eitaa logo
کانال زادگاهم تویه دروار
649 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
61 فایل
ارتباط با کانال: @mohammadtavakoliyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح که از خُو راستِ بی با خودت فکر هاکن که چه سعادتی اِ که هنوز زنده ای، متانی یک روز دیگه اِز زندگیتا بِینی، لذت ببُری و  اطرافیانتا دوست داشتی بی.. پس از لحظه لحظه زندگییِت خوب استفاده هاکن که روزی که بشه ؛ وَنِمگِرده اِز دوباره!!!!👌 سلام همولایتی های عزیز🙌 صبح قشِنگ زُمستانیتان بخیروخوشی❤️ الهی که: سعادِت وخوشبختی مسیر زندگی هَمیتان و نهایِت استفاده را هاکنین از عمرتان!!! ❄️❄️🌨🌨❄️❄️🌨🌨❄️❄️ صبح بخیر زندگی🌹 ✍ @zadgahamtuyehdarvar
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 "نون مثل ننه" ❤️روز مادر مبارک❤️ 🎬گروه فیلم سازی اخوت1397 -------------------- کاری از نوجوانان همولایِتی @zadgahamtuyehdarvar
ناسوره تن دارُم نَخوشِ احوال دیمُم را مَچ هاکُن دست شانی یُم وال مُنی واسری تِی کَش خُجی جائه هنوز تِرسُم روبارپی اِز سگ و شال دَکُن جامه تنُم، پولکشا دَچین جوروب لینگُم دَکُن بی یِر پَشِلوال تنور جا در بی یِر سیرو و کِشتا تا دلجا بَزِنُم اِز ذوق بال بال تومِی و بادام و سونو حِلواسان دَره اِز کیوانی ، گزینه ای مال ؟ هنوز محتاجتُم ، اسپی بَبه مو الُف قَدُّم بَبه ، تِی واسری دال دَرُم خُسُم نَنَه جان ، چشم به راهتُم اگر بی یِی به خوم خار بو مُنی حال 🌷🌷🌷🌷🌷 تنم دردمند و حالم ناخوش است صورتم را بوسه بزن و دستت را روی شانه ام بگذار آغوش تو برای من جای خوبی است هنوز هم از سگ و شغال کنار رودبار میترسم جامه را تنم بپوشان و دکمه هایش را ببند جوراب را در پایم کن و شلوار پشمی ام را بیاور از توی تنور، کلوچه و کشتا را در بیاور تا با شوق و ذوق دلم بال بال بزنم مغز هسته زرد آلو، بادام، سمنو و حلوای سیاه هنوز از دور اندیشی در گودال انباری مخفی داری ؟ هنوز محتاج و وابسته به تو هستم با اینکه موهایم سفید شده است قد رعنای من که همچون الف بود ، از فراغ تو چون دال خمیده شده است دارم میخوابم مادر جان ، چشم به راهت هستم اگر امشب به خوابم بیایی ، حال من خوب میشود. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 با احترام : 97/12/5 @zadgahamtuyehdarvar
( ۱ ) "به مناسبت روز زن" سِلام . دلنوشته با نوشته های دیگه فرق کنه . ممکنه با نظرها جور در نیا ، ممکنه خِندیِّت بَزِنِن ، ممکنه بَگوئِن عجُب حوصله ای داره ، ولی هر چی اِه تو آنها را دوست داری و مایِد جرئِت هاکُنی مطرحش هاکُنی ، خجالِت نکِشی . فوقش گوئِن اینان مردِی وَچه بَبی .،حرف دلِتا بَزِن ، عیب نِداره ، چیشی ما بَگوئی؟ اینقدر صغری و کبری چینی ؟ حق با شماست ، اگِر یک حرف عادی و معمولی به , راحِت تر به زوآن و نوشته در میامه ، تو مایِستی اِز تعداد زیادی فرشتگانی حرف بَزِنی که در بهتِرین دوران زندگی ، دور و برت دَبییِن . با آنها سِلام علیک داشتی، زندگی هاکِردی ، یکدفعه نصفه شو یادشان دَمکُفی ، دلِت گیره ؛ اوِّل کمی برای اون روزهای خوبت گریه کنی ، خوت نَمبُره ، مجبوری تاریکی دله هوشینی ، برای آرامش دلت چند کلُمه بَنویسی . ایسا نِمدانی اِز کجا شروع هاکُنی ، انگیزه این دلنوشته ایج خویی اِه (خوابی هست) که بَدیُم( دیده ام ) ، قرایی پشت ( باغستان ، میدانگاهی ، جلوی مخابرات ) وینُم خیلی شلوغه ، بَشیُم بِینُم چه خبِره ، بَدیُم یک مراسُم درِست و حسابی برای جشن بِگِتین . احتمالا بخاطر تولد حضرت زهراء(س) اه ، جایگاه خار هاکِردین ، دسته گلی ، بلِندگو و دم دستگاهی . میکروفنی پشت ، عمه گلچَمِن دَره سخِنرانی کنه . یک جمعیِّت دویست ، سیصد نفِره هوشِستین ، ابراز احسات کنِن . مجلسی گرم و بانشاط ، جمعیِّتا نُقاه کنُم ، وینُم همیشانا مِشناسُم ، همه یکدست خانم اِن ، اصلا مرد دلیشان دَنیه . یک مجلِس زنانه،آنهم نه در کنج خانه و خلوِتی !!! بلکه، در یک محیط باز و عمومی . تا جاییکه مُنی خاطر به ، تا انوقت خانما جرئِت نَمکِردِن اینجور مجلِس زنانه بدون حضور آقایان بیگیرِن ‌. بُمانِد ، ایسا ما اسمشانا بَبُرم ، اِز کجا شروع هاکُنُم ! بهتِره اِز هِمسایه ها ، خاله رقیه مهرِبان شروع هاکُنُم . خانیشان اوِّل راستجوئی کوچه اِه ، تک و تنها ، با دنیایی اِز مهر و محبِت ، خواهارِش زن عمو سکینه ، روزی نیه خواهاران همدیگِرا نِینن . روبرو اش خاله سکینه ، آقا میرمحسنی زن ، و خانمهای پر مهر و محبِّت میرانی سر دِروازه ، خاله کلثوم با اون بیان شیوا و بعضا طنز گونه اِش مثل همسرش . هِمسایه دیوار به دیوار ، مش فاطُمه خانم ، همسر مش عبدلله ، زن زحمِتکش مثل یک مرد ، زن عمو ماه جان : عمو رمضان و عمو مرادی مار، خالِی گلنساء علاقمند به دَپوشین کوُش (کفش) پاشنه بلِند . خالِی گلابی و خالِی شرُف ، زنان با شرُف که با زحمِت و دسترنج خودشان زندگیشانا اداره کِردِن و محتاج کِسی نَبین ، همیشان در یک درو مَله بزرگ زندگی کِردِن ، عمه گلچمِن . 👇👇👇
‍ اگه خواسته بُم (باشم) مشخِصات و خصوصیات این زنان بزرگوارا یکی یکی بَگوئُم اِز باغستانی خانمها ، فرسِکوچه ، گل آرای محله ، پاشا ، صِلِی سر ، نورا تپه ، جفتاقی، سرتنگه ، صالحی بنو، دهخدا و دشتبویی خانمها که همیشان توی این مجلِس حضور داشتِن و قریب به اتفاق مِشناسیُم و سِلام و علِیک داشتیم . مایِد برا هر کامینشان یک صفحه بَنویسُم ، خودش یک کتاب بو . خدایا اِز کسانی درُم حرف زِنُم ، که همیشان اِز دنیا بَشیِن ، خیلی ها وَچاشانیج دستشان اِز این دنیا کوتاه اه ، خدایا مثل اینکه این خواننده آقای سلیمانی آوازشی دلِه ، گوئِه "بهشت تویه دِروار" راست گوئه . خدایا مُن داخل اینهمه فرشته که هر کامینشان یکجوری به مُن محبِت هاکردین ، یکی با نگاه مهرِبانانه اِش ، یکی با کِلام گرمِش ، یکی یک سیروآ از چارشو کمِرِش درمیرد ، مُنا دا ، یکی عید ، مُنا مارغانه هادایه ، تا خوشحالُم هاکنه ، یکی میوه به مُن تعارف کِرد ، دیگِران راهی دله گرم احوالپرسی کنِن ، تعارف خانیشان هاکردین ، چه جوری مِتانُم این همه محبِتا جبران هاکنُم ... خدا عجُب جایی به نام خار هاکِردی، در یک تنگه زیبا ، جدول کشی هاکِردی و خانه های شطرنجی خار هاکِردی ، توی هر خانه یک درخت گل در بیردی ، منظورُم اِز درختش همان فرشته ها با شاخ و برگشانه که وَچاشان بِن . خدایا چجوری مِتانُم برای همیشان دعا هاکُنم ، ایسا که اینجان جمع نییِن ، هر کامینشانی خانه یکجا اه . اجازه هادین مُن بَشُم ، یکجا واستارُم خُجی دیده بَبُم ، یک بلِندی سر بَشُم تا همه جای تویه دِروارا بِینُم ،آقا سنجروی سر اِز همه جا بهتِره ، شایِد صدا به همه تویه دروار بَرِسه . الان بَشیُم آقا سنجروی تُک واستاردیُم ، از اینور محله سِراجان زیر پام دَره ، باغستان ، گزور دره ، متیانی محله ، دشتِرخان ، مسجد جامعه ای پیش ، درمیانده ، صلی سر ، آقامیرجبر ئیل ، تپه های کَشی خانه ها ، جفتاغی ؛ دوراهی پیش مُنی عمه زاه ، سید معصومه ای خانه همسر مرحوم حاج علی اکبر ابراهیم پور ، انگورستانی ، صالحی بنو ، آنطرف تر گنبد امام زاده مطهر ، چشمه قلقل ؛ خدایا چه بلِندی خوبی خار هاکردی ، همه جای تویه دروار و محلاتش دیاره ( پیداست) . ادامه دارد ... *⃣*⃣*⃣*⃣*⃣ ۷ اسفند ۹۷ @zadgahamtuyehdarvar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️﷽▪️ 🔘با نهایت تاسف و تاثر باطلاع همولایتی‌های عزیز می‌رساند: مرحومه مغفوره کربلایی فرزند مرحوم "کربلایی محمدرضا خان افضلی" همسر مرحوم "میر محمد علی کلانتری" ندای حق را لبیک گفته و به دیار باقی سفر نموده است. 🔘ضمن عرض تسلیت و عاقبت بخیری خدمت همه همولایتی‌ها مخصوصا خانواده و بازماندگان محترم ، از خداوند متعال برای ایشان شادی و آرامش روح مسئلت می‌نماییم . ▪️مراسم تشییع جنازه و تدفین متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد . ▪️روح پاکش شاد ▪️با ذکر فاتحه و صلوات @zadgahamtuyehdarvar ◾️° 💐◾️ °◾️💐◾️ 💐◾️°💐◾️°💐◾️°💐◾️°
▪️﷽▪️ 🔘با نهایت تاثر و تالم از درگذشت مادری مهربان و فداکار مرحومه مغفوره شادروان بانو فرزند مرحوم "کربلایی محمدرضا" همسر مرحوم "میرمحمدعلی کلانتری" به اطلاع میرساند مراسم تشییع و تدفین روز یازدهم دی ماه ، ساعت 14:00 از به سوی جایگاه ابدیش برگزار خواهد شد . ☑️مراسم ختم همان روز ساعت 15:00 الی 16:30 برگزار می گردد. 🔘حضور شما سروران گرامی و تلاوت آیاتی چند از کلام الله و قرائت فاتحه و صلوات موجب شادی روح آن مرحومه و تسلی خاطر بازماندگان خواهد بود . ▪️روح پاکش شاد ▪️با ذکر فاتحه و صلوات @zadgahamtuyehdarvar ◾️° 💐◾️ °◾️💐◾️ 💐◾️°💐◾️°💐◾️°💐◾️°
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻ 🦋✾🍃🌸༼ 🌟 ༽🌸🍃✾🦋 ︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼ با هدُف زندگیمانا دنبال هاکُنیم ، با برنامه بجنگیم و پر اِز حال خوب و انرژی مثبِت بیم . 🎄درود همولایِتی‌های عزیز 🎄صبح شما بخیر و شادی 🎄سال نو میلادی را خدمِت تُمام هم میهنان مسیحی تبریک عرض کُنُم . امید که سالی مالامال اِز عشق و امید و صلح و آرامش و دوستی و همدلی بو . @zadgahamtuyehdarvar ︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻ 🦋✾🍃🌸༼ 🌟 ༽🌸🍃✾🦋 ︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