eitaa logo
آموزش مداحی یاس کبود
23.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
698 ویدیو
24 فایل
کانال رسمی مجمع حضرت یاس کبود که مستقیما زیر نظر استاد معظم #دکتر_محمد_فراهانی اداره می شود ارتباط با دکتر فراهانی @Farahani135 صندوق سرمایه گذاری رضوان eitaa.com/egtesade_heiat مدیر: @ramin_mohammadi تهیه کتاب ستایشگران نور @Seyedabas135
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5791774784614302200.mp3
زمان: حجم: 4.71M
🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩 حنیف طاهری تحلیل📗 امام حسن علیه السلام : محفوظات شعری @yase133
روضه امام رضا علیه السلام با نوای: 🔴بخش دوم : مقدمه روضه ـ روضه تحقیقی گفت رفتم برم مشهد، اون عالم متقی فاضل اهل زهد و ورع با همه خداحافظی کردم یه برادر خیلی آلوده ی عیاش داشتم گفتم خوب اینم برادره برم ازش خداحافظی کنم، وقتی اومدم گفت منم میام گفتم ببرم بلکه امام رضا یه نگاه کنه این برادرم عوض شه... بین راه اتفاقا برادرم مریض شد و مرد، دلم نیومد رهاش کنم گفتم ببرم مشهد دفنش کنم، بردم غسال خونه و غسل دادم و کفن کردم، سه بار طواف می دادن جنازه هارُ، سه دور گردوندیم و بردم دفن کردم، شب خواب برادرمُ دیدم، دیدم خیلی وضع خوبی داره و لبخند به لب داره و تو یه باغی داره قدم می زنه، گفتم تو با اون کارایی که کردی الان باید معذب باشی! گفت درسته وقتی مُردم دو تا ملک مأمور عذاب من شدن، همه چیز آتش بود تا منُ آوردید کنار صحن امام رضا اون دو تا ملک ایستادن گفتن ما دیگه اجازه نداریم از اینجا به بعد بیایم، نفسی کشیدم، منُ بردید تو حرم، وجود نازنین امام رضا داخل ضریح مطهر بودن، سلام کردم حضرت روشُ برگردوند ـ آقا جان هر کاری می کنی با ما روت از ما برنگردون ـ دور اول و دوم هر چی التماس کردم امام رضا بهم توجه نکرد بار سوم یه پیر مردی کنار حرم ایستاده بود گفت آی بیچاره اگه از اینجا بیرونت ببرن اون دو تا ملک ایستادن تا قیامت مأمور عذاب تواند. گفتم چه کنم؟ گفت التماس کن به امام رضا، گفتم هر کاری می کنم آقا روشُ برمی گردونه از من، گفت آقارُ به جان مادرش زهرا قسم بده، تا گفتم آقا تو رُ به جان مادرت زهرا کمکم کن ـ بزرگان دستور دادن به ما که اگه خواستی امام رضا جوابتُ بده یا به جان مادرش یا به جان جوادش اما یکی از علمای اهل دل می گفت من عادتم بود اگه کاری داشتم آقارُ به جان مادرش قسم می دادم یه بار تو حرم برام مکاشفه پیش اومد تا گفتم تو رُ به جان مادرت زهرا دیدم امام رضا نیمه خیز بلند شد چنان حالتی من در امام رضا دیدم دیگه به جان مادرش قسم نمیدم ـ حالا شما هم اگه کارد به استخونتون نرسید نکنید این کارُ اما گفت آقا تو رُ به جان مادرت زهرا کمکم کن آقا یه نگاه کرد فرمود: چه کنیم گاهی بعضی از دوستان ما کارُ از گناه به جایی میرسونن راه شفاعت مارُ می بندن، برو تو رُ به مادرم بخشیدم گفت وقتی منُ می آوردید بیرون از حرم یکی جلو جنازه می گفت «هذا عتیقاً رضا» آی مردم این آزاد شده ی امام رضاست. آقا جان پیغمبر اکرم دو نفر رُ پاره ی