eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
285 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 🇮🇷 - شک و دودلی فرماندهان از عقب نشینی دشمن و بهره برداری دشمن از این وقفۀ طولانی و در نتیجه تحکیم مواضع خود در اطراف خرمشهر - تلاش فوق العادۀ دشمن برای حفظ خرمشهر ◻ و به محضر امام می رسند. می‌گویند: مشکلات ما زیاد است و استحکامات دشمن هم فوق العاده زیاد. چه کنیم؟ امام در جواب می گویند: *تا توکل تان چقدر باشد*!!!... - اتفاق نظر صیاد و محسن رضایی در طرح عملیاتی محاصرۀخرمشهر و ابلاغ طرح عملیات به فرماندهان سپاه و ارتش 😄 ولی گویا قبلاً در مورد طرح دیگری صحبت شده ، حالا صیاد و رضایی از این نگرانند که فرماندهان سپاه این طرح را نپذیرند. صیاد می گوید من خودم ابلاغ میکنم. ◻ ؛ فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش می گوید : اولین کسی که صحبت کرد برادر عزیزمان - که انشاءالله جزء ذخیره ها مانده باشد - بود. ایشان در این چیزها خیلی جسور بود. گفت : چجوری شد؟! نفهمیدم، این طرح از کجا آمد؟ من گفتم: همین طور که صحبت شد، این دستور است و جای بحث ندارد.😄 - اعتراض بقیۀ فرماندهان همچون ، و ... - به هر حال با صبر و حوصلۀ فرماندهان این طرح، عملیاتی می شود. *حالا طرح چیست؟؟* 🔴 : جادۀ اهواز - خرمشهر و شرق آن یعنی . می بایست از نیروهای عمل کننده از رودخانه رد می شدند و باید خودشان را به اروند می رساندند و بعد ما اعلام می کردیم که خرمشهر را محاصره کرده ایم؛ در حالیکه این محاصره کامل نبود. - ۲۸ اردیبهشت؛ جلسۀ توجیهی فرماندهان توسط . او از اوضاع موجود تدارکات ناراضی است و از اینکه *آمبولانس* ها به منطقه اعزام می شوند و بدون مجروح برمی گردند یا از اینکه در ساختن سنگر و خاکریز کوتاهی می شود یا از اینکه فرمانده گردان ها با نیروهای بسیجی خوب نمی جوشند و یا از اینکه از فشنگ ها درست استفاده نمی شود ، ناراحت است. - حجیم شدن کار فرمانده گردان ها و مسئولین واحد ها در قبال جلسات توجیهی متعدد - حضور کارگشای در امر شناسایی منطقه و ایفای نقش بسیار مؤثر در بازسازی گردان ها ◀️ ادامه دارد... 📙 منبع : با تلخیص از کتاب ارزشمند @yousof_e_moghavemat
🔈🔉🔊🔈🔉🔊🔈🔉🔊🔈🔉🔊 🔶 سپاه محمّد (ص) می آید 🔶 🔵 همزمان، امام خمینی به مسئولین سیاسی و نظامی کشور تفهیم فرمود که اقدام مبنی بر حمله به و ، دسیسه ای بوده تا ایران را از مسئلۀ اصلیش، یعنی جنگ با رژیم جنگ افروز صدّام باز دارد؛ از این رو با اعلام اینکه راه قدس از کربلا می گذرد، سریعاً دستور بازگشت نیروها را صادر فرمودند. 🔶 ، فرمانده نیروی زمینی ارتش در این خصوص می گوید : ...[ روز شنبه ۵ تیر ۱۳۶۱ ] رفتیم سراغ حضرت امام گزارش بدهیم که در آنجا چه کرده ایم و باید چه بکنیم. حضرت امام، به گزارش ها گوش دادند و بعد یکباره فرمودند : «این نیروهایی که برده اید آنجا، اگر خون از دماغشان بیاید، من مسئولیتش را قبول نمی کنم. بگویید سریع برگردند.» من تا آن روز دستوری به این قاطعیت و صریح، مستقیماً از نشنیده بودم که فرمانده کل قوا به ما مستقیم دستور بدهند که چه بکنیم. فرمودند: «بگویید سریع برگردند.» ما اصلاً تعجب کردیم که چطور شد؟ به سرعت رفتیم برای اجرای دستور. 📚 منبع : کتاب ارزشمند Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📜 🌸 ✔ 🌤 قسمت بیستم 🌤 💠 در بیستم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ پس از اعزام گروه‌های پیشرو، خود نیز کوله بار سفر را بست و رو به راه نهاد. مقصد او بود. شهری که ماموریت خطیر آزادسازی آن از سوی سرهنگ و ؛ فرماندهان ستاد مشترک عملیات ویژه ارتش و سپاه به محول شده بود. به علت ناامنی جاده ها، انتقال نیروها به از طریق هلیکوپتر امکان پذیر بود. به همین خاطر، ناگزیر و نیروهایش، سوار بر یک فروند هلیکوپتر توفورتین هوانیروز راهی شد. در بهار ۵۹ ضد انقلابیون به مواضع سوق‌الجیشی شهر کاملاً مسلط بودند و کلیه تحرکات را زیر نظر داشتند؛ اما به رغم چنین وضعیتی و همرزمان او توانستند با کمترین تلفات، وارد پادگان تیپ ۳ شده و در قدم بعدی این شهر را آزاد کنند. با وجود مخالفت های سرهنگ ستاری فرمانده پادگان، و نیروهایش وارد شهر شدند و سرانجام بعد از حدود ۱۳ روز بلاتکلیفی و معطلی، با یک عمل جهادی و شجاعانه نیروها را وارد شهر کرد. با هماهنگی سرهنگ صیاد شیرازی در روز سوم خرداد ۵۹ از سه محور نیروها به طرف شهر حرکت داده شدند و آزاد شد. 📚 با دخل و تصرف از کتاب ارزشمند _ نوشته سردار گلعلی بابایی 📸 معرفی تصویر: زمستان ۱۳۵۹ ، بیمارستان الله اکبر - در حال عیادت از یک همرزم مجروح ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ ┗━✨⚜ ⚜✨━┛ 🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💐 🌸 ✔ 🖨 📚 💠 ✅ 🔸️عنوان کتاب: (روایتی از زندگی ) 🔸️نوشته: محسن مومنی 🔸️مشخصات نشر: تهران، انتشارات 🔸️نوبت چاپ: بیست و چهارم، ۱۳۹۸ 🔸️تعداد صفحه: ۳۸۴ 🔸️قیمت: ۲۸۵۰۰ تومان 🌸کتاب تجلیل شده رهبر فرزانه انقلاب ✅ . . ↙️ برشی از کتاب:↘️ ✔ «... صبح شنبه ۲۱ فروردین، وقتی که او فرازهای آخر دعای عهد را زمزمه می کرد، مقابل خانه‌اش منافقی در لباس خدمتگزار در کمین او نشسته بود. در سازمان آن‌ها سرلشکر لابد به خاطر جانبازی هایش در راه دفاع از استقلال ایران به اعدام محکوم شده بود! اکنون رهبران سازمان مُصر بودند ماموریت ناتمام فروردین ۶۱ را تمام کنند.⚘ . سرانجام لحظه موعود فرا رسید. ساعت ۶:۴۵ در باز شد و ماشین تیمسار بیرون آمد. او منتظر ماند تا فرزندش در پارکینگ را ببندد و به او برسد. معمولاً سر راهش او را هم به مدرسه می رساند...💠 . ادامه ماجرا را پلیس چنین گزارش داد: "...مهاجم ناشناس در پوشش کارگر رفتگر به محض خروج امیر از منزل و در حال سوار شدن به اتومبیل خود، به وی نزدیک شد. تیمسار شیرازی وقتی متوجه آن مرد رفتگرنما شد، منتظر ماند تا خواسته اش را بیان کند. مرد مهاجم پاکت نامه ای را به دست تیمسار داد تا آن را بخواند. تیمسار در حال باز کردن پاکت بود که ناگهان مرد ناشناس با سلاح خودکاری که پنهان کرده بود وی را هدف چند گلوله از ناحیه سر، سینه و شکم قرار داد و از محل حادثه گریخت. بر اساس اظهارات شاهدان، مهاجم فراری پس از تیراندازی به طرف خودروی پیکان که در فاصله چند متری منزل تیمسار توقف کرده بود، دوید و به کمک همدست خود از محل گریخت... پیکر غرق به خون تیمسار ابتدا به بیمارستان فرهنگیان و سپس به بیمارستان ۵۰۵ ارتش منتقل شد اما سرانجام بر اثر شدت جراحت به رسید..." و اما خبر شهادت همه ایران را تکان داد. ملت، به سوگ نشست...»🚩 🌸 💕 📚 ، صفحه ۳۷۳ و ۳۷۴ 🔸️ . . @yousof_e_moghavemat
🚩 🔸️ 🔶️ همزمان، امام خمینی به مسئولین سیاسی و نظامی کشور تفهیم فرمود که اقدام اسرائیل مبنی بر حمله به سوریه و لبنان، دسیسه‌ای بوده تا ایران را از مسئله اصلی اش، یعنی جنگ با رژیم جنگ افروز صدّام باز دارد؛ از این رو با اعلام اینکه ، سریعاً دستور بازگشت نیروها را صادر فرمودند. ؛ فرمانده نیروی زمینی ارتش در این خصوص می گوید: «...[روز شنبه پنجم تیر ۱۳۶۱] رفتیم سراغ حضرت امام گزارش بدهیم که در آنجا چه کرده ایم و باید چه بکنیم. حضرت امام، به گزارش ها گوش دادند و بعد یکباره فرمودند: این نیروهایی که برده اید آنجا، اگر خون از دماغشان بیاید، من مسئولیتش را قبول نمی‌کنم. بگویید سریع برگردند. من تا آن روز دستوری به این قاطعیت و صریح، مستقیماً از امام نشنیده بودم که فرمانده کل قوا به ما مستقیم دستور بدهند که چه بکنیم. فرمودند: بگویید سریع برگردند. ما اصلاً تعجب کردیم که چطور شد؟ به سرعت رفتیم برای اجرای دستور...» 💮 🍀 منابع: 📰 مصاحبه با مجله پیام انقلاب، شماره ۶۲، تاریخ انتشار: نوزدهم تیرماه ۱۳۶۱ 📙 ناگفته های جنگ، ص ۳۱۷ 📕 همپای صاعقه، ص ۷۹۱ @yousof_e_moghavemat