eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💟 💕 🍁 🍂 «...صادق آهنگران؛ مدّاحِ خوش الحانِ جبهه‌های نبرد از حال و روز پس از عملیات والفجر-۱ می‌گوید: ... ، فرمانده ، یکی از فرماندهان بسیار پرانرژی، مومن و متعهّد، پرکار و در عین حال، دل نازک بود. به حدّی احساساتی بود، که بعضی مواقع با خودم می‌گفتم، ایشان با این روحیه‌ی عاطفی، چطور می‌تواند نیروهایش را کنترل کند. این خصوصیات، را دوست داشتنی‌تر کرده بود.» 💠 منبع زیرنویس: کتاب ، صفحه ۱۴۶ 📚 ◀ عنوان کتاب: ماه همراه بچه هاست (سرگذشت نامه سردار ) ◀ نویسنده: گلعلی بابایی ◀ ناشر: نشر صاعقه، تهران ◀ نوبت چاپ: سوم، ۱۳۹۳ ◀ تعداد صفحه: ۲۷۱ ◀ قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان @yousof_e_moghavemat
📃 بخشی از : مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه حاضر بودم بميرم؟ ♦️کلام او الهام‌بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. 🌹اگر افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد. @yousof_e_moghavemat
🔰 شهید حاج قاسم سلیمانی: شهید همت که این روزها پسر و دختر و روحانی و کاسب و ... همه نام او را عشق می‌کنند، یک الگو برجسته اخلاقی، دینی، مذهبی و معنوی تمام عیار بود. @yousof_e_moghavemat
✳️ کمک شهید همت به روزه گرفتن سربازها در زمان طاغوت ✍ خيلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضان آمده بود و او بی‌سروصدا گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری‌اش با من. ولی يك هفته نشده، خبر به گوش سرلشكر ناجی رسيد. او هم سرضرب خودش رو رسانده بود. دستور داده بود همهٔ سربازها به خط شوند و بعد، يكی يک ليوان آب به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به روزه گرفتن!» حالا ابراهيم بعد از بيست‌وچهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. با چند نفر ديگه، كف آشپزخونه رو تميز شستند و با روغن، موزاييك‌ها را حسابی برق انداختند و بعد منتظر شدند و خدا خدا كردند سرلشكر ناجی یه سر بیاد آشپزخونه. اتفاقا ناجی اومد و جلوی درگاه ايستاد. نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشت داخل، تا ته آشپزخونه چنان رو زمین كشيده شده بود كه مستقیم كارش به بيمارستان كشيد! پای سرلشكر شكسته بود و می‌بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. بچه‌ها هم با خيال راحت تا آخر ماه رمضان روزه گرفتند. 📚 برگرفته از کتاب «يادگاران ۲» @yousof_e_moghavemat
از لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) مختصری از زندگی نامه: او در آذر ۱۳۴۲ متولد شد. در زمان اوج گیری انقلاب ، مشغول تحصیل در رشته برق بود و همراه با مردم در تظاهرات شرکت می کرد. پس از پیروزی انقلاب ، بعد از ترک تحصیل و گذرانیدن آموزش عمومی در پادگان امام حسین (ع) راهی مریوان شده، با فعال کردن واحد خمپاره و ادوات سپاه، ضرباتی به گروهکها وارد کرد . در زمستان ۱۳۶۰ به همراه از مریوان به جنوب کشور منتقل شد و در تشکیل تیپ ۲۷محمد رسول الله (ص) نقش موثری ایفا کرد. او و علیرضا ناهیدی با تجهیزات و غنایم به دست آمده درعملیات فتح المبین، یگان ادوات ذوالفقار را در تیپ ۲۷ تشکیل داده و درعملیات بیت المقدس به بهترین نحو نیروهای پیاده عمل کننده درعملیات را پشتیبانی کردند. محسن در خرداد ماه سال ۱۳۶۲با خواهر همرزم دیرینه اش علیرضا ناهیدی ازدواج کرد. پس از شهادت ناهیدی درعملیات والفجر مقدماتی، فرماندهی تیپ ذوافقار را برعهده گرفت؛ تا اینکه در روز ۲۱ مرداد ۱۳۶۲ در حوالی اسلام آباد غرب درکمین گروهک «کومله» گرفتار گشت و به فیض شهادت رسید شهیدمحسن نورانی (سمت چپ) به همراه (سمت راست) @yousof_e_moghavemat
انتظار یعنی ؛ بعد از ذکر مصیبت سیدالشهداء برای فرج امام زمان دعا کنیم ... @yousof_e_moghavemat
🎙 سخنرانی فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله(ص) 🌷شهید محمد ابراهیم همت 🌿 —- مهرماه 1362 💠 اون روزها اسمش نبود و سالگرد تهاجم رژیم بعث به کشور ما رو می گفتند و فرمانده لشگر هم بدون رعایت پرستیژ فرماندهی و با دمپایی که برای پاهاش کوچیک بود رفت پشت تریبون و این تصاویر به ثبت رسید @yousof_e_moghavemat
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت: «در هر صورت، برای تخلیه مجروحین و شهدا امشب همه باید بسیج بشوند.سعید! به بچه‌های تعاون لشکر بگو همراه تعدادی آمبولانس، بروند پشت خط مستقر بشوند. من از ظهر این مطلب را به مسئولین آن‌ها گفته‌ام که آمادگی داشته باشند. ضمن این‌که امشب هم تا صبح آسمان مهتابی است؛ طوری که شما بتوانید کار پیدا کردن و جمع‌آوری زخمی‌ها و شهدا را در شیارها به راحتی انجام بدهید. اگر بتوانیم امشب این کار را انجام بدهیم، خیلی خوب می‌شود. هر دانه شهیدی را که به عقب تخلیه کنیم، برای پدر و مادر، همسر و فرزند، اعضای خانواده و بستگان و خویشاوندان او، خیلی اهمیت دارد. پس ان‌شاء‌الله کسی در این مورد کوتاهی نکند.» 📚صفحه 149برشی از 《کتاب به فرماندهی همت》 /انتشارات نشر یازهرا(س) @yousof_e_moghavemat
🎙 سخنرانی مهم شهید در ۲۶ مهر ۱۳۶۲ ▫️سختی‌ها را تحمل می‌کنید،اما میدانم که میدانید؛ زیبایی تحمل این سختی ها، در این است که باعث می‌شود انسان به عمق سختی‌های حرکتی که امام حسین(ع) در مثل چنین روزهایی انجام داد، بیشتر از پیش، پی ببرد.انقلاب اسلامی ما هم، از روز اول موجودیت‌اش حرکت خود جوش را بر اساس همان حرکت مقدس حسینی آغاز کرد و همچنان، برهمین مناسبت دارد پیش می‌رود ان شاءالله این انقلاب با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی آقا امام زمان اتصال پیدا می‌کند. تحقق این آرزو، چندان دور نیست و بدون شک در لوح محفوظ الهی زمان وقوع آن تعیین شده است، منتها برای ما که از حکمت‌های الهی و حقایق عالم غیب آگاهی نداریم موعد دقیق آن روشن نیست. مع الوصف، انتظاری که خداوند از ما دارد اینست که به جهاد خودمان را ادامه بدهیم و در این راه دشوار استقامت و شکیبایی داشته باشیم. والسلام» ا▫️▪️▫️▪️▫️ 📷 شهید همت در بین نیروهای لشکر27 - اردوگاه قلّاجه(گرنه‌ای بین اسلام‌آباد و ایلام) -اردوگاه تاکتیکی شهیدبروجردی- ۲۶ مهر ۱۳۶۲ ▪️نفر دوم از راست: ولی الله همت، برادر @yousof_e_moghavemat
🌿 تصویر: اردوگاه قلاجه - حضور در مقر تاکتیکی لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) ا🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ❄️ سرمای قلاجه و اورکت حاج همت 🌷خاطره ای از شهید عبادیان مسئول تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص):👇 💠 سال ۶۲ ما از پادگان به اردوگاه (گردنه بین اسلام آباد و ایلام) منتقل شدیم. در آن وقت، هوای قلاجه مقداری سرد بود. ما اورکت هایی که در پادگان داشتیم، برای استفاده برادرها به آنجا انتقال دادیم. حاج یک شب به آنجا آمده بود و ما در خدمت ایشان بودیم. او از سرمای قلاجه می لرزید. پیشنهاد دادم که یک اورکت بیاوریم تا تنتان کنید. او گفت که هر وقت من چشمم به این بسیجی ها افتاد و بین آنها یک نفر بدون اورکت نبود آن وقت من هم اورکت می پوشم. تا توی تن این برادرها اورکت نباشد من به خودم اجازه نمی دهم به عنوان فرمانده لشکر اورکت تنم کنم!!! @yousof_e_moghavemat
🔹 در عملیات رمضان همین بسیجی‌ های کم سن‌ و سال را شما ببین؛ از پشت میزِ مدرسه آمده جبهه، بعد شبِ حمله، با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند..! صبح که می‌روی توی این بیابان شرقِ بصره همینطور جنازه‌ کماندوهایِ گردن کلفتِ بعثی است که روی زمین ریخته... این ها را چه کسی زده؟ همین بسیجی کوچک..! تصویر: ( سمت چپ) پاییز ۱۳۶۲ ، قلاجه عملیات والفجر چهار       @yousof_e_moghavemat
36.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 صدای ماندگار؛ 🎤 اعلام رمز عملیات والفجر مقدماتی توسط ⚪️ عملیات: والفجر مقدماتی ⌛️ تاریخ : 1361/11/17 ▫️منطقه عملياتی قرارگاه تاکتیکی سپاه 11 قدر @yousof_e_moghavemat
وقتی که خبر شهادتش را به (سمت راست) دادند گفت: "با شهادت کارور کمرم شکست" چهارم اسفند سالروز شهادت گمشده‌‌ی مجنون سردار جاویدالاثر فرمانده گردان مالک لشکر۲۷ حضرت‌رسولﷺ «شهید محمدرضا کارور(سمت چپ) @yousof_e_moghavemat
❣خيـلی عصبـانی بود؛ سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضان آمده بود و او بی سروصدا گفته بود: «هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری اش بامن.» ولی يك هفته نشده، خبر به گوش سرلشكر ناجی رسيد.او هم سرضرب خودش رو رسانده بود. دستور داده بود همه‌ سربازها به خط شوند و بعد يكی يک ليوان آب به خوردشان داده بود كه: «سربازها را چه به روزه گرفتن!» 🔸 حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت؛ برگشته بود آشپزخانه. ابراهيم هم با چند نفر ديگه، كف آشپزخونه رو تميز شستند و با روغن، موزاييك‌ها را حسابی برق انداختند و بعد منتظر شدند و خدا خدا كردند سرلشكر ناجی یه سر بیاد آشپزخونه. اتفاقا ناجی اومد و جلوی درگاه ايستاد؛ نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشت داخل؛ تا ته آشپزخونه چنان رو زمین كشيده شد كه مستقیم كارش به بيمارستان كشيد. پای سرلشكر شكسته بود و می بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. بچه‌ها هم با خيال راحت تا آخـر مـاه رمضان روزه گرفتند. 📚 برگرفته از کتاب: همت خورشید خیبر نویسنده:ناصرکاوه @yousof_e_moghavemat
⚪️ ناخنِ انگشتِ کوچکِ تو....‼️ 🔹در عملیات فتح المبین، با گوش‌های خودم جمله به یاد ماندنی شهید بزرگوار ابراهیم را نسبت به "حاج احمد متوسلیان" (فرمانده تیپ حضرت رسول-ص) شنیدم؛ که با قلبی مالامال از عشق می گفت: 💠 من ناخن انگشت کوچیکه حاج احمد متوسلیان هم نمی‌شوم!! (راوی: رزمنده، علی چرخکار) ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱 شهید همت با آن عظمتش به متوسلیان ارادت می ورزید❤️ متوسلیان هم که تحت امر شهید بروجردی بود و مرید او محسوب می شد بروجردی هم که خود عاشق امام و رهبر بود به مناسبت @yousof_e_moghavemat
☑️امروز هفدهم اسفند سالروز شهادت فرمانده شهید ابراهیم همت و شهید سید حمید میرافضلی که همراه شهید محمد ابراهیم همت به شهادت رسید...، 🔸شهید میرافضلی معروف به سید پابرهنه که ترک موتور حاج ابراهیم همت نشسته بود به همراه این فرمانده دلیر در جزیره مجنون به شهادت رسید. 🕊🌹 🕊🌹 @yousof_e_moghavemat
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ به‌ راستى كه مؤمنان رستگار شدند همانان كه در نمازشان فروتنند ... (نفر اول ایستاده از سمت راست) (نفر سوم ایستاده از سمت چپ) @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی: شهید همت که این روزها پسر و دختر و روحانی و کاسب و ... همه نام او را عشق می‌کنند، یک الگو برجسته اخلاقی، دینی، مذهبی و معنوی تمام عیار بود. @yousof_e_moghavemat
نجوای عاشقانه با محبوب است ... تابستان ۱۳۶۰ ، مریوان نماز جماعت ، و یاران به امامت @yousof_e_moghavemat
نجوای عاشقانه با محبوب است ... تابستان ۱۳۶۰ ، مریوان نماز جماعت ، و یاران به امامت @yousof_e_moghavemat
شهید حاج قاسم سلیمانی: «همت فرمانده لشکر پایتخت بود. ده‌ها هزار نفر زیر نظر او بودند. امتحان این است. در خیبر لشکرش آنقدر شهید و مجروح شد که وقتی گردان را از طلاییه منتقل کرد به جزیره مجنون جنوبی تبدیل به دسته شد؛ یعنی قریب به چهل نفر. اون وقت بر ترک موتور ناشناس، نه در یک بنز ضد گلوله، در ضلع وسطی جزیره جنوبی شهید شد و بیش از دو ساعت کسی نمی‌دانست اینکه بر زمین افتاده همت است. اینطوری می‌شود که او امروز بر جان‌ها حکومت می‌کند.» 🎛سخنرانی به مناسبت هفته دفاع‌مقدس | ملایر؛ مهر ۱۳۹۵ @yousof_e_moghavemat
🌿 تصویر: اردوگاه قلاجه - حضور در مقر تاکتیکی لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) ا🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ❄️ سرمای قلاجه و اورکت حاج همت 🌷خاطره ای از شهید عبادیان مسئول تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص):👇 💠 سال ۶۲ ما از پادگان به اردوگاه (گردنه بین اسلام آباد و ایلام) منتقل شدیم. در آن وقت، هوای قلاجه مقداری سرد بود. ما اورکت هایی که در پادگان داشتیم، برای استفاده برادرها به آنجا انتقال دادیم. حاج یک شب به آنجا آمده بود و ما در خدمت ایشان بودیم. او از سرمای قلاجه می لرزید. پیشنهاد دادم که یک اورکت بیاوریم تا تنتان کنید. او گفت که هر وقت من چشمم به این بسیجی ها افتاد و بین آنها یک نفر بدون اورکت نبود آن وقت من هم اورکت می پوشم. تا توی تن این برادرها اورکت نباشد من به خودم اجازه نمی دهم به عنوان فرمانده لشکر اورکت تنم کنم!!! @yousof_e_moghavemat