eitaa logo
ضرب المثل
32.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
839 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 مورد استفاده و استناد عبارت مثلی بالا هنگامی است که مخاطب در انتخاب مطلوبش بی سلیقگی نشان دهد و آنچه را که کم فایده و بی مایه تر باشد بر سر اشیا مرجح شمارد. اما ریشۀ این عبارت: جرجیس نام پیغمبری است از اهل فلسطین که پس از حضرت عیسی بن مریم به پیغمبری مبعوث گردیده است. بعضی وی را از حواریون می دانند ولی میرخواند وی را از شاگردان حواریون نوشته است و برخی نیز گویند که وی خلیفه داود بوده است. جرجیس چندان مال داشت که محاسب و هم از ضبط حساب آن به عجز اعتراف می کرد. در سرزمین موصل به دست حاکم جباری به نام داذیانه گرفتار شد. چون بت و صنم داذیانه به نام افلون را سجده نکرد به انواع عقوبتها او را می کشتند اما به فرمان الهی زنده می شد تا آنکه عذابی در رسید و همۀ کافران را از میان برداشت. عطار می نویسد:"او را زنده در آتش انداختند، گوشتهایش را با شانۀ آهنین تکه تکه کردند و چرخی را که تیغهای آهنین به آن نصب کرده بودند از روی بدنش گذراندند اما با آنکه سه بار او را کشتند هر سه بار زنده شد و سرانجام هم نمرد تا آنکه دشمنانش به آتشی که از آسمان فرستاده شد هلاک شدند." اما جرجیس را چرا ضرب المثل قرار داده اند از آن جهت است که در میان چند هزار پیامبر مرسل و غیرمرسل که برای هدایت و ارشاد افراد بشر مبعوث گردیده اند گویا تنها جرجیس پیغمبر صورتی مجدر و نازیبا داشت. جرجیس آبله رو بود و یک سالک بزرگ بر پیشانی- و به قولی بر روی بینی- داشت که به نازیبایی سیمایش می افزود. با توجه به این علائم و امارات، اگر کسی در میان خواسته های گوناگون خود به انتخاب نامطلوبی مادون سایر خواسته ها مبادرت ورزد به مثابۀ مومنی است که در میان یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر به انتخاب جرجیس اقدام کند و او را به رسالت و رهبری برگزیند. راجع به این ضرب المثل روایت دیگری هم در بعضی کتب ادبی ایران وجود دارد که فی الجمله نقل می شود. گویند روباهی خروسی را از دهی بربود و شتابان به سوی لانۀ خود می رفت. خروس در دهان روباه با حال تضرع گفت:"صد اشرفی می دهم که مرا خلاص کنی." روباه قبول نکرد و بر سرعت خود افزود. خروس گفت:"حال که از خوردن من چشم نمی پوشی ملتمسی دارم که متوقع هستم آن را برآورده کنی." روباه با اشاره گفت خواسته ات را بگو:"ملتمس تو چیست و چه آرزویی داری؟" خروس گرفتار که در زیر دندانهای تیز و برندۀ روباه به دشواری نفس می کشید جواب داد:"اکنون که آخرین دقایق عمرم سپری می شود آرزو دارم اقلاً نام یکی از انبیای عظام را بر زبان بیاوری تا مگر به حرمتش سختی جان کندن بر من آسان گردد." البته مقصود خروس این بود که روباه به محض آنکه دهان گشاید تا کلمه ای بگوید او از دهانش بیرو افتد و بگریزد و خود را به شاخۀ درختی دور از دسترس روباه قرار دهد. روباه که خود سرخیل مکاران بود به قصد و نیت خروس پی برده گفت: جرجیس، جرجیس و با گفتن این کلمه نه تنها دهانش اصلاً باز نشد بلکه دندانهایش بیشتر فشرده شد و استخوانهای خروس به کلی خرد گردید. خروس نیمه جان در حال نزع گفت:"لعنت بر تو، که در میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کردی." ‎ @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه نمیدونین تو خونه با چی بازی کنید، و یا وقت و هزینه کافی برای بردن کودکتون به ندارید، پیشنهاد میکنم حتما عضو این کانال بشید. 🎯 مرجع بهترین و جدیدترین برای افزایش خلاقیت و ⛵️ بازی 🚕 کاردستی 🎨 نقاشی 📚 قصه شب 🌐 الگوسازی ♻️ اوریگامی 🔢 آموزش ریاضی به روش مونته سوری لطفا بعد از ورود به کانال، روی گزینه «پیوستن» پایین صفحه بزنید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/993853440C44cdd49eab اگر بچه ی زیر ۱۱ ساله دارید این کانالو از دست ندین☺️👆 ⛔️کپی بنر حرام⛔️
🌸🍃🌸🍃 درباره ریشه این مثل آورده‌اند که: زنی به آش رشته علاقه زیادی داشت و هر روز همین غذا را می‌پخت. شوهرش برخلاف او از آش رشته خوشش نمی‌آمد و زن هم حاضر نبود جز آن، غذایی تهیه کند. مرد یک روز برای فرار از خوردن آش رشته از محل و ده خود به دهی که دوستش آنجا بود و رودخانه‌ای حد فاصل این دو تا ده بود رفت. چون وقت صرف غذا رسید، سفره پهن شد و آن مرد دید باز اینجا آش رشته در کار است. با تعجب گفت: این آش چطور از این رودخانه پهناور عبور کرده و اینجا آمده؟! زن صاحبخانه دانست که آن مرد به آش رشته میل ندارد به مهمان گفت: من خیلی سعی کردم که چیزی تهیه کنم که شما دوست داشته باشی یادم آمد که همیشه در خانه شما دیگ آش کشک برپاست. فکر کردم آش رشته برای پذیرایی شما بهترین باشد. پیام این ضرب المثل این است که از قسمت و تقدیر نمی‌توان فرار کرد. و موارد کاربرد: در توجه دادن به حاکمیت سرنوشت بر زندگی انسان‌ها به کار می‌رود. ‎ @zarboolmasall
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 ✍ 🔸عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. کودکی پرسید: چه می نویسی؟ عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری. 🔸: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست! 🔸: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد! 🔸 : مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست! 🔸: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید! 🔸: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن! @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
درمان قطعی کبد چرب و کنترل دیابت 😍با یک نوشیدنی سحر آمیز و انرژی زا 🔹دکتر زیاد رفتی ولی درمان نشدی؟😔 🔹همه چی دوست داری بخوری ولی نمی تونی؟😔 🔹ورزشکاری و دنبال یک نوشیدنی فوق انرژی زا میگردی؟!!💪 ✅با ارسال رایگااااااااان😍 بیا اینجا تا تمام نگرانیهات برطرف بشه 😍👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3720544712Cbd05c7ed09 ما بهت کمک میکنیم که همیشه سلامت و شاداب و پر انرژی باشی👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3720544712Cbd05c7ed09 .
‼️ یه ضرب المثل لاتین میگه که: 🔹quod me nutrit me destruit ◀️ آن چیز که مرا تغدیه می‌کند، مرا نابود می‌سازد =)) @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد دانلود. سلام بر او که مرد اخلاص و صداقت بود. از خدا بخواهیم در هجمه سنگین دشمنان انس و جن شبیه او بشویم. 🙏🙏🙏 @zarboolmasall
🔴برخورد با دزد بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد! تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد کریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه این ها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدارا شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد. راوی: عباس هادی منبع: «سلام بر ابراهیم» زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی @zarboolmasall
۱) نخست استضعاف شیطانی: انسان بر اثر رفتن تحت ولایت شیطان خود را ضعیف می کند طوری که حتی خودش هم بخواهد نمی تواند به این راحتی از یوغ او خود را خلاص کند. وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (۳۱_سبأ) مثال در این آیه کسی که خدا را ولی خود نمی کند و گمان می کند برای رشد و روزی باید دنبال ثروتمندان مستکبر باشد، خود را با بردن زیر ولایت شیطان مورد استضعاف قرار داده است. برای چنین کسی محال است بتواند باور کند خداوند اگر بخواهد بدون نیاز به تکیه به آن ثروتمند می تواند او را روزی دهد. چنین کسی توسط شیطان چنین ضعیف شده است که پیشرفت در دنیا را فقط در سایه تکیه بر مستکبران ممکن می داند و هرگز اهل شکر از خدا نیست بلکه از مستکبران در زمان رسیدن سودی تشکر و خود را مدیون آنان می داند. در آیه بعد استضعاف مستکبرین کاملاً تصریح می شود: قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَىٰ بَعْدَ إِذْ جَاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ (۳۲_سبأ) پس مستکبران هم اهل کفر و شرک به خدا را مورد استضعاف قرار می دهند. آنان به جای خدا از مستکبران می ترسند و روزی خود به جای خدا در دست مستکبران می بینند و به آنان کرنش و تعظیم و درصدد اطاعت و تأمین رضایت آن‌ها بر می آیند. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۱۳۰_آل عمران) یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید به خدا مستکبر نشوید و ربا ندهید. کسانی که ربا می دهند هم ربا گیرنده را با ضعف دیگر ضعیف می کنند (أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً) و هم مال و دارایی خود را ضعیف و ناتوان می کنند. چون کسی که ربا می گیرد قطعاً از ضعف مالی و نیاز است که با این کار شما او را دوباره با بدهی و بهره سنگین که نمی تواند پرداخت کند ضعیف تر می کنید و هم مال و دارایی خود را ضعیف می سازید چون حق تعالی فرموده است: من مال حاصل از ربا را محو می کنم (يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا) پس کسی که ربا می دهد هم مال دیگران را ضعیف تر می کند، هم مال خود ضعیف تر می سازد. یعنی ربا گیرنده می خواهد خود را از قرض نجات دهد ولی دچار ضعف در ایمان و توکل است، پس نمی تواند نجات یابد و ربا دهنده می خواهد مال خود زیاد کند دچار محو الهی و ضعف است و نخواهد توانست. وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ (۲۰_هود) یعنی چنین کسانی جز خدا برای نجات خود از ضعف، یاوری نمی یابند و خداوند با عذاب اش آنان را ضعیف تر می سازد. یعنی ربا گیرنده و ربا دهنده هر دو از آنچه بودند با عذاب الهی ضعیف تر می شوند. @zarboolmasall
سختی ها هم یه روز تموم میشن مثل همه روزایی که گذشت ... چیزی که میمونه اینه که تو سختی ها کی کنارت موند و کمکت کرد. کی با گریه‌ت گریه کرد کی باهات خندید، کی به گریه‌ت خندید ! کی بهت امید داد کی نا امیدت کرد ... آره این روزای سختم میگذرن مثل همه ی روزای خوش ... کینه ای نیستم، اما یادمم نمیره که وقتی زیر فشار سختی ها داشتم له میشدم کی بود که دستمو ول کرد ... من تا وسط سختی های زندگی قرار نگرفتم، نفهمیدم کی دوستمه کی دشمنم ... دم خدا گرم ... سختی هاشم بی حکمت نیستن ...! @zarboolmasall
. ⭕️یک ضرب المثل قدیمی می گوید: "هرچه بکاری همان را برداشت خواهی کرد." همانطور که در طبیعت هرچیزی بکاریم حاصلش را برداشت می کنیم، در مورد ما هم این قانون صدق می کند. نتیجه اعمال ما، حاصل کاری است که در حال انجام دادنش هستیم. اگر در زندگی تلاش نمی کنیم و اهداف روشنی نداریم، طبیعی است که به هدف دلخواهمان نرسیم و در مسیر زندگی، مثل برگی بر روی رودخانه به هر سمتی کشیده شویم. @zarboolmasall
هر شب💫 بدون هیچ اطمینانی از بـیدار شـدنمان 💫 به خواب می رویم اما با این حال برای فردا💫 برنامه می ریزیم این یعنی امید ... زندگیتون پر از امید و آرزو💫 شبتان خوش 🐬@Aquatics
﷽ 🔘س🌺ــلام 🕊روزتـــون 🔘پر از خیر و برکت 🕊امروز چهار شنبه↶ ✧ 9 اسفند 1402 ه.ش ❖ 18 شعبان 1445 ه.ق ✧ 28 فوریه 2024 میلادی ┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄ 🔘✨↯ ذڪر روز ؛ 🕊✨《 یا حَیُّ یا قَیّومُ 》 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 میرابی بود که فکر می کرد آدم مهمی است.کار میراب چه بود؟در گذشته ها که لوله کشی آب وجود نداشت،کار تقسیم آب به عهده ی میراب ها بود....میراب آب رودخانه را تقسیم بندی می کرد. مثلایک ساعت آب رودخانه را به طرف محله بالا می فرستادویک ساعت هم آب رودخانه را به رودخانه محله پایین سرازیر می کرد.کار میراب کار مهمی بود.اما از آن کارها نبود که دیگری نتواند انجامش دهد.میراب قصه ما آنقدر خودش را مهم می دانست که فکر می کرد اگریک روز مریض شود و دست از کار بکش،همه ی مردم از تشنگی میمیرند. با این حساب برای خودش دفتر و دستکی جور کرده بود.سلام هرکسی را جواب نمی داد.همسر میراب زن با خدا وخوش اخلاقی بود.گاه وبی گاه به شوهرش می گفت:چه خبراست؟مگر از دماغ فیل افتاده ای که این همه خودت را می گیری.آب مورد نیاز مردم را خدا از آسمان می فرستد.آن وقت تو برای تقسیم اش این همه خودت را می گیری که چه؟ یک کم خوش خو باش....اما گوش میراب به این حرف ها بدهکار نبودوهمیشه در جواب همسرش می گفت:حالا نمی فهمی من چه آدم مهمی هستم.وقتی مُردم ومردم شهر از بی آبی هلاک شدند،قدر مرا می دانی. از قضای روزگار جناب میراب به شکم درد نا شناخته ای مبتلا شد.شکم دردی که خواب را از چشمانش گرفته بود.چه برسد به اینکه آقای میراب بتواند به خارج شهر وسر رودخانه برودوبه تقسیم آب بپردازد. یک بار که اندکی حالش بهتر شده بود،یادش آمد که برای خودش آدم مهمی بوده ومیرابی می کرده. از همسرش پرسید:مردم شهر از بی آبی نمرده اند؟اصلا در خانه خودمان آب پیدا می شود؟همسرش خندید وگفت:مطمئن باش هیچ اتفاقی نیفتاده .از آن شبی که تو مریض شده ای یک نفر دیگر تقسیم آب را به عهده گرفته.بر خلاف تو خنده رو وخوش اخلاق هم هست ومردم از او خیلی راضی هستند،میراب که فهمید کارش آن قدرها هم مهم نبوده،سرش را زیر لحاف برد واز این که با مردم بد رفتاری کرده خجالت کشید. از آن به بعد هروقت بخواهند بی اهمیت بودن کارها و مقام ها را گوشزد کنند یا بگویند که هیچ کاری زمین نمی ماند و همیشه کسی برای ادامه دادن آن وجود دارد این مثل را به زبان می آورند ومی گویند:((با مرگ یک میراب شهر بی آب نمی ماند)) ‎ @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلی تیکه پارچه ته طاقه👆 تاحالا پارچه خریدی تیکه 30.000 هزار سوزن دوزی تیکه😳👆 پخش اصلی پارچه در قم با چهارشنبه های تخفیفی 😍 منتطرتونیم👇 https://eitaa.com/joinchat/3381461197Cda978f1cd7 الوعده وفا با ۲۹تومان مانتو بدوز👆👆 عضو شدید؟؟؟؟ میخوام پاک‌کنم
*تاریخچه ضرب المثل صدایش را در نیاور* روباه در حادثه‌ای دمش را از دست داد. روباه‌های گله از او پرسیدند دم‌ات چه شد؟ روباه دم‌بریده با حیله‌گری گفت که خودم قطع‌اش کردم! همه با تعجب پرسیدند چرا؟ دم نداشتن بسیار بد است و اکنون زیباییت را از دست دادی. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فکر می‌کنم که دارم پرواز می‌کنم. یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمی‌توانست تحمل کند، نزد روباه دم‌بریده رفت و گفت: تو که گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی می‌کنم. من‌که بسیار درد دارم! دم‌بریده گفت: صدایش را درنیاور! اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما می‌خندند! هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ والا تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت... همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد که بعداً به روباه‌های دم‌دار می‌خندیدند و این حکایتی بسیار آشناست... وقتی در یک جامعه افراد مفسد، دزدها اختلاس‌گر ها و خلافکارها زیاد میشوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت می‌خندند. گاهی هم آن‌ها را دیوانه می‌دانند. ❄️ @zarboolmasall
رای دادیم چه شد!💚🌿 @zarboolmasall
داستان ضرب المثل پیرمرد تنهایی در کنار رودخانه زندگی می کرد که تمام کارهای خانه از شستن ظرف و لباس تا پختن غذا بر عهده خودش بود. یک روز که پیرمرد لباس های شسته شده اش را روی طناب پهن کرد، پس از ساعاتی آسمان ابری شد و باریدن گرفت و تمام لباس هایش را دوباره خیس کرد. روز بعد نیز همین اتفاق تکرار شد. تا لباس هایش را روی طناب پهن می کرد، باران می بارید. با خود گفت حتما آسمان با من لج کرده که تا لباس می شویَم، باران می بارد. از این رو دست نگه داشت و چندروز هیچ لباسی نشست. آخر هفته که آسمان را آفتابی دید، سریع به مغازه ای رفت تا صابون بخرد و لباس هایش را بشویَد اما حواسش بود که مبادا آسمان خبر دار شود و دوباره ببارد! از این رو با ایما و اشاره به مرد بقال صابون را نشان داد. مرد بقال هربار به جای صابون اجناس دیگری را اشتباهی برمیداشت و می پرسید: این را می خواهی؟! پیرمرد می گفت نه! دوباره با اشاره صابون را نشان می داد. تا اینکه مرد بقال صابون را برداشت و بلند گفت: آهان صابون می خواستی! پیرمرد ترسید و گفت: آهسته که آسمان نداند! 🔹 از این رو وقتی می خواهند چیزی را از کسی مخفی کنند تا آسیبی بر آنها وارد نشود، این ضرب المثل را به کار می برند. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏سه خطای بزرگ هستی: ♦️ابلیس از روی تکبر از فرمان خدا سرپیچی کرد و رانده شد ♦️آدم همه نعمتی داشت اما از میوه ممنوعه خورد و همه چیزرا از دست داد ♦️قابیل برادرش راکشت تا دارائیش را غصب کنه و منفور عالم شد نتیجه: ♦️مغرور باشی رانده میشی ♦️طمع کنی همه چیزتو از دست میدی ♦️حسود باشی منفور عالم میشی @zarboolmasall
🌱 ❇️انگلیسی ها یه ضرب المثلی دارند که میگن👇 Reed Between the line! یعنی بین خطوط رو بخون، ببین!😉 ❇️درظن من معنیش این میشه که؛ حواست به چیزهایی باشه، که بقیه حواسشون نیست و اینجوری تو برنده ای!✋ @zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 درباره ریشه این مثل آورده‌اند که: زنی به آش رشته علاقه زیادی داشت و هر روز همین غذا را می‌پخت. شوهرش برخلاف او از آش رشته خوشش نمی‌آمد و زن هم حاضر نبود جز آن، غذایی تهیه کند. مرد یک روز برای فرار از خوردن آش رشته از محل و ده خود به دهی که دوستش آنجا بود و رودخانه‌ای حد فاصل این دو تا ده بود رفت. چون وقت صرف غذا رسید، سفره پهن شد و آن مرد دید باز اینجا آش رشته در کار است. با تعجب گفت: این آش چطور از این رودخانه پهناور عبور کرده و اینجا آمده؟! زن صاحبخانه دانست که آن مرد به آش رشته میل ندارد به مهمان گفت: من خیلی سعی کردم که چیزی تهیه کنم که شما دوست داشته باشی یادم آمد که همیشه در خانه شما دیگ آش کشک برپاست. فکر کردم آش رشته برای پذیرایی شما بهترین باشد. پیام این ضرب المثل این است که از قسمت و تقدیر نمی‌توان فرار کرد. و موارد کاربرد: در توجه دادن به حاکمیت سرنوشت بر زندگی انسان‌ها به کار می‌رود. ‎ @zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 عبدالرحمن بن صخرازدی یا الدوسی معروف به ابوهریره فقیر ترین صحابی پیامبر بود، او مردی امی، شوخ طبع و بسیار پرخور بود. ابوهریره همیشه مصالح شخصی خودش را در نظر داشت و برایش فرق نمی کرد چه کسی در مسند خلافت باشد. آورده اند که ابوهریره در جنگ" صفین" حاضر بود ولی در جنگ شرکت نکرد، کار او در جنگ صفین این بود که موقع صرف غذا بر سفره معاویه حاضر می شد و در زمان نماز پشت حضرت علی نماز می گذارد و در هنگام نبرد پیری و ضعف را بهانه کرده و در گوشه ی شاهد جنگ بود. وقتی علت این کار را از او پرسیدند، گفت :"نماز در پشت سر علی(ع) کاملترین نمازهاست، غذای معاویه چرب ترین غذاها و احتراز از جنگ و کشتار سالم ترین کارهاست! " این رفتار ابوهریره به صورت مثل در آمد و هرگاه شخصی بر اساس مقتضیات و شرایط خودش کاری را انجام دهد و برایش فرقی نکند که چه کسی بر مسند قدرت نشسته است، می گویند :" هم آش معاویه را می خورد، هم نماز علی را می خواند! " ‎ @zarboolmasall
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 ♦️بنا نیست تو دنیا به هرکسی محبّت کردی ازش خِیر ببینی اتفاقا خدا کاری کرده که اکثراً نشه! 🔴نگو بِشکنه این دست که نمک نداره! بعضی ضرب المثل ها احمقانست! اینو ابلیس تو زبون انسان‌ها انداخته. 👌 @zarboolmasall
🔴 داستان ضرب المثل زیر آب زدن زیرآب، در خانه های قدیمی ‌تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه شده نبود معنی داشت. زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب، آن را باز می‌کردند. این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض می‌رفت و زیرآب را باز می‌کرد تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود. در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند. برای اینکه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز می‌کردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد. صاحب خانه وقتی خبردار می‌شد خیلی ناراحت می‌شد چون بی آب می‌ماند. این فرد آزرده به دوستانش می‌گفت: «زیرآبم را زده اند.» این اصطلاح که زیرآبش را زدند ریشه از همین کار دارد که چندان دور هم نبوده است. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الهی 🌸یاورمان باش ✨تامحتاج روزگار نباشیم 🌸همدممان باش ✨تاکه تنهای روزگار نباشیم 🌸کنارمان بمان ✨تا که بی کس روزگار نباشیم 🌸وخدایمان باش ✨تا بنده این روزگار نباشیم شبتون بخیر ✨🌸 @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـلام صبـحتـون عـالی🕊🍃 امـیدوارم امـروز بهترین روز روداشته باشید🕊🍃 الـهی حـال دلتـون خوب🕊🍃 احوالتـون بر وفق مراد🕊🍃 روزو روزگـارتـون خـوش🕊🍃 صبحتون زیـبـا و پراز موفقیت🕊 ‌ @zarboolmasall
♻️پیام شهید به من و شما 🔸️ رای شما دفاع از اسلام و قرآن است. @zarboolmasall
ضرب المثل ترکی🤍🕊 اششییم اؤلمه یونجا بیتینجه ک، یونجام سارالما، توربا تیکینجه ک بزک نمیر بهار میاد، کمپوزه با خیار میاد اششگه گوٍجوٍ چاتمیر, پالانئ‌نی تاپداییًر زورش به خر نمی رسد، پالانش را کتک می زند اشک نه بیلر آرپا باهادی خر که نمی فهمه جو گرونه(خر چه داند قیمت قند و نبات اوکوز گوجون بولسه چوبانا اگیلمز گاو اگر زورشو بدونه تسلیم چوپان نمی شود @zarboolmasall
🔻استفاده درست از عمر 🔹️مولوي براي اينكه درك صحيحي از عمر انسان ارائه نمايدو به او خاطر نشان سازد كه استفاده بهينه از عمر خودش داشته باشد در غير اين صورت موجبات خسران خودش را فراهم خواهد نمود عمر را به كيسه زر تشبيه مي نمايد چرا كه آدمي نيز هرچه قدر ژول زيادي داشته باشد اگر درست هزينه ننمايد بي گمان تمام خواهد شد : عمر تو مانند هميان زر است روز و شب مانند دينار اشمر است 🔸️ و در ادامه مي افزايد: گز ز كه بستاني و ننهي بجاي اندر آيد كوه زان دادن ز پاي 🔹️سعدي نيز به همين مضمون مي گويد: اي كه پنجاه رفت و درخوابي مگر اين چند روز دريابي @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 صحبت امام با آنهایی که در انتخابات شرکت نمی‌کنند @zarboolmasall