.......:
پيام مقام معظم رهبري به كنگره عظيم حج
پيام مقام معظم رهبري به كنگره عظيم حج ----------------------------------------------- --------------------------------- بسم اللَّه الرحمن الرحيم ياقَوْمَنا اَجيبُوا داعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ، يَغْفِرْلَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْ كُمْ مِنْ عَذابٍ اَليمٍ.
بار ديگر اجابت كنندگان دعوت الهي - لبيك گويان و هَرْوَلِه كنان - خود را به خانه ي دوست رسانده اند. موسم حج فرا رسيده و عرصه ي شوق و نياز، به روي دلدادگان صفا و معنويت، گشوده شده است. اينك خانه ي خدا و قبله ي دلها پيش روي شما است، عرفات و مَشْعَر آراسته براي جوشش سرچشمه ي ذكر و معرفت است، مِني و صَفا آموزنده ي سعي و تلاش در قُرب به خدا و رَمْيِ شيطان است، اينك فرصت خودسازي و بهره گيري از اين آبشار زُلال توحيد و وحدت فرا رسيده است. لبيكي را
كه در آغاز اِحرام بر زبان رانده ايد، در دل خويش راسخ كنيد و دعوت خدا را كه با سفر به حريم دوست اجابت كرده ايد، با تأمُّل در معنا و هدف حج، از سود و ذخيره ي هرچه افزونتر، برخوردار سازيد. فريضه ي حج، آنگاه كه با معرفت و هوشيارانه به جاي آورده شود، به مسلمان حج گزار و به امت بزرگ اسلامي فيض ميبخشد
فريضه ي حج، آنگاه كه با معرفت و هوشيارانه به جاي آورده شود، به مسلمان حج گزار و به امت بزرگ اسلامي فيض ميبخشد، حاجي را به صفا و پاكي و معنويت سوق ميدهد، و امت را به اِتّحاد و عِزّت و اِقتدار نزديك ميكند.
گام اول براي حاجيان، خودسازي است. اِحرام و طواف و نماز، مَشْعَر و عرفات و مِني، قرباني و رَمْي و حَلْقْ، همه و همه، مظاهر خشوع و فروتني انسان در برابر خداوند و جايگاه ذكر و تَضَرُّع و تقُّرب به او است. اين مناسك پرمعني را نبايد از سر غفلت گذرانيد. مسافر ديار حج، در همه ي اين مراسم بايد خود را در محضر حق متعال بداند، خود را در انبوه متراكم جمع، با محبوب تنها ببيند، با او راز و نياز كند، از او بخواهد و به او دل ببندد، شيطان و هوا را از دل خويش براند، و زنگار حِرص و حَسَد و جُبْن و شهوت را از خويش بِزُدايد. خدا را بر هدايت و نعمتش سپاس گويد، دل را بر مجاهدت در راه خدا، رام كند، مهرباني به مؤمنان و بيزاري از معاندان و حق ستيزان را در دل بپروراند، عزم خويش را بر اِصلاح خود و اِصلاح
دنياي پيرامون خود استوار سازد، و با خداي خود بر آبادي دنيا و آخرت، پيمان بندد. حج براي تقرب دستجمعي به خدا و بَرائت دستجمعي از شياطين اِنْس و جِن است.
حج در عين حال، يك حركت دستجمعي است. دعوت الهي به حج براي آن است كه مؤمنان خود را در كنار يكديگر ببينند و نُمادي از وحدت پيكره ي مسلمين را به چشم خود بنگرند. حج براي تقرب دستجمعي به خدا و بَرائت دستجمعي از شياطين اِنْس و جِن است. تمرين اتحاد و پيوستگيِ امت اسلامي است. و امت اسلامي هرگز مانند امروز به اين برادري بايكديگر و برائت عَلَني از مُشْرِكين و مستكبرين، نياز نداشته است.
امروز جهان اسلام در محاصره ي علمي و اقتصادي و تبليغاتي و اينك نظامي است. اِشغال قدس و فلسطين به اِشغال عراق و افغانستان انجاميد، و اُختاپوس صهيونيزم و استكبار وقيح و نفرت انگيز آمريكا، اكنون براي همه ي خاورميانه و شمال آفريقا و همه ي دنياي اسلام، توطئه و نقشه در سر ميپرورانند و نهضت بيداري را كه امروز جان تازه ئي در پيكر امت اسلامي دميده است، هدفِ كينه و انتقامِ خويش ساخته اند.
اكنون آمريكا و غرب مُسْتَكْبِرْ به اين جمعبندي رسيده اند كه كانون بيداري و ايستادگي در برابر نقشه ي حاكميت آنان بر همه ي جهان، كشورها و ملتهاي مسلمان و بويژه در منطقه ي خاور ميانه است، و اگر با ابزار اقتصادي و سياسي و تبليغاتي و سرانجام، نظامي نتوانند در چند سال آينده، نهضت بيداري اسلامي را مهار و سركوب كنند، همه ي محاسبات آنان براي حاكميت مطلق بر جهان و سِيْطَرِه بر مهمترين منابع نفت و گاز كه تنها وسيله ي مُحَرِّكه ماشين صنعتي
و برتري مادّي آنان بر همه ي بشريت است، به هم خواهد ريخت، و كلان سرمايه داران غربي و صهيونيست كه بازيگر پشت صحنه ي همه ي دولتهاي مستكبرند، از اوج اقتدار تحميلي خود ساقط خواهند شد.
استكبار، همه ي ظرفيت توانائيهاي خود را به ميدان آورده است. در يكجا با فشار سياسي، در يكجا با تهديد اقتصادي، در جائي با ترفند تبليغاتي و در جائي ديگر - مانند عراق و افغانستان و پيش از آن در فلسطين و قدس- با بمب و موشك و تانك و چكمه پوشان نظامي، به عرصه ي نبرد سرنوشت ساز وارد شده است.
مهمترين ابزار اين دَدْمَنِشان آدميخوار، پرده ي نفاق و فريبي است كه بر چهره ي خود كشيده اند. جوخههاي تروريستي را تجهيز و به قصد جان بيگناهان روانه ميكنند، و دم از مبارزه با تروريسم ميزنند. از دولت تروريست و جلادي كه فلسطين را غصب كرده، علناً پشتيباني ميكنند و مدافعان جان به لب رسيده ي فلسطيني را تروريست مينامند. از آزادي و حقوق اقليتها
سخن ميگوي
ند، و حق آموزش و تحصيل را از دختران مسلمان، بجرم پايبندي به حجاب اسلامي سلب ميكنند.
سلاحهاي كشتار جمعي اتمي و شيميائي و ميكربي را توليد و توزيع و مصرف ميكنند و فجايعي مانند هيروشيما و حلبچه و خطوط دفاعي ايرانيان در جنگ تحميلي پديد ميآورند و در عين حال شعار كنترل سلاح كشتار جمعي سر ميدهند. آنان خود در پشت سرِ مافياي كثيف مواد مخدرند و دم از مبارزه با مواد مخدر ميزنند. آنان نمايش عِلْم گرائي و جهاني سازيِ عِلْم ميدهند و آنگاه با پيشرفت دانش و فناوري در جهان اسلام مقابله ميكنند و سر بر آوردن فناوري هسته ئي
صلح آميز در كشورهاي اسلامي را، گناهي بزرگ ميشمارند. از آزادي و حقوق اقليتها سخن ميگويند، و حق آموزش و تحصيل را از دختران مسلمان، بجرم پايبندي به حجاب اسلامي سلب ميكنند. درباره ي آزادي بيان و عقيده داد سخن ميدهند، و ابراز عقيده درباره ي صهيونيزم را جرُم ميشمرند و بسياري از آثار فكري و قلمي برجسته ي اسلامي را و حتي اسناد به دست آمده از لانه ي جاسوسي آمريكا در تهران را، در آمريكا اجازه ي نشر نميدهند. در باب حقوق بشر پرگوئي ميكنند، اما دهها اردوگاهِ شكنجه چون گُوانْتانامُو و اَبُوغُرَيْبْ بپا ميكنند، يا در مقابل چنين فجايع كم نظيري سكوت رضايت آميز در پيش ميگيرند. آنها از احترام به همه ي مذاهب سخن ميگويند، اما از مُرتَّدِ مَهْدُورُالدَّمي چون سلمان رشدي حمايت ميكنند و در راديوي دولتي انگليس، سخن كُفرآميز بر ضِدّ مقدسات اسلامي ميپراكنَنَد. امروز در هر كشور اسلامي، انتخابات آزاد صورت گيرد، ملتهابر ضد خواسته ي آمريكا و انگليس رأي خواهند داد.
امروز بر اثر گستاخي و بي پروائي حماقت آميز زمامداران آمريكا و انگليس، نقاب خدعه و نفاق آنان شكاف برداشته و نفرت از اين مستكبران، به دست خودشان دل ملتها و جوانان مسلمان را انباشته است. امروز در هر كشور اسلامي، انتخابات آزاد صورت گيرد، ملتهابر ضد خواسته ي آمريكا و انگليس رأي خواهند داد.
اكنون انتخابات عراق پيش روي ما است. هدف ملت عراق و رهبران راستين آنان از انتخابات، نقطه ي مقابل هدف اشغالگران از آن است. ملت و رهبران عراق، انتخابات را براي تشكيل حكومتي مردمي و بر خاسته از اراده ي مردم و براي عراقي مستقل و يكپارچه و آزاد ميخواهند. انتخابات از نظر آنان بايد
پايان اِشغال نظامي و سلطه ي سياسي آمريكا و انگليس باشد. بايد به حضورِ فتنه انگيز صهيونيستها كه در زير سايه ي سلاح آمريكائيها، خود را به كناره ي فرات رسانده و خواب آشفته ي «از نيل تا فرات» را تعبيري ناقص كرده اند، خاتمه دهد. بايد كُدُورتهاي فِرقه ئي و قومي را كه غالباً برانگيخته ي خِباثَت دشمنان مشترك است، به اُخُوَّت و اِتحاد تبديل كند. در اين استعمار فَرانُوين، مزدوران بيگانه مانند گذشته بطور مستقيم از سوي استعمارگران به كار گماشته نمي شوند، بلكه در انتخاباتي كه رأي مردم با تقلب و خدعههاي رائج ناديده گرفته شده، كساني بنام مُنْتَخَب مردم بر سركار ميآيند.
اما انتخابات در خيال خام اشغالگران، هدف ديگري دارد. آنان ميخواهند زير نام انتخابِ مردمي، مزدوران خود را كه غالباً بخاطر سوابق وابستگيِ شان به حزب بعث، ذليل و رامِ دست اشغالگران اند، بر مردم حاكم كنند. ميخواهند هزينه ي حضور نظامي را از دوش خود بردارند و به دست مزدوران خود هرچه را هم هزينه كرده اند، از جيب و نفت عراق جبران كنند. ميخواهند استعمار را در شكل كاملاً جديد آن در عراق مُسْتَقَر سازند. در اين استعمار فَرانُوين، مزدوران بيگانه مانند گذشته بطور مستقيم از سوي استعمارگران به كار گماشته نمي شوند، بلكه در انتخاباتي كه رأي مردم با تقلب و خدعههاي رائج ناديده گرفته شده، كساني بنام مُنْتَخَب مردم بر سركار ميآيند. نام و ظاهر كار دموكراسي وباطنِ آن، حاكميت مطلق بيگانه بر ملت مظلوم است.
اكنون دو خطر بزرگ، انتخابات عراق را تهديد ميكند: نخست، تقلب و جابجا كردنِ آراء مردم كه بخصوص آمريكائيها در آن مهارت دارند. اگر زُبْدِگان عراقي و جوانان سياسي و تحصيل كرده،
با همت وتلاش شبانه روزي، بتوانند از وقوع اين تقلب مانع شوند و حكومت مردمي و مُنْتَخَب خود را بر سركار بياورند، آنگاه خطر دوم، مطرح ميشود كه كودتاي نظامي و مسلَّط كردن يك ديكتاتور ديگر بر سرنوشت عراق است.
اين خطر نيز با هوشمندي و موقع شناسي و شجاعت مردم غيور و مؤمن عراق و رهبران حقيقي و بزرگوارِ آنان، قابل دفع است. آنان دراين لحظه ي حساس تاريخي كه سرنوشت دهها سال آينده ي آنان را رقم ميزند، بايد از ايمان و شجاعت و همبستگي مليِ خود، بيشترين استفاده را ببرند، انتخاباتي فراگير و سالم و پرشور برگزار نمايند و از نتائجِ آن، با همه ي توان پاسداري كنند. اختلافِ شيعه و سني يا عرب و كرد و تُركَمان و يا ديگر دسته بنديهاي تفرقه انگيز، تنها بوسيله ي دشمنان دامن زده ميشود. همچنانكه ناامني كه همواره مقدمه ي بروز ديكتاتوري است، از سوي سر
ويسهاي اطلا
عاتيِ دشمن، طرّاحي و تشويق ميشود. كساني كه با ترورهاي جِنايَتْبار، جان شهروندانِ عراقي و شخصيتهاي علمي و سياسي را هدف ميگيرند، هرگز در شُمار مجاهداني كه در راه استقلالِ عزّت اسلامي با اشغالگرانِ ستمگر مبارزه ميكنند، قرار نميگيرند.
برادران و خواهران حج گزار! ملتها و دولتهاي مسلمان!
امروز دنياي اسلام بيش از هميشه، به اتحاد و يكدلي و تَمَسُّك به قرآن نيازمنداست. از سوئي، ظرفتيهاي جهان اسلام براي توسعه و عزت و اقتدار، امروز بيش از گذشته آشكارشده و بازيابيِ مَجد و عَظِمت امت اسلامي، امروز در سراسرِ جهانِ اسلام، انگيزه و خواست جوانان و فرزانگان شده است. شعارهاي منافقانه ي مستكبران، رنگ باخته و نيّات پليد آنان براي امت اسلامي، بتدريج، آشكارشده است.
و از سوي ديگر، جهانخواران كه سوداي
حاكميت بر سراسر جهان را در سر ميپرورانند، از بيداري و وحدت امت اسلامي بيمناكند و آن را سدّي در برابر سيلِ ويرانگرِ نقشههاي خود ميشمرند و در تلاش براي پيشدستي و پيشگيري از آنند. بايد چه در هنگام بمباران نجف و فَلُّوجه و مُوصِل، چه هنگام زلزله ي دريائي در اقيانوس هند كه دهها هزار خانواده را داغدار كرد، چه در هنگام اِشغال عراق و افغانستان، و چه در حوادث خونبارِ هر روزه يِ فلسطين، تكليفِ الهي را بر دوش خويش، احساس كنيم.
امروز، روز اُخوت عملي در همه ي عرصهها و در برابر همه ي فتنهها است. روز فراهم ساختنِ زمينه براي حكومت حضرت مهدي، عجل الله فرجه الشريف است. روز اِجابت دعوت الهي در همه ي زمينهها است. روزي است كه بايد آيه ي «اِنَّمَا المُؤْمِنُونَ اِخْوَة» و آيه ي «لاتَقُولُوا لِمَنْ اَلْقي اِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤمِناً» و آيه ي «اَشِدَّاءُ عَلَي الكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» را بار ديگر بر دلهاي خود تلاوت كنيم، بايد چه در هنگام بمباران نجف و فَلُّوجه و مُوصِل، چه هنگام زلزله ي دريائي در اقيانوس هند كه دهها هزار خانواده را داغدار كرد، چه در هنگام اِشغال عراق و افغانستان، و چه در حوادث خونبارِ هر روزه يِ فلسطين، تكليفِ الهي را بر دوش خويش، احساس كنيم. ما مسلمانان را دعوت به اتحاد ميكنيم، اين اتحاد، نه عليه مسيحيان يا ساير اديان و ملتها، بلكه براي مقابله با متجاوزان و اشغالگران و جنگ افروزان، براي اجراي اخلاق و معنويت و احياء عقلانيت و عدالت اسلامي و پيشرفت علمي و اقتصادي و بازيابيِ عزَّت اسلامي است. به ياد جهانيان ميآوريم كه وقتي قدس در دوران خلفاء راشدين در دست
مسلمانان بود، مسيحيان و يهوديان در آرامش و امنيتِ كامل بودند، اما اينك كه قدس و مراكزي ديگر زير سلطه ي صهيونيستها يا صليبي هايِ صهيونيست است، چگونه خون مسلمانان را مباح ميشمرند؟!
حج گزارانِ عزيز را به خُشوع و ذِكر و اِنابِه و تلاوت قرآن باتدبّر و حضور در نمازهاي جماعت و مهرباني با حاجيانِ كشورهاي ديگر و پرهيز از وقت گذرانيهايِ بيهوده، فرا ميخوانم و از خداوند متعال موفقيت و عافيت و قبولي عبادات شما را مسئلت ميكنم و همه را به دعا براي حضرت بقيةالله ارواحنا فداه و فرا رسيدن حكومت عدل جهانيِ آن ذخيره ي الهي دعوت ميكنم. وَالسَّلامُ عَلَيْهِ وِ عَلَيْكُم وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكاتُه
علي الحسيني الخامنه اي
هفتم ذي الحجة ۱۴۲۵
برابر با ۲۹ دي ماه ۱۳۸۳
.......:
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ۶- طبیعی ترین خصوصیات و رفتارهای مورد انتظار از جوانان امروز. به نام خدا. من هم اجازه میخو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
۷- محدوده ی مجاز نوگرایی و نوجویی جوانان در جمهوری اسلامی
سلام عرض میکنم حاج آقا.
سلامٌ علیکم و رحمةالله.
من نمیدانم که چرا میگویند اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد.
چشمها را باید شست،
جور دیگر باید دید.
یک نکته ای است که ما از بزرگانمان یاد گرفته ایم و احساس میکنیم که مدام با شست و شوی دل و روح و نگاهمان میتوانیم که نوتر ببینیم. امّا هم در خانواده و هم در فضای جامعه، گویا سوء تفاهمی نسبت به جوانها وجود دارد، به دلیل همین نوجویی و نوگرایی که بهش معتقد هستند و به هر حال مقتضای سن و شرایط زندگی و حال و هوای جوانی شان است. اینکه در خانواده احساس میشود که پدر و مادرها میخواهند جوانها همانگونه زندگی کنند که آنها میزیستند، یا به آن چیزهایی که پدر مادرها دست نیافته اند، حال پسرها و دخترها باید دست پیدا کنند و در جامعه هم، به هر حال سنتها و عرف و چیزهایی که حاکم بر جامعه هست که الزاماً منظورم این نیست که همه ی آنها نادرست است امّا به هر حال حاکم هست، به سختی
پذیرای این نوگرایی جوانهاست و شاید حتّی به لاابالی گری متّهم بشوند جوانها، یا به بی احتیاطی و بی تأملی و ناآگاهی متّهم بشوند. مثلاً حالا ما فکر میکنم در این فرصت بیست ساله برای تثبیت اصول اساسی اعتقادی مان در مورد انقلاب و نهضت بزرگمان فرصت کافی داشته ایم، امّا گاهی احساس میکنم که باید در مواردی که ما امکان مانور بیشتری به اصطلاح داریم، امکان بُروز خلّاقیتها و نوآوریها و نگاههای جدید به موضوع داریم، آنجاها باید کشف بشود و پیدا بشود و اعمال نظر بشود. مثلاً حضرت امام در مورد موسیقی و در مورد مثلاً بحث ورزش شطرنج نظرهای متفاوتی دادند که اصلاً انقلابی در این دو موضوع جدّی پیش آورد و در مورد جوانها هم یک گشایش خیلی بزرگی بود. من شهید رجایی را به عنوان یکی از اسوههای بزرگ تقوا و اخلاص و ایمان میشناسم و به یاد دارم عکسی را از شهید رجایی دیدم که با پیراهن آستین کوتاه خدمت امام نشسته بودند و صحبت میکردند در آن اوج سالهای آغازی و آرمانی انقلاب. عرض من این است که در مواردی که شما به عنوان یک رهبر دینی به هر حال بزرگ میلیاردها انسان، فکر میکنید ما کجا اجازه داریم که پس از تثبیت آن اصول اساسی، در بخشهایی اجازه ی نوجویی و نوگرایی بدهیم و اجازه بدهیم که جوانها بر اساس روحیه شان تحوّلات را تجربه کنند و دستشان بازتر باشد و الزاماً در قید چهارچوبهای بسیار خشک خدای ناکرده متحجّر نباشند.
آن شعر مال چه کسی بود؟
از مرحوم سهراب سپهری بود.
خیلی خب. آنچه را که گفتید، خیلی اش را قبول دارم من. اوّلاً اینکه میگوئید کجا اجازه دارند که نوآوری کنند، نوآوری اصلاً چیزی نیست که اجازه لازم داشته باشد و کسی که میخواهد نوآوری کند از کسی اجازه بگیرد. اگر میدانی وجود داشت، این نوآوری و خلّاقیّت به وجود خواهد آمد و من معتقدم نوآوری در همه ی زمینهها باید انجام بگیرد. نوآوری معنایش این نیستش که ما اصول پذیرفته شده ی منطقی و عقلانی خودمان را زیر سؤال ببریم. نوآوری معناش پیشرفت است؛ معناش تکامل است در اموری که رو به تکامل است. فرض بفرمائید که مثلاً عدالت چیز خوبی است. هر کسی که بخواهد نوآوری کند شیوه ی خوبی را برای تأمین عدالت پیدا میکند، امّا در خوبی عدالت شک نمیکند. محبت به پدر و مادر، محبت
به فرزند یک امر طبیعی است، ممکن است کسی شیوههایی برای آن پیدا کند که وجود نداشته باشد امّا در اصل این اصول کسی شک نمیکند. بنابراین وقتی شما میگوئید نوآوری و جوان میخواهد نوآوری بکند، لزوماً این به این معنی نیست که این نوآوری شامل نوآوریهای غیرمنطقی و نامعقول هم میشود، یعنی نوآوریِ درست مورد نظر است. بنابراین بنده کاملاً موافق هستم که باید نوآوری بشود.
ولیکن اینکه میگوئید جامعه ی ما نمی پسندد، من این را نمیتوانم خیلی از شما قبول کنم. حالا یا شما چون جوان هستید و در خانواده ی خودتان یا جای دیگر هستید خبری دارید که من ندارم، یا من چون تجربه ی بیشتری دارم و اطّلاعات زیادی دارم، یک چیزی میدانم که شما نمیدانید، به هر حال یکی از این دو تاست. من گمان میکنم که جامعه ی ما، جامعه ای است که نوآوری را اساساً تربیت میکند و استقبال میکند. خب، یک نمونه اش همین است. شما میگوئید امام بزرگوار. امام، یک مرد کهنسالِ هشتاد ساله در اواخر عمرش این دو فتوایی که را که شما میگوئید صادر کردند. خب، اینها ببینید نشان دهنده ی این است که جامعه ی ما اصلاً جامعه ای است که با پدیدههای نوِ معقول و منطقی کاملاً همساز و همخوان است. خانوادههای ما هم همین جورند. ممکن است البتّه خانوادهها با بعضی از حد خارج شدنهای جوانها مقابله کنند. این هم منطقی است. این را هم نباید شما از پدر مادرها انتظار داشته باشید که فرض بفرمائید که به جوانشان اصلاً تذکّر ندهند. جوان خب، به کمک فکریِ پ
در مادر احتیاج دارد. هر جوانی احتیاج دارد به کمک فکری پدر و مادر. یعنی کمکهای فکری پدر و مادر - بکن نکنهای پدرانه و مادرانه و مشفقانه - را نبایستی متّهم کرد به اینکه این جلو نوآوری جوان را میگیرد؛ نه. من گمان نمیکنم آنجایی که نوآوری معقول و منطقی و صحیحی باشد، پدر و مادر هم جلوی او بایستند، یا جامعه ی ما بخصوص در مقابل او بایستد؛ نه، در جامعه امروز اصلاً تشویق به نوآوری، جزو شعارهای مکرّر این جامعه و این نظام
است و ما دوست میداریم
نوآوری را. منتها همین طور که در صحبتهاتان کاملاً دیدم شما هم توجّه دارید و اشاره کردید، من هم تصریح کردم، نوآوری بایستی به نوآوریهای غیرمنطقی و گاهی نابخردانه منتهی نشود که انسان با هرچه که سنّت است، با هرچه که از نسل قبل بوده، یا قدیمی است مبارزه کند به صرف اینکه من میخواهم نوآوری کنم. این اصلاً منطقی نیست، این را عقل نمیپذیرد. نوآوری یعنی در آن میدانهایی که حرکت تکاملی وجود دارد و بایستی ما آن را پیش ببریم و بنابراین نخیر، از جوانها انتظار هست که نوآوری کنند، خلّاقیّت کنند.
البتّه خب، افرادی هستند که چشم و گوششان خیلی بسته است، من این را هم منکر نمیشوم؛ تحجّر و تصلّب هست، لکن همان آدمهای متحجّر را هم میتوان با شیوه ی منطق درست آگاهشان کرد. ما این را دوره ی مبارزات خیلی تجربه کردیم. گاهی میشد جوانهایی دور و بر ما بودند که در خانواده ی خودشان حرفهایی را مطرح میکردند، پدر مادرها را برآشفته میکردند. اتّفاق افتاده بود که بعضی از این پدر مادرها به ما مراجعه میکردند - به خود من چند بار از این قبیل مراجعات اتّفاق افتاد - آدم با آن پدر مادر که صحبت میکرد میدید که هیچ تعصّبی ندارد. این چون نمیداند محتوای حرف را یعنی آن جوان نتوانسته درست مقصود خودش را بیان کند، این پدر و مادر را آشفته کرده. به هر حال با آدمهایی را هم که انسان خیال میکند تعصّب و تحجّری در یک مسئله ای دارند، میتوان با منطق صحبت کرد و البتّه پیش از آن، توجّه کرد به اینکه نکند که آنچه که او دارد به خرج میدهد، این تعصّب و تحجّر نیست. این دارد یک اشتباهی از من را تصحیح میکند. این را هم حتماً بایستی توجّه کنید. ان شاءالله موفّق باشید، زنده باشید.
#پاسخ پرسشهای دانشجویان
✍مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی
تولید : ایران صدا
#روایت_رهبری
#سید_یاسر_جبرائیلی
#تاریخ_معاصر #انقلاب_اسلامی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📗کتاب صوتی #روایت_رهبری قسمت 7⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part08_روایت رهبری.mp3
14.57M
📗کتاب صوتی
#روایت_رهبری
قسمت 8⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬تصویری👆
✳️فرازی زیبا از استاد راغب مصطفی غلوش در ایران
📖تلاوت سوره:قصص
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸🔶 و لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلي کُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ
آیه 189 سوره آل عمران
💠 ترجمه: خداست مالک آسمان ها و زمین، و خدا بر هر چیز تواناست
-⚘-⚘-⚘-⚘-⚘-⚘-⚘
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: يا خياطي بداند ولي خياطي نكند، يا ساختن چيزي را بلد باشد ليكن هرگز آن را نسازد. حضرت سپس فر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
متن عربی حذف شده
در توحيد صدوق گويد: محمد بن علي ماجيلويه (رض) از عمويش محمد بن ابي قاسم، از ابوسمينه محمد بن علي صيرفي، از محمد بن عبداللّه خراساني خادم حضرت رضا (ع) روايت كرده است كه گفت: مردي از زنديقان بر حضرت رضا (ع) وارد شد، و جماعتي در خدمت ايشان بودند، ابوالحسن (ع) به او فرمود: اي مرد، اگر گفته شما درست باشد -كه البته نيست - در اين صورت آيا ما و شما همانند و يكسان نيستيم، و نماز خواندن و روزه گرفتن و زكات دادن و اقرار ما (به توحيد و... ) زياني به ما نمي زند؟ مرد خاموش ماند، ابوالحسن (ع) فرمود: اما اگر گفته ما درست باشد -كه درست هم هست - در اين صورت آيا نه اين است كه شما هلاك شده ايد ما نجات يافته ايم
؟ مرد عرض كرد: رحمت خدا بر تو، بفرماييد كه خداوند چگونه است و در كجاست؟ حضرت فرمود: واي بر تو، اصولاً اين سؤال تو غلط (و بي مورد) است، (زيرا) خداوند مكان را مكان قرار داد در حالي كه او، خود، بود و مكاني نبود، و چگونگي را چگونگي بخشيد، در حالي كه او، خود، بود و چگونگي و كيفيتي وجود نداشت، پس خداوند نه چگونگي دارد و نه مكاني ميگيرد، نه به حسّي (از حواس) درك ميشود، و نه با چيزي قياس و سنجيده ميشود، آن مرد گفت: پس در اين صورت او چيزي نيست؛ چرا كه به هيچ يك از حواسّ درك نمي شود. ابوالحسن (ع) فرمود: واي بر تو، كه چون حواسّت از ادراك او عاجز و ناتوان است ربوبيّتش را انكار ميكني؛ ولي (بر خلاف تو) چون ديديم كه حواس ما از ادراك او ناتوان است تعيّن پيدا كردم كه پروردگار ما با همه اشياء ديگر فرق ميكند، مرد گفت: به من بگو خداوند از چه زماني بوده است؟ ابوالحسن (ع) فرمود: تو به من بگو چه زماني نبوده است، تا من بگويم از چه زماني بوده است، مرد گفت: دليل بر وجود او چيست؟ ابوالحسن (ع) فرمود: چون به اين جسم خود نگريستم و ديدم كه نه ميتوانم به قد و پهناي آن چيز بيفزايم و نه
كم كنم، نه قادرم ناخوشيها و مضرّات را از آن دور سازم و نه سود و منفعتي به آن برسانم، دريافتم كه اين ساختمان را سازنده اي است و به وجودش اعتراف كردم، علاوه بر اين با مشاهده گردش فلك به قدرت او، و پيدايش ابرها و وزش بادها و حركت خورشيد و ماه و اختران و ديگر نشانههاي شگفت انگيز متقن دانستم كه اين همه را حسابگري و پديد آورنده اي است، مرد گفت: پس چرا اين خدا از ما پوشيده است؟ ابوالحسن (ع) فرمود: پوشيده بودن او از خلق به سبب كثرت گناهان ايشان است، در صورتي كه هيچ چيز، در دل شب و روز، از ديد خداوند پنهان و پوشيده نيست، مرد گفت: پس چرا حسّ بينايي او را در نمي يابد؟ حضرت فرمود: تا فرق باشد ميان او و خلقش كه با چشم ديده ميشوند، وانگهي خداوند برتر از آن است كه به چشم ديده شود يا به وهم در آيد و يا در خرد آدمي بگنجد. آن مرد عرض كرد: حدّ و حدود او را برايم بيان فرما، حضرت فرمود: خداوند را حدّي نيست، عرض كرد: چرا؟ فرمود: چون هر محدودي متناهي به حدّ است، و هر چه حدّ پذير باشد افزايش پذير است، و هر چيزي كه افزايش پذير باشد كاستي پذير نيز هست، بنابر اين خداوند نه محدود است، نه افزايش و كاستي ميپذيرد، نه جزء دارد، و نه به
وهم در ميآيد، مرد عرض كرد: شما ميگوييد خداوند لطيف و شنوا و بينا و دانا و حكيم است، آيا شنوا جز با گوش ميشنود، و بينا جز با چشم ميبيند، و لطيف (ظريف كار) جز با دست كار ميكند، و حكيم (محكم كار) غير از طريق ساختن شناخته ميشود؟ ابوالحسن (ع) فرمود: لطيف (ظريف كار) در بين ما انسانها به كسي گفته ميشود كه چيز ظريفي را بسازد، نديده اي كه وقتي يكي از ما چيز ظريفي را ميسازد ميگوييم: فلاني چقدر لطيف (ظريف كار) است، حال چگونه در حق آفريدگار بزرگ نمي توان گفت: لطيف است؟ آفريدگاري كه موجودات لطيف (ظريف و ريز) و بزرگ را آفريده است، جانداران را مركّب از ارواح (نيروهاي حياتي) قرار داده است، هر جنسي را صورتي مخالف با جنس خود بخشيده است به طوري كه هيچ يك شبيه ديگري نيست، پس همه اينها لطف (و ظرافتي) است از جانب آفريدگار لطيف و خبير كه در تركيب صورت آن نهاده است، از اينها گذشته وقتي به درختان و ميوههاي خوراكي و غير خوراكي آنها ميانديشيم، ميگوييم: آفريدگار ما لطيف است، اما لطف (و ظرافتكاري) او همانند لطافت و ظرافتكاري خلق او در كارها و ساخته هايشان نيست. و ميگوييم: او شنوا است، يعني اين كه هيچ آوايي از آواهاي خلق او، از عرش تا فرش، و از صداي
مور گرفته تا بزرگتر از آن چه در خشكي و چه در دريا، بر خداوند پوشيده نيست، و زبان همه آنها را ميداند و در تشخيص آنها از يكديگر اشتباه نمي كند. اين جاست كه ميگوييم: خداوند ميشنود اما نه با گوش. و ميگوييم: او بيناست اما نه با چشم؛ چرا كه خداوند رد پاي مورچه سياهي از كه در شب تار بر روي سنگي سياه راه برود، ميبيند و حركت مور را در شب تاريك و ظلماني ميبيند؛ مضارّ و منافع آن را ميبيند، و جفت گيري آنها و بچهها و زاد
و ولد مورچگان را ميبيند، ا
ين جاست كه ميگوييم خداوند بيناست، امّا نه آن سان كه خلقش ميبينند. راوي ميگويد: مرد زنديق در همان مجلس اسلام آورد، و غير از اين مناظره، سخنان ديگري نيز ميان ايشان گذشت۱.
منبع حديث
۱- توحيد صدوق ۲۵۰ – ۲۵۲
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔸 برنامه تلویزیونی "درسگفتار" 🏷 #آسیب_شناسی_مهدویت 💎 جلسه چهارم 👤 استاد محمد شهبازیان ♦️ حتماً
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 برنامه تلویزیونی "درسگفتار"
🏷 #آسیب_شناسی_مهدویت
💎 جلسه پنجم
👤 استاد محمد شهبازیان
♦️ حتماً این جلسات را پیگیری کنید
🔰 سلسله #پوسترهای_وظایف_منتظران 5
شماره 5⃣
🔷 برای ظهورش قدمی برداریم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📻📻📻 #سپاه #کتاب_صوتی 📚 #نخلها_و_آدمها ✍ نعمت الله سلیمانی 7⃣ فصل هفتم (۷) 📚 از رمانهای بلند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻📻📻
#سپاه
#کتاب_صوتی
📚 #نخلها_و_آدمها
✍ نعمت الله سلیمانی
8⃣ فصل هشتم (۸)
📚 از رمانهای بلند دفاع مقدسی که در سال ۸٠ برنده جایزه بهترین کتاب شد .