1_36553366.mp3
3.07M
🕊ماجرای #شهیدی که حق الناس داشته..
✅استاد محرابیان
@yadeShohada313
تفحص #شهید گنج🌹
🕊اوایل سال ۷۲ بود. در گرمای فکه درگروه تفحص هرچه می گشتیم #شهیدی
پیدا نمیکردیم😔
🌘تا اینکه آنروزصبح، کسى
که زیارت عاشورا میخواند، #توسلى پیدا
کرد به امام رضا(ع).
شروع کرد به ذکر مصائب امام هشتم وکرامات او.
میخواند و همه زار زار گریه مى کردیم😭😭
🌘درمیان مداحى، ازامام رضا طلب کردکه ما را دست خالى برنگرداند..
هنگام #غروب بود و تعطیل کردن کار و برگشتن به مقر٬ دیگر داشتیم ناامید می شدیم که با آخرین بیل ها که درزمین فرو رفت، تکه لباسی توجه ما راجلب کرد.
🌘 #شهید بود. گنجی که دنبالش بودیم💔😍بااحترام شهید را ازخاک درآوردیم. شهیدى آرام خفته بخاک🕊
🌘یکى از جیبهای پیراهن نظامى اش راکه بازکردیم تامدارک شناسایى اش را خارج کنیم، در کمال
ناباورى، یک آینه ی کوچک، که پشت آن #تمثال_امام_رضا نقش بسته بود را دیدیم.
گریه مان درآمد. همه اشک مى ریختند. جالب تر و سوزناک تر ازهمه زمانی بود که از روى کارت شناسایى او فهمیدیم #سید_رضا نام او است😭😭
🌘شور و حال عجیبى بر بچه ها حکم فرما شد. ذکر صلوات اشک و...
#شهید را که به شهرستان ورامین
بردند، بچه هارفتند نزدمادرش تا سرّ این
مسئله را دریابند.
🕊ما بدون این که اطلاعى از این امرداشته باشد، گفت: «پسر من به امام رضا (ع) علاقه و ارادت خاصى داشت😭💔
@yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدی که به خواب
هر کس می آمد شهید میشد
به خواب استاد #پناهیان هم آمد
اما چه شد که...
راوی : #حجت_الاسلام_پناهیان
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌷شهیدابراهیم هادی... #سالروزشهادت💔
#شهیدابراهـــیم_هـادی
.
🕊حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند #هادی، هدایت کننده ❤️
.
🍃سرگذشت زندگیاش📖 را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی.
.
🍃هدایت کننده و پر از نور✨هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث.
.
🍃ابراهیم هادی #شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر #غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود😔
.
🍃به قول #مصـحف_شـریف 🌺چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند😔
.
🍃آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــ🌺ــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود😭
.
🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و #بغض کرده ایم برای #روضه_های_گودال😞
🍃گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای😭
.
🍃دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم💔من باتو #بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت #ببخش😔
.
💕حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس✌️
.
🕊حال که همه #کبوترهایمان پرکشیده اند.
.
🕊حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند.
.
💔حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت #فتنه های گوساله سامری .
(آماده شو بهر آن #قیـــام صبح اهورایی،
چیزی نمانده تا آن #ظــهور سبز مسیحایی)
.
✍به قلم #محمد_صادق_زارع
🕊🌷به مناسبت #شهادت_شهید_ابراهیم_هادی💔
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱
📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
❣محل شهادت : #فکه_کانال_کمیل
🕊وضعیت پیکر : #جاوید_الاثر
🥀مزار یادبود : #بهشت_زهرا
#شهدا_گاهی_نگاهی🌷
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
این را هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم جامعه مان ساخته نمی شود. تولد شهید ابراهیم ه
#شهیدابراهـــیمهـادی🌷
.
🍃حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند #هادی، هدایت کننده ❤️
.
🍃سرگذشت زندگیاش📖 را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی.
.
🍃هدایت کننده و پر از نور 🌟هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث.
.
🍃ابراهیم هادی #شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر #غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود😔
.
🍃به قول #مصـحف_شـریف 🌺چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند😔
.
🍃آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــ🌺ــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود😭
.
🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و #بغض کرده ایم برای #روضه_های_گودال😞
🍃گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای😭
.
🍃دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم😥 من باتو #بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت #ببخش😓
.
🍃حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس
.
🕊حال که همه #کبوترهایمان پرکشیده اند.
.
🍃حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند.
.
🍃حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت #فتنه های گوساله سامری .
(آماده شو بهر آن #قیـــام صبح اهورایی،
چیزی نمانده تا آن #ظــهور سبز مسیحایی)
.
✍به قلم #محمد_صادق_زارع
.
🍃به مناسبت تولد #شهید_ابراهیم_هادی
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱
.
📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
.
❣محل شهادت : #فکه_کانال_کمیل
.
🕊وضعیت پیکر : #جاوید_الاثر
.
🥀مزار یادبود : #بهشت_زهرا
.
#گرافیست_شهدا #شهدا_گاهی_نگاهی
@yadeShohada313
🕊رفتند تا بمانیم!
اینکه استاد پناهیان گفتند:
شاید بزرگترین اثری که #شهید برای ما
دارد،این است که ما را به #فکر وا می دارند!
فکر...
فکر...
فکر...
فکر اینکه قربانی کردند #خودشان را!
و #خدا قربانی کرد آن ها را...
این که #شهیدی آلبوم عکس های خود را از بین میبرد که نکند حالا #بعدشهادت،اسمش بر سر زبان ها بیفتد و دیده شود😔...
و یا #شهیدی #پلاکش را پرت کند در کانال #پرورش_ماهی!که در فکرش تشییع با شکوهی برای خودش متصور شد!
#شهوتشهادتبخشکاند...
و #فرماندهان #شهیدی که حاضر شدند!
در جمع سربازان سینه خیز بروند...
در #پوتین بسیجی ها آب بخورند...
و ...
درس #قربانیکردنخود است!
برای خدا شدن آسان نیست!
چون
نباید #هوای قدرت داشتن، داشت...
نباید #هوای دیده شدن داشت...
و برای ما سخت است قربانی کردن
#هواینفس
چون برای ما #لذت تقرب به خداوند
از لذت های کم ارزش دنیــا #کمتر است...
حالا ما چه کار ها که نکردیم
برای #دیدهشدن⁉️
و #شهدا از آن سو به ما بیچارگان میخندند😊!
و شاید اشک 😭میریزند؛که در #خودمان ماندیم!و لباس #هواینفس را از تن در
نیاوردیم...
در #خود ماندیم...
به قول #حاجحسینیکتا:
و هنوز گیر یه قرون و دو زار #شهوت این دنیاییم که یکی بیاد نگاهمون کنه...
#شهدا #شهوتشهادت میخشکوندند!
که یوسف #زهرا نگاشون کرد...
جان به هر حال قرار است
که #قــربان بشود👌...
پس چه خوب است
که قربانـی #جانــان بشود...
💞 @yadeShohada313
🍃پاییز با حسرت دست ِ مهر، بر سر آذر می کشد و برگ های درختان را فدای بیست و چهارمین روز می کند ؛ چون تو چشم به این دنیا گشودی.
.
🍃خوش به حالِ سال هایی که بزرگ شدن ، #مجاهد ، #مدافع و #شهید شدنت را دیدند.اصلا تو برای ماندن ، خلق نشده بودی .فقط، مدتی قلم سرنوشت ماندن را بر دفتر زندگی ات ، ثبت کرد ؛تا راه و رسم عاشقی را یاد بدهی. ماندی تا راوی تاریخ آغشته به خون #شهدا باشی.
.
🍃این محاسن سفید شده درآسیابِ جهاد، هرکدام قصه #شهیدی را می گویند که دست رد به سینه ی دنیا و زیبایی هایش زد تا امروز آه حسرت بر دل هایمان بنشیند.
.
🍃فرمانده ، #سرلشکر و هزاران اسم دیگر در مقابل #ابووهب بودنت قد خم کرده اند.تا خواستیم ، قدر بودنت را بدانیم جمله گاهی چه زود دیر می شود باورمان شد و افسوس ها نامه عبرت دلمان...
.
🍃حبیب حرم شدی و پس از سال ها دعا، آرزوی #شهادت، جامه ی حقیقت بر تن کرد و به کاروان #عشاق رسیدی .
.
🍃فرمانده قلب ها ، در سیم خاردار نفس ،#اسیر شده ایم وتوان رهایی نداریم .به #دعایت محتاجیم تا به #سنگر توبه برسیم .و #مجاهدِ تقوا و #مدافعِ ایمانمان باشیم.
.
#تولدت_مبارک حبیب قلب ها
.
🍃به مناسبت سالروز تولد #شهید_حسین_همدانی
،
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
📆تاریخ تولد : ۲۴ آذر ۱۳۲۹
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ مهر ۱۳۹۴.حومه حلب
.
🥀مزار شهید : گلزار شهدای همدان
...💚 @yadeshohada313
🔹 #داستان_ادامه_دار_نسل_سوخته
#قسمت_اول:
👈این داستان #نسل_سوخته🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹دهه شصت ... نسل سوخته ...
هیچ وقت نتونستم درک کنم چرا به ما میگن نسل سوخته... ما نسلی بودیم که ... هر چند کوچیک ... اما تو هوایی نفس کشیدیم که ... شهدا هنوز توش نفس می کشیدن...
#ما_نسل_جنگ بودیم ...
🔹آتش جنگ شاید شهرها رو سوزوند ... دل خانواده ها رو سوزوند ... جان عزیزان مون رو سوزوند ... اما انسان هایی توش نفس کشیدن ... که وجودشون بیش از تمام آسمان و زمین ارزش داشت ... #بی ریا ... #مخلص ... #با_اخلاق ... #متواضع ... #جسور ... #شجاع ... #پاک ... انسان هایی که برای توصیف عظمت وجودشون ... تمام لغات زیبا و عمیق این زبان ... کوچیکه و کم میاره ...
🔹و من یک دهه شصتی هستم ... یکی که توی اون هوا به دنیا اومد ... توی کوچه هایی که هنوز #شهدا توش راه می رفتن و نفس می کشیدن ... کسی که زندگیش پای یه تصویر ساده شهید رقم خورد ...
🔹من از نسل سوخته ام ... اما سوختن من ... از آتش #جنگ نبود ...
داشتم از پله ها می اومدم بالا که چشمم بهش افتاد ... غرق خون ... با چهره ای آرام ... زیرش نوشته بودن ... "بعد از شهدا چه کردیم؟ ... #شهدا_شرمنده_ایم"💔🍃 ...
🔹چه مدت پای اون تصویر ایستادم و بهش نگاه کردم؟ ... نمی دونم ... اما زمان برای من ایستاد ... محو تصویر #شهیدی شدم که حتی اسمش رو هم نمی دونستم ...
🔹مادرم فرزند #شهیده ... همیشه می گفت ... روزهای بارداری من ... از خدا یه بچه می خواسته مثل #شهدا ... دست روی سرم می کشید و اینها رو کنار گوشم می گفت ...
🔹اون روزها کی می دونست .. #نفس_مادر ... چقدر روی جنین تاثیرگذاره ... حسش ... فکرش ... آرزوهاش ... و جنین همه رو احساس می کنه ...
🔹ایستاده بودم و به اون تصویر نگاه می کردم ... #مثل_شهدا🌹🍃 ...
اون روز ... فقط 9 سالم بود ...
🔘 #ادامه_دارد....✔️
🔹 #داستان_ادامه_دار_نسل_سوخته
👈 #قسمت_دوم🔻
این داستان← #غرور_یا_عزت_نفس🍃
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اون روز ... پای اون تصویر ... احساس عجیبی داشتم ... که بعد از گذشت 19 سال ... هنوز برای من زنده است ...
مدام به اون جمله فکر می کردم ... منم دلم می خواست مثل اون #شهید💔 باشم ... اما بیشتر از هر چیزی ... قسمت دوم جمله اذیتم می کرد ...
بعضی ها می گفتن مهران خیلی مغروره ... مادرم می گفت... عزت #نفس داره ...
#غرور یا عزت #نفس ... کاری نمی کردم که مجبور بشم سرم رو جلوی کسی خم کنم و بگم ...
- ببخشید ... عذرمی خوام ... شرمنده ام ...
هر بچه ای شیطنت های خودش رو داره ... منم همین طور... اما هر کسی با دو تا برخورد ... می تونست این خصلت رو توی وجود من ببینه ...خصلتی که اون شب ... خواب رو از چشمم گرفت ...
صبح، تصمیمم رو گرفته بودم ...
- من هرگز ... کاری نمی کنم که شرمنده شهدا بشم ...
دفتر برداشتم و شروع کردم به لیست درست کردن ... به هر کی می رسیدم ازش می پرسیدم ...
- #دوست_شهیدداشتید؟ ... #شهیدی رو می شناختید؟ ... #شهدا🌹 چطور بودن؟ ...
یه دفتر شد ... پر از خصلت های اخلاقی #شهدا ... خاطرات کوچیک یا بزرگ ... رفتارها و منش شون ...
بیشتر از همه مادرم کمکم کرد ... می نشستم و ازش می خواستم از پدربزرگ برام بگه ... اخلاقش ... خصوصیاتش ... رفتارش ... برخوردش با بقیه ...
و مادرم ساعت ها برام تعریف می کرد ...
خیلی ها بهم می خندیدن ... مسخره ام می کردن ... ولی برام مهم نبود ... گاهی بدجور دلم می سوخت ... اما من برای خودم هدف داشتم ...
هدفی که بهم یاد داد ... توی رفتارها دقت کنم ... #شهدا ... خودم ... اطرافیانم ... بچه های مدرسه ... و ... پدرم ...
#ادامـــــــــہ_دارد....
🌷 #شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
در جاده بصره خرمشهر #شهید_علی_اکبر_دهقان همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یا حسین، یا حسین" سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند...
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش
🥀 وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
🕊ألسلام علی الرأس المرفوع🕊
خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهیدبشوم
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین(ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع)خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد...
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است🖤
https://eitaa.com/yadeShohada313🌷