✳️ محاکمه ارتشبد #نصیری یا محکومیت کل رژیم #پهلوی
26 مهر 1357
«... امروز با حیرت فراوان شنیدم: ارتشبد نصیری (رئیس سابق #ساواک ) را پس از آنکه از مقامش به عنوان سفیر ایران در پاکستان عزل شد، به تهران احضار کردهاند تا محاکمه شود. به نظر من این محاکمه به هر شکلی صورت بگیرد، نتیجهای جز محکومیت کل رژیم ندارد و در آن همه اتهامات فقط رو به سوی یک هدف مشخص خواهد داشت... خدای من!»1
1. پرویز راجی، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، ص282.
@yade_ayyaam
‼️ ترور و قتل منتقدین و مخالفین در حکومت #پهلوی
⁉️جمهوری خواه مخالف رژیم پهلوی چگونه توسط #ساواک ترور شد؟ / وزیر کار و رئیس سازمان برنامه ای که منتقد و پس از 7 سال زندان از سر راه برداشته شد!
▫️ #احمد_آرامش متولد یزد، دوران دبیرستان خود را در تهران گذراند و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت. او پس از بازگشت از آمریکا، صاحب چندین پست دولتی از جمله ریاست بنادر شمالی و ریاست اداره طرق و شوارع شهسوار شد و پس از چندی که به وزارت هنر انتقال یافت مدیرکل آن وزاتخانه گردید.
در همین سالها بود که زمینه فعالیت سیاسی آرامش فراهم شد. در بحبوحه ناآرامی های سال 1324 نفوذ #حزب_توده در میان کارگران روز به روز در حال افزایش بود. در چنین شرایطی بود که #قوام السلطنه اوضاع امور را به دست گرفت و مامور تشکیل دولت شد.
وی برای مقابله با ناآرامیها و حفظ دولت خود، جمعی از یاران نزدیک خود را وارد کابینه کرد و برای جلوگیری از افزایش نارضایتی کارگران مهندس شریفامامی، مصیب نفیسی، فتحالله معتمدی، جمشید فرمانفرماییان و احمد آرامش را مامور بررسی و تاسیس وزارت کار کرد و پس از مدتی از ایجاد این وزارتخانه، احمد آرامش به عنوان #وزیر_کار انتخاب شد.
ازدواج وی با مهدیه شریف امامی، خواهر جعفر #شریف_امامی ، او را در عرصه قدرت نگه داشت و در زمان نخست وزیری شریف امامی، احمد آرامش پس از مدتی خانه نشینی عهده دار ریاست سازمان تازه تاسیس برنامه و بودجه شد؛ همچنین به عنوان وزیر مشاور در کابینه حضور داشت. البته قبل از آنکه آرامش به قدرت برگردد، چند سالی بیکار بود. در این دوران بود که وی فعالیتهای سیاسی و روزنامه نگاری خود را بیشتر کرد و حتی سازمان سیاسی تشکیل داد.
او با برگزاری جلسات مختلف و سرّی علیه فضای سیاسی کشور بیانه صادر میکرد و در برخی روزنامهها مقالاتی علیه حضور بیگانگان در کشور به چاپ میرساند. در کنار موارد فوق، آرامش سازمانهایی غیررسمی برای گرفتن اطلاعات از درون حکومت تشکیل داد. در این سازمانها، جمعی از بازاریان و اصناف تهران که در سیاست و اقتصاد ایران صاحب قدرت بودند حضور داشتند و اطلاعاتی در مورد امور سرّی فعالیتهای سیاسی و اقتصادی و رفت و آمد افراد خارجی جمع آوری میکردند.
احمد آرامش پس از سقوط کابینه شریف امامی دوباره با نگارش مقالات و فعالیتهای حزبی به مخالفت با حکومت پرداخت و همین بهانهای شد تا وی توسط حکومت وقت دستگیر و روانه زندان شود. آرامش پس از آزادی از زندان بیش از پیش به مخالفت با نظام حاکم پرداخت و با نطق ها و اعلامیههای جنجالی خبرساز شد. حکومت محمدرضاشاه که سماجت و اقدامات آرامش و گروهش را خطرناک میدید و احساس میکرد که ممکن است اقدامات او از کنترل خارج شود، ابتدا به وسیله فرمانداری نظامی، دفتر اصلی این گروه ــ که در چهارراه کالج، کوچه لطیفی بود ــ را تسخیر و تعطیل کرد و سپس با دستگیری چند عضو موسس و برکناری اعضای دیگر از مشاغل دولتی به فعالیت سیاسی رسمی آنان خاتمه داد؛ اقدامی که در نهایت به رادیکالتر شدن مواضع آرامش و یارانش منجر شد.
آرامش پس از گذشت هفت سال زندان، بنا به دلایلی از جمله بیماری آزاد شد. پس از آن، زندگی او بیشتر به انزوا گذشت. آرامش ظاهرا در اواخر عمر فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما با همه این احوال وی را ترور کردند. به استناد اخبار مندرج در جراید، در تاریخ #24_مهر_1352 آرامش به ضرب چند گلوله از پای درآمد و دکتر بقایی، نماینده سابق مجلس شورای ملی، جواز دفن وی را به دلیل پارگی قلب صادر کرد.
با بررسی زندگی سیاسی آرامش متوجه میشویم که اقدامات وی آنقدر جدی محسوب نمیشد تا برای حکومت شاه بتواند دردسر جدی ایجاد کند آن هم تا حدی که پس از رهایی از زندان نیاز به ترور وی باشد. اما آنچه مشخص است این است که شاه در طول 37 سال حکومتش به طور دائم کنترل خود را بر جامعه و سیاست ایران افزایش داد. طى این دوران شاه براى حفظ رژیم خود، متکى به ترکیبى از «سرکوب» و «جلب همکارى» بود. از یک طرف همه گونه مخالفت را سرکوب مىکرد و از طرف دیگر به عنوان یکى از تاکتیکهاى مهم خود، به گونه ماهرانهاى مخالفان خود را انتخاب و آنها را به عنوان نخبگان سیاسى جذب مىکرد.
به نظر میرسد پس از آنکه حکومت از جذب احمد آرامش یا سکوت او ناامید شد، به ترور وی اقدام کرد و این ادامه راهی بود که شاه برای برخورد با مخالفان خود بین سالهای 1350 تا 1355 در پیش گرفته بود؛ در واقع بین سالهاى 1350 تا 1355 حکومت ترور و شکنجه بیش از پیش حاکم شد؛ صدها نفر اعدام شدند و هزاران نفر زندانى.
@yade_ayyaam
✳️ 4 دی 1356 #سرلشکر_مقربی که به اتهام جاسوسی برای #شوروی دستگیر شده بود اعدام شد ؛ ماجرای جاسوسی #سرلشکر_احمد_مقربی، برای #شوروی_سابق بزرگترین ماجرای جاسوسی برملاشده نظامی ، در تاریخ معاصر ایران بوده است. وی افسری عالیرتبه و صاحب موقعیت و معاون #اداره_پنجم_ستاد_ارتش بود. اداره پنجم یا اداره طرح، بخشی از ارتش بوده که وظیفه برآورد و ارزیابی امکانات و قدرت رزمی ارتش کشور و ارتشهای همجوار را از زمان حال تا آینده قابل ارزیابی، برعهده داشت.
مقربی یکی از نظامیان عالی رتبه ارتش شاهنشاهی بود که مدت 25 سال برای شوروی ها جاسوسی می کرد و در پاییز سال 1356 توسط اداره کل ضد جاسوسی (اداره کل هشتم) #ساواک دستگیر شد و به سرعت محاکمه و اعدام گردید. دستگیری و اعدام سریع او در طی این سال ها برای مأمورین شوروی سؤال برانگیز بود که چطور مقربی لو رفت و چه اطلاعاتی در اختیار اداره کل ضد جاسوسی قرار داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شوروی تلاش داشت از طریق عوامل #نفوذی خود پرونده مقربی را به دست آورده و از کشور خارج کند ، #محمد_رضا_سعادتی نفر دوم #مجاهدین_خلق که به تعبیری از #موسی_خیابانی نیز به #مسعود_رجوی نزدیک تر بود مامور این کار شد .
#سعادتی پس از دستگیری و محاکمه توسط #موسوی_تبریزی با اثبات قطعی جاسوسی وی و اقرار خود بر این موضوع، بر اثر فشار تبلیغاتی سازمان به دستگاه قضایی به 10 سال زندان محکوم شد.
در جریان درگیری های مسلحانه پس از برکناری #بنی_صدر که #منافقین نقش اصلی را در این درگیری ها داشتند سعادتی که در زندان بود به دلیل تحریک منافقین زندانی به شورش که منجر به شهادت #محمد_کچویی شد بار دیگر محاکمه و به اعدام محکوم و این حکم درباره نامبرده اجرا شد .
در این رابطه گفتنی های دیگری نیز هست که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
🆔 @yade_ayyaam
یاد ایّام
🎥 فیلم | تاجگذاری شاه و فرح ⏳4 آبان #سال_1346 ⭕️آخوند درباری ،حسن امامی،امام جمعه تشریفاتی تهران،
✳️ جشن تاجگذاری شاه شاهان
#نکته_ها_و_اشاره_ها
بازگشتم به ایران در سال 1967 مصادف بود با جشنی که به مناسبت #تاجگذاری_شاه در ایران برگزار میشد.
موقعی که قصد عزیمت از #سوئیس داشتم، روزنامههای آن کشور پر بود از گزارشهای انتقادآمیز در مورد جریان تاجگذاری شاه. و در یکی از آنها خواندم که: معمولیترین وسیلۀ مورد استفاده شاه و ملکه در این مراسم، شنلهایی است که با قطعات الماس و یاقوت و زمرد تزیین شده است.
طبق نوشتۀ روزنامههای سوئیس: #شاه در حالی قصد داشت به عنوان فرمانروای یک ملّت فقیر و عقب افتاده #تاجگذاری کند، که جواهرات تاج مورد استفادۀ او را 3380 الماس، 388 مروارید، 5 زمرّد و 2 یاقوت درشت تشکیل میداد، و روی تاج ملکه نیز ــ که از طلا و پلاتین ساخته شده بود ــ 1469 الماس، 105 مروارید، 36 زمرّد، و 366 یاقوت وجود داشت.
در زمانی که تبلیغات گوناگون پیرامون واقعۀ تاجگذاری شاه از همه سو جریان داشت، بسیاری منابع مطلع در سوئیس به وجود فقر گسترده در ایران اشاره میکردند، و بخصوص فیلمهایی از تلویزیون سوئیس پخش میشد که وضع اسفناک زندگی هموطنانم را به معرض تماشا میگذاشت.
این فیلمها که مسلماً به صورت محرمانه دور از چشم #ساواک و بدون گذر از صافی سانسور رژیم، توسط خبرنگاران خارجی از مناظر تأثرانگیز کشورم تهیه شده بود، واقعیتهای موجود در ایران را مجسم میکرد؛ و پرده خوش آب و رنگی را کنار میزد که رژیم شاه آن را برای پوشاندن حقایق تلخ و ناگوار بر سراسر ایران گسترده بود.
من در فیلمهایی که زندگی مردم ایران را در خانههای گلی بدون برق و آب و بهداشت نشان میداد، با مشاهدۀ کودکانی که با پای برهنه در کوچههای تنگ انباشته از زباله بازی میکردند، واقعاً متأثر میشدم و از خود میپرسیدم: با وجود چنین شرایط اسفناکی در ایران شاه، چگونه توانسته تصمیم به تاجگذاری بگیرد و خود را شاه شاهان بنامد؟
... بلافاصله پس از ورود به تهران، گویی که تمام رؤیاهایم به یکباره نیست و نابود شده باشد، خود را در یک شهر مصنوعی و بیهویت یافتم که جامعهای ماشینی اصالت آن را دفن کرده بود.
... با مشاهدۀ جلوههای فریبندۀ تهران و ساختمانهای بیقوارهای که در هر سو سر برافراشته بود، احساس میکردم هیچ چیز که با هویت اصلی من تطبیق داشته باشد در اطراف خود نمیبینم.
— منبع : مینو صمیمی،#پشت_پرده_تخت_طاووس ، ترجمۀ دکتر حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات، تهران، 1368، صص45-47.
🆔 @yade_ayyaam