๛ وارستگی ๛
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۱) 👆🏻 عکس بالا مربوط است به آخرین روز تدریس عقائد.
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس
▪️ (قسمت ۲)
🔸 ما معمولاً به این معانی توجه نمیکنیم و بنا را بر این میگذاریم که همه شاگردان باید معارف دینی را بدانند؛ علمِ کلام یا درس عقاید همین است که هست! چه طلبه بخواهد و چه نخواهد باید آن را بههمین صورت و با روش متداول فرا گیرد! آموزش آموزش است و طلبه باید درسش را بخواند و اگر نخواند باید مردود شود!
🔹 این تلقی را شاید بتوان در جایی و زمانی موجه دانست ولی اگر به جایگاه حقیقی طلبگی در سنت حوزوی نظر کنیم باید توجه کنیم که «طلب» در «طلبگی» جزء وجود طالب است.
🔸 وقتی یکی از دوستانم شنید که پیشنهاد تدریس عقاید برای طلاب رو پذیرفتهام تعجب کرد چون میدانست قاعدتا نباید سبک متداول و مرسوم آموزشی را قبول داشته باشم. شاید خودم هم به همین دلیل در وهله اول علاقهای به پذیرفتن نداشتم اما نهایتا پس از مشورت با رفقا، قبول کردم به این امید که بتوانم لا به لای تدریس گاهی با شاگرد وارد دیالوگ شوم و بدون اینکه جوابی آماده به او بدهم، سؤالش را پرورش دهم.
🔹 اما باید اعتراف کنم که مناسبات موجود در نظام آموزشی سد بزرگی بود تا خیلی زود بفهمم کار به این سادگی هم نیست.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 #ادمین_کانال
๛ وارستگی ๛
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۲) 🔸 ما معمولاً به این معانی توجه نمیکنیم و بنا ر
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس
▪️ (قسمت ۳)
🔸 باید توجه کرد که در پنداشت رایج ممکن است نکتهای که عرض شد به مثابه یک "روش" و "تکنیک آموزشی" فهم شود یعنی گفته شود که اگر میخواهید شاگردان درس معارف دین را بهتر یاد بگیرند باید روش و تکنیک خاصی را به کار بگیرید و آنهم طرح سوال و ایجاد مساله است! (مثل تکنیکهای آموزشی که هر روز نسخهای از آن تبلیغ میشود و هر موسسه آموزشی با تکیه بر آنها مدعی آموزش برتر است)
🔹 صریحا عرض کنم که چنین چیزی مد نظرم نیست، و این هم که نوشتم خیلی زود متوجه شدم کار به این سادگیها نیست، مرادم این نبود که معاونت آموزش مدرسه یا روحیات بچههای کلاس و یا زمان اندک و... اجازه نمیداد که روش خاص خودم را بهکار گیرم.
🔸 بلکه بیشتر به فرم نظام آموزش مدرن نظر داشتم. فرمی که الآن در حوزههای علمیه نیز به کار گرفته شده است و ساده انگاری است اگر فکر کنیم با اضافه کردن برنامههایی مثل مباحثه و پیش مطالعه یا حتی پوشیدن عبا سر کلاس و ذکر توسلی در ابتدای درس، فرم سنتی حوزه را اجرا میکنیم.
🔹 ما از عالَم تعلیم و تعلّم سنت خود بریده شدهایم و نظام فعلی آموزشی ما نیز برساخته از تجددمآبی ماست لذا صورتی ناقص و بیروح از فرم مدرن است. این فرم بیتاریخ آموزشی ابتدائا در دانشگاههای ما و سپس در حوزههای علمیه ظهور کرد با این تفاوت که محتوای کلاسهای دانشگاه غیر از فقه و اصول و ادبیات و دیگر علوم حوزوی است ولی فرم هر دو یکی است.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 #ادمین_کانال
๛ وارستگی ๛
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۳) 🔸 باید توجه کرد که در پنداشت رایج ممکن است نکته
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس
▪️ (قسمت ۴)
🔸 فوکو به این مسئله اشاره میکند که عالم جدید (که برساخته از علم جدید است)، ابژه های خودش را میآفریند. از همین نقطهنظر است که فوکو به تبارشناسی سوژه مدرن، جنسیت، جنون و ابژه های انضباطی نظیر مجرم، بیمار و دانشآموز میپردازد.
🔹 فوکو میگوید در مطالعات تربیتی قرن هجدهم به بعد، دانشآموز تبدیل میشود به ابژه تکنولوژیهای انضباطی. دانشآموز میفهمد که فراتر از تنبیه (حتی در تشویق) هم ابژه است یعنی میفهمد که اساساً دایره بودنش در این مناسبات تعریف شدهاست.
🔸 اصلاً بودن در نظام آموزشی، بودن در کانون قدرت (قدرت بهمعنای فوکویی) است. قدرت جدید چیزی است که از طریق آموزش اعمال میشود! تربیت جدید بهمثابه تعمیر است چنانچه انسان بهمثابه ماشین است.
🔹 البته باید دانست که نظام آموزشی ایران با غرب تفاوتی دارد؛ قدرت جدید یا همان اراده به قدرت (نهیلیسم) در غرب بهنحو فعال ظهور دارد ولی در جوامع توسعهنیافته بهنحو مخرب (منفعل) است.
🔸 بودن در دنیای مدرن، بودن در مناسبات اراده به قدرت است. در کلاسهای مدرن، شاهد تکنولوژیهای نرم انضباطی هستیم مثل حضور و غیاب، تخته یا معماری سراسر بین (دیدن بدون دیده شدن).
🔹 این تکنولوژیهای نرم انضباطی، در عالم قدیم وجود نداشت و مربوط به تجدد است زیرا در تجدد است که بشر بهدنبال حداکثر بهرهوریِ تکنولوژیک از طریق کنترل سراسری است.
🔸 «روش» در علم جدید، اطلاق صورت کنترلپذیر است. روشهای آموزشی جدید نیز مبتنی بر همین نوع نگاه است. سنجش دائمی حضور شاگرد در کلاس، کنترل کاملی به استاد میدهد. خود استاد نیز برساخت این تکنولوژی انضباطی است.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 #ادمین_کانال
๛ وارستگی ๛
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس ▪️ (قسمت ۴) 🔸 فوکو به این مسئله اشاره میکند که عالم جدید (
💠 یادداشتی به بهانه آخرین روز تدریس
▪️ (قسمت ۵ پایانی)
🔸 فرم نظام آموزشی مدرن، تبدیل کردن مطلب به داده است. حال استادی که میخواهد معارف دین را بهنحو اصیل آموزش دهد باید بداند که آنچه قرار است با قلب یگانه شود، با زبان و فرمی که کارش گسستن حرف از خاستگاهش است، محقق نمیشود.
🔹 تدارک یک کتاب آموزشی در فرم مدرن آن درباره معارف دینی در مناسبات مرسوم دقیقاً ابژه کردن معارف است.
🔸 اینجا بود که فهمیدم عالَمی دیگر، زبانی دیگر و فرمی دیگر باید طلب کرد. حضور در عالم تعلیم و تربیت اصیل، زبانی از جنس حکایت، تذکر و اشاره میخواهد.
🔹 باید در جستوجوی زبانی دیگر جهت گشودن عالمی دیگر بود...
پن:
در نوشتن این یادداشت بهره بردم از:
۱_ مقاله آسیبشناسی تربیت دینی در کتاب "درباره تعلیم و تربیت در ایران" اثر دکتر داوری اردکانی
۲_ درسگفتارهای استاد فاطمی درباره فوکو
۳_ جلسات شرح کتاب "در جستجوی زبانی در وصف انقلاب اسلامی" حجتالاسلام نجات بخش (محفل مرشد)
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 #ادمین_کانال
🔸 توی این بحبوحهی انتخابات، بعد از دو سال دوباره کشیده شدم سمت شاهکار #مارتین_هایدگر یعنی #هستی_و_زمان.
🔹 اینبار با فهمی متفاوت و البته تجربهای جدید با ترجمه دکتر محمود نوالی. (ترجمه ایشان تحت عنوان #وجود_و_زمان توسط انتشارات دانشگاه تبریز چاپ شدهاست)
🔸 ترجمهای که نمیدانم چرا و به چه دلیل اینقدر گمنام و غریب است درحالی که یک سر و گردن از ترجمه سیاوش جمادی و عبدالکریم رشیدیان بالاتر است.
