eitaa logo
دیالکتیک علم و عرفان ناب
416 دنبال‌کننده
3هزار عکس
268 ویدیو
114 فایل
کوانتوم(علم فیزیک جدید) وتعالیم عرفانی،دلنوشته ها و اشعارم وسخنان و اشعار بزرگان اهل علم و ادب تلاشی در حد توان تقدیم به وجود مقدس صاحب الزمان .عج. و تمامی شهدای اسلام❤ 👈نشر باذکر شریف صلوات بر محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم❤
مشاهده در ایتا
دانلود
بال برآرد این دلم چونک غمت پرک زند بارخدا تو حکم کن تا به ابد همین کند چونک ستاره دلم با مه تو قران کند اه که فلک چه لطف‌ها از تو بر این زمین کند مولانای جان🌻 @wittj2
من لایق عشق و درد عشق تو نیم زنهار که هم نبرد عشق تو نیم چون آتش عشق تو بر آرد شعله من دانم و من که مرد عشق تو نیم ابوسعیدابوالخیر🌻 @wittj2
🔮🎷نقش امتحان الهی در تکامل انسان در این که سختی ها و مصایب، آدمی را چه از حیث روحی و چه از حیث جسمی آزموده و قوی می کند، شکی نیست. چنان چه اگر در زندگی مخترعین، دانشمندان و بزرگان دین و علم، تفحصی بکنیم، درمی یابیم که در اثر نیازها و مشکلات و سختی ها به این درجه رسیده اند. 👈امام صادق(ع) می فرماید: (اِنَّ الله اِذا اَحَبَّ عَبداً غَتَّهُ بِالبلاء غَتَّاً;2 خدا زمانی که بنده ای را دوست بدارد، او را در دریای شداید غوطه ور می سازد.) 👈و هم چنین می فرماید: (اِنَّ اَشَدَّ الناس بَلاءً الاَنبیاءُ ثُمَّ الذین یَلُونَهم ثُمَّ الاَمثَلُ فالاَمثلُ;3 پرگرفتارترین مردم، انبیا هستند، در درجه بعد کسانی که از حیث فضیلت بعد از ایشان قرار دارند، و سپس هرکس که با فضیلت تر است به ترتیب از بالا به پایین.) 📗بحارالانوار، ج15، ص55. همان، ص53 @wittj2
🔮🎷 ابعاد کفران نعمت ⭐️کفران نعمت، علاوه بر ادا نکردن حق شکر نعمت های الهی، شکر نکردن احسان از منعمین دیگر ـ که مخلوقات خداوند متعال هستند ـ را نیز شامل می شود. 👈حضرت علی بن الحسین(ع) می فرماید: «یقول اللهُ تَبارک و تَعالی لِعَبْدٍ مِن عَبیدهِ یومَ القیامه أ شَکرْتَ فلاناً فَیقولُ بَل شَکرْتُک یا ربّ، فَیقُولُ لم تَشْکرنی إذْ لم تَشْکرْهُ، ثمّ قال: أشْکرُکم لله أشْکرُکم للناس[8]؛ ⭐️خداوند تبارک و تعالی در روز قیامت، به بنده ای از بندگانش می فرماید: آیا از فلانی تشکر کردی؟ می گوید: البته از تو شکرگزاری کردم، ای پروردگارم. پس خداوند می فرماید: وقتی از او سپاسگزاری نکردی، از من هم سپاسگزاری نکرده ای. سپس حضرت فرمودند: سپاسگزارترین شما برای خدا، سپاسگزارترین شما نسبت به مردم هستند». ⭐️یکی از مصادیق منعمین که بر شکرگزاری آن ها بسیار تأکید شده است، والدین انسان هستند که در مواردی سپاس از آن ها پس از سپاس از خداوند آمده است: ((أنِ اشْکرْ لی وَ لِوالِدَیک)). [9] 👈امام رضا(ع) می فرماید: «إنّ الله عزّوجل امر... بالشُّکر له و للوالدین فَمَن لم یشکرْ والِدَیه لم یشْکر اللهَ».[10] احادیث دیگری نیز در زمینه شکر مخلوقین وارد شده است که عدم ادای آن ها، کفران نعمت الهی است. [11] 👌بنابراین، جزای نیکی مخلوقین، احسان به آن هاست؛ همان گونه که خداوند متعال در آیه ((هَلْ جَزاءُ اْلإِحْسانِ إِلاّ اْلإِحْسانُ)) [12] به آن اشاره کرده است؛ البته در صورت عدم قدرت بر مقابله به احسان، شکر زبانی نباید ترک شود. 📗اصول کافی، ج 2، ص 106. [9]. لقمان (31): 14. [10]. میزان الحکمه، ج 5، ص 1979، ح 9639؛ وسائل الشیعه، ج 9، ص 25. [11]. غررالحکم، شرح جمال الدین محمد خوانساری، ج 5، ص 1974، ح 5667؛ میزان الحکمه، ج 5، ص 1974، ح 9609. [12]. رحمن (55): 60. کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
برگی از معرفت🍂 🌻سر مرا به بر اندر گرفت و خوش بنواخت غریب دلبریی و بَدیع اَنعامی🌻 سر من را در برش گرفت، سرم را گذاشتم روی پایش و نوازش کرد. این نوازش با نوازشهای قبلی که از جهان می آمد، از آدمها می آمد، فرق می کرد. این یک دلبری شگفت انگیزی بود. و یک انعام و یک نیکی و یک لطف تازه بود، بدیع بود. یعنی ما وقتی به زندگی زنده می شویم، متوجه می شویم که آن چیزهایی که از بیرون می گرفتیم یا حتی از پدر و مادرمان بوسیلۀ ذهن گرفتیم، به هیچ وجه این دلبری غریب و انعام تازه با آنها مساوی نیست، اینها یک چیز تازه ای است اینها از زندگی می آید و اینها هستند که ما را می نوازند 🌻و آنگه از سرِ رِقَّت به حاضران می‌گفت نه درخورست چنین مرغ با چنین دامی 🌻 و آن موقع از سر مهربانی به هر کسی که گوش می دهد و حاضر است می گفت که: یک چنین مرغ هوشیاری، خدائیت در خور چنین دامی نیست، این دام همان دام ذهن است. حالا شما حاضر هستید، به نظر شما زندگی به شما الان از روی مهربانی می گوید که: واقعاً این دام لایق مرغ شماست؟ نیست. هر انسان به حضور رسیده و بینهایت شده هم همین را می گویدخوب مولانا از سر مهربانی به شما که می شنوید می گوید، سئوالش این است واقعاً این ذهن و این دام برای ما خوب است؟ شایسته است که ما در این دام بمانیم؟ نیست که. به باغ بلبلِ مستم، صَفیرِ من بشنو مباش در قفسی و کناره بامی این جمله از زبان مولانا است یا از هرکسی که حاضر است و یا از زبان خود زندگی است، می گوید که در این باغ جهان من بلبل مستم، آواز من بشنو، تو این را بدان که اگر به ذهن نگاه می کنی در قفسی، اگر ناشتا می گویی که کار بعدی چیست می افتی در قفس، ولی اگر نگویی در کنار بام هستی می توانی پرواز کنی، بروی. پس ما هم کنار بام هستیم می توانیم پرواز کنیم، برویم، هم در قفس هستیم، بستگی به این که به چه دیدی الان نگاه کنیم. ولی ما انتخاب می کنیم که قبل از اینکه گفتم قضاوت کنیم و ارزیابی کنیم به هر کسی می رسیم، اول به زندگی زنده بشویم، عجله نکنیم، تأمل کنیم، بعد از قفس بیرون بیاییم، متوجه بشویم که کنار بام هستیم و پرواز کنیم برویم. استاد پرویز شهبازی🌻 غزل۳۰۵۸ دیوان شمس کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
🔮🎷توضیحی در مورد عالم ذرّ و عهد خدا و اجابت انسان‌ها: 👌حركت جوهري در همه‌ی موجودات نيست بلكه فقط در يك موجود جاري است و آن انسان است. زيرا ملائكه، كارشان فقط به اين است كه از يكديگر جدا شوند و اين بشود جبرئيل، آن بشود ميكائيل و هكذا و بعد از اين جدا شدن و يافتن هويت مستقل، ديگر حركت جوهري در آن‌ها جاري نمي‌شود و هر ملكي از آن مقدار كمالي كه دارد بالاتر نمی رود (و ما منا الا له مقام معلوم) صافات 164 ، يعني هر كدام از ما داراي يك مقام و حد وجودي مشخص و ثابتي هستيم (ناگفته نماند که حرکت جوهری در ملائکه بنحو تجدد امثال هست). همچنين حيوانات و گياهان و جمادات نيز كمالشان به همان است كه از هم جدا و متمايز گردند. اين بشود اسب، آن بشود درخت كاج، آن بشود سنگ و هكذا. اما هر كدام از اين‌ها در همان حدي كه هست همانست و ديگر حركت جوهري در او جاري نمي‌شود. برای همین است که اسب، اسبتر نمیشود اما انسان، انسان تر میشود (البته حرکت جوهری در حیوانات و نباتات و جمادات هم به صورتی وجود دارد که فعلا در صدد بحثش نیستیم). ⭐️اما فقط انسان است كه هم كمال اول را پيدا مي‌كند يعني انسان، از ساير موجودات يعني ملائكه و حيوانات و نباتات و جمادات جدا مي‌شود، و نیز خود انسان‌ها از يكديگر جدا مي‌شوند و اين مي‌شود زيد و آن عمرو. ⭐️هم كمال دوم را پيدا مي‌كند، يعني يك حركت در جوهره و باطن و روح او ايجاد مي‌شود و او را در مسير تكامل خود پيش مي‌برد تا به نهايت كمال خودش برساند. ⭐️آن‌گاه ملائكه و حيوانات و نباتات و جمادات در خدمت انسان هستند كه او را در مسير حركت تكاملي كمك كنند. حيوانات و نباتات و جمادات، از جهت جسماني به او كمك مي‌كنند و ملائكه از جهت روحاني به او كمك مي‌كنند تا انسان آرام آرام در مسير حركت خود به سوي كمال نهائيش گام بردارد تا به عین ثابت خودش برسد. 👈بنابراين انسان از عالم عقل اول بايد تا حد مادي نزول كند و به عالم ماده وارد شود. اما چيزي كه هست اين سفر از عقل به ماده، يك‌بارگي نيست... ادامه دارد... علامه مروجی سبزواری🌻 📗اسرار حج کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
علامه مروجی سبزواری☀️.mp3
3.65M
⭐️سلوک الی الله چیست؟ 🎷مروجی سبزواری کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
🔮🎷سیر تکامل انسان در نگاه مولوی 🌻از جمادی مردم و نامی شدم وز نما مردم ز حیوان سر زدم مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم من ز مردن کم شدم؟ لحظه ی دیگر بمیرم از بشر تا بر آرم از ملائک بال و پر بار دیگر از ملک پرّان شوم آنچه اندر وهم ناید آن شوم🌻 شاید بتوان با اطمینان گفت که سیر تحوّل و تکامل انسان ، یعنی مراحل گوناگون حرکت از خاک به افلاک و از آنجا به عرش و سپس به ملکوت و آنگاه پیوستن به حقیقت مطلق و یگانه شدن با اصل خویش، کامل و واضح در این چهار بیت مثنوی بیان گردیده است. اینکه آیا این سیر تکامل خود مولوی بوده است یا نه، نیاز به تحقیق بیشتری دارد.به بیان دیگر ، آیا شخص مولوی از مراحل جمادی و نما و حیوانی گذر کرده و اینک در مرحله ی آدمی است و تلاش می کند تا از این مرحله هم بگذرد و ملک شود و آنگاه از مرحله فرشته بودن هم فراتر رود و جایی برسد که در وهم نمی گنجد و دست نیافتنی است، یا مولوی در جای یک مراد و معلّم نشسته و به دیگران راه نشان می دهد که ، انسان می تواند این مراحل را طی نماید؟ به نظر من مولوی خود این راه را طی کرده است و تجربه ی خود را در اختیار دیگران نیز قرار می دهد. و باز با اطمینان می توان گفت که مولانا، هفت شهر عشق را دیده و در نوردیده و راه را یافته و انسان کامل شده است. البتّه اگر با دقت به زندگی حضرت مولانا بنگریم و دقیق شویم، ایشان هیچگاه در بند خاکی وجود، اسیر نبوده و در دنیای جهل و غفلت و دوری یا همان جمادی سیر نکرده است. پدرش بهاء ولد خود از راه یافتگان اصیل بوده و این فرزند هم خوشبختانه اهل بوده است. شاید او برای خود چنین مسیری را نه در عالم واقع ،که در عالم مُثل و قیاس طراحی کرده و آن را پیموده است و آنگاه این دنیای مجازی را به حقیقت تبدیل نموده و به مریدان خود چه در عصرش و چه در اعصار آینده تقدیم کرده است. مولوی مصراع دیگری نیز دارد که برای من جای بسی سوال است. خام بدم، پخته شدم، سوختم اگر خام بودن را به معنی جوانی و بی تجربگی فرض کنیم، مولوی چنین بوده، امّا ایشان در سیر تکاملی خویش به درجات عرفانی به مقتضای سن و زمانش خام نبوده است. نباید انتظار داشته باشیم که یک جوان چون یک پیر استخوان خرد کرده در راه عشق باشد . مولوی هم در جوانی و هم در میانسالی و هم در پیری در کارش بی نظیر بوده است. بهتر است بگویم که مولوی اینها را واقعاً درک نکرده ، امّا برای خود چنین دنیایی متصوّر شده است. ⭐️بپردازم به این ابیات، نخست ظاهر و عین که بر همگان مبرهن است. خاک بودم و جماد که هیچ درک و حرکت و سیری نداشتم. خداوند مرا با دستان خویش پرداخت و من انسان شدم(مرحله ی اوّل) ⭐️مدّتی در دنیای نباتی بودم. دوران جنینی و نوزادی که فقط جان داشتم و حرکت و هیچ عمل و رونقی نداشتم.(مرحله ی دوم) ⭐️از این دوره هم گذشتم و به مرحله ی حیوانی رسیدم. جوانی و شادابی و حرکت و البتّه جهل. کارم خوردن بود و گشتن و خفتن و بهره بردن از وجود خود. یعنی همین کارهایی که حیوان می کند.(مرحله ی سوم) ⭐️دوره ی حیوانی هم گذشت و فهمیدم که من برای امر بزرگی خلق شده ام. موجودی بزرگ و عجیب و افتخار آمیزم. فهمیدم اصلی دارم و مبدایی و مقصدی دارم و منظوری. لذا به خود آمدم و انسان شدم.(مرحله ی چهارم) ⭐️روزی از این مرحله هم خواهم گذشت و با فرشتگان الهی هم صحبت( عزراییل، بشیر، مبشر و ... ) خواهم شد و با برخی هم نشست.( مرحله ی پنجم) ⭐️در مرحله ی پایانی چون اصل خلقت من روح خدا بوده است و منظور از همه من بوده ام، از فرشتگان هم خواهم گذشت و فراتر خواهم رفت و به جایی خواهم رسید که اندر وهم و خیال هیچ کسی نرسد.( مرحله ی ششم) این سیر طبیعی خلقت بود. می دانیم که مولوی یک انسان عادی یا یا طبیعت گرای تجربی نگر نیست. او عارف است. جان در کف دست گرفته و بی پروا و شبانه روز در پی اصلش می گردد. می خواهد به معشوقش برسد و با او در گردن شود و در وجود معشوق گم شود و یکی گردد. لذا باید با اطمینان گفت ، این سیر مورد نظر او نبوده است. انسان به حکم نسیانش گاهی در غفلت محض و جهل کامل است. غرق در ماده و دنیا و تخت و بخت و گشت و خورد و خواب. آنچنان که گویا اصلاً انسان نیست، بلکه در اصل یک سنگ است که نه دل دارد که بجنبد و نه عقل که درک کند و لذا جمود است و از انسانیت پرت. تلنگری او را از این مرحله بیرون می آورد و تکانی می خورد که می شود نبات و می فهمد که چه است و که، می شود انسان و از مرحله ی انسانی فراتر می رود می شود فرشته و بعد در وجود اصل خود یکی می شود که پای هیچ ملکی بدان نمی رسد. رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر تا چه حد است مکان آدمیّت 🎯یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیّة مرضیه، فادخلی فی عبادی وادخلی جنّتی عضویت👇 @wittj2
درخت، میز، ابر، سنگ ... علم قرن بیستم همه ی اینها را تجزیه کرده و به یک چیز رسیده: توده ای از امواج-ذرات چرخان که از قوانین فیزیک کوانتوم پیروی می کنند. یعنی همه ی اشیایی که مشاهده می کنیم، تصاویر سه بعدی هستند که طبق فرآیند هسته ای و الکترومغناطیسی از امواج متحرک و ایستا تشکیل شده اند. اصلا همه ی اشیای جهان ما، تصاویری سه بعدی اند که به همین روش الکترومغناطیسی تهیه شده اند. به عبارت دیگر، نوعی ابرهولوگرام هستند. 📗چارلز موزس (کتاب آگاهی و واقعیت) کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
🔮🎷گام بزرگی برای مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی ✍توسط ناهید سادات ریاحی در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵تازه ترین اخبار کوانتومی فیزیک کوانتومی مکانیک کوانتومی، علم شگفت انگیزی است که در دنیای ذرات زیراتمی، حکمفرمایی می کند. حالا دانشمندان موفق شده اند گام مهمی در راستای مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی بردارند. همانطور که می دانید اشیای کوچکی مثل الکترون ها و اتم ها طبق قوانین مکانیک کوانتومی رفتار می کنند. منظور از رفتارهای کوانتومی، نشان دادن اثراتی مانند برهم نهی، درهم تنیدگی وتله پورت است که هر یک دنیای از شگفتی هستند. یکی  از جذاب ترین سوالاتی که در مورد علم کوانتوم، پرسیده می شود، مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی است.  به نظر شما آیا روزی می رسد که اشیای بزرگی مانند یک فنجان قهوه هم رفتارهای کوانتومی از خود نشان دهند؟ واقعیت این است که در حال حاضر دانشمندان، تلاش می کنند تا به این سوال، پاسخ مثبت بدهند. در مقاله ی حاضر، فیزیکدانان دانشگاه صنعتی دلفت هلند، سعی کرده اند تا مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی را امکان پذیر کنند و جالب اینکه تا حد زیادی موفق به این کار شده اند. به این منظور، آنها غشایی با انعکاس پذیری بالا ساختند که با چشم غیرمسلح، قابل رویت است و می تواند با کوچکترین تغییر انرژی در دمای اتاق، ارتعاش و نوسان کند. نتیجه ی این پژوهش جالب در ژورنال Physical Review Letters منتشر شد. مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی :تاب خوردن تصور کنید در یک پارک و روی یک تاب نشسته اید. حالا از دوست خود میخواهید تا شما را یکبار هل دهد. حالا تصور کنید که به همین یکبار هل، نزدیک به ده سال، بدون وقفه تاب بخورید! شگفت انگیز است، اما واقعی! دانشمندان، یک نسخه ی میلی متری از چنین تابی را روی یک تراشه ی سیلیکونی ساختند! مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی : تنش کششی به منظور انجام ایجاد تنش کششی، دانشمندان، فیلم های بسیار نازکی از سرامیک را روی تراشه های سیلیکونی قرار دادند. این کار به آنها اجازه می داد تا یک میلیون پوند بر اینچ تنش کششی را داخل غشاهای معلق میلی متری که فقط ۸ برابر ضخیم تر از عرض یک DNA هستند، مهندسی کنند. جالب است بدانید که این تنش کششی ، ۱۰ هزار برابر فشار روی یک تایر خودرو است. هندسه ی فوق نازک و  انرژی های زیاد ذخیره شده در این غشاها، باعث می شود تا آنها، زمان فوق العاده زیادی با اتلاف میزان بسیار کمی انرژی، ارتعاش کنند. مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی :ابرآینه ها برای کنترل موثر حرکت غشاها با لیزر، این غشاها باید فوق العاده انعکاس پذیر باشند. به دلیل نازکی فوق العاده ی این ساختار، تنها راه برای بدست آوردن این انعکاس پذیری بالا، ایجاد شبه ماده از طریق قلم زنی یک الگوی میکروسکوپی در داخل غشا بود. دانشمندان، باریک ترین آینه ی جهان را با انعکاس پذیری بیش از ۹۹ درصد ساختند. این غشاها همچنین بهترین حسگرهای نیرو در دمای اتاق هستند، چرا که آنها می توانند کشش گرانشی بین دو نفر که ۱۰۰ کیلومتر از یکدیگر دور هستند را اندازه گیری کنند! مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی :دمای اتاق انعکاس پذیری بالا به همراه ایزوله سازی فوق العاده، به دانشمندان اجازه داد تا برای نخستین بار در دمای اتاق، بر مانع بزرگی که بر سر راه مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی بود، غلبه کنند؛ چرا که حتی یک ارتعاش، برای گرم کردن و خراب کردن ماهیت شکننده ی کوانتومی اشیای بزرگ، کافی است. (چیزی که به آن، واهمدوسی کوانتومی گفته می شود). به همین دلیل، دانشمندان برای از بین بردن چنین گرمایی، بر سیستم های برودتی یا سرمایشی بزرگ برای سرد کردن و ایزوله کردن دستگاه های کوانتومی، تکیه کردند. ایجاد نوسانگرهای کوانتومی بزرگی که در برابر واهمدوسی در دمای اتاق، به اندازه ی کافی، قوی هستند، یک شاهکار برای فیزیکدانان به حساب می آید. مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی :فنجان قهوه یکی از قوی ترین پیش بینی های مکانیک کوانتومی این است که اشیا می توانند به طور همزمان در دو مکان باشند که به آن، برهم نهی کوانتومی گفته می شود. این پدیده برای اشیای کوچکی مانند الکترون ها یا اتم ها، به وضوح ثابت شده است. اما مکانیک کوانتومی می گوید که همین قواعد باید برای اشیای ماکروسکوپی مانند فنجان قهوه هم برقرار باشد. مثلا تصور کنید یک فنجان قهوه به طور همزمان می تواند روی میز با داخل ماشین ظرفشویی باشد یا گربه ی شرودینگر می تواند به طور همزمان واقعاً  زنده یا مرده باشد. اما این رفتاری نیست که ما در زندگی روزمره ی خود می بینیم! فنجان قهوه یا روی میز است یا در ماشین ظرفشویی و گربه یا زنده است یا مرده. از نظر آزمایشگاهی اثبات اینکه یک گربه در دمای اتاق، به طور همزمان مرده و زنده باشد، هنوز یک سوال باز در مکانیک کوانتوم
ی است. پژوهش حاضر می تواند در نهایت منجر به مشاهده ی گربه های کوانتومی در مقیاس زندگی روزمره شود. عضویت👇 @wittj2
متفاوتی دارند. ابرتقارن یک توسعه‌ی منطقی و جذاب از فیزیک شناخته شده است و می‌تواند با ریاضیات زیبایی، پیاده‌سازی شود. بسیاری از فیزیکدانان، احساس می‌کنند که ابرتقارن شایسته حقیقت داشتن است، اما علاقه ما مهم نیست چرا که حرف آخر را طبیعت می‌زند! در حالی که شواهد غیر مستقیم و متقاعد کننده‌ای برای ابرتقارن وجود دارد، اما تاکنون اثبات مستقیمی برای آن پیدا نشده است. برای این کار، ما باید ابرهمزادها را پیدا کنیم. جستجوی ابرهمزادهای ذرات شناخته شده، دغدغه‌ی بسیاری از محققان برخورد دهنده بزرگ هادرونی (LHC) است. اما متاسفانه تاکنون نتایج، منفی بوده است. با این وجود هنوز امید و ظرفیت زیادی برای اکتشاف ابرهمزادها وجود دارد، چرا که هر چه LHC با انرژی بیشتری کار کند، برخوردهای بیشتری تحلیل خواهند شد و شانس اکتشاف بالا خواهد رفت. ⭐️پرده سوم: آمار کوانتومی واضح است که آمار کوانتومی، یکی از دانش‌های بنیادی ما در مورد طبیعت است. از طرفی وقتی درباره وحدت ماده، کنکاش می‌کنیم، سوالات عمیق دیگری، پیش می‌آید. برای درک چنین مفاهیم مهمی، ابتدا باید مبانی را خوب بفهمیم. کوانتوم آماری واقعا چیست؟ پاسخ نوین به این پرسش، بسیار عمیق و زیباست. این پاسخ در اواخر دهه ۱۹۷۰، حدود ۵۰ سال پس از بلوغ مکانیک کوانتوم، ظهور کرد و با کارهای پیشروی جان لیناس و ژان میرهیم، توسعه یافت. به صورت خلاصه، آمار کوانتومی، بازتاب توپولوژی خطوط جهان کوارتیکل‌هاست. در ادامه، رازها و پیچیدگی‌های این جمله‌ی به ظاهر ساده را خواهیم شکافت. در نظریه کوانتوم، احتمال یک فرایند، با مجذور دامنه تابع موج آن بیان می‌شود. دامنه‌ها نسبت به احتمالات، بنیادی‌تر بوده و از قوانین ساده‌تری پیروی می‌کنند. از این رو مساله اصلی در دینامیک کوانتومی، محاسبه دامنه تابع موج آرایش‌ ذرات در زمان‌های متفاوت است. در محاسبه دامنه کلی برای دو کوارتیکل تمیزناپذیر که در آغاز در مکان‌های A و B هستند و در پایان در C و D، باید سهم تمام حرکات ممکن که مکان آغازین را به مکان نهایی متصل می‌کند، درنظر بگیریم. این مسیرها، خطوط جهانی کوارتیکل‌ها هستند. حرکت‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند: اول، کوارتیکل‌هایی که از نقاط A و B، حرکت را آغاز کرده به ترتیب به نقاط C و D می‌روند، و دسته دوم به ترتیب به نقاط D و C می‌روند. کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
🔮🎷ظهور ذرات شگفت‌انگیزی به نام انیون از قلب آمار کوانتومی در دنیایی دو بعدی ! ✍یاسر سلیمی در ۱۸ فروردین ۱۳۹۶ تازه ترین اخبار کوانتومی دیپرلوک شیمی کوانتومی ذرات کوانتومی، دنیایی از شگفتی در دل خود دارند. آمار کوانتومی نشان می‌دهد دو نوع ذره در عالم داریم، فرمیون و بوزون. اما این همه‌ی ماجرا نیست، ذرات جذاب دیگری به نام انیون ها متولد شده اند که در دنیای دو بعدی زندگی می‌کنند. آنها نه در دنیای فرمیون ها جای می‌گیرند و نه در قالب بوزون ها. این ذرات شگفت‌انگیز، کاربردهای بسیار جذابی دارند. این نوشتار، ترجمه‌ای از مقاله فیزیکدان نظری و برنده جایزه نوبل، ✍فرانک ویلچک است، فیزیکدانی که برای اولین بار، نام انیون را برای این ذرات شگفت انگیز انتخاب کرد. این مقاله، ماه پیش، در سایت معتبر Quantamagazine منتشر شد. ⭐️پرده اول: کوارتیکل یا ذرات کوانتومی پیش از پدید آمدن مکانیک کوانتوم، فیزیک پایه درگیر دوگانگی عجیبی بود. از طرفی، میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی را داشتیم که دارای ویژگی‌های زیر بودند: از قوانین ماکسول پیروی می‌کردند میدان‌ آنها تمام فضا را پر کرده بودند پیوسته بودند از سوی دیگر اتم‌ها را داشتیم که از مکانیک نیوتون پیروی می‌کردند. اتم‌ها از نظر فضایی اشیایی محدود و در حقیقت، بسیار ریز و مجزا بودند. در قلب این دوگانگی تقابل میان نور و ماده بود، زمینه‌ای که نه تنها دانشمندان، بلکه هنرمندان و عارفان را برای قرن‌ها شیفته خود کرده بود. یکی از افتخارات نظریه کوانتوم این است که این دیدکاه دوگانه ماده را با دیدگاهی یکپارچه جایگزین کرده است. ما یاد گرفتیم از فوتون‌ها میدان‌ها را بسازیم و از الکترون‌ها اتم‌ها را ( البته همراه با دیکر ذرات بنیادی دیگر). هم الکترون‌ها و هم فوتون‌ها با استفاده از ساختاری ریاضیاتی توصیف می‌شوند. آن‌ها ذره هستند از این نظر که مجزا بوده و دارای خواص قطعی و قابل بازسازی هستند، اما به «ذرات» مکانیک کوانتومی، نمی‌توان مکان قطعی در فضا نسبت داد، بلکه نتایج ممکن اندازه‌گیری مکان آنها، به صورت توزیعی از احتمالات داده می‌شود. این توزیع، یک میدان فضا پرکن است که تابع موج آن ذره نامیده می‌شود. ار نظر مفهومی، ذرات کوانتومی چنان تفاوت قابل توجهی نسبت به اجداد کلاسیکشان دارند که به نظر می‌رسد باید اسم متفاوتی برای آنها برگزینیم. همانطور که «کیوبیت» کوانتومی متناظر با «بیت» کلاسیک نامگذاری شده است، من هم اینجا عبارت «کوارتیکل» را برای ذره (پارتیکل یا Particle) کوانتومی استفاده می‌کنم. توجه کنید در این واژه، تاکید روی خاصیت ذره‌ای است؛ در مقابل خاصیت ذره‌ای، خاصیت موجی قرار می‌گیرد که واژه «ویویکل» (wavicle) را برای آن در نظر می‌گیرم. ⭐️پرده دوم: فرمیون ها و بوزون ها وحدت کوانتومی نور و ماده، در عین راضی‌کننده بودن، در دامنه‌ی محدودی، واقع شده است. وقتی پا را فراتر از یک تک کوارتیکل گذاشته و به دنبال بررسی رفتار مجموعه‌ای از کوارتیکل‌های یکسان می‌رویم، دوگانگی جدیدی پدید می‌آید. جهان ذرات کوانتومی به دو قلمرو بزرگ و البته ناسازگار بایکدیگر تقسیم می‌شود: قلمرو بوزون‌ها که به نام ساتیندرا بوز نامگذاری شده، و قلمرو فرمیون‌ها که به افتخار انریکو فرمی این نام را به خود گرفته است. تمام ذرات، یا بوزن هستند یا فرمیون. برهمکنش‌ میان بوزون‌ها بسیار متفاوت با فرمیون‌هاست. ما این اثر را آمار کوانتومی می‌نامیم. برای آشنایی بیشتر، یک معرفی ساده را ارائه می‌کنیم. بوزون‌ها سازش‌کارند. آن‌ها دوست دارند مانند یکدیگر رفتار کنند. (به زبانی علمی‌تر:احتمال اینکه بوزون‌های همسان، حالت کوانتومی یکسانی را انتخاب کنند، بیشتر است). فوتون‌ها به قلمرو بوزون‌ها تعلق دارند. یک پرتوی لیزر مظهر بوزون بودن است. لیزر شامل تعداد زیادی فوتون از یک طول موج (رنگ) است که در یک راستا حرکت می‌کنند. لیزر نتیجه‌ی گسیل القایی فوتون‌هاست. در مقابل،فرمیون‌ها فردگرا هستند. آن‌ها از برگزیدن یک حالت کوانتومی یکسان، سر باز می‌زنند، واقعیتی که تحت عنوان اصل طرد پائولی شناخته می‌شود. الکترون‌ها به قلمروی فرمیون‌ها تعلق دارند و همین، دلیل اصلی وجود جدول تناوبی است (جزییات بیشتر را در کلاس درس کوانتومی هفتم مطالعه کنید). الکترون‌ها با بار منفی، جذب هسته اتمی با بار مثبت می‌شوند، اما به شیوه‌ی ساده و کارامدی، مانع از فروافتادن یکدیگر روی هسته می‌شوند. الکترون‌های اطراف هسته، ساختار پیچیده‌ای را می‌سازند که ریشه جذاب علم شیمی است. ابرتقارن یک گمانه‌زنی نظری است که اگر درست باشد، این دو قلمرو (بوزونها و فرمیونها) را با هم آشتی می‌دهد. بر اساس ابرتقارن، تمام کوارتیکل‌های بنیادی، یک جفت یا یک ابرهمزاد در قلمروی مقابل دارند. ابرهمزاد یک بوزون، یک فرمیون است و بالعکس. ابرهمزادها، دارای بار الکتریکی و چند ویژگی یکسان دیگر هستند، اما جرم و اسپین... @wittj2
چقدر احتمال دارد دو ذره تمیزناپذیر که از نقاط A و B شروع به حرکت می‌کنند به نقاط C و D برسند؟ بر اساس قوانین نظریه کوانتوم، ما باید تمام مسیرهای ممکن که به نتیجه پایانی یکسان، منجر می‌شوند را حساب کنیم. اینجا گزینه‌ها، به دو دسته مجزا تفکیک می‌شوند: در یک مورد، ذره از A شروع می‌کند و به C می‌رسد در حالی که حالت دیگر، به D می‌رود. چطور می‌توان سهم این دو دسته را ترکیب کرد؟ با اضافه یا کم کردن آن‌ها از هم. اضافه کردن آنها به هم بوزون‌ها را به ما می‌دهد، در حالی که کم کردنشان، فرمیون‌ها را بدست می‌دهد. از آنجایی که کوارتیکل‌ها تمیزناپذیرند (مانند هم هستند)، نتیجه نهایی (یعنی دو کوارتیکل در نقاط C و D) در هردو مورد، یکسان خواهد بود. با این وجود، هر جفت خطوط جهانی، توپولوژی مجزایی دارند، در واقع آنها از نظر توپولوژی متفاوت هستند. ما به قاعده‌ای نیاز داریم که بگوید چگونه می‌توانیم سهم این دو دسته را ترکیب کنیم. دو راه ممکن که از نظر ریاضی باهم سازگارند وجود دارد. ما می‌توانیم آن‌ها را هم جمع کنیم، یا از هم کم کنیم. گزینه «جمع»، بوزون‌ها؛ و گزینه «تفریق»، فرمیون‌ها را می‎دهد. می‌توان تمام ویژگی‌های مشخصه‌ی بوزون‌ها و فرمیون‌ها را از این قواعد بنیادی استنتاج کرد. این یک دستاورد ذهنی فوق‌العاده است که از دنبال کردن ویژگی‌های مهم ماده به ذات ذرات (یعنی تمیزناپذیری) و توپولوژی حرکت در فضا زمان، پی برده‌ایم. ⭐️پرده چهارم: تولد انیون ها دستاورد واقعی زمانی حاصل می‌شود که ما این درک بنیادی را برای کشف چیزهای جدید استفاده کنیم. شگفت‌انگیزترین کاربرد این درک عمیق‌تر ما از آمار کوانتومی، زمانی خود را نشان می‌دهدکه کوارتیکل‌هایی را درنظر بگیریم که در دو بعد زندگی می‌کنند. شاید تعجب‌آور باشد، در یک دنیای دوبعدی، توپولوژی جفت‌ خطوط جهانی، بسیار غنی‌تر از دنیای سه‌بعدی (یا ابعاد بالاتر از سه بعد) است! دلیل این حقیقت جذاب، ارتباط تنگاتنگی با نظریه گره دارد. کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
نظریه گره در سه بعد فضا، مسئله‌ای دقیق و پیچیده است، اما در چهار بعد فضا، بسیار ساده است: تمامی گره‌ها می‌توانند کاملا باز شوند. یک گره برای ریاضی‌دانان، تنها یک منحنی پیوسته در فضاست. تصور کنید تمام نقاط روی این منحنی درهم پیچیده را با اعدادی بین صفر و یک برچسب بزنید، به‌طوری که صفر و یک نمایانگر یک نقطه یکسان باشند، اکنون یک دایره بکشید و همین کار را بکنید. برای باز کردن یک گره کافیست نقاط روی گره را به نقاط روی دایره که با شماره‌های متناظر برچسب خورده‌اند، منطبق کنید. البته ممکن است اینکار کمی دشوار باشد، مخصوصا در مورد قسمت‌هایی از منحنی که یکدیگر را قطع می‌کنند، اما در چهار بعد، ما همیشه می‌توانیم دو رشته را از پس هم بگذارنیم. شاید تجسم مستقیم این کار، برایتان دشوار باشد، اما با ترفندی ساده می‌توانید درکش کنید. اجازه دهید موقعیت در یک بعد اضافه را با مقدار یک دمای فرضی نشان دهیم. اگر تقاطع مورد نظر در نقطه‌ای رخ دهد که دمای رشته‌ها متفاوت است، یک تقاطع واقعی نخواهد بود، زیرا رشته‌ها در بعد اضافی، مکان متفاوتی دارند و اگر دماها یکسان بود تنها لازم است که یک انتقال موقت به بعد اضافی انجام دهیم، یعنی یکی از رشته‌ها را گرم کنیم، آن را جلو ببریم (در ابعاد معمول)، و سپس دوباره سردش کنیم تا از تقاطع، به سلامت، رد شویم! خطوط جهانی کوارتیکل‌هایی که در فضای سه‌بعدی حرکت می‌کنند، یک رشته را در فضا-زمان چهاربعدی شکل می‌دهند. از این رو، همانگونه که دیدیم، آنها نمی‌توانند واقعا در هم پیجیده شوند. توپولوژی آن‌ها، کاهش می‌یابد تا مبادله‌ها را دنبال کند. از سوی دیگر، خطوط جهانی کوارتیکل‌هایی که حرکتشان در یک فضای دوبعدی مقید شده، رشته‌ای در فضا-زمان سه‌بعدی را شکل می‌دهد. رشته‌ها در فضای سه بعدی قطعا می‌توانند درهم پیچیده شوند، کسانی که موهایشان را می‌بافند، به خوبی این حقیقت را درک می‌کنند. با چنین توپولوژی غنی‌تری، گستره متنوع‌تری از احتمالات برای جمع کردن سهم‌های خطوط جهانی وجود دارد، به عبارت دیگر، احتمالات بیشتری برای آمار کوانتومی وجود دارد، و بدین ترتیب نوع تازه‌ای از ذرات، غیر از بوزون‌ها و فرمیون‌ها ظاهر خواهند شد. من واژه انیون (Anyon) را برای کوراتیکل‌هایی که حرکتشان در دو بعد مقید شده، و نه بوزون هستند و نه فرمیون، برگزیده‌ام. انیون ها باید از قواعد کاملا ساختارمند ریاضی تبعیت کنند. جالب است که هنوز به جای دو تا، ما تعداد بیشماری احتمالات سازگار برای آنها پیدا می‌کنیم. کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
در تصویر بالا، انیون‌ های درهم پیچیده، تبادل یک ذره پس از تبادل دیگر، رخ می‌دهد. در سه بعد فضا (و یک بعد زمان)، این گونه تبادل دوگانه‌ی جفت مسیر را می‌توان به یک جفت بدون تبادل، باز کرد. این مساله، یک شرط سازگاری را بر ضریب همراه تبادل تحمیل می‌کند: وقتی ما آن را دو بار اعمال می‌کنیم، باید به همان جایی که اول بودیم، برگردیم. به همین خاطر، فقط ضرایب تبادل سازگار، ۱ و ۱- هستند که به ترتیب متناظر با بوزون‌ها و فرمیون‌ها هستند. با این حال، در دو بعد فضا (به علاوه یک بعد زمان)، چرخش یک مسیر حول دیگری را نمی‌توان با هیچ حرکت پیوسته‌ای خنثی کرد. در نتیجه، شرط سازگاری از بین می‌رود و در چنین حالتی، آنیون‌ها به عنوان یک احتمال جدید، متولد می‌شوند. از آنجایی که قواعد رفتار انیون‌ ها به حرکت کوارتیکل‌ها در زمان حساس است، پس انیون ها حافظه دارند. به زبان دقیق‌تر: از آنجایی که دامنه تحول انیون ها بسته به اینکه خطوط جهانی آنها چگونه در طول زمان، درهم پیچیده می‌شوند، متفاوت خواهد بود، مقدار دامنه، نشان‌دهنده حرکت نسبی آنهاست. در ادامه خواهیم دید که توانایی حافظه انیون ها می‌تواند منجر به تکنولوژی‌های مهمی شود. کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
⭐️پرده پنجم: انیون های شگفت‌انگیز و کاربردهای شگفت‌انگیزتر! آیا انیون ها خارج از تصورات نظریه پردازان وجود دارند؟ پاسخ سریع ما شاید این باشد: حداقل در جهان ما نه، زیرا در جهان ما، فضا، سه‌بعدی است. اما این نتیجه‌گیری در مقابل خلاقیت ما و طبیعت، کم می‌آورد. حقیقت این است که جهان‌های دوبعدی در اطرف ما هستند و ما آن‌ها را سطوح، نوارها، غشاها و سطوح مشترک‌ می‌نامیم. آن‌ها می‌توانند از پیچیده شدن جهان سه‌بعدی ما پدید آیند، اما آنها زندگی خاص خودشان را دارند! به عبارتی، برخی از این اشیای دوبعدی به شکل موثری انرژی را درون خودشان به دام می‌اندازند و اگر کسی مزاحم آنها نشده و جهانشان را مختل نکند، زندگی خاص خود را ادامه خواهند داد. البته ویژگی‌های این جهان‌ها به این بستگی دارد که از چه چیزی ساخته شده‌اند و الگوی ساختاری‌شان چیست. اخیرا، علاقه به مواد دوبعدی که الکترون‌هایشان شدیدا درهم تنیده شده، افزایش یافته است. برای تعریف دقیق و فنی عبارت «شدیدا درهم تنیده»، باید مفاهیم عمیق ریاضیات نظریه کوانتوم را استفاده کنیم. در مورد انیون ها تقریبا با چنین موقعیتی مواجه هستیم، یعنی برای توضیح رفتار انیون ها باید به عمیق‌ترین مفاهیم کوانتومی رجوع کنیم. وقتی الکترون‌ها یک پیوند کوالانسی شکل می‌دهند، دیگر نمی‌توانند به‌طور مستقل حرکت کنند؛ می‌توان گفت آن‌ها در جایشان یخ زده‌ و چیزی شبیه یک جامد را تشکیل می‌دهند. افت و خیزهای کوانتومی می‌توانند باعث تصعید این جامد شده و موادی را تولید کند که در آن الکترون‌ها، آزادانه حرکت کنند، یعنی نوعی گاز الکترون. این بیان شاید ناپخته باشد، اما راه بسیار مفیدی برای توصیف وضعیت الکترون در فلزات است. ما می‌توانیم حالات بینابینی را هم تصور کنیم که الکترون‌ها نه کاملا مقید هستند و نه مستقل و چیزی مانند مایع را تشکیل می‌دهند. این مایع‌های عجیب که به خاطر افت و خیزهای کوانتومی، ذوب شده‌اند (و نه به خاطر گرما)، بسیار جذاب هستند. در این حالت، الکترون‌ها منظم می‌مانند، اما دیگر کاملا سفت و محکم در جایشان نیستند. نظمی که از آن صحبت می‌کنیم، همان همبستگی نامحسوس، یعنی درهم تنیدگی کوانتومی است. نقص‌ها در آرایش منظم این مایع‌ها، بسیار شبیه به ناخالصی‌ها در مایعات معمولی رفتار می‌کنند. آن‌ها یک آرایش پایدار را تشکیل می‌دهند که ساختار اساسی خود را حتی در زمان حرکت حفظ می‌کند. بدین ترتیب، به نوعی، با یک ذره ظهوریافته یا از آنجا که ما با مایع‌های کوانتومی سروکار داریم بهتر است بگوییم با یک کوارتیکل ظهوریافته سروکار داریم. این کوراتیکل‌های ظهوریافته با الکترون‌های منفرد تفاوت دارند و ویژگی‌های کاملا متفاوتی نسبت به الکترون‌ها دارند. «هر چیزی که ممنوع نیست، اجباری است». این عبارت به یادماندنی از رمان «پادشاه گذشته و پادشاه آینده» نوشته تی.اچ.وایت، قاعده مهمی در رفتار کوانتومی را نشان می‌دهد: فعالیت خودبه‌خودی سیستم‌های کوانتومی، همه‌ی احتمالات سازگار را بدست می‌دهد. برای من، این یک قاعده الهام بخش در کاوش نظری هم بوده: طبیعت با سخاوتش باعث می‌شود تا مواد، تمام احتمالات سازگار با نظریه را بدست دهند. با تکیه بر این قاعده، من تلاش کردم تا آنچه که ریچارد فاینمن، تصور با straitjacket (ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان) نامیده بود را تمرین کنم، با انتظار اینکه: اگر چیزی را تصور کنید، آن (به صورت فیزیکی) اتفاق خواهد افتاد حداقل می‌دانم که در مورد آنیون‌ها، جمله بالا، ثابت شده است. فیزیکدانان اکنون چند مایع کوانتومی دوبعدی می‌شناسند که کوارتیکل‌های ظهوریافته آن‌ها نه بوزون هستند نه فرمیون، بلکه بیشتر گونه‌های متفاوتی از انیون ها هستند. اولین مورد در حوزه شگفتی انگیزی از فیزیک به نام اثر کوانتومی کسری هال (FQHE) پیدا شد. FQHE، حالتی از ماده بوده و هنگامی پیش می‌آید که الکترون‌های محبوس در یک لایه دوبعدی (معمولا در سطح تماس دو نیمه رسانا) به دماهای بسیار پایین بروند و در معرض یک میدان مغناطیسی بسیار بزرگ قرار گیرند. در این شرایط، با تغییر چگالی و میدان مغناطیسی، الکترون‌ها یک دسته بزرگ از مایعات کوانتومی مرتبط اما مجزا و با ویژگی‌های قابل توجه را می‌سازند. کوارتیکل‌های ظهوریافته در این مایعات، معمولا حامل بار الکتریکی هستند که کسری از بار الکتریکی الکترون است و از آمار کوانتومی پیروی می‌کنند که کسری از آمار فرمیون‌هاست! مثلا در قوی‌ترین حالت FQHE، کوارتیکل‌ها، یک سوم بار الکترون را دارند. به طور کلی، کوارتیکل‎‌ها مانند یک سوم یک الکترون رفتار می‌کنند، در واقع، یک الکترون، به سه عدد از این کوارتیکل‌ها شکافته می‌شود. به کمک شواهد تجربی می‌توان پیش‌بینی کرد که این کوارتیکل‌ها، همان انیون ها باشند که یک سوم آمار فرمیونی را به نمایش می‌گذارند. به بیان ریاضی، دامنه‌ی این کوارتیکل‌ها، در ریشه سوم ۱- ضرب می‌شود. نظریه FQHE، بسیار توسعه یافته و پیش‌
بینی‌های بسیار موفق در رابطه با مایع‌ های کوانتومی مشاهده‌شده کرده است. از آنجا که کوارتیکل‌های انیونی، ویژگی محوری این نظریه هستند، اکثر نظریه پردازان، شک ندارند که انیون در طبیعت وجود دارد و همین دلیل، به دقت مایع‌های FQHE را زیر نظر دارند. مطالعات عددی نیز این باور را تقویت می‌کند. با این وجود متاسفانه رسیدن به اثبات تجربی، به چند دلیل عملی، بسیار دشوار است، اما محققان کار روی این مساله را ادامه خواهند داد چرا که آنها به شکل وسوسه‌انگیزی به موفقیت نزدیک هستند. دسته بسیار جدیدی از مایع‌های کوانتومی که مایع‌ های اسپین کوانتومی نامیده می‌شوند شناسایی شده‌اند. در این مواد، الکترون‌ها حرکت نمی‌کنند، اما اسپین آن‌ها، تغییر می‌کند. مایع‌های اسپین در میانه‌ی گستره‌ی آهنرباهای عادی (که در آن‌ها، راستای اسپین کاملا هم راستا و ثابت است) و پارامگنت‌ها و دیامگنت‌ها (که در آن‌ها راستای اسپین‌ها تقریبا به صورت کامل از یکدیگر مستقل هستند) قرار می‌گیرند. مدل‌های نظری مایع‌های دوبعدی نشان می‌دهد که بسیاری از آن‌ها کوارتیکل‌های انیونی را تایید می‌کنند. مشکلاتی که بر سر راه مطالعه‌ی انیون ها در FQHE وجود دارد، در در مایع‌های اسپین کمتر دیده می‌شود، پس می‌توان منتظر پیشرفت سریع بود. اخیرا فعالیت‌های قابل توجهی در مهندسی سیستم‌های انیون مصنوعی صورت گرفته است. به یاد داشته باشید که ویژگی اساسی انیون ها که آن‌ها را از کوارتیکل‌های شناخته شده، متمایز می‌کند حافظه‌ی آن‌هاست. سیستمی متشکل از انیون های فراوان، یک حافظه بزرگ را می‌سازد که می‌تواند به عنوان بستری برای محاسبات کامپیوتری مورد استفاده قرار گیرد. این محاسبه کوانتومی توپولوژیکی، یکی از راه‌های محتمل برای ساخت کامپیوترهای کوانتومی است. مایکروسافت در حال سرمایه‌گذاری عمده‌ای در این زمینه است. اگر محاسبه توپولوژیکی نهایتا منجر به کامپیوترهای کوانتومی شود، آن وقت، می‌توانیم مدعی شویم تواناترین هوش مصنوعی در مواد دوبعدی زندگی می‌کند که در سیستم‌های انیونی مجسم می‌شوند، پس می‌توانیم چشم به راه ظهور ابرمغزها باشیم… کانال علمی عرفانی👇 @wittj2
كانال كلام جان(2).mp3
4.43M
🎷محمد اصفهانی ⭐️تا من بدیدم روی تو @wittj2
ای دل چو به دام او فتادی از بند هزار دام رستی رستی ز خمار هر دو عالم تا حشر ز دام دوست مستی مولانای_جان🌻 درود سالکان عشق صبح تان در مسیر آگاهی @wittj2