📙 *همپای صاعقه* 📙
☑️ علی بور بور ، معاون گردان سلمان نیز از قُجه ای خاطرات عجیبی دارد:
... والله من فقط می توانم برادر قُجه ای را در یک کلمه معرفی و خلاصه کنم و آن این که او #اسطورۀ_مقاومت بود. این مرد در طی آن یک هفته ای که ما در خاکریز کنار جادۀ آسفالت اهواز-خرمشهر درگیر بودیم، خدا شاهد است که یک شب هم نخوابید. هیچ کدام از بچّه ها ندیده بودند او حتی یک وعده غذایش را بنشیند توی سنگر و بخورد. بعضی مواقع که بچه ها قوطی کمپوتی باز می کردند و به او می دادند، همان طور که داشت برای سرکشی به نیروها به این طرف و آن طرف می رفت، آن را توی راه می خورد. مدام در جلوی دشمن بود و آر . پی . جی می زد. آنقدر آر . پی . جی زد که خدا شاهد است گوش هایش کر شده بود و از آنها خون می آمد...
◼️ آن روز ، #متوسلیان با حضور در خط مقدم و در دست گرفتن هدایت عملیات گردان های عمّار و انصار توانسته بود حلقۀ محاصرۀ دشمن را بشکند و خود را به مواضع گردان سلمان برساند؛ اما وقتی به آنجا رسیده بود که لحظاتی قبل، #حسین_قُجه_ای به شهادت رسیده و فقط تعداد انگشت شماری از نیروهایش باقی مانده بودند. زیر آن آفتاب سوزان، اجساد بی جان شهدا و پیکرهای بی رمق مجروحان گردان سلمان، دور تا دور جسد خونین حسین بر خاک مقتل افتاده بودند. پس از شهادت #محسن_وزوایی ، شهید شدن #حسین ، #دومین_داغ بزرگی بود که در جریان حملۀ « الی بیتالمقدس » بر دل دریایی #احمد_متوسلیان نشست...
⚪️ علی میر کیانی، حالت روحی #متوسلیان را در آن روز این گونه توصیف می کند:
... با شهادت حسین ، خط تقریباً آرامش نسبی پیدا کرد و همزمان با آن، #حاج_احمد به نزد ما آمد. وقتی قضیۀ شهادت حسین را برایش تعریف کردم، حالت چهره اش تغییر کرد؛ ولی سعی کرد ناراحتی اش را بروز ندهد؛ اما ناراحتی او وقتی شدت پیدا کرد که به او گفتم : حسین چقدر سختی کشید تا توانست خط را نگه دارد. به #حاج_احمدگفتم: حسین وقتی از رسیدن نیروهای کمکی ناامید شده بود، گفت *خدا کند یک تیری بیاید و به این سرِ ما بخورد تا آن عقبی ها بفهمند اینجا چه خبر است و نیروی کمکی بفرستند. این قضیه را که به #حاج_احمد گفتم، دیدم به سختی آه کشید و بعد اشک توی چشم های خسته اش حلقه زد و بر گونه هایش لغزید...
http://eitaa.com/yousof_e_moghavemat
⚪️ پس از تمام شدن مرحلۀ اول عملیات [ بیت المقدس ] و تثبیت مواضع در غرب کارون مخصوصاً #جادۀ_اهواز_خرمشهر و شهادت چندتن از بهترین فرماندهان تیپ ۲۷ یعنی #محسن_وزوایی ، #عباس_شعف ، #حسین_قُجه_ای و #محمدرضا_موحد_دانش ، تصمیم بر آن بود که نیروها باید به سمت #دژ_مرزی حرکت کنند تا ارتباط بین منطقه ی شمالی و جنوبی [ خرمشهر ] دشمن را مسدود کنند.
🔴 اهداف مأموریت :
🔸 انهدام قوای دشمن
🔸 بیرون راندن دشمن از مناطق شمالی
🔸 متمایل شدن به طرف شلمچه برای محاصرۀ خرمشهر
☑️ #نکتۀ_مهم : بدون انهدام نیروهای متمرکز عراقی در غرب جاده و تهدید بیشتر عقبۀ دشمن،تلاش برای ورود به خرمشهر بی نتیجه بود.
http://eitaa.com/yousof_e_moghavemat
❇ سردار شهید #حسین_تقوی_منش ٬ معاون محور عملیاتی محرم در عملیات بیتالمقدس که همان روز اول ، پشت جادۀ اهواز - خرمشهر به شهادت رسیدند. ایشان معاون شهید #محسن_وزوایی بودند...
@yousof_e_moghavemat
💗 سردار رشید اسلام شهید #محسن_وزوایی که در همان اولین روز عملیات بیتالمقدس یعنی دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، پشت جادۀ اهواز - خرمشهر به شهادت رسید.
... دیدم توی صورت سبزه #حاج_احمد موجی از خون دویده است . گوشی بیسیم را توی مشت خود فشرد . چشمان حاجی به اشک نشست یک نفس عمیق کشید و زیر لب گفت : « محسن ، خوشا به سعادتت ! »
@yousof_e_moghavemat
#سالروز_شهادت
🌷💗 سی و پنجمین سالروز شهادت سردار سرافراز و دلاور سپاه اسلام #علیرضا_موحد_دانش
- تاریخ تولد : ۲۷ شهریور ۱۳۳۷
- محل تولد : تهران
- سال ۱۳۵۵ پس از اخذ مدرک دیپلم به خدمت سربازی رفت.
- به فرمان از پادگان گریخت و در رشته #مهندسی_برق در دانشگاه تبریز قبول شد.
- عضویت در کمیته انقلاب اسلامی شمیران
- عضویت در #سپاه ، فروردین ۵۸ - مأموریت حفاظت از منزل امام در جماران
- اعزام به کردستان - حضور در خرمشهر در معیت #جهان_آرا تا پایان آذر ۵۹ - انتخاب به عنوان معاون #محسن_وزوایی در عملیات #بازی_دراز ۲ - از دست دادن دست راست در عملیات بازی دراز ۳ در شهریور ۶۰
- سفر به مکه بعد از عملیات مطلع الفجر
- اعزام به #لشکر_۲۷ قبل از #فتح_المبین و انتخاب به عنوان معاون گردان #حبیب_ابن_مظاهر و باز معاون #محسن_وزوایی
- بعد از #شهادت محسن وزوایی ، فرماندهی گردان #حبیب را عهده دار شد و در عملیات #بیتالمقدس خوش درخشید.
- اعزام به #سوریه در خرداد ۶۱ به همراه قوای #محمد_رسول_الله (ص) و ازدواج او در همین ایام
- انتصاب به عنوان فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهداء (ع) پس از بازگشت از لبنان در شهریور ۶۱
🔴 ...و حرف آخر
ایشان در تاریخ *۱۳ مرداد ۱۳۶۲* در عملیات والفجر ۲ در منطقه حاج عمران، در حالی که فرماندهی تیپ ۱۰ سید الشهدا (ع) را بر عهده داشت، به #شهادت رسید. گفته میشود ایشان در حالی که زخمی بود خودش را به سنگر عراقیها می رساند ، سیم ارتباطی آنان را با دندان می جود تا مانع ارتباط آنان با عقبه گردد. پس از قطع سیم که دشمن متوجه این کار او می شود، او را به رگبار میبندد.
Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
🌸 #فتح_المبین 🌸
↘
( قسمت دوم )
🔵 مقارن ساعت ۱۰ صبح روز یکشنبه اول فروردین ۱۳۶۱ ، بار دیگر #حاج_احمد ، فرماندهان سه گردان #سلمان ، #حبیب و #حمزه را به قرارگاه فرعی نصر۲ احضار کرد تا برای آخرین بار، آنان را نسبت به جزئیات مأموریت فوق العاده خطیرشان توجیه کند. از آنچه در این دیدار معنوی میان #حاج_احمد_متوسلیان و #شهیدان #چراغی ، #قجه_ای و #وزوایی گذشت، هیچ نمی دانیم.
مقارن ساعت ۳ بعدازظهر، نیروهای گردان حبیب، سوار بر نفربرها، به محل تجمع منتقل شدند. در آنجا #شهید_وزوایی ، طی سخنانی کوتاه، سرخط های اصلی مأموریت محوله به گردان حبیب را برای نیروهای این گردان شرح داد و پس از توجیه کامل آنها، همگی سوار بر نفربرها، روانۀ خط اول #جبهه شدند. فرماندهان گردان های سلمان و حمزه نیز، یگان های خود را توجیه و پشت خط مقدم مستقر کرده بودند.
ساعت ۷ بعدازظهر، «گردان حبیب» به دامنۀ محور «بِلِتا» رسید و رزمندگان پس از ادای نماز مغرب و عشاء، مشتاق و ملتهب، به انتظار صدور دستور پیشروی نشستند.
ساعت ۱۰:۳۰ شب، صدای پرصلابت #حاج_احمد از بیسیم قرارگاه شنیده شد که به رزم آوران حبیب، و دو گردان حمزه و سلمان، دستور آغاز پیشروی را اعلام کرد. #محسن_وزوایی ، خود پیش تر به همراه عناصر اطلاعات تیپ، مسیر ستون کشی شبانه را چند بار طی کرده بود، اما تردد یک اکیپ کوچک شناسایی کجا و حرکت یک ستون ۱۲۰۰ نفری کجا؟!! حتی اگر سر و صدای ناشی از برخورد اسلحه و تجهیزات نیروها را هم در نظر نگیریم، تنها صدای سر قدم های بلند ۱۲۰۰ نفر جفت پای پوتین پوش رزم آوران بر بستر شنی رودخانۀ فصلی، خود غوغایی به پا می کرد که در آن خاموشی ظلمانی دشت شب زده، از مسافت چند کیلومتری به خوبی شنیده می شد.
🔸
🔹
👈 ادامه دارد...
📒 منبع کپشن: کتاب خواندنی و ارزشمند #آذرخش_مهاجر ، صفحه ۸۷
✉
✉
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#لشکر_۲۷
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#دفاع_مقدس
#عملیات_فتح_المبین
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌸 #فتح_المبین 🌸
✍ قسمت هفتم: تسخیر قرارگاه فرماندهی سپاه چهارم ارتش بعث
🔶 سرانجام نوبت رسید به اجراى مرحلۀ چهارم و پایانى #عملیات_فتح_المبین. در این مرحله از عملیات، #گردان_حبیب_ابن_مظاهر به فرماندهى #محسن_وزوایى ضمن یك پیشروى برق آسا و با یك مانور دَوَرانى، خود را به قرارگاه مقدم فرماندهى #سپاه_چهارم دشمن در ارتفاعات #برقازه رساند و چیزى نمانده بود كه علاوه بر تسخیر این قرارگاه، شخص #صدام_حسین نیز به همراه سپهبد خلبان #عدنان_خیراللّه_طلفاح، وزیر جنگ رژیم بعث؛ ژنرال #حسین_كامل_مجید و سرلشكر #هشام_صباح_فخرى؛ فرماندۀ سپاه چهارم به اسارت رزمندگان #گردان_حبیب درآیند.
حوالى غروب روز هشتم فروردین ۱۳۶۱ ، #محسن_وزوایى خبر #فتح_برقازه و كوبیدن پرچم مقدس #تیپ_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) بر تارك قرارگاه مقدم فرماندهى سپاه چهارم عراق را از طریق بیسیم به #حاج_احمد_متوسلیان اعلام كرد:
😃
↘
وزوایى: احمد، احمد، وزوایى!
حاج احمد: وزوایى، بگو، احمد هستم، احمد.
وزوایى: احمد جان، صداى #اللّه_اكبر را مى شنوى؟ كار برقازه تمام شد، شنیدى؟ صداى اللّه اكبر بچه ها را مى شنوى؟ ... اللّه اكبر!
حاج احمد: محسن، محسن، تكرار كن، تكرار كن!
وزوایى: احمد جان، برقازه كارش تمام شد. بچهها االن دارند توى مقر اینها...
حاج احمد: آقا محسن، زنده باشى! برادر جان، زنده باشى!
وزوایى: شما سفارش دیگرى ندارید؟
حاج احمد: ببین محسن! سریع آنجا را پاكسازى كنید، سریع! به بچه هاى
خودتان هم آرایش بدهید ... اصلاً من الآن مى آیم آنجا. موفق باشید. خدا نگهدارتان. تمام.»