تن خطاب کرد یکی دخترش فاطمه یکی امام رضا، هر کی که پیغمبر سفارششُ کرد بیشتر اذیتش کردن، اصلا اینا جنگشون با پیغمبر بوده امروز مگه نمی بینید... اون ملعون مفتی وهابی میگه من از افتخاراتم اینه که پنجاه سال اینجا نماز خوندم یه سلام به پیغمبر ندادم بعدم بارها گفتم اگه بتونیم دستمون برسه امکانش باشه حرم ائمه رُ خراب می کنیم... نازنین سرو روان فاطمه سوخت جان تو چو جان فاطمه جان تو از زهر آتش بار سوخت فاطمه بین در و دیوار سوخت سینه ی تو سوخت از هجر پسر سینه ی او از شرار میخ در سینه سوزان، دل همه لبریزه درد آه آنجا باب مظلومت چه کرد خوب دانی حرف مولایم چه بود گوشه ی چشمت چرا گشته کبود وای من ای وای من ای وای من تو کجا و سیلی ای زهرای من
تحلیل مداحی ⚫️روضه امام حسن عسکری علیه السلام با نوای: : چهارچوب مجلس روضه ای آفتاب حسن تو را ماه مشتری هر جا خدا خداست تو را نیز رهبری فرزند چارمین علی و دومین حسن ریحانه الجواد ملقب به عسکری آیینه ی جمال خداوند ذوالمنن مولا ابا محمد ابن الرضا حسن قرآن خجسته دفتر مدح و ثنای تو قلب مقربان خدا سامرای تو با اینکه جسم پاک تو مدفون به سامراست ملک وجود آمده دارالولای تو تو بهر نور را صدف آخرین دری دلها پر از ولای تو تو از خدا پری من کیستم گدای سرای تو یا حسن با لطف تو مدیحه سرای تو یا حسن شویم لب از شراب طهورا هزار بار تا وا کنم زبان به ثنای تو یا حسن هر جا سخن به منقبتت آفریده ام خود را کنار مرقد پاک تو دیده ام تو در ده یمی و یم آخرین گوهر اوصاف مهدیت به لب سیدالبشر چشم انتظار آمدن مهدی تواند پیغمبران، ائمه، خصوصا پیامبر تیغ علی به پنجه ی توحید گسترش از یازده امام سلام مکررش من کیستم گدای گدای در شما با کام خشک تشنه لب کوثر شما از آن زمان که چشم گشودم همیشه بود چشمم به سوی حسن خدا منظر شما در حسنتان جمال خدارا شناختم نام پدر نبرده شما را شناختم قدر شما بلندتر از اوج انبیاست قبر شما قلوب تمامی اولیاست هر کس که دور شد ز شما از خداست دور هر کس که شد مطیع شما عبد کبریاست دردا که کرد باد مخالف خزانیت مسموم کرد خصم به فصل جوانیت با کشتن تو خصم، جهان را یتیم کرد داغ تو ماند بر دل و جان را یتیم کرد آنکس که ریخت زهر ستم را به کام تو بالله قسم امام زمان را یتیم کرد مهدی ز دیده اشک یتیمی به رخ فشاند آه از جگر کشید و به جسمت نماز خواند پیوسته ریخت لشکر اندوه بر سرت مسموم شد ز زهر دل دردپرورت تشیع شد جنازه ات اما به احترام در کربلای سامره شد دفن پیکرت هر دم دهم سلام مکرر به تربتت باید گریست تا صف محشر به غربتت لحظات آخر مهدی چهار پنج سالشُ صدا زد فرمود: «یا سید اهل بیتی اسقنی الماء فانی ذاهب الی ربی» مهدی جانم ای آقای اهل بیتم جرعه ای آب بهم بده لحظه ی آخره دیگه دارم میرم ظرف آب رُ داد دستم اما بدن میلرزه کاسه ی آب به دستم بنگر میلرزد رعشه افتاده پا تا به سرم مهدی جان یابن الحسن با این یه جمله دلارُ ببرم کربلای معلی، آقای من اینجا پدر از شما لحظه ی آخر آب خواست ظرف آب رُ دادی به بابا، کجا بودی کربلا یه جرعه آب هم به لب خشکیده ی جد مظلومت حسین برسانی، رو زمین گرم کربلا افتاده بود لباش مثل دو چوب خشک از تشنگی به هم میخورد صدا می زد: «اسقونی شربة من الماء...» انشاءلله این روایت غلطه ده نفر آب آوردن همینکه رسیدن کنار گودی قتلگاه مقابل چشم عزیز فاطمه آبهارُ رو زمین خالی کردن، بیخودی نبود خودش هم روضه ی عطش خواند از حلقوم بریده صدا زد:«شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی» ـ هر وقت آب خوشگوار نوشیدید از من یاد کنید. بمیرم برا لب خشکیدت آقا ای کاش همتون کربلا بودید منُ نظاره می کردید چگونه تو بغلم علی اصغرمُ سیراب کردن... @yase133 توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.👇👇
💠میلاد رسول اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)🎉🎊 با نوای: 🎤 : تنوع در خواندن امشب وجود را شرف دیگر آمده در جلوه آن جمال خدا منظر آمده در شام تیره مهر جهان گستر آمده دوران تیره گیّ و ستم بر سر آمده بر جنّ و انس و حور و ملک رهبر آمده عید امام صادق و پیغمبر آمده عالم محیط جلوۀ دادار سرمد است ملک وجود یکسره خلد مخلّد است هر سو که رو نهید عیان حسن احمد است در جلوه آفتاب جمال محمّد است از آفتاب بر همه روشنتر آمده عید امام صادق و پیغمبر آمده امشب رسل رسول خدا را صدا زنند هر یک دم از ثنای محمّد جدا زنند دست دعا به دامن آن مقتدا زنند بت ها به کعبه دم ز رسول خدا زنند گویند بت شکن ز سوی داور آمده عید امام صادق و پیغمبر آمده خوبان روزگار حقیر محمّدند خورشید و ماه هر دو اسیر محمّدند پیغمبران تمام بشیر محمّدند یک جلوه از جمال منیر محمّدند او آفتاب و خیل رسل اختر آمده عید امام صادق و پیغمبر آمده این است آنکه بتکده زیر و زبر کند زانگشت خویش معجز شق القمر کند خود را تمامعمر چراغ بشر کند شام سیاه عالمیان را سحر کند در دامن تو مهرِ جهان پرور آمده عید امام صادق و پیغمبر آمده پیدایش دو آیت سرمد مبارک است یک صبح را دو عید مؤّید مبارک است در تیرگی تجلّی احمد مبارک است میلاد این ابن محمّد مبارک است درّی الهی از صدف دیگر آمده عید امام صادق و پیغمبر آمده در چشم علم مشعل روشنگر است این استاد کل ولّی خدا جعفر است این آئینۀ حقیقتِ پیغمبر است این معصومِ هشتم است و ششم رهبر است این آری خدای را ششمین مظهر آمده عید امام صادق و پیغمبر آمده توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است. @yase133
✔️ ✔️ ✔️ 🎞تصویری ـ روضه حضرت زهرا سلام الله علیها تحلیل 🔴 👇 : نکته سنجی ـ حال مداح ـ تشویق و ترغیب ✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️ 👇👇📝 🔻مرحوم استاد فیروز زیرک کار می سوخت در و فاطمه پشت در بود دل از در آتش زده سوزانتر بود هر چه شد بین در و دیوار شد 🔻استاد انسانی خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته است به آن می خندم شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون لفرحنا، عنان از دست رفت مجلس و بی بی اداره می کنه خنده بر لب بینی و از گریة دل غافلی خانة ما از درون ابر است و بیرون آفتاب از اون روزی که اون نانجیب تو کوچه (به مادر سادات جسارت کرد برای شیعه شادی نموند)، موندم چی کار کنم، دنبال شما بیام یا مجلس و ادامه بدیم، نمی دونم چه کنیم؟ 