eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.8هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و دوازدهم همین که آسید احمد و مامان خدیجه از خانه‌مان رفتند، مجید مقابلم نشست و به گمانم هنوز باورش نمی‌شد از زبان من چه شنیده که با لحنی لبریز ترس و تردید سؤال کرد: «الهه جان! مطمئنی می‌خوای بیای؟» و خودم هم نمی‌دانستم چه شوری در جانم به پا خاسته که دریای دلم به سمت ساحل چشمانش موج زد و مشتاقانه شهادت دادم: «مجید! من می‌خوام بیام. نمی‌دونم چرا، ولی دلم می خواد بیام!» شاید هنوز حلاوت بهشتی شب‌های قدر و مستی قدح محبت امام علی (علیه‌السلام) در مذاق جانم مانده و دلم نمی‌آمد به تعارف جامی دیگر از عشق اولیای الهی دست رد بزنم که حالا بیش از هر زمان دیگری در گرداب بلا دست و پا می‌زدم و سخت محتاج اینچنین عاشقانه‌هایی بودم و حقیقتاً چه عاشقانه طلبیده شده بودیم که بی‌هیچ درد سری گذرنامه گرفته و با چیدن یکی دو دست لباس و چند تکه وسایل شخصی در یک کوله پشتی، مهیای رفتن شدیم. عبدالله وقتی فهمید چه خیالی در سر داریم، نمی‌دانست چه بگوید و با چشمانی مات و متحیر فقط نگاه‌مان می‌کرد. حقیقتاً خودم هم نمی‌توانستم باور کنم بی‌آنکه روحم خبر داشته و یا حتی یک لحظه فکری برای رفتن به کربلا به سرم زده باشد، به این سفر اعجاب‌انگیز دعوت شده و بی‌آنکه اختیاری به دست من باشد، بپذیرم تا همچون عاشق‌ترین شیعه، با پای پیاده رهسپار کربلا شوم، ولی دلم نمی‌خواست عبدالله گمان کند کسی مرا به این کار اجبار کرده که صادقانه اعتراف کردم: «آسید احمد و خونواده‌اش هر سال برای اربعین میرن کربلا. امسال هم به ما گفتن دارن میرن، منم دلم می‌خواست باهاشون برم...» مجید سرش را پایین انداخته و شاید از چشمان عبدالله اِبا می‌کرد که باز به هوای خواهرش، سرِ غیرت بیاید و حرفی بزند که من خودم ادامه دادم: «خُب داریم میریم زیارت امام حسین (علیه‌السلام)!» و عبدالله طاقتش طاق شد که با حالتی عصبی جواب داد: «آخه الان اصلاً موقعیت مناسبی نیس!» و دید مجید خیره نگاهش می‌کند که به سمتش چرخید و برای تبرئه خودش، با لحنی ملایم‌تر ادامه داد: «شرمنده مجید جان! من می‌دونم زیارت امام حسین (علیه‌السلام) ثواب داره! ولی آخه الان تو این موقعیت که اوضاع عراق انقدر به هم ریخته‌اس و داعش داره همه رو سر می‌بُره، تو می‌خوای دست زنت رو بگیری ببری عراق و از نجف تا کربلا رو پیاده بری؟!!! داعش تهدید کرده که پیاده‌روی امسال رو به خاک و خون می‌کشه!» مجید لبخندی زد و با متانت همیشگی‌اش، جواب دلشوره برادرانه عبدالله را داد: «باور کن هر چی تو نگران الهه باشی، من بیشتر نگرانشم! ولی اوضاع عراق انقدر هم که فکر می‌کنی، خراب نیس! داعش تو همون یکی دو ماه اول زمین گیر شد. از وقتی که آیت الله سیستانی حکم جهاد داد و شیعه و سُنی وارد جنگ با داعش شدن، کمر داعش شکست! دیگه الان تو همون چند تا استان صلاح الدین و نینوا و الانبار داره جون می‌کَنه! این چرت و پرت‌هایی هم که میگه، فقط برای اینه که مسیر اربعین رو خلوت کنه، وگرنه هیچ غلطی نمی‌تونه بکنه! استان کربلا و نجف از امن‌ترین مناطق عراقه!» و نگاهم کرد تا پشتش به همراهی تمام قدم محکم شود و با خاطری آسوده ادامه دهد: «اینهمه زائر دارن به عشق امام حسین (علیه‌السلام) میرن، من و الهه هم مثل بقیه! خیالت راحت باشه!» ولی خیال عبدالله راحت نمی‌شد که یکی دو ساعت بحث کرد و به هر دری زد تا ما را از رفتن منصرف کند و دستِ آخر نتوانست حریف عزم عاشقانه زن و شوهری شیعه و سُنی شود که صورتمان را بوسید و ما را به خدا سپرد و رفت. با ما همراه باشید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamosigiiranSazo Avaz(Delkash va Aragh) - کانال شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
1.37M
‌✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 نه من اوفتاده تنها به کمند آرزویت همه کس سر تو دارد تو سر کدام داری ملکا مها نگارا صنما بتا بهارا متحیرم ندانم که تو خود چه نام داری همه دیده‌ها به سویت نگران حسن رویت منت آن کمینه مرغم که اسیر دام داری بجز این گنه ندانم که محب و مهربانم به چه جرم دیگر از من سر انتقام داری نظر از تو برنگیرم همه عمر تا بمیرم که تو در دلم نشستی و سر مقام داری نظری به لشکری کن که هزار خون بریزی به خلاف تیغ هندی که تو در نیام داری 🎶🎶🎶🎶🎶🎶 قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود ور نه هیچ از دل بی‌رحم تو تقصیر نبود من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
۸. مردمی از مشرق زمین (ایران) به پا می‌خیزند و برای حکومت مهدی (عجّل اللَّه فرجه الشریف) زمینه سازی می‌کنند. بحار الانوار ۹. در آخر الزمان گروهی معصیت می‌کنند و می‌گویند خدا سبب آن شده؛ کسی که اینها را رد کند، مانند کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده است. بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
پيام به گردهمايى دبيران درس قرآن سال اول دبيرستانها پيام به گردهمايي دبيران درس قرآن سال اول دبيرستانها بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم انّ هذا القران يهدي للّتي هي اقوم و يبشّر المؤمنين (۱) با تشكر از برادران عزيزي كه اين مجمع را فراهم آورده و گامي در جهت ترويج قرآن پيشتر رفته اند، عرض مي‌كنم كه اين دوران، دوران قرآن است؛ زيرا پس از تجربه‌هاي ناموفق بشر در قرنهاي بيداري و شكوفايي وجهش، يعني پس از آن كه بشر نتوانسته است نظام زندگي انساني و تسلابخشي متناسب با رشد طوفاني و شگفت آور علم براي خود پديد آورد، اكنون راهها بتدريج به طريقه ي توحيد و راه دين مي‌گرايد و انسان كه به پختگي نزديك شده، آنچه را در دوران غرور جاهلانه ي آغاز شكوفايي علم به فراموشي سپرده، دوباره باز مي‌جويد و اين در همان دوراني است كه دين در نقطه يي از جهان به حاكميت رسيده و با انقلابي عظيم و استثنايي، زمام زندگي ميليونها انسان را به دست گرفته است. پس، امروز فرصتي تاريخي و استثنايي است؛ براي اين كه قرآن در هدايت فكر و عمل انسانها، قدرت و چيره گي خود را نشان دهد. اما اين متوقف است بر اين كه ما خود، به چشمه ي جوشان معارف و هدايت قرآن دست يابيم، قرآن را بفهميم، در آن تدبر كنيم، آن را محور بحث و فحص سازيم و در اعماق آن غور كنيم. واقعيت تلخ اين است كه قرآن هنوز در جامعه ي ما، يك امر عمومي نشده است. همه به قرآن عشق مي‌ورزند و احترام مي‌كنند؛ اما عده ي كمي همواره آن را تلاوت و عده ي كمتري در آن تدبر مي‌كنند. براي رفع اين نقيصه كه كاري ممكن و روان است، در گام اول بايد جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمه ي قرآن آشنا كرد و از شربت گوارا و حياتبخش قرآن، به ذايقه ي آنان چيزي چشانيد... و اين، همان كاري است كه شما اينك آغازكننده ي آن خواهيد شد. شما را به ادامه ي اين راه و تقويت و پيگيري روزبه روز آن، دعوت و توصيه مي‌كنم و از خدا براي شما توفيق و هدايت و كمك مي‌طلبم. سيّد علي خامنه اي - ۲۰/۰۷/۱۳۶۸ ------------------------------------------- ------------------------------------- ۱) اسراء: ۹ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آيت الله جوادي آملي؛ مدرس حوزه علميه قم: «اجتهاد و عدالت حضرت آيت الله جناب آقاي حاج سيدعلي خامنه اي دامت بركاته، مورد تأييد مي‌باشد، لازم است امّت اسلامي – ايدهم الله – در تقويت رهبري معظّم له در بذل نفس نفيس در هيچ گونه نثار و ايثار دريغ نفرمايند. » ۱۵ آيت الله امامي كاشاني: «آيت الله خامنه اي به تمام رموز سياست و حكومت آگاه بوده و شخصي با ورع، با تقوا، محبوب، مخلص، عالم و داراي بنيه ي فقهي هستند. » ۱۶ آيت الله حائري شيرازي، امام جمعه شيراز: «آيت الله خامنه اي صالح ترين فرد براي رهبري هستند. »۱۷ «آيت الله خامنه اي علاوه بر تمام ويژگي ها، يك عالم آگاه به مسائل اسلامي است و از سياست و درايت خاصّي برخوردار است. »۱۸ آيت الله يوسف صانعي، از مراجع تقليد: «آيت الله خامنه اي نه تنها مجتهد مسلّم مي‌باشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجب الاتباع مي‌باشد. » ۱۹ حجت الاسلام و المسلمين حاج سيداحمد آقا خميني (رحمت الله عليه): «حضرت امام بارها از جناب عالي به عنوان مجتهدي مسلّم و بهترين فرد براي رهبري نام بردند. »۲۰ «انتخاب شايسته و بسيار خداپسندانه ي حضرت عالي، باعث شادي تمام دوستداران اسلام و انقلاب اسلامي در جهان گرديد. حضرت عالي از چهره‌هاي درخشان انقلاب اسلامي ايران بوده و همواره مورد تأييد و تكريم امام عزيزمان بوده ايد. » ۲۱ پي نوشت‌ها ۱- گفت و شنود رهبر معظّم انقلاب با گروهي از نوجوانان و جوانان ۱۴/۱۱/۷۶ ۲- پيشين ۳- روزنامه جمهوري اسلامي ۲۰/۵/۶۴ ۴- پيشين ۵- صحيفه ي نور، جلد ۲۰، ص ۱۷۳ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥ﺑﻪ ﺧﺪﺍ، ﺑﻪ ﭘﯿﺮ، ﺑﻪ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ، ﺑﻪ ﺟﻮﻥ ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﺑﻪ ﺟﻮﻥ ﺑﺎﺑﺎﻡ، ﺑﻪ ﺍﺭﻭﺍﺡ ﺧﺎﮎ ﭘﺪﺭﻡ، ﻭ … 🔸ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻗﺴﻢ؟ ﻃﺮﻑ ﻫﻤﯿﻦ‌ﻃﻮﺭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ ﻗﺴﻢ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺭﻩ ﺗﺎ ﮐﺎﺭﺵ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﻩ. ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭﻗﺖ‌ﻫﺎ ﺍﺯ ﻗﺴﻢ ﺳﻮﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ‌ﺷﻪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻏﺸﻮﻥ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻧﺸﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻦ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﺪ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ. ﺍﮔﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩ، ﺣﺮﻑ ﺣﻖ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍﻫﺸﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻪ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ. ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺴﻢ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺭﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻗﺮﺁﻥ ﮔﻔﺖ: 🍃ﻻ ﺗَﺠْﻌَﻠُﻮﺍ ﺍﻟﻞَّﻪَ ﻋُﺮْﺿَﺔً ﻟِﺄَﯾْﻤﺎﻧِﮑُﻢْ🍃 ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻗﺴﻢ‌ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﻫﯿﺪ❌ (ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﻪ 224 ﺑﻘﺮﻩ) (ﺻﻔﺤﻪ 31)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖مقطعی کمیاب وبسیار زیبا از سوره:علق 👤باصدای استاد:عبدالناصر حرک
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
