﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش سوم.
◽️ روایات.
۱. مَنْفِيٌّ عَنْهُ الْأَقْطَارُ مُبَعَّدٌ عَنْهُ الْحُدُود.
▫️ هيچگونه مرز و حدّی در مورد او حتی قابل تصور نيست.
۲. كُلَّ مَحْدُودٍ مُتَنَاهٍ إِلَى حَدٍّ فَهُوَ غَيْرُ مَحْدُودٍ وَ لَا مُتَزَايِدٍ وَ لَا مُتَجَزٍّ وَ لَا مُتَوَهَّمٍ
▫️ هر محدودی، بالاخره در جايی تمام میشود، اما او نامحدود است، نه كم میشود نه زياد میشود نه تقسيم میشود و نه حتی در لحاظهای ذهنی حد و مرزی دارد.
۳. غَيْرُ مَوْصُوفٍ بِحَدٍّ مُسَمًّى؛ لَمْ يَتَنَاهَ إِلَى غَايَةٍ إِلَّا كَانَتْ غَيْرَهُ لَايَزِلُّ مَنْ فَهِمَ هَذَا الْحُكْمَ أَبَداً وَ هُوَ التَّوْحِيدُ الْخَالِصُ
▫️ هر گونه حد و مرزی كه قابل تصور باشد در مورد او قابل تصور نيست. اگر قرار باشد موقعيت خاصی داشته باشد بايد در غير آن موقعيت، غير او موجود باشد در حاليكه او نامحدود است؛ هر كه اين مطلب را بفهمد هيچگاه در معرفت انحراف پيدا نمیكند و اين همان توحيد ناب است.
۴. لَا يُقَالُ لَهُ حَدٌّ وَ لَا نِهَايَةٌ وَ لَا انْقِطَاعٌ وَ لَا غَايَةٌ وَ لَا أَنَّ الْأَشْيَاءَ تَحْوِيهِ فَتُقِلَّهُ أَوْ تُهْوِيَهُ أَوْ أَنَّ شَيْئاً يَحْمِلُهُ فَيُمِيلَهُ أَوْ يُعَدِّلَهُ وَ لَيْسَ فِي الْأَشْيَاءِ بِوَالِجٍ وَ لَا عَنْهَا بِخَارِج
▫️ اصلا در مورد او نمیتوان تصور حد و انتها و تمام شدن و به آخر رسيدن را كرد؛ او درون هيچكدام از اشياء نيست تا به اندازه آن دربيايد يا روی اشياء سوار نشده است تا در جهت خاصی حركت كند؛ او در اشياء داخل نشده است و از آنها نيز خارج نيست.
۵. وَ لَمْ يَكُنْ لَنَا بُدٌّ مِنْ إِثْبَاتِ مَا لَا نِهَايَةَ لَهُ مَعْلُوماً مَعْقُولًا أَبَدِيّاً سَرْمَدِيّاً فَقَدْ ثَبَتَ فِي عُقُولِنَا أَنَّ مَا لَا يَتَنَاهَى هُوَ الْقَدِيمُ الْأَزَلِي
▫️ عقل ما با ديدن مخلوقاتِ محدود، ما را وادار میكند خالقی بینهايت اما قابل ادراك را قبول كنيم كه موجودی ابدی و دائمی است و عقل ما به ما میگويد: فقط موجود بینهايت است كه میتواند آن خدای ازلی و ابدی باشد.
۶. فَسُبْحَانَكَ مَلَأْتَ كُلَّ شَيْءٍ وَ بَايَنْتَ كُلَّ شَيْءٍ فَأَنْتَ الَّذِي لَا يَفْقِدُكَ شَيْء
▫️ خدايا تو كه از هر عيب و نقصی منزّهی، از سويی وجود تمام مخلوقات را پّر كردهای و از سوی ديگر با تمام مخلوقات متفاوتی؛ فقط تو هستی كه هيچ موجودی تو را گم نمیكند و از خود جدا نمیبيند.
۷. الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه
▫️ تمام ستايشها متعلق به خدايی است كه بوسيله خلق كردنش، خود را به مخلوقاتش نشان داد.
۸. هو فِي الْأَشْيَاءِ كُلِّهَا غَيْرُ مُتَمَازِجٍ بِهَا وَ لَا بَائِنٌ مِنْهَا، مُتَجَلٍّ لَا بِاسْتِهْلَالِ رُؤْيَةٍ نَاءٍ لَا بِمَسَافَةٍ قَرِيبٌ لَا بِمُدَانَاة
▫️ او در تمام موجودات است اما نه بهصورت تركيبشده با آنها، و نهبهصورت جداشده از آنها، او در همه موجودات ظهور و تجلی دارد اما نهبهصورت ديدهشدن با چشم؛ او از همه موجودات دور است اما نهبهصورت مسافت و مقدار و به همه موجودات نزديك است اما نهبهصورت چسبيدن.
۹. دَاخِلٌ فِي الْأَشْيَاءِ لَا كَشَيْءٍ فِي شَيْءٍ دَاخِلٍ وَ خَارِجٌ مِنَ الْأَشْيَاءِ لَا كَشَيْءٍ مِنْ شَيْءٍ خَارِج
▫️ او در تمام موجودات است اما نه مانند داخل شدن اشياء در يكديگر؛ از سوی ديگر، او خارج از تمام اشياء است اما نه مانند جدا بودن اشياء از يكديگر.
۱۰. أَحَدِيُّ الْمَعْنَى يَعْنِي بِهِ أَنَّهُ لَا يَنْقَسِمُ فِي وُجُودٍ وَ لَا عَقْلٍ وَ لَا وَهْم
▫️ آنچه در مورد خداوند قابل بيان است اين است كه او وجودی خالص، يكپارچه و نامحدود دارد كه هيچگونه حد و مرزی حتی در تصور، در او راه ندارد.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش چهارم.
۱۱. َقدْ كَانَ وَ لَا خَلْقَ وَ هُوَ كَمَا كَان
▫️ ذات او قبل از تمام مخلوقات، وجود داشت و هيچ مخلوقی با او همراه نبود و الان نيز وجود دارد و هيچ مخلوقی با او همراه نيست.
۱۲. حَدَّ الْأَشْيَاءَ كُلَّهَا عِنْدَ خَلْقِه.
▫️ مقصود از «خلق كردن» اين است كه خداوند برای موجودات، حد و مرز تعيين فرمود.
۱۳. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام: أَنَّهُ قَالَ أَيَّ شَيْءٍ اللَّهُ أَكْبَرُ فَقُلْتُ اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ قَالَ وَ كَانَ ثَمَّ شَيْءٌ سِوَاهُ فَيَكُونَ أَكْبَرَ مِنْهُ؟! قُلْتُ وَ مَا هُوَ فَقَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَف
▫️ حضرت صادق عليهالسلام از راوی در مورد معنی «الله اكبر» پرسيدند، راوی پاسخ داد: يعنی خدا از هر چيزی بزرگتر است! حضرت فرمود: مگر در برابر خدا چيزی هم مطرح است تا قابل مقايسه باشد و خدا از آن بزرگتر باشد؟! راوی سوال كرد: پس چه معنايی دارد؟ حضرت فرمود: الله اكبر يعنی خدا برتر از اين است كه قابل تصور و تبيين باشد.
۱۴. قَالَ لَهُ السَّائِلُ فَلَهُ إِنِّيَّةٌ وَ مَائِيَّةٌ قَالَ نَعَمْ لَا يُثْبَتُ الشَّيْءُ إِلَّا بِإِنِّيَّةٍ وَ مَائِيَّةٍ
▫️ آيا در مورد خداوند بايد نسبت به بودن و چه بودنش فكر كنيم؟ آری؛ هر چيزی دارای وجود و چيستی است و فقط خداوند است كه چگونگی وجودی ندارد.
۱۵. مَا هُوَ قَالَ شَيْءٌ بِخِلَافِ الْأَشْيَاءِ ارْجِعْ بِقَوْلِي إِلَى إِثْبَاتِ مَعْنًى وَ أَنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّةِ غَيْرَ أَنَّهُ لَا جِسْمٌ وَ لَا صُورَةٌ
▫️ خدا چيست؟ خدا يك موجود است؛ اما منظور از «موجود»، فقط اصل وجود داشتن است نه حالت و كيفيت و حد و قالب وجود داشتن.
۱۶. مَعْرِفَتُهُ تَوْحِيدُهُ وَ تَوْحِيدُهُ تَمْيِيزُهُ مِنْ خَلْقِهِ وَ حُكْمُ التَّمْيِيزِ بَيْنُونَةُ صِفَةٍ لَا بَيْنُونَةُ عُزْلَة
▫️ شناخت خداوند به درك يگانگی اوست و درك يگانگی او به درك چگونگی تفاوت او با مخلوقاتش است و در اين چگونگی تفاوت بايد بر تفاوت خصوصيات او با مخلوقاتش توجه كرد نه اينكه از اصل وجود او را متفاوت با مخلوقاتش دانست و او را از موجودات جدا كرد.
۱۷. إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَانَ وَ لَيْسَ شَيْءٌ غَيْرُهُ وَ كَذَلِكَ هُوَ الْيَوْمَ وَ كَذَلِكَ لَا يَزَالُ أَبَدا
▫️ خداوند وجود داشت و هيچ چيزی جز او نبود و امروز نيز همينطور است و تا ابد نيز همينگونه خواهد بود.
۱۸. لَا يَخْلُو مِنْهُ مَكَانٌ وَ لَا يَشْغَلُ بِهِ مَكَانٌ قَرِيبٌ فِي بُعْدِهِ بَعِيدٌ فِي قُرْبِه
▫️ هيچ جايی نيست كه خدا در آن نباشد؛ همچنين هيچ جايی توانايی ندارد خدا را در خود جا دهد؛ در عين اينكه نزديك است دور است و در عين اينكه دور است نزديك است.
۱۹. سَبَقَ فِي الْعُلُوِّ فَلَا شَيْءَ أَعْلَى مِنْهُ وَ قَرُبَ فِيالدُّنُوِّ فَلَا شَيْءَ أَقْرَبُ مِنْهُ فَلَا اسْتِعْلَاؤُهُ بَاعَدَهُ عَنْ شَيْءٍ مِنْ خَلْقِهِ وَ لَا قُرْبُهُ سَاوَاهُمْ فِي الْمَكَانِ بِه
▫️ او برترين موجود قابل تصور است و از سوی ديگر نزديكترين موجود قابل تصور؛ نه برتری او سبب دوریاش از مخلوقاتش شده است و نه نزديك بودنش سبب هممكانی با آنها شده است.
۲۰. قُلْتُ أَيُّ شَيْءٍ الظِّلَالُ قَالَ أَ لَمْ تَرَ إِذَا ظُلِّلَ فِي الشَّمْسِ شَيْءٌ وَ لَيْسَ بِشَيْء
▫️ (حضرت فرموده بودند كه خداوند ارواح را قبل از اينكه به اين دنبال بيايند بهصورت «ظلال» قرار داد و با آنها گفتگو كرد) از حضرت سوال كردم مقصود شما از «ظلال» چيست؟ فرمود: مانند سايه آفتاب كه نه میتوانی به آن «چيز» بگويی و نه میتوانی «هيچچيز» بگويی.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش پنجم.
۲۱. إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللَّهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا.
▫️ شدت ارتباط روح مومن با روح خدا، از ارتباط آفتاب با شعاعش بيشتر است.
۲۲. لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَيْرُ خَلْقِهِ احْتَجَبَ بِغَيْرِ حِجَابٍ مَحْجُوب
▫️ بين او و بين مخلوقاتش هيچ فاصلهای نيست مگر حد و مرزهای مخلوقات؛ او بدون هر گونه پنهانكنندهای، از حيطه درك مخلوقات خارج است.
۲۳. فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْت
▫️ خدايا تو به واسطه آياتت (پيامبر و ائمه طاهرين عليهمالسلام) چنان تمام هستی را پُر كردهای كه از تمام هستی میتوان يگانگی تو را درك كرد.
۲۴. لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُك
▫️ هيچ فرقی ميان تو و اين آيات عظمای تو نيست مگر اين فرق كه آنها مخلوقند و تو خالقی.
۲۵. كَانَ إِذْ لَا شَيْءَ غَيْرَهُ وَ خَلَقَ الشَّيْءَ الَّذِي جَمِيعُ الْأَشْيَاءِ مِنْهُ وَ هُوَ الْمَاءُ الَّذِي خَلَقَ الْأَشْيَاءَ مِنْه
▫️ خدا بود و هيچ نبود، خداوند يك چيز را كه منشاء تمام هستی است خلق كرد، او آب را خلق كرد و مخلوقات را از آب خلق كرد.
۲۶. كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليهالسلام يَقُولُ أَنَا عِلْمُ اللَّهِ وَ أَنَا قَلْبُ اللَّهِ الْوَاعِي وَ لِسَانُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ عَيْنُ اللَّهِ النَّاظِرُ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ.
▫️ اميرالمومنين عليهالسلام میفرمود: من علم خدا، قلب بيدار خدا، زبان گويای خدا، چشم بينای خدا و بارگاه خدا هستم.
۲۷. بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْكَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْت
▫️ خدايا تو را با خودت شناختم و تو مرا به سوی خودت راهنمايی كردی و كشاندی و اگر تو چنين وجودی نداشتی من چگونه میتوانستم تو را درك كنم؟!
۲۸. بِعَظَمَتِكَ الَّتِي مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْء
▫️ خدايا تو را قسم میدهم به حق عظمتات كه تمام شراشر وجود هستی را پُر كرده است.
۲۹. يَا هُوَ يَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُو
▫️ ای ذات بیهمتا، ای كسی كه جز او هيچ اويی نيست!
۳۰. قُلْتُ أَجْبَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي قَالَ لَا قُلْتُ فَفَوَّضَ إِلَيْهِمُ الْأَمْرَ قَالَ قَالَ لَا قَالَ قُلْتُ فَمَا ذَا قَالَ لُطْفٌ مِنْ رَبِّكَ بَيْنَ ذَلِكَ..
▫️ خدمت حضرت عرض كردم آيا خداوند بندگانش را مجبور به انجام كارها كرده است؟ فرمود: خير؛ عرض كردم آيا آنها در انجام كارها مستقل هستند؟ فرمود: خير؛ عرض كردم پس چطوری است؟ فرمود: ظرافتی است از جانب خداوند كه نه جبر است نه تفويض.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ آیات و روایات توحیدی| بخش ششم و پایانی.
۳۱. إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخِرَقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك
▫️ خدايا مرا بهگونهای قرار بده كه با تمام وجود به سوی تو متوجه باشم و چشمهای قلبهايمان را به گونهای فعال كن كه نور ادراك آنها از حجابهای نورانی تو بگذرند و به سرچشمه عظمت بیانتهای تو برسند و روح ما به قداست نامتناهی تو متصل گردد.
۳۲. إِنَّ جَمِيعَ مَا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا بَحْرِهَا وَ بَرِّهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا عِنْدَ وَلِيٍّ مِنْ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ أَهْلِ الْمَعْرِفَةِ بِحَقِّ اللَّهِ كَفَيْئِ الظِّلَال
▫️ تمام هستی، شرق و غرب عالم، دريا و صحرا، كوه و دشت، همگی پيش اهل معرفت به خداوند، چيزی جز سايه نيستند.
۳۳. يَا مَنْ هَدَانِي إِلَيْهِ وَ دَلَّنِي حَقِيقَةُ الْوُجُودِ عَلَيْهِ وَ سَاقَنِي مِنَ الْحَيْرَةِ إِلَى مَعْرِفَتِهِ
▫️ ای كسی كه مرا به سوی خودش راهنمايی كرد و بررسی مقصود از «وجود داشتن» مرا به سوی او كشاند و از نادانی و حيرت به سوی آگاهی و معرفت رساند.
۳۴. أناجيك يا موجودا في كل مكان لعلك تسمع ندائي
▫️ ای كسی كه در همه جا وجود داری، با تو درد دل میكنم، اميد دارم كه به صدايم توجه كنی.
۳۵. التَّوْحِيدُ ظَاهِرُهُ فِي بَاطِنِهِ وَ بَاطِنُهُ فِي ظَاهِرِهِ ظَاهِرُهُ مَوْصُوفٌ لَا يُرَى وَ بَاطِنُهُ مَوْجُودٌ لَا يَخْفَى يَطْلُبُ بِكُلِّ مَكَانٍ وَ لَمْ يَخْلُ عَنْهُ مَكَانٌ طَرْفَةَ عَيْنٍ، حَاضِرٌ غَيْرُ مَحْدُودٍ وَ غَائِبٌ غَيْرُ مَفْقُودٍ
▫️ مقصود همگانی از توحيد را بايد از حقيقتش دريافت كرد و حقيقت توحيد را بايد از آنچه همه دريافت میكنند بهدست آورد؛ آنچه همه از توحيد دريافت میكنند اين است كه خداوند موجودی مثل موجودات ديگر نيست و حقيقت توحيد اين است كه خداوند موجودی نامحدود و حاضر در تمام هستی است و غير قابل ادراكی كه قابل ادراك نبودنش ادراك میشود.
۳۶. فَمَعْنَى اللَّهُ أَنَّهُ يُخْرِجُ الشَّيْءَ مِنْ حَدِّ الْعَدَمِ إِلَى حَدِّ الْوُجُودِ وَ يَخْتَرِعُ الْأَشْيَاءَ لَا مِنْ شَيْءٍ
▫️ «خدا» يعنی موجودی كه اشياء را از عدم به وجود میآورد و اينطور نيست كه «خلق كردنِ او» يعنی چيزی را به چيز ديگری تبديل كردن باشد.
۳۷. إِنْ قِيلَ كَانَ فَعَلَى تَأْوِيلِ أَزَلِيَّةِ الْوُجُودِ وَ إِنْ قِيلَ لَمْ يَزَلْ فَعَلَى تَأْوِيلِ نَفْيِ الْعَدَمِ
▫️ اگر راجع به خداوند گفته میشود: «خدا بوده و هست» منظور اين است كه هميشه بوده است و اگر گفته میشود: «خدا خواهد بود» منظور اين است كه حد و مرز ندارد پس نيستی ندارد.
۳۸. أَفْتَحَ عَيْنَ قَلْبِهِ وَ سَمْعَهُ حَتَّى يَسْمَعَ بِقَلْبِهِ وَ يَنْظُرَ بِقَلْبِهِ إِلَى جَلَالِي وَ عَظَمَتِي
▫️ من چشم و گوش قلب دوستدارم را باز میكنم تا با قلبش صدای مرا بشنود و با قلبش عظمت و جلال مرا درك كند.
۳۹. إِنَّ لِلْعَبْدِ أَرْبَعَةَ أَعْيُنٍ عَيْنَانِ يُبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ آخِرَتِهِ وَ عَيْنَانِ يُبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ دُنْيَاهُ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَيْراً فَتَحَ لَهُ الْعَيْنَيْنِ اللَّتَيْنِ فِي قَلْبِهِ فَأَبْصَرَ بِهِمَا الْغيْبَ
▫️ هر بندهای چهار چشم دارد؛ دو چشم مربوط به دنيا و دو چشم مربوط به آخرت، اگر خداوند خير بندهای را بخواهد آن دو چشم مربوط به آخرت را كه در قلب اوست میگشايد تا غيب الهی را ببيند.
۴۰. رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فِي الْيَوْمِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقَالَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ عَرَفْتَ قَالَ لِأَنَّهُ تَدَاخَلَنِي ذِلَّةٌ لِلَّهِ لَمْ أَكُنْ أَعْرِفُهَا.
در تعبیر دیگر: دَخَلَنِي مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ وَ عَظَمَتِهِ شَيْءٌ لَمْ أَعْهَدْهُ.
▫️ خدمت حضرت جواد عليهالسلام در مدينه در روزی كه پدرشان حضرت رضا عليهالسلام در طوس شهيد شدند بودم، ناگاه حضرت فرمود انا لله و انا اليه راجعون؛ عرض كردم چه اتفاقي افتاده است؟! فرمود: پدرم را شهيد كردند! عرض كردم: شما در مدينه و او در طوس است از كجا فهميديد؟! فرمود: امامت به من منتقل شد و نشانه آن اين بود كه ادراكی از عظمت و جلال خدا پيدا كردم كه قبلا نداشتم و اختصاص به امام داشت.
#مبانی #نظریه #هستیشناسی #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #وحدت_وجود
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
چهل جرعه معرفت - بيست آيه و چهل روايت در مورد وحدت وجود.pdf
396.8K
﷽
⚪️ بیست آیه و چهل روایت توحیدی.
#مبانی #هستیشناسی #نظریه #وحدت_وجود #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #الله
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ وحدت وجود در قرآن کریم.
▫️ «امروزه مسألۀ توحید در وجود از مسائل متقنه شرعیه و محكمۀ فلسفیه و مسلّمه مشاهده قلبيه درآمده است. قرآن كريم سراسر بحثش در این است.
▫️ حقیر روزی خدمت حضرت استاد علامه [طباطبایی] قدس الله سره عرض کردم: گویا غالب آیات قرآن بحث خود را در وحدت وجود حضرت حق تعالی و مسألۀ توحید وی پایه گذاری کرده است.
▫️ فرمودند: «غالب نیست؛ بلکه جمیع قرآن و سراسر آیات بر این اساس میباشند؛ قرآن بنیادش أصالة الحق و الوجود و توحید صرف است و همه شؤون را بر آن اصل راهنما میباشد.»
▪️ ولى البته تصور این حقیقت بسیار مشکل است؛ و تا کسی در علم تفسیر و علم حکمت، و علم عرفان دل، همچون استاد فقیدمان حضرت علامه أرواحنا فداه، قدم راستین برنداشته باشد به سر آن نخواهد رسید،
▪️ و با تخیلات و پندارهای نفس خویش مشغول شده و با آنها نرد عشق باخته و در سراسر عمر خود بدون ربط و ارتباطی با خداوند واحد قهار که وحدتش قهاریت دارد و أحديتش تمام ذوات را در خود فانی کرده، و أحدى الذات گشته است؛ روزگارش را سپری نموده و لطیفهٔ قلب و روان و نفس ناطقه خود را درون قبر جهالت مقبور و به خاک نابودی میسپارد.»
▫️ علامه طهرانی، اللهشناسی، ج ۲، ص ۲۵۰
#مبانی #هستیشناسی #نظریه #وحدت_وجود #قرآن #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #تفسیر #الله
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
تفسیر عرفانی آیات قرآن.pdf
255K
﷽
⚪️ تفسیر عرفانی قرآن.
▫️ علامه طهرانی: «روزی خدمت حضرت استاد علامه [طباطبایی] قدس الله سره عرض کردم: گویا غالب آیات قرآن بحث خود را در وحدت وجود حضرت حق تعالی و مسألۀ توحید وی پایهگذاری کرده است، فرمودند: «غالب نیست؛ بلکه جمیع قرآن و سراسر آیات بر این اساس میباشند؛ قرآن بنیادش أصالة الحق و الوجود و توحید صرف است و همه شؤون را بر آن اصل راهنما میباشد.»»
#مبانی #هستیشناسی #نظریه #وحدت_وجود #قرآن #حکمت_متعالیه #عرفان #فلسفه #تفسیر #الله
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ فهرست مطالب عرفان و زندگی.
◽️ مطالب ویژه علامه طهرانی:
▫️ معرفی کتابهای علامه طهرانی
▫️ eitaa.com/vaseti/288
▫️ مجموعه آثار علامه طهرانی
▫️ eitaa.com/vaseti/289
▫️ عرفان به عمل است نه حرف
▫️ eitaa.com/vaseti/291
▫️ فایل کتاب روح مجرد
▫️ eitaa.com/vaseti/293
▫️ درباره رساله لباللباب
▫️ eitaa.com/vaseti/295
▫️ فایل رساله لباللباب
▫️ eitaa.com/vaseti/167
▫️ حیات علمی و عملی علامه طهرانی
▫️ eitaa.com/vaseti/276
▫️ فقیه عارف؛ یادنامه علامه طهرانی
▫️ eitaa.com/vaseti/279
▫️ ملکوت؛ یادنامه علامه طهرانی
▫️ eitaa.com/vaseti/283
▫️ عشق الهی در وصیتنامه علامه طهرانی
▫️ eitaa.com/vaseti/284
◽️ نکات عرفانی:
▫️ عقل عاشقی
▫️ eitaa.com/vaseti/285
▫️ تفاوت عرفان کاذب و صادق
▫️ eitaa.com/vaseti/286
▫️ تسبیحات و سلوک
▫️ eitaa.com/vaseti/290
▫️ خدا رو چی فرض کردی؟!
▫️ eitaa.com/vaseti/292
▫️ تفاوت اخلاق و عرفان
▫️ eitaa.com/vaseti/396
▫️ هر روز عشق را مرور کن
▫️ eitaa.com/vaseti/397
▫️ مدیریت احساس و اصلاح اخلاق
▫️ eitaa.com/vaseti/408
▫️ مدیریت هیجانات:
▫️ eitaa.com/vaseti/411
#عرفان #کتاب #نکته
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ فهرست مطالب عرفان و فلسفه.
◽️ کتابهای علامه طهرانی:
▫️ برنامه مجموعه آثار علامه طهرانی
▫️ eitaa.com/vaseti/289
▫️ فایل کتاب روح مجرد
▫️ eitaa.com/vaseti/293
▫️ فایل رساله لباللباب
▫️ eitaa.com/vaseti/167
◽️ حکمت و عرفان:
▫️ eitaa.com/vaseti/135
▫️ eitaa.com/vaseti/138
▫️ eitaa.com/vaseti/139
▫️ eitaa.com/vaseti/140
▫️ eitaa.com/vaseti/141
▫️ eitaa.com/vaseti/142
▫️ eitaa.com/vaseti/143
▫️ eitaa.com/vaseti/144
▫️ eitaa.com/vaseti/145
◽️ مقاله و ایده کتاب عرفان شیعی فقاهتی:
▫️ eitaa.com/vaseti/146
▫️ eitaa.com/vaseti/148
◽️ عرفان شیعی فقاهتی و ده عرفان رقیب:
▫️ eitaa.com/vaseti/149
▫️ eitaa.com/vaseti/150
▫️ eitaa.com/vaseti/151
▫️ eitaa.com/vaseti/152
▫️ eitaa.com/vaseti/153
▫️ eitaa.com/vaseti/154
◽️ بیانیه عرفان شیعی فقاهتی:
▫️ eitaa.com/vaseti/158
▫️ eitaa.com/vaseti/159
▫️ eitaa.com/vaseti/160
▫️ eitaa.com/vaseti/161
▫️ eitaa.com/vaseti/162
▫️ eitaa.com/vaseti/163
▫️ eitaa.com/vaseti/164
▫️ eitaa.com/vaseti/165
▫️ eitaa.com/vaseti/166
▫️ eitaa.com/vaseti/168
◽️ مناظره درباره عرفان و فلسفه:
▫️ eitaa.com/vaseti/169
▫️ eitaa.com/vaseti/170
▫️ eitaa.com/vaseti/171
▫️ eitaa.com/vaseti/172
▫️ eitaa.com/vaseti/173
▫️ eitaa.com/vaseti/174
▫️ eitaa.com/vaseti/175
▫️ eitaa.com/vaseti/176
▫️ eitaa.com/vaseti/177
◽️ ظرفیت عرفان در تمدنسازی:
▫️ eitaa.com/vaseti/178
▫️ eitaa.com/vaseti/179
◽️ مهمترین شاخص تمدن اسلامی:
▫️ eitaa.com/vaseti/180
▫️ eitaa.com/vaseti/181
◽️ توحید و وحدت وجود:
▫️ eitaa.com/vaseti/186
▫️ eitaa.com/vaseti/187
▫️ eitaa.com/vaseti/188
▫️ eitaa.com/vaseti/189
▫️ eitaa.com/vaseti/190
▫️ eitaa.com/vaseti/191
▫️ eitaa.com/vaseti/192
▫️ eitaa.com/vaseti/194
▫️ eitaa.com/vaseti/195
▫️ eitaa.com/vaseti/196
▫️ eitaa.com/vaseti/197
▫️ eitaa.com/vaseti/198
▫️ eitaa.com/vaseti/199
▫️ eitaa.com/vaseti/200
▫️ eitaa.com/vaseti/201
▫️ eitaa.com/vaseti/402
#مبانی #مفاهیم #نقشهراه #روششناسی #نظریه #عرفان #فلسفه #حکمت #الله
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ فهرست مطالب پارادایم شبکهای.
▫️ ایده مختصر:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/102
▫️ در یک نگاه:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/103
▫️ نمودار مبانی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/104
▫️ توضیح اجمالی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/106
▫️ فایل تحلیل مفهوم:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/107
▫️ کرسی نظریهپردازی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/108
▫️ طرحنامه کرسی نظریهپردازی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/109
▫️ مقاله:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/110
▫️ ایکسمایند:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/111
▫️ پاورپوینت:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/112
▫️ کتاب:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/113
▫️ بسته محتوایی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/114
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مطالب مبانی هستیشناختی.
▫️ تصویر متحرک شبکه هستی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/89
▫️ تصویر شبکه هستی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/93
▫️ متن مبانی هستیشناختی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/115
▫️ فایل مبانی هستیشناختی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/116
▫️ مقاله نگرش توحیدی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/128
▫️ متن تحلیل مفهوم شبکه هستی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/130
▫️ فایل تحلیل مفهوم شبکه هستی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/133
▫️ نمودار مبانی هستیشناختی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/134
▫️ مطالب هستیشناسی عرفانی فلسفی:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/203
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ ذیل مبحث مبانی معرفتی، طبق منطق و ترتیب تصویر فوق، پس از ارائه تفصیلی مبانی هستیشناختی، در ادامه به مبانی معرفتشناختی پرداخته میشود انشاءالله.
▫️ فهرست مطالب مبانی:
▫️ eitaa.com/vaseti/100
#مبانی #پارادایم_شبکهای #هستیشناسی #معرفتشناسی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ فرایند معرفتی تمدن غرب.
▫️ از مباحث استاد خسروپناه
#مبانی #معرفتشناسی #مدرنیسم
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ چرا معرفتشناسی؟
1⃣ چرا «معرفتشناسی و فلسفه علم»؟ چه ارتباطی با زندگی ما و ارتقاء کیفیت آن دارد؟
▫️ معرفتشناسی، روش ارزیابی باورها است و با توجه به اینکه باورها، جریان آگاهی انسان را شکل میدهند و کیفیت زندگی انسان تابعی از سطح آگاهی اوست، لذا علم معرفتشناسی برای حفظ زندگی از انحراف و ارتقاء کیفیت آن ضروری است.
2⃣ زاویه دید و افق دید چه تاثیری در زندگی ما دارند؟
▫️ کشف یک واقعیت نیازمند کشف تمام ابعاد آن است + کسی که زاویه دید و افق گستردهتری داشته باشد، توان کشف ابعاد بیشتری را دارد، پس: نیاز به افق دیدی گسترده بر کل هستی داریم تا بتوانیم واقعیت را تشخیص دهیم.
3⃣ آیا آگاهیهای ما واقعا آگاهی هستند؟
▫️ لزوما هر احساس آگاهی، برخاسته از واقعیتها نیست و ذهن قدرت توهمسازی دارد.
4⃣ ملاک تشخیص آگاهی از توهّم چیست؟
▫️ با ابزار «روششناسی»، «انسجامشناسی»، «ملاکشناسی» میتوان حقایق را از توهمات تصفیه کرد.
5⃣ چگونه افقدید خود را گسترش دهیم؟
▫️ با پروتکل «واقعنگری»
6⃣ آیا دارای آگاهیهای پراکنده هستیم یا بر اساس یک دستگاه منطقی روشمند منسجم از آگاهی، زندگی میکنیم؟
▫️ عموم مردم بر اساس آگاهیهای پراکنده و بر اساس احساس نیاز روزانه و فردای خود زندگی میکنند و بههمین دلیل عملکردهای آنها لزوما منطقی و منسجم و مدیرانه نسبت به زندگی نیست.
7⃣ یک سیستم فکری منسجم چگونه بوجود میآید؟
▫️ با هماهنگسازی میان آکسیومها (اصول و مبانی اولیه و زیرساختی) با دیگر گزارههایی که توسط آن منبع فکری تولید شدهاند.
8⃣ آیا ادیان میتوانند منبع علوم و دستگاههای علمی باشند یا اینکه حداکثر، منبع ارزشها هستند؟
▫️ تجربه مستقیم مراجعه به منابع دینی نشان میدهد که ادیان منبع علوم نیز هستند و تنها به ارزشها اکتفا نشده است.
9⃣ آیا تئوریهای «علم دینی» امکانپذیرند؟
▫️ استفاده از «روش تولید نظریه» در علوم دینی، تئوری «علم دینی» را امکانپذیر میسازد.
#مبانی #معرفتشناسی #فلسفه_علم #علم #واقعیت #حقیقت #علم_دینی #صدق
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
فصل اول - تعريف معرفت شناسي1.ppt
4.37M
﷽
⚪️ مبانی معرفتشناختی| بخش اول
موضوع بحث
بسته «معرفتشناسی» مبتنی بر هستیشناسی حکمت متعالیه، حاوی چه گزارههایی است؟
مساله بحث
باورهای صادق مُوجَّه چگونه بهدست میآیند و چگونه میتوان باورهای صحیح را از توهمات تفکیک کرد؟
فرضیه بحث
کلیه مسائل معرفتشناسی پاسخگوی ده مساله هستند:
۱. معرفت چیست؟
۲. سنگبنای معرفت چیست؟
۳. منابع معرفت کدامند؟
۴. صدق چیست؟
۵. مفاهیم چگونه کثرت و طبقهبندی پیدا میکنند؟
۶. قضایا چگونه تولید میشوند؟
۷. ملاک صدق و اعتبار در قضایا چیست؟
۸. عوامل زمینهساز معرفت کدامند؟
۹. معرفت، ضرورتاً نسبی است یا معرفتِ قطعی ممکن است؟
۱۰. صعود و نزول معرفتی چگونه حاصل میشود؟
بررسی این مسائل با دیدگاه فلاسفه و معرفتشناسان مسلمان به نتایج زیر میرسد:
۱. واقعیتی خارج از ذهن ما وجود دارد (ناوابسته به ذهن و اراده ما).
۲. دستیابی به این واقعیت ممکن است.
۳. حقیقت = ادراک مطابق با واقع.
۴. صدق = مطابقت با واقع.
۵. هر کسی مجموعهای از ادراکات یقینی را دارد (بدیهیات منطق و فلسفه)
۶. علم حضوری سنگبنای ادراکات انسان است.
۷. با استفاده از ابزار بدیهیِ شکل اول منطق و استدلالهای مباشر (عکس، عکسنقیض)، میتوان ادراکات یقینی دیگری را تولید کرد. (گسترشپذیری ادراکات یقینی)
۸. معرفت = ادراکات صادق موجّه.
۹. دستیابی یقینی به واقعیت، ممکن و معقول است = عقلانیت معرفت = رئالیسم (در برابر ایدهآلیسم بهمعنی ذهنگرایی)
بنابراین:
۱۰. واقعگرایی ممکن است
۱۱. ذهنگرایی یا سوبجکتیویسم ضروری نیست.
۱۲. پس پارادایم تفسیری تنها راه ممکن کشف واقع نیست.
۱۳. چهارچوبهای ذهنی (پارادایمها یا هر گونه پیشفرض وپیشداوری) سرنوشتساز نیستند و میتوان در همه آنها حقیقت ثابتی را کشف کرد.
۱۴. واقعیت ثابت است و ادراک ما از واقعیت قابل تغییر است.
۱۵. در علم حضوری نیز معرفت بالوجه ممکن است. (ضروری نیست که تمام المعلوم عندالعالم منکشف شود)
۱۶. منابع معرفت بشری منحصر در تجربه نیست.
۱۷. عقل و شهود و نقل هم کشف از واقع دارند.
۱۸. ساختار و قوانین طبیعت و فطرت، از منابع کشف واقع هستند.
۱۹. ادراک حسی فقط عوارض پدیدههای مادی را درک میکند.
۲۰. مهمترین منبع معرفتی انسان عقل است و دلیل موجه بودنِ آن، ابتناء بر بدیهیات یا مایصلالی البدیهی است. (ابتناء بر قضایای پیشینی)
۲۱. روند تولید معرفت و ایجاد کثرت در ادراکات، با پیگیری روند تولید مفاهیم و پیدایش کثرت در مفاهیم، کشف میشود.
۲۲. مفاهیم به مواردی مانند «حقیقی» ، «اعتباری» ،«جزیی» ، «کلی» ، «معقولات اولی» ،«معقولات ثانیه» ، «معقولات فلسفی» ، «معقولات منطقی» تقسیم میشوند.
۲۳. ابزار ایجاد معرفتهای ترکیبی، تفکر است. (فرآیند تولید تعریفها و فرآیند تولید حجتها)
۲۴. مفاهیم اعتباری و ارزشی میتوانند دارای منشاء انتزاع حقیقی باشند و تابعی از آن منشاء باشند.
۲۵. معیار صدقِ قضایای بدیهی، یا به دلیل ذاتی بودن محمول برای موضوع است یا به دلیل ارجاع آن بدیهی به علم حضوری.
۲۶. پدیدهها دارای ابعاد و سطوح و لایهها و مراتبی هستند، پس معرفت نیز میتواند در عین این که هسته ثابت دارد دارای مراتب و ابعاد باشد.
۲۷. به دلیل ذومراتب و ذواضلاع بودن پدیدهها، رئالیسم خام (یکسان و یکنواختانگاری دریافت اولیه از هر پدیده) غلط است و رئالیسم شبکهای (بررسی پدیده در شبکه هستی از ابعاد مختلف) بیشترین کشف از واقعیت را دارا میباشد.
۲۸. به دلیل رئالیسم شبکهای، پارادایمهای اثباتگرایی و تفسیری و انتقادی نمیتوانند به تنهایی کاشف از واقع باشند بلکه پارادایم شبکهای لازم است. (بررسی پدیده و کشف مختصات آن در شبکه هستی)
۲۹. پدیدهها از حیث وجودی محدودند لذا قرائتهای مختلف از یک پدیده بیپایان نیست و صدق و کذببردار است.
۳۰. استقراء وقتی به حد خاصی در پدیده برسد، مفید قطع روانشناختی است، لذا در کسب معرفت قابل استفاده است.
۳۱. گزارههای وحیانی و نقلی، مانند گزارههای علمی و فلسفی معنادار هستند و زبان آنها زبان توصیف و کشف واقع است.
۳۲. معیار ادراک صادق در علوم انسانی اسلامی، عبارت است از: مبناگرایی مبتنی بر بدیهیات + روش بدیهی تولید معرفتها + هماهنگی با اهداف و مقاصد شریعت + هماهنگی با گزارههای دینی.
#مبانی #معرفتشناسی #فلسفه_علم #علم #واقعیت #حقیقت #صدق
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی معرفتشناختی| بخش دوم.
تبیین بحث
(براساس درسهای حجتالاسلام حسینزاده در موسسه مطالعات راهبردی)
بحث در حوزه معرفتشناسی بر اساس دیدگاههای اسلامی، باید حول سه محور اساسی صورت پذیرد: معرفتشناسی عام یا مطلق، معرفتشناسی مقید یا دینی و نهایتا، اصول گفتمان و احتجاج عقلایی.[۱]
گونههای معرفتشناسی:[۲]
معرفتشناسی را به طور کلی، میتوان به دو دسته معرفتشناسی مطلق و مقید تقسیم نمود و بحث از هر دو گونه آن، در این مقام ضرورت دارد. نوع مطلق معرفتشناسی، گونهای است که به یک حوزه خاص از معرفت بشری محدود نبوده و به قواعد و اصول معرفتشناختی هر یک از معرفتهای بشری میپردازد.
در مقابل آن، معرفتشناسی مقید است که ناظر به حوزههای خاصی از معارف بشری بوده و گزارههای آن حوزه خاص را مورد توجه قرار میدهد. مانند معرفتشناسی دینی که ناظر به حوزه گزارههای دینی است و یا مانند معرفتشناسی گزارههای تجربی که بخش وسیعی از فلسفه علم را پوشش میدهند و یا فلسفه اخلاق که عمده مباحث آن، به معرفتشناسی گزارههای اخلاقی اختصاص دارد.
البته ما از میان این انواع معرفتشناسی، باید به نوع مطلق و از میان انواع مقید آن، به معرفتشناسی دینی توجه نماییم.
مبانی معرفتشناختی علوم انسانی در اندیشه اسلامی:
اصل اول: عقلانیت معرفت
اولین اصلی که در حوزه معرفتشناسی مطلق باید مبنا قرار گیرد، اصل «عقلانیت معرفت» [۳] است. کلمه عقلانیت، واژهای است که برداشتهای گوناگونی از آن شده و مراد این است که معرفت پدیدهای عقلانی و غیر قابل انکار بوده و چنین انکاری، امری نامعقول و غیرعقلانی است. البته تبیین نامعقولبودن این امر، نیاز به تبیین رویکردهای معرفتشناسی در قالب مقدمهای برای این بحث دارد.
در حوزه معرفتشناسیهای موجود، دستکم سه رویکرد را میتوان مشاهده نمود؛ [۴] رویکرد قدما که از یونان باستان آغاز میشود، رویکرد مدرن و رویکرد معاصر.
قدما در رویکرد خود به تعریف صدق و حقیقت، معتقد بودند که حقیقت، معرفتی یقینی و قضیهای مطابق با واقع است. باید توجه داشت که این تعریف برای حقیقت (گزاره مطابق با واقع)، یکی از پایههای اساسی معرفتشناسی ما را تشکیل میدهد؛ امری که محل گفتگوی بسیاری در معرفتشناسیها قرار گرفته و خصوصا در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی، برخیها که نتوانستند تصوری مناسب برای آن پیدا نمایند، صورت مساله را پاک نموده و آن را انکار کردند.
اصل دوم: امکان دستیابی به حقیقت
اصل سوم: هر کس مجموعهای از معرفتهای یقینی دارد
سومین اصل این است که علیرغم امکان دستیابی به معرفت، هر شخصی، مجموعهای از معرفتهای یقینی دارد که شامل بدیهیات منطق، بدیهیات فلسفه و گزارههای وجدانی میشود.
به عنوان مثال، مفهوم انسان، مفهومی کلی است و مفهوم رضا، مفهومی جزئی که اینها مسائلی بدیهی هستند. یا شکل اول در منطق و برخی دیگر از مباحث علم که بدیهی هستند. و یا مانند اصل علیت، تناقض و اصل هو هویت، و یا این گزاره که «واقعیتی وجود دارد» که همه اینها بدیهی هستند.
#مبانی #معرفتشناسی #فلسفه_علم #علم #واقعیت #حقیقت #صدق
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی معرفتشناختی| بخش سوم.
این دیدگاه (اصل سوم) از عصر سقراط تا کنون در میان متفکران وجود دارد و لذا ما نام قدما را بر آن گذاشتهایم. البته باید توجه داشت که اندیشمندان اسلامی نیز در این رویکرد تاثیرات بسزایی را داشتهاند که میتوان از میان آنها، به آموزه علم حضوری اشاره نمود. [۵]
نتیجهای که از این رویکرد قدما گرفته میشود، این است که معرفت پدیدهای معقول است و قابلیت انکار از سوی انسان را ندارد و ادعای شکاکیت یا نسبیتگرایی مطلق، نامعقول است، زیرا تحقق معرفت یقینی، فیالجمله غیر قابل انکار بوده و کسی نمیتواند آنها را انکار نماید.
باید توجه نمود که اصل اجتماع نقیضین و سایر بدیهیات، سرمایههای معرفتی بشریت میباشند و زندگی بدون آنها امکانپذیر نیست و در نتیجه، انکار مطلق معرفت نیز معقول نیست.
در مقابل این رویکرد، رویکرد مدرن وجود دارد که از عصر دکارت[۶] آغاز شده و در خلال آن، شک در همه چیز و حتی معرفت ما به خودمان، پذیرفته میشود. البته دکارت معرفت به خود را میپذیرد؛ اما شک در همه چیز را ابتدا پذیرفته و همین موضوع، نقطه اشتباه او میباشد. ابن سینا مطلب زیبایی را در این زمینه بیان مینماید:
اگر کسی من را انکار نماید، از هیچ راهی نمیتواند آن را اثبات نماید و باید در شکاکیت مطلق بماند. زیرا فردی اگر بخواهد فعلی از افعال انسان را اثبات نماید و از راه آن من را اثبات نماید، باید تصمیم و فاعلی وجود داشته باشد، حال این فعل را میخواهید مطلق بگیرید یا مضاف به من، اگر مطلق باشد نتیجهاش فاعل «ما» میباشد و «من» ثابت نمیشود و اگر آن را مضاف بر من ببینید، پس من را پیشفرض دانستهاید و باز هم نمیتواند من را اثبات نماید.
معتقدین به این دو گروه، در عصر حاضر بسیار اندکاند و کسی را نمیتوان یافت که اصل دوم را نپذیرد و لذا اصول بعدی، خصوصا اصل سوم، از اهمیت بیشتری در مباحث معرفتشناسی برخوردارند. [۷]
رویکرد معاصر نیز که بسیار گسترده مورد توجه قرار گرفته، به رویکرد فیلسوفان تحلیلی اطلاق میشودکه روش خاصی در معرفتشناسی دارند و تبیین آنها در فصل اول کتاب «پژوهشی تطبیقی در معرفتشناسی معاصر»، آمده است.
#مبانی #معرفتشناسی #فلسفه_علم #علم #واقعیت #حقیقت #صدق
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی معرفتشناختی| بخش چهارم.
اصل چهارم: گسترشپذیری معرفتهای یقینی
اصل پنجم: لزوم تعهد به حقیقت و رهایی از گرایشها
اصل ششم: ثبات حقیقت و دگرگونی معلوم
اصل هفتم: بطلان سوبژکتیویسم
برای کلمه «سوژه»، ترجمههای مختلفی در فارسی مانند: فاعل، موضوع و انفسی ارایه شده و حتی برخی از واژه فرانسوی سوژه به معنی موضوع برای آن استفاده مینمایند، در مقابل سوبژه، اوبژه قرار دارد که به معنی عین و آفاق ترجمه شده است.
سوبژکتویسیم یا subjectivism عبارت است از اعتقاد به این که تجربه ذهنی، اساس همه معیارها و قوانین است. هر شخص از ذهنیت خاص خویش برخوردار است و ذهنیت هر شخص بر اساس علایق و سلایق فردی متمایز از ذهنیت اشخاص دیگر است.
در این تلقی، احکام و گزارهها نهایتاً به رهیافتها، علایق و سلایق ذهنی فرد باز میگردد. سوبژکتیویسم در مقابل عینیتگرایی (ابژکتیویسم) و واقعگرایی قرار میگیرد.
آشنایی با سوبژکتیویسم (نسبیتگرایی پنهان)
این مفهوم که در معرفتشناسی و فلسفه غرب راه پیدا کرده، متاسفانه به اندازه بایسته، مورد توجه قرار نگرفته در حالی که یکی از کلیدیترین مسائل و مباحث مطرح در معرفتشناسی بوده و عمده انحرافاتی که امروزه در مکاتب سیاسی اجتماعی وجود دارد، از همین امر ناشی شده است.
نقطه شروع این حرکت، کانت بود که به اعتراف خودش، تفسیر جدیدی از حقیقت ارائه نموده و انقلابی کوپرنیکی در معرفتشناسی به راه انداخت. وی اصل اول بحث ما، یعنی حقیقت را تغییر داد و آن را عبارت از مطابقت عین با صورت ذهنی دانست. به اعتقاد کانت، معنای حقیقت باید وارونه و انسانی شود.
البته برخی این دیدگاه را به دکارت هم نسبت دادهاند که او نیز طبق نظر برخی از شارحان، اولین به وجود آورنده این انحراف در معنای حقیقت بود. البته این امر خیلی اهمیت ندارد و آن چه مورد اهمیت است، این است که بسیاری از فلسفههای غربی، امروزه گرفتار این نسبیتگرایی پنهان هستند.
کییرکگور نیز ضد عقل است و برای توجیه معرفتشناسی دینی خود، به همین امر متمسک شده است. ویتگنشتاین نیز که در فلسفه امروزه غرب و فیلسوفان غربی، تاثیر بسیار زیادی گذاشته، همینگونه است.
باید دقت شود که حتی واژههایی مثل پارادایم (به معنای ساختار و نه به معنای الگو) نیز، ناشی از بهکارگیری نظریه ویتگنشتاین اول، در حوزه فلسفه علم است. او معتقد بود که علم بهدنبال کشف ساختارهای ذهنی است نه مطابقت با واقع؛ و نسل بعد از او، تمام علوم را اینگونه دانستهاند و نهایتا منجر به دیدگاه پارادایمها شد.
آثار و نتایج بحث:
بررسی تطبیقی مبانی معرفتشناسانه علوم انسانی مدرن و علوم انسانی اسلامی در یک نگاه:
▫️ https://eitaa.com/vaseti/220
#مبانی #معرفتشناسی #فلسفه_علم #علم #واقعیت #حقیقت #صدق
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی معرفتشناختی| بخش پنجم.
▫️ پاسخ به برخی اشکالات معرفتشناسانه به امکان تحقق علم دینی را میتوان از نتایج این بحث برشمرد:
▪️ گزارههای دینی در مقام داوری _در حوزه تجربیات_ ابطالپذیر نیستند، پس علمی نیستند. (واقعنمایی آنها قابل احراز نیست)
▫️ تنها معیار علمی بودن، ابطالپذیری نیست، بلکه بر اساس بنیادهای عام معرفتی این مطلب قابل اثبات است که: گزارههای حاصل از کشف روشمند از منابع دینی نیز، قابلیت احراز واقعنمایی دارند. وانگهی، خود علمی بودن بر اساس معیار ابطالپذیری، مورد اتفاق نیست، و حداقل دو پارادایم دیگر (تفسیری و انتقادی) دیدگاه متفاوتی دارند.
▪️ ارزش معرفتی گزارههای دینی در ناحیه قلمرو: قلمرو گزارههای دین حداقلی است، یعنی به لحاظ معرفتی دامنه محدودی از حقایق را به ما نشان میدهند، و در نتیجه نباید با تلقی حداکثری، وارد فهم گزارههای دین شد.
▫️ کارکرد مورد توافق همگانیِ «دین» هدایت به آخرت بهینه است. هدایت، صفتی است که به حالت فکری روانی رفتاری جهتدادهشده به سوی عدالت و جلب رضایت خداوند اطلاق میشود. (شکلگیری شخصیت فرد)، امور زندگانی دنیایی افراد، تاثیر معنیدار در شکلگیری شخصیت آنها دارد. بنابراین اگر دین بخواهد عهدهدار هدایت باشد، باید نسبت به امور زندگانی دنیایی موضع مناسب اتخاذ کند و دستورالعمل مناسب ارائه نماید.
▪️ بر اساس تمایز پدیده از پدیدار، شناخت امور متافیزیکی مانند وجود خدا، ممکن نیست.
▫️ نقدهای وارد بر دیدگاه کانت، پاسخ این اشکال است. از جمله: چگونگی کشف اصل دیدگاه کانت، خارج از حوزه پدیدارها؟ و در نتیجه قابل تعمیم نبودن اصل نظریه کانت یا به بیان دیگر نسبی بودن.
▪️ فهم از دین باید خود را با تجربه و عقلانیت تجربی هماهنگ کند.
▫️ فهم از دین، در چهارچوب عقلانیت پایه و تجربه قطعی قرار میگیرد و تابعی از برهان است لذا فرضیات تجربی غیرقطعی ولو با شواهد زیاد، نمیتوانند تعیینکننده صحت یا سقم فهم دینی باشند.
▪️ ارزش معرفتی وحی: وحی تجربه شخصی است، خطاپذیر است، تاریخی است لذا قابل تعمیم و الگوبرداری نیست.
▫️ وحیِ بهمعنی خاص آن، که دریافت واقعیتی در هستی، از خداوند (منبع ماوراء تجربی و عقلی بشری) است، کشف از توصیف یا تبیین پدیدهای در هستی را ارائه میکند و دارای شواهد صدق بر این کشف است. لذا هر چه بر «علم صادق» که کاشف از واقعیت است بار میشود بر وحی نیز بار میشود. (قدرت تعمیم و فرازمانی و فرامکانی بودن)
#مبانی #معرفتشناسی #فلسفه_علم #علم #واقعیت #حقیقت #صدق
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی معرفتشناختی| بخش ششم و پایانی.
مباحث و مفاهیم کلیدی
معرفتشناسی و شناخت ، پارادایم شبکهای ، علوم انسانی اسلامی ، منطق فهم دین
پینوشتها
[۱] مانيفستی برای معرفتشناسی تهيه شده است که حول سه محور مذکور، اصول مختار در عرصه معرفتشناختی علوم انسانی گردآوری گردیده است. عنوان اين اثر «مبانی معرفتشناختی علوم انسانی در انديشه اسلامی» تالیف حجتالاسلام حسینزاده است.
[۲] تفصيل اين مطلب، در فصل اول کتاب «پژوهشی تطبيقی در معرفتشناسی معاصر» مورد بررسی قرارگرفته است.
[۳] در رويکرد معرفتشناسی اسلامی و فلسفههای همگن، معرفتشناسی با معرفت آغاز میشود و اين موضوع، نکته قابل توجهی در این بحث است.
[۴] اين دستهبندی از ابداعات حجتالاسلام حسینزاده است که به اذعان خود وی هر چند مصطلح نيست، اما میتوان آنرا از تاريخ فلسفه بشری به دست آورد.
[۵] حجتالاسلام حسینزاده در شماره شش مجله «معارف عقلی»، مقالهای را با عنوان «عقلانيت معرفت»، ارائه نمودهاند که به تبيين اين سير تاريخی پرداخته و نقش انديشمندان مسلمان را در ايجاد تحول در اين عرصه بيان کرده است. ايشان، طرح اين آموزه را برای اولين بار به ابنسينا منسوب نموده است.
[۶] رنه دِکارْت (زادهٔ ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در دکارت (اندر الوآر) فرانسه — درگذشتهٔ ۱۱فوريهٔ ۱۶۵۰ در استکهلم سوئد)، رياضیدان وفيلسوف فرانسوي بود.
[۷] ميان شکاکيت و نسبیتگرايی نيز تفاوت وجود دارد که میتوان آنرا اينگونه تبيين نمود: شخص معتقد به شکاکيت مطلق، در همه معرفتها شک و ترديد مینمايد. در تاريخ اروپا، هشت يا نه دوره را میتوان پيدا نمود که چنين عقيدهاي به اوج خود رسيد. اما در طول تاريخ اسلام در ميان مسلمانان کسی نبوده که به آن اعتقاد داشته باشد. البته اخيرا عدهای پيدا شدهاند که ادعا میکنند کسانی مانند غزالی از شکاکين بودهاند.
اما در نسبيتگرايی اينگونه مطرح میشود که امکان شناخت وجود دارد؛ اما اين شناخت مطلق نبوده و بر اساس ساختار خاص ذهنی که هماکنون وجود دارد، قابل قبول است و امکان تخلف آنها در ساختاری ديگر، وجود دارد. مثلا قطر ماه از روی زمين ۲۵ سانتيمتر است و هر چه به آن نزديکتر میشويم، آن را متفاوت میبينيم و هر دو نگاه نيز صحيحاند. به صورت مشخص در مثال اجتماع نقيضين، نسبيتگرای مطلق، اذعان به امتناع آن دارد؛ اما معتقد است که اين پذيرش، بر اساس ساختارهای فعلی ذهن وی صورت گرفته و ممکن است در ساختاری ديگر، ممتنع هم نباشد.
#مبانی #معرفتشناسی #فلسفه_علم #علم #واقعیت #حقیقت #صدق
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
توصیف و تبیین دستگاه معرفت شناسانه.pdf
446.8K
﷽
⚪️ مبانی معرفتشناختی.
#مبانی #معرفتشناسی #فلسفه_علم #علم #واقعیت #حقیقت #صدق
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ فهرست مطالب مبانی معرفتشناختی.
▫️ جایگاه در پارادایم شبکهای:
▫️ eitaa.com/vaseti/206
▫️ فرآیند معرفتی تمدن غرب:
▫️ eitaa.com/vaseti/207
▫️ چرایی:
▫️ eitaa.com/vaseti/208
▫️ مسائل و منابع:
▫️ eitaa.com/vaseti/211
▫️ متن مبانی:
▫️ eitaa.com/vaseti/214
▫️ فایل مبانی:
▫️ eitaa.com/vaseti/220
#مبانی #معرفتشناسی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ ذیل مبحث مبانی معرفتی، طبق منطق و ترتیب تصویر فوق، پس از ارائه مبانی هستیشناختی و معرفتشناختی، در ادامه به مبانی روششناختی پرداخته میشود انشاءالله.
▫️ فهرست مختصر و مفصل:
▫️ eitaa.com/vaseti/99
▫️ eitaa.com/vaseti/100
#مبانی #پارادایم_شبکهای #روششناسی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی روششناختی| بخش اول.
مساله بحث:
بسته مبنایی «روششناسانه» در پارادایم شبکهای حاوی چه گزارههایی است؟
پیشفرضها:
بسته معرفتشناسانه در پارادایم شبکهای پیشفرضهای بحث «روششناسی» هستند که اهم محورهای آن عبارتند از:
واقعیتی خارج از ذهن ما وجود دارد (ناوابسته به ذهن و اراده ما).
دستیابی به این واقعیت ممکن است.
حقیقت= ادراک مطابق باواقع
صدق= مطابقت با واقع
هر کسی مجموعهای ازادراکات یقینی را دارد (بدیهیات منطق و فلسفه)
علم حضوری سنگبنای ادراکات انسان است.
با استفاده از ابزار بدیهیِ شکل اول منطق و استدلالهای مباشر (عکس، عکس نقیض)، میتوان ادراکات یقینی دیگری را تولید کرد. (گسترشپذیری ادراکات یقینی)
معرفت = ادراکات صادق موجّه
دستیابی یقینی به واقعیت، ممکن و معقول است= عقلانیت معرفت= رئالیسم (در برابر ایدهآلیسم بهمعنی ذهنگرایی) بنابراین:
واقعگرایی ممکن است
ذهنگرایی یا سوبجکتیویسم ضروری نیست.
پس پارادایم تفسیری تنها راه ممکن کشف واقع نیست.
چهارچوبهای ذهنی (پارادایمها یا هر گونه پیشفرض و پیشداوری) سرنوشتساز نیستند و میتوان در همه آنها حقیقت ثابتی را کشف کرد.
واقعیت ثابت است و ادراک ما از واقعیت قابل تغییراست.
در علم حضوری نیز معرفت بالوجه ممکن است. (ضروری نیست که تمام المعلوم عندالعالم منکشف شود)
منابع معرفت بشری منحصر در تجربه نیست.
عقل و شهود و نقل هم کشف از واقع دارند.
ساختار و قوانین طبیعت و فطرت، از منابع کشف واقع هستند.
ادراک حسی فقط عوارض پدیدههای مادی را درک میکند.
مهمترین منبع معرفتی انسان عقل است و دلیل موجه بودنِ آن، ابتناء بر بدیهیات یامایصلالیالبدیهی است. (ابتناء بر قضایای پیشینی)
روند تولید معرفت و ایجاد کثرت در ادراکات، با پیگیری روند تولید مفاهیم و پیدایش کثرت در مفاهیم، کشف میشود.
مفاهیم به مواردی مانند «حقیقی» ، «اعتباری» ،«جزئی» ، «کلی» ، «معقولات اولی» ،«معقولات ثانیه» ، «معقولات فلسفی» ، «معقولات منطقی» تقسیم میشوند.
ابزار ایجاد معرفتهای ترکیبی، تفکر است (فرآیند تولید تعریفها و فرآیند تولید حجتها)
مفاهیم اعتباری و ارزشی میتوانند دارای منشاء انتزاع حقیقی باشند و تابعی از آن منشاء باشند.
معیار صدقِ قضایای بدیهی، یا بهدلیل ذاتی بودن محمول برای موضوع است یا بهدلیل ارجاع آن بدیهی به علم حضوری.
پدیدهها دارای ابعاد و سطوح و لایهها و مراتبی هستند پس معرفت نیز میتواند در عین اینکه هسته ثابت دارد دارای مراتب و ابعاد باشد.
به دلیل ذومراتب و ذواضلاع بودن پدیدهها، رئالیسم خام (یکسان و یکنواختانگاری دریافت اولیه از هر پدیده) غلط است و رئالیسم شبکهای (بررسی پدیده در شبکه هستی از ابعاد مختلف) بیشترین کشف از واقعیت را دارا میباشد.
به دلیل رئالیسم شبکهای، پارادایمهای اثباتگرایی و تفسیری و انتقادی نمیتوانند بهتنهایی کاشف از واقع باشند بلکه پارادایم شبکهای لازم است. (بررسی پدیده و کشف مختصات آن در شبکه هستی)
پدیدهها از حیث وجودی محدودند لذا قرائتهای مختلف از یک پدیده بیپایان نیست و صدق و کذببردار است.
استقراء وقتی به حد خاصی در پدیده برسد، مفید قطع روانشناختی است، لذا در کسب معرفت قابل استفاده است.
گزارههای وحیانی و نقلی، مانند گزارههای علمی و فلسفی معنادار هستند و زبان آنها زبان توصیف و کشف واقع است.
معیار ادراک صادق در علوم انسانی اسلامی، عبارتست از: مبناگرایی مبتنی بر بدیهیات + روش بدیهی تولید معرفتها + هماهنگی با اهداف و مقاصد شریعت + هماهنگی با گزارههای دینی.
فرضیه بحث:
۱. روش = توصیف فرآیند انجام صحیح یک کار.
و روششناسی = تبیین روش (موجّهسازی روش، بر اساس اصول و قواعد منطق پایه)
۲. روشهای سهگانه مشاهده تجربی، برهان عقلی، شهود قلبی برای کشف واقعیتها، معتبرند.
۳. ترکیب روشهای کمّی، کیفی به بهینهسازی فرآیند تحقیق کمک میکند.
۴. ترکیب روش استقرایی و قیاسی به بهینهسازی فرآیند تحقیق کمک میکند.
۵. رویکرد میانرشتهای به بهینهسازی فرآیند تحقیق کمک میکند.
۶. روش الگوریتمی شش مرحلهای برای کشف واقعیتها، روش منتخب است. (الگوریتم تحقیق شش مرحلهای)
۷. روش «تفکر شبکهای» حاوی ابزارهای اصلی برای الگوریتم فوق است.
تبیین بحث:
«روششناسی» یکی از شاخههای «فلسفه علم» از فلسفههای مضاف است که به بررسی «پدیده» از بیرون میپردازند (از معرفتهای درجه دوم است). در روششناسی، فرآیند کشف واقعیت و رسیدن به حقیقت بررسی میشود بهطوری که مبتنی بر عقلانیت پایه و منسجم با آن باشد (موجّهسازی).
«روش» در علوم، توصیف منابع، مراحل، ابزارها و ضوابط یک تلاش فکری برای تولید «معرفت» است. (باور صادق موجّه)
#مبانی #روششناسی #اجتهادسیستمی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti