💗 حاج احمد 💗
امروز که میخواهم از #مادر بنویسم زبانم قاصر است،
امروز که میخواهم از مادر بگویم نمیدانم او را چگونه وصف کنم، امروز که میخواهم از مادر بگویم نمیدانم کدامین صفتش را کدامین خوبیهاش رو وصف کنم
با کوچکترین صدای گریه هام از خواب بیدار میشد تا مرا آرام نمیکرد سرش را بر روی متکا نمیگذاشت
وقتی کلمه #مامان را بر زبان جاری می کردم او از خوشحالی ذوق میکرد و با شنیدن هر کلمه مامان مرا محکم در آغوش میکشید و بوسه میزد
او از جوانیهاش گذشت تا من روی پای خود بایستم و بزرگ شوم من قد کشیدم و او قدش خمیده شد...
من بزرگ شدم و او قدش کوتاهتر شد اینک موهایش سپید شده اما هنوز من برایش همان کودکی هستم که با زمین خوردنم تیری بر قلبش فرو میرفت...
پ.ن: اے ڪه گفتے
"عشــق را
درمان بہ هجران میکـــند
ڪاش میگفتے ڪه
"هجـــران" را
چہ درمان میڪند؟!
https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
شهیدی که بوسه زدن بر دست #مادر را افتخار خود میدانست
پدر شهید #علی_ماهانی میگوید: آنچه علی را به اوج عزت و عرفان و ایمان رساند عشق و احترام و علاقه او به مادرش بود. علی از در منزل كه وارد یا خارج میشد اول دست و پیشانی مادرش را میبوسید و این بوسه را افتخار خود میدانست.
#روز_مادر
#شهید_علی_ماهانی
@yousof_e_moghavemat
#مادر
آن که بهشتی می شود،
پایه ی بهشتی شدنش از مادر است.
"مقام معظم رهبری"
#مادر_شهید
#شهید_روح_الله_سلطانی
#دانه_بلند_مازندران
@yousof_e_moghavemat
مینویسم #مادر
بخوان عشـــ♥️ـــق ...
تهران، سال ۱۳۶۵
اعزام رزمندگان به جبهه
#مادری نگران از برنگشتن پاره تنش
عکاس: محمد اسلامی راد
@yousof_e_moghavemat
۱۶ سال بیشتر نداشت که #مادر شد💞
و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش♥️ شده بود. #احمد قد کشید و بزرگ شد و حالا از مادر اجازه #رزم مےخواست
این #شیرزن_لبنانی با جنگ بیگانه نبود
لبنان، سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید. اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد✅ پسر رفت و #مادر به چشم خود مےدید که
⇜پسرش
⇜دوستش
⇜ هم بازی اش
⇜پاره تنش
دارد #مےرود💔
💥اما سر بلند کرد و گفت
#جوان_رشیدم_فدای_عمه_سادات
#پسرم_فدای_مهدی_عج
عجب #صبری دارند این #مادران_شهدا...
عجب دل بزرگی دارند 😭😭
هیچ تیری،بر پیکر شهید اصابت نمی کند❌ مگر آنکه اول... از #قلب_مادرش گذشته باشد. همیشه "قلب #مادر_شهید" ، زودتر شهید می شود🕊
#سلام_بدر_الدین
#مادر_شهید
#شهید_احمد_محمد_مشلب
@yousof_e_moghavemat
📚❤️♨️ کتاب جدید نویسنده ی کتاب موفق یادت باشد
📗 کاش برگردی
اگر با مطالعۀ کتاب یادت باشد این #سؤال برایتان ایجاد شد که #چگونه میشود مانند حمید شد، یا چگونه میشود فرزندی چون حمید #تربیت کرد، کتاب کاش برگردی را بخوانید.
از یاد نبرید که مقام معظم #رهبری در دیدار مهم با خبرگان از رفتار شهید حمید #سیاهکالی و همسرشان در کتاب یادت باشد نام بردند و #گفتند باید در #تاریخ ثبت شود.
پس دانستن اینکه چگونه می توان حمید شد و یا حمید پررش داد خیلی خیلی مهم است.
این کتاب داستان زندگی یکی از شهدای مدافع حرم را از زبان #مادر شهید به روایت می نشیند و در صفحات مختلف نکات تربیتی یک زندگی ساده را با روایتی #داستانی و #جذاب تقدیم خوانندگان می کند؛ شهید مدافع حرم زکریا شیری از زبان مادر
❤️این کتاب فوق العاده را از دست ندهید...
📚🔷 قیمت فقط 28هزار تومان
💠 جهت سفارش از طریق ادمین های زیر اقدام بفرمایید👇
🆔 @Bd_book 👈ساعت ۲۲تا ۲بامداد
🆔 @mohammadi1992 👈ساعت ۱۳ تا ۱۹
🆔 @mz_book 👈ساعت ۸تا ۱۳
#کتاب_خوب
#کتاب_شهدایی
#کتاب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🔸عبدالحسین، اول در سبزی فروشی🌿 کار می کرد و مدتی هم در شیر فروشی بود. اما #زود از آنجا بیرون آمد 🔹م
3⃣2⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
✍ #دلنوشته
🔰پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱📆 در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، #تربت_حیدریه. نامت را #عبد_الحسین گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت♥️
🔰به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود👌 همیشه مراقب نگاهت بودی و این #مراقبت کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به #ناموست ندوزد❌ حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!!
🔰و چه #امن است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد. کمی با ما راه بیا، برایمان بگو #چه_کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی⁉️ که اجابتش هم صحبتی با #حضرت_مادر شد؟!
🔰بعید میدانم کسی از داستان راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن ظلمت🌚 وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر #خاک گذاشتی و ندا از آسمان💫 به گوشَت رسید که از این سو بروید.
🔰تو خاصی...! یعنی باید #خاص بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای کمک بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را #یاری میکنند تنها نمیگذاریم⁉️
🔰به گمـانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با #حسین(ع) برد. تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر. #گمنام همچو مادر🥀 بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. #عاشق رفته رفته شبیه معشوق💖 میشود و تو چه خوب شکل #مادر شدی.
🔰سالها گمنامی و بینشانی. و در آخر سهم ما از تو، یک #پلاک، صفحاتی قرآن📖 و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته.
🔰سالهاست #هورالعظیم، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. کمی با ما راه بیا.دعایمان کن #عبدِ_حسین شویم؛ جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم😔
🔰رسم عاشقی را خوب بلدی، #دعاکن گرد قدمهایت👣 بر سر و روی ما هم بنشیند.
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
#سالروز_ولادت
#سوم_شهریور_1321
@yousof_e_moghavemat
#یا_حضرت_ام_البنین
قمرت یڪ نفره
لشگر انصار خداست
پس عجب نیست که تو
#مـــــادر لشگر باشی
@yousof_e_moghavemat
اگه بخاطر فداکاری ها و ایثار شیربچه هاشون نبود، شاید الان نه ایرانی بود و نه ماهایی وجود داشتیم
#روز_مادر، به مادران شهدا مبارک
ممنون بخاطر این که #مادر قهرمان ها و اسطوره های کشورمون بودید،
ممنون به خاطر دل بزرگتون اون زمانی که بچه هاتونو از زیر قرآن رد کردید و برای حفظ وطن، راهی جبهه کردینشون
ممنون بخاطر صبوریتون وقتی دلتنگ بچه هاتون بودید اما آخرش با یه دسته گل و یه شیشه گلاب، راهی گلزار شهدا می شدین
ممنون بخاطر تمام مادری هاتون 🌺
#میلاد_حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#مادران_همسران_شهدا
#روز_مادر
@yousof_e_moghavemat
۱۶ سال بیشتر نداشت که #مادر شد
و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش شده بود...
احمد قد کشید و بزرگ شد
و حالا از مادر اجازه #رزم مےخواست...
این #شیرزن_لبنانی با جنگ بیگانه نبود
#لبنان سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید...
اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد...
پسر رفت و مادر به چشم خود مےدید که
پسرش، دوستش، هم بازی اش، پاره تنش
دارد مےرود
اما سر بلند کرد و گفت:
#جوان_رشیدم_فدای_عمه_سادات
#پسرم_فدای_مهدی_عج
راوی یکی از بستگان شهید
#سلام_بدر_الدین مادر شهید
#شهید_احمد_محمد_مشلب
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهدای_زنده ❤
🌸
💕
🌸
فرقی نمیکند،
مادر هم در حال جانبازی است
و حالا سهم هر دوی آنها شده...
🦋
☘
جانباز ۷۰ درصد سرافراز سپاه اسلام
یک #خیبری تمامعیار
#سردار_عشق
#شهید_زنده
#مجید_قندهاری_نژاد 🚩
👉
...و امّا #مادر ...
مادری که #رسم_عاشقی را به بهترین شکل ممکن به جا آورده است.
🥀
🌺
#شفای_همه_بیماران_بحق_مریض_کربلا
#جانبازان_اعصاب_و_روان
#جانبازان_شیمیایی
@yousof_e_moghavemat
💔✨
خداوندا!
تو را سپاس که مرا از پدر و #مادر فقیر، اما متدین و عاشق اهل بیت و پیوسته در مسیر پاکی بهرهمند نمودی.
از تو عاجزانه میخواهم آنها را در #بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرمایی
#وصیت_نامه_سردار
#شهید_قاسم_سلیمانی
#مادران_شهدا
@yousof_e_moghavemat
عصای دست #پدر ؛
مرد خانه ی #مادر ؛
چو سرو رفتی و
صدپاره استخوان شدهای ...
خرداد ماه ۱۳۸۰
معراج الشهدای تهران
خانوادهی «شهید ذوالفقار گوگونانی»
برای تحویل گرفتن پیکر فرزندشان آمدند
#شهید_گوگونانی » به سال ۱۳٦۲
در جزیرهی مجنون به شهادت رسید
و پیکرش ۱۸ سال بعد، در جریان عملیات
تفحص، کشف و به ایران بازگردانده شد
عکاس : اسماعیل داوری
#دفاع_مقدس
#شهدا
#مادران_چشم_انتظار
@yousof_e_moghavemat
🌷۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ - شهادت رزمنده دفاع مقدس، داود حق وردیان
🌴عملیات آزادسازی خرمشهر
ولادت: ۱۵ فروردین ۴۱ -منجیل گیلان
#وداع
#مادر
#رزمنده
شبها هر از گاهی که بیدار می شدم میدیدم زمزمهای از داخل اتاق او به گوش میرسه
وقتی در رو آهسته باز میکردم میدیدم فرش رو کنار زده و روی خاک نشسته و گریه میکنه
میگفتم داوود جان تو این راه رو میری مدرسه و میای، آخه تو که گناهی نکردی چرا گریه میکنی؟
میگفت: مادر جان برای شما دعا میکنم
داود در میان بچه های من یک چیز دیگری بود ، در زمان نوجوانی او شبی، خواب دیدم در عالم رویا سیدی نورانی، به من گفت این داود تو به دنیا ماندنی نیست و به زودی پر خواهد کشید
و به همین علت ترس از دست دادن او همیشه قلبم را می آزرد."
۱۰روز قبل از شهادتش تماس گرفت
بعد از شنیدن مژده فرزند دار شدن گفت: اما من مژده بزرگتری برای شما دارم که ۱۰روز دیگر موعدش فرا میرسه
#شهید_داوود_حق_وردیان
#سالروز_شهادت
#نوزدهم_اردیبهشت_1361
@yousof_e_moghavemat
آن شب از كوچه ها كسى می رفت
كوله بارش پر از #شهادت بود
دست #مادر، دوباره يك قرآن
و نگاهش اسير #غربت بود
آن شب از كوچه هاى بارانى
كاروانهاى عشق می رفتند
باز هم غرق عود و آيينه،
ميهمانهاى عشق می رفتند
صبح فردا، ميان هر تابوت
دشتى از ياس و لاله می رويد
آه! مادر هنوز #منتظر است!
دشت را سينه خيز می بويد
#مادران_شهدا
#مادران_چشم_انتظار
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
💐
دیدار #مادر با #فرزند !
تو هم دلت پر ڪشید ؛
به ڪربلا که نشد برویم
به گلزار #شهدا می شود ...
#مادران_شهدا
#مادران_چشم_انتظار
@yousof_e_moghavemat
📌از آخرین دیدار با مادر تا بوسه بر پای پدر
✍ابراهیم شهریاری، فرمانده گردان ۴۲۵ حضرت علی اکبر(ع) و همرزم شهید سلیمانی: هر وقت حاج قاسم از ماموریت میآمد بدون فوت وقت در اولین برنامه خود به دیدار پدر و مادر می رفت، جورابهای پدر را از پایش در می آورد و کف پای پدر را میبوسید و آرام میگرفت.
خاطرم هست، شب احیا بود و مادر حاج قاسم در بیمارستان فاطمه الزهرا(س) کرمان بستری بود. وقتی به دیدن مادر رفت همه را از اتاق به بیرون هدایت کرد و گفت میخواهم امشب پرستار مادرم باشم. چون میدانستیم حاج قاسم خسته است نگران شدیم و از بین در اتاق، داخل را نگاه کردیم. حاج قاسم پایین پای مادر زانو زده بود و کف پای مادر را بر صورت و چشمهای خود میمالید و اشک میریخت. آن شب آخرین دیدار حاج قاسم با مادر گرانقدرش بود و پس از آن، همان زمانی که به سوریه رسید خبر فوت #مادر هم به شهید سلیمانی داده شد.
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
🏷روایت برادر شهید حاج قاسم سلیمانی از آخرین وداع حاج قاسم با #مادر بزرگوارشان: حاج قاسم آمد دو زانو در مقابل مادر نشست و گفت من را حلال میکنی؟» مادرم گفت بله ما در حلال کردم تا سه مرتبه این جمله را تکرار کرد و مادرم گفت بله مادر گفتم حلال کردم حاج قاسم رفت دوباره برگشت و دست ایشان را بوسید و رفت دوباره برگشت کار عجیبی کرد و به ما همه درس داد که مادر به چه معناست رفت کف پای مادر را بوسید متوجه شدم این وداع آخرین است.
#استوری
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🍃 انتظار حس غریبی است اما وقتی مهمان قلب مادری شود، در تک تک لحظاتش می توان #عشق را دید.
🍃 مادر به قاب عکس مجید می نگرد و با چشم هایش قربان صدقه پسر خوشتیپش می رود.دیوارهای خانه امید دارندکه از #شهید سفرکرده خبری شود.
🍃مجید مسگرطهرانی،جوان ۱۷ ساله ای است که با یکبار رفتن به جبهه،دلش را جاگذاشت.با تلاش های فراوان و رضایت پدر ومادرش،برای بار دوم راهی جبهه شد و درعملیات کربلای ۸ #یاحسین گویان به آرزویش رسید.از او فقط خبرشهادتش به گوش مادر رسید وپیکرش هنوزهم مهمان خاک های #شلمچه است
🍃 حال سی و چندسال است که چشم های #مادر به درخانه دوخته شده تا شاید ازپسرش نشانی برسد.مرهم دلتنگی هایش سنگ یادبودی دربهشت زهراست که گاهی با رفتن به آنجا ،دلش را آرام می کند.
🍃اما او که در روزهای جنگ، برای رزمنده ها ازشستن لباس هایشان تا دعا کردن کم نگذاشته، راضی به رضای خداست .به قول خودش پسرش امانت خدا بوده و اگر #خدا بخواهد پیکر او را برمی گرداند.
🍃 حُبِّ اباعبدالله (ع) در دل رزمنده های جبهه، جوانه ی عشق زده بود .همانگونه که شهید درقسمتی از وصیت نامه اش خطاب به مادرش گفته:راستی مادر جان! اگر راه #کربلا باز شد، حتما به آقایم بگو که خیلی دوست داشتم قبر شش گوشه اش را در بغل بگیرم.
🍃 مجیدها السابقون السابقون شدند،کربلا ندیده ،کربلایی شدند. کاش نگاهی کنندبه ما، #شش_گوشه ارباب دیدیم اما گرفتارگوشه گوشه ی دنیا شدیم
✍نویسنده: طاهره بنایی منتظر
#سالروز_شهادت
#شهید_مجید_مسگر_طهرانی
📅تاریخ تولد : ٢٢ فروردین ۱٣۴٩
📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣۶۶
🥀مزار یادبود جاوید الاثر: قطعه ٢٩ بهشت زهرا (س)
@yousof_e_moghavemat
مواظب خودت باش #مادر 💕
...یعنی همین لحظه
و همین
#عکس و تمام!
.
#اعزام_به_جبهه
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat