eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
280 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🌺عن الإمام العصر علیه السلام: 《 محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری: کتَبتُ إلَی الفَقیهِ [أی الإِمامِ المَهدِی] علیه السلام أسأَلُهُ: هَل یجوزُ أن یسَبِّحَ الرَّجُلُ بِطینِ قَبرِ الحُسَینِ علیه اسلام ؟ وهَل فیهِ فَضلٌ؟ فَأَجابَ ـ وقَرَأتُ التَّوقیعَ ومِنهُ نَسَختُ ـ: یسَبِّحُ بِهِ ؛ فَما فی شَیءٍ مِنَ التَّسبیحِ أفضَلُ مِنهُ، ومِن فَضلِهِ أنَّ المُسَبِّحَ ینسَی التَّسبیحَ ویدیرُ السُّبحَةَ، فَیکتَبُ لَهُ ذلِک التَّسبیحُ 》 محمّد بن عبد اللّه بن جعفر حِمیری ـ: به فقیه (یعنی امام مهدی علیه اسلام) نامه نوشتم و از ایشان پرسیدم: آیا جایز است که انسان، با گِل قبر حسین علیه اسلام تسبیح بگوید؟ و آیا چنین تسبیحی، برتری ای [ بر دیگر تسبیح ها ] دارد؟ امام علیه السلام در پاسخ ـ که من آن را خواندم و نسخه برداری کردم ـ نوشت: با آن، تسبیح بگوید که هیچ تسبیحی از آن، برتر نیست و از برتری های آن، این است که [وقتی] دارنده اش از تسبیحگویی غافل می شود و تسبیح را می چرخاند [ باز هم در نامه اعمال، ] برایش تسبیح گفتن، نوشته می شود🌺 تهذیب الأحکام، ج ۶ ص ۷۵ @yousof_e_moghavemat
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی: اشکال ندارد انسان حبّ یک کَسی را بیشتر داشته باشد، حبّ یک کسی را کمتر داشته باشد، امّا اصول را نباید خدشه‌دار کند... @yousof_e_moghavemat
🌷تولد آسمانی🌷 از ولادت در سایه امام زمان(عج) تا شهادت در راه حق... آرزوی شهادت در دلش شعله‌ور بود، مانند بسیاری از شهدای دیگر. این را می‌توان از فیلمی که یک ماه قبل از شهادتش ضبط شده، فهمید. او مدتی بود که می‌خواست به حرم بیاید و وقتی سرانجام در حیاط حرم نشسته بود، با خنده می‌گفت: “ان‌شاءالله یک موشک کورنت می‌خورد وسط‌مان و پودر می‌شویم…” شاید همان‌جا، در لحظه‌ای که به پودر شدن در راه خدا می‌خندید، شهادت او امضا شد. جوان رعنایی که در سال‌روز ولادت حضرت مهدی(عج) به دنیا آمده بود، سرانجام در سال‌روز شهادت حضرت علی(ع) آسمانی شد و به آرزویش رسید. 🎙 راوی پدر شهید @yousof_e_moghavemat
15.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بوی بهشت می‌وزد از کربلای تو ای صد هزار جان گرامی فدای تو🌹 با صدای مرحوم کوثری @yousof_e_moghavemat
یونس شریفی در مقر سپاه سوسنگرد، همراه با دوربین مادون قرمز اوایل @yousof_e_moghavemat
🔷 ۲۳ آذر سالروز تشکیل جنبش «حماس» گرامی باد. ♦️امام خمینی (ره): «هان‌ای مسلمانان جهان، و مستضعفان تحت سلطه ستمگران، بپاخیزید و دست اتحاد به هم دهید و از اسلام و مقدرات خود دفاع کنید و از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است.» 🔸منبع: کتاب «صحیفه امام خمینی (ره)، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۱» @yousof_e_moghavemat
توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.... 🌷 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 نقل کامل خاطره از قول رزمنده دفاع مقدس👇👇 🌷به شهید بزرگوار، حاج منصور خادم صادق قول داده بودم که در مقری که ایشان فرمانده آنجا بود تصویری از بارگاه آقا اباعبدالله(ع)، همراه با سلام به حضرت بکشم 🌷محمدجواد در تبلیغات لشکر بود و کارهای نقاشی را انجام می داد. می خواست برای عیادت از برادرش که تازه مجروح شده بود به شیراز برود، او را راضی کردم تا برای این امر با من همراه شود. قرار شد محمدجواد بارگاه آقا را نقاشی کند و من هم سلام را بنویسم 🌷نزدیک های غروب کار ما تقریباً تمام شد. محمد جواد که پرچم را رنگ می کرد گفت: «حیف است، این پرچم باید با قرمز خونی رنگ بشه!» هنوز جمله اش تمام نشده صدای سوت خمپاره پیچید. خرده بتن های سنگر که بر اثر موج انفجار کنده شده بود، 🌷...عینکم را شکست، همه چیز را محو می دیدم. اما از چیزی که دیدم تنم یخ کرد.ترکشی بزرگ به پیشانی محمدجواد بوسه زده و خون سرش بر بالای گنبد آقا، درست در محل پرچم پاشیده شده بود... @yousof_e_moghavemat
خلبان شهید عباس بابایی:ما هم باید مثل مردم سختی‌ها را تحمل کنیم! 📌در تهران همانقدر که مسولیت‌هایش بیشتر می‌شد، زمان کنار همدیگر بودنمان کمتر می‌شد. مدرسه‌ای که در آن درس می‌دادم، نزدیکی‌های حرم حضرت عبدالعظیم بود. 🔸فشار زیادی را تحمل می‌کردم. اول صبح باید بچه‌ها را آماده می‌کردم؛ حسین و محمد را می‌گذاشتم مهد کودک و آمادگی و سلمان هم مدرسه خودم بود. از خانه تا محل کار، باید بیست کیلومتر میرفتم، بیست کیلومتر می‌آمدم. 🔹با آن ترافیک سختی که آن مسیر داشت و ماشین‌های سنگین می‌رفتند و می‌آمدند. گفتم: «عباس تو را به خدا یک کاری کن با این همه مشکلات، حداقل راه من یک کم نزدیک تر شود.» ▪️گفت: «من اگر هم بتوانم - که نمی‌توانست - این کار را نمی‌کنم. آنهایی که پارتی ندارند پس چه کار کنند؟ ما هم مثل بقیه.» گفتم: «آنها حداقل زن و شوهر کنار همدیگر هستند!»گفت: «نه؛ نمی‌شود. ما هم باید مثل مردم این سختی‌ها را تحمل کنیم!» راوی:مرحومه حاجیه خانم حکمت همسر شهید @yousof_e_moghavemat
🌿 تصویر: اردوگاه قلاجه - حضور در مقر تاکتیکی لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) ا🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ❄️ سرمای قلاجه و اورکت حاج همت 🌷خاطره ای از شهید عبادیان مسئول تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص):👇 💠 سال ۶۲ ما از پادگان به اردوگاه (گردنه بین اسلام آباد و ایلام) منتقل شدیم. در آن وقت، هوای قلاجه مقداری سرد بود. ما اورکت هایی که در پادگان داشتیم، برای استفاده برادرها به آنجا انتقال دادیم. حاج یک شب به آنجا آمده بود و ما در خدمت ایشان بودیم. او از سرمای قلاجه می لرزید. پیشنهاد دادم که یک اورکت بیاوریم تا تنتان کنید. او گفت که هر وقت من چشمم به این بسیجی ها افتاد و بین آنها یک نفر بدون اورکت نبود آن وقت من هم اورکت می پوشم. تا توی تن این برادرها اورکت نباشد من به خودم اجازه نمی دهم به عنوان فرمانده لشکر اورکت تنم کنم!!! @yousof_e_moghavemat
خنده هم پیش لبهای تو کم آورده است! شهیدِ خنده‌روی ما .... @yousof_e_moghavemat