🌸🌹🌷🌸🌹🌷🌸🌹🌷🌸🌹🌷
#حاجی_دیگر_برنمی_گردد
.
.
🔷 #عباس_برقی از فرماندهان یگان ذوالفقار #تیپ_27 با اشاره به آشفتگی عجیب #همت در آن روز می گوید :
...
..
.
...ساعت ها از رفتن #حاج_احمد و همراهانش می گذشت و ما هیچ خبری از آنها نداشتیم. ترسیده بودم. فکری ناراحت کننده آزارم می داد. هرچه فکر می کردم، نمی دانستم علّت اینهمه #نگرانی و هراس چیست. یکدفعه موضوع تازه ای تمام ذهنم را #اشغال کرد. از همان جا به یاد صحبت های #حاج_احمد افتادم. صحبت های آن شب، مثل پتکی محکم بر سرم می کوبید. با ترس و لرز پیش #حاج_همت رفتم. #حاجی از بس به #جاده #خیره شده بود، نگاهش پر از #خستگی بود. با نگرانی گفتم: «برادر #همت چیزی می خواهم بگویم ولی نمیدانم چطور بگویم!» #حاج_همت بدون اینکه نگاهم کند، گفت: «چیه #برقی ؟ چی میخوای بگی؟» #حاج_همت که از طرز صحبت کردن من #نگران شده بود، با #کنجکاوی پرسید: «چی میخوای بگی؟ خبری از #حاج_احمد شنیدی؟ » از گفتن آنچه که می دانستم، اکراه داشتم. با توجه به صحبت های چند شب پیش، این فکر برایم تداعی شد که #حاج_احمد ، یا #اسیر شده یا #شهید .گفتم: «راستش را بخواهی، #حاج_احمد دیگر برنمی گردد.» #حاج_همت با شنیدن این جمله، مثل اینکه از خواب عمیقی بیدار شده باشد، نگاهی به من کرد و پرسید: «چرا این حرف را می زنی؟» ناچار تمام آنچه را که #حاج_احمد در آن شب در منزلش مبنی بر خبردادن یک برادر #سپاهی از پیروزی در #فتح_المبین و #بیتالمقدس و اعزام به #لبنان و پایان یافتن کارش در آنجا تعریف کرده بود، گفتم. رنگ #حاج_همت پرید و حالش دگرگون شد. ساکت نگاهش می کردم که یکدفعه با #غیظ ، نگاهی به من کرد و گفت: « #برقی ، الهی #لال بشی، این حرف چیه که میزنی؟!»
این را که گفت، با #عصبانيت از من رو گرداند و به سمتی رفت. #حاج_همت که دور شد، لرزیدن شانه هایش را دیدم.
📚 منبع : کتاب ارزشمند #همپای_صاعقه ، صفحه ۷۹۷ و ۷۹۸ ( با تلخیص)
https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
#سالروز_شهادت
🌷💗 سی و پنجمین سالروز شهادت سردار سرافراز و دلاور سپاه اسلام #علیرضا_موحد_دانش
- تاریخ تولد : ۲۷ شهریور ۱۳۳۷
- محل تولد : تهران
- سال ۱۳۵۵ پس از اخذ مدرک دیپلم به خدمت سربازی رفت.
- به فرمان از پادگان گریخت و در رشته #مهندسی_برق در دانشگاه تبریز قبول شد.
- عضویت در کمیته انقلاب اسلامی شمیران
- عضویت در #سپاه ، فروردین ۵۸ - مأموریت حفاظت از منزل امام در جماران
- اعزام به کردستان - حضور در خرمشهر در معیت #جهان_آرا تا پایان آذر ۵۹ - انتخاب به عنوان معاون #محسن_وزوایی در عملیات #بازی_دراز ۲ - از دست دادن دست راست در عملیات بازی دراز ۳ در شهریور ۶۰
- سفر به مکه بعد از عملیات مطلع الفجر
- اعزام به #لشکر_۲۷ قبل از #فتح_المبین و انتخاب به عنوان معاون گردان #حبیب_ابن_مظاهر و باز معاون #محسن_وزوایی
- بعد از #شهادت محسن وزوایی ، فرماندهی گردان #حبیب را عهده دار شد و در عملیات #بیتالمقدس خوش درخشید.
- اعزام به #سوریه در خرداد ۶۱ به همراه قوای #محمد_رسول_الله (ص) و ازدواج او در همین ایام
- انتصاب به عنوان فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهداء (ع) پس از بازگشت از لبنان در شهریور ۶۱
🔴 ...و حرف آخر
ایشان در تاریخ *۱۳ مرداد ۱۳۶۲* در عملیات والفجر ۲ در منطقه حاج عمران، در حالی که فرماندهی تیپ ۱۰ سید الشهدا (ع) را بر عهده داشت، به #شهادت رسید. گفته میشود ایشان در حالی که زخمی بود خودش را به سنگر عراقیها می رساند ، سیم ارتباطی آنان را با دندان می جود تا مانع ارتباط آنان با عقبه گردد. پس از قطع سیم که دشمن متوجه این کار او می شود، او را به رگبار میبندد.
Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
#محورمقاوت تازمانی که #بیتالمقدس
راآزاد و درآن مکان نماز اقامه نکند،
ازحرکت باز نمی ایستد💛✌️🏻🌱•.
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
🍃او را به عاشقی میشناختند.عاشقی برای ارباب. یک محله بود و یک #عباسِ علمدار
🍂انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است.و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب اورا به سمت و سوی خود کشاند. وقتی امام (ره)خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد ، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
🍂گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است.عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است #غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد.در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت. مادر میگوید: " از حج که باز گشت، گفتم : عباس ! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی )) گفت: (( خیلی دلم می خواهدملاقات و زیارت خدا نصیبم شود))
🍂باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از #دل بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت
تا که در نیمه شبی، در پنجوین ، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت. والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
✍نویسنده: زهرا قائمی
#شهید_عباس_ورامینی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#شهید_محسن_وزوایے 🥀
#محسن_وزوایی، ۵ مرداد ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران دیده به جهان گشود. در سالهای نوجوانی با راهنماییهای مؤثر پدرش، مرحوم حاج حسین وزوایی که از همرزمان مرحوم #آیت_الله_کاشانی بود، قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت.
در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال۵۷ تا ۱۲بهمن۵۷ و ورود #امام_خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹بهمن تا ۲۲بهمن۵۷، حضوری پرثمر داشت. در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد. وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی برضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران و تسخیر لانهی جاسوسی، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید #امام_خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
در سال۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات_عملیات را به عهده گرفت.
#محسن_وزوایی به دنبال تجاوز #عراق به ایران، داوطلبانه به #جبهه_غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور #تنگ_کورک تا حد فاصل #تنگ_حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی #تنگ_کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۶۰ طرحریزی شده بود، فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها #محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی #بعث_عراق را به اسارت بگیرند.
وی نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای « #بازی_دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر۶۰، در عملیات #مطلع_الفجر فرمانده بود. در اسفند سال ۶۰ پس از پیوستن به جرگهی یاران #حاجاحمد فرمانده #گردان_حبیببنمظاهر و تیپ تازه تأسیس #محمدرسولالله (ص) گردید که در عملیات #فتحالمبین، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس تیپ ۱۰ سیدالشهداء، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه۶۱ وارد عملیات #بیتالمقدس شد و برای اجرای بهتر عملیات، با #تیپ_حضرترسول ادغام گردید و #محسن_وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
این عاشق وارسته و آگاه، پس از ماه ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه #بیتالمقدس، سرانجام در ۱۰ اردیبهشت ماه سال۶۱ ، در ۲۲سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
#شهید_محسن_وزوایی
#سالروز_شهادت
#دهم_اردیبهشت_1361
@yousof_e_moghavemat
⚘#فادخلی_فی_عبادی_وادخلی_جنتی 🌸
⊰❀🦋❀⊱
۲۶ - #خاتم_سلیمانی
⊰❀🇮🇷❀⊱
⊰❀🦋❀⊱
پس از تو،
نامِ تو،
نه بر سر درِ کوچههای بنبست،
که بر پیشانیِ جادههای منتهی به
«فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي»
نوشته خواهد شد:
از #تهران تا #صنعا
و #بیتالمقدس
و از #زینبیه تا #ضاحیه
و #وادی_السلام .
┄━═✿🌺💠🌺✿═━┄
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#جان_فدا
@yousof_e_moghavemat
۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز مهمی در دوران جنگ تحمیلی بود.
#دراین روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات #بیتالمقدس،
منطقه #شلمچه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و خرمشهر را محاصره کردند.
#روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی #شلمچه نوشت: « #شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات #بیتالمقدس با #رمز «یا علیبن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند.
@yousof_e_moghavemat
۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز مهمی در دوران جنگ تحمیلی بود.
#دراین روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات #بیتالمقدس،
منطقه #شلمچه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و خرمشهر را محاصره کردند.
#روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی #شلمچه نوشت: « #شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات #بیتالمقدس با #رمز «یا علیبن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند.
@yousof_e_moghavemat