🔻استاد سازگار: آقای انسانی بچه های فاطمه هم نمی دونستند، دنبال علی برن یا دنبال فاطمه... استاد انسانی : هر چه نیرو داشتم بردم به کار تا نبیند غنچه ام آسیب خار نام خود را خصم، داغ ننگ زد دید با خود شیشه دارم سنگ زد 🔗🔗🔗🔗🔗🔗🔗🔗🔗 👌 1⃣نکته سنجی :📌 این جلسه به صورت مکمل خوانی اداره شد و در آن ابتدا حاج فیروز زیرک کار یک بیت و یک مصراع خواند و سپس آقای انسانی ادامه دادند و بین صحبتها، گفتند که «موندم چکار کنم» اینجا استاد سازگار بسیار ظریف با یک نکته سنجی مسیر جلسه را تعیین نمودند که: «بچه های فاطمه هم نمی دونستند، دنبال علی برن یا دنبال فاطمه». ذاکرین عزیز با به خاطر سپردن این نکات ظریف، بعد از مدتی خودتان هم می توانید چنین جملاتی را انشاء کنید. 2⃣اهمیت حال مداح بر اثر گذاری بر مستمع:📌 بارها گفته ایم، حال مداح باید شهادت بدهد از محتوایی که می خواند. در این جلسه حال حاج فیروز زیرک کار بهترین نمونه برای این اصل است و توصیف آقای انسانی در همین جلسه راجع به حال ایشان شنیدنی است که فرمودند: «جناب آقای فیروز، چقدر حس داشت، برای یه سریال، کارگردان می گرده برای یک نقش، می گه این هنرمند، نه نه نه، این آره، چرا؟ حسش زیاده، این حس چه نقشی ایفا می کنه، حس یعنی این، پیرمرد حدود 70 سال، آنچنان به شعر جان می ده، آنچنان با احساس ارائه می ده که یک چشم بی اشک نیست، اگر خودش ملاحظه نمی کرد، اگر مجلس رو در نظر نمی گرفت، بدون اغراق امروز از این مجلس، نعش بیرون می رفت. چرا بعضی از ماها اینقدر بی تفاوت می خونیم، چرا توقع داریم دیگران بسوزن خودمون بی تفاوتیم» 3⃣تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای:📌 بهترین نمونه های استادانه ترغیب مستمع به اشک و ناله در این جلسه، از استاد انسانی دیده شده که به بعضی از آنها اشاره می کنیم: «جوابگو شمایی (خطاب به استاد سازگار که تاکید کردند روضه خوانده شود) ـ شما دارید منم دنبال خودتون می برید ـ آقای اکبرزاده به من گفته اینطور نخونید ـ در عین حال که تو شعر پرده برداری نشده اما همه چیز گفته شده) 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 @yase133 🎞حتما ببینید🎞📽🎥 🔰
✅ تحلیل 👈 (ع) حاج حیدر خمسه : تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای 📝📝📝📝📝📝📝📝📝 👇 ای جود، خاک پای تو یا حضرت جواد قرآن پر از ثنای تو یا حضرت جواد حاتم کم از گدای تو یا حضرت جواد جانم شود فدای تو یا حضرت جواد روحم به بارگاه تو پرواز می کند مرغ دلم به سمت تو پر باز می کند دست تو موقع کرم اعجاز می کند مسکین تو به پادشهان ناز می کند از کار جن و انس گره باز می کند دست گره گشای تو یا حضرت جواد برخیز ای جوان سر خود را زمین نکش زخمیست بال تو پر خود را زمین نکش ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن پهلو شبیه مادر خود بر زمین نکش اسباب رقص و شادی زنها شدی چرا صورت به پیش همسر خود بر زمین نکش کنیزه بلند شد گفت فردا من جواب مادرش رو نمی تونم بدم. صدای نفس نفس هاش به خس خس افتاد. رفت یه کاسه آب آورد. اومد داخل بره گفت الان دل مادرش رو شاد می کنه. یدفعه ام الفضل رسید گفت کجا داری میری؟ ظرف آبُ گرفت. اومد داخل حجره دید دردونه امام رضا تو حجره افتاده. آب رو ریخت رو زمین. صدا زد نمی ذارم یه قطره اش رو بنوشی. اینجا یه امام یه ظرف آب... هلال هم میگه سپرمُ آب کردم گفتم الان دل زهرا رو شاد می کنم. دید شمر از گودال بیرون اومد. کجا میری هلال؟ یه خنده ای کرد. صدا زد دیر اومدی. الان خودم سیرابش کردم. گفتم تو که کار خودت رو کردی چرا دست و پات می لرزه؟ گفت هلال خودم دیدم مادرش صدا نی زد بنی بنی غریب مادر حسین... 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 🔴تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای اگر بهترین مطالب بدون زمینه سازی لازم به مستمع ارائه شود، چندان اثر نمی گذارد، تشویق و ترغیب مستمع و توجه دادن او به فضیلت بکاء و ندبه برای اهل بیت(ع) و حساس نمودن او نسبت به مطلب، زمینه تأثیرپذیری را برای او فراهم می آورد. در جای جای جلسه مورد بحث ما این زمینه سازی با تشویق و ترغیب، صورت می گیرد؛ آن هم خارج از کلیشه هایی که معمولا به کار می رود و تأثیر چندانی ندارد. چند نمونه را در ادامه ذکر می کنیم، تا ذاکرین محترم با یادگیری آن به مرور خود را برای انشاء چنین محتویاتی آماده نمایند. 🔴خواهران و نقش آنها در روضه: «روضه برا جواد الائمه، روضه برا زنهاس، ای کاش می شد بریم بغداد تو صحن جواد الائمه، به زنای بغداد می گفتید: یه جوون داره دست و پا می زنه، کسی کف نمی زنه...» این برداشت لطیف، علاوه بر همراه کردن بیشتر خواهران جلسه، نوعی نوآوری هم محسوب می شود و با اشاره به حرم آقا جوادالائمه(ع) حال و هوای حرم را، به دور از کلیشه های معمول، به جلسه می آورد. 🔴روز محشر: «یه جوری ناله بزن، فردا قیامت بگو خانم اون منم، ببین دارم برا بچه ات چی کار می کنم...» اشاره به روز محشر، با توجه به شناختی که مستمع از هول و هراس آن روز دارد، و اشاره به شفاعت، که همه ما به آن نیازمندیم، با بیانی غیر کلیشه ای، تأثیر کلام را دو چندان می کند. 🔴عکس العمل به ناله مخاطب در مصراع «ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن»: «من دست و پا زدن بغداد و دارم می گم، چرا رفتی یه جای دیگه...» این تفسیر نالة مستمع، نوعی شخصیت دادن، ارتباط برقرار کردن و شریک کردن او در جلسه است، که همه اینها عامل افزایش تأثیرپذیری اوست. 📚📙📘📗📕📒📔📚📙 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 @yase133 🎧🎧حتما بشنوید🎧🎧