💎
🔶💎
💎🔶💎
ادامه دارد...👌
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاج_احمد
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
#لشکر_27
#شهید_محسن_وزوایی
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
پس از فتح خرمشهر، وقتی به شهر رفتيم همه روبروی #مسجد_جامع_خرمشهر جمع شده بودند. #حاج_احمد_متوسلیان كه وارد شد، همه صلوات فرستادند.
🔰 حاج احمد گفت: ای كسانی كه بر زمين های #خرمشهر خوابيده ايد، شما جانتان را فدایی كرديد و اين شهر را آزاد كرديد. بعد شروع كرد به نام بردن تك تك بچه ها: #حسين_قجهای، #محسن_وزوايی، #احمد_بابايی، #محمود_شهبازی، #عباس_شعف، #علیاصغر_بشکیده و... شانه هایش داشت تکان میخورد.
@yousof_e_moghavemat
🌈 قهرمانان #بازی_دراز
🌿 رزمندگان دلاور گردان ۹ سپاه*
💠 فرمانده گردان: شهید #محسن_وزوایی
🔹شهید غلامعلی پیچک، فرمانده عملیات سپاه در غرب کشور - جبهه میانی
🌷 ... و شهیدان: سید علی عابدی، عبدالله آمره ای، سید محمد روان پور، فرهاد بجنوردی، سید محمد کیا دلیری
⏳ سال ۱۳۶۰ - عملیات کوهستانی "بازی دراز" - جبهه سرپل ذهاب
ا▫️💠▫️💠▫️💠▫️
* سپاه در اوایل تأسیس و شکل گیری، متشکل از ۹ گردان بود که پاسداران اولیه در قالب این گردان ها سازمان دهی می شدند. از جمله مأموریت های گردان های پادگان ولی عصر تهران: حفاظت بیت امام در جماران، مقابله با اشرار و ضد انقلاب در گنبد، کردستان .... و نیز نبرد با متجاوزین بعثی در اوایل #جنگ_تحمیلی ...
▫️پاسداران جان بر کف سپاه در دوران بحرانی پس از انقلاب که کشور از هر سو آماج توطئه های گوناگون بود، با تمام وجود از کشور دفاع کردند. تعداد زیادی از آنها در درگیری های داخلی، مقابله با گروهک ها و جنگ کردستان شهید شدند و بقیه در طول جنگ، مسئولیت فرماندهی یگان های مختلف رزمی را بر عهده داشتند.
@yousof_e_moghavemat
20.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سالروز_شهادت 🚩
۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱
عملیات #الی_بیت_المقدس
سالروز شهادت سردار بزرگ و پرافتخار سپاه اسلام
#فاتح_بازی_دراز
فرمانده محور عملیاتی محرم در #تیپ_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهید_محسن_وزوایی ❤
📽 فیلم #ایستاده_در_غبار / سکانس شهادت #محسن_وزوایی در اولین روز عملیات
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدا
#شهیدان
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۰
سالروز دیدار فاتحان #بازی_دراز با امام خمینیِ
کوچه های جماران پر بود از رزمندگانی که شوق دیدار امام در دلشان آتشی برافروخته بود
2ماه از عیدگذشته وحالا آنها آمده بودندآن عیدانه که به امام وعده کرده بودند،در طبق اخلاص نهاده،تقدیم کنند
#پیچک با اشاره ای #موحد را با آستین خالی و #محسن را با جراحت گردن صدا زد تا واردحیاط شده امام را دیدندکه پشت نرده های ایوان با آن قبای طوسی و عرقچین سیاه،درحالیکه شمد سفید تا شده ای روی پاهایش انداخته،مثل همیشه آرام روی صندلی کوچکی نشسته است
فاتحان بازی دراز از جلوی در خانه تا آن ایوان صف بسته،یکی یکی آرزومندانه خودشان را به دستبوسیِ امام میرساندند تا تفقدی نصیب شده،دست مرحمت امام را روی سرشان حس کنند
پیچک،علی طاهری،عباس شعف،موحد دانش و #محسن_وزوایی ،آه که آن چندثانیهای که برایش چندماه زحمت کشیده بودند وبه اندازه چندسال از زندگی شان میارزید چه زود گذشت.وبعد وزوایی بود که در کسوت یک سرباز درمحضر امام درجمع همرزمانش ایستاده گزارش عملیات را به تمامت وزیبایی قرائت کرد،گزارشی که درپایان پیشنهاد میکردبعد ازین میتوان نام قله های بازی دراز را بازوی ولایت فقیه نامید
#سالروز_عملیات_بازی_دراز
#سی_ام_اردیبهشت_سال_شصت
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌈 سربندهای جبهه
بازو بند ها
💠 وقتی عقیدههای قلبی به پیشانیها و بازوها گره میخورد
🔹 سربندهایی مزین به نام ائمه اطهار(ع) ابتکاری بود مربوط دوران #دفاع_مقدس که به رزمندهها روحیه میداد و وحشت در دل دشمن میانداخت.
🔸 تا پیش از آن، در آیین ورزش زورخانهای، بر بازوی قهرمان، بازوبند پهلوانی میبستند. سابقه دیگر آن، بستن بازوبند توسط «جمعیت فدائیان اسلام» با عنوان "هوالعزیز" بود – حتی نام «فدائیان اسلام» نیز برگرفته از خوابی است که شهید سید مجتبی نواب صفوی، رهبر جمعیت دیده بود که می گفت: خوابِ امام حسین (ع) رو دیدم؛ حضرت بازوبندی روی دست راستم بستند؛ روی بازوبند نوشته شده بود: فدائیان اسلام...!
💠 سابقه استفاده از بازوبند در جبهه بازمیگردد به پیش از عملیات فتحالمبین در نوروز۱۳۶۱. #جاوید_الاثر_احمد_متوسلیان (فرمانده تیپ۲۷محمدرسولالله-ص که به تازگی از مریوان برای شرکت در عملیات به خوزستان آمده بود و به اتفاق شهید همت و شهید محمود شهبازی ...تیپ۲۷ را تأسیس نمود) به نظرش آمد در شلوغی و گرماگرم عملیات، ممکن است نیروهایش با افراد یگانهای مجاور درهم آمیزند و یکدیگر را گم کنند، لذا لازم است نشانهای داشته باشند؛ از این رو به تبلیغات تیپ دستور داد بازوبندی را طراحی و تهیه کنند.
🌷{شهید سعید دروزی (عربزاده) (متولد همدان-1343) مسئول این کار شد. او فعالیتهای فرهنگی-تبلیغی داشت و در مجلات «امید انقلاب» و «پیام انقلاب»(وابسته به سپاه) قلم میزد و کارهای گرافیک و عکاسی را انجام میداد. به دلیل هوش سرشارش نخستین کتاب وی که مشتمل بر کاریکاتورهای وی بود نیز منتشر شد. هنگامی که پدرش به جرم «حزباللهی»بودن توسط منافقین به شهادت رسید، بجای اینکه زانوی غم بغل کند، شبانه و در مدت زمان اندک، چهره پدر را بر روی بوم به تصویر کشید. دانشجو و هنرمند شهید در20سالگی در خرمشهر به شهادت رسید. برادر دیگرش نیز در جزیره مجنون به شهادت رسید. استادان سعید معتقد بودند اگر او زنده بود و به شهادت نمیرسید جزو 5گرافیست برتر ایران میشد زیرا که در همان سالهای نخست دانشجویی، آثاری در رشتههای حجمی و طراحی خلق کرده بود که موجب تحیر همگان شده بود.}
🌹شهید سعید دروزی به دستور حاج احمد دست به کار شد و کلیشۀ بازوبند تیپ را تهیه کرد که مزیّن به تصویر مسجدالنبی و نام پیامبر اکرم-ص بود. این طرح که هم اکنون هم آرم سپاه محمد رسول الله-ص است، مورد قبول و پذیرش احمد متوسلیان قرار گرفت.
🌈 شاید بازوبند سبزرنگ لشکر27 که شهید یزدانی نزد خود نگه داشت تنها نمونه باقی مانده از دوران اولیه و یادگار عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس بود!
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
✍️ نگارنده این سطور شاهد ماجرا بوده و در عملیات بیت المقدس (در محور محرم تحت فرماندهی شهید #محسن_وزوایی و در گردان حبیب به فرماندهی شهید #علی_موحددانش ) شرکت داشته است. شهید امیرعلی اسکویی نیز فرمانده گروهان بود.
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌸🌼☘️ شهید محسن وزوایی، جوان نخبه، مسلط به زبان انگلیسی و قبولی رتبه اول کنکور دانشگاه شریف، دانشجوی پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، ...و فاتح قله های بازی دراز ... و نجات دهنده عملیات بزرگ فتح المبین که در اولین روز عملیات بیت المقدس بر روی جاده اهواز-خرمشهر و در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید.
راوی یکی از رزمندگان لشکر 27
توضیح تصویر:سمت راست #احمد_متوسلیان
سمت چپ رزمنده #لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
با پرچم لشکر بر بازو
@yousof_e_moghavemat
⚘ #سالروز_شهادت 🚩
☘
🌸
دهم اردیبهشت ۱۳۶۱
#عملیات_الی_بیت_المقدس
سالروز شهادت
سردار بسیجی و دریادل
همرزم باوفا و جانشین خلف #محسن_وزوایی در فرماندهی محور عملیاتی محرّم #تیپ_27
سردار #شهید_حسین_تقوی_منش ⚘
ولادت: ۱۳۴۱ - تهران در خانوادهای مذهبی
تحصیل در دبیرستان دارالفنون
اقدام به پخش اعلامیهها و پوسترهای امامخمینی(ره)
ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹ و عزیمت به کردستان
رهسپار منطقه عملیاتی جنوب با تشکیل #تیپ_27_محمد_رسول_اللهﷺ
شرکت در عملیاتهای بزرگ و درخشان #فتح_المبین و #الی_بیت_المقدس همدوش #شهید_محسن_وزوایی
🌷 #شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ - عملیات الی بیت المقدس، حوالی جاده اهواز - خرمشهر با اصابت تیر مستقیم تانک...🚩
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_الی_بیت_المقدس
@yousof_e_moghavemat
#احترام_خاص_حاج_احمد_متوسلیان 🙏
☆
♡
💠 #حاج_احمد_متوسلیان به دو نفر در جمع فرماندهگردانهای #تیپ_27 احترام خاصی قائل بود و خیلیخیلی بیش از حد معمول مراعات حالشان را میکرد:
یکی حبیبالله مظاهری و دیگری محسن وزوایی.
هر وقت میخواست #حبیب_مظاهری را خطاب قرار بدهد، خیلی مودبانه به او میگفت «آقای مظاهری» و وزوایی را هم همیشه با لفظ «آقا محسن» خطاب قرار میداد.
🤗
❤
💎خیلی جالبه بدونید #احمد_متوسلیان در تمام نوارهای به جا مونده از اون جلسات، موردی نبوده که #محسن_وزوایی و #حبیب_الله_مظاهری رو با پیشوند «آقا» مخاطب قرار نداده باشه. این در حالی بوده که همه رو - غیر از این دو نفر - با عنوان «برادر» صدا میزده...😎
《》
《》
سردار #شهید_محسن_وزوائی
سردار #شهید_حبیب_الله_مظاهری
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
17.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سالروز_شهادت 🚩
۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱
عملیات الیبیتالمقدس
سالروز شهادت سردار بزرگ و پرافتخار سپاه اسلام
#فاتح_بازی_دراز
فرماندهی مقتدر و دشمنشکن #گردان_حبیب از #تیپ۲۷
فرمانده محور عملیاتی محرم در #تیپ_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهید_محسن_وزوایی ❤
📽 فیلم #ایستاده_در_غبار / سکانس شهادت #محسن_وزوایی در اولین روز عملیات
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#شهید_محسن_وزوایے 🥀
#محسن_وزوایی، ۵ مرداد ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران دیده به جهان گشود. در سالهای نوجوانی با راهنماییهای مؤثر پدرش، مرحوم حاج حسین وزوایی که از همرزمان مرحوم #آیت_الله_کاشانی بود، قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت.
در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال۵۷ تا ۱۲بهمن۵۷ و ورود #امام_خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹بهمن تا ۲۲بهمن۵۷، حضوری پرثمر داشت. در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد. وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی برضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران و تسخیر لانهی جاسوسی، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید #امام_خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
در سال۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات_عملیات را به عهده گرفت.
#محسن_وزوایی به دنبال تجاوز #عراق به ایران، داوطلبانه به #جبهه_غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور #تنگ_کورک تا حد فاصل #تنگ_حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی #تنگ_کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۶۰ طرحریزی شده بود، فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها #محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی #بعث_عراق را به اسارت بگیرند.
وی نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای « #بازی_دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر۶۰، در عملیات #مطلع_الفجر فرمانده بود. در اسفند سال ۶۰ پس از پیوستن به جرگهی یاران #حاجاحمد فرمانده #گردان_حبیببنمظاهر و تیپ تازه تأسیس #محمدرسولالله (ص) گردید که در عملیات #فتحالمبین، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس تیپ ۱۰ سیدالشهداء، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه۶۱ وارد عملیات #بیتالمقدس شد و برای اجرای بهتر عملیات، با #تیپ_حضرترسول ادغام گردید و #محسن_وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
این عاشق وارسته و آگاه، پس از ماه ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه #بیتالمقدس، سرانجام در ۱۰ اردیبهشت ماه سال۶۱ ، در ۲۲سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
#شهید_محسن_وزوایی
#سالروز_شهادت
#دهم_اردیبهشت_1361
@yousof_e_moghavemat
▩ مرحلۀ چهارم نبرد
پس از شکست دشمن در سه مرحلۀ اول نبرد فتح و انهدام بخش عمدهای از لشکرهای ۱۰ زرهی و ۱ مکانیزه، بیشتر نیروهای باقیماندۀ دشمن در منطقۀ چنانه و تپههای راهبردی دوسلک تجمع کردند و از آنجا به سمت مرز بینالمللی فکه - العماره گریختند. با جلسهای که بین فرماندهان تیپ برگزار شد، تصمیم بر این شد که دو محور عملیاتی تشکیل شود که:
1⃣محور اول تا امامزاده عباس پیشروی کنند. سپس مواضع دشمن را در ارتفاعات تینه تصرف و آزاد کنند.
2⃣محور دوم نیز نیروهای گردان حبیب به فرماندهی #محسن_وزوایی پس از پیشروی عمیق در مواضع دشمن در اطراف روستای متروکه واوی، به سمت تپههای سوقالجیشی چنانه - دوسلک حرکت کنند. بعد از تصرف و پاکسازی این مناطق، به طرف تپههای برقازه ادامه مسیر دهند. سپس با تصرف این تپهها، قرارگاه سپاه چهارم ارتش عراق را منهدم کنند.
📸 #حاج_احمد_متوسلیان در جمع همرزمان. قرارگاه تاکتیکی تیپ۲۷، در ارتفاع ۳۵۰ شاوریه
#اطلس_لشکر۲۷_محمد_رسول_الله_در_دوران_دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۰
سالروز دیدار فاتحان #بازی_دراز با امام خمینیِ
کوچه های جماران پر بود از رزمندگانی که شوق دیدار امام در دلشان آتشی برافروخته بود
2ماه از عیدگذشته وحالا آنها آمده بودندآن عیدانه که به امام وعده کرده بودند،در طبق اخلاص نهاده،تقدیم کنند
#پیچک با اشاره ای #موحد را با آستین خالی و #محسن را با جراحت گردن صدا زد تا واردحیاط شده امام را دیدندکه پشت نرده های ایوان با آن قبای طوسی و عرقچین سیاه،درحالیکه شمد سفید تا شده ای روی پاهایش انداخته،مثل همیشه آرام روی صندلی کوچکی نشسته است
فاتحان بازی دراز از جلوی در خانه تا آن ایوان صف بسته،یکی یکی آرزومندانه خودشان را به دستبوسیِ امام میرساندند تا تفقدی نصیب شده،دست مرحمت امام را روی سرشان حس کنند
پیچک،علی طاهری،عباس شعف،موحد دانش و #محسن_وزوایی ،آه که آن چندثانیهای که برایش چندماه زحمت کشیده بودند وبه اندازه چندسال از زندگی شان میارزید چه زود گذشت.وبعد وزوایی بود که در کسوت یک سرباز درمحضر امام درجمع همرزمانش ایستاده گزارش عملیات را به تمامت وزیبایی قرائت کرد،گزارشی که درپایان پیشنهاد میکردبعد ازین میتوان نام قله های بازی دراز را بازوی ولایت فقیه نامید
@yousof_e_moghavemat