📚 #معرفی_کتاب
زنان عنکبوتی فرا داستانی است که از میان جامعه ایران، سر بلند می کند…
#زنان_عنکبوتی
#نرجس_شکوریان_فرد
👠 @ketabekhoobam
#کانال_بانوان_برتر_نطنز🌹🇮🇷🌹🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720
📚 #معرفی_کتاب
قاسم باشی و قاسمی زندگی کنی می شوی عزیز هم دنیا و هم آخرت…
#حاج_قاسم
#نرجس_شکوریان_فرد
🌹 @ketabekhoobam
http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈•
#برشی_از_کتاب
#پدر
#نرجس_شکوریان_فرد
خودش کارهای مهمانی را انجام داده بود. خودش پذیرایی می کرد.
خودش نخستین کسی بود که همان جا کنار غار حرا جبرئیل را دید که بر محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت پیامبری آورد و خودش همان اول ایمان آورد.
فامیل آمدند، سر سفره ی محبت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشستند. برکت غذایی که هرچه خوردند، نه تمام شد، نه کم را، دیدند؛
اما چشم بستند که کافر بمانند.
محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بلند شد و صحبت کرد از سه سالی که خدا او را برگزیده و از خدا گفت.
آخرش در مقابل سکوتِ حسودانه و متکبرانه ی آنها پرسیده بود:
_کسی می پذیرد یاریِ دین خدا کند تا بشود وزیر من، جانشین من، وصی بعد از من؟
علی (علیه السلام) نگاه به سنش نکرد که سیزده ساله است. قد علم کرد و دست بالا گرفت. لبخند تمسخر و طعنه ها و متلک ها را هم شنید، اما نترسید.
هر سه بار که محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله وسلم) پرسید او قد علم کرد.
دستِ آخر، پیامبر دستش را گرفت و معرفی اش کرد...
همه موقع رفتن دست در دست شیطان رجیم رفتند، علی (علیه السلام) اما دستش در دست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود...
بود تا غدیر...
#غدیر💚
@ketabekhoobam
http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720
#معرفی_کتاب
زندگی و مجاهدت حضرت ابالفضل العباس سلامالله علیه از زبان مادر بزرگوارشان…
مادر نشدی! مادر نیستی! یک دنیایی دارد مادری خاص خودش! وقتی میگویم دنیا، یعنی زیبایی و شکوهش، تلخی و شیرینیهایش، اصلا بهار و تابستان، پاییز و زمستانی دارد دنیای مادری که بینظیر است. هیچکس جز دل و جان و اندیشۀ مادر، عمق و ارزش و روح آن را درک نمیکند. نمیشود هم، قصۀ این دنیا را برای کسی گفت. اصلیترین و نابترین قصۀ دنیا، همین است. تا دنیا بوده و بوده و هست هم، شنیدنیترین داستان را اگر میخواهی گوش بدهی، بگو یک مادر، بنشیند مقابلت؛ همان اول که بگوید یکی بود، یکی نبود… تو مطمئن میشوی که داستان آن مادر با بقیۀ فرق دارد…
#میر_و_علمدار
#نرجس_شکوریان_فرد
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @ketabekhoobam
http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈•
#مرد_میدان
#سردار_دلها
یکی از مدافعان حرم و همرزمان شهید سلیمانی به نقل از سردار می گوید:
_سردار سلیمانی گفت: یکبار از ماموریت برمی گشتم منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم، از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم.
راننده ی تاکسی جوانی بود و یک نگاه معناداری به من کرد.
بهش گفتم چیه؟ آشنا بنظر می رسم؟
باز هم نگاهم کرد و گفت شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسرخاله ی ایشون هستید؟
گفتم من خود سردار هستم.
جوان خندید و گفت: ما خودمون این کاره ایم. شما می خواید من رو رنگ کنید.
خندیدم و گفتم من سردار سلیمانی هستم.
باور نکرد گفت: بگو بخدا که سردار هستی!
گفتم: بخدا من سردار سلیمانی هستم.
سکوت کرد و دیگر چیزی نگفت.
پرسیدم: چرا سکوت کردی؟
حرفی نزد.
گفتم: چطوره زندگیت؟ با گرونی چه می کنی؟ چه مشکلی داری؟
جوان نگاه معناداری بهم کرد و گفت: اگر تو سردار سلیمانی هستی من هیچ مشکلی ندارم!