ع تحلیل ✨ صوتی ـ ولادت امام هادی علیه السلام : استفاده از کرامات ـ برداشت پیام از کرامت 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 👇 ای دهمین اختر برج هدا از تو هدایت شده خلق خدا نام تو نام علی مرتضی کنیۀ زیبای تو ابن الرّضا بحر به موج کرمت چون حباب ذرّه ای از مهر رخت آفتاب جود تو چون لطف خدا متّصل خاک درت آبروی اهل دل وادی ایمن دل آرام تو شیر درنده به قفس رام تو چه می فهمیدن با کی طرفن، گفتن آقارو بندازیم وسط شیرها، شیرها آقارو پاره پاره می کنن، ما هم راحت میشیم، گناهم گردن حیوانات ، حضرت وارد شدن ، دیدن یکی یکی این شیرها آمدن ، پوزه به خاک گذاشتن به پاهای امام هادی نهادن، با زبان بی زبانی ، اظهار عجز و نیاز می کنن... «خدا معرفت اون شیر هارو ، امروز به منم عنایت کن ، اگه فردا امام زمانم و دیدم ، بفهمم این امام زمانه صورت رو پاش بذارم.» هرکدوم با زبان خودشون درد دل کردن و حضرت جواب داد ، یه وقت دیدن همه این شیرها کنار رفتن یه شیری جلو اومد، صورت به پاهای حضرت گذاشت، با یه حالت یه حرفایی زد کسی نمی فهمید ، حضرت به همون زبان جوابشو دادن ، متحیر موندن تماشاچیا وقتی امام هادی بیرون اومدن ریختن دور آقا این شیر آخری چی می گفت ، یه حال خاصی داشت ، حضرت یه تبسمی فرمودند ، فرمودند این شیر از بقیۀ شیرها پیر تر بود اومد جلو به من گفت : آقا یابن رسول الله من پیرم ضعیف شدم ، اینها جوانند، وقتی غذا برای ما می ریزند، اینها حمله می کنند غذاها رو میخورند ، چیزی به من نمیرسه. منم سفارشش و به بقیۀ شیرها کردم. ریختن دور قفس ببینن حقیقت داره یانه ، غذا ریختن برا شیرها ، یه وقت دیدن شیر پیر آمد ، تا جای که سیر بشه نوش جان کرد ، وقتی که این رفت بقیه اومدن سر سفره نشستند... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 👇 💐استفاده از کرامات یکی از عناصر تاثیرگذار در مداحی، ذکر کرامات اهل بیت(ع) است. بسیاری از مخاطبین، نسبت به کرامات تأثیرپذیری خوبی دارند، و بواسطه آن نسبت به مظاهر دین، اقبال پیدا می کنند، به همین جهت بایستی با ظرافتی خاص از این عنصر در مداحی و تفسیر ابیاتی که به کرامتی اشاره دارند، استفاده کنیم. در ذکر کرامات بایستی دقت داشته باشیم که سطح مخاطب و استناد محکم، بسیار حائز اهمیت است. 💐برداشت پیام از کرامت نکته مهم در ذکر کرامت، برداشت پیام اخلاقی، اعتقادی، فرهنگی و.. است؛ در این جلسه برداشت آقای خلج، مربوط به امام شناسی و امام زمان(عج) است که با استفاده از عاطفه در بُعد اعتقادی مطرح می شود. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 @yase133 بشنوید🔰🔰🔰🔰🔰🔰
4_6033117784479629697.mp3
زمان: حجم: 3.97M
تحلیل مداحی روضه با نوای: شاعر شعر اول: شاعر شعر دوم: : لطائف و ظرائف در روضه غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند ستاره گان حرم را به ريسمان بستند بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند ميان آن همه لشکر چو بي كسم ديدند به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی می خواستم به پات سرم را فدا کنم اما به خواهر تو ندادند مهلتی بهتر نبود جای تو من کشته می شدم؟ بی تو چگونه صبر کنم،با چه طاقتی؟ از بس برای زخم لبت گریه کرده‌ایم چشمی ندیده‌ام که ندیده جراحتی تو رفتی و غرور حریمت شکسته شد هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی کم مانده بودخم بشوم، کم بیاورم از دست تازیانۀ بیرحم لعنتی @yase133 توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.👇👇👇👇👇