این روزگارِ پُر ستم و غصّه، طِی شود
این اُشترِ وهابیِ دیوانه پِی شود
این قبرهای خاکی و این قبلههای شوق
دردآشنای نالهی پُر سوزِ نِی شود
ترسیده بود دشمن از آن بارگاهِ نور
غافل که محو، جلوهی خورشید کِی شود؟!
روزی رسد که با دَمِ عیسای مصطفی
اردیبهشت، قاتلِ سرمای دِی شود
روزی رسد که از اثرِ تیغِ آن سوار
خونی که خوردهاند از این خَلق، قِی شود
آزاد میشود حرمین از حرامیان
مکه دوباره فتح به مردانِ ری شود!
آخر خماری از سرِ میخانه میپرد
آخر لبالب از لبِ خُم، جامِ می شود
#امید_امیدزاده
https://eitaa.com/ya_karim
May 11
هدایت شده از یا کریم
تمامِ اهلِ مذاهب شدند مدیونت
که سنّتِ نبوی بود: شرع و قانونت
رئیسِ مذهبِ شیعه تویی! امامِ ششم!
و شیعیان همگی شاکرند و ممنونت
کلامِ صدقِ تو عینِ حقیقت و عدلست
شدند اهلِ خطا -ساحرانه- افسونت
چه تربیتشدگانی به حلقهی درسات!
چه عاقلانِ زیادی شدند مجنونت!
چه معجزاتِ نبیگونهای به مکتبِ توست:
خلیلوار در آتش نشسته هارونت!
دریغ و درد که غربت هنوز هم باقیست
قویترست در اغوای خلق: قارونت
تو مِهرِ عالمیانیّ و ماهِ اهلِ زمین؛
زدند لشگرِ ابلیسیان شبیخونت
دوباره مردِ غیوری، اسیرِ ظلمت شد
کشیدهاند بدونِ عِمامه بیرونت
دوباره آتش و غارت؛ دوباره اشک و فرار
به یادِ کرببلا کردهاند دلخونت
تو روضهخوانِ حسینی؛ تو وارثِ عطشی
که از محاسنِ تو جاری است: جیحونت
#امید_امیدزاده
May 11
هدایت شده از ho3ein bd
بحثی در ارزشیابی خیال.mp3
13.89M
.
بحثی در ارزشیابی خیال 🌱
.
امید امیدزاده 🎙
.
انجمنِ ادبیِ مهر 🌹
.
۲۱ خرداد ۱۴۰۳ 🗓
.
یا کریم
. سلام علیکم 😊 . لطفاً رسانه باشید! 🌱 .
دوستان توجه داشته باشند
این جلسه لغو شد!
هدایت شده از امید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی در مدح امیرالمومنین(ع)
.
#امید_امیدزاده
هدایت شده از یا کریم
در مُلکِ نجران، ملتی نزدِ گمان خویش
تحریف کرده دینِ عیسی را میان خویش
نامه نوشت احمد برای دعوت آنها
ترسیم فرمود اینچنین خطّونشان خویش
سوی مدینه راه افتادند دهها تن
با خویش میگفتند: «باید با بیان خویش_
مغلوب سازیم اعتقاد امت اسلام
فتح و ظفر را میبَریم آنجا از آن خویش»
غافل که مجبورند سرداران بیندازند_
در سایهی شمشیرِ حق، تیروکمان خویش
بعد از جدالی سخت با آیات پیغمبر
وقتی که فهمیدند کذبِ داستان خویش_
گفتند: «باید از خدا خواهان نفرین شد»
گفتند: «میآییم قطعاً در زمان خویش»
فرمود: «میآییم ما با نَفسهای خود
همراه فرزندان خویش و با زنان خویش»
در انتظار لشگری انبوه، فردا صبح_
آماده -ترسایان- نشسته در مکان خویش
دیدند از سوی افق نوری نمایان شد
از چهرههای پنجتن در آستان خویش
در دست دارد مصطفی طفلی شبیه ماه
دارد در آغوشش کمی از کهکشان خویش!
پشت سرش نوریست: روشنتر از آیینه!
دنبال او مردی که انگاریست جان خویش!
دیدند میآیند اندکسِیر و پُرپِیمان
دیدند تیره، اهلِ نجران آسمان خویش
با ترس و وحشت جا زدند از «نَبْتَهِلْگفتن»
دیدند تا درگیر لکنتها زبان خویش
گفتند: «تسلیمیم؛ تسلیمیم؛ تسلیمیم!»
شرمنده برگشتند سوی خانومان خویش
◾
این ماجرا تعظیم شانِ عترتِ طاهاست
حتی عدو آورده آنرا در بیان خویش...
#امید_امیدزاده
هدایت شده از یا کریم
غریبماندن و بییاریست تقدیرم
در این هجومِ خیانت، اسیرِ تزویرم
کشیدهام به سرِ ظلم و زور و زر فریاد!
بلند گشت به دارالاماره تکبیرم
گرفته دور مرا اهلِ جیفهی دنیا
میانِ خیلِ شغالان و روبهان: شیرم!
مریدِ حیدرم؛ آزادگیست مذهبِ من
به این گناه، گرفتارِ دستِ زنجیرم
به سینه عشقِ علی دارم و هوای حسین
در این طریق، همینست جُرم و تقصیرم
دلم گرفته از این روزگار کجرفتار
اگر چه جورِ جهان را به دل نمیگیرم
به عهدِ کوفیِ پیمانشکن امیدم بود
در این کویرِ مروّت، غریب میمیرم
#امید_امیدزاده