eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
16.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی: استاد عزیز! اگر جامعه ی فردای ما فاقد چنین جوانان فداکار و غیرت مندی شد، این جامعه اگر بالاترین ثروت ها را هم داشته باشد، با هر هجومی و هر تحرکی و هر طمعی از بین خواهد رفت. این وظیفه ملّی ماست. این وظیفه انسانی ماست. ما باید این روح را، این فرهنگ را، در جامعه ی خودمان ترویج کنیم. مگر می شود کسی شهید را دوست نداشته باشد؟! مگر می توان قبول کرد کسی برای من، خانه ی من، ناموس من، آسایش من، آرامش من، مکان من، مقام من، جان خودش را در آتش بیافکند و من از او بیزار باشم؟! العیاذ بالله و آن را دوست نداشته باشم؟! این چه نگاهی ممکن است باشد؟ @yousof_e_moghavemat
در سردسیر سخت زمستان دل‌مان گرمِ نام شمابود 🌴 ▫️دوران @yousof_e_moghavemat
واژهٔ در جبهه‌ها معنا شد دلشان برای استجابت نوایِ " اَللّهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ " پر می‌ زد. @yousof_e_moghavemat
💢 مادر شهید یعنی وداع آخر ، وداع روز اعزام قبل حرکت اتوبوس و آخرین عکس یادگاری با پسر شهیدش... و این مادرها عجیب حماسه آفریدند. . میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) و روز مادر و به همه‌ی مادران مخصوصا مادران شهدا تبریک عرض مینمایم...🌷🌷🌷 👆( 📷 عکس : مازندران، اعزام ۱۳۶۵ قبل کربلای پنج،عکس یادگاری مادر با فرزندش) @yousof_e_moghavemat
🌼 ✍امام صادق علیه‌السلام: هرکه خشم خود را نگه دارد، خداوند عیب او را بپوشاند. 📚 میزان‌الحکمة، ج۸، ص۴۵۱ @yousof_e_moghavemat
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور/کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور (حافظ) روز مادر را به مادر گرامی تبریک میگوییم،ان شاء الله چشمتان به جمال فرزند عزیزشما روشن بشود @yousof_e_moghavemat
راستی یادمون نرفته که امروز ولادت این مرد بزرگ هم هست تولدت مبارک روحت شاد فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها @yousof_e_moghavemat
💠 افسانه سه برادر ... 🌷شهید علیرضا رودسر ابراهیمی 🌷شهید محمدرضا رودسر ابراهیمی 🌷شهید غلامعلی رودسر ابراهیمی . ⚪️🌷⚪️🌷⚪️🌷⚪️🌷⚪️ 💠 خاطره ای از سردار شهید علیرضا رودسر ابراهیمی: . ▪️مدام جبهه بود. فرق نمی کرد جنوب باشد یا غرب. مأموریت های پشت هم داشت. از سال 60 تا پایان سال 65  که عمر مبارکش به پایان رسید، به عنوان فرمانده عملیات، فرمانده تیپ، فرمانده سپاه یاوه، جانشین و فرمانده گردان امام حسین ...خدمت صادقانه داشت. و در عملیات های چون بدر، خیبر، والفجر 8 و.. هنرمایی کرد. . ▪️هر چه به سال 65 نزدیک تر می شد، خواب هایش کم تر می شد و فعالیت هایش بیشتر. بچه های تنکابن با هم گردان  انصارالخمین  را تشکیل داده بودند و او به عنوان فرمانده این گردان انتخاب نشده بود. . ▪️جراحت های عمیقی هم داشت، ولی هیچ وقت دوست نداشت مادروهمسرش از این قضایا مطلع شوند. در عملیات والفجر 8 بخاطر اصابت خمپاره شصت به قایق اش، پشت اش پر از ترکش شده بود. با این حال می خواست که بماند ولی به دستور فرماندهی لشکر مجبور شد به عقبه برگردد. @yousof_e_moghavemat
بچه‌ها سفره های جبهه را سفره حضرت زهـۜرا می‌خوانند این سفره‌ها سفره قناعت است سفره‌ی حضرت زهـۜراست؛ و ما میهمان او هستیم ، دشمنِ ما وابسته به سلاح‌های جور واجور است اما مؤمن وابسته نیست ، اگر باشد نمی‌تواند قیام کند که عصر ما عصر قیام است. "شهید آوینی" (س) @yousof_e_moghavemat
مادران شهدای گمنام... مادران چشم انتظاری که این‌ روزها در قاب عکس بچه‌هایشان زمزمه می‌کنند: « ای کاش در روز مادر ؛ پلاک تو را به من هدیه می‌دادند». @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
؟ 😔 ☆ ♡ ● ابلاغ کرده بود کسی حقی سیگارکشیدن ندارد. سیگاری‌ها رعایت می‌کردند و جلوی احمد سیگار نمی‌کشیدند. یک آن احمد فهمید بوی می‌آید. رد آن را زد و دید نوجوانی لب سکّو نشسته و سیگار می‌کشد. یک کشیده خواباند زیر گوشش و پسرک نقش بر زمین شد و گریه‌اش گرفت. - چرا منو میزنی؟ به تو چه مربوطه؟؟ چه‌کاره‌ای تو؟؟؟ الآن میرم پیش برادر احمد میگم چه برخوردی باهام کردی...! انگار آب سردی روی احمد ریخته باشن، کمی شل شد. - می‌دونی اگه برادر احمد میومد و تو رو توی این وضع میدید، ده برابر بدتر از من برخورد میکرد؟!! تو رو سالم تحویل دادن، حالا سیگاری تحویل بگیرن!!؟؟؟ عیب نداره؛ تو برو شکایت منو بکن، منم میگم سیگار کشیدی. اون خودش بین ما تصمیم میگیره؛ اما من باهات میخوام معامله کنم. - چه معامله‌ای؟ تو به احمد نگو، منم نمیگم سیگار کشیدی. سرش را به نشانه تایید تکان داد. در همین حین، یکی آمد پیش احمد. - برادر احمد، ماشین حاضره. - چی؟ تو خود برادر احمدی؟ پسرک بغضش ترکید و زد زیر گریه. - چرا بهم نگفتی خود برادر احمدی؟؟ پرید بغل احمد و همدیگر را در آغوش کشیدند. احمد محکم او را به سینه خود چسباند و در حالیکه نوازشش می‌کرد: - تو عزیز ما هستی. منو حلال کن. دست خودم نبود. تو امانتی دست ما. اگه سیگاری بشی و برگردی، اون‌وقت پدر مادرت میگن اینم سوغات جبهه‌شون!!!...قول بده دیگه نفهمم و نشنوم جایی سیگار کشیده باشی! باشه؟ پسرک درحالیکه هنوز می‌گریست: - غلط کردم! بیجا کردم! بازم منو بزن. من دیگه دست به سیگار نمیزنم! ☆ ♡ ● به روایت سعید طاهریان مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند با اختصار و تخلیص از صفحات ۷۰ و ۷۱. ☆ ♡ 💕🌸💕 @yousof_e_moghavemat
🌸 🌺عن الإمام الکاظم علیه السلام: 《 ما تَقَرَّبَ المُؤمِنُ إلَى اللّهِ عز و جل بِشَيءٍ أفضَلَ مِن مُواساةِ المُؤمِنِ، وهُوَ قَولُهُ تَعالى: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ 》 مؤمن با چيزى برتر از مواسات نسبت به مؤمن، به خداوند عز و جل نزديك نشده است، و اين، همان سخن خداى متعال است كه: «هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد، تا اين كه از آنچه دوست داريد، انفاق كنيد🌺 جامع الأحاديث للقمّی ، ص١٩٢ @yousof_e_moghavemat
‍ ‍ ⚠️ از شکست‌های مقطعی مأیوس نشوید❗️ 💠 رهبر انقلاب: در جنگ ، بارها آن چیزی که ما تصوّر میکردیم تحقّق پیدا نکرد ، مثلاً عملیّات کربلای ۴ شکست خورد. اگر بنا بود انسان با شکست مأیوس بشود هیچ‌چیز به سامان نمیرسید. نخیر! به‌ خاطر ناکامی‌های مقطعی، مطلقاً در زندگی‌تان راه نداشته باشد.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۷ 🗓 ۳ تا ۵ دی ۱۳۶۵ 🌷سالگرد عملیات کربلای ۴🌷 🌷 رمز عملیات : محمد رسول الله 🌷 @yousof_e_moghavemat
🌷آنقدر از احمد راضی بودم که هر روز دو رکعت نماز شکر به خاطر چنین فرزندی می خواندم. می گفتم خدایا من که لایق این فرزند نیستم و نمی دانم که قرار است چه کاره شود اما هر چه هست تو او را به من عطا کرده ای از این بابت از تو سپاسگزارم. نمی دانستم قرار است شهید شود.... 🌷سه ماهی که پسرم در لشگر آموزش می دید من و پدرش هر روز به دیدارش می رفتیم. چای را خیلی دوست داشت. من هر روز برای او و دوستانش که سربازهای شهرستانی بودند فلاکس چای می بردم. 🌷وقتی که از دور ما را می دید زانو می زد و سلام نظامی میداد. تا ما برایش دست تکان نمیدادیم جلو نمی آمد.وقتی هم که می آمد جلو دست من و پدرش را می بوسید.  ✍راوی :مادر شهید @yousof_e_moghavemat
ما سَر بلند و سینه ستبر و سرآمدیم این اقتدار ما ز شهیدان فاطمه است... 📸 شهید «حاج حسین اسکندرلو» فرمانده گردان حضرت علی‌اصغر(ع) لشکر۱۰سیدالشهداء و همرزمانش در شهر فاو (فاطمیه) - ۱۳۶۴ @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خداوندا... ای قادر عزیز و ای رحمان رزاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابی طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمند‌ترین نعمت‌هایت است. 🔸️ بخشی از @yousof_e_moghavemat
🌗شب عملیات کربلای 4– دی ماه 1365- مقابل مسجد جامع خرمشهر 🌿 سردار علی فضلی فرمانده لشکر سیدالشهدا(ع) نیروهای خود را از زیر قرآن عبور می‌دهد. بسیجی‌های لشکر عاشقانه فرمانده خود را در آغوش می‌گیرند... @yousof_e_moghavemat
!!؟؟؟😠 ⨴̂⏣⨵ ᯽✪ ▩ با احمد رفته بودیم برای بازدید یکی از پایگاه‌های مرزی. نیروها اصرار کردند برای ناهار بمانیم. احمد هم قبول کرد. یک لحظه دیدم اخم‌هایش توی هم رفت. پرسید: «ما این مدل ظرف نداشتیم تو س.پ.اه. اینا مال کیه؟ از کجا اومده این ظرفا؟؟» - از خانه‌های مهاجرین برداشتند. - این ظرفا مال مردمه؛ با اجازهٔ کی به اموال مردم دستبرد زدین؟؟ همه‌شونو تمیز می‌شورید و می‌برید میذارید سر جای خودش. هر اتفاقی واسه اموال مردم بیافته عیبی نداره، اما شما حق ندارید دست‌درازی کنید. سر آخر هم گفت غذایش را روی یک تکه نان برایش بیاورند. ↺ ⇄ ❐ برگرفته از روایت سعید طاهریان مندرج در کتاب ارزشمند و خواندنی ، صفحه ۵۹ با اختصار و تخلیص. ☆ ♡ 💕🌸💕 @yousof_e_moghavemat
🌗 شــب است و در شـبِ ما خوش نشینی‌ تان زیباست ... فرماندهان لشکر۴۱ثارالله شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 شهید حاج قاسم میرحسینی🌷 ا🌱🌿🌿🌱🌱 🌹 ۲ دی ماه ۱۳۶۵ - سالروز شهادت قاسم میرحسینی، قائم‌مقام‌ لشکر41 ثارالله، کرمان (جانشین حاج قاسم سلیمانی) 🌴 شلمچه — عملیات "کربلای ۵" 🌴دوران @yousof_e_moghavemat
🌺عن الامام الجواد علیه السلام: 《 مَنْ لَمْ يَعْرِفِ الْمَوارِدَ أعْيَتْهُ الْمَصادِرُ 》 هركس موقعيت‌شناس نباشد، جريانات، او را مى‌ربايد و هلاک خواهد شد🌺 📚بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۴۰ @yousof_e_moghavemat
☀️ هر صبح زنده می شوم از خنده های دوست 😊 لبخند دوست، ناب ترین شکل گفتگوست 🌱 دوران @yousof_e_moghavemat
😠 ⭑⭑⭑ ⊱⭒⊰ ▢ یک ستوان بعثی را اسیر گرفته بودیم. چشمان آبی و چهره‌ی زیبایی داشت. هرچه کردیم به صدام مرگ بگوید، بی‌وجدان به امام فحش داد. یکی از بچه‌ها عصبانی شد و چنان با قنداق ژ-۳ به صورتش کوبید که فَکّش آویزان شد. آمد و این وضعیت را که دید، پرسید: «کی این اسیرو به این روز درآورده؟؟!!!» بچه‌ها علتش را توضيح دادند و فرد ضارب را هم نشان دادند. احمد به آن پاسدار اشاره کرد: «بیا جلو.» همین که در تیررس احمد قرار گرفت، چنان چکی زیر گوشش خواباند که سرش برگرشت. «تا وقتی که این با تو می‌جنگه، دشمنته؛ اما الآن اسیرته. باهاش باید مدارا کنی. کی به تو اجازه داده این اسیرو بزنی به این روز بندازی؟؟!!! هیچ جای اسلام نیومده که اسیرو باید زد.» •°•☆°•° ☆°•°☆ ◇ به روایت سردار حاج‌عباس برقی مندرج در صفحات ۵۲ و ۵۳ کتاب با اندکی تخلیص و اختصار. ♡ ☆ @yousof_e_moghavemat
در فیروزه‌ نگاهشان هنوز آوازِ سبز زندگی جاری است دست‌هایشان بسته شد امّا دل‌هایشان تا آخرین قطره خون نامِ بلند ایثار را فریاد زد ... @yousof_e_moghavemat
دارد برف می‌آید ؛ در گوش دانه‌های برف نام شما را زمزمه خواهم کرد تا برفِ زمستانی از شوق حضورتان بهار را لمس کند ... @yousof_e_moghavemat