💠 جناب احمد ایراندوست عزیز! سلبریتی گرامی! الان موقعش رسیده که ماله ی زمان انتخابات رو تو حلقت فرو کنی! 🌵😂🌵

💠 عضو گندیده مجمع محققین و مدرسین قم! جناب میبدی فاضل! از فضل پدر تو را چه حاصل؟😂 امیدوارم ۴۲٫۴۵ فحشهایی که مردم میدن تو قبر همنشینت بشه! 🌵🌵🌵

💠 بیژن عبدالکریمی (استاد دانشگاه): روشنفکران کشورم را نمی‌بخشم! در هیچ جای جهان، کشور در حال توسعه‌ای نمی‌شناسم که بدون ایجاد امنیت و با قادر نبودن در دفاع از خود و توانمندی پیشرفت داشته باشد و باید بگویم اکثر قریب به اتفاق به اصطلاح روشنفکران جامعه ما در جهت نادرست تاریخ ایستاده‌اند و به هیچ وجه اهمیت و ضرورت قدرت دفاع کشور را درک نمی‌کنند. بخشی از جامعه روشنفکران کشور را که بر مبنای امپراطوری دروغ رسانه‌ها به تحلیل می‌پردازند و پیوسته تحلیل‌های خود را از آمریکا و اسرائیل می‌گیرند هرگز نمی‌بخشم؛ آمریکایی که حتی یک روز هم نیست تجاوز نکرده باشد و اصلا من تعجب می‌کنم چه کسی می‌تواند اسم خود را روشنفکر بنامد و چشم خود را به روی جنایات اسرائیل و آمریکا در منطقه ببندد و بعد هم دست دوستی به آنها بدهد تا مسائل کشور حل شود؟ 📚📚📚

#شکل یا #نیت؟! ♦️ پزشکیان با سبک و سیاق سفرهایی که انجام می‌شد و به لحاظ شکل استقبال مردم که در نهج البلاغه صریحاً رد شده، موافق نبود./روزنامه ایران 💠 در حکمت ۳۷ نهج‌البلاغه آمده است:«وَ قَدْ لَقِيَهُ عِنْدَ مَسِيرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِينُ الأَنْبَارِ، فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَيْنَ يَدَيْهِ، فَقَالَ: مَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ؟» زمانی که امیرالمؤمنین (ع) به سمت شام در حرکت بودند، دهقانان انبار با دیدن ایشان، از مرکب خود پیاده شدند و در پیش روی او به دویدن پرداختند. حضرت ابتدا واکنشی نشان ندادند، اما سپس فرمودند: «این چه کاری است که انجام می‌دهید؟» ممکن است این سؤال در نگاه نخست عجیب به نظر برسد؛ زیرا آشکار بود که آنان به استقبال امام آمده‌اند. پس چرا حضرت چنین پرسشی مطرح کردند؟ پاسخ این است که سؤال امام درباره فلسفه و انگیزه کار آنها بود، نه خود عمل ظاهری. آنان در پاسخ گفتند: «خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا، این عادت ماست؛ ما برای احترام به امیران و بزرگان خود چنین کاری می‌کنیم.» پس از شنیدن این توضیح، حضرت آنان را نهی کرده و فرمودند: «وَاللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاوُکُمْ! وَ إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلى أَنْفُسِکُمْ فِي دُنْيَاکُمْ، وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِى آخِرَتِکُمْ، این کار برای امیران شما نفعی ندارد، اما شما را در دنیا خوار و در آخرت نیز گرفتار می‌کند.» نهی حضرت علی (ع) نشان می‌دهد که ایشان اصل عمل #استقبال را به‌طور مطلق منع نمی‌کنند، بلکه #نیت و فلسفه پشت عمل را معیار ارزش‌گذاری آن می‌دانند. از دیدگاه ایشان، اگر چنین رفتاری از سر عادت‌های غیرمنطقی و یا نوعی بزرگ‌نمایی مفسده انگیز انجام شود، نه تنها سودی ندارد، بلکه شأن انسان را پایین می‌آورد و باعث خسران دنیا و آخرت می‌شود. اما اگر فلسفه این عمل مبتنی بر احترام به جایگاه الهی و #ولایت‌مداری باشد، نه تنها ممنوع نیست، بلکه مورد تأیید و ارزش‌گذاری نیز قرار می‌گیرد. به همین دلیل، اگر مردم انبار به امیرالمؤمنین (ع) می‌گفتند: «ما این کار را به این دلیل انجام می‌دهیم که شما ولی خدا و وصی پیامبر هستید»، حضرت به‌گونه‌ای دیگر برخورد می‌کردند و مانع آنان نمی‌شدند. شاهد آن اینست که این نگاه با رفتار #رسول_خدا (ص) و #امام_رضا (ع) نیز هماهنگ است در حالی که هر دوی این استقبال ها پرشورتر و پرجمعیت تر از استقبال مردم شهر انبار بود. هنگامی که پیامبر اسلام (ص) به مدینه هجرت کردند، استقبال پرشور مردم را پذیرفتند و مانع آن نشدند؛ زیرا این استقبال نشان‌دهنده عشق و ایمان مردم به پیامبر و رسالت ایشان بود. در نیشابور نیز امام رضا (ع) استقبال مردم را پذیرفتند و حتی به آنان حدیثی هدیه دادند. این عمل امام نشان می‌دهد که استقبال مردمی زمانی ارزشمند است که نیت آن بر اساس #عشق_به_ولایت و احترام به #جایگاه_الهی باشد، نه تقلید از آداب دنیوی یا عادت‌های غیرالهی. 📚📚📚

💠 سایت دیجی کالا کتاب سراسر دروغ و عاری از حقیقت تاریخ دیرین ترکان را با تخفیف ویژه برای فروش گذاشته است. کتاب «تاریخ دیرین ترکان» نوشته محمدتقی زهتابی به دلیل ادعاهای تاریخی غیرمعمول و تحلیل‌های بحث‌برانگیز خود، نقدها و واکنش‌های متعددی را از سوی تاریخ‌نگاران و پژوهشگران دریافت کرده است. نقدهای اصلی به این کتاب عبارتند از: 1. عدم استناد به منابع معتبر: زهتابی در این کتاب ادعاهای بزرگی درباره نقش ترک‌ها در تمدن‌های کهن و حتی حضور ترک‌ها در دوران پیش از تاریخ مطرح می‌کند، اما بسیاری از این ادعاها یا بدون سند است یا به منابعی استناد می‌کند که از نظر علمی معتبر نیستند. 2. دیدگاه‌های ناسیونالیستی افراطی: کتاب با دیدگاهی ناسیونالیستی به تاریخ ترک‌ها می‌پردازد و سعی دارد نقش برجسته‌ای برای ترک‌ها در تاریخ تمدن‌های مختلف قائل شود. این دیدگاه به نوعی تاریخ را به نفع یک قوم خاص بازنویسی می‌کند. منتقدان می‌گویند این نوع نگاه ناسیونالیستی، تحلیل‌های تاریخی را غیرمنصفانه کرده و از رویکرد علمی دور کرده است. 3. ادعاهای مبالغه‌آمیز: زهتابی ادعاهایی مطرح می‌کند که اغلب با شواهد تاریخی موجود همخوانی ندارد، مانند: تأکید بیش از حد بر ترک‌بودن اقوام کهن در مناطقی که شواهد زبانی، باستان‌شناسی یا تاریخی کافی برای آن وجود ندارد. تلاش برای اتصال بسیاری از تمدن‌ها و فرهنگ‌های باستانی به ترک‌ها، حتی در مواردی که چنین پیوندهایی کاملاً غیرمحتمل به نظر می‌رسد. 4. نقض اصول زبان‌شناسی و تاریخ‌نگاری: زهتابی در تحلیل زبان‌شناسی و ارتباط زبان‌های مختلف با زبان‌های ترکی، دچار تفسیرهای نادرست یا بی‌پایه شده است. تلاش او برای پیوند زبان‌های باستانی، مانند سومری، با زبان ترکی از سوی زبان‌شناسان معتبر رد شده است. روش او در تحلیل ریشه‌های واژگان، غیرعلمی و مبتنی بر شباهت‌های سطحی است، نه قواعد زبان‌شناسی تطبیقی. 5. کم‌توجهی به دیدگاه‌های متضاد: یکی دیگر از نقدها این است که کتاب به نظرات مخالف یا داده‌های تاریخی که دیدگاه زهتابی را رد می‌کند، بی‌توجه است یا آن‌ها را کنار می‌گذارد. رویکرد علمی مستلزم آن است که همه شواهد بررسی شود و تحلیل‌ها با دیدی جامع ارائه گردد، اما در این کتاب چنین چیزی مشاهده نمی‌شود. 6. عدم تطابق با یافته‌های باستان‌شناسی: بخش‌هایی از کتاب درباره نقش ترک‌ها در تاریخ تمدن‌ها، با یافته‌های معتبر باستان‌شناسی و تاریخی در تضاد است. به‌ویژه ادعاهایی درباره حضور گسترده ترک‌ها در مناطق جغرافیایی دور از زیستگاه اصلی آن‌ها، مانند تمدن‌های خاورمیانه باستان. خلاصه اینکه: محمدتقی زهتابی به دلیل گرایش‌های ناسیونالیستی افراطی و ارتباط با جریان‌های جدایی‌طلب، از سوی بسیاری از منتقدان به تضعیف وحدت ملی ایران متهم شده است. از نظر دینی نیز او به‌دلیل بی‌اعتنایی به جایگاه اسلام و تشیع در تاریخ و هویت ترک‌ها، مورد انتقاد جدی قرار گرفته است. 📚📚📚

🔸 در حراجی هنری نیویورک، یک اثر هنری که شامل موز به دیوار چسبانده شده با یک نوارچسب بود ۶.۲ میلیون دلار به فروش رفت. به گفته مسئولان، جایگزین کردن موز پس از فاسد شدن آن بر عهده خریدار خواهد بود. دیوید گالپرین، رئیس ساتبیز در نیویورک در مورد این حراج می‌گوید: «آنچه که هنگام خرید کمدین صاحب می‌شوید، خود موز نیست بلکه گواهی اصالت است که به صاحب آن اجازه و اختیار می‌دهد تا این موز و نوار چسب را بر روی دیوار خود به‌عنوان یک اثر هنری اصلی از موریتسیو کاتلان (خالق این اثر) بازتولید کند...آنچه که کاتلان انجام می‌دهد این است که با گشودن دریچه‌ای به روی هنر معاصر، این سوال را مطرح می‌کند که ما چگونه پدیده‌ای را به عنوان اثر هنری تعریف می‌کنیم و به آثار هنری ارزش می‌دهیم؟» 💠 خریت قرن! (با اعتذار از کلیه الاغهای عالَم) 🌵😂🌵

⛔️ آذر منصوری رییس جبهه اصلاحات: "در هر جنگی اگر تنها از کشته شدن یک طرف درگیری ناراحت شدید باید در انسان بودن خود شک کنید" 💠 سرکار علّیه! 1. انسان بودن لزوماً به معنای همدردی بی‌قید و شرط با هر دو طرف نیست. گاهی حمایت از یک طرف (قربانی یا مظلوم) عین #انسانیت است. نادیده گرفتن اینکه در بسیاری از جنگ‌ها، یک طرف ممکن است به دلیل ظلم، تجاوز، یا اقدامات غیرانسانی، مسئول اصلی وقوع جنگ باشد از منظر اخلاقی غلط است. در چنین شرایطی، ناراحتی از کشته شدن افراد ظالم، متجاوز، یا کسانی که عامدانه دست به جنایت زده‌اند، با #وجدان انسانی سازگار نیست. بنابراین، همدردی برابر با هر دو طرف درگیری می‌تواند گاهی به نادیده گرفتن مفهوم عدالت منجر شود. 2. احساسات انسانی معمولاً به طرف مظلوم و بی‌گناه متمایل است و این نه تنها اشتباه نیست، بلکه تجلی وجدان انسانی است. در جنگ‌ها، یک طرف ممکن است قربانی باشد و طرف دیگر ظالم یا متجاوز. در چنین شرایطی، طبیعی است که انسان‌ها بیشتر با طرف مظلوم همدردی کنند. مثلاً در جنگ‌هایی مانند کربلا، آیا می‌توان انتظار داشت که کسی به یک میزان برای امام حسین (ع) و سپاه یزید ناراحت شود؟ 3. جنگ‌ها صرفاً بین دو گروه افراد با انگیزه‌های مشابه رخ نمی‌دهند. برخی افراد برای دفاع از حق یا نجات دیگران می‌جنگند، در حالی که گروهی دیگر برای #سلطه‌جویی یا ظلم دست به سلاح می‌برند. ناراحت نشدن از مرگ افرادی که عمداً به دیگران آسیب می‌زنند، به معنی غیرانسان بودن نیست. چشم‌پوشی از تمایز میان نیات و انگیزه‌های افراد در جنگ، یکسان‌نگری نادرستی ایجاد می‌کند. 4. تعریف انسانیت نباید با همدردی مطلق یا خنثی بودن در برابر درگیری‌ها اشتباه گرفته شود. جمله شما پیش‌فرضی ارائه می‌دهد که انسان بودن یعنی همدردی با همه انسان‌ها بدون توجه به زمینه‌های اخلاقی یا #عدالت. اما این تعریف از انسانیت می‌تواند ناقص یا حتی گمراه‌کننده و ابهام افکن باشد. گاهی انسانیت در ایستادن در برابر ظلم و #دفاع_از_مظلوم معنا پیدا می‌کند، نه در همدردی بی‌قید و شرط. 5. جمله مذکور، نشانه عدم درک شرایط پیچیده جنگ‌هاست و پیچیدگی‌های اخلاقی و انسانی جنگ را نادیده می‌گیرد و نوعی ساده‌سازی نامناسب ارائه می‌دهد و آن را به یک تقابل ساده‌ی انسانی میان دو گروه تنزل می‌دهد، در حالی که جنگ‌ها غالباً بسیار پیچیده‌تر هستند و شامل قربانیان، مظلومان، ظالمان، و حتی کسانی است که مجبور به شرکت در جنگ شده‌اند. جناب علیا مخدره! رییس جبهه اصلاحات! خلاصه اینکه: انسان بودن به معنای همدردی برابر با همه افراد نیست؛ بلکه درک عدالت، مظلومیت، و نیات طرفین درگیری نیز در انسانیت نقش دارد. همدردی با مظلوم و ناراحت نشدن از کشته شدن ظالمان یا متجاوزان لزوماً نشانه‌ی نقص در انسانیت نیست. احساسات انسانی در مواجهه با جنگ، باید متناسب با عدالت و حق باشد، نه صرفاً احساسی خنثی و بی‌طرف. این نوع تعمیم غیرعاقلانه، با مفهوم عدالت یا وجدان انسانی در تضاد است. 📚📚📚

💠 جمله مشهور منسوب به هنری کیسینجر و دیدگاه استراتژیک او در مورد جنگ‌های متعارف و نامتقارن: “The conventional army loses if it does not win. The guerrilla wins if he does not lose.” ارتش متعارف اگر پیروز نشود شکست خورده است. شبه‌نظامی اگر شکست نخورد پیروز شده است. #حزب_الله #لبنان 🌷🇱🇧🌷

💠 بعد از مرگ جمشید شارمهد -سرکرده گروهک انجمن پادشاهی معروف به تندر که سابقه اقدامات تروریستی در داخل ایران را داشت- در زندان، بخاطر تابعیت آلمانیِ معدوم، مارکوس پوتسل سفیر آلمان در تهران ۹ آبان ماه تهران را به نشانه اعتراض ترک کرد. البته جناب پوتسل، سفیر آلمان از چند روز پیش، دست از پا درازتر بدون سر و صدا به محل کار خود در تهران بازگشته و کارهای خود را از سر گرفته است. در 26 شهریور 1371 هم وقتی در رستوران میكونوس در برلین، دبیر کل حزب منحله دموکرات کردستان به درک واصل شد و دادستان کل آلمان درباره ماجرای میکونوس علیه ایران اقامه دعوی کرد 13 كشور اروپایی سفرای خود را از ایران خارج كردند اما در 23 آبان 1376 دست از پا درازتر به تهران بازگشتند. 🌵😂🌵

♦️ در بحبوحه ناترازی انرژی در ایران و خاموشی‌های برق، بیشترین یارانه برق در ایران به جیب سفیر سفیر ایتالیا در ایران می‌رود، این مشترک از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا امروز بیش از ۱۰۵ هزار کیلووات ساعت برق مصرف کرده است و برق استفاده شده در این سفارتخانه بین ۵۳ تا ۸۳ برابر الگوی مصرف مشترکان ایران است! 💠 در سال 2024، قیمت برق خانگی در ایتالیا به طور میانگین حدود 15 سنت یورو به ازای هر کیلووات‌ساعت گزارش شده است. با در نظر گرفتن هر یورو معادل 65,000 تومان (نرخ فرضی)، قیمت برق خانگی در ایتالیا تقریباً به صورت زیر خواهد بود: 15 سنت یورو = 0.15 × 65,000 = 9,750 تومان به ازای هر کیلووات‌ساعت. برق سفیر ایتالیا رو به نرخ کشورش حساب کنید تا باباش بیاد جلو چشش! 🌵😂🌵

💠 نظرسنجی فخرآور در پاسخ به این شیخک بیسواد متوهم خواندنی است! #رفراندم 🌵😂🌵

💠 برداشت اشتباه رئیس جمهور از قانون جدید حجاب بانکی‌پور نماینده مجلس: مواردی که آقای رئیس‌جمهور با آن مخالف هستند در این قانون وجود ندارد. آیا جناب پزشکیان هنوز در حال و هوای انتخابات بوده و قرار نیست خود را بروز کند؟ 😳😳😳

💠 در مورد بنزین #کارشناسان باید نظر بدهند‌. در مورد ناترازی‌ها #کارشناسان باید نظر بدهند. در مورد فیلترینگ #کارشناسان باید نظر بدهند. در مورد قانون حجاب #خودم نظر میدم. 😳😳😳

♦️ حفاظت از آنگلا مرکل، به‌عنوان صدراعظم آلمان (از 2005 تا 2021) توسط سازمان‌های امنیتی آلمان، به‌ویژه اداره جنایی فدرال آلمان (BKA) که مسئول حفاظت از شخصیت‌های سیاسی برجسته است، انجام می‌شد. این تدابیر شامل محافظان شخصی، خودروهای ضدگلوله، و تیم‌های امنیتی همراه در رویدادهای عمومی و سفرهای خارجی می‌شد. حتی پس از پایان دوران صدارتش، بخشی از این حفاظت همچنان ادامه دارد. 💠 جناب عبدالکریم سلیمانی! جناب پژوهشگر ادیان! جناب استاد دانشگاه مفید و عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم! دیگه از موتوری جنس نخر از شهر لوازم خانگی بخر تخفیفم داره، تخفیف نه‌ها، تخفیف! 🌵😂🌵

♦️ اظهارات شنیدنی «یاسمین میظر»، سردبیر نشریه کریتیک و پژوهشگر دانشگاه آکسفورد: برای اسرائیل هدف اصلی سوریه نیست؛ هدف اصلی #ایران است! آن‌هایی که فکر می‌کنند مشکل اسرائیل فقط با جمهوری اسلامی است از طرح‌های دراز مدت صهیونیست‌ها یا اطلاع ندارند و یا خودشان را به ناآگاهی می‌زنند! غرب، مردم ایران را به خاطر انقلاب ۵۷ نمی‌تواند ببخشد! غرب نه فقط جمهوری اسلامی را بلکه #مردم_ایران را دشمن خود می‌داند. 📚📚📚

💠 دیر آمدم دیر آمدم در داشت می‌سوخت. 🌷🌷🌷

🔻آقای خسروپناه! دوران رهایی‌ست! 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. چند سال پیش در یکی از مدارس، چند جلسه‌ای برای دانش‌آموزان، اخلاق جنسی تدریس کردم؛ اما از تدریس، پا فراتر نهادم و به دانش‌آموزان نزدیک شدم و از دنیای درونی آنها مطلع شدم. عجیب بود؛ نسبت به نسل و دهۀ من، انحراف‌های جنسی، بسیار گسترده شده و آلودگی‌های اخلاقی، ریشه دوانیده بودند. بااین‌حال، این نوجوانان غوطه‌ور در معصیت، مشاور و راهنمای دلسوزی نداشتند که مسأله‌های درونی‌شان را با او در میان بگذارند. یکی از دانش‌آموزان می‌گفت مبتلا به خودارضایی است و‌ مشاور رسمی آموزش‌وپرورش به او گفته هفته‌ای یکبار انجام این عمل اشکالی ندارد. حجم آفت‌ها و انحراف‌ها آنچنان بود که علاج ریشه‌ای و ساختاری می‌طلبید. [دوم]. برای گفتگو با دانش‌آموزان، به یکی از مدارس دخترانه رفته بودم. مشخص بود که به زور و اجبار به نشست آمده بودند. هرچه می‌گفتم در ذهن‌ها جا نمی‌گرفت؛ گویا یک شکاف هویّتیِ بزرگ پدید آمده بود که امکان تفاهم و گفتگو را از میان برده بود. این همه فاصله و زاویه، عجیب بود. پس از برنامه، یکی از دانش‌آموزان کنارم آمد و گفت فقط می‌خواهم به شما بگویم که بسیار دیر آمدید. او درست می‌گفت اما مخاطبش من نبودم؛ نویسنده‌ای که تمام توان خود را در دو دهۀ اخیر، صرف روشنگری و اعتراض و انتقاد و مناظره و تبیین کرده است. [سوم]. در جریان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ که برای اولین بار، دامنۀ کشمکش‌ها و تضادها به مدرسه‌ها هم کشیده شد، دخترم که در یک مدرسۀ دولتی تحصیل می‌کرد، به‌شدت از سوی همکلاسی‌هایش مورد فشار و تحقیر قرار گرفت. همکلاسی‌های او که همگی غیرچادری بودند و ذهنیّت منفی نسبت به انقلاب داشتند، چادری‌بودن او و عقاید دینی و انقلابی‌اش را به دستاویزی برای بایکوت‌کردن وی و سرزنش و ملامتش تبدیل کرده بودند. فشارها و کنایه‌ها به دخترم در حدی بود که در مدت کوتاهی، نشانه‌های افسردگی در او نمایان گردید. بسیار احساس انزوا و تنهایی می‌کرد و می‌گفت در مدرسه، دوستی ندارد که سبک زندگی و تفکرش مانند او باشد. در اینجا بود که من در این اندیشه فرو رفتم که آیا من مقصرم که به دلیل قرار داشتن در طبقۀ متوسط، توان پرداخت شهریۀ مدرسۀ غیردولتی را ندارم، یا نهادهای فرهنگی و از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی که بی‌خاصیّت و بی‌کفایت هستند؟! [چهارم]. از کنار مدرسۀ دولتی پسرم می‌گذشتم. صدای بلند فحاشی‌های ناموسیِ بسیار رکیک دانش‌آموزان را با یکدیگر شنیدم. گویا با یکدیگر درگیر شده بودند. از پسرم در این باره پرسیدم. پاسخ داد همیشه در مدرسه نزاع هست و هرچه می‌خواهند می‌گویند و یکبار هم که معاون مدرسه می‌خواست اینان را مهار کنند، خودش را کتک زدند. دریافتم مدرسه، رهاست و کنکور و دیوان‌سالاری و شبکه‌های اجتماعیِ غربی و بی‌عملی نهادهای فرهنگی، همه‌وهمه، هویّت را بر باد داده‌اند. نه معاون پرورشی دارند و نه کمترین خبری از کار فرهنگی است و نه معلمان در جهت تربیت تلاشی می‌کنند و ... . به معنی واقعی کلمه، مدرسه رهاست. [پنجم]. حجت‌الاسلام خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، چندی‌ست که به منتقدان کارنامۀ شورا می‌تازد و آنها را بی‌اطلاع و غیرمیدانی و بی‌ادب می‌خواند و به دفاع از شورا می‌پردازد. دیگران را نمی‌دانم اما من از زندگی روزمرّۀ فرهنگی نوشتم، از عینیّت‌های محسوس، از واقعیّت‌های کنونی، از زیر پوست جامعه، از ذهنیّت‌های فرسوده‌شده، از لیبرالیسم فرهنگی، از اغتشاش معنایی و زوال هویّت، از سرمایه‌سالاری در نظام آموزشی، از خاموشی و انحطاط شورای عالی انقلاب فرهنگی، از دوگانگی فرساینده در درون نظام، از منافقان انقلاب و ... . من از آن انقلابی‌هایی نیستم که فرزندانم را از جامعۀ واقعی جدا کنم و به درون گلخانه‌های شبه‌مذهبی که مدرسه نام گرفته‌اند ببرم. همین که انقلابی‌ها، فرزندان‌شان را از مدرسه‌های دولتی جدا کرده‌اند، به معنی شکست نظام در انقلاب فرهنگی نیست؟! مگر بنا نبود توحید در ساخت اجتماعی و زندگی روزمره، مستقر شود و جامعه، به بستری برای کمالات معنوی و ایمانی تبدیل گردد؟! آن‌قدر از واقعیّت‌های جامعه احساس خطر کرده‌اند که برای خود، کلونی‌های آموزشی ساخته‌اند و فقرا و طبقۀ متوسط را در مدارس دولتی رها کرده‌اند. این وضع، نه عدالت است و نه اخلاق. و من در شورای عالی انقلاب فرهنگی، یک مرد نمی‌شناسم که این دردهای عمیق و مزمن را فریاد بزند و یقه چاک بدهد و از کارگزاران فرهنگیِ بی‌کفایت و ضعیف‌النفس، پاسخ و عمل بطلبد. همه با هم تعارف دارند. سیاست، حقیقت را بلعیده و قدرت‌طلبی، خدایی می‌کند و آرمان‌ها، در دهۀ شصت جا مانده‌اند. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60

