🏴🏴🏴
#روز_بیست_و_دوم
#ویژه
#محرم
#زنان_عاشورایی
بانو امّ کلثوم در رویارویی یزید و مرد شامی
در مجلس یزید وقتی مردی از اهل شام، فاطمه دختر امام حسین علیه السلام را به کنیزی خواست، امّ کلثوم بسیار ناراحت شد و به آن مرد شامی گفت:
ساکت شو ای فرومایه ترین و پست ترین مردان ! خدا زبان تو را قطع، چشم تو را کور و دستت را خشک کند و جهنم را جایگاه تو قرار دهد. فرزندان پیامبران خدمت گزار دشمنان نمی شوند.
راوی می گوید: به خدا سوگند ! هنوز سخن امّ کلثوم تمام نشده بود که خدا دعای او را اجابت کرد.
ام کلثوم فرمود: خدای را سپاس که کیفرش را پیش از آخرت شامل حال تو کرد. این کیفر کسی است که متعرّض حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله شود.
بانو امّ کلثوم در برابر سخنان یزید
پس از آن که اهل بیت علیهم السلام، مردم شام را با سخنان و خطبه های خود و هم چنین با سوگواری و مرثیه سرایی بر امام حسین دگرگون کردند، یزید به ظاهر از آنان خواست که در شام بمانند، ولی اهل بیت خواستار بازگشت به مدینه شدند. یزید دستور داد محمل هایی را حاضر و برای آنان زینت کنند و اموالی را نیز بر آنان عرضه داشت و گفت:
ای ام کلثوم ! این اموال را عوض آنچه به شما رسیده دریافت کنید.
ام کلثوم در پاسخ فرمود:
« یا یزید ما اقل حیاءک و اصلب وجهک ؟ اتقتل اخی و اهل بیتی و تعطینی عوضهم ».
کتاب نقش زنان در حماسه عاشورا صص ۲۱۴-۲۱۵
@zananetamadonsaz