#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کانال رمان عاشقانه مذهبی (علوی )رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی ) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و چهارم
آنقدر صدایم گنگ و گرفته بود که هیچ کس نفهمید چه گفتم و مجید که شاید انتظار انتقام قلب در هم شکستهام را میکشید، خیلی خوب حرفم را شنید و من که حالا با دیدن او جان تازهای گرفته بودم، میان نالههای زیر لبم همچنان نجوا میکردم: «دروغگو... نامرد... ازت بدم میاد...» و او همانطور که با قامتی شکسته به سمتم میآمد، اشکی را که تا زیر چانهاش رسیده بود، با سر انگشتش پاک کرد و خواست دستان لرزانم را بگیرد که از احساس گرمای دستش، آتش گرفتم و شعله کشیدم: «برو گمشو! ازت متنفرم! برو، ازت بدم میاد! پست فطرت...»
همانطور که دست محمد و عبدالله پشتم بود، خودم را روی تخت عقب میکشیدم تا هر چه میتوانم از مجید فاصله بگیرم و در برابر چشمان حیرتزده همه، رو به مجید که رنگ از رخسارش پریده و چشمانش از غصه به خون نشسته بود، ضجه میزدم: «مگه نگفتی مامانم خوب میشه؟!!! پس چی شد؟!!! مگه نگفتی مامانم شفا میگیره؟!!! دروغگو! چرا به من دروغ گفتی؟!!! پست فطرت... چرا اینهمه عذابم دادی؟!!!» لعیا که خیال میکرد زیر بار مصیبت مادر به هذیانگویی افتادهام، سرم را به دامن گرفت و خواست آرامم کند که خودم را از آغوشش بیرون کشیدم و با نفسی که حالا به قصد قتل قلب مجید بالا آمده بود، فریاد زدم: «ولم کنید! این مامانو کشت! این منو کشت! این قاتل رو از خونه بیرون کنید! این پست فطرت رو از اینجا بیرون کنید!»
اشک در چشمان محمد و عبدالله خشک شده، فریادهای ابراهیم خاموش گشته و همه مانده بودند که من چه میگویم و در عوض، مجید که خوب از حال دلم خبر داشت، مقابلم پای تخت زانو زده و همانطور که سر به زیر انداخته بود، زیر بار گریههایی مردانه، شانههایش میلرزید. از کوره خشمی که در دلم آتش گرفته بود، حرارت بدنم بالا رفته و گونههایم میسوخت. چند لایه پتو را کنار زدم، با هر دو دست محکم به سینه مجید کوبیدم و جیغ کشیدم: «از اینجا برو بیرون! دیگه نمیخوام ببینمت! ازت متنفرم! برو بیرون!» و اینبار هجوم ضجه و نالههایم بود که نفسهایم را به شماره انداخته و قلبم را به سینهام میکوبید. مجید بیآنکه به کسی نگاهی بیندازد، همانطور که سرش پایین بود، بیصدا گریه میکرد و نه فقط شانههایش که تمام بدنش میلرزید.
هیچ کس نمیدانست دلم از کجا آتش گرفته که عبدالله با هر دو دستش شانههایم را محکم گرفت و بر سرم فریاد زد: «الهه! بس کن!» و شنیدن همین جمله کافی بود تا پرده را کنار زده و زخم عمیق دلم را به همه نشان دهم. با چشمانی که میان دریای اشک دست و پا میزد و صدایی که از طوفان ضجههایم خش افتاده بود، جیغ زدم: «این به من دروغ گفت! گفت دعا کن، مامان خوب میشه! من دعا کردم، ولی مامان مُرد! این منو بُرد امامزاده، بُرد احیا، گفت قرآن سر بگیر، گفت دعای توسل بخون، گفت مامان خوب میشه، ولی مامان مُرد...»
هیچ کس جرأت نداشت کلامی بگوید و من در برابر چشمان بهتزده پدر و عبدالله و بقیه و بالای سر مجید که از شدت گریههای بیصدایش به سرفه افتاده بود، همچنان ضجه میزدم: «مفاتیح داد دستم، گفت این دعا رو بخون مامان خوب میشه، ولی مامان مُرد! گفت این ذکر رو بگو مامان شفا میگیره، ولی مامان مُرد! مامانم مُرد...» سپس با چشمانی غرق اشک و نگاهی که از آتش خشم میسوخت، به صورتش که هنوز رو به زمین مانده و قطرات اشک از رویش میچکید، خیره شدم و فریاد زدم: «مگه نگفتی به امام علی (علیهالسلام) متوسل شم؟ مگه نگفتی با امام حسین (علیهالسلام) حرف بزنم؟ پس چرا امام علی (علیهالسلام) جوابمو نداد؟ پس چرا امام حسین (علیهالسلام) مامانو شفا نداد؟ مگه نگفتی امام حسن (علیهالسلام) کریم اهل بیته؟ پس چرا مامانم مُرد؟»
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#کارگاه_انصاف ۴۶ ⚜ یکی از واجبات تغذیهی روح؛ توجه دائمی به مرکزی است که از آنجا آمدهایم و به آنج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کارگاه انصاف_47.mp3
12.09M
#کارگاه_انصاف ۴۷
🔁 انصاف ، رابطهی مستقیم با حفظ تعادل انسان در "صراط مستقیم" دارد.
🔥آنکس که دستش به انصاف نرسید؛ دائما در مسیر صراط، تعادلش بهم خورده و در آتشهای گوناگون سقوط میکند.
#استاد_شجاعی 🎤
@shervamusiqiirani - تصنیف : محبوب من وطن - استاد شهرام ناظری.mp3
2.07M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
دیریست در نماز تو افتاده ام به خاک
محراب عشق من ، کی آماده ی منی ؟
من با نماز عشق تو هشیار می شوم
من با وضوی مهر تو بیدار می شوم
در چشم های توست که من شعله می کشم
از آه های توست که من غرق آتشم
محبوب من وطن
محبوب من وطن
ای مانده در نگاه تو بهت نگاه شب
ای خفته در دهان تو حرف دهان صبح
دیریست در نماز تو افتاده ام به خاک
کی آماده ی منی؟
#برزین_آذرمهر
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
#هر روز با امام رضا#آیه گرافی #مهدی شناسی#نهج البلاغه#گل و گیاه#سبک زندگی#مشاور#احکام#شاعران#امربه معروف#داستان#تلنگر#فرزند سالم#پزشکی#اولیاء الله#طبیعت#همسر داری#نکته وتجربه#بصرتی#سیاسی#کلاس مربی#نماز خوب#پرسش و پاسخ#حکایت#تدبر در قرآن#معادشناسی#تست هوش#آیه درمانی#مهدویت#تاریخ#آیا میدانید#طنز#موسیقی
#https://eitaa.com/zandahlm1357
#@zandahlm1357
💠سوره بقره آیه 186💠
⚜وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
✅و هنگامی كه #بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند،
(بگو:) من نزدیكم!
🔮دعای دعا كننده را، به هنگامی كه مرا #میخواند، پاسخ میگویم!
🎀پس باید دعوت مرا بپذیرند،
🔮 و به من #ایمان بیاورند، تا راه یابند و به #مقصد برسند!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا ۚ وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَيْتُمُونَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ - ابراهیم 12
آخر چرا نباید به خدا توکّل کنیم، و حال آن که او ما را به راهمان رهنمود کرده است؟ و حتماً بر اذیّت و آزارتان شکیبائی مینمائیم، و متوکّلان باید بر خدا توکّل کنند و بس.
📺 تلاوت زیبای آیات 12 تا 14 سوره مبارکه ابراهیم (ع) با صدای سلمان العتیبی
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#کرامات امام رضا (ع)را در آرشیو هشتمین امام ☝️☝️☝️ ببینید👀
💐رضایت امام یا قضاوت مردم ...
📒 امام رضا علیه السلام به یونس بن عبدالرحمن فرمودند:
«يَا يُونُسُ فَمَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً... يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ الْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ أَوْ بَعْرَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ هَلْ يَنْفَعُكَ شَيْئاً فَقُلْتُ لَا فَقَالَ هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ 👈إِذَا كُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ النَّاسُ»
📚 بحارالأنوار ج٢ ص۶۶، ح۵
🔖اسکن yon.ir/hJM0q
📝 ای یونس! وقتی امام تو از تو #راضی باشد، تو را چه باک که مردم درباره تو چه میگویند... ای یونس! اگر در دست تو طلا باشد و مردم تصور کنند که کلوخ ـ و سنگ و خاک و پشکل ـ است، آيا قضاوت مردم، ارزش طلا را مىکاهد؟
گفت: خير.
حضرت فرمود: اگر در دست تو، کلوخی باشد و مردم بگويند که در دست تو طلا است، آيا داوري مردم به آنچه که در دست توست، قيمت ميدهد؟
گفت: خير.
فرمود: يونس! 👈اگر امام عصرت از تو راضى بود و تمام دنيا با تو بد باشد، نبايد تأثيری در روحيه تو بگذارد. چون #قضاوت مردم، قيمت و ارزش تو را پايين نمى آورد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهت
دعا بکن که مبادا دل از نشانه بیفتد
خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو
بیا که آتش صیاد از زبانه بیفتد
☀️ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ
سلام_آقا
حرم رضوی🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 ببخشید این روایتی که میفرمایند حفظ ایمان در اخر الزمان مانند نگه داشتن اتش د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
ظهور امام زمان فقط مختص روز جمعه هست؟ یا روزهای دیگه هم امکان داره رخ بده؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
👌🏻نه، فقط جمعه نیست!
جمعه احتمال بیشتر هست، والا در بقیه ایام هفته هم امکان ظهور هست، همانطوری که امام صادق (ع) فرمودند؛ «تَوَقَعوا الفَرَجْ صَباحاً وَ مَساءاً» هر صبح و شام منتظر امر فرج باشید.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
💥ـ رابطهی قدس با ظهور
💥ـ نقش ایرانیان در آزادسازی قدس
💥ـ آغاز حکومت حضرت بقیهالله"عج"، بعد از رهایی قدس !
#FreePalestine
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
✨﷽✨
🔴 اولین و آخرین نماز یک شهید!
✍یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا، شهید چمران دیدش. دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه. به غیرتش برخورد و همراه شهید چمران رفت جبهه!
تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران.
رضا شروع میکنه به فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید که شهید چمران به توهیناش توجه نمیکنه، یه دفعه داد زد کچل با توام!
شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید. رضا که تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیدهای، چیزی!
شهید چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده. تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه! شهید چمران: اشتباه فکر میکنی! یکی اون بالاست، هرچی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده. هی آبرو بهم میده.
گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. یکم مثل اون بشم. رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار گریه میکرد. اذان شد، رضا اولین نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد، رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!
https://eitaa.com/zandahlm1357
✍#دین_و_زبان_حضرت_آدم_چه_بود؟
آدم به زبان عربی صحبت می کرد اما بعد از ارتکاب به گناه و آمدن به زمین لهجه او به (سریانی) تغییر یافت.
از زمان حضرت آدم علیه السلام تا زمان حضرت نوح(ع) مردم هیچ دینی نداشتن
فقط دارای یک سلسله عقاید کلی و مجموعهای از اخلاقیات بودهاند.
آدم هنگامی که بر زمین فرود آمد، بر نگین انگشتری خود، این جمله را نقش نمود؛ محمّد رسول اللّه و علی ولی اللّه .
رابطه نماز عصر ومغرب با ادم درچیست؟
تعیین وقت نماز عصر به این علت است که آدم در آن ساعت از درخت ممنوعه تناول کرد و از بهشت رانده شد و نماز مغرب ساعتی است که خداوند توبه آدم را پذیرفت. رکعت اول نماز مغربی که آدم به جای آورد برای خطایی بود که مرتکب گشت، رکعت دوم بخاطر خطای حوا و رکعت سوم به جهت توبه اش اَدا شد.
📚سرگذشت ادم و حوا(سوره بقره،طه و...)
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
داستان ضرب المثل فوت کوزه گری ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺏﺍﻟﻤﺜﻞ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪﮐﺎﺭ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﯼ ﻣ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بز بیاری
ﺍﺻﻄﻼﺡ «ﺑﺰ ﺑﯿﺎﺭﯼ » ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻌﯽ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺩﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﺪﺍﻗﺒﺎﻟﯽ ﻭ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻢ ﻣﯽﺯﻧﺪ .
ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺏﺍﻟﻤﺜﻞ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ « ﺑﺰﺑﯿﺎﺭﯼ » ﺍﺻﻄﻼﺣﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﺳﻪ ﻗﺎﭖ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ، ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ .
ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺗﺸﺮﯾﻔﺎﺕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﮑﻠﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﻗﺎﭖﻫﺎ ( ﺗﺎﺱ ) ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺁﻣﺪ، ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽﺷﺪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﺯﯾﮑﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺑﺎﺯﻧﺪﻩ .
ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﯾﮑﻦ ﺑﺎ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻘﺶ ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ. ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﻨﺜﯽ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ ﺑﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺎﺧﺖ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﻌﺪﯼ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽﺷﺪ، ﺑﻬﺎﺭ ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ . ﺍﻣﺎ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﺎﺧﺖ ﺑﺎﺯﯾﮑﻦ ﻣﯽﺷﺪ ﻭ ﺍﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺮﻁ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽﺷﺪ، ﺑﺰ ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ .
ﺍﯾﻦ « ﺑﺰﺑﯿﺎﺭﯼ» ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﺁﻥ ﻓﺮﺩ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﺪ.
https://eitaa.com/zandahlm1357