eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
352 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️بعد از تو آفتاب بہ دردے نمےخورد شب‌هاے ماهتاب بہ دردے نمےخورد ◾️وقتے تو تشـنہ ماندے از آטּ روز تا اَبد دجلہ٬ فراٺ٬ آب بہ دردے نمے‌خورد نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
▪️روز دوازدهم محرم▪️ ورود کاروان اسرا به‌ کوفه غم و درد و بلا کوچه به کوچه تب و اشک و عزا کوچه به کوچه میان کوفه گرداندند سر را به روی نیزه ها کوچه به کوچه نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
همه رفتند استراحت کنند مداحان سینه زنان سخنرانان مستمعین....همه ولی تازه عمه امام زمان(عج) به اسارت رفته است...😔 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
شهادت_امام_سجاد بیماری امام سجاد(ع) تا چه مدت بعد از واقعه کربلا ادامه داشت؟ بخوانید بیشتر روایات و نقل‌های معتبر، بیماری حضرت زین العابدین(ع) را تنها در همان شب و روز عاشورا عنوان می‌کنند که ممکن است اثر آن تا چند روز بعد از آن نیز باقی بود. 1. امام سجاد(ع): «هنگامی که پدرم نزدیک مغرب در شب عاشورا اصحاب را جمع کرد برای این‌که آنها را مرخص کند. من نزدیک او شدم تا آنچه را برای آنها می‌گوید بشنوم و من در آن هنگام مریض بودم، پس شنیدم که پدرم به اصحابش می‌فرمود…». 2. امام سجاد(ع): «من در آن شبی که پدرم در صبحش به شهادت رسید نشسته بودم و عمه‌ام حضرت زینب(س) نزد من مشغول پرستاری من بود»، در این هنگام پدرم در پنهانی از اصحابش کناره گرفت و نزد او «جُوَین»(یا جون یا حویّ) غلام ابوذر غفاری بود و او شمشیرش را اصلاح می‌کرد و پدرم اشعاری را می‌خواند. آن اشعار را دو بار یا سه بار تکرار کرد تا آن‌که من آن‌را فهمیدم و آنچه را می‌خواست، دانستم. پس گریه راه گلویم را بند آورد. اشک‌هایم را پاک کردم و سکوت کردم...». 📚شیخ مفید، الارشاد ج ‏2، ص 91،
Moghadam-ShahadatImamSajad1396[01].mp3
5.63M
🥀منزل به منزل خسته در اسارت 🥀دیدم به هرجایی فقط جسارت 🎤کربلایی جواد_مقدم ◼️شهادت_امام سجاد علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞بهترین ها را با زخمیان عشق دنبال کنید 💞 به دنبال تو می‌گردم میان کوچه‌ها گاهی عجب طوفان بی‌رحمی‌ست، عطری آشنا گاهی 🌹 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍂🌺🍂🌺🍂 🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂 🌺🍂🌺 🍂🌺🍂 🍂🌺🍂 🌺 ♡یالطیف♡ 📒رمان عاشقانه هیجانی ❣ 🖊به قلم:ریحانه عزت پور؛ 🌷 🍂 آنچہ گذشت : محمد حسین تصادف خیلی بدے داشت.بہ سرهنگ خبر میدن ،سرهنگ میاد و محمد حسین رو میبینہ و اجازه عمل میده سلام نمازش رو میده ،چرا انقدر طول ڪشیده ،نڪنہ خبر خوبے پشٺ اون در نحس باشہ ؟! روبہ قبلہ دعایے میڪند .خدایا خودٺ ڪمڪش ڪن ...انگار واقعا پسر خودتہ ،انگار تیڪہ از جونش زیر دسٺ دڪتراسٺ ،بلند میشود ،پالتو رو روے دستش میندازه ،جلوے آسانسور مے ایستد و دڪمہ رو فشار میده ،تا در ڪابین جلوش باز شود هزارتا فڪر وخیال میاد سراغش .عدد رو میزنہ ،چشماشو میبنده ،انقدر خستہ بود ڪہ احساس میڪرد الان مردمڪش میپره بیرون .از آسانسور پیاده میشہ .نگاهے بہ نوشتہ قرمز اتاق عمل میڪنہ آهے میڪشہ و روے صندلے میشینہ ،خیره میشہ بہ ساعت ! اونم خواب رفتہ بود .برعڪس او ڪہ خستہ بود ولے بے خوابے زده بود بہ سرش .ڪش و قوسے بہ خودش میده ڪہ هم زمان در اتاق عمل باز میشہ ،سیخ وایمیستد مثل زمانے ڪہ بہ مافوقش احترام میذاشت .دڪتر بیرون میاد ناگہان صداے ڪلیشہ اے دڪتر تو فیلما تو گوشش میپیچہ :ما تمام سعیمون رو ڪردیم ....طبق عادٺ همیشہ یاعلے میگہ و جلو میره . -دڪتر چے شد؟ -خدا رو شڪر عمل خوبے بود -خدا روشڪر -الان باید دعا ڪنیم ڪہ زود بہوش بیاد مگر نہ خطرناڪ میشہ -انشاء الله زود بہوش بیاد دڪتر سرے تڪون میده و میره .چند وقٺ بعد محمد حسین بیرون میاد با رنگ پریده ،خدا رو شڪر فرشتہ خانوم نبود ،سرشم باند پیچے ڪرده بودن .همراه تخت میرود ،بہ سمٺ آے سے یو میره .سرهنگ پشت شیشہ خیره میشہ .گوشے رو برمیدارد . -الو صداے گرفتہ مجید رو از پشت تلفن کہ میشنوه ڪمے عذاب وجدان میگیره . -مجید بیدارت ڪردم -نہ تازه میخواستم بخوابم -ببین قشنگ گوش ڪن ببین چے میگم -بفرمایید -این ڪہ میگم رو بہ هیچ بنے بشرے نمے گے -چشم بفرمایید -محمد حسین تصادف ڪرده -واے حالش چطوره ؟ انگار خوابش پریده باشہ .سرهنگ دوباره خیره ماند بہ محمد حسین . -گوش ڪن تو حالا ..میخوام یہ جنازه تو شڪل و شمایل محمد حسین پیدا ڪنے اگہ نتونستے سوختہ پیدا ڪن -سرهنگ -ببین فقط اطاعت ڪن -چشم -آدرس رو مے فرستم بیا اینجا فردا -چشم -چشمت بے بلا ...یا علے -یا علے این تنہا راه نجات محمد حسین بود.باید دینی ڪہ داشت رو ادا مے ڪرد ،اے ڪاش بهوش بیاد. ^.^ 🍃❤️😊 آنچه خواهید خواند: مجید ڪسے نباید بفهمہ محمد حسین زنده اس -فڪر ڪنم محمد حسین چندانم خوشش نیاد -مهم نیس مجید ساڪت میشہ و دیگہ چیزے نمیگہ ،فقط خیره میشہ بہ محمد حسین . -تو فقط دعا ڪن زودتر بہوش بیاد -باشہ سرهنگ راهے میشہ و بہ سمٺ در خروجے میره 🌺🍂ادامه دارد..... نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍂🌺🍂🌺🍂 🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂 🌺🍂🌺 🍂🌺🍂 🍂🌺🍂 🌺 ♡یالطیف♡ 📒رمان عاشقانه هیجانی ❣ 🖊به قلم:ریحانه عزت پور؛ 🌷 🍂 سرهنگ مجید رو میبینہ جلو میاد ،مجید با استرس خیره میشہ بہ سرهنگ . -سلام سرهنگ چی شده؟ -سلام -محمد حسین کو؟ -بیا مجید همراه سرهنڱ میرود ،سرهنگ اشاره اے بہ شیشہ روبہ روے مجید مے ڪند . -اوناهاش مجید خیره میشہ بہ محمد حسین :دڪترا چے گفتن؟ -گفتن ڪہ اگہ تا هفت روز بهوش نیاد وضع بد میشہ -خب الان من چے ڪار ڪنم ؟ -جنازه رو پیدا ڪردے؟ -بلہ سرهنگ بنده خدا یہ خانواده فقیرن ،پسرشون هم سن محمد حسینہ ،بدنش سوختہ ،پول ندارن قبر بخرن گفتن حاضرن قبول ڪنن ولے پسرشون تو مزارش آروم بگیره -عجب آدمایے پیدا میشن -بلہ -مجید ڪسے نباید بفهمہ محمد حسین زنده اس -فڪر ڪنم محمد حسین چندانم خوشش نیاد -مهم نیس مجید ساڪت میشہ و دیگہ چیزے نمیگہ ،فقط خیره میشہ بہ محمد حسین . -تو فقط دعا ڪن زودتر بہوش بیاد اینجا بمون من باید برم -باشہ سرهنگ راهے میشہ و بہ سمٺ در خروجے میره.مجید نگاش رو بر میگردونہ سمت محمد حسین .روزها میگذشت و یا مجید مے اومد پیش محمد حسین یا سرهنگ .هفت روز پرشده بود دوتاشون واهمہ داشتن مے ترسیدن ،سرهنگ رفت پیش محمد حسین قسمش داد بہ مادرش زهرا ،این پسر رو نذر حضرت زهرا ڪرد . (نقل از سرهنگ) چند روز گذشٺ ، محمد حسین واقعا حال خوبے نداشت ،یہ زمانے انقدر درد داشت ڪہ ملافہ رو زیر دستش مچالہ میڪرد ،سراغ شما رو مے گرفت ،مدام ! هر بار بہ یہ بہانہ اے مے پیچوندمش ،تا اینڪہ یہ روز قاطے ڪرد . -سرهنگ خانواده من ڪجان؟ -امروز انگار بہترے -جواب سر بالا ندین سرهنگ -حالت رو مے پرسم جواب سر بالاست؟ 🌺🍂ادامه دارد..... نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
زینتِ صاحب الزمان باشیم باید طوری زندگی کنیم و با مردم به نحوی معاشرت نمائیم که مایه زینت و سرفرازی امام باشیم، نه این که موجب رنجش و شرمندگی آن حضرت باشیم. امام صادق فرمودند : اى گروه شیعه! براى ما زینت باشید نه ننگ و عار، با مردم خوش گفتار بوده و از سخنان بیهوده و زشت برحذر باشید. 🌴🏴🏴🏴🌴
عرق‌خورده‌بود؟! زیرابروبرداشتـھ؟! خالکوبـےداره؟! خلافکاره؟! بـھ‌من‌وتوچـھ‌ربطـےداره؟ میخوادده‌روزامام‌حسینـےباشـھ،میخواد ده‌روزاصلاگناه‌نکنـھ ..! شایداین‌ده‌روزمثل‌خیلیاشروع‌توبـھ‌و تحولش‌شد... امام‌حُسین‌؏فقط‌برایِ‌مانیست ! کلاه‌خودمونوبگیریم‌بالاتر! 🌴🏴🏴🏴🌴
کاری به خانم یا آقا باحجاب یا بدحجاب یا بی حجاب ندارم لطفا هممون، یکم عقلانی فکر کنیم میایم یه چیزی میزنیم به خودمون یا یه چی میپوشیم که کی ببینتمون؟! در شأن رفتار کنیم خواهشا در شـــــأن ! گفتن نگاه به نامحرم درست نیست چرا؟ چون هزارتا اتفاق پشتش ممکنه بیفته؛ و این کار [یعنی پوشیدن لباسی که تو چشم باشه ] ریشه‌ی همین هزارتاست! ساده و آراسته ملاک باشه همین .. میدونی‌ڪه‌چی‌میگم! 🌴🏴🏴🏴🌴