زن، خانواده و سبک زندگی
#فمینیسم #نظریه_پردازان برجسته فمینیسم 🌺 امواج فمینیستی 2️⃣ موج دوم (1960 ـ 1970م.)Second Wave Fem
#فمینیسم
🌺 امواج فمینیستی
3️⃣ موج سوم (1980 به بعد) Third Wave Feminism
تحولاتی که از نیمۀ دوم دهۀ 1970م تا دهۀ 1990م در غرب رخ داد، از جمله شکلگیری جامعۀ جدید# پساصنعتی، پیدایش سرمایهداری بیسازمان، ظهور نظریات انتقادی جدیدی چون پسامدرنیته، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، شالودهشکنی و نیز انتقاداتی که جامعه و خصوصاً خود فمینیستها به موج دوم داشتند و اغلب آن را به یکجانبهنگری و بیتوجهی نسبت به مطالبات متفاوت زنان در فرهنگها و وضعیتهای متفاوت محکوم میکردند، سبب شکلگیری #موج_سوم با رویکرد #پستمدرنیستی شد.
تمرکز فعالیت فمینیستها در نهادهای فرهنگی و دانشگاهی، نشر روزافزون کتاب و مقاله، انتقاد به ماهیت مردگرای علوم و تلاش برای واگردانی علوم به صبغۀ زنانه از مهمترین ویژگیهای موج سوم است.
📍فمنیسم موج سوم عمدتا بر پایه نقدهای زنان رنگین پوست و نیز جهان سومی فمینیسم از فمینیستهای سفید پوست غربی شکل گرفته است.
موج سوم این ادعا را می پذیرد که هیچ مفهوم مشترک و جهانشمولی از سرکوب برای همه زنان و در همه موقعیتهای زمانی و مکانی وجود ندارد.
استدلال این فمینیست ها این است که جهانشمول گرایی آنچه را که نامشابه انگاشته شود به حاشیه می راند؛ به طوری که از رهگذر به کار انداختن فرایند بهنجار سازی، عدم شباهت را نابهنجار اعلام می کند و در قبال ناهمنوایی قضاوت منفی به عمل می آورد (بیسلی،۱۲۳: ۱۳۸۵) از دید این فمینیست ها همانگونه که در اندیشه سنتی غرب #مرد نماد #انسان است، #زنانگی به حاشیه رانده و سرکوب می شود.
این فمینیست ها هیچ گونه جستجویی برای کسب هویت گروهی را مجاز نمی دانند، چراکه هر گونه پذیرفتن معیاری جهانشمول برای قدرتمندی یا بی قدرتی زنان، به حاشیه راندن و طرد روایت عده ای از زنان در جهان است که وجود دارند و یا در آینده می توانند باشند.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#گرايشهاي_فمينيستی
6️⃣ فمینیسم روانکاوانه9️⃣🔞
❌ فمینیسم روانکاوانه و پدرسالاری1️⃣:
پس از مخالفتهای اولیه فمینیستها خصوصاً فمینیستهای لیبرال و رادیکال، با #روانکاوی، از دهة 80 به بعد این مکتب آثار عمیقی بر نظریات فمینیستی وارد کرد و باعث شد یکی از گرایشات مهم فمینیستی، با عنوان #فمینیسم_روانکاوی مطرح شود. مهمترین ویژگی این گرایش، #تنوع دیدگاه درون نظریه فمینیسم روانکاوی است. حوزه تأثیر این گرایش، محافل آکادمیک و دانشگاهی است و در عرصه اجتماعی نفوذ چندانی ندارد.
#فمینیستهای_روانکاو نیز مثل سایر نظریه پردازان معتقد به ستم جنسی، «#پدرسالاری» را نظامی گسترده برای چیرگی مردان بر زنان از طریق به انقیاد کشاندن آنها میدانستند لیکن در صدد توضیح این مطلب بودند که چرا مردان به طور جدی و مستمر این نظام را باز تولید میکنند و زنان نیز فعالانه در این روند مشارکت دارند. به اعتقاد آنان، صرف وجود منافع عینی مردان در نظام پدر سالار، برای تبیین حمایت مردان از این نظام کافی نیست؛ زیرا مردان همیشه مطمئن نیستند که پیامدهای مثبت پدرسالاری را به کف بیاورند، در عین حال اگر تصاحب و حفظ منافع تنها دلیل حفظ و تداوم این وضع باشد، باید زنان نیز برای تصاحب و حفظ منافع خود در مقابل فرهنگ سلطهی مردانه، بایستند در حالیکه زنان هیچگاه چنین اقدامی نکردهاند.
این گروه از فمینیستها برای حل این تناقض به روانکاوی یعنی به ابعادی از #روان_انسانی چون حوزهی #عواطف بشری، #آرزوها، هوسهای نیمه تشخیص داده شده یا غیر تشخیص داده و حوزهی روانرنجوری یا آسیبشناسی پناه بردهاند.
آنها با تأکید بر مسئولیتهای زنان در قبال #مراقبتهای اولیه و مفهوم همانندسازی با والدین در قالب الگوهای متفاوت و جامعهپذیری خاص کودکان، تأثیر آن را در شخصیت و مناسبات اجتماعی بسیار حایز اهمیت دانسته و آن را مرتبط به نظریهی سیاسی و اجتماعی فمینیستی میدانند؛
بدین ترتیب که زنان با وجود اینکه تحت ستم #نظام_مردسالار هستند؛ اما به طور فعالانه و ایجابی در تشکیل سوبژکتیویته و مناسبات اجتماعی حضور دارند و به جای این تحلیل که زنانگی بر اثر رشک بردن به آنچه منحصراً از آن مردان است، به وجود آمده است، بر این باورند که #زنانگی امری است که به شیوهی خاص خود به نظم روانشناختی یاری میرساند.
📚 کریس بیسلی، چیستی فمینیسم، ترجمه محمد رضا زمردی، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1385، صفحه 105ـ 106.
روانکاوان فمینیست برای تحلیل روانکاوانهی سلطهی نظام «پدرسالار»، به دو عامل اساسی اشاره کردهاند: هراس از مرگ و دیگری محیط اجتماعی - عاطفی که شخصیت کودکان در آن شکل میگیرد.
📚 جورج ریتزر، نظریهی جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، نشر علمی، تهران، ص 486.
فمینیستهای روانکاو، عامل دوم را به اشکال مختلفی تبیین کردهاند که به برخی از آنها اشارهی مختصری میکنیم.
#ترس از #مرگ، یکی از احساسات فراگیر است که هر انسانی وحشت ناشی از آن را در درون خود حس کرده است. روانکاوان معتقدند که #زنان به خاطر زایش و پرورش و فرصت متولد کردن و حیات بخشیدن به یک انسان دیگر در یک پیوند وثیق با طبیعت، کمتر با مسئلهی مرگ و میرشان درگیر هستند، اما #مردان چون از این فرایند دورند #مرگ را به خود نزدیکتر میبینند، لذا برای غلبه بر وحشت ناشی از نزدیک بودن مرگ، روندی را در پیش میگیرند که طی آن با تسلط بر اموری که جنبهی حیات و بقا در آنها قویتر است، به آرامش دست یابند. از نظر فمینیستهای روانکاو، همهی آنچه مردان به عنوان علم، دین، فرهنگ و هنر در جامعهی «#پدرسالار» به وجود آوردهاند، ابزار اقناع روانی آنها بوده است و البته زنان به دلیل پیوندشان با طبیعت و مظهر حیات بودنشان، باید به عنوان «#دیگری» تحت سلطهی مردان در آیند.
ادامه دارد...👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