✨✨✨
بله مسئولان ما اگر مردمی باشند
اگر درد مردم برایشان مهم باشد...
مردم ما مردم خوبی هستند و قدرشناس و مؤمن!
و چه زیبا و باشکوه قدر سردار دل هایشان را دانستند.
🍃 بخشی از کتاب #حاج_قاسم
#نرجس_شکوریان_فرد
@ketabekhoobam
هدایت شده از در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب
داستان ها و خاطراتی از زندگی #مرد_میدان..
جلد ۱ و ۲ کتاب «#حاج_قاسم» را در یک جلد با عنوان «حاج قاسم سلیمانی» به صورت جامع و جذاب مطالعه کنید.
#حاج_قاسم_سلیمانی
#نرجس_شکوریان_فرد
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @ketabekhoobam
#معرفی_کتاب
راست و درست زندگی کردن، قاعده های خوشبختی را در زندگی کسی دیدن، چند روزی، چند ساعتی، لحظاتی، با یک عزیز بی همتا گذراندن، در خانه ی او تکیه به دیوارش دادن و چشم دنبالش داشتن، فکر و ذهن را میزبان صحبت هایش کردن، دل را در کنارش بزرگ کردن، تا بی نهایت، یک آرزوست.
این کتاب لذت این آرزو را اندکی به جان می نشاند؛ اندازه ی قطره ای مهمان خانه ی مادر عالم شدن "حضرت فاطمه (س)"، خوش آمد دارد.
#مادر
#نرجس_شکوریان_فرد
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @ketabekhoobam
هدایت شده از در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب
از دنیای ماشینی امروز، از روزهای تکراری دنیای ما، از حال و هوای دود گرفته شهر و آدمهایش گاهی جدا شدن نیاز است…
گاهی باید جدا شوی از زمین و زمان تا دستت برسد تا آسمان…
این کتاب، داستان پسری است به نام فرهاد.
پسری که به خاطر یک اتفاق ساده، کارش به دادگاه کشیده می شود و در یک قدمی سال ها حبس، درحالیکه آینده اش را پشت میله های زندان می بیند، ناگهان قاضی حکمی متفاوت برایش رو می کند؛ حکمی فراتر از ذهن فرهاد، و هرکس دیگری…
#عشق_و_دیگر_هیچ
#نرجس_شکوریان_فرد
══════°✦ ❃ ✦°══════
➣ @ketabekhoobam
#معرفی_کتاب
روایاتی کوتاه از مردی بزرگ..
#حاج_قاسم
#نرجس_شکوریان_فرد
══════°✦ ❃ ✦°══════
➣ @ketabekhoobam
هدایت شده از در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب
من عادت کردهام برکت روزیام را، از یک خوب بگیرم.
یک بخشنده، یک مهربان، یک رئوف!
اول وقت که روزت را با یک انسان کریم شروع کنی، هیچ شری نیست که خیر نشود. من در ایران بهدنیا آمدم. درِ خانهی یک کریم.
من خانهزاد امام رئوفم، امام رضا(علیه السلام)
با امام رضا(علیه السلام)، همهی زندگیام، روز است و همهی روزهایم پر برکت…
#امام_رئوف
#نرجس_شکوریان_فرد
══════°✦ ❃ ✦°══════
➣ @ketabekhoobam
هدایت شده از در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب
جوانی و نوجوانیست و فصلهای تردید و اما و اگرهایش. لذت و عشق از لحظه لحظهی کوچهپسکوچههای این روزها بیرون میزند و کاش میشد از اتفاقی که تمام این شیرینیها را به تلخی میکشاند فرار کرد. از کدام سو، داستان نوجوانی جواد و دوستانش است؛ نوجوانانی که سرخوشند و بیغم و خوشپوش. راحتی و لذت را میفهمند و دل در گروی عشقهای بیمثالشان دارند. نه در خانه کسی را قبول دارند و نه در جامعه و مدرسه. فرید دوست خاصشان میمیرد و آهنگ زندگی همه را ناکوک میکند و در این میان جواد فقط میتواند تمام غصهاش را هوار یک نفر کند: معاون متفاوت مدرسهشان. جواد مثل همه دوستانش با مرگ دوستش فرید، دچار سرگشتگی میشود..
#از_کدام_سو
#نرجس_شکوریان_فرد
══════°✦ ❃ ✦°══════
➣ @ketabekhoobam