#مذهبی
رفیق اولِ بچههایتان باشید
آیت الله حائری شیرازی
اینکه بچه برای پدرش ابهتی قائل باشد که به خاطر حرف او بیاید بنشیند، هیچ فایدهای ندارد. پدر باید با بچهاش رفیق بشود، با بچهاش همبازی بشود. رو داشته باشد با او حرف بزند. در دلش نگه ندارد. پدر باید رفیق اول فرزندش باشد. وای به حال پدری که رفیق دوم فرزندش است. میدانی چکار میکند این بچه؟ هر چه از بابایش بشنود میرود با رفیق اولش مطرح میکند. اگر او تایید کرد، قبول میکند؛ وگرنه قبول نمی کند. شما یک میز پینگپنگ در خانهتان داشته باشید. با خانمتان و بچه هایتان پینگپنگ بازی کنید. جای زیادی هم نمیگیرد. با همین پینگپنگ بازی کردن بچه ات را تربیتش میکنی. از راه پینگپنگ نمازخوانش کن. از راه انس با خودت، عاشق تو بشود، بگوید بابا من میخواهم همراهت بیایم. میگویی میخواهم بروم نماز، میگوید من هم میآیم. بچه اگر عاشق پدر نباشد، عاشق دین پدر نمیشود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#مشاوره
میخوام همیشه اول باشم!
زهرا خالقی محمدی
استاد! من به همه کارم نمیرسم پس نمیخوام تو مسیر توسعه باشم!همیشه می خواست شاگرد اول باشه. با وجود بچه و خانواده و درس، همیشه می خواست بهترین نمره ها را کسب کند.
حدود شش ماه بود که از راه اندازی کلاس های مجازی ام می گذشت، بین دانشجویانم خیلی باانگیزه و فعال بود؛ ولی آن قدر کمال گرا بود که گاهی واقعا من رو ناراحت می کرد. اگر سهوا پشتیبان دوره، نمره اش را کم تر محاسبه می کرد دنیا رو سرش خراب می شد. چندین بار این نکته را به او گوشزد کرده بودم که لیلا مهم اینه که تو در مسیر تحول باشی و ازش لذت ببری، انقدر به خودت سخت نگیر گلم. همه چیز در سطح بالاش با هم امکان پذیر نیست به متوسط خودت راضی باش تا بتونی کم کم سطحت رو بالا بکشی، اینطوری که تو پیش میری موتور می سوزونیا! امروز در صفحه «مشاوره» قراره بگیم کمالگرایی چطور مانع رشد انسان میشه. در بخشی از این نوشتار میخوانیم:
یک روز صبح جمعه برایم پیام بلندبالایی فرستاد که چرا این حرف رو زدید؟ چرا این کار رو کردید؟ مثلا چرا گفتید من می خوام الگوی یک زن موفق باشم؟ چرا گفتید وقتتون را کم تر برای پخت وپز بذارید و دو وعده غذا نپزید. برای مطالعه و خودشناسیتون بیشتر وقت بذارید. مگه غذا درست کردن و خدمت به خانواده، وقت تلف کردنه؟ و یک عالمه چرا و چرا و چرا به من و کلاسم. من هم محترمانه جواب دادم:
«گل زیبا، شما حق انتخاب داری. می تونی به همه حرف های من گوش ندی و مسیرت رو خودت رهبری کنی. پیامبر می فرمایند: علم را بیاموز حتی در چین.
(یعنی از راه دور و کسی که هم مسلک شما نیست.) من دارم تمام تلاشم را می کنم. این حد توانایی من هست در حال حاضر ولی دائما در تلاش برای بهبود خودم، اطلاعاتم و سطح مدرسی ام هستم اما شما اگر معلم بهتری سراغ داری حق انتخاب با شماست و می تونی مسیرت رو عوض کنی، یا می تونی آنچه من می گم و به دردت می خوره رو استفاده کنی و بقیه رو کنار بذاری. حدود چهار ساعت داشت از زوایای مختلف پیغام می داد. دلم می خواست واقعا بگم برو بابا اصلا نخواستم معلمت باشم اما به خودم گوشزد می کردم که زهرا اینم یه امتحانه برای تو تا بری مرحله بعد، پس آروم باش...
شما. میتونید متن کامل این یادداشت را در صفحههای ۱۰ و ۱۱ شماره این هفته مجله مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#خبرخند
اگه پیام رسان سروش فقط اسمش کوروش بود الان امنیتش واسه بعضی ها از گاوصندوق خونه شون هم بیشتر بود.
🔹امیر حسن شاهی
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#مشاوره_حقوقی
🔹آیا ورشکستگی محجوریت محسوب می شود؟
🔸بله یک ورشکسته محجور محسوب می شود منتها نه از نوع محجوری که نتواند در امور غیر مالی خود تصمیم گیری کند بلکه از لحاظ مالی محجور می شود زیرا بدهی های او بیشتر از دارایی های اوست.
کارشناس: نفیسه خانی
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
به آسمان نگاه کن! (۲)
ماه منیر داستانپور
داستان به آسمان نگاه کن از ماجرای احمدرضا شروع شد. او روی قول هم محله ای اش شهرام اعتماد کرده و امضای ضمانت پای چک هایش زده بود اما شهرام در کمال نامردی فرار را بر قرار ترجیح داده و بارش را به دوش او انداخته بود... حالا احمدرضا روزهای خود را در زندان به سر می برد... مهین همسرش که برای ملاقات به دیدنش آمد خبر خوشی داشت. می گفت آقانصرالله کاسب خوش نام محلشان گفته دارند با بقیه اهالی پول جمع می کنند تا بدهی ها را صاف و او را از چهار دیواری تنگ زندان خلاص کنند... احمدرضا با شنیدن این خبر لبخندی زد و بعد اشاره ای به آسمان کرد و به مهین گفت: ممنون مردونگیشون اما حواست باشه چشم و دلت به خدا باشه خانومم! نبینم دل بدوزی به دست آدمیزاد که خدا ازت رو برمی گردونه!
و اینک ادامه داستان...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم...
🖤اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🖤
🏴سلام! صبح دوشنبهتون بهخیر، سالروز شهادت مظلومانه امام محمد تقی جوادالائمه علیهالسلام بر شما تسلیت باد🏴
امام محمد باقر علیهالسلام میفرمایند: «تو را به پنج چیز سفارش میکنم: اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن.» (بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج 75، ص (167)
@zane_ruz
#یار_مهربان
معرفی کتاب «مثل نور» نوشته سمیه سلیمانی
مثل نور روایت عشق و دلدادگی است. عاشقانه ای ست که در دل تاریخ به بیان بخش مهمی از زندگی عالمی می پردازد که در حافظه ی تاریخی شیراز با عنوان نائب الامام، همچون خورشیدی درخشید و هرگز نورش خاموش نشد.
نویسنده در خلال روایت دلدادگی جوانی به نام اسماعیل و شرط عجیبی که در راه رسیدن به معشوق پیش پایش گذاشته می شود، به بازگویی فعالیت های علمی، سیاسی و اجتماعی «آیت الله سید نورالدین حسینی الهاشمی» می پردازد و نقش حساس این عالم و مجتهد بزرگ دینی و سیاسی را در بزنگاه های مهم تاریخ شیراز و ایران به تصویر می کشد. داستان در شیراز رقم می خورد و مخاطب زیستی داستانی را در هوای خوش و کوچه پس کوچه های شیراز تجربه می کند.
مثل نور تألیف «سمیه سلیمانی» بازنویسی و برداشتی آزاد است از کتاب «ماه طلعت» نوشته ی دکتر غلامحسن اسکندری. کتاب مثل نور در ۵۳۸ صفحه، در بهار سال ۱۴۰۲ توسط چاپ و نشر بین الملل منتشر شده است.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
جود و بخشش فراوان امام جواد علیهالسلام به شیعیان
حجتالاسلام والمسلمین عالی
امام جواد (ع) در زمان خود به باب المراد معروف شدند و اگرچه این لقب در روایات نیامده است، ولی به این دلیل که حضرت (ع) بسیار گره گشا بودند مردم این لقب را به ایشان داده بودند. کسی به امام جواد (ع) عرض کرد که آقا به اندازه کرمتان به بنده چیزی دهید و امام (ع) فرمودند: نمیتوانم. چون کرم امام نهم (ع) به کرم خدا وصل و بی نهایت است. آن فرد گفت: آقا به اندازه ظرف و مروت من از کرامتتان بدهید. امام جواد (ع) دویست دینار به آن مرد دادند. حجت الاسلام عالی با اشاره به سفارش امام رضا (ع) به امام جواد (ع) تصریح کرد: وقتی امام رضا (ع) پدر بزرگوار امام جواد (ع) در مرو (خراسان) بودند، شنیدند که خادمان، امام جواد (ع) در مدینه را از درب پشت خانه میبردند. چون ایشان سن کمی داشتند و جمعیت جلوی درب اصلی خانه میایستادند و به همین دلیل، امام رضا (ع) از خراسان نامه نوشتند که فرزندم شنیده ام خادمان تو را از در پشت بیرون میبرند و این کار را انجام نده و قسم ت میدهم به حقی که من بر تو دارم از باب الکبیر یا از همان درب بزرگ وارد شو و هرکسی هم چیزی از تو خواست به او بده و نگران نباش که این فرمایش امام رضا (ع) همچنان برقرار است. یعنی امام جواد (ع) از باب کریم بخشش به شیعیان وارد میشوند و اگر کسی چیزی بخواهد امام جواد (ع) او را رد نمیکند. به همین دلیل، در حاجات دنیایی بین بندگان معروف است که از امام جواد (ع) بخواهید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97