ و لانه نیست
گر اسیر روی اویی؛ نیست شو، پروانه شو
پایبند ملک هستی، در خور پروانه نیست
میگساران را دل از عالم بریدن شیوه است
آنکه رنگ و بوی دارد، لایق میخانه نیست
راه علم و عقل با دیوانگی از هم جداست
بسته این دانهها و این دامها دیوانه نیست
مست شو، دیوانه شو، از خویشتن بیگانه شو
آشنا با دوست، راهش غیر این بیگانه نیست
روحالله الموسوی الخمینی
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
🔹 درک مسئلهٔ انسان امروز با درک نهیلیسم است. یعنی اگر فکر کنی که مسئلهٔ انسان امروز فقط آب و نان
🔸 وقتی که میگوییم ما در یک مسئلهٔ تاریخی قرار داریم، مسئلهٔ تاریخی جز با عزم و همت قابل حل نیست.
🔹 یک وقت شما مسئلهای دارید که مثلاً در ساحت سیاست یا در ساحت اقتصاد یا در ساحت فرهنگ است. آنجا ممکن است بگوییم که با یک تدبیر سیاسی یا یک تدبیر اقتصادی یا یک تدبیر فرهنگی مسئله حل میشود.
🔸 اما جایی هست که میگویید اینکه الآن ما در این مشکلات هستیم بهخاطر ضعف وجودی یا بنیهٔ ماست. یعنی ما چرا دچار این مسئله میشویم؟ چون آن بنیهٔ قوی برای حضور را نداریم و آن اساس، ضعیف است و انگار نمیتوانیم خودمان را در یک حضور پیدا کنیم.
🔹 در بیماریهای تن هم خیلی وقتها میبینی که این همه بیمار میشوی و داروهایش را میخوری ولی متوجه میشوی که انگار کلاً ضعیف هستی و اینجا ضعف وجودی شما را گرفتهاست و باید کاری کنی که این ضعف برطرف شود.
🔸 وقتی که به جهان خودت نگاه میکنی، یک بار به این فکر میکنی که باید چهار تدبیر بکنی و چهار مسئله را حل کنی. ولی یک موقع احساس میکنی که ماجرا این است که باید همت و عزم و نحوهٔ دیگری از وجود پیش آید؛
🔹 اینجاست که یکدفعه میگویی راه شهدا بر همهٔ اینها غلبه میکند و انگار مسیر گشودهای را مقابل انسانها قرار میدهد؛ در واقع آن نقطهای است که عزمها و همتها را تقویت میکند. یعنی شما میگویی که اینجا اگر آن همت پدید آید مسئله حل میشود و اگر آن همت نباشد نمیشود.
🔸 در انقلاب، شهدا راهی را پیدا کردند که در آن راه میتوانستند این همت را در جهان خودشان پدید بیاورند. یعنی مسئله این نبود که الآن جنگی شده و باید از این سرزمین دفاع کنیم و میرویم و ممکن است کشته هم بشویم. شما اینجا چیز بالاتری میبینید. مسئله این نیست که اگر هم در دفاع کشته شدیم شهیدیم.
🔹 اینها اصلاً بهشوق شهادت دارند میروند. بهشوق شهادت رفتن نه این است که دنیا را نمیخواهند یا قبولش ندارند یا از دنیا متنفرند. نه! در واقع به مسئلهای رسیدهاند که انگار این جهان سرد و خاموش و تاریک نیاز به گرمایی دارد.
🔸 در دفاع مقدس هم در واقعهٔ تشییع شهدای اصفهان ۳۷۰ شهید را یکدفعه در یک روز تشییع میکنند. میگویند که آنجا همان عصر بعد از تشییع عدهٔ زیادی دوباره داوطلب حضور در جبهه شدند. ظاهراً تعداد شهدا بیشتر از ۳۷۰ بودهاست ولی آنجا میگویند که اگر همه را تشییع کنیم روحیهٔ مردم ضعیف میشود. چون آنجا هنوز غلبهٔ عهد گذشته یا فهم رایج هست که کشتهشدن را ضعف میبینند؛ در حالی که هرکدام از اینها گرما و حرارتی شدهبودند.
🔹 یعنی اینجا مسئله فقط یک کشتهشدن نیست، اینها متوجه بودند که دارند به راهی میروند که در آن گرمایی پیش میآید. یعنی این فقط رفتن و تیر خوردن و کشتهشدن نیست که ما به جانمان کار نداریم و به آنجا میرویم و اگر کشته هم شدیم شدیم! اینها متوجه بودند که این گرمایی میخواهد.
🔸 شما این را در شهادت شهید حججی هم میبینید. شهید حججی در جاهایی بهبیانهای مختلف مثلاً میگوید که هرچه پیش میرود گناه زیاد میشود. یا به پسرش میگوید که هرجا بروی با تو هستم. مسئله این است که من از شما نبریدم، منتها چیزی دارم میبینم که اگر نروم دیگر شما شوقی برای بودن در این جهان ندارید و این جهان برایتان بیمعناست و این شهادت شما را به هویت و معنایی میرساند.
🔹 ماجرا این است که اینها شهادت را بهعنوان این راه میبینند. یعنی چیزی را در افق خودشان میبینند که بهشوق شهادت میروند و آن گرمایی است که به جهان افسردهٔ خودشان میدهند. بعد انسانها در این راه صاحب عزم و همت میشوند. اینجا مسئله این است که اینها خوب به این جهان سرد و تاریک فکر کرده و متوجه بودهاند که مسئله بر سر این نیست که صدام از مرز ما بیرون برود و مسئله انگار اساسیتر است.
🔺 @varastgi ๛ وارَستِگی
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
🗓 اول محرمالحرام ۱۴۴۵
#معرفی_کتاب #تازههای_نشر
📗 کتاب بر نامه فیلسوف
متن و حواشی نامه استاد داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی علم دینی
چاپ اول ۱۴۰۲
۸۴۴ صفحه
۳۹۵۰۰۰ تومان
نشر کتاب فردا، قم
🔺 @varastgi