#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥 صحبت های استاد رحیم پور ازغدی در مورد فساد چای دبش @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جهاد_تبیین
#نظام
🔻 بیماری روحی ندیدن خدمات❗️
⬅️ چه در خانواده و چه در جامعه و نظام...
🔻استاد #رحیم_پور
@zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هشتاد و هفتم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هشتاد و هفتم
👇👇👇👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🍂 نواهای ماندگار دلیران آزاده 🔸 با نوای حاج صادق آهنگران دلیران آزاده ، خبردار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 کلیپی ماندگار
از خانواده شهدای هویزه
🔸 فیلمی ماندگار از اولین حضور خانواده های شهدای مظلوم کربلای هویزه پس از آزادسازی منطقه در سال ۶۱
🔻 با نوای
حاج صادق آهنگران
در محل شهادت شهدا
🔻 این سنت زیبا بعد از سالها همچنان ادامه دارد و خانواده های شهدا از سراسر ایران همه ساله در کربلای هویزه گرد هم می آیند...
#حماسه_هویزه
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#کلیپ #جبهه
#زیر_خاکی
@zandahlm1357
🍂
🔻#پنهان_زیر_باران 1⃣3⃣
سردار علی ناصری
شام را که در منزل ام میثم خوردیم، خیلی خسته بودیم و خوابیدیم و به خواب رفتیم. فردا صبح، آن زن، در اتاقی را که ما داخل آن بودیم، از پشت قفل کرد. ساعت حوالی ده صبح بود که دختر همسایه وارد خانه شد. خیلی فضول بود. تا متوجه قفل بودن در شد گفت:
- ننه میثم، چرا در این اتاق قفله؟! چی توشه؟
آمد به طرف اتاق و شروع کرد با قفل در ور رفتن. ما هم داخل اتاق بودیم و صدای قلب خود را می شنیدیم و در دل دختر را نفرین می کردیم! ثائر گفت:
۔ خدا به دادمان برسد. من این دختر را می شناسم. خیلی کنجکاو و فضول است.
ننه میثم آمد و با لطایف الحیلی دختر را از در اتاق دور کرد و گفت:
- چرا باز باشه؟ مرغ ها و خروس ها می روند داخل آن و کثافت می کنند. قفل کرده ام که نروند.
. خوب درش را ببند؛ چرا آن را قفل کرده ای؟
- قفل باشه، بهتره. ممکنه باد در را باز کنه و مرغها بروند آنجا.
خلاصه با هزار زحمت و کلک، ذهن آن دختر فضول را از اتاقی که ما در آن بودیم، منحرف کرد.
مدتی ما در آن روستا مخفی بودیم.
روزها در هور و حوالی آنجا کار شناسایی انجام می دادیم و شب ها برای استراحت و صرف غذا به منزل ام میثم باز می گشتیم.
روزی با بلم به رودخانه شط العرب رفتیم. مهدی میاحی، از روستای شنانه در پنج کیلومتری جنوب القرنه و در غرب رودخانه، در این ماموریت با ما همکاری می کرد. قرار بود برایمان ماشینی بخرد تا ما بتوانیم راحت تر در خشکی و جاده ها تردد کنیم. محل ملاقاتمان منطقه شرش در جنوب القرنه و غرب رودخانه شط العرب بود. سر قرار که رسیدیم، مهدی هم با دست پر آمد. ماشین مناسبی خریده بود. سوار ماشین شدیم و به عقبه دشمن در القرنه رفتیم.
پیگیر باشید
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کودک ناجی و فرخنده جابر جعفی گفت: دایه ای که علی (علیه السلام) را شیر داد زنی از بنی هلال بود. او
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زور و نیروی بازوی حضرت در کودکی
همچنین جابر جعفی نقل کرده میگوید:
ابوطالب (علیه السلام) فرزندان خود و فرزندان برادرانش را جمع میکرد و از آنها میخواست با هم زورآزمایی کنند - و
این در میان عربها یک عادت بود - علی (علیه السلام) با این که کودک بود آستینش را بالا میزد و با برادرانِ بزرگ و کوچک و همچنین عموزادگانِ بزرگ و کوچک خود زورآزمایی میکرد و آنها را بر زمین میزد. پدرش میگفت: علی (علیه السلام) پیروز شد! پس او را «ظهیر» یعنی پیروز نامید.
چون رشد کرد و بزرگ شد با مرد قوی، پنجه میانداخت و او را بر زمین میکوبید. با دستش فردِ بلند و نیرومند را میگرفت، میکشید و از پا درمی آورد. و چه بسا قسمت نرم شکمش را میگرفت و به هوا بلند میکرد، چه بسا اسب در حال حرکت را دنبال میکرد و آن را بر زمین میزد و به پشت برمی گرداند. [۱]
----------
[۱]: . معانی الاخبار ۶۱؛ مناقب ابن شهرآشوب ۲/۱۲۱؛ بحار الانوار ۳۵/۴۸ و ۴۱/۲۷۵.
#هفتمین_زیارت
#فاطمه_سادات_درچه_ای
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
استحقاق بزرگمهر گوید: از بزرگترین عیبهای دنیا این است که هرکس هرچه استحقاق دارد به او نمی دهد، بلک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رحمت خدا
در کتاب رجاء احیاءالعلوم آمده است: ابراهیم ادهم گفت: در شبی بسیار تاریک، در برابر ملتزم (قسمتی از خانه کعبه)، ایستاده بودم و میگفتم: پروردگارا مرا حفظ کن تا هرگز گناه نکنم. صدایی از خانه ی خدا به گوش من رسید که: تو عصمت را از ما میطلبی و همه ی بندگانم نیز همان را میخواهند، اگر همه را عصمت دهم پس بر چه کسی تفضل جویم و چه کسی را ببخشم.
خیام همین را به شعر درآورده است:
آبادی میخانه (آباد خرابات) ز میخوردن ماست
خون دو هزار توبه در گردن ماست
گر من نکنم گناه، رحمت که کند
آرایش رحمت از گنه کردن ماست
گویم
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357