eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
چنانکه بارها مشاهده کرده اید بر بسیاری از آیات قرائتهای متعددی تقدیم شده است. احتمالا برای برخی از مخاطبان این قرائتها محل سوال واقع شده باشد. چند روز پیش در نشستی به تفصیل درباره تعدد قرائات توضیح دادم که قبل از ورود به بحث درباره آیه بعد در ادامه فایلهای مربوط به آن نشست برای علاقمندان تقدیم می‌شود
هدایت شده از حسین سوزنچی
۱. ارائه.mp3
27.1M
📼فایل صوتی نشست علمی ▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟ قسمت اول (ارائه اصل مدعا: تبیین دیدگاه سازگاری تعدد قرائات با نزول قرآن بر حرف واحد) تذکر: متاسفانه چون به علت ضیق وقت، مطالب با سرعت زیاد و غالبا از حافظه بیان می‌شد اشتباهاتی رخ داده است؛ مشخصا: - به جای ابوالعباس مهدوی (متوفی ۴۳۰) گفته شد ابوالفضل مهدوی -به جای تعبیر «فی ان علیا مولی المومنین» که در تفسیر ابن مردویه آمده، گفته شد «فی ان علیا امیرالمومنین» - در حدیث مربوط به امام زمان که تعبیر «کتاب جدید» آمده است، گفته شد «قرآن جدید» - «ابوحیان اندلسی» یکبار گفته شد «ابوحیان توحیدی» در جلسه مکرر به فایل مکتوبی اشاره شد که در اختیار حضار قرار گرفته بود، این فایل در ادامه تقدیم می‌شود؛ تا در صورتی که خواستید هریک از این مستندات ارائه شده را در جایی نقل کنید مستندات را به صورت دقیق و خالی از سهو اللسان‌های مذکور در اختیار داشته باشید. @souzanchi
هدایت شده از حسین سوزنچی
۲. پرسش و پاسخ.mp3
41.92M
📼فایل صوتی نشست علمی (۲) ▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟ قسمت دوم (پرسش و پاسخ) پس از بیان برخی از پرسشها از جانب مجری، ابتدا دکتر مستفید که مخالف این نظریه و معتقد به وحدت قرائت نازل شده از جانب پیامبر ص بود حدود نیم ساعت به بیان موضع خویش پرداخت؛ سپس مجری در حدود ده دقیقه جمع‌بندی کرد و ادامه جلسه در قالب گفتگوهای ده دقیقه‌ای ادامه یافت در جلسه مکرر به فایل مکتوبی اشاره شد که در اختیار حضار قرار گرفته بود، این فایل در ادامه تقدیم می‌شود. @souzanchi
هدایت شده از حسین سوزنچی
تعدد قراءات، عاملی مهم برای صیانت قرآن کریم از تحریف.pdf
3.26M
متن ضمیمه که نسبتا با عجله برای نشست علمی «تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟» (۹ رمضان المبارک ۱۴۴۳) آماده شده، برگرفته از بحث‌ها (و نیز تلفیقی از یادداشتهایی) است که یکی از اساتید حوزه علمیه قم در حدود ۶ سال ارائه فرموده‌اند؛ و نه حاوی همه بحثها و نه حاوی همه یادداشتهای مربوطه است و نه هنوز در یک انسجام کامل نگارش شده است؛ ‌بلکه یک ساختار اولیه‌ای تنظیم شد که آن بحثها و یادداشتها تا حد امکان در آن قرار داده شود و البته هم به لحاظ مواد (و هم تاحدود کمتری به لحاظ صورت و ساختار کلی) همچنان در حال تکمیل می‌باشد؛ و نحوه عبارت‌پردازی و حتی ارتباط بحثها در بسیاری از موارد باید بازبینی شود و مستندات بحث در بسیاری از موارد باید تکمیل گردد. از این رو، فعلا قابل استناد نیست؛ بلکه صرفا از این جهت که سیر بحثها و شواهد مهمی که ارائه می‌شود در اختیارتان باشد در اختیار شما قرار می‌گیرد. خواهشمند است این متن را بدون این مقدمه در اختیار کسی قرار ندهید @souzanchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۷۱) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ 📖 ترجمه 💢ای آن کسانی که ایمان آوردند! اگر فاسقی برای شما خبر [قابل توجهی] آورد پس بررسی کنید [یا: درنگ نمایید] که [مبادا] با عده‌ای به‌نادانی برخورد کنید [= به آنان آسیب برسانید] آنگاه بر آنچه کرده‌اید پشیمان شوید. سوره حجرات (۴۹)، آیه۶ ۱۴۰۱/۱/۲۷ ۱۴ رمضان المبارک ۱۴۴۳ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹فاسِقٌ قبلا بیان شد که ▪️ماده «فسق» در اصل به معنای خروج از حالت اصلی‌ای است که شیء را در معرض ضرر قرار می‌دهد، چنانکه در مورد رُطَبی که از پوستش بیرون آید، و یا موشی که از لانه‌اش بیرون آید، به کار می‌رود. ▪️کلمه «فاسق» عُرفاً به کسی می‌گویند که اگرچه دین خدا را پذیرفته، اما مرتکب گناه می‌شود، و اگر هم در مورد کافر به کار رود از باب این است که از احکام فطرت و عقل خارج شده است؛ و از بسیاری از بزرگان اهل لغت مانند ابن‌الاعرابی یا ابوعبید نقل شده که: این کلمه با اینکه جزء کلمات فصیح است اما در شعر جاهلی یافت نشده و بعد از استعمال قرآن در میان عرب فراوان استفاده شده است؛ و شاید بر این اساس است که برخی اساسا معنای اصلی ماده «فسق» را «خروج از اطاعت خدا» و یا «خروج از احکام شریعت» دانسته‌اند. ▪️در قرآن کریم، علاوه بر اینکه بارها منافق (مثلا: إِنَّ الْمُنافِقینَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛ توبه/۶۷) و گاه مرتکبان گناهان بزرگ (مثلا: نَجَّیناهُ مِنَ الْقَرْیةِ الَّتی‏ كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقینَ؛ انبیاء/۷۴) را «فاسق» خوانده، اما مکرر «فاسق» را نقطه مقابل «مؤمن» قرار داده است: (مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ، آل‌عمران/۱۱۰؛ أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا یسْتَوُونَ، سجده/۱۸؛ فَآتَینَا الَّذینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ كَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ، حدید/۲۷)، گویی انسان مسلمان، با گناه کردن و خروجش از دستور خدا، از ایمان خارج می‌شود؛ چنانکه فسق ورزیدن منجر به این می‌شود که شخص هیچگاه ایمان نیاورد: «كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَی الَّذینَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا یؤْمِنُونَ» (یونس/۳۳). ▪️شاید در جمع‌بندی بتوان گفت در ادبیات قرآن کریم، «فاسق» نقطه مقابل «مؤمنی که عمل صالح انجام می‌دهد» است؛ اعم از کافر، منافق، و مسلمانی که براحتی گناه می‌کند: «أَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوی‏ نُزُلاً بِما كانُوا یعْمَلُونَ؛ وَ أَمَّا الَّذینَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النَّارُ كُلَّما أَرادُوا أَنْ یخْرُجُوا مِنْها أُعیدُوا فیها وَ قیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّذی كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ» (سجده/۲۰) ▪️«فسوق» مصدر و به معنای «خروج» و ظاهرا در میانه کفر و عصیان است: «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإیمانَ وَ زَینَهُ فی‏ قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیان‏» (حجرات/۷) و درباره معنای آن در آیه «بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ‏» (حجرات/۱۱)، گفته‌اند منظور این است که بدنام‌گذاری‌ای است که به کسی که مؤمن و مسلمان شده، بگویی: ای یهودی! یا ای نصرانی! و یا هر لقب دیگری که او از آن کراهت دارد به او بدهیم [یعنی بعد از ایمان، او را به عنوان شخصی خارج از ایمان، نام دهیم]. 🔖جلسه ۶۳۱ https://yekaye.ir/al-kahf-18-50/ @yekaye
🔹فَتَبَینُوا قبلا بیان شد که ▪️ماده «بین» – و به تبع آن، کلمه «بِین» که در زبان فارسی هم رایج است- از کلماتی است که اصطلاحا از اضداد است؛ یعنی هم به معنای «فصل» (فاصله و جدایی) به کار می‌رود و هم به معنای «وصل» (اتصال و به هم رسیدن). «بیان» به معنی آشکار کردن است و به کلام از این جهت بیان می‌گویند که آشکارکننده مافی‌الضمیر است و با توجه به ریشه کلمه، برخی گفته‌اند بیان به معنای آشکار کردن بعد از ابهام و اجمال است و به کلام از این جهت بیان می‌گویند که در آن انسان باید با جدا کردن کلمات و سپس اتصال برقرار کردن بین آنها مراد مبهم خود را آشکار کند. و «بیِّنه» [= دلیل] هم از همین ریشه و به معنای چیزی است که دلالت کاملا آشکار داشته باشد. 🔖جلسه ۱۱۴ http://yekaye.ir/ash-shuara-026-195/ 📖اختلاف قرائت ▪️این کلمه را (که هم در اینجا و هم در آیه ۹۴ سوره نساء آمده است) اگرچه اغلب قراء به صورت به صورت «فَتَبَيَّنُوا» قرائت کرده‌اند؛ ▪️اما در قرائت برخی از اهل کوفه (حمزه و کسائی) و برخی از قرائات عشر (خلف) و اربعة عشر (حسن و اعمش) و برخی قرائات غیرمشهور (ابن مسعود، ابن وثاب، طلحه و عیسی) و نیز از امام باقر ع به صورت «فَتَثَبَّتُوا» قرائت شده است؛ به معنای «درنگ نمایید». 📚مجمع البيان، ج‏3، ص144 ؛ ، ج‏9، ص198-199 ؛ معجم القراءات ج 9 ، ص79 @yekaye درباره تعدد قراءات و وحیانی بودن همه اینها به بحثی که اخیرا بارگذاری شد مراجعه کنید: https://eitaa.com/yekaye/9411 با توجه به اینکه در این اختلاف قرائت کلمه اساسا عوض شده، مناسب دیدیم که در ادامه کلمه «فَتَثَبَّتُوا» را هم بحث کنیم:
