eitaa logo
زن، خانواده و سبک زندگی
1.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
195 فایل
به کانال علمی_تخصصی موقوفه مجازی زن، خانواده و سبک زندگی خوش آمدید در این کانال مطالبی پیرامون مباحث زن و خانواده، فرزندپروری، مهارت زناشویی، نقد فمینیسم و... قرار خواهد گرفت. آیدی مستقیم سرکارخانم زهرا محسن زاده: @mohsenz224 کانال دکترنیلچی زاده نیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
6️⃣ فمینیسم روان‌کاوانه2️⃣🔞 🔰 فمینیستها مواجهه دوگانه و یا سه گانه با دارند: 👈 مواجهه اول با فروید: طرد و رد و فحاشی است.(فروید معتقد است تمام روان پریشی های ما ریشه در دارد و این سرکوب در بیشتر از است. فمینیست ها این تبیین را می دانند. اگر تفاوت ها به امور بیولوژیک و روان شناختی -زیست شناختی(سایکو بیولوژیک) باز گردد در واقع برون رفت از وضعیت را دشوار فرض کرده اید.(80 درصد بیماران فروید زنان بوده اند). فمینیست ها می گویند این کار فروید تئوریزه کردن فرودستی زنانه است. 👈 مواجهه دوم با فروید زمانی بود که فمینیستها به سمت چرخش کرند. لاکان گفت اهمیتی کمتر از دارد و است که در فرایند این روان پریشی ها را رقم زده است. سرکوبی که توسط فرهنگ اتفاق می افتد از نظر لاکان از یک امر نمادینی ک سیطره فراتری دارد و همه افراد تحت آن سیطره و نظم قرار دارند. وی بستری را برای تفکر فمینیستی فراهم کرد تا یک چرخشی برای استفاده از ابزار روانکاوی ایجاد کرد. آنان تلاش کردند بگویند فرهنگ و نظم مادین امری سرکوبگرانه است و روان پریشی بیشتر زنان ناشی از آن است. 👈 برخی دیگر از روان کاوان فمینیست نیز پسا لاکانی طبقه بندی می شوند. ادامه دارد...👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
6️⃣ فمینیسم روان‌کاوانه2️⃣1️⃣🔞 🔰 نفوذ بایسته های روانکاوی دراندیشه های فمینیستی و ارتباط آن با زبان در دهه ۸۰ روانکاوی یکی از پر نفوذترین جریان هایی بود که توسط فمینیست ها هم در کشورهای غربی انگلیسی زبان و هم غیر انگلیسی زبان مورد ارزیابی مجدد واقع شد. فمینیسم های ملهم از در کنار فمینیسم های رادیکال در علاقمندی به مساله تفاوت در رابطه با دو جنس سهیم هستند. دلمشغولی با تصوری از به منزله موجوداتی متفاوت با . 🔰 در بیان کلی نفوذ دو گرایش عمده را ایجاد کرده است: 1️⃣ نخستین گرایش است که به اهمیت روانشناسی و شکل گیری ویژگی های شخصی به لحاظ جنسی)سوبژکتیوتیه(در قالبندی سلطه مردانه توجه می کند. از آن طریق که به تحلیل تاثیر مسئولیت مادری زنان می پردازد. فمینیسم فرویدی مرتبط است با گروه معینی از نویسندگان انگلیسی زبان به ویژه آنانی که اهل امریکایی شمالی هستند. 2️⃣ دومین گروه بندی متکی است بر آثار ، که بر شکنندگی شدید هویت جنسی و پیوندهای آن با یادگیری زبان تاکید مهی کند. رهیافت های فمینیستی لاکانی معمولا مرتبطند با نویسندگان فرانسوی. می توان درون فمینسیم لاکانی دو خرده گروه را تمییز داد- یعنی کسانی که کمابیش تفسیر لاکان از روانکاوی را دنبال می کنند و آنانی که می توان آنها را پست لاکانی نامید. لاکان تکوین خود (به لحاظ جنسی) را با تعابیری زبان شناختی یا نمادین – فرهنگی توصیف می کند نه با تعابیری ملموس، سر راست و حتی زیست شناختی که گاهی فروید ترجیح می دهد. نفوذ لاکان حرکتی به سوی معنای نمادین – فرهنگی رمز گذاری شده در است. زبان به منزله ی نظام دلالت تلقی می شود که توسط تعیین آنچه قابل تشخیص و شناسایی است و چیزهایی که غیر قابل شناخت می باشد، به سازماندهی یا شکل دهی فرهنگ می پردازد. زبان به منزله شالوده، یا فشرده یا عصاره فرهنگ انگاشته میشود. هم جامعه و هم مردمی که جامعه را میسازند و به زبان وابسته اند، حول محور معیاری مردانه سازماندهی میشوند. شاخه خاصی از فمینیست های لاکانی فرانسوی تحت برنامه ای به عنوان »نوشتار زنانه « مطرح هستند. برنامه ای که متضمن تلاش در جهت زنانه نوشتن، یا نوشتن از موضع زنان (از موضع بدن جنس مونث) است. این گروه بندی از در جهان انگلیسی زبان عموما برچسب فمینیست های فرانسوی را به خود می گیرند. در همین راستا مکتب «» در این نگارش که زنانگی را فقط می توان از نقطه نظر فرهنگ مذکر درک کرد، چون و چرا می کند و به نفع امکان دیگر استدلال می کنند. طبق رای لاکان هر شخص از رهگذر درونی سازی قواعد ارتباطی یا نظم نمادین جامعه به یه شخص بدل می شود و به فرهنگ بشری راه می یابد. افراد میتوانند به صحبت کنند، اما این نظم به تعبیر روانکاوی به منزله تلقی می شود. در اندیشه لاکانی به ترسی از فروید، فرهنگ، مذکر است، نه این که صرفا تحت سلطه مردان باشد. زنانگی چیزی بیش از قطب منفی در رابطه با قواعد نمادینی نیست که افراد و لذا جامعه را تنظیم می کنند. سخن گفتن از زنانگی فقط بر حس مردانگی ممکن است. بیرون از نظم مذکر زبان، هیچ مونثی وجود ندارد. برنامه «» تعبیر لاکانی بیرونی بودن زنانگی را می پذیرد، اما پیشنهاد پروراندن زبانی بدیل را مطرح می کند. شیوه ای از تفکر، که ممکن است از آن حالت بیرونی بودن استفاده کند. بنابراین صرفا به منزله فقدان یک کیفیت، بر ساخته نمی شود. (که نمی تواند چیزی به وجود آورد) بلکه به منزله ارایه کننده یک خلاقیت شورشگر فرهنگی، بر ساخته می شود. آنها این انگارش فرهنگی را که زنان را فقط در مقایسه با مردان می توان درک کرد رد می کنند. هرچند که فمینیسم رادیکال آغازگر این مانور است، برخلاف اکثر آثار فمینیست های رادیکال، رهیافت از مشخص کردن مضمون زنانگی امتناع می کند با این تلقی که اقدام مزبور به منزله تکرار احکام پدر سالارانه خواهد بود که به ما میگوید زنان چه هستند و چه باید باشند. نزد آنها زن مثالی از اصل فرهنگی و زبان شناختی حقارت زدایی است که با هنجار )نرینه( جور در نمی آید و از به رسمیت شناختن یا ارج گذاردن تفاوت با هنجار امتناع می ورزند. یعنی امتناع از شناسایی هرگونه تفاوت نه فقط تفاوت جنسی. 📚 بسیلی، کرس؛ 1389؛ در کمدی بر نظریه فمنیستی چیستی فمینیسم ، محمد رضا زمردی، تهران، روشنفکران و مطالعات زنان؛ ص181. ادامه دارد...👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