eitaa logo
🌴 یاوران نماز 🌴
22.3هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.1هزار ویدیو
454 فایل
ارتباط با ادمین جهت هر گونه انتقاد وپیشنهاد در راستای کیفیت و ارتقاء کانال @Yazahra8054 سایر کانالهای ما ✅کانال ره توشه مبلغان👈 @rahtoosheh12 🔰کانال یاوران قران👈 @yavaraneQoran1
مشاهده در ایتا
دانلود
✍پست ویژه برای تغیر و تحول 👌 ✅« آدمی» با تغییر_رفتار آغاز نمی‌شود، بلکه از 1⃣سر انسان (یعنی )🤔 آغاز 2⃣سپس از با گذر از میانه او ( و احساس)❤️ 3⃣ سر از پای او () در می‌آورد. ✍ما نام این فرایند تحول را «» می نامیم.👩‍🚀 🌲 برای روشن شدن این چرخه مثالی می زنم: یک ایرانی👩‍💻 کامل (حجاب) را و دست و پاگیر می‌داند👈(تغییر او) 🌷سپس از این پوشش بدش می آید و آن را دردسر میداند👈 (تغییر او) 🌺 در گام سوم، پوشش را کم کم و نهایتا میگذارد👈 (تغییر او). می بینید که چرخه از باور به رفتار رسید. ⭕️و بر عکس: دختر ایمانی 👨‍🚒دیگر، حجاب را مصونیت از روح و روان و «تاج بندگی» میداند👈 ( نگرش او) 🌳از اینکه با این روسری و چادر، خدا را می کند لذت میبرد👈 (تغییر احساس وی) 🌼 در پوششم را کامل و کاملتر می کند. 👈(تغییر رویه و رفتار ایشان) ✅پس «تغییر و تحول ما» با تغییر رفتار آغاز نمی شود، بلکه تحول آدمی از سر او (یعنی اندیشه) آغاز؛ سپس از با گذر از میانه او (یعنی دل و قلب) سر از پای او (رفتار) در می‌آورد. 📂تغییر اول «» سپس «» آنگاه «»؛ اول «»ها سپس «»ها، آنگاه «»ها؛ اول «»، سپس «» و آنگاه « و رفتار». 🔰دقت کردید نوع کردن های ما، ، پوشش، خانوادگی و اجتماعی و بطور کلی ما اگر تغییر کرده، اول نگرش مان عوض شده است؟! حالا اگر میخواییم اصلاح بشه باید از همان نگرش، آغاز کرد. ❌بزرگترین برخی از سیاست‌های ما این است که میخواهیم با تغییر رفتار، مردم را عوض کنیم! این است. مردم تغییرمان میدهند ولی تغییر نمی کنند!! چون در تغییر رفتارِ بدون تغییر نگاه، نوعی و تحقیر نهفته است. ⏪ یاوران نماز ⏬ http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
🙏به استقبال نماز می رویم ❤️#شکر #خدا کمترین #هزینه را دارد ولی بهترین #آثار را هم دارد، با این وصف برخی اوقات در #زندگی روزمره چنان گرفتار می شویم که همین #کار #ساده را هم خیلی بی تفاوت از کنارش می گذریم، 🌹#امید است این جملات #تلنگر شود بر #تغییر در #افکار و #گفتار و #رفتار ما #الحمدلله_رب_العالمين #سجده_#شکر بعد از نماز یادمان نرود وقت زیادی نمیگیرد اما آثار و #آرامش بیکرانی دارد👌 🌳یاوران نماز @yavarannamaz
✍پست ویژه برای تغیر و تحول 👌 ✅« آدمی» با تغییر_رفتار آغاز نمی‌شود، بلکه از 1⃣سر انسان (یعنی )🤔 آغاز 2⃣سپس از با گذر از میانه او ( و احساس)❤️ 3⃣ سر از پای او () در می‌آورد. ✍ما نام این فرایند تحول را «» می نامیم.👩‍🚀 🌲 برای روشن شدن این چرخه مثالی می زنم: یک ایرانی👩‍💻 کامل (حجاب) را و دست و پاگیر می‌داند👈(تغییر او) 🌷سپس از این پوشش بدش می آید و آن را دردسر میداند👈 (تغییر او) 🌺 در گام سوم، پوشش را کم کم و نهایتا میگذارد👈 (تغییر او). می بینید که چرخه از باور به رفتار رسید. ⭕️و بر عکس: دختر ایمانی 👨‍🚒دیگر، حجاب را مصونیت از روح و روان و «تاج بندگی» میداند👈 ( نگرش او) 🌳از اینکه با این روسری و چادر، خدا را می کند لذت میبرد👈 (تغییر احساس وی) 🌼 در پوششم را کامل و کاملتر می کند. 👈(تغییر رویه و رفتار ایشان) ✅پس «تغییر و تحول ما» با تغییر رفتار آغاز نمی شود، بلکه تحول آدمی از سر او (یعنی اندیشه) آغاز؛ سپس از با گذر از میانه او (یعنی دل و قلب) سر از پای او (رفتار) در می‌آورد. 📂تغییر اول «» سپس «» آنگاه «»؛ اول «»ها سپس «»ها، آنگاه «»ها؛ اول «»، سپس «» و آنگاه « و رفتار». 🔰دقت کردید نوع کردن های ما، ، پوشش، خانوادگی و اجتماعی و بطور کلی ما اگر تغییر کرده، اول نگرش مان عوض شده است؟! حالا اگر میخواییم اصلاح بشه باید از همان نگرش، آغاز کرد. ❌بزرگترین برخی از سیاست‌های ما این است که میخواهیم با تغییر رفتار، مردم را عوض کنیم! این است. مردم تغییرمان میدهند ولی تغییر نمی کنند!! چون در تغییر رفتارِ بدون تغییر نگاه، نوعی و تحقیر نهفته است. ⏪ یاوران نماز ⏬ http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنران :حجت الاسلام موضوع : باشیوع استفاده مدام از در خانواده ها، چگونه باید رفتار کرد؟ 💬 💬 💬 👌😍 🆔 یاوران نماز @yavarannamaz
﷽؛ 👌 فقط می خواندم ... 📝 داستانی زیبا از مشاهده نماز خوبان در تغییر انسان ☀️ 👈 سید علی اکبر ۲۶ آذر ۱۳۵۹ در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود. ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته شد و با سر به کف آن خورد. 🔺او در وزارت دفاع حزب بعث بارها و بارها تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. 📜 ای از تاثیرگذاری نماز ایشان را از زبان خودشان بخوانید :👇 ♨️ تصمیم قطعی بر کشتن من داشتند. لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود، بردند. دیدم اینجا آخر خط به معنای واقعی است. جایتان خالی از صبح که بلند می شدم می خواندم تا ظهر. ۳ دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم. بکوب نماز، تا ظهر و ظهر نیم ساعتی چرت می زدم و بعد از آن می خواندم تا غروب آفتاب. بعد از نماز مغرب تا ده شب [هم] بکوب نماز می خواندم. ❌ آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند. را برایم با لگد می آوردند. خیلی برخورد بدی داشتند. بعد از ۳روز-که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه ای داشت- دید صبح رد می شود من دارم نماز می خوانم، یک ساعت دیگر، دو ساعت دیگر هم همین طور. 🌹از روز سوم غذا را دو دستی گذاشت جلوی من. شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت: انت عابد؛ زاهد؟ تو ؟ تو زاهدی؟ چه هستی؟ 👈گفت: ما شنیده ایم👂 ایرانی ها و آتش پرستند. تو را از کجا به نام ایرانی آوردند. گفتم: به هرحال اگر ها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز می خوانند من هم نماز می خوانم. 💢 از روز دوم که دید نمازم قطع نمی شود، کشید که با من آن گونه برخورد کند. از آن شبی که به من گفت: انت زاهد، انت عابد، دیگر می آمد در سلول را دو، سه ساعت باز می گذاشت که هر وقت می خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم. نماز رفتار اینها را عوض کرد. ✅بعد از ۱۶روز صحنه عوض شد. مرا دوباره بردند وزارت دفاع [ و از کشتن من کردند] 📚 کتاب تسبیح ابوترابی ؛ حسن شکیب زاده ؛ ص 78 ؛ خاطره سید علی اکبر ابوترابی (الگوی مرحوم حجت الاسلام ابوترابی امام کاظم علیه السلام بودند، ایشان با عبادت خود در زندان زن بی عفت و بدکاره ای را که از طرف هارون الرشید مأموریت کثیفی داشت را متحول و اهل عبادت کردند) ✅کانال یاوران نماز http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ♻️
﷽؛ 👌 فقط می خواندم ... 📝 داستانی زیبا از مشاهده نماز خوبان در تغییر انسان ☀️ 👈 سید علی اکبر ۲۶ آذر ۱۳۵۹ در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود. ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته شد و با سر به کف آن خورد. 🔺او در وزارت دفاع حزب بعث بارها و بارها تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. 📜 ای از تاثیرگذاری نماز ایشان را از زبان خودشان بخوانید :👇 ♨️ تصمیم قطعی بر کشتن من داشتند. لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود، بردند. دیدم اینجا آخر خط به معنای واقعی است. جایتان خالی از صبح که بلند می شدم می خواندم تا ظهر. ۳ دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم. بکوب نماز، تا ظهر و ظهر نیم ساعتی چرت می زدم و بعد از آن می خواندم تا غروب آفتاب. بعد از نماز مغرب تا ده شب [هم] بکوب نماز می خواندم. ❌ آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند. را برایم با لگد می آوردند. خیلی برخورد بدی داشتند. بعد از ۳روز-که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه ای داشت- دید صبح رد می شود من دارم نماز می خوانم، یک ساعت دیگر، دو ساعت دیگر هم همین طور. 🌹از روز سوم غذا را دو دستی گذاشت جلوی من. شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت: انت عابد؛ زاهد؟ تو ؟ تو زاهدی؟ چه هستی؟ 👈گفت: ما شنیده ایم👂 ایرانی ها و آتش پرستند. تو را از کجا به نام ایرانی آوردند. گفتم: به هرحال اگر ها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز می خوانند من هم نماز می خوانم. 💢 از روز دوم که دید نمازم قطع نمی شود، کشید که با من آن گونه برخورد کند. از آن شبی که به من گفت: انت زاهد، انت عابد، دیگر می آمد در سلول را دو، سه ساعت باز می گذاشت که هر وقت می خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم. نماز رفتار اینها را عوض کرد. ✅بعد از ۱۶روز صحنه عوض شد. مرا دوباره بردند وزارت دفاع [ و از کشتن من کردند] 📚 کتاب تسبیح ابوترابی ؛ حسن شکیب زاده ؛ ص 78 ؛ خاطره سید علی اکبر ابوترابی (الگوی مرحوم حجت الاسلام ابوترابی امام کاظم علیه السلام بودند، ایشان با عبادت خود در زندان زن بی عفت و بدکاره ای را که از طرف هارون الرشید مأموریت کثیفی داشت را متحول و اهل عبادت کردند) ✅کانال یاوران نماز http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ♻️
﷽؛ 👌 فقط می خواندم ... 📝 داستانی زیبا از مشاهده نماز خوبان در تغییر انسان ☀️ 👈 سید علی اکبر ۲۶ آذر ۱۳۵۹ در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود. ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته شد و با سر به کف آن خورد. 🔺او در وزارت دفاع حزب بعث بارها و بارها تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. 📜 ای از تاثیرگذاری نماز ایشان را از زبان خودشان بخوانید :👇 ♨️ تصمیم قطعی بر کشتن من داشتند. لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود، بردند. دیدم اینجا آخر خط به معنای واقعی است. جایتان خالی از صبح که بلند می شدم می خواندم تا ظهر. ۳ دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم. بکوب نماز، تا ظهر و ظهر نیم ساعتی چرت می زدم و بعد از آن می خواندم تا غروب آفتاب. بعد از نماز مغرب تا ده شب [هم] بکوب نماز می خواندم. ❌ آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند. را برایم با لگد می آوردند. خیلی برخورد بدی داشتند. بعد از ۳روز-که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه ای داشت- دید صبح رد می شود من دارم نماز می خوانم، یک ساعت دیگر، دو ساعت دیگر هم همین طور. 🌹از روز سوم غذا را دو دستی گذاشت جلوی من. شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت: انت عابد؛ زاهد؟ تو ؟ تو زاهدی؟ چه هستی؟ 👈گفت: ما شنیده ایم👂 ایرانی ها و آتش پرستند. تو را از کجا به نام ایرانی آوردند. گفتم: به هرحال اگر ها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز می خوانند من هم نماز می خوانم. 💢 از روز دوم که دید نمازم قطع نمی شود، کشید که با من آن گونه برخورد کند. از آن شبی که به من گفت: انت زاهد، انت عابد، دیگر می آمد در سلول را دو، سه ساعت باز می گذاشت که هر وقت می خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم. نماز رفتار اینها را عوض کرد. ✅بعد از ۱۶روز صحنه عوض شد. مرا دوباره بردند وزارت دفاع [ و از کشتن من کردند] 📚 کتاب تسبیح ابوترابی ؛ حسن شکیب زاده ؛ ص 78 ؛ خاطره سید علی اکبر ابوترابی (الگوی مرحوم حجت الاسلام ابوترابی امام کاظم علیه السلام بودند، ایشان با عبادت خود در زندان زن بی عفت و بدکاره ای را که از طرف هارون الرشید مأموریت کثیفی داشت را متحول و اهل عبادت کردند) ✅کانال یاوران نماز http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ♻️
﷽؛ 👌 فقط می خواندم ... 📝 داستانی زیبا از مشاهده نماز خوبان در تغییر انسان ☀️ 👈 سید علی اکبر ۲۶ آذر ۱۳۵۹ در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود. ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته شد و با سر به کف آن خورد. 🔺او در وزارت دفاع حزب بعث بارها و بارها تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. 📜 ای از تاثیرگذاری نماز ایشان را از زبان خودشان بخوانید :👇 ♨️ تصمیم قطعی بر کشتن من داشتند. لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود، بردند. دیدم اینجا آخر خط به معنای واقعی است. جایتان خالی از صبح که بلند می شدم می خواندم تا ظهر. ۳ دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم. بکوب نماز، تا ظهر و ظهر نیم ساعتی چرت می زدم و بعد از آن می خواندم تا غروب آفتاب. بعد از نماز مغرب تا ده شب [هم] بکوب نماز می خواندم. ❌ آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند. را برایم با لگد می آوردند. خیلی برخورد بدی داشتند. بعد از ۳روز-که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه ای داشت- دید صبح رد می شود من دارم نماز می خوانم، یک ساعت دیگر، دو ساعت دیگر هم همین طور. 🌹از روز سوم غذا را دو دستی گذاشت جلوی من. شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت: انت عابد؛ زاهد؟ تو ؟ تو زاهدی؟ چه هستی؟ 