🔻محقق داماد و موضع نامحققانۀ بی‌بنیاد 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. پیش از این، در نقد مواضع حجت‌الاسلام محقق داماد نگاشته بودم اما دریغ از پاسخِ معرفتیِ معادل و محکم. او خویش را در پوستینِ مظلومیّت نشانید و تحقیر و تخفیفِ منتقدِ صریح را بر مواجهۀ استدلالی و منطقی ترجیح داد. می‌گوید بر خوان نعمتِ معرفتِ مرتضی مطهری نشسته است، ولی آنچه‌که از سیره و سلوکِ انتقادی و علمیِ مطهری خوانده‌ام، کمترین نسبتی با مشرب و ممشای او ندارد. بیش از ادّعا و انتساب، بهره‌ای نبرده، وگرنه نیک می‌دانیم که مطهری، حتی به سراغ مغرضِ جاهلی همچون اکبر گودرزی نیز رفت و با وی به گفتگو پرداخت و زبان به استدلال گشود. محقق داماد، هرگز چنین سعه و بضاعتی نداشته و با منتقد و مخالف خویش، از درِ مباحثه و محاجّه وارد نشده است. گفتگومداری و بلندنظری مطهری کجا و بالانشینی و کوته‌نظری اینان کجا؟! [دوم]. محقق داماد در یادداشتی به نقد قانون حجاب پرداخته و نوشته: «تجربۀ عملی در پیگیری آنچه این قانون در پی آن است نشان داده که رعایت شرایط امر به معروف و نهی از منکر، از جمله عدم توهین و رعایت حرمت و کرامت، در عمل ممکن نبوده است.» وقتی‌که وی پیش از تفکّر منطقی، تصمیم خویش را گرفته و می‌خواهد موضع پیش‌ساخته و سیاسی خود را بر واقعیّت و عینیّت تحمیل کند، چنین می‌شود که دربارۀ طرحی که فاقد پیشینه و تجربه است و در این قانون، برای نخستین بار بناست به اجرا درآید، از «تجربۀ عملی» می‌نویسد! در این قانون، «منطق مواجهه» تغییر کرده و این قانون، یکی از فضایل خود را طرّاحی جدید برای نحوۀ مواجهه می‌شمارد؛ درحالی‌که محقق داماد، از تجربۀ عملیِ تلخ در گذشته می‌نویسد و با این شبه‌استدلال، می‌خواهد آن را باطل کند! [سوم]. محقق داماد می‌افزاید: «مواد زیادی از این قانون، نه‌تنها غیرقابل اجرا، که نتیجۀ عکس خواهد داد و موجب تنفر نسل جوان از دین می‌شود.» وی به‌جای استدلال و یا دست‌کم شبه‌استدلال، به طرح ادّعا پرداخته و سخنان بی‌دلیلی را نگاشته است. کسی‌که با وی موافق نیست، می‌تواند در نوشته‌ای دیگر، عکس این برداشت‌ها و تفسیرها را از قانون حجاب بیان کند. اگر دعوی او، منطق و برهان و علم و اقناع است، پس استدلال او کجاست؟! چرا او در ادّعا، متوقف مانده است؟! کدام شاهد عینی و مؤیّد موجّه، امتناع عملی این قانون را تأیید می‌کند؟! این نشدن و انسداد، ریشه در کدام گسستگی با واقعیّت دارد؟! و نیز باید گفت مگر نسل جوان، همگی از حجاب عبور کرده‌اند و به کشف حجاب و برهنگی رو آورده‌اند که این قانون، آنها را در بر بگیرد و به واسطۀ آن، متنفّر از دین بشوند؟! بر اساس کدام پیمایش و مطالعۀ تجربی، وی همۀ نسل جوان را در برابر این قانون نشانده و به صدور حکم عام و کلّی، مایل شده است؟! مگر این قانون، منطق پلکانی و تدریجی و مرتبه‌ای در مجازات ندارد؟! و مگر میان توده و خواص، تمایز ننهاده؟! و مگر بر ترجیح و تقدّم فرهنگ، اصرار نورزیده؟! مگر مطهری نگفته که چه‌بسا باید برخلاف میل جامعه، عمل کرد تا مصلحت جامعه فراهم آید؛ هرچند در کوتاه‌مدت، مخالفت‌هایی صورت بگیرد اما در بلندمدت، حقایق آشکار خواهد شد؟! در اینجاست که روشن می‌شود منطق روش‌شناختیِ محقق داماد به‌عنوان یک فقیه، چه بی‌اندازه بر باد تکیه داده است. وی به‌راستی، قایقی کاغذی ساخته و در آب افکنده. [چهارم]. محقق داماد، در بخش دیگر نوشته است: «موضوع حجاب باید از ‌طریق فرهنگی پیگیری شود، نه با چوب و فلک». باید بسی تأسّف خورد؛ کسی‌که جامۀ رسول بر تن دارد و خویش را فقیه می‌خواند و بساط درس خارج پهن کرده، این‌چنین دربارۀ واقعیّت، به تحریف و وارونه‌سازی و مبالغه و ناراست‌نویسی رو می‌آورد و هیجان و حرارتِ بی‌پایه برمی‌انگیزد تا مخاطب را منفعل سازد. در کدام دوره از حیات انقلابی، بی‌حجابان را به چوب و فلک بسته‌اند؛ جز آن‌که بسیاری از هم‌پیاله‌های سیاسیِ محقق داماد در جریان اصلاحات – یا همان چپ مذهبی در دهۀ شصت - خودسرانه و جاهلانه و بدون مجوز از امام خمینی، در کوچه و خیابان این‌چنین کرده‌اند و امام خمینی نیز، بی‌درنگ، گریبان آنها را گرفت. نیروی انتظامی و قوّۀ قضائیه، در کجا به چوب و فلک رو آورده‌اند؟! حبس و جریمه و محرومیّت اجتماعی، چوب و فلک است؛ آن هم برای کسانی‌که اصرار بر کشف حجاب و برهنگی دارند و تذکّر به آنها، بی‌اثر است؟! عجبا که چنین روحانیانی، با این حجم از قضاوت‌های مبتنی بر ناواقعیّت‌ها و نااخلاق‌ها، سخن از مواجهۀ فرهنگی نیز می‌گویند ... در پایان، آمادگی خود را برای مناظرۀ زنده و عمومی با وی، بر اساس اندیشه‌های حکمرانانه و فرهنگیِ استاد مطهری اعلام می‌کنم. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60

1️⃣ مصاحبه رشیدپور با روحانی در صداوسیما (1396): رشیدپور: پس ما خیالمون از بابت دلار راحت باشه دیگه؟ روحانی: بله رشیدپور: همین #بله رو می خواستم. 2️⃣ انتقاد رشیدپور از سوالات المیرا شریفی‌مقدم از رئیس جمهور (1403): زمانی که شما می پرسید« بنزین گران می شود؟» رئیس جمهور در جواب مجبور است بگوید «بله؛ گران خواهد شد.» که در این صورت فضای جامعه و افکار عمومی مشوش می شود و یا اگر بگوید «خبر؛ گران نخواهد شد.» و مجبور است بنزین را گران کند که در آینده مردم رئیس جمهور را دروغگو خطاب می کنند. 💠 فرق میکنه مصاحبه کننده کی باشه! رشیدپور یا #المیراشریفی_مقدم! شایدم #بله داریم تا بله! 😂😂😂

⛔️ در بخشی از "آیین نامه مکاتبات اداری” یک جایی!! ذکر گردیده: عبارت «سلام علیکم » برای گیرنده هم سطح و عبارت «باسلام و تحیت» برای گیرنده سطح بالاتر درج گردد. 💠 جنابِ ...! در سیره پیامبر اکرم (ص) آمده است: "در جمع چنان می‌نشست که اگر غریبه‌ای بر آنان وارد می‌شد نمی‌توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است." در حالیکه از این تفکیکِ نحوه سلام، بوی تند تمایز به مشام میرسد. کجا داری میری اخوی؟!! 📚📚📚

⛔️ رشید پور در زمان #دولت_روحانی: یک موجی راه انداخته اند که انگار ناامن ترین، مزخرفترین و بدترین خودروی جهان پراید است. ⛔️ رشیدپور در زمان #دولت_رئیسی: مردم ایران باید بدانند که با پولی که در ایران برای پراید می دهند، در امارات می توانند بنز بخرند. این یعنی اینکه یک چیزی از جیب مردم دارد به جیب مافیا می رود. 🌵🌵🌵