▪️ متاسفانه به علت سوء فهمی که از "گشت" در تفکر #هایدگر شکل گرفته، برخی فکر میکنند "هایدگر متاخر" از شاهکار تفکر متقدم خویش عدول کرده است و به همین دلیل مستقیما سراغ آثار متأخر هایدگر میروند بدون بذل توجه نسبت به راهی که توسط "هستی و زمان" گشوده شدهاست.
🔻 خود هایدگر در یادداشتی بر چاپ هفتم هستی و زمان مینویسد: عنوان "نیمه اول" که در چاپهای قبلی منظور شده بود، در اینجا حذف شده است. پس از ربع قرن، نیمه دوم نمیتواند بدون اعمال تغییرات در قسمت اول به آن ملحق شود. باوجود این، طریق ترسیم شده، امروز نیز یک راه ضروری است؛ به شرط آنکه پرسش از #هستی الزاما الهامبخش #دازاین ما باشد.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 #ادمین_کانال
🔸 #بیونگ_چول_هان با تاکید بر آرای متأخر استاد فکری و معنویاش #هایدگر، جستاری فلسفی در باب بحران #انسان_معاصر در ادراک #زمان تحت عنوان "رایحهی زمان" نوشته است.
🔹 در آینده گزیدههایی از این کتاب را برای شما به اشتراک خواهم گذاشت...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 #ادمین_کانال
[1]
✍🏻#ادمین_کانال
دیروز خدمت استاد طاهرزاده بودم؛ در ضمن گپ و گفتی که باهم داشتیم فرمودند:
"اگر شما، هایدگری که به قرائت مرحوم فردید درک کردید را معرفی نکنید، دیگران هایدگر را مصادره به مطلوب میکنند و نتیجهاش این میشود که دم از هایدگر میزنند درحالی که درک تاریخی از انقلاب اسلامی ندارند."
قبلا در وویس شماره ۴ به طور کوتاه اشارهای به آشناییام با فردید کرده بودم. الان شاید بد نباشد به بهانه توصیه استاد، با جزئیات بیشتری از آن ایام بگویم:
﷽ #درد_دل #ادمین_کانال
بعد از پیام دکتر داوری در حمایت از پزشکیان تا الان پیامهای زیادی برای بنده فرستاده شد.
پیشاپیش از همه همراهان کانال بابت دنبال کردن مطالب کانال _ورای رد و قبولها_ سپاسگزارم...
🔸 دیروز (۲۵ مرداد) سالروز درگذشت متفکر معنوی و حکیم انسی و آموزگار طریقت رندی، مرحوم استاد سید احمد فردید بود.
🔹 کسی که به گفته خودش "زود آمده بود" و متعلق به "پسفردای تاریخ" است.
▪️ من در حدی نیستم که بخواهم در وصف او چیزی بنویسم صرفا به مناسبت سالروز رحلتش خواستم در اینجا یادی از او کنم.
🔸 سالها او را کم و بیش میشناختم ولی در آذرماه سال ۱۴۰۱ مدتی متمرکز شدم و شبانه روز آثار به جا مانده از سخنانش را میخواندم و برخی از آنها را در این کانال خصوصی برای خودم آرشیو کردم. بعد از مدتی تعدادی از دوستانم را عضو کردم و دیدم آن مطالب مورد استقبال قرار گرفت.
🔹 کمکم افراد دیگری که میشناختم را دعوت کردم و کانال را از حالت خصوصی به عمومی تغییر دادم لذا شروع کانال وارستگی را مدیون مطالعات آن زمان و انس با فردید میدانم
🔸 از همین رو میخواهم از شما خواهش کنم اگر مقدور است فاتحهای به روح فردید تقدیم کنید.
✍🏻 #ادمین_کانال
چند روز پیش پیامکی برام اومد با این عنوان که "بلاگر شو!" اولش فکر کردم از این هرزنامههای همیشگی است ولی وقتی بازش کردم دیدم از طرف یکی از نهادهای حوزوی است که برای طلاب دوره آموزش صفر تا صد اینستاگرام گذاشته!
مشکلی با جنبه آموزشی این دوره ندارم و خودم هم تا حالا دورههای آموزش برخی از نرمافزارها را برای طلاب گذاشتم ولی از انتخاب این عنوان تعجب کردم.
