eitaa logo
🌾 زَوا
39 دنبال‌کننده
118 عکس
63 ویدیو
0 فایل
به نام خدای مهرای ویژامهر سلام و درود بر همه دوست‌داران ایران، انقلاب یا زبان فارسی! 📚به خواست خدای دانا، این کانال، به بررسی‌های بنیادی و کاربردی و تلاش برای پاسداری از زبان فارسی و گسترش آن می‌پردازد.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚پژوهشی در «شست» و «شصت» در فارسی و عربی ◻️درآمد شوربختان در روزگاری گرایش ناروایی به عربی بوده است؛ چنانکه واژه‌های فارسی‌ای که به عربی رفته بود را با ریخته تازی‌شده است در زبان فارسی به کار می‌بردند و یا واژه‌های فارسی را با «ص» می‌نوشتند؛ با اینکه «صاد»، واژی تازی بوده؛ نه فارسی! کم‌کم این واژگان در فارسی جا افتاده، ریخت و زایایی زبان فارسی را کاسته است؛ واژگانی مانند «صد، شصت، صابون و یا طهران، طومار و طوفان» اینک واژه «شصت» را بررسی می‌کنیم: ◻️ ورزاد شختن ورزاد (مصدر) «شَختن»، زادهایی مانند «شز، شس، شق» می‌دهد. معنای شختن شَخ و سفت کردن، در بند‌ آوردن و گیرانداختن و است. واژه کله‌شق فارسی و به معنای سر سخت است. خود «سخت» نیز برادر شیری «شخ» می‌باشد. واژه «شَست» به معنای دام، از همین ورزاد «شختن» است یعنی گیرانداختن و در بند کشیدن چیزی. انگشت شست نیز به معنای انگشت گیراندازنده و گیرنده است. ◻️ زادهای شختن در عربی و معنای آنها آ. واژه «شَز» در عربی به معنای سخت و سفت نیز زاد شختن فارسی است؛ زیرا این ریشه تنها در ده واژنامه عربی آمده است و تنها یک کاربرد در این واژنامه‌ها برایش آمده است: «شَز يُستَعمَل فقط: الشَّزَازة: اليُبسُ الشَّديد، الذي لا يَنقاد للتثقيف» فراهیدی، خلیل، العين، ‏۶: ۲۱۲. با این که در هر زبانی، بِرَوال، واژگان نژاده، زایا و پر کاربردند. ب. زاد دیگر شختن (شَس) نیز در عربی به معنای زمین سخت است: «الشَّسُ‏: الأرض الصلبة» فراهیدی، خلیل، العين، ‏۶: ۲۱۱. صاحب، اسماعیل، المحيط، ‏۷: ۲۴۸. ج. عربها واژه «شَس» را تازی کرده، با «ص» نوشته‌اند و در همان معنای «بند آمدن، در بند کردن، سختی، دام و قلاب ماهیگری به کار برده‌اند. ریخت این واژه تازی‌شده، نشان می‌دهد که عربی نیست: ◻️ معناهای شص در عربی آ. معنای دام (شست) «الشَّصُ‏ و الشِّصُ‏، لغتان، و هو شي‏ء يصاد به السمك.» فراهیدی، خلیل، العين، فراهیدی ‏۶: ۲۱۱. ازهری، محمد، تهذيب اللغة، ‏۱۱: ۱۷۹. «شِصٌ‏: دام ماهى‏» زمخشری، محمود، مقدمة الادب: ۱۲. «الشِّصُ‏، حَديدةٌ عَقْفَاءُ يُصادُ بها السَّمَكُ، و يُفْتَحُ، و اللِّصُّ الحاذِقُ‏» فیروزآبادی، محمد، القاموس، ‏۲: ۴۷۰. ابن منظور، محمد، لسان العرب، ‏۷: ۴۸. ب. معنای «بند آمدن» «أَشَصَّت‏ الناقَةُ: قَلَّ لَبَنُهَا جِدًّا، و قيل: انْقَطَعَ البَتَّةَ» حسینی، سید محمد، تاج العروس، ‏۹: ۲۹۷. فراهیدی، خلیل، العين، ‏۶: ۲۱۱. ازهری، محمد، تهذيب اللغة، ‏۱۱: ۱۷۹. ج. معنای