eitaa logo
آموزش مداحی یاس کبود
18.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
605 ویدیو
23 فایل
کانال رسمی مجمع حضرت یاس کبود که مستقیما زیر نظر استاد معظم #دکتر_محمد_فراهانی اداره می شود تماس با دکتر فراهانی 09123064825 صندوق سرمایه گذاری رضوان eitaa.com/egtesade_heiat مدیر: @ramin_mohammadi تهیه کتاب ستایشگران نور @Seyedabas135
مشاهده در ایتا
دانلود
sokhanrani_98.8.12.mp3
34.34M
[ Audio file : استاد حاج غلامرضا سازگار – سخنرانی ] 📻 بشنوید | سخنرانی 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۹۸/8/12 ✅ کانال مجمع یاس کبود https://t.me/joinchat/AAAAADwFkQLrJyA-elwiSA [ @YASE133 ]
ع تحلیل📝 شعر از: : اصل پیام ـ گریز غیر کلیشه ای 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇 اگرچه در دل دشمن تو را رها کردم به قاتلان تو نفرین، به تو دعا کردم محاسنم به کف دست و اشک در چشمم به همره تو دویدم خدا خدا کردم هزار مرتبه جانم ز تن جدا گردید  دمی که تشنه لب از خود تو را جدا کردم گلوی تشنه فرستادمت به قربانگاه  چه خوب حق تو را ای پسر ادا کردم یه جوری علیشُ تربیت کرد وقتی بین راه دید بابا میگه «انا لله و انا الیه راجعون»یه جمله از باباش پرسید «اولسنا علی الحق» بابا ما از مرگ نمی ترسیم به ما بگو بر حقیم حق با ما هست؟ دینمون اسلاممون ایمانمون حفظه؟ گفت آره بابا گفت دیگه باکی نداریم، خودم فدات میشم. لذا اول شهید بنی هاشم علی اکبره، اصحاب نذاشتن، اونا پیش مرگ بنی هاشم بودن قول داده بودن شب عاشورا به هم که تا ما هستیم از بنی هاشم کسی نره تو میدون، و الا نفر اول عاشورا علی اکبر بود خودش به تنهایی ورقُ عوض می کرد. شیخ جعفر شوشتری میگه دو نفر بودن می تونستن ورق کربلا رُ عوض کنن ابی عبدالله اجازه نداد یکیش علی اکبر بود می خواست بره زره پیغمبرُ تنش کرد با بار سنگین نبوت گفت میری برو برا بچه های تشنه م فقط آب بیار علی اکبرم... به اباالفضل اقتدا کرد اذان صبح، اذان گفتنت دلم را برد صلاه ظهر تو را هدیه بر خدا کردم زبان تو که مکیدم همه وجودم سوخت چو شمع سوختم و گریه بی صدا کردم گفت بابا تشنمه، صدا زد «هات لسانک» همچین که زبان تو دهان علی گذاشت علی عقب رفت بابا تو که لبات از من خشک تره، قربون لبای پارت برم بابا ، علی اکبر لبای خشک باباتُ دیدی طاقت نیاوردی امام خواهرت تو خرابه لبای پاره رُ دید، دید دندونای بابا شکسته خوب شد ندیدی لبای باباتُ چوب می زنن... تو آب خواستی و من ز خجلت آب شدم به اشک دیده خود حاجتت روا کردم 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b
تحلیل🔍 علیه السلام روضه شهادت حضرت مسلم(ع) : پرورش روضه❗️ 📖📖📖📖📖📖📋🗒🗒 📄📃📑 درماتم تو آل پیمبر گریستند چشم بتول و احمد و حیدر گریستند عباس و عون قاسم و اکبر گریستند در موج خون دو بسمل بی سر گریتند آخه دوتا پسراشم کشتن. اون یکی می گفت داداشم امانته اول منو بکش. مادرم اونو به من سپرده. این یکی می گفت من طاقت داغ برادر ندارم. اول منو بکش... در هر دری به یاد تو فریاد و آه بود حتی حسین یاد تو در قتلگاه بود بردختر تو چون خبر قتل تو رسید اشک از دو دیده ریخت و آه از جگر کشید آن داغ دیده قصه ی قتل تو را شنید دیگر سر بریده میان طبق ندید هرچند ریخت خون دل از دیده ی ترش زینب گرفت در بر خود همچو مادرش شاعر گفت ای دسته گل زیبایم من از امروز تورا بابایم دختر کوچک من خواهر توست خواهر غم زده ام مادر توست روز عاشورا هروقت سکینه میخواست بیاد برا وداع هی چشمش به این دختر می خورد خجالت می کشید. تا اینکه حسین رفت سوار مرکب شد دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده... جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی. بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین. من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن. بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی... 🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩 🔽🔽🔽 💠پرورش روضه❗️: اگر عین مطالب مندرج در کتابها را بخواهیم برای مستمع بگوییم مثل این است که آشپزی، 😳مواد خام غذایی را جلوی میهمان بگذارد. 💥مداح بایستی محتوای اولیه ای را که از منابع استخراج می کند، پرورش دهد بعد به مستمع ارائه نماید. در روضه این فایل این موضوع بخوبی دیده می شود. در روضه قبل از بیان ماوقع روضه وداع، به «خجالت کشیدن حضرت سکینه(س) از دختر حضرت مسلم(ع)» اشاره می شود. حرکت نکردن ذوالجناح اینگونه بیان می شود: «دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده...» سخن حضرت سکینه اینگونه تعبیر می شود که: «جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی» «بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین» ماجراهای بعد از شهادت سیدالشهداء(ع) از زبان حضرت سکینه(س) اینگونه بیان می شود: «من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن» «بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی...» 💥اگر دقت کنید فاصله بین آنچه در متن کتابها آمده با آنچه که در بیان آقای حدادیان پرورش پیدا کرده بسیار زیاد است. بیان در قالبی که محتوا را برای مخاطب مجسم می کند، استفاده از عباراتی که بیشترین تأثیر را در آن مفهوم دارد، توجه به حساسیتهای مخاطب و مواردی از این قبیل، دست به دست هم می دهد و مضمون خام را پرورش یافته به مستمع ارائه می نماید. 🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴 @yase133 🎧🎧بشنوید🎧🎧
✔️ ✔️ ✔️ 🎞تصویری ـ روضه حضرت زهرا سلام الله علیها تحلیل 🔴 👇 : نکته سنجی ـ حال مداح ـ تشویق و ترغیب ✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️ 👇👇📝 🔻مرحوم استاد فیروز زیرک کار می سوخت در و فاطمه پشت در بود دل از در آتش زده سوزانتر بود هر چه شد بین در و دیوار شد 🔻استاد انسانی خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته است به آن می خندم شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون لفرحنا، عنان از دست رفت مجلس و بی بی اداره می کنه خنده بر لب بینی و از گریة دل غافلی خانة ما از درون ابر است و بیرون آفتاب از اون روزی که اون نانجیب تو کوچه (به مادر سادات جسارت کرد برای شیعه شادی نموند)، موندم چی کار کنم، دنبال شما بیام یا مجلس و ادامه بدیم، نمی دونم چه کنیم؟ 🔻استاد سازگار: آقای انسانی بچه های فاطمه هم نمی دونستند، دنبال علی برن یا دنبال فاطمه... استاد انسانی : هر چه نیرو داشتم بردم به کار تا نبیند غنچه ام آسیب خار نام خود را خصم، داغ ننگ زد دید با خود شیشه دارم سنگ زد 🔗🔗🔗🔗🔗🔗🔗🔗🔗 👌 1⃣نکته سنجی :📌 این جلسه به صورت مکمل خوانی اداره شد و در آن ابتدا حاج فیروز زیرک کار یک بیت و یک مصراع خواند و سپس آقای انسانی ادامه دادند و بین صحبتها، گفتند که «موندم چکار کنم» اینجا استاد سازگار بسیار ظریف با یک نکته سنجی مسیر جلسه را تعیین نمودند که: «بچه های فاطمه هم نمی دونستند، دنبال علی برن یا دنبال فاطمه». ذاکرین عزیز با به خاطر سپردن این نکات ظریف، بعد از مدتی خودتان هم می توانید چنین جملاتی را انشاء کنید. 2⃣اهمیت حال مداح بر اثر گذاری بر مستمع:📌 بارها گفته ایم، حال مداح باید شهادت بدهد از محتوایی که می خواند. در این جلسه حال حاج فیروز زیرک کار بهترین نمونه برای این اصل است و توصیف آقای انسانی در همین جلسه راجع به حال ایشان شنیدنی است که فرمودند: «جناب آقای فیروز، چقدر حس داشت، برای یه سریال، کارگردان می گرده برای یک نقش، می گه این هنرمند، نه نه نه، این آره، چرا؟ حسش زیاده، این حس چه نقشی ایفا می کنه، حس یعنی این، پیرمرد حدود 70 سال، آنچنان به شعر جان می ده، آنچنان با احساس ارائه می ده که یک چشم بی اشک نیست، اگر خودش ملاحظه نمی کرد، اگر مجلس رو در نظر نمی گرفت، بدون اغراق امروز از این مجلس، نعش بیرون می رفت. چرا بعضی از ماها اینقدر بی تفاوت می خونیم، چرا توقع داریم دیگران بسوزن خودمون بی تفاوتیم» 3⃣تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای:📌 بهترین نمونه های استادانه ترغیب مستمع به اشک و ناله در این جلسه، از استاد انسانی دیده شده که به بعضی از آنها اشاره می کنیم: «جوابگو شمایی (خطاب به استاد سازگار که تاکید کردند روضه خوانده شود) ـ شما دارید منم دنبال خودتون می برید ـ آقای اکبرزاده به من گفته اینطور نخونید ـ در عین حال که تو شعر پرده برداری نشده اما همه چیز گفته شده) 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 @yase133 🎞حتما ببینید🎞📽🎥 🔰