👈گفت: ما شنیده ایم👂 ایرانی ها و آتش پرستند. تو را از کجا به نام ایرانی آوردند. گفتم: به هرحال اگر ها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز می خوانند من هم نماز می خوانم. 💢 از روز دوم که دید نمازم قطع نمی شود، کشید که با من آن گونه برخورد کند. از آن شبی که به من گفت: انت زاهد، انت عابد، دیگر می آمد در سلول را دو، سه ساعت باز می گذاشت که هر وقت می خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم. نماز رفتار اینها را عوض کرد. ✅بعد از ۱۶روز صحنه عوض شد. مرا دوباره بردند وزارت دفاع [ و از کشتن من کردند] 📚 کتاب تسبیح ابوترابی ؛ حسن شکیب زاده ؛ ص 78 ؛ خاطره سید علی اکبر ابوترابی (الگوی مرحوم حجت الاسلام ابوترابی امام کاظم علیه السلام بودند، ایشان با عبادت خود در زندان زن بی عفت و بدکاره ای را که از طرف هارون الرشید مأموریت کثیفی داشت را متحول و اهل عبادت کردند) 🆔 لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
﷽؛ 👌 فقط می خواندم ... 📝 داستانی زیبا از مشاهده نماز خوبان در تغییر انسان ☀️ 👈 سید علی اکبر ۲۶ آذر ۱۳۵۹ در عملیات شناسایی در تپه های الله اکبر به درآمد. او ۲۰۰متر در قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بود. ابوترابی هنگام اسارت خود را به مرگ زده بود تا تیر خلاص کارش را تمام کند. اما نیمه جان به درون نفر بر انداخته شد و با سر به کف آن خورد. 🔺او در وزارت دفاع حزب بعث بارها و بارها تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. 📜 ای از تاثیرگذاری نماز ایشان را از زبان خودشان بخوانید :👇 ♨️ تصمیم قطعی بر کشتن من داشتند. لذا مرا در وزارت دفاع از جمع جدا کردند و به یک پادگان نظامی که اسیر ایرانی هم آنجا نبود، بردند. دیدم اینجا آخر خط به معنای واقعی است. جایتان خالی از صبح که بلند می شدم می خواندم تا ظهر. ۳ دقیقه بین نمازهایم فاصله نمی گذاشتم. بکوب نماز، تا ظهر و ظهر نیم ساعتی چرت می زدم و بعد از آن می خواندم تا غروب آفتاب. بعد از نماز مغرب تا ده شب [هم] بکوب نماز می خواندم. ❌ آنجا کسانی بودند که با ایرانی سر و کار نداشتند. را برایم با لگد می آوردند. خیلی برخورد بدی داشتند. بعد از ۳روز-که سلول هم انفرادی بود و یک روزنه ای داشت- دید صبح رد می شود من دارم نماز می خوانم، یک ساعت دیگر، دو ساعت دیگر هم همین طور. 🌹از روز سوم غذا را دو دستی گذاشت جلوی من. شب چهارم و پنجم در را باز کرد و آمد خیلی مودب گفت: انت عابد؛ زاهد؟ تو ؟ تو زاهدی؟ چه هستی؟ 👈گفت: ما شنیده ایم👂 ایرانی ها و آتش پرستند. تو را از کجا به نام ایرانی آوردند. گفتم: به هرحال اگر ها مجوسند، من هم مجوسم و اگر نماز می خوانند من هم نماز می خوانم. 💢 از روز دوم که دید نمازم قطع نمی شود، کشید که با من آن گونه برخورد کند. از آن شبی که به من گفت: انت زاهد، انت عابد، دیگر می آمد در سلول را دو، سه ساعت باز می گذاشت که هر وقت می خواهم بروم دستشویی و وضو بگیرم. نماز رفتار اینها را عوض کرد. ✅بعد از ۱۶روز صحنه عوض شد. مرا دوباره بردند وزارت دفاع [ و از کشتن من کردند] 📚 کتاب تسبیح ابوترابی ؛ حسن شکیب زاده ؛ ص 78 ؛ خاطره سید علی اکبر ابوترابی (الگوی مرحوم حجت الاسلام ابوترابی امام کاظم علیه السلام بودند، ایشان با عبادت خود در زندان زن بی عفت و بدکاره ای را که از طرف هارون الرشید مأموریت کثیفی داشت را متحول و اهل عبادت کردند)