eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت آيت الله خامنه اي سكان اجرايي كشور را در دست توانمند و انقلابي خود گرفت. معظم له، مهندس «مير حسين موسوي » را براي پست مهم نخست وزيري برگزيد. دوره اول رياست جمهوري آيت الله خامنه اي، با جنگ و محاصره اقتصادي توام بود و يك كار سخت و طاقت فرسا را در بعد داخلي براي انتظام جمهوري اسلامي و هماهنگي نهادها و ارگانهاي آن با مساله اصلي، يعني جنگ و مقابله با ضد انقلاب، منافقين و ليبرالها ايجاب مي‌كرد و در بعد خارجي، معرفي انقلاب و مواضع نظام، بخصوص در زمينه جنگ تحميلي و ضد استكباري و ضد صهيونيستي، و حمايت از مستضعفان و محرومان را طلب مي‌كرد. آيت الله خامنه اي با مشكلات جسمي كه داشتند، مجدانه در هر دو بعد، يك كار پيگير، مستمر و دقيقي را شروع كردند و موفق به ارائه چهره اي با صلابت و پيروز، و مورد رضايت امام عزيز از نظام جمهوري اسلامي، شدند. مقام معظم رهبري در ارزيابي خود از دوره اول رياست جمهوري، در زمينه هماهنگي مي‌فرمايند: فراموش نمي كنم كه چند ماهي از شروع مسؤوليت من گذشته بود و علي رغم حالت بيماري و ضعف جسمي ناشي از آن حادثه كه كار و تلاش شبانه روزي خيلي وسيعي داشتيم، چند نفر از سران كشورها در اين جا ميهمان ما بودند و يكي از آنها كه در اوايل نظام جمهوري اسلامي، شايد حداقل دوبار به ايران سفر كرده بود، مي‌گفت اين اولين باريست كه من احساس مي‌كنم كشور شما رئيس جمهور و دولت و وزرا و دستگاههاي همكار و همخواني دارد و اين نظم را در كشور شما من براي اولين بار مشاهده مي‌كنم. و شايد هفت الي هشت ماهي بيشتر از شروع مسؤوليت ما نگذشته بود كه اين حرف به من زده شد، در حالي كه حقيقت هم همين بود، چون در آن روزها بحمد الله ما توفيق پيدا كرديم هر كدام از نهادهاي گوناگون كشور را در جاي خودشان مستقر و تثبيت نموده، روابطشان را با همديگر منظم كنيم و براي جلوگيري از دخالت دستگاهي در حوزه ي كار دستگاه ديگر، اقدام لازم معمول داريم تا همه به مسؤوليت قانوني خود متوجه شوند و اين از پيشرفتهايي بود كه بحمد الله تا كنون داشته ايم و به همين طريق هم تا به امروز اين پيشرفت ادامه دارد. (۸) در زمينه كمك به كارهاي اجرايي و گشودن گره‌ها مي‌فرمايند: اما نوع ديگر از كارهايي كه انجام گرفته، كمك به مسؤولان كشور در گشودن گره‌هاي اجرايي است و در موارد متعددي به درخواست مسؤولان يا آقاي نخست وزير در كار اجرايي كشور شركت داشتيم و در مواردي كه ناهماهنگيهايي بين بعضي از مسؤولين و وزرا وجود داشته، در موارد فراواني كه در مسائل ستاد انقلاب فرهنگي مشكلاتي بود و اختلافاتي بين وزارت و بين ستاد يا جهاد دانشگاهي وجود داشت، جلسات متعددي در دفتر ما تشكيل مي‌شد كه به اين مسائل مي‌رسيديم. (۹) آيت الله خامنه اي در گزارش خود از عملكرد دوره اول رياست جمهوري در زمينه مسائل سياست خارجي مي‌فرمايند: در مسائل سياست خارجي كه فعاليت بسيار گسترده اي در اين قسمت بود و من در اين مدت ۱۸۵ جلسه با شخصيتهاي سياسي و نمايندگان سياسي خارجي داشتم، و حدود هزار و سيصد نامه و پيام به سران كشورها و رؤساي جمهور در اين مدت فرستادم كه متقابلا پيامهاي زيادي هم دريافت كرديم و من آنها را در اين آمار نياوردم. در موارد خاصي خود، آقاي نخست وزير درخواست مي‌كردند جلساتي داشته باشيم كه از اين قبيل موارد هم زياد وجود دارد. https://eitaa.com/zandahlm1357
آزادى زنان در نظام اسلام زن مساوي مرد است سؤال: (شاه شما را مخالف با تمدن قلمداد مي‌كند؛ شما نيز همين اتهام را به شاه برمي گردانيد و اين مطلب لزوماً قانع كننده نيست. لطفاً ممكن است موضع و موقع خود را راجع به سه موضوع اصلي ايران بيان بفرماييد؛ اصلاحات ارضي، صنعتى كردن مملكت، و زنان) جواب:... در خصوص زنان، اسلام هيچگاه مخالف آزادى آنان نبوده است، برعكس اسلام با مفهوم زن به عنوان شيء مخالفت كرده است و شرافت و حيثيت او را به وي باز داده است. زن مساوي مرد است. زن مانند مرد آزاد است كه سرنوشت و فعاليتهاي خود را انتخاب كند؛ اما رژيم شاه است كه با غرق كردن آنها در امور خلاف اخلاق، مي‌كوشد تا مانع آن شود كه زنان آزاد باشند. اسلام شديداً معترض به اين امر است. رژيم آزادي زن را البته نظير آزادي مرد از ميان برده و پايمال ساخته است. زنان مانند مردان زندانهاي ايران را پر كرده اند. در اينجاست كه آزادى آنها در معرض تهديد و در خطر قرار گرفته است. ما مي‌خواهيم كه زنان را از فساد، كه آنان را تهديد مي‌كند، آزاد سازيم. (۱۲۲) ۴/۲/۵۷ آزادي زنان در جامعه اسلامي سؤال: (در مورد مسائل اجتماعي، حضرت آيت الله حضور زنان را در دانشگاه و يا كار كردن آنان در جامعه چگونه مي‌بينيد؟ آيا براي آنها شما محدوديتهايي قائل مي‌شويد كه الآن در جامعه كنوني وجود ندارد. و نطرحضرتعالي در مورد كنترل مواليد و تحصيل زنان و مردان در دانشگاه به صورت مخلوط چيست؟ ) جواب: زنان در جامعه اسلامي آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسيْن به هيچ وجه جلوگيري نمي شود. از چيزي كه جلوگيري مي‌شود فساد اخلاقي است كه زن و مرد نسبت به آن مساوي هستند و براي هر دو حرام است. راجع به مواليد، تابع آن است كه حكومت چه تصميمي بگيرد. (۱۲۳) ۱۶/۹/۵۷ آزادي فعاليت زن زن و مرد همه آزادند در اينكه دانشگاه بروند؛ آزادند در اينكه- عرض مي‌كنم- رأي بدهند، رأي بگيرند. آني كه مخالفند، اين است كه اينطوري كه اينها۱ زن را مي‌خواهند بار بياورند كه يك ملعبه اي در دست مردها باشد، به قول شاه: «زن خوب است فريبا باشد»! ما مي‌خواهيم اين كلمه را بگيريم، اين غلط را بگيريم. ما مي‌خواهيم زنْ آدم باشد مثل ساير آدمها، انسان باشد مثل ساير انسانها، آزاد باشد مثل ساير آزادها. (۱۲۴) ۲۰/۹/۵۷ https://eitaa.com/zandahlm1357
سکوت و جدل 22.mp3
7.03M
22 تفــکر: بالاترین و رساننده ترین عبادته! که نیاز به خلــوت و سکوت داره. 🔻هر قدر زبانِ انسان کم کارتر میشه؛ فکر وعقلش نورانی تر و فعال تر میشه
🕌در محضر امام روح الله (۲۰۸) 📌 امام خمینی (ره ): بعضی‌ها با منحرفین برخورد نمی‌کنند تا مبادا یک کلمه علیه‌شان گفته بشود. بریزید بیرون این‌ها را از رادیو تلویزیون.خوش باور نباشیم. توبه را بپذیرید ولی کار دستشان ندهید. 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. @zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
خانمي با بدن فلج خانمي را به پنجره فولاد بسته بودند که تمام بدنش فلج بود. نه ياراي سخن گفتن داشت و نه توانايي حرکت. گويا به يکباره دچار اين بيماري شده بود. همچنان که روي ويلچر نشسته بود، احساس تشنگي مي‌کند و خيره به سقاخانه نگاه مي‌کرد. يکباره آقائي را با شال سبز ديده بود که کاسه اي آب در دست داشته و به طرف او مي‌آيد. مرد جلوتر مي‌آيد اما او باز هم قادر به گرفتن آب نبوده است. مرد به او مي‌گويد: برخيز و آب را بگيرو او بر مي‌خيزد! جلو مي‌رود آب را مي‌نوشد و به خودش مي‌آيد و فرياد مي‌کشد من ايستاده ام؟ بله و او شفاي کامل گرفته بود. خانواده شهدا شبي حدود ساعت ۱۲ در کفشداري شماره ۲ بودم. زماني که کشيک من در حال پايان يافتن بود، فردي به کفشداري آمد و گفت که خوشا به حال شما که توفيق خدمت در اينجا را داريد و شروع به صحبت کرد و گفت که من از بوشهر با گروهي زائر که من مسئولشان هستم آمده ام. زائرين از خانواده شهدا بودند و اين آقا از نيروهاي سپاه پاسداران بود. سپس صحبت جبهه شد، او گفت: در زمان جنگ روزي براي مرخصي از خط مقدم به اهواز آمده بودم در اين فکر بودم که تا بوشهر راه درازي است و نمي دانستم که چگونه بروم تا از آنجا به تهران بروم، در همين افکار بودم که خانمي نزد من آمد و گفت: پسرم اهل کجايي؟ نمي خواهي به تهران بروي؟ من بليطي دارم و نمي خواهم به تهران بروم و آن را به من داد و هيچ پولي هم بابت آن دريافت نکرد و حتي هزينه سفرم را هم داد. حرفش که تمام شد، او را به آسايشگاه دعوت کردم او گفت که خيلي دوست دارد غذاي تبرکي حضرت را بخورد در همين صحبتها بوديم که ديدم که مسئولمان مرا صدا زد، (هر يک سال و نيم يکمرتبه ۲ فيش غذا به هر مرد تعلق مي‌گرفت) و ۲ فيش غذا به من داد. زائر را با خودم به دفتر مان بردم و به همه معرفي کردم و به او گفتم: مادر جان به لطف خداعنايت آقا شامل حالت شده است. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
- شناخت جریان غلو در زمان امام رضا (علیه السلام): فعالیت غالیان در زمان امام رضا (علیه السلام) تحت نام خاص و با عنوان فرقه ای جداگانه مطرح نشده و در واقع از زمان امامت امام رضا (علیه السلام) تا زمان حیات امام حسن عسکری (علیه السلام) کمتر مواردی می‌یابیم که به عنوان فرقه‌های غلات مطرح شده باشند، بلکه در آن زمان ها، اشخاصی بودند که به عنوان غالی مطرح بودند و البته اکثر این افراد، طرفدار فرقه‌های معروف غلات مانند خطابیه بودند. بنابراین می‌توان این دوره را، دورۀ غلات بدون فرقه (غلات بدون نام فرقه) نامگذاری کرد. [۱] در زمان امامت امام رضا (علیه السلام) غالیان زیادی فعالیت می‌کردند که باتوجه به روایاتی نظیر روایت نقل شده از یونس بن عبدالرحمن که حاکی از سفر وی به عراق و ماجراهای پس از آن [۲] - که در قسمت مواضع امام (علیه السلام) خواهد آمد - می‌باشد، و نیز از آنجا که بیشتر غالیان ذکر شده در منابع رجالی، از اهالی کوفه بوده اند؛ - که در ادامه خواهد آمد - به نظر می‌رسد که محل فعالیت آنها عمدتاً در کوفه و عراق یعنی دور از محل سکونت امام رضا (علیه السلام) در مدینه بوده است. از جمله غالیانی که در این دوره می‌زیسته و یا فعالیت می‌کرده اند، عبارت بودند از: ۱- یونس بن ظبیان: در مورد او نقل شده که وقتی دختر ابوالخطاب از دنیا رفت، یونس سر قبر او رفته و گفت: السلام علیک یا بنت رسول الله؛ [۱] درود بر تو، ای دختر پیامبر خدا! این مطلب نشان دهندۀ این است که یونس، ابوالخطاب را پیامبر خدا می‌دانسته و از پیروانش بوده است. همچنین گفتار شیطانی و باطلی از او روایت شده است، به طوری که وقتی این مطالب، توسط فردی از غالیان به سمع و اطلاع امام رضا (علیه السلام) رسید، آن حضرت (علیه السلام) بسیار خشمگین شد و او و یونس و دیگر غالیان را به شدت لعن نمود، و گفته شده که این فرد غالی هنوز ده قدم از امام (علیه السلام) دور نشده بود که غش کرد و قی کرد و مرد. [۲] ۲. محمد بن فرات: این فرد، دیگر غالی خطرناک و برجستۀ این زمان است که گفته شده وی نیز مانند یونس بن ظبیان، اهل کوفه بوده است [۳] و البته برخی، او را از اهالی بغداد دانسته اند. [۴] ---------- [۱]: نعمت الله صفری فروشانی، غالیان، پیشین، ص۱۲۵. [۲]: طوسی، اختیارمعرفۀ الرجال،   پیشین، ج۲، صص۴۸۹-۴۹۱، رقم۴۰۱. [۱]: طوسی، پیشین، ص۶۵۸، رقم ۶۷۴؛ مجلسی، بحارالانوار، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، الطبعة الثالثة المصححة، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ه، ج۲۵، صص۲۶۳-۲۶۴. [۲]: ر. ک: طوسی، پیشین، ص ۶۵۷، رقم ۶۷۳؛ مجلسی، پیشین، ص۲۶۴. [۳]: عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، مطبعة المرتضویة، نجف الاشرف، ۱۳۵۲، ج ۳، ص۱۷۰. [۴]: طوسی، پیشین، ص۸۲۹، رقم‌های ۱۰۴۶و ۱۰۴۸. نسبت شرب خمر به وی داده شده است و نقل شده که ادعای نبوت و بابیت می‌کرده و به ائمه: دروغ می‌بسته است. [۵] امام رضا (علیه السلام)، او را مورد لعن و نفرین قرار داده و حتی او را بدتر از ابوالخطاب شمرده و نیز فرموده است: هیچ خطابی مانند محمد بن فرات، بر ما دروغ نبست. [۶] در مورد عاقبت محمد بن فرات گفته شده که به دست ابراهیم بن مهدی به قتل رسید. [۷] ۳. محمد بن بشیر: وی اهل کوفه بوده [۱] و از غالیان و اصحاب امام موسی کاظم (علیه السلام) برشمرده شده [۲] که پس از شهادت آن حضرت (علیه السلام)، نیز به گفتار و عقاید غالیانه اش ادامه داده است. ---------- [۵]: طوسی، پیشین، ص۸۲۹، رقم‌های ۱۰۴۶و ۱۰۴۸. [۶]: طوسی، پیشین، ص ۸۲۹، رقم ۱۰۴۸. [۷]: مامقانی، پیشین. [۱]: طوسی، پیشین، ص۷۷۵، رقم ۹۰۶؛اشعری قمی، پیشین، ص۹۱. [۲]: ر. ک: سید ابوالقاسم موسوی خوئی، معجم الرجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، تحقیق لجنة التحقیق، بی نا، بی جا، ۱۴۱۳، ج۱۶، ص۱۳۷. ✍نعمت الله صفری https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 آقا... وقتی چیزی رو ممنوع می‌کنید مردم حریص‌تر میشن❗️ بذارید یک طرف شهر مشروب‌فروشی باشه یک طرف هم مسجد... حق انتخاب بدید به مردم... چه اشکالی داره؟ ⬅️ پاسخ استاد... https://eitaa.com/zandahlm1357 🔻
چشم به راه - قسمت چهل و نهم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: چهل و نهم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 شهر خونین جامگان 🔸 با نوای حاج صادق آهنگران فیلمی خاطره برانگیز از عملیات بیت المقدس و خرمشهر و حال و هوای رزمندگان اسلام شهر خونین جامگان تربت آزادگان عاشقان کربلا در رهت جان باختند سوی خاک اقدست رخش همت تاختند تا رهایت از کف دشمن دین ساختند یاد آن رزمندگان، نقش تاریخ زمان ... ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
۲- اظهار چشمه ای خروشان از امام زین العابدین (علیه السلام) روایت شده که فرمود: امیر مؤمنان (علیه السلام) هنگامی که از جنگ خوارج بازگشت از منطقه ای به نام «زوراء» [۱] عبور کرد، آن گاه به سپاهیانش فرمود: اینجا «زوراء» است، پس راه بیفتید و از آن کناره گیری کنید؛ زیرا نابودی به آن از رسیدن میخ به سبوس، سریع تر است، و چون به منطقه «یمنة السّواد» رسید با راهبی که در صومعه اش بود مواجه شد. راهب به امیر مؤمنان (علیه السلام) گفت: با سپاهیانت در این سرزمین فرود نیایید. امام (علیه السلام): چرا؟ راهب: به خاطر اینکه در کتاب مقدس ما چنین آمده است که هیچ کس در این سرزمین اقامت نمی گزیند مگر پیامبر یا وصیّ پیامبری که در راه خداوند به مبارزه می‌پردازد. امام (علیه السلام): من وصیّ سیّد و سرور پیامبران: یعنی سیّد و سرور اوصیاء هستم. راهب: پس تو اصلعِ قریش [۱] و وصیّ محمد (صلی الله علیه و آله) هستی. امام (علیه السلام): بله من آن شخص هستم. آن گاه راهب به سوی او فرود آمد و گفت: شرائع و قوانین اسلامی را به من آموزش ده، به راستی که من وصف تو را در انجیل مشاهده کرده‌ام و اینکه در سرزمین «براثا» در خانه مریم (علیها السلام) و سرزمین عیسی (علیه السلام) فرود می‌آیی. سپس امیر مؤمنان (علیه السلام) به مکانی رسید و با پایش به آن کوبید، پس چشمه ای خروشان از آنجا بیرون جوشید. ]و طبق نقلی: حضرت با صدای بلند به زبان عبری فرمود: ای چاه به من نزدیک شو[ [۲] امام (علیه السلام) فرمود: این همان چشمه ای است که برای مریم (علیها السلام) جوشید، آن گاه امر فرمود: خاک اینجا را به اندازه هفده ذراع کنار بزنید، هنگامی که خاک کنار زده شد، صخره سفیدی نمایان گشت، امام (علیه السلام) فرمود: مریم (علیها السلام)، عیسی (علیه السلام) را بر روی این صخره به دنیا آورد و در اینجا نماز خواند. آنگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن تخته سنگ را راست نمود و به سمت آن نماز خواند و در آنجا چهار روز اقامت نمود و نماز را کامل می‌خواند، و خانواده خویش را در چادری که با آن موضع به اندازه رسیدن صدای یک انسان فاصله داشت، اسکان داد. سپس فرمود: - اینجا - سرزمین براثا و این خانه مریم (علیها السلام) و مکان مقدّسی است که پیامبران در آن نماز خوانده اند. امام محمد باقر (علیه السلام) نیز فرمود: ما نیز چنین یافته ایم که ابراهیم (علیه السلام) قبل از عیسی (علیه السلام) در آن مکان نماز خوانده است. [۱] ---------- [۱]: . در اینجا منظور بغداد است. [۱]: . «اصلع» به کسی گویند که جلوی سر او مو ندارد. [۲]: . مناقب ابن شهرآشوب ۲/۱۰۱؛ بحار الانوار ۹۹/۲۹. [۱]: . الامالی الطوسی ۱۹۹؛ الخرائج و الجرائح ۲/۵۵۲؛ مدینة المعاجز ۱/۴۸۹؛ بحار الانوار ۱۴/۲۱۰ و ۳۳/۴۳۷ و ۹۹/۲۷؛ شجرة طوبی ۲/۳۵۳؛ مستدرک الوسائل ۳/۴۲۹. «سید بن طاووس» جریان دیگری مشابه معجزه فوق، به نقل از «انس» اینگونه نقل می‌نماید. که البته بعید هم نیست دو ماجرای مجزا حین بازگشت از جنگ با خوارج باشد. ایشان در کتاب شریف «الیقین» می‌نویسد: به خط حدیث شناسِ اخباری، محمد فرزند مشهدی نوشته ای یافتم که با سند خودش نقل کرده است که جابر بن عبدالله انصاری گفته است: انس فرزند مالک که خدمتکار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود، برای ما نقل کرد و گفت: هنگامی که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) از جنگ نهروان باز گشت، در «براثا» فرود آمد، در آن جا عابدی وجود داشت که در مسکن خودش ساکن بود و نامش «حباب» بود. وقتی عابد، فریاد و صدای لشکر را شنید از مسکن به سمت بیابان روی کرد و نگاهی به سپاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) انداخت وآن امر را ناپسند دانست و زود پایین آمد و گفت: این سپاه چیست؟ و فرمانده این سپاه چه کسی است؟ به او گفته شد: او امیرالمؤمنین (علیه السلام) است که از جنگ نهروان باز گشته است. حباب به سرعت از بین مردم عبور کرد و مقابل امیرالمؤمنین (علیه السلام) ایستاد و گفت: درود بر تو ای امیرالمؤمنینِ حقیقی و راستین! امیرالمؤمنین (علیه السلام): از کجا فهمیدی که من «امیرالمؤمنین» حقیقی و راستین هستم؟ حباب: دانشمندان و بزرگان دینی ما، خبر آن را به ما داده اند. امیرالمؤمنین (علیه السلام): ای حباب! حباب: شما از کجا اسم مرا می‌دانی؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام): حبیب من رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن را به من آموخته است. حباب: دستت را جلوتر بیاور؛ گواهی می‌دهم که هیچ خدایی جز الله نیست و محمد (صلی الله علیه و آله)، فرستاده خدا است و تو، علی فرزند ابی طالب، جانشین او هستی.
امیرالمؤمنین (علیه السلام): در کجا ساکن هستی؟ حباب: من در صومعه‌ام که همین جا قرار دارد، ساکن هستم. امیرالمؤمنین (علیه السلام): از امروز به بعد در اینجا ساکن نباش، اما در اینجا مسجدی بنا کن و آن را به نام سازندۀ آن نامگذاری نما. مردی به اسم «براثا» آن مسجد را بنا نمود و مسجد به نام سازنده اش «براثا» نامیده شد. سپس فرمود: ای حباب، از کجا آب می‌نوشی؟ حباب: یا امیرالمؤمنین، از نهر دجله که اینجا قرار دارد. امیرالمؤمنین (علیه السلام): چرا در اینجا چشمه یا چاهی حفر نمی کنی؟ حباب: یا امیرالمؤمنین، هر زمان چاهی حفر می‌کنیم، آن را شور و ناگوار می‌یابیم. امیرالمؤمنین (علیه السلام): در این مکان چاهی حفر کن. وی حفر کرد و تخته سنگی در برابر او و اصحاب بیرون آمد، به طوری که نتوانستند آن را درآورند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن تخته سنگ را درآورد و به دنبال آن، چشمه ای شیرین تر از عسل و گواراتر از سرشیر جوشیدن گرفت. امام (علیه السلام) به او فرمود: ای حباب، آب آشامیدنی تو از این چشمه خواهد بود. اما ای حباب، در کنار این مسجدِ تو، شهری ساخته خواهد شد که ستمگران در آن زیاد می‌شوند و گرفتاری در آن شهر، زیاد می‌شود، تا اینکه هر شب جمعه در آنجا، هفتاد هزار زنا صورت می‌گیرد. [۱] ---------- [۱]: . الیقین ۴۲۱؛ بحار الانوار ۵۲/۲۱۷ و ۹۹/۲۶؛ الزام الناصب ۲/۱۱۰. https://eitaa.com/zandahlm1357
سخن حاکم حکیمی گوید: هرگاه حاکم به زیردستانش بگوید بیاورید، یعنی بگیرید. ایمان قلبی بادیه نشینی پرده خانه کعبه را گرفته و می‌گفت: خدایا! برخی به زبان به تو ایمان آوردند تا خون خود حفظ کنند و به آنچه می‌خواستند، رسیدند، ما قلباً به تو ایمان آورده ایم تا از عذابت نجاتمان دهی. ما را به آرزویمان برسان. تلاش بی خدا متنبی گفته است: هرکه در پناه خدا باشد، مقصودش از همه چیز بدست آمده و اگر کسی از خدا یاری به او نرسد، نخستین چیزی که او را نابود می‌کند، تلاش اوست. اذا کان عون اللّٰه للمرء شاملا تهیأ له من کل شی مراده و ان لم یکن عون من اللّٰه للفتی فاول ما یجنی علیه اجتهاده شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357