eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.8هزار دنبال‌کننده
67.3هزار عکس
10.9هزار ویدیو
230 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان(عج): اگر شیعیان ما به اندازه یک لیوان آب؛ تشنه ما بودند ما ظهور می‌کردیم.... شرمنده ایم مولا یاصاحب الزمان عجل علی ظهورک @zarrhbin
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دارد تمام می شود ؛ پاییزی که بوی نابِ عشق و مهربانی می داد . فصل نارنجیِ بینظیری ، که با همه ی فصل ها فرق داشت ... ما می مانیم و خیابان هایی ؛ که دلشان برای مهربانیِ درخت و آغوشِ برگ ها ، تنگ می شود . برای نازدانه ی دل نازکِ فصل ها ، که صدایِ هق هقِ شبانه اش ؛ تویِ گوشِ کوچه های شهر ، تا همیشه خواهد ماند . پاییز تمام می شود ، و این خیابان ها ؛ تا رسیدنِ بهار ، بغضِ گلوگیرشان را با دو جرعه برف و آفتاب ، قورت خواهند داد ... @zarrhbin
‍ #مولوی، جلال‌الدین محمد🌷 ( ۶۷۲_۶۰۴ ه.ق.) شاعر و عارف بزرگ جهان اسلام 👇👇👇👇👇 @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
‍ #مولوی، جلال‌الدین محمد🌷 ( ۶۷۲_۶۰۴ ه.ق.) شاعر و عارف بزرگ جهان اسلام 👇👇👇👇👇 @zarrhbin
، جلال‌الدین محمد🌷 ( ۶۷۲_۶۰۴ ه.ق.) شاعر و عارف بزرگ جهان اسلام ✅ در که امروز در افغانستان است، به دنیا آمد. پدرش ، مشهور به "سلطان‌العلما"، در خراسانِ بزرگ، عالمی برجسته و صاحب‌نفوذ بود. اما چون با موافق نبود، با خانواده و نزدیکان به قصدِ مهاجرت و به نیت سفر حج، از بلخ بیرون آمد. ✅ در راه به نیشابور رسیدند و را ملاقات کردند. در آن زمان ۱۳ سال داشت. عطار کتابِ اسرارنامه‌‌ی خود را را به او اهدا کرد و به سلطان‌العلما مژده داد در آینده مردِ بزرگی خواهد شد. ✅ پس از سفرِ حج، در قونیه، از شهرهای آسیای صغیر مقیم شد و به درس و اقامه‌ی نماز جماعت پرداخت. پس از درگذشت او، راه پدر را ادامه داد. ✅ در ۴۰ سالگی، در "قونیه" با صوفی و عارفِ شوریده‌ای به نامِ روبه‌رو شد. این اتفاق، تاثیرِ عظیمی بر گذاشت و مسیر زندگی‌اش را عوض کرد و از او شخصیت‌ دیگری به وجود آورد. دوره‌ی شعرگویی و غزل‌سراییِ مولوی از این زمان آغاز شد. او در بیشتر غزل‌هایش به جای نام خود، نامِ را ذکر کرده است. همین غزل‌هاست که را به وجود آورده است. ✅ در سال‌های آخر عمرِ ، یکی از مریدانش به نامِ ، از او خواست معارف و دانسته‌هایش را به شعر بیان کند تا بعد از او "مریدانش" کتابی برای استفاده داشته باشند. "مولوی" پذیرفت و بدین ترتیب پدید آمد. این کتاب عظیم‌ترین در زبان فارسی است و تا امروز ده‌ها پژوهنده و محقق درباره‌ی آن شرح و تفسیر نوشته‌اند. ✅ ، که در غرب او را می‌نامند در جهان چهره‌ای شناخته شده است و آثارش در و نیز خوانده می‌شود. از کتاب‌های دیگر او و است. مولوی در قونیه در گذشت و در همین شهر به خاک سپرده شد. مزار او، جاذبه‌های زیارتی و گردش‌گری ترکیه است. 🍃یاد و نامش جاویدان و راهش همیشه سبز باد...🌹 📚 فرهنگ نامه‌ی نام‌آوران (آشنایی با چهره‌های سرشناس تاریخ ایران و جهان) 📆 چاپ پنجم، آذر ۱۳۹۲ 📌باهم بخوانیم دوتا از غزل‌های زیبای بیا جانم نگاهی کن که من بی‌ساز میرقصم میان کف زدنهایت در این اعجاز میرقصم نمی‌ترسم ز دیو و دد، سبکبالم ز خوب و بد به پهنه بیکران گیتی در این پرواز میرقصم شوم محو رخ ماهت، شوم مجنون لیلایت در این رقص سما هر دم ببین در راز میرقصم بیا جانم بزن سازی، که بی‌تابم در این محفل صدایت صوت عاشق‌ها، به صد آواز میرقصم تمام رقص من باشد، برای عاشقی چون تو در این عالم اسیر عشق، ولی چون باز میرقصم تو می‌پرسی ز رقص من، چرا از کِی چنین رقصم من از روز الست ای عشق، من از آغاز میرقصم برقصم تا که من شاید، بمیرم در ره عشقم منم تنهاترین معشوق، ببین با ناز میرقصم ای عاشقــان ای عاشقـان پیمانه را گم كرده‌ام دركنج ویران مــــانده‌ام ، خمخــــانه را گم كرده‌ام هم در پی بالائیــــان، هم من اسیــر خاكیان هم در پی همخــــانه‌ام، هم خــانه را گم كرده‌ام آهـــــم چو بر افلاك شد اشكــــم روان بر خاك شد آخـــــر از اینجا نیستم، كاشـــــانه را گم كرده‌ام درقالب این خاكیان عمری است سرگردان شدم چون جان اسیر حبس شد، جانانه را گم كرده‌ام از حبس دنیا خسته‌ام چون مرغكی پر بسته‌ام جانم از این تن سیر شد، سامانه را گم كرده‌ام در خواب دیدم بیـــدلی صد عاقل اندر پی روان می‌خواند با خود این غزل، دیوانه را گم كرده‌ام گـــر طالب راهی بیــــا، ور در پـی آهی برو این گفت و با خود می‌سرود، پروانه را گم كرده‌ام @zarrhbin
⚫️روحش شاد
⚫️روحش شاد
⚫️روحش شاد
🔸 دیدار ژاله فرامرزیان، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت ورزش و جوانان با رئیس فراکسیون ورزش و نماینده مردم ارکان در مجلس شورای اسلامی #صبح‌امروز @zarrhbin
♦️مکالمه رایگان تلفن همراه برای شب یلدا 🔹روابط عمومی وزارت ارتباطات: از امروز (جمعه) با شماره‌گیری کد دستوری #۴*۹۸* یک ساعت مکالمه رایگان درون شبکه‌ای همراه هدیه بگیرید. @zarrhbin
♦️تاریخچه فال حافظ، سنتی برای شب یلدا 🔹اولین فال دقیقاً ساعاتی پس از مرگ حافظ گرفته شد. ادوارد براون در جلد سوم تاریخ ادبیات ایران نوشته، پس از فوت حافظ، عده‌ای که کلام او را قلب کرده بودند او را تکفیر و از دفن او در گورستان مصلی جلوگیری کردند. برای حل مشکل تصمیم گرفتند با تفأل از کلام خود حافظ راهنمایی بگیرند و پس از آنکه کلیه غزل‌های حافظ را نوشته و در سبدی ریختند، کودکی تفألی می‌زند و غزلی با این پایان بندی می‌آید: "قدم دریغ مدار از جنازه حافظ/ که گرچه غرق گناهست می‌رود به بهشت" @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
امتحانات نهایی دانش آموزان امسال با یک روز تاخیر آغاز می‌شود رییس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش به
سلام و عرض ادب خدمت همه همشهریان عزیز و اولیای گرامی در خصوص درج خبر در بعضی از کانال های اطلاع رسانی مبنی بر شروع امتحانات دانش آموزان از روز دوم دی ماه، معروض می دارد این پیام مربوط به امتحانات نهایی دانش آموزان سال سوم نظام قدیم و پیش دانشگاهی در دی ماه می باشد و به امتحانات داخلی که از طرف آموزشگاه ها تنظیم شده ارتباطی ندارد و مدیران مدارس شهرستان اردكان در این خصوص (شب يلدا)پیش بینی لازم از قبل داشته اند و در روز اول دی ماه امتحاني قرار نداده اند و در نتيجه برنامه هاي امتحاني دانش اموزان اردكان تغييري نخواهد داشت. ✍روابط عمومي اموزش و پرورش اردكان @zarrhbin
🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 📨 📌قصه به اینجا رسید که در جیب یک لول تریاک پیدا کردند، باهم بخوانیم ادامه‌ی ماجرا... ▫️ برای آقارضا تشکیل شد‌. خبر خیلی زود پخش شد که رضا پاسبان، توی زندان تریاک می‌فروخته است. توی محله هیچ‌کس باور نکرد. همه فهمیدند کَلَک است. همه "آقارضاپاسبان" را می‌شناختند. بعد از بیست روز، حُکمِ اعلام شد: "سه سال زندان و ۱۷۸ هزار تومان جریمه!" وقتی قاضی حکم را می‌خواند، آقارضا یادِ حرفِ رئیس‌ شهربانی افتاد. که گفته بود: "حالا برو تا پدرت را در آورم!" فهمید که همه، از رئیس شهربانی تا رئیس زندان، با هم "شریک" هستند. هنوز کتابِ نوشته‌ی "ویکتور هوگو" را نخوانده بود. ▪️ این نویسنده‌ی شهیر فرانسوی، هجده سال در یک جزیره‌ی دور افتاده تبعید بوده است. در سال ۱۸۵۰ او در این می‌نویسد: " قاچاق که قانون، آن را منع و تعقیب می‌کرد به طور قابل انکاری با معاملات مالی درآمیخته بود و با ارتباط داشت. سبب بسیاری از رعایت‌ها و طرفداری‌های پنهان (مقامات پلیس) و قضات از مجرمان را باید در این جریان جُست؛ ▫️ از بسیاری چیزها خبر دارد، اما باید خاموشی گزیند. کسی که به قاچاق می‌پردازد، باید رازدار و رازپوش باشد. قاچاق بدون راز داری امکان پذیر نیست. قاچاقچی سوگند می‌خورد که مهر خموشی بر دهان بزند و کلمه‌ای بر زبان نراند. مطمئن‌تر از قاچاقچی کسی پیدا نمی‌شود. روزی قاضی "اویارزون" یکی از قاچاقچیان را که دستگیر شده بود به استنطاق کشید تا نام کسی را که پول لازم برای قاچاق در اختیارش نهاده بود، فاش کند‌. آن شخص خود قاضی بود، یکی از این همدست که خودِ قاضی بود برای اجرای قانون و حفظ ظاهر ناچار شد در پیش مردم دستور دهد متهم را آزاد و شکنجه کنند؛ ▪️و دیگری که قاچاقچی بود، برای وفادار ماندن سوگند خورد که خاموشی گزیند. تازه اگر وفادار نمی‌ماند، چه کسی اعتراف او را قبول می‌کرد؟ او به اتهام تهمت زدن به قاضیِ شریف، مجازاتش بیشتر می‌شد. طنزِ ، این ادیب، سیاستمدار و جامعه‌شناس در ۱۶۰ سال قبل، هنوز پابرجاست. نه تنها برای قاچاق که برای خیلی کارهای دیگر این برقرار است :( ▫️ پاسبانی خام بود. فکر می‌کرد به تنهایی می‌تواند جلوِ قاچاق تریاک به داخل زندان را بگیرد. او نمی‌دانست که شصت سال بعد هم یکی از مشکلات زندان‌های سراسر دنیا، قاچاق مواد مخدر به زندان است. او نمی‌دانست که نمی‌شود با لو دادن و بگیر و ببند و اعدام، با محصولی که میلیون‌ها مصرف‌ کننده وابسته دارد مبارزه کرد. او نمی‌دانست که شبکه‌ی بین‌المللی قاچاق مواد مخدر یکی از قدیم‌ترین، قدرتمندترین و کارآمدترین شبکه‌های جهانی است. ▪️نمی‌دانست قدرت و پولِ قاچاقچیان، قدرت دولت‌ها، پلیس بین‌المللی، پلیس‌ها و دادگستری‌های سراسر جهان را به بازی می‌گیرد. نمی‌دانست که صدها هزار بلکه میلیون‌ها هکتار زمین را در سراسر دنیا به زیر کشت برده است، نمی‌شود با لو دادن و گزارش نوشتن حل کرد‌. نمی‌دانست را که منبع درآمد میلیون‌ها کشاورز در افغانستان، مثلث طوطی، آمریکای لاتین و آسیای مرکزی است نمی‌توان به سادگی نابود کرد. ▫️نمی‌دانست که پول آن‌ها با "قدرت" عجین شده است، با هزاران شهید و کشته هم نمی‌توان نابود کرد. نمی‌دانست حتی تا شصت سال بعد هم هیچ کشوری در جهان قانونی وضع نکرده است که معتادان نمی‌توانند رای بدهند. نمی‌دانست که به رای همه‌ی معتادان نیاز دارند. در مملکتی که سه میلیون رای متعلق به معتادان است، کدام سیاستمدار به طور جدی علیه معتادان و مواد مخدّر وارد کارزار می‌شود؟ او خیلی چیزها را نمی‌دانست. بالاخره مثل بسیاری از مردم از جمله خودِ من، زیانِ جهل و نادانی خودش را باید تحمل می‌کرد. آقارضا به حبس و جریمه و اخراج از شهربانی محکوم شد. 👇👇👇👇