eitaa logo
زن، خانواده و سبک زندگی
1.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
195 فایل
به کانال علمی_تخصصی موقوفه مجازی زن، خانواده و سبک زندگی خوش آمدید در این کانال مطالبی پیرامون مباحث زن و خانواده، فرزندپروری، مهارت زناشویی، نقد فمینیسم و... قرار خواهد گرفت. آیدی مستقیم سرکارخانم زهرا محسن زاده: @mohsenz224 کانال دکترنیلچی زاده نیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
2️⃣ نقد آموزه‌ها6️⃣ ❌ نقد فرودستی زنان و منشأ آن5️⃣ 🔰 نقد برابري ليبرالي (برابري حقوقي) در مرحلة بعد، وقتي آموزة برابري ليبرالي با تمام بن‌بست‌ها و ابهام‌هايش وارد مسئلة زنان مي‌شود، فمينيست‌ها طبق اصل اين‌هماني و ، خواستار اجراي عدالت، يعني برابري کامل زنان با مردان مي‌شوند. در آن روي سکة برابري ليبرالي نيز اين اصل نوشته شده است که ، مثل تفاوت قومي و نژادي و مانند آن، از‌آنجا‌که تفاوتي در گوهر (عقل) ايجاد نمي‌کنند، نبايد باعث هيچ‌گونه تفاوت قانوني شوند. از اين اصل بر‌مي‌آيد که برابري ليبرالي بر تشابه و يکساني و يکنواختي حقوق، بين تمامي افراد مبتني است؛ از‌اين‌روست که فمينيست‌هاي برابري‌طلب، خواستار تشابه مطلق حقوقي بين دو جنس،‌ صرف‌نظر از هرگونه تفاوت‌هاي جنسيتي مي‌شوند. 👈 تعريف به‌عنوان و يکي دانستن آن با (برابري = تشابه = عدالت) و به‌تبع آن، ناديده گرفتن و يا انکار تفاوت‌هاي حقيقي دو جنس، از مسائلي است که انتقادات زيادي را مي‌توان برآن وارد كرد. در وهلة اول به نظر مي‌رسد اين نظريه که در گرو است، هيچ دليل و مبنايي ندارد و پيش‌فرضي است که بدون آنکه اثبات شود، مبناي ساير نظريه‌پردازي‌هاي ليبرالي، از جمله فمينيسم ليبرال قرار گفته است؛ به‌علاوه، مشکل ديگر برابري ليبرالي، ناديده گرفتن تفاوت‌هاي افراد و شرايط خاص، در برخورد با قانون است؛ در‌حالي‌که اين نگاه، ‌از آن جهت به نظر مي‌رسد که بالاخره شرايط خاص و تفاوت‌ها و ويژگي‌ها، خواه‌ناخواه، تأثيرات خاص خود را دارند و ناديده گرفتن آنها مشکلي را حل نمي‌کند، بلکه قانون صحيح و مورد قبول آن است که متناسب با تمام واقعيت‌ها باشد. مي‌توان نظامي از تفاوت‌هاي حقوقي مبتني‌بر ، اما را تصوير كرد كه تفاوت‌ها و استحقاق‌ها در تعيين حقوق، نقش اصلي و کليدي را بر عهده دارند؛ به‌طوری‌که حقوق مساوي بر‌اساس استحقاق مساوي و حقوق متفاوت بر پاية تفاوت استحقاق، بر افراد تعلق مي‌گيرد؛ بر‌اين‌اساس، تنظيم قانون بدون در نظر گرفتن تفاوت‌ها،‌ به‌منزلة عدم رعايت تناسب و واقع‌گرايي در برنامه‌هاست و عواقب ناخوشايندي را به‌دنبال دارد. از نظر شهيد مطهري، اعمال اصل ،‌ علي‌رغم وجود تفاوت‌هاي تکويني اصيل و اجتناب‌ناپذير، نه‌تنها تساوي را برقرار نمي‌کند، بلکه در عمل به‌دليل دخالت تفاوت‌هاي حقيقي مذکور، به تساوي و برابري زن و مرد ‌لطمه مي‌زند. وی در اين ‌باره مي‌گوید: «زن اگر بخواهد حقوقي مساوي حقوق مرد و سعادتي مساوي سعادت مرد پيدا کند، راه منحصرش آن است که را از ميان بردارد: براي مرد، حقوقي متناسب با مرد و براي خودش حقوقي متناسب با خودش قائل شود؛ تنها از اين راه است که وحدت و صميميت واقعي ميان زن و مرد برقرار مي‌شود و زن، از سعادتي مساوي با مرد، بلکه بالاتر از آن برخوردار خواهد شد». 📚 مرتضي مطهري؛ نظام حقوق زن در اسلام؛ ‌ص 123. ادامه دارد👇👇👇 نقد برابري تكويني (برابري طبيعي) در جلسات بعدی ان شالله... با ما همراه باشید و رسانه ی کانال خودتون باشید🌹 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
2️⃣ نقد آموزه‌ها4️⃣1️⃣ ❌ نقد فرودستی زنان و منشأ آن5️⃣1️⃣ 🔰 تحلیل شواهد ج. مادي‌گرايي از‌آنجا‌که و ، اصل بنيادي بسياري از نظريات مدرن را تشکيل مي‌دهد و اين ديدگاه، تمام حقيقت انسان را منحصر در او مي‌داند، طبيعي است که با مشاهدة تفاوت‌هاي جسماني دو جنس، انسان‌ها را به دو گروه متفاوت ـ و حتي متقابل در تقابل‌هاي دودويي ـ تقسيم مي‌کند. در‌ اين‌ راستا، مرد به‌دليل برتري قواي جسماني و عضلاني، اصل ، و زن به‌دليل ضعف جسماني، انساني درجه دوم، تابع و فرع مرد در نظر می‌آيد. در اين بستر فکري، مطالبة حقوق برابر، تنها در صورتي معقول و موجه به نظر مي‌رسد که هرگونه تفاوتي نفي شود. اين مسئله، حاکي‌از تأثير سوء مباني فکري و نظري نادرست غرب در آموزه‌هاي فمينيسم است؛ به‌طوری‌که در بستر فکري مناسب، ديگر چنين بن‌بستي براي دفاع از حقوق زنان به وجود نمي‌آيد تا به راه‌‌حل‌ها و آموزه‌هاي و بينجامد. مقايسة مادي‌گرايي غرب با جهان‌بيني صحيح اسلام در موضوع حقيقت وجود انسان، اين مطلب را آشکارتر به تصوير مي‌کشد. بنابر عقيدة بعضي از متفکران صاحب‌نظر مسلمان، حقيقت وجودِ انسان را روح او تشکيل مي‌دهد نه جسم او و نه مجموعِ جسم و جان؛ و از‌آنجا‌که روح از هرگونه شائبة تذکير و تأنيث فارغ است، هيچ تفاوتي در انسانيت بين افراد انسان وجود ندارد. طبق اين ديدگاه اگر ، نقشي در مي‌داشت، به‌عنوان تمام ذات يا جزء ذات، ممکن بود سخن از مذکر و مؤنث قابل طرح باشد و بايد بحث مي‌شد که آيا اين دو صنف متساويند يا متفاوت؛ ولي اگر حقيقتِ هر‌کسي را او تشکيل داد و جسم، ابزاري بيش نبود، قهراً بحث از تساوي يا تفاوت زن و مرد، در مسائل مربوط به حقيقت انسان رخت بر‌مي‌بندد. 🔰 بوعلي‌سينا، فيلسوف نامدار ايراني، معتقد است: فصل مقوم انسان و تذکير و تأنيث مصنّف است؛ لذا وقتي ذات انسان تمام شد و به نصاب رسيد، آن‌گاه مسئلة ذکورت و انوثت مطرح مي‌شود؛ از سوي ديگر و به بر‌مي‌گردد؛ در‌حالي‌‌که حقيقت هر شيء به‌ صورت آن است؛ لذا اين دو وصف، در حقيقتِ انسان، دخيل نيست. نشانة اينکه مرد و زن بودن به ماده بر‌مي‌گردد نه به ‌صورت، اين است که اين دو صنف، اختصاص به انسان ندارد، بلکه در حيوان و حتي در گياهان هم هست... هر چيزي که مراتب پايين‌تر از انسان، آن را دارا مي‌باشد، به ‌صورت انساني بر‌نمي‌گردد؛ چون اگر به‌ صورت انسان بر‌مي‌گشت، هرگز پايين‌تر از انسان، واجد آن نمي‌شد. در مقابل، در فرهنگ غرب، تفاوت‌هاي جنسيتي، بسيار برجسته شده‌اند؛ به‌طوری‌که ، تحت‌الشعاع جنسيت او قرار گرفته است و به‌گفتة «مرد، خودش را به‌عنوان يک انسان مي‌شناسد، ‌اما زن را به‌عنوان يک انسان مؤنث». بدين‌ترتيب، افراط و بزرگ‌نمايي در فرهنگ غرب و ستم‌ها و محروميت‌هايي که زنان از اين جهت متحمل شدند، فمينيست‌ها را به سوي افراطي ديگر، يعني انکار جنسيت، سوق داد. ادامه دارد👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