شاید بگویید چرا؟
مگر طلاب نباید در فضای مجازی تبلیغ کنند؟ طلبهای توی اینستاگرام موفقه که فوت و فنهای بلاگری را به بهترین نحو اجرا کنه...
اما برای من انتخاب این عنوان یک نشانه بود. نشانه اینکه ما به مساله فُرم نمیاندیشیم.
با لبخندی تلخ از کنار این پیامک گذشتم.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir
#ادمین_کانال
ادامه قبل...
چند روز بعد از طرف اداره هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان تماس گرفتند و دعوت کردند تا در همایش تجلیل از مبلغان فضای مجازی، دقائقی صحبت کنم.
هرچند وقت محدودی در اختیارم بود ولی فرصت را غنیمت شمردم و خیلی کوتاه اشاره کردم که ما در حوزه با هنر بیگانهایم و نهایتا هنر را ابزاری برای انتقال مفاهیم میدانیم. آیا شَان هنر و هنرمند در همین حد است؟
#شهید_آوینی که مقدم بر همه ما، به نسبت بین سینما، هنر، رسانه و امر دینی در تاریخ انقلاب اسلامی اندیشیده است در کتاب آینه جادو، ما را به نسبت ظریف بین فرم و محتوا رهنمون میکند.
در تلقی رایج، فرم و محتوا، همچون ظرف و مظروفی بی نسبت هستند و فرقی نمیکند که محتوا را در چه فرمی ارائه دهیم.
در این نگاه، طلبهی بلاگر با یک سلبریتی اینستاگرام چه تفاوتی دارد؟
اگر عمیقتر شویم میبینیم فرم با محتوا نسبتی وثیق دارد و هر محتوایی را نمیتوان در هر فرمی ارائه کرد اما شهید آوینی از این نگاه هم عمیقتر میشود. او به اتحاد فرم و محتوا نظر داشت.
در روایت فتح این محتوا بود که به فرم تبدیل میشد و اتحادی ناگسستنی مییافت.
ما امروز بیشاز آنکه محتاج تکنیکهای ترند شدن در اکسپلور باشیم نیازمند زبانی هستیم که در آن محتوای دینی به فرم درآمده باشد.
🔺 @varastegi_ir
✍🏻 #ادمین_کانال
در اواخر جلسه پنج و اوائل جلسه ششم از سلسله جلسات متنخوانی کتاب "درباره غرب" بحثی مطرح شد تحت عنوان اشتباه حجاب و محجوب در غرب.
این بحث را دکتر داوری در تبیین بیان فردید که گفته بود "غرب مغرب حقیقت است" طرح میکنند. بسیاری از افراد وقتی این جمله فردید را میشنوند آن را به ذم غرب و دور بودن آن از حقیقت و عین هوا و هوس بودنش تأویل میبرند درحالی که نگاه دکتر داوری بسیار جامع و تاریخی است و همچون عرفا که به همه هستی حتی امور به ظاهر شر نگاه توحیدی دارند، غرب را سایه حق دانسته و سایه را داده حق.
در آن جلسات به نظر من رسید که شاید بتوان این حرف دکتر داوری را با مثال آینه در عرفان توضیح داد. بشر یونانی در ابتدای تاریخ غرب، زیرچشمی به حق تعرض میکند و چیزی مییابد ولی حجاب را با محجوب اشتباه میگیرد (اشتباهی که دکتر داوری تاکید میکند از سنخ اشتباهات فردی رایج نیست بلکه مقدم بر آن است. من اسم آن را اشتباه تاریخی میگذارم هرچند نهایتا کلمه اشتباه بار منفی دارد و باید کلمهای دیگر یافت که مقصود را بهتر برساند و از امور شخصی متمایز کند) در عرفان هم میگویند عارف گاهی به خلق نگاه میکند و حق را میبیند (یعنی خلق را آینه میگیرد) و گاهی حق آینه میشود تا خلق را بنگرد.
این مثال را در کنار حرف مرحوم یعقوبی قائنی در کتاب سفینه الصادقین (توحید نفس) در جلسات "درباره غرب" عرض کردم و دیگر اینجا تکرار نمیکنم.
امروز متنی از مرحوم استاد فردید دیدم که همین حرف را با مساله قرب نوافل و قرب فرائض تبیین میکنند:
لینک مطلب در سایت وارستگی:
https://varastegi.ir/2970
✍🏻 #ادمین_کانال