یادِ شهدا
✨یادبود شهدای مخاطبین 💔شهید والامقام مهدی نامی ✍🏻 شهید «مهدی نامی»، در تاریخ ۱۳۴۹/۷/۲۳ در مشهد متو
🌹برای یادبود شهید بزرگوارتان در کانال «یادِ شهدا»، عکس و اطلاعات شهید را به آیدی زیر ارسال کنید.👇🏻
@yade_shoohada
#رفیق_شهید
🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبزیارتیامامحسین ♥️
❤️🔥اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم؛
هزار بار بمیرم نبینم آن دم را...
اَللَّهُمَّ الرْزُقْنَا زيَارَةَ الْحُسَيْن فِى الدُّنْيَا
وَ شَفَاعَةَ الْحُسَيْن فِى الْآخِرَة...🤲🏻
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ💚
وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ💚
وعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ💚
وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن💚
❤️برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عجالله) صلوات
#شب_جمعه
🥀 @yaade_shohadaa
✨ملاقات در ملکوت
💔شاخصترین مطلبی که از احمد به یادگار مانده است یکی از پستهای اوست که بسیار تأمل برانگیز و جالب است که میگوید:«لازم است خودمان را برای ملاقات با حضرت مهدی(عجالله) آماده کنیم!» این جملهی پر مغز یعنی احمد میداند بعد از شهادت در ملکوت اعلی، امام عصر، حضرت بقیة اللّه(عجالله)، را ملاقات خواهد کرد و قطعاً اکنون این ملاقات در ملکوت اتفاق افتاده است.
📚برگرفته از کتاب ملاقات در ملکوت/ به نقل از مادر شهید مدافع حرم احمد محمد مشلب
#رفیق_شهید
🥀 @yaade_shohadaa
💔بخوان دعای فرج را؛ دعا اثر دارد..
✨سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله صلوات🌹
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ.
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀《۱۹ بهمن ماه》
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 بخشی از وصیتنامه:
خدا را سپاسگزارم که این سعادت نصیب من شد تا دوباره در جبهههای نبرد حق علیه باطل شرکت داشته باشم و به آرزوی خود رسیدم،همیشه در راه ولایت فقیه باشید تنها راه نجات جامعه به امر ولایت بودن است و همیشه افتخار کنید.
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار صالح صالحی «صلوات»
#شهید_مدافع_حرم
🥀 @yaade_shohadaa
🥀من از تو جان گرفتهام که کنم فدایِ تو...
❤️🔥شهید والامقام «سید موسی سیدی قره بلاغ »
💔 در سال ۱۳۳۳، در روستای قره بلاغ از توابع شهرستان سلطانیه به دنیا آمد. پدرش سید جعفر و مادرش جانانه بیگم نام داشت. بیست و یکم تیر ۱۳۶۶، در بوکان توسط ضد انقلابیون ترور و به شهادت رسید.
♦️قرائت «سورهی حمد» هدیه به روح مطهرش.
#شهدای_سادات
#نوزدهمینچلهتوسلبهشهدا
#روز یازدهم
🥀 @yaade_shohadaa
#معرفی_کتاب
📚ابراهیم ساره
کتاب «ابراهیم ساره» روایت روزگار فراق است. روایت ساره در روزهایی که ابراهیمش را از دست داده است و حتی تکه ای از پیکر او را برای آرام گرفتن ندارد. عاشقانه ای از ایام آشنایی ابراهیم و ساره، ایامی که پا به پای یکدیگر جهت رسیدن به مقصدی که برای خود ترسیم کرده بودند، قدم بر می دارند، اما در این میان ابراهیم گوی سبقت را می رباید و ساره را با یک بغل حسرت و غبطه تنها می گذارد.
در این کتاب به زندگی عاشقانه «شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه» به روایت همسر پرداخته میشود.
#رفیق_شهید
🥀 @yaade_shohadaa
#برشی_از_یک_کتاب
#ابراهیم_ساره
🥀همین که واژه جبران را گفت همه دلتنگی ها، خستگی ها و اضطراب های دو هفته نبودنش فرو ریخت و دلگرمی عجیبی حکم فرما شد. با خودم گفتم: ساره، شنیدی؟ گفت جبران می کنه. جبران یعنی اینکه بر می گرده. یعنی مطمئنه صحیح و سالم بر می گرده!جبران را به خاطر سپردم. واژه عاشقانه ای بود.
🥀با زنگ پیامک گوشیام. چشمهایم را پاک کردم؛ هنوز خیس اشک بود. شوق دیدن تو همیشه در خوابها نم به چشمانم مینشاند. دور و برم را نگاه کردم. یادم نمیآمد که کجا هستم. کمی فکر کردم و یادم آمد که به اتفاق بچهها آمدهایم تهران؛ منزل عموی بچهها.
زنگ پیامک گوشی، متصل به هم شده بود و پشت سر هم به صدا در میآمد؛ شبیه زنگ تماس شده بود. گوشی را برداشتم و یکی از پیام ها را باز کردم:
«خبر آمد خبری در راه است!»
به دو دقیقه نکشید که تقتق، زنگ پیام گوشی دوباره و سهباره به صدا درآمد:
«از شام بلا خبر آوردند!»
«خبر آمد خبری در راه است!»
«یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور!»
« ابراهیم از قربانگاه به سلامت باز میگردد!»
« از شام بلا خبر آوردند.»
« بازگشت پیکر عطرآگین شهید عشریه پس از انتظار سه ساله را به خانوادهی ایشان، به خصوص همسر صبورشان تبریک عرض میکنیم!»
هم زمان با آمدن پیامکها، تلفن خانهی آقا امین و گوشی همراه من پشت هم زنگ میخورد. این چه خبری بود که بقیه زودتر از من مطلع شده بودند؟! گوشی را برداشتم و با سپاه تماس گرفتم: «الو! عشریه هستم. صحت داره؟ چه خبر شده؟»
- بله خانوم عشریه! تبریک عرض میکنم. نمونه ای که از پیکر تازه برگشته گرفتیم، با نمونهای که آقا ابراهیم قبل از اعزام داده بودند مطابقت داره. آمدم معصومه و زینب و زهرا را صدا بزنم، زبانم یاری نمیکرد...
#جمعه
🥀 @yaade_shohadaa