حال اين خودش يك عجيبى استاز عجايب تاريخ كه چگونه است كه چنين مأمونى حاضر مى شود كه حضرت رضا را از مدينه احضار كند , دستور بدهد كه برويد او را بياوريد , بعد كه مىآورند موضوع را به امام عرضه بدارد , ابتدا بگويد خلافت رااز من بپذيرد (۲) , و در آخر راضى شود كه با تو بايد ولايتعهد را از من بپذيرى , و حتى كار به تهديد برسد , تهديدهاى بسيار سخت. او در اين كار چه انگيزه اى داشته؟ و چه جريانى در كار بوده است؟ تجزيه و تحليل كردن اين قضيه از نظر تاريخى خيلى ساده نيست. جرجى زيدان در جلد چهارم (تاريخ تمدن (همين قضيه را بحث مى كند و خودش يك استنباط خاصى دارد كه عرض خواهم كرد , ولى يك مطلبرا اعتراف مى كند كه بنى العباس سياست خود را مكتوم نگاه مى داشتند حتى از نزديكترين افراد خود و لهذا اسرار سياست اينها مكتوم مانده است. مثلا هنوز روشن نيست كه جريان ولايتعهد حضرترضا براى چه بوده است؟ اين جريان از نظر دستگاه خلافت فوق العاده مخفى نگاه داشته شده است https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: جواب نامه حاج ميرزا حسن طبيب (لسان الاطباء) فرمود: وقتي كه عازم زيارت حضرت ابي الحسن الرضا (ع) شدم آن زمان مرحوم علامه فقيد زاهد حاج ملا محمدبن محمد مهدي معروف به حاجي اشرف و حجت اشرفي (كه از مشاهير علماء بشمار آمده كه در احوالاتش در كتاب قصص العلماء گفته اند آن جناب از نصف شب تا صبح مشغول عبادت و تضرع و زاري و مناجات با حضرت باري تعالي بوده و بسر و سينه مي‌زد. و هر كس او را مي‌ديده خيال مي‌كرده كه تازه از بيماري برخاسته. ) در وطن اصلي خود اشرف بود و من به جهت امر وصيت نامه خود خدمت آن بزرگوار رفتم. آن جناب تا مطلع شد كه من عازم زيارتم فرمود هنگاميكه خواستي حركت كني بمن خبر بده. از اين جهت وقتي خواستم حركت كنم نزد آن جناب مشرف شدم پس آن مرحوم پاكتي بمن داد و فرمود (لدي الورود) اين نامه را تقديم حضور امام (ع) كن و در مراجعت خود جوابش را بگير و براي من بياور. من اين تكليف و امر او را عاميانه پنداشتم كه چگونه من جواب بگيرم و لذا از آن ارادتي كه به آن جناب داشتم كاسته شد. لكن بزرگي او مرا مانع شد كه ايرادي بگيرم در هرحال از خدمتش مرخص شدم و حركت نمودم تا اينكه به آستان قدس امام هشتم (ع) مشرف گرديدم و نظر به اسقاط تكليف پاكت را به ضريح مطهر انداختم. چند ماه هم براي تكميل زيارت توقف نمودم و سخن آن مرحوم كه جواب نامه را بگيرم و بياور از نظرم محو شده بود، تا شبي كه صبحش عازم بر حركت بودم براي زيارت وداع مشرف شدم. و چون پس از نماز مغرب و عشاء مشغول نماز زيارت شدم شنيدم صداي قرق باش بلند شد كه زائرين از حرم بيرون روند و خدام آن حضرت حرم را تنظيف نمايند. من متحير شدم كه اول شب كه وقت در بستن نيست ولي تا من از نماز زيارت فارغ شدم ديدم در حرم مطهر كسي نمانده به غير از من پس من برخاستم كه از حرم بيرون روم ناگاه ديدم بزرگواري در نهايت عظمت و جلالت از طرف بالا سر با كمال وقار قدم مي‌زند. چون برابر من رسيد فرمود: حاج ميرزا حسن وقتي كه به اشرف رسيدي سلام مرا به حاجي اشرفي برسان و بگو: آئينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب زن بخانه و پس ميهمان طلب آنگاه از برابر من گذشت و غائب گرديد. من بفكر افتادم كه اين بزرگوار كه بود كه مرا باسم خواند و پيغام داد. پس برخاستم و گردش كردم در حرم مطهر او را نديدم و يكمرتبه ملتفت شدم كه اوضاع حرم به مثل اول است و مردم در حرم مطهر بعضي ايستاده و بعضي نشسته اند و مشغول زيارت و عبادتند. حال ضعفي بمن روي داد و چون بحال آمدم از هر كس پرسيدم چه حادثه در حرم روي داد مردم از سئوال من تعجب كردند كه حادثه اي نبوده تو چه مي‌پرسي آنوقت فهميدم كه عالم مكاشفه اي براي من روي داده بود و عقيده‌ام به حاجي زياد شد و بر غفلت خود متأثر شدم. پس از مشهد حركت كردم تا به اشرف رسيدم و يكسره رفتم در خانه مرحوم حاجي تا پيغام حضرت رضا (ع) را به او برسانم و چون در را كوبيدم صداي حاجي بلند شد كه حاجي ميرزا حسن آمدي قبول باشد بلي. [۷۳]. آئينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب زن بخانه و پس ميهمان طلب https://eitaa.com/zandahlm1357