🔹فَتَثَبَّتُوا اشاره شد که در برخی از قرائات این آیه و آیه ۹۴ سوره نساء این کلمه به صورت «فَتَثَبَّتُوا» قرائت شده است که در این صورت از ماده «ثبت» است؛ ▪️با توجه به اینکه «ثبات» نقطه مقابل زوال است (مفردات ألفاظ القرآن، ص171 ) غالبا گفته‌اند که ماده «ثبت» دلالت دارد بر دوام و استقرار و باقی ماندن چیزی (معجم المقاييس اللغة، ج‏1، ص399 ؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏2، ص5 ). ▪️هرچند برخی دقت بیشتری به خرج داده و گفته‌اند معنای محوری این ماده عبارت است از ارتباط چیزی (که غالبا اقتضا و امکان جابجا شدن دارد) با چیزی که همراه آن ویا قائم بدان است یک نحوه ارتباط متین و بدون تزلزل داشته باشد؛ چنانکه وقتی کجاوه بر پشت شتر محکم بسته می‌شود تعبیر به «ثِبات» می‌کنند؛ و ثبوت در یک مکان به معنای رسوخ حقیقی است: «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ» (ابراهیم/24) یا برای کسی را در جایی بستن و نگهداشتن (حبس کردن) تعبیر «تثبیت» به کار می‌رود: «وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوک» (انفال/۳۰) (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۲۹) ▪️فعل این ماده در حالت ثلاثی مجرد (ثَبَتَ یَثبُتُ ثبوت)، لازم است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا» (انفال/۴۵)، «ْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها» (نحل/۹۴)؛ و با رفتن به ابواب افعال و تفعیل متعدی می‌شود که: ▪️در باب تفعیل (تثبیت) توجه اصلی معطوف به جهت وقوع (مفعول به) است: «ثَبِّتْ أَقْدامَنا» (بقره/۲۵۰؛ آل عمران/۱۴۷)، «وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ» (انفال/11)، «وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» (محمد/7)، «وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَليلاً» (اسراء/74)، «إِذْ يُوحي‏ رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا» (انفال/۱۲)، «وَ مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ» (بقره/265) «وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبيتاً» (نساء/66)، «كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتيلاً» (فرقان/32)، «نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذينَ آمَنُوا» (نحل/۱۰۲)، «وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَ» (هود/۱۲۰)؛ ▪️اما در باب افعال توجه اصلی به جهت صدور فعل از فاعل است: «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ» (رعد/39)، «وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ» (انفال/۳۰) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏2، ص6 ؛ المصباح المنير، ج‏2، ص80 ) 🔸ماده «ثبت» به ماده «رسخ» بسیار نزدیک است در تفاوت ثبات و رسوخ گفته‌اند که رسوخ کمال ثبات است؛ شاهدش هم این است که بر چیزی که روی زمین مستقر شده باشد «ثابت» می‌گویند هرچند خیلی بدانجا تعلق و اتصال شدید نداشته باشد؛ اما راسخ چیزی است که ثباتش خیلی قوی و باقی باشد از این رو برای استقرار یک دیوار تعبیر «ثابت» به کار می‌رود اما در مورد کوه تعبیر «راسخ» استفاده می‌شود (الفروق في اللغة، ص۲۹۶-297 ) 🔸همچنین در تفاوت «کائن» و «ثابت» گفته‌اند که ماده «کون» دلالت بر وجود دارد؛ اما ماده «ثبت» لزوما دلالت بر وجود ندارد چنانکه مثلا می‌گویند فلانی «ثابت النسب» است؛ یعنی نسبش معروف است ولو که خود وی هم اکنون موجود نیست (الفروق في اللغة، ص111 ) 📿ماده «ثبت» بر اساس قرائت عاصم ۱۸ بار در قرآن کریم به کار رفته است. ▪️البته بر اساس قراءات دیگر این ماده در آیات دیگری نیز به کار رفته است؛ به طور خاص، برخی دیگر از قراءات سبع و عشر ؛ آیات ۹۴ سوره نساء و ۶ سوره حجرات را با کلمه «فَتَثَبَّتُوا» (به جای «فَتَبَيَّنُوا» در سایر قرائتها) قرائت کرده‌اند؛ یعنی بدین صورت: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَتَثَبَّتُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثيرَةٌ كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَثَبَّتُوا إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً» (نساء/94) «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَثَبَّتُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ» (حجرات/۶) که در همه این موارد به معنای «بایستید و درنگ کنید و سریع دست به اقدام نبرید» می‌باشد 📚(مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏3، ص13) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا