✅ دکتر کرمانیان: دشمنان، عظمت و شکوه چهل سالگی انقلاب را به نظاره بنشینند
🔹معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرماندار اردکان گفت: امسال نیز همانند سالهای گذشته مسیر راهپیمایی ۲۲ بهمن در مرکز شهرستان و بخشها مشخص شد و راهپیمایی ساعت ۱۰ صبح دوشنبه هفته آینده با حضور باشکوه اقشار مختلف مردم برگزار میشود.
🔹راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهر اردکان از مسجد کوشکنو آغاز و تا مصلای امام خمینی (ره) ادامه دارد.
@zarrhbin
همیشه با خدا درد دل کن
نه با خلق خدا و فقط به او توکل کن
آنگاه می بینی که چگونه قبل از اینکه
خودت دست به کار شوی ، کارها به خوبی
پیش می روند....
"از خدا خواستن عزت است،
اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود
حکمت است
"از خلق خدا خواستن خفت است،
اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است
پس هر چه می خواهی از خدا بخواه
و در نظر داشته باش که برای او غیر ممکن
وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط
برای شماست
شبتون خوش❤️
یا حق👋
@zarrhbin
سر بر شانه خدا بگذار ...
تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی
و نه از بهشت ...
به رقص درآیی ...
قصه عشق ، انسان بودن ماست ...
اگر کسی احساست را نفهمید
مهم نیست
سرت را بالا بگیر و لبخند بزن ...
فهمیدن احساس
کار هر آدمی نیست ...
#احمد_شاملو
@zarrhbin
🍃اندیشه های ناب....
💠 ما انقلاب کردیم....⁉️
✅ ما انقلاب کردیم که بتوانیم واقعیتها را #تغییر دهیم؛
این #مردم خون ندادند که بخواهند این بار با #ستمما کنار بیایند !!
#دکتر_بهشتی
@zarrhbin
🍃 #خاطرات_عباس_از_آن_روزها
💠 یک شب که همه در سالن مشغول تماشای تلویزیون بودیم دیدیم که با شاهنشاه مصاحبه می کنند که #خبرنگار از شاه پرسید: که چرا دانشجویان در دانشگاهها اعتصاب کرده اند، مخصوصاً دانشجویان سال اوّل؟! که شاه جواب داد: "دانشجویان سال اول یک چیزیشون می شه!!" و چون من ترم اولی و دستگیر شده بودم؛ دیگر دانشجویان به من نگاهی کردند و خندیدند و گفتند: که منظور شاه تو هستی و امثال تو؛
💠 که در این بین یکی از زندانیانِ خطرناک که روی سینه اش بیت های شعر خالکوبی کرده بود و یادم هست که در آن لحظه تن برهنه بود؛ وقتی مصاحبه ی شاه را شنید و جمله ی "اینکه دانشجویان سال اول یک چیزیشون میشه!" دو دستش را بلند کرد و گفت: چه شاهِ بی تربیتی! یادم هست یکی از بیت های شعری که روی سینه ی آن زندانی خالکوبی شده بود این بود:
آه چه خسته می کند تنگی این قفس مرا
خسته شدم از این همه رنج و شکنجه بس مرا
💠 یک روز هم که در بند ۳ زندان فلاورجان بودیم دیدم یک فرد قد بلند با موهای بور و صورت سفید و چشم های زاغ با یک پتوی زیرِ بغل و با لباس زندانی واردِ زندان ما شد، من خوشحال شدم که با او می توانم ارتباط برقرار کنم و مکالمه ی زبان انگلیسی ام را تقویت نمایم، چون من #دانشجویرشتهیزبانانگلیسی بودم.
💠 هنوز دو ساعت نگذشته بود که طرف را صدا زدند و به او گفتند که آزادی!!، و ما فهمیدیم که این شخص #انگلیسی است و دو نفر را بر اثر تصادف رانندگی کشته است و فکر کنم به خاطر دلجویی اقوام کشته شدگان او را بازداشت کرده بودند اما به خاطرِ #قانونکاپیتالاسیون که ایران حق بازداشت و محاکمه ی هیچ بیگانه ای را ندارد، او را بیش از دوساعت در بند نگه نداشتند.
💠 در ادامه، به ماها گفته بودند که جرم شماها سنگین است و ما را به #اتهام اتلاف اموال عمومی، اخلال در نظم و قتل و چاقوکشی همراه با توطئه ی قبلی زندانی کرده بودند که هر کدام از اینها برای خود طبق قانون اساسی زمان شاه #دوسالزندانی داشت و من به خودم قبولاندم که تا دو سال اشکال ندارد و فکر می کنم که باز به خدمت سربازی رفته ام.
💠 بالاخره پس از ۶۴ روز که روزهای فصل بهار بود ما را برای #محاکمه به مدت چهار روز به #دادگاهعالیجناییاصفهان که در نزدیکی دروازه شیراز و دانشگاه اصفهان قرار داشت، با همان ماشین مخصوص حمل زندانیان و نفرات نگهبان و دستبندها منتقل نمودند.
💠 پس از ۴ روز محاکمه و دفاعیات وکلا و آخرین دفاعیه ی دانشجویان، تعداد ۶ نفر از ما تبرئه و و ۴ نفر دیگر به ۴ ماه حبس محکوم شدند و این آگهی در #روزنامهکیهان مورخ ۲۸ خرداد ۱۳۵۷ با عکس های ده نفری ما منتشر و پخش شد.
💠 لازم به ذکر است که در این مدت دانشجویانِ #اردکانی مشغول به تحصیل در دانشگاه اصفهان به دیدن ما در زندان نیامدند تا ما در اتاق ملاقاتی پشت شیشه ی دوجداره و گوشی تلفن ثابت با آنها صحبت کنیم.
💠 یادم هست آن زمان چندتن از #بازاریاناردکان به دیدار ما تا زندان فلاورجان اصفهان آمدند از جمله #حاجحسینافخمی(کفاش)، #مرحوماحمدمردانی، #حاجرضاآسایش، #حاجحسینفیض، #حاجاحمدصحرائی #حسینناظمی(دایی) و #پدرومادرم از جمله ی ملاقت کنندگان من بودند.
💠 و در اینجا باید یادی کنم از زحماتِ دوست عزیز و بزرگوارم شهید #حاجحسینفیضاردکانی که در ارائه ی مدارک به دادگاه و تبرئه ی من نقشی غیرقابل انکار داشتند، ایشان هنگامی که من در زندان به سر می بردم؛ به خانه ی ما در اردکان مراجعه کردند و عکس هایی که حاکی از حضور من در ورزشهای دست جمعی بود را از مادرم گرفتند و دربِ ورودی دادگاه عالی اصفهان برای ارائه ی سند و مدرک، که من خرابکار نیستم، به دست من رساند.
✅ ادامه دارد....
✍ سمیّه خیرزاده اردکان
📸 برشی از #روزنامهکیهان مورخ ۲۸ خرداد ۱۳۵۷ که دوست عزیزم #سیدمجتبیموسویهفتادر در اختیار ما گذاشتند.
@zarrhbin
📌حذف صنایع اردکان و شهداب یزد از مسابقات جوانان لیگ دسته اول والیبال باشگاه های کشور
🔺نتایج دور پلی آف مرحله نهایی مسابقات جوانان لیگ دسته اول والیبال باشگاه های کشور به میزبانی شهر قزوین :
صنایع اردکان 1⃣ — 3️⃣ کاشی کاژه کرمانشاه
میلاد نور رامسر 3️⃣ — 1️⃣ شهداب یزد
مقاومت تهران 3⃣ — 0⃣ شهدای رامسر
شهرداری قزوین 3⃣ — 0⃣ توپکا بابلسر
@zarrhbin