گیرانداختن و بازداشتن «شصَّه‏ عن الشى‏ء، و أشصَّه‏: منعه» ابن سیده، علی، المحكم، ‏۷ ؛ ۶۰۲. فیروزآبادی، محمد، القاموس، ‏۲: ۴۷۰. د. معنای دزد ماهر دست چسبان «الشِّصُ‏: اللص الذي لايدع شيئا قدَر عليه» فراهیدی، خلیل، العين، ‏۶: ۲۱۱. ازهری، محمد، تهذيب اللغة، ‏۱۱: ۱۷۹. ابن سیده، علی، المحكم، ‏۷ ؛ ۶۰۲. ابن منظور، محمد، لسان العرب، ‏۷: ۴۷ و ۴۸. حسینی، سید محمد، تاج العروس، ‏۹: ۲۹۷. فیروزآبادی، محمد، القاموس، ‏۲: ۴۷۰. ه. معنای سختی و خشکی و رخنه‌ناپذیر «شَصَّتْ‏ عليهم معيشتُهم‏ شُصُوصا، و هم في‏ شَصَاصَاءَ من عيشهم، أي: في شدة. فراهیدی، خلیل، العين، ‏۶: ۲۱۱. ازهری، محمد، تهذيب اللغة، ‏۱۱: ۱۷۹. صاحب، اسماعیل، المحیط، ‏۷: ۲۴۷. «الشَّصَصُ‏: اليُبْس و الجُفُوف و الغِلَظُ، شَصَّتْ‏ مَعِيشتُهم‏. … الشَّصاصاءُ: الغِلَظُ من الأَرض» ابن منظور، محمد، لسان العرب، ‏۷: ۴۷. «و أَصْلُ‏ الشَّصَصِ‏ و الشِّصَاص‏ هو اليُبْسُ، و الجُفُوفُ، و الغِلَظُ، و الشِّدَّة.» حسینی، سید محمد، تاج العروس، ‏۹: ۲۹۷. ◽️فارسی بودن «شصت» و تازیدگی آن ابن دُرید و صاغانی می گویند «شَص» عربی به شمار نمی‌آید و صاغانی آشکارا می گوید که واژه «فارسی» و همان «شست» است و واژشناسان بزرگ عرب نیز این دیدگاه را گزارش کرده‌اند: «و الشِّصُ‏، و الشَّصُ‏: شى‏ء يصاد به السمك، قال ابن دريد: لا أحسبه عربيّا.» صاحب، اسماعیل، المحیط، ‏۷ ؛ ۶۰۲. «الشَّصُ‏ و الشِّصُ‏: شي‏ء يُصادُ به السَّمَكُ؛ قال ابن دريد: لا أَحْسَبُه عربيّاً.» ابن منظور، محمد، لسان العرب، ‏۷: ۴۸. «الشِّصُ‏، بالكَسْرِ: حَدِيدَةٌ عَقْفاءُ يُصَادُ بها السَّمَكُ. و يُفْتَحُ‏، ذَكَر الجَوْهَرِيّ اللُّغَتَيْنِ. و قال ابنُ دُرَيْد: لا أَحْسَبُ هذَا الّذِي يُسَمَّى‏ شِصًّا عَرَبِيًّا مَحْضاً. قال الصَّاغَانيُّ: صَدَقَ ابْنُ دُرَيْد و هو مُعَرَّب، و يُقَال له بالفَارِسِيّة: شَستْ.» حسینی، سید محمد، تاج العروس، ‏۹: ۲۹۷. ◽️از یک مصری پرسیدم، آیا واژه «شَصت»، در عربی به معنای ۶۰ به کار می‌رود، گفت آری! ولی خودم در هیچ واژنامه عربی چنین چیزی را نیافتم؛ جز این که واژنامه‌های فارسی می‌گویند که «شصت» تازیده «شست» (۶۰) است. 🌍 فزا: فارسی زبان انقلاب
📚 پژوهش «شُستن مُستن» فارسی در زبان عربی! ◽️ درآمد در نوشته پیش، ورزاد (مصدر) شَختن را در زبان فارسی و عربی بررسی کردیم؛ اینک به ورزاد «شُختن» می‌پردازیم؛ که زاد «شُستن» را می‌دهد: ◽️ ورزاد شُختن شُختن همان است که «شُخ»م زدن، «شُس»تن و «شُش» نیز از آن است. شستن یعنی «چیزی را با به هم مالیدن بشوریم» و با آب کشیدن یکسان نیست. پیشرفت ایران، حتی واژه «شُستن مُستن» را به زبان عربی کشانده است: ◽️«شُستن مُستن» در عربی آ. «و كل شي‏ء غسلته فقد شُصْتَهُ‏ و مُصْتَهُ؛ يقال‏ شُصْتُ‏ الشي‏ء شَوْصاً (مِن باب قال)، غَسَلتُه. و قيل‏ الشَّوْصُ‏ الدَّلك، و المَوْصُ الغسل» طُریحی، فخرالدین، مجمع البحرين، ‏۴: ۱۷۴. «شُصْتُ‏ الشي‏ءَ، إذا دلكتَه بيدك، مثل مُصْتُه سواء» ابن دُرید، محمد، جمهرة، ۲: ۸۶۵. و هر چیزی که غسل دادی پس همانا شُستی و مُستی؛ گفته می‌شود «چیزی را شُستم، نیک شُستنی» (که صرف شاص شُصت، مانند قال و قُلتُ است) مانند «غسل دادم» است. و گفته شده که «شُستن» یعنی مالش (دلاکی) و مُستن یعنی غسل دادن». ب. «شاصه و ماصه‏» فراهیدی، خلیل، العين، ‏۳: ۳۱۵. «شَاصَه و ماصَه‏.» ازهری، محمد، تهذيب، ‏۵: ۱۸۰. «ماصَهُ‏ يَمُوصُه‏ مَوْصاً: غَسَلَه» ابن سیده، علی، المحكم، ‏۸: ۳۹۲. «الشَّوْصُ‏: الغَسْلُ، كُلُّ شَيْ‏ءٍ غَسَلْتَه فقد شُصْتَه‏. الشَّوْصُ‏: السَّوْكُ بالسِّوَاك أو بالإِصْبَعِ عَرْضاً» صاحب، اسماعیل، المحيط، ‏۷: ۳۵۳. ج. «شاسَ فمه بالسِّواك و شاصه» صاحب، اسماعیل، المحيط، ‏۷: ۳۵۵. «شُصْتُ‏: الشَّى‏ءَ (شَوْصاً) غَسَلْتُهُ» فیومی، احمد، المصباح المنير: ۳۲۷. 🖌گیرا این که «المحیط» شاص و شاس را هر دو به معنای شستن دهان با مسواک یا انگشت آورده است؛ که گویا ریشه آن «شاس» و از همان شُستن است. د. همچنین معنای «پاکیزه کردن: نَقَّیتُه» نیز از شُستن (الشّوْصُ) گرفته اند که درست هم است: «شصْتُ‏ الشَّي‏ءَ، نَقَّيْتَه» ازهری، محمد، تهذیب، ۱۱: ۲۶۴. «الشَّوْصُ‏: الغَسْلُ و التَّنْظِيفُ. شُصْتُ‏ الشي‏ءَ نقَّيْتُه»ابن منظور، لسان العرب، ۷: ۵۰. ◽️ سواژ مُستن و ماستن در فارسی اما مُستن و ماستن به چه معنایی است؟ مُستن از مُختن می‌آید و به معنای در هم تندیگی و به هم مالیدگی است که واژه «مُش»ت هم از آن است و واژه «مُخ» هم یعنی در هم لاییدن که به چگونگی «مغز» می‌خورد. مُشت هم یعنی در هم لاییدن انگشتان. و ماست و ماز هم از ماختن می‌آیند؛ یعنی گونه ای تاخوردگی و لایش. نماز هم یعنی لایش پیوسته (نختن+ ماختن) که گویا اصل نماز همان سجده و رکوع (تاخوردگی و لایش تن) باشد. سلام بر نماز! ◽️ بازنگری در پندار پیایندی (اتباع) پس این که ما می‌اندیشیم بسیاری از واژگان پیِایند (اَتباع) هستند؛ مانند «شُستن مُستن» یا «شهری مهری» یا «کوهی موهی»، به گمانم نادرست است. من نمونه‌هایی یافتم که پیچیده‌ترین و سنجیده‌ترین معنا را با خود دارند؛ مانند همین شستن مستن. 🌼 با مهر؛ امامی، ویدان ابرفقه زبان فارسی 🌍 فزا؛ فارسی زبان انقلاب
🔥 فارسی را دریابیم 🔺نگرانی رهبری از خط و زبان فارسی: «اسم را با می‌نویسند! خب چرا؟! چه کسی می‌خواهد از این استفاده کند؟ آنکه زبانش فارسی است یا آنکه زبانش خارجی است؟» ۱۹ آذر ۹۲ ◽️ سپاس از بزرگواریتون که حق را یاری می کنید و به کسانی که نام ایتاشون لاتینی نوشته شده «تواصی به حق» می کنید. اما گرامیانی که دل نمی دهند و نام ایتا را فارسی نویسی نمی کنند، هر چند وطن فروش و زبان فروش نیستند، اما هنگامی که: 👈زبان فارسی زبان انقلاب باشد 👈زبان انگلیسی زبان استکبار باشد ◽️ چرا باید مفتی مفتی زبان انگلیسی را ترویج کنیم ◽️چرا باید مفتی مفتی زبان فارسی را زخم بزنیم. ◽️چرا باید سخن رهبری مان را بگذاریم زیر پا! ◽️ چرا باید تواصی یک مؤمن را پس بزنیم؟ 😊 خب باید یه تکانی به خود بدهیم: «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره» سپاس از همه فزا؛ فارسی زبان انقلاب
🔺 نمونه یک کار خوب و چشمنواز یک خبرنگار میبدی ۱. به جای لینک: پیوند ۲. به جای کلیک: زدن ۳. به جای دانلود: دریافت ۴. گذاشتن نشانی در زیر نوشته 📚 آفرین به این کار 🌍 فزا: فارسی زبان انقلاب
اسم فارسی را با خط لاتین می نویسند.mp3
4.26M
🎙 نگرانی شدید رهبری از یورش به زبان فارسی: 🔴 اسم فارسی را با خط لاتین می‌نویسند! خب چرا؟ 🔴 من خیلی نگران زبان فارسی هستم. 🔴 من احساس خطر می‌کنم. 🔴 من می‌بینم کار درستی در این زمینه انجام نمی‌گیرد و تهاجم به زبان زیاد است. سخنرانی برای شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ ۱۹ آذر ۹۲. 🌍 فزا؛ فارسی زبان انقلاب
◻️ برنامه خوب قرآن نور را از مایکت دریافت کنید. 🔺 برای رسانی مرا برد توی برنامه آمریکایی گوگل پلی، آیا پیشفرضی که بهش دادند اینگونه است؟ آیا میشه این پیشفرض عوض بشه و روی برنامه های ایرانی بیاد؟ یا پیشفرضش منطقه ای برنامه است؟ 🔺چرا با اینکه زبان ما است بالای برگه باید نام این مرکز گرامی به نوشته شود در حالی که همه نوشته برگه برای فارسی زبانان است؟ ◻️رهبری نگران و زبان فارسی هستند 🌏 فزا؛ فارسی، زبان انقلاب
◻️کار تمیز یک پایگاه خبری در میبد؛ چشمنواز و ایرانی پسند! ۱. شماره را فارسی نوشته (۱۹) نه لاتینی (19) و این چنین، نوشته یکپارچه فارسی و ایرانی شده ۲. نشانی را زیر نوشته آورده که هم آن را رنگی کرده را و هم چشمخراشی واژهای لاتینی نشانی را پوشانده و نوشته را رام و دلنشین کرده! 🌍 فزا؛ فارسی، زبان انقلاب
1.72M
📚 جذب برای جذب یا برای افراشتن حق؟ قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا قَبْلَ هَٰذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَ إِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ. هود ۶۲ قوم گفتند: ای صالح، تو پیش از آنکه دعوی نبوت کنی در میان ما بودی، آیا می‌خواهی ما را از پرستش خدایانی که پدران ما می‌پرستیدند منع کنی؟ ما به دعوی نبوتت سخت بدگمان و بی‌عقیده هستیم. 📚 پافشاری بر حق ستیز و جدال ناروا نیست! قَالُوا يَا نُوحُ فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ. هود ۳۲ قوم گفتند: ای نوح، تو با ما سپس ، اکنون اگر راست می‌گویی بر ما عذابی که وعده می‌دهی بیار. 🌍 فزا؛ فارسی، زبان انقلاب
◻️ کار تمیز و ایرانی پسند یک پایگاه اطلاع رسانی در میبد. ◻️ نهفتن پیوند کانال در زیر نوشته فارسی و یکپارچه و چشمنواز شدن پیام 🌍 فزا؛ فارسی زبان انقلاب!
1.79M
◻️سواژ نیایش؛ ابوالفضل امامی ◻️ابرفقه زبان فارسی 🌍 فزا؛ فارسی زبان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 کینه سعودیها به ایران و زبان فارسی و همراهی ناخواسته برخی ◽️تلاش شبکه سعودی ایران‌نشناس برای اتیوپی‌سازی ایران و الگودهی ۳۰ زبان رسمی برای کشورمان!!! ◻️ درخواست رهبری این است که نام خودتان در سرگاه شبکه‌های مجازی را با واژ فارسی بنویسید؛ نه لاتین! اما برخی گرامیان زورشان می‌آید! نمی‌پایند که این کارشان آسیب به زبان فارسی و ایران و انقلاب و همسویی ناخواسته با گلوبالیزم (ریزَمی) و سعودیها است! 🔻نگرانی شدید رهبری در ۱۹ آذر ۹۲ برای خط و زبان فارسی: «اسم را با می‌نویسند! خب چرا؟! چه کسی می‌خواهد از این استفاده کند؟ آنکه زبانش فارسی است یا آنکه زبانش خارجی است؟» 🌸 اگر نامتان لاتین‌نویس است، لطفا همینک فارسی‌نویسی بفرمایید. 🌍 فزا؛ فارسی زبان انقلاب و ایران
🌹 خیزش سلام بر شما گرامیان اگر توانستید بسواژید (بشکافید) که چگونه به معنای کافر است، بسیار نیکو است: ◽️ گاوَر: کافر. ملحد. بی دین.» ناظم الاطباء. 🌕 جایزه؛ پنج صلوات بر محمد و خاندان گرامیش به یاد حاج قاسم و به خجستگی زادروز امام حسن مجتبی (درودشان باد) 🌍 فزا؛ فارسی زبان انقلاب
1.48M
◻️ و پیوند آن با فضای مجازی و در برابر کوتاهی مجلس و نماینده ارجمند خودمان 📚 فزا؛ فارسی زبان انقلاب
1.94M
◻️ بررسی بایستگی و نبایستگی کتابخوانی با جداسازی میان نیاز و احساس نیاز و سنجش قلم علامه مطهری و علامه مصباح 🔥با چاشنی شورانگیز قتلگاه مجازی و تحلیل ضربت خوردن امیرالمومنین، درودشان باد. 📚 فزا؛ فارسی زبان انقلاب
📚 ابرفقه شب قدر؛ شب قدر ولایی یا اوبامایی ◻️ واژه‌کاوی شب «شب» از ریشه شَفتن و به معنای بهم‌پیوستن است و پوشیدگی و آرامش را (سُباتاً) در پی‌دارد. گَلَه، به سبب پیوند، «شب» نام دارد و «شَبان» هم یعنی گله‌بان. خود واژه گله نیز از «گَفتن» و به معنای «گَل‌هم» بودن است؛ مانند: «گل‌آویز». شفتن، خویشِ چفتن (چفت شدن) است و «چَپان» نیز یعنی شبان. چوپان نیز از چوفتن (بهم پیوستگی بیشینه) است: چوب، چوپ و چوپان. (بنگر: ابرفقه زبان فارسی). شب را چون هر کسی به جای خود بر می‌پیوندد و آرام می‌گیرد، شب گویند. ادامه سخن دیگر سَواژی نبود، اگر کسی خواست میتونه در ابرفقه دنبال کنه 📚 فزا؛ فارسی زبان انقلاب
🔥چرا باید نوشته روی تخم مرغ با شماره های لاتینی باشد؟ خط و زبان رسمی ما چیست؟ 📘 اصل‏ ۱۵ قانون اساسی: «زبان‏ و خط رسمی‏ و مشترک‏ مردم‏ ایران‏ فارسی‏ است‏. اسناد و مکاتبات‏ و ‏_رسمی‏ و کتب‏ درسی‏ باید با این‏ زبان‏ و باشد» ◻️ نگرانی رهبری از خط و زبان فارسی: «اسم را با می‌نویسند! خب چرا؟! چه کسی می‌خواهد از این استفاده کند؟ آنکه زبانش فارسی است یا آنکه زبانش خارجی است؟» ۱۹ آذر ۹۲ 📚 فزا؛ فارسی زبان انقلاب
◻️ مرجع شدن زبان فارسی در سخن امام خامنه‌ای خدایش نگهدار: از پیشرفت علمی در كشور برای گسترش و نفوذ زبان فارسی، استفاده شود. زبان، خیلی مهم است؛ برادران و خواهران عزیز! اهمیت زبان ملی یك كشور برای خیلی‌ها هنوز دانسته و شناخته نیست. زبان فارسی باید گسترش پیدا كند. باید زبان فارسی در ، روزبه‌روز بیشتر شود. فارسی بنویسید، فارسی واژه‌سازی كنید و اصطلاح، ایجاد كنید. كاری كنیم كه در آینده، آن كسانی كه از پیشرفت‌های علمی كشور ما استفاده می‌كنند، بروند زبان فارسی را یاد بگیرند. این افتخاری نیست كه ما بگوئیم حتماً زبان علمی كشور ما فلان زبان خارجی است. زبان فارسی اینقدر و گنجایش دارد كه و علوم و دانش‌ها می‌توانند با این زبان، بیان شوند. ما زبان پرظرفیتی داریم. ۱۳۹۲/۲/۱۵ ▫️گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب درباره مرجعیت فارسی
هدایت شده از خبر فوری
پرتکرارترين ايرادات شورای نگهبان به مصوبات مجلس در مورد خط و زبان فارسی است. @AkhbareFori
هدایت شده از خبرگزاری فارس
📸 تقویم به روز فردوسی رسید رهبر انقلاب، سال ۱۳۷۰: اول انقلاب عده‌ای از مردمِ بااخلاصِ بی‌اطلاع رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم؛ که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند. بچه‌های حادی که به آنجا می‌رفتند، چشم‌شان که به شهادت بنده میفتاد، لطف می‌کردند و می‌پذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند! @Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ رهبرمان: فردوسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است! 🔸 این «حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند. شاهنامه‌ی فردوسی پر از حکمت است. 🌍 فزا؛ فارسی، زبان انقلاب!
📚 برابر نهادن زبان فارسی با و تلاش برای گسترش جهانی آن در سخن رهبری فزا؛ فارسی زبان انقلاب
📚 نگاه ستودنی رهبری درباره فارسی سازی واژگان عربی؛ عِطر: . 👈 از کتاب امین زبان و ادب پارسی، ۱۰۳ 🌍 فزا؛ فارسی، زبان انقلاب
📚 پاسداری از گویشهای محلی در سخن امام خامنه ای یورش ریزَمی (گلوبالیزم) و زدودن گوناگونی های زبانی و گویشی: وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ . روم، ۲۲ 🔺 تصویر از کتاب امین زبان و ادب پارسی، ۱۳۱. 📚 واژه کاوی (سَواژ) : گلوبالیزم👇 ۱. ریفتن: ری، ریم، رید، ریو، رین و ریب (ف+ریب): به معنای پلیدی ۲. زختن: ز به معنای وارونه سازی؛ مانند دودن و زدودن ۳. میفتن: می، مین، میو و ... به معنای والا و آسمانی؛ مینا، مینو ۴. ایفتن: ای، این و ... به معنای مشهود و حاضر زمین یعنی ضد مین+ا و ضد مین+وی (در برابر آسمان) 👈ریزمی: پلیدی آشکار زمین: کما مُلِئَت ظلما و جورا فزا؛ فارسی، زبان انقلاب
📚 نازکای نگاه امام خامنه ای در فارسیگری: یک برابر فارسی برای پیدا کنیم! کتاب زبان و ادب فارسی، ۱۰۹ 🌍 فزا؛ فارسی، زبان انقلاب
📚 شیفتگی رهبر به واژگان فراموشیده فارسی 👈 امام خامنه‌ای: باید بخشی باشد که واژگان پیشین و فراموش شده را پیدا کند و به چرخه زبان بیاورد؛ مانند واژه پرهیب! رهبر: «من بارها متعمداً این لغت [پرهیب] را به کار برده‌ام و دیده‌ام کسانی که ضبط می‌کنند و به چاپ می‌رسانند، به خیال آنکه این لغت اشتباه بر زبان جاری شده، به میل خودشان آن را به صورت‌های گوناگون تغییر می‌دهند! ما لغتی به این زیبایی برای «شَبَح» در زبان فارسی نداریم؛ اما این لغت را فراموش کرده‌ایم». 📚 از کتاب رهبرمان «امین زبان و ادب پارسی» ص ۱۱۶ و ۱۱۷ 🌍 فزا؛ فارسی، زبان